ماجرای رفتن حضرت زهرا(س) به عروسی یک زن یهودی چیست؟
زنان یهودی مدینه درصدد بودند با دعوت دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در یک بزم عروسی به ظاهر پرشکوه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را تحقیر نموده و ترور شخصیت کنند ولی ببینیم یاری خدا را که چگونه بنده مؤمن خود را یاری می‌دهد. یهودیان مدینه می‌خواستند فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را تحقیر کرده و خوارش سازند.به همین سبب در یک مجلس عروسی زنان خود را به بهترین زیورها آراستند و بر آنها فاخرترین لباسها را پوشاندند. آنگاه به نزد رسول خدا (صلی اله علیه و آله) آمده و با شیطنت از او اجازه خواستند تا دخترش فاطمه(سلام الله علیها) به مجلس آنان درآید. رسول خدا(صلی اله علیه و آله) فرمود: اجازه او با علی است.  از او خواستند تا نزد علی (علیه السلام) شفاعت کند،آن حضرت هم شفاعت کرد و بنا شد زهرا(سلام الله علیها) به مجلس درآید. جبرئیل در دم فرود آمد و با خود لباس و عطر و زیورهای بهشتی آورد که هیچ‌کس نظیرش را ندیده بود. زهرا(سلام الله علیها) به مجلس آن زنان آمد. همه زنان مجلس از بهت انگشت بر دهان گرفتند و به وی خیره شدند، زیرلب می‌گفتند: گویا ماه این بار در خانه ما به چلّه نشسته. آنگاه همگی همچون سحره فرعون از پا افتادند و در سجده بر زمین بوسه زدند. جمع زیادی در آن جشن عروسی به برکت حضرت زهرا(س) جشن تشرف به اسلام گرفتند.(1) پی نوشت: (1). بحارالانوار/ ج 43/ ص 30؛ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب ج2 ص448)
عنوان سوال:

ماجرای رفتن حضرت زهرا(س) به عروسی یک زن یهودی چیست؟


پاسخ:

زنان یهودی مدینه درصدد بودند با دعوت دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در یک بزم عروسی به ظاهر پرشکوه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را تحقیر نموده و ترور شخصیت کنند ولی ببینیم یاری خدا را که چگونه بنده مؤمن خود را یاری می‌دهد.

یهودیان مدینه می‌خواستند فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را تحقیر کرده و خوارش سازند.به همین سبب در یک مجلس عروسی زنان خود را به بهترین زیورها آراستند و بر آنها فاخرترین لباسها را پوشاندند. آنگاه به نزد رسول خدا (صلی اله علیه و آله) آمده و با شیطنت از او اجازه خواستند تا دخترش فاطمه(سلام الله علیها) به مجلس آنان درآید. رسول خدا(صلی اله علیه و آله) فرمود: اجازه او با علی است.  از او خواستند تا نزد علی (علیه السلام) شفاعت کند،آن حضرت هم شفاعت کرد و بنا شد زهرا(سلام الله علیها) به مجلس درآید.

جبرئیل در دم فرود آمد و با خود لباس و عطر و زیورهای بهشتی آورد که هیچ‌کس نظیرش را ندیده بود. زهرا(سلام الله علیها) به مجلس آن زنان آمد. همه زنان مجلس از بهت انگشت بر دهان گرفتند و به وی خیره شدند، زیرلب می‌گفتند: گویا ماه این بار در خانه ما به چلّه نشسته.
آنگاه همگی همچون سحره فرعون از پا افتادند و در سجده بر زمین بوسه زدند.

جمع زیادی در آن جشن عروسی به برکت حضرت زهرا(س) جشن تشرف به اسلام گرفتند.(1)

پی نوشت:

(1). بحارالانوار/ ج 43/ ص 30؛ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب ج2 ص448)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین