دفاع امام علی(ع) از حضرت زهرا(س) آیا امام علی(ع) در برابر ابوبکر از حضرت زهرا(س) دفاع کرد یا نه؟ آیا به جز ایشان کس دیگری شهادت داد یا نه(فدک)؟ لطفا با ذکر سند معتبر. پاسخ: امیرالمومنین علی علیه السلام در جریان وقایع دردناک پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نه تنها از حضرت صدیقه طاهره(س) بلکه از حقانیت خلافت و ولایت خود تا آنجا که در توان داشت دفاع کرد اما متاسفانه تنهایی حضرت و عدم یار و یاوری مخلص در این زمینه باعث شد که غاصبین خلافت بتوانند هم خلافت را غصب کنند وهم فدک که ملک حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها بود را غصب و به آن حضرت جسارت کنند. امیرالمومنین علی علیه السلام به این تنهایی خود در روایتی اشاره کرده است: روزی اشعث بن قیس گفت: یا علی! چرا شمشیر نکشیدی؟ علی(ع) به او گفت: فلم ادع احدا من اهل بدر و اهل السابقه من المهاجرین و الانصار الا ناشدتهم الله فی حقی و دعوتهم الی نصرتی فلم یستجب لی من جمیع الناس الا اربعه رهط سلمان و ابوذر والمقداد والزبیر و لم یکن من اهل بیتی معی احد اصول به و لا اقوی به. اما حمزه فقتل یوم احد و اما جعفر فقتل یوم موته و بقیت بین جلفین حافیین حقیرین عاجزین العباس و عقیل و کانا قریب العهد بکفر. فاکرهونی و قهرونی...؛ همه اهل بدر و پیش کسوتان مهاجر و انصار را به کمک خواستم ولی از آن همه مسلمان فقط چهار نفر پاسخ مثبت دادند: سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر و از اهل بیت خودم هم کسی نداشتم که با آن بتوانم حقم را بگیرم چون حمزه در احد به شهادت رسید و برادرم جعفر هم در موته شهید شد و کسی برایم نماند مگر دو نفر ذلیل، خوار، عاجز و ناتوان، عباس و عقیل. به خاطر نبودن یار و یاور حقم را گرفتند (بحارالانوار، ج 29، ص 465 ، ح 55 به نقل از کتاب سلیم بن قیس) به هر حال درتاریخ آمده است که در ماجرای غصب فدک, ابتدا حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با استدلالات محکم و قاطع حقانیت خود را به غاصبین خلافت ثابت نمود و امیرالمومنین علی علیه السّلام نیز در دفاع از حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها به دلایل محکمی استدلا ل کرده و فرمود:(اولاً فاطمه سلام الله علیها در زمان پدرش مالک و متصرف فدک بوده است ، ثانیاً بر فرض که بر ملک پیامبر صلی الله علیه و آله باقی باشد، باز بر طبق قانون ارث به دخترش خواهد رسید. آیا بین ما و دیگر مسلمانان در قانون ارث فرق میگذاری؟ مگر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرموده است که آوردن شاهد بر عهده شاکی است و برمدّعیعلیه تنها قسم لازم است؟ آیا برخلاف دستور پیامبر صلی الله علیه و آله از فاطمه سلام الله علیها (که از زمان پدر تاکنون متصرّف در فدک میباشد) شاهد طلب مینمایی؟ تازه مگر آیه تطهیردر شأن ما نازل نگشته است؟) ابابکر پاسخ داد: البته چنین است. امام علیه السّلام اضافه نمود: (آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها که خدا شهادت به طهارت او داده است، برای مال بیارزش دنیا ادعای بیجا مینماید؟ تو شهادت یک فرد عادی بیاباننشین را میپذیری، آنگاه چگونه شهادت طاهره را (فاطمه سلام الله علیها که قرآن او را طاهره نامیده است) رد مینمایی؟) حضرت علی علیه السّلام بعد از گفتن این سخنان با ناراحتی به منزل رفتند. هیاهوی عجیبی بین مردم پیدا شد. میگفتند: (حق با علی علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیها است، حضرت علی علیه السّلام راست و درست میگوید.( علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، 1404 ه ق، ج2، ص156.) با این حال باز ابوبکر و دارو دسته اش به این ادله راضی نشدند آنگاه فاطمه زهرا سلام الله علیها شاهدانی بر حقانیتش آورد که کتب تاریخی و روایی علاوه بر امیرالمؤمنین , امام حسن و امام حسین(ع) و امّ ایمن (و اسماء بنت عمیس) را به عنوان شاهدان این ماجرا معرفی نموده اند(تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 469؛فتوح البلدان, ترجمه, ص 46؛ مروج الذهب, ج 3, ص 237؛معجم البلدان, ج 4, ص 239) نکته آخر: در این جا از نظر تاریخی پرسشی اساسی رخ مینماید: به راستی اگر پیامبر اکرم(ص) فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیده بود، چرا آن حضرت(س) نتوانست شاهدان بیشتر بیاورد، با آن که از نظر زمان حدود چهار سال (7-11هجری) فدک در اختیار وی قرار داشت؟ در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد: 1. گزارشهای این واقعه نشان میدهد این بخشش درون خانوادگی بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشکارا برای مردم اعلام کند. حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیک را بر این امر گواه گرفت و حتی مصلحت ندید افرادی مانند عباس(عموی رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد. مصالح این امر را میتوان اموری چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادتهای درون خانوادگی یا بالا رفتن سطح توقع بعضی از همسران دانست. 