صرف نظر از دلیل برخورد پیامبر خدا(ص) با یهودیان بنی قریظه،در مورد تعداد کشته های این جنگ و نیز تعداد کسانی که بدست امام علی(ع) کشته شدند،نکات قابل توجهی وجود دارد.که توجه به آن نکات،ما را در درک بهتر واقعیت یاری خواهد کرد. 1- آنچه در قتل قبیله بنی قریظه با این حجم و جزئیات نقل شده، از جهات گوناگون بویژه جزئیات محل اشکال و تردید مورخان معاصر قرار گرفته، هرچند ظاهراً و گویا در اصل داستان تردیدی نشده است، و تمام کتابهای تاریخی این سیره پیامبر را نقل کرده و برای آن تحلیل و توجیه های گوناگون آورده اند، اما آنچه مسلم است، انجام این تعداد از اعدام، توسط دو نفر و پی در پی در یک روز عملی نیست، معلوم نیست که چرا تنها علی و زبیر از میان مهاجران و انصار مأمور به قتل رساندن این ششصد تا نهصد یا هزار یهودی شده اند؟ چگونه از دیگر صحابه استفاده نشده است. این خبر از آنجا بسیار تردید آمیز تر می شود، که بعدها این دو هیچ گاه از این ماجرا سخنی به میان نیاورده به ویژه امام علی که در خطبه ها و نامه های خود از دوران پیامبر و سختی ها و دلاوری هایش سخن گفته و هیچ اشاره ای به این ماجرا و حضور خود نکرده است. به این دلیل احتمال داده شده که این داستان به شکل خشونت بار توسط خود یهودیان ساخته شده باشد و در جهت مظلوم نمایی بوده باشد، به عنوان نمونه راوی این اخبار محمد بن کعب قرظی و عطیة قرظی در سلسله سند این روایت و شباهت های عناصر داستانی آن با چند حادثه مشابه در تاریخ قوم یهود که در آن چند صد یهودی به قتل رسیده اند، این احتمال را تقویت می کند که این روایت برساخته افرادی از این قبیله بوده و تأثیر این نقل به دلیل ایجاد مظلومیت برای آنان و نشان دادن چهره ای خشن و خون ریز از پیامبر اسلام باشد. بویژه آنکه یهود در این نوع کارها در گذشته و حال ید طولایی داشته و دارد. در مورد آمار کشته شدگان طرفین درتمامی جنگها کتاب های تاریخی آمار گوناگون است. ضمن آنکه مبالغه آمیز است. مورخان در باره آمارلشکریان و یا گشته شدگان به دلیل وجود خصوصیاتی چون تعصب قبیله ای، روابطی که با حاکمان و زورمندان آن روزگار داشتند، دروغ های بسیاری را در کتاب های تاریخی و روایی خود وارد کرده اند. بنا بر این آمار واقعی و صحیحی در دست نیست. برای روشن شدن ماجرای جنگ با بنی قریضه نکاتی یاد آوری می شود 1. میان پیامبر و بنیقریظه و دو طایفه دیگر یهود، پیمانی منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز علیه پیامبر و یاران وی قدمی برندارند. با دست و زبان به آنان صدمهای نرسانند، نیز اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان حضرت قرار ندهند. اگر برخلاف این رفتار نمودند، پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار نماید. (1) 2. یهود بنیقریظه، در جریان جنگ احزاب، شهر مدینه را دچار ناامنی کردند. برای ترساندن مسلمانان به خانههای آنان ریختند. اگر مراقبت پیامبر نبود و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمیکرد، چه بسا نقشه شوم بنی قریظه عملی میشد . شهر به دست آنان سقوط میکرد. مجاهدان مسلمان را میکشتند و اموال شان را به غنیمت میگرفتند .زنان و اولاد آنان را اسیر میکردند. (2) 3. حکم تورات درباره جنگ چنین است: (هنگامی که به قصد نبرد، آهنگ شهری نمودید، نخست آنان را به صلح دعوت نما، اگر آن ها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن . چون بر شهر مسلط گشتی، همه مردان را از دم تیغ بگذران، ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنیمت بردار). (3) 4. به روایت تاریخ مجازات یهودیان بنیقریظه، بر اساس حکم تورات انجام شد. سعد با بنیقریظه همپیمان بود و بنیقریظه پذیرفتند به هر صورت که سعد داوری کند، بپذیرند. او داوری کرد مردان آنان که در توطئه شرکت داشتند، کشته شوند؛ زنان و کودکان اسیر گردند؛ اموال شان در اختیار مسلمانان قرار گیرد. (4) 5. پیامبر پذیرفته بود که یهود بنی قریظه با وجود خیانت بزرگی که کرده بودند، میتوانستند اسلام بیاورند، تا از جنایات آنان صرف نظر کند و آنان به زندگی خود ادامه دهند، ولی لجاجت کرده، بر دشمنی نسبت به اسلام پافشاری کردند! (5) 6. پیش از بنیقریظه، پیامبر(ص) یهودیان بنیقینقاع و بنیالنضیر را بخشید؛ اما آنان رفتند و کفار قریش را تحریک کردند، که جنگ بدر و احزاب را علیه مسلمانان راه انداختند . صدمات و خسارات زیادی به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به یهودیان اجازه میدادند که از مدینه خارج شوند، باز علیه مسلمانان دست به توطئه و دشمنی میزدند. 7. گزارشها درباره تعداد کسانی که کشته شدند، بسیار متفاوت است. برخی تعداد آنان را چهل تن ذکر کرده و برخی بیش تر. ناهمگونی آمار، درستی گزارشها را زیر سؤال میبرد. (6) کسانی که کشته شدند، جنگجویان و توطئهگران بنیقریظه بودند، نه افراد دیگر. 8. یهودیان، در طول تاریخ سعی کردهاند که مظلوم نمایی کنند . آمار کشتههای خود را که توسط مخالفان به قتل رسیدهاند، همچنین چگونگی کشته شدن آنان را به صورتی جلوه دهند که نشانگر مظلومیت و مقاومت آنان در راه عقیده و ایمان باشد! بر همین اساس درباره کشته شدگان یهود در جنگ جهانی دوم، آمار بسیار متفاوت و اغراق آمیز است. برخی شش میلیون، بعضی هشت میلیون و حتی نه میلیون تن آمده، گروهی تعداد کشتهها را در اردوگاه (آشویتس) یک میلیون و 350 هزار تن نوشتهاند! در اردوگاههای دیگر اختلاف نقلها متجاوز از یک میلیون تن ذکر کردهاند. (7) در این که تعدادی از جنایتکاران و توطئهگران یهودیان بنیقریظه کشته شدهاند ، تردیدی نیست، ولی چند نفر و چه افرادی بودند، توسط چه کسانی و چگونه کشته شدند، جای بحث و تردید فراوانی است. از روحیه پیامبر (ص) و عفو و بخشش حضرت، میتوان برداشت کرد سران یا جنگجویان شان (8) ( که تعدادشان محدود بود) کشته شدهاند. در اسلام اسیران عادی را اعدام نمی کنند اما کسانی که از سران دشمن به حساب می آیند یا اگر آزاد شوند از دشمنی و جنگ دست بر نمی دارند ، حاکم اسلامی می تواند آنان را به قتل برساند. یهودیان بنی قریظه که کشته شدند، جزو همین گروه بودند. با توجه به مطالب بیان شده، آنان اسیران جنگی به معنای خاص آن نبودند، بلکه در واقع پیمان شکنانی بودند که از داخل به اسلام ضربه وارد کردند. حکم جاسوس را داشتند و جاسوس غیر از اسیر جنگی است. در باره کشتار یهودیان بنی قریظه به دست امام علی به نظر می رسد امام علی نیز از جمله کسانی بودند که حکم الهی را در باره یهودیان اجرا نموده اند. اما تاریک نمایی هایی که در این باره انجام شده با آنچه بیان شد قابل پذیرش نبوده و مورد تایید منابع نیست. زیرا واقدی می گوید کمتر مردی از یاران پیامبر بود که یکی دو نفر از آنان را نکشته باشد .اسید بن حضیر یکی دیگر از بزرگان اوس به پیامبر پیشنهاد کردتعدادی ازاسیران را به محله های اوس بفرسد تا همه در کشتن آنان شریک باشند .وپیامبر چنین کرد. (9) برای آگاهی بیش تر به کتاب: پیامبر و یهود حجاز، نوشته مصطفی صادقی و فروغ ابدیت از آیت الله جعفر سبحانی ، مراجعه نمایید. پینوشتها: 1. فروغ ابدیت، ج1، ص 466، جعفر سبحانی، ناشر : مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی سال چاپ 1370 ش . 2. همان، ص 155. 3. تورات،سفر تثنیه، فصل 20. 4. ارشاد، ج1، ص 98 99، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه . 5. همان، ص 103. 6. مصطفی صادقی، پیامبر(ص) و یهود حجاز، ص 184-192، قم، بوستان کتاب، 1382 ش، چاپ اول. 7. همان، ص 183. 8. جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی الاعظم، ج12، ص 117. قم ، دارالحدیث للطباعه والنشر، 1426 ق، چاپ اول . 9. واقدی، المغازی، تحقیق: مادرسون جونز، دفتر تبلیغات اسلامی1414ق، ج1، ص514؛ سیره ابن هشام، بیروت دار المعرفه، ج2، ص48.
آیا کشتار نهصد نفر از مردان قبیله بنی قریظه توسط امام علی(علیه السلام) به دستور پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) صحت دارد؟!
صرف نظر از دلیل برخورد پیامبر خدا(ص) با یهودیان بنی قریظه،در مورد تعداد کشته های این جنگ و نیز تعداد کسانی که بدست امام علی(ع) کشته شدند،نکات قابل توجهی وجود دارد.که توجه به آن نکات،ما را در درک بهتر واقعیت یاری خواهد کرد.
1- آنچه در قتل قبیله بنی قریظه با این حجم و جزئیات نقل شده، از جهات گوناگون بویژه جزئیات محل اشکال و تردید مورخان معاصر قرار گرفته، هرچند ظاهراً و گویا در اصل داستان تردیدی نشده است، و تمام کتابهای تاریخی این سیره پیامبر را نقل کرده و برای آن تحلیل و توجیه های گوناگون آورده اند، اما آنچه مسلم است، انجام این تعداد از اعدام، توسط دو نفر و پی در پی در یک روز عملی نیست، معلوم نیست که چرا تنها علی و زبیر از میان مهاجران و انصار مأمور به قتل رساندن این ششصد تا نهصد یا هزار یهودی شده اند؟ چگونه از دیگر صحابه استفاده نشده است. این خبر از