2. ممکن است جمعی از شاهدان، با توجه به حاکمیت وقت، از شهامت لازم برای گواهی دادن بیبهره بودند؛ چنان که اکثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیرخم خودداری میکردند. 3. گزارشهای این واقعه نشان میدهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این که در آمد فدک بسیار فراتر از نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امکان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادی آن سامان - اختیار آن را کلاً به پدر واگذار کرد تا خود هر گونه صلاح میداند مازاد درآمد آن را مصرف کند. با این واگذاری بسیاری چنان پنداشتند که تصرفات پیامبر(ص) در فدک تصرفاتی حاکمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالی که در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وکالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام میداد.( شهید صدر احتمالاتی چون دوری فدک از مدینه و امکان عدم اطلاع مدنیان و نیز احتمال کشته شدن شاهدان ا حتمالی را ابراز میدارد. (فدک فیالتاریخ، ص187).)
دفاع امام علی(ع) از حضرت زهرا(س)
آیا امام علی(ع) در برابر ابوبکر از حضرت زهرا(س) دفاع کرد یا نه؟ آیا به جز ایشان کس دیگری شهادت داد یا نه(فدک)؟ لطفا با ذکر سند معتبر.
پاسخ: امیرالمومنین علی علیه السلام در جریان وقایع دردناک پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نه تنها از حضرت صدیقه طاهره(س) بلکه از حقانیت خلافت و ولایت خود تا آنجا که در توان داشت دفاع کرد اما متاسفانه تنهایی حضرت و عدم یار و یاوری مخلص در این زمینه باعث شد که غاصبین خلافت بتوانند هم خلافت را غصب کنند وهم فدک که ملک حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها بود را غصب و به آن حضرت جسارت کنند.
امیرالمومنین علی علیه السلام به این تنهایی خود در روایتی اشاره کرده است: روزی اشعث بن قیس گفت: یا علی! چرا شمشیر نکشیدی؟ علی(ع) به او گفت: فلم ادع احدا من اهل بدر و اهل السابقه من المهاجرین و الانصار الا ناشدتهم الله فی حقی و دعوتهم الی نصرتی فلم یستجب لی من جمیع الناس الا اربعه رهط سلمان و ابوذر والمقداد والزبیر و لم یکن من اهل بیتی معی احد اصول به و لا اقوی به. اما حمزه فقتل یوم احد و اما جعفر فقتل یوم موته و بقیت بین جلفین حافیین حقیرین عاجزین العباس و عقیل و کانا قریب العهد بکفر. فاکرهونی و قهرونی...؛ همه اهل بدر و پیش کسوتان مهاجر و انصار را به کمک خواستم ولی از آن همه مسلمان فقط چهار نفر پاسخ مثبت دادند: سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر و از اهل بیت خودم هم کسی نداشتم که با آن بتوانم حقم را بگیرم چون حمزه در احد به شهادت رسید و برادرم جعفر هم در موته شهید شد و کسی برایم نماند مگر دو نفر ذلیل، خوار، عاجز و ناتوان، عباس و عقیل. به خاطر نبودن یار و یاور حقم را گرفتند (بحارالانوار، ج 29، ص 465 ، ح 55 به نقل از کتاب سلیم بن قیس)
به هر حال درتاریخ آمده است که در ماجرای غصب فدک, ابتدا حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با استدلالات محکم و قاطع حقانیت خود را به غاصبین خلافت ثابت نمود و امیرالمومنین علی علیه السّلام نیز در دفاع از حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها به دلایل محکمی استدلا ل کرده و فرمود:(اولاً فاطمه سلام الله علیها در زمان پدرش مالک و متصرف فدک بوده است ، ثانیاً بر فرض که بر ملک پیامبر صلی الله علیه و آله باقی باشد، باز بر طبق قانون ارث به دخترش خواهد رسید. آیا بین ما و دیگر مسلمانان در قانون ارث فرق میگذاری؟ مگر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرموده است که آوردن شاهد بر عهده شاکی است و برمدّعیعلیه تنها قسم لازم است؟ آیا برخلاف دستور پیامبر صلی الله علیه و آله از فاطمه سلام الله علیها (که از زمان پدر تاکنون متصرّف در فدک میباشد) شاهد طلب مینمایی؟ تازه مگر آیه تطهیردر شأن ما نازل نگشته است؟) ابابکر پاسخ داد: البته چنین است. امام علیه السّلام اضافه نمود: (آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها که خدا شهادت به طهارت او داده است، برای مال بیارزش دنیا ادعای بیجا مینماید؟ تو شهادت یک فرد عادی بیاباننشین را میپذیری، آنگاه چگونه شهادت طاهره را (فاطمه سلام الله علیها که قرآن او را طاهره نامیده است) رد مینمایی؟) حضرت علی علیه السّلام بعد از گفتن این سخنان با ناراحتی به منزل رفتند. هیاهوی عجیبی بین مردم پیدا شد. میگفتند: (حق با علی علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیها است، حضرت علی علیه السّلام راست و درست میگوید.( علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، 1404 ه ق، ج2، ص156.)
با این حال باز ابوبکر و دارو دسته اش به این ادله راضی نشدند آنگاه فاطمه زهرا سلام الله علیها شاهدانی بر حقانیتش آورد که کتب تاریخی و روایی علاوه بر امیرالمؤمنین , امام حسن و امام حسین(ع) و امّ ایمن (و اسماء بنت عمیس) را به عنوان شاهدان این ماجرا معرفی نموده اند(تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 469؛فتوح البلدان, ترجمه, ص 46؛ مروج الذهب, ج 3, ص 237؛معجم البلدان, ج 4, ص 239)
نکته آخر: در این جا از نظر تاریخی پرسشی اساسی رخ مینماید: به راستی اگر پیامبر اکرم(ص) فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیده بود، چرا آن حضرت(س) نتوانست شاهدان بیشتر بیاورد، با آن که از نظر زمان حدود چهار سال (7-11هجری) فدک در اختیار وی قرار داشت؟
در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد:
1. گزارشهای این واقعه نشان میدهد این بخشش درون خانوادگی بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشکارا برای مردم اعلام کند. حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیک را بر این امر گواه گرفت و حتی مصلحت ندید افرادی مانند عباس(عموی رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد.
مصالح این امر را میتوان اموری چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادتهای درون خانوادگی یا بالا رفتن سطح توقع بعضی از همسران دانست.
2. ممکن است جمعی از شاهدان، با توجه به حاکمیت وقت، از شهامت لازم برای گواهی دادن بیبهره بودند؛ چنان که اکثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیرخم خودداری میکردند.
3. گزارشهای این واقعه نشان میدهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این که در آمد فدک بسیار فراتر از نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امکان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادی آن سامان - اختیار آن را کلاً به پدر واگذار کرد تا خود هر گونه صلاح میداند مازاد درآمد آن را مصرف کند. با این واگذاری بسیاری چنان پنداشتند که تصرفات پیامبر(ص) در فدک تصرفاتی حاکمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالی که در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وکالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام میداد.( شهید صدر احتمالاتی چون دوری فدک از مدینه و امکان عدم اطلاع مدنیان و نیز احتمال کشته شدن شاهدان ا حتمالی را ابراز میدارد. (فدک فیالتاریخ، ص187).)
- [سایر] چرا خلیفه اول، حق حضرت زهرا (س) را غصب کرد؟
- [سایر] شبهه: از آنجایی که اصحاب پیامبر تا آخر عمر همواره حرمت حضرت زهرا (س) را نگه داشتند، غضب فاطمه (س) چه ربطی به عمر و ابوبکر دارد؟
- [سایر] چرا ابوبکر از آنچه در مقابل حضرت زهرا(س) انجام داد، پشیمان شد؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] ابوبکر و عمر بعد از اطلاع از دفن شبانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه کردند؟
- [سایر] سورهای که بر ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد، کدام است؟
- [سایر] فاطمه زهرا (س) از اولین بیعتکنندگان با ابوبکر بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود و تا آخر عمر هیچگونه مخالفتی با او نداشته است!؟
- [سایر] فاطمه زهرا (س) از اولین بیعتکنندگان با ابوبکر بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود و تا آخر عمر هیچگونه مخالفتی با او نداشته است!؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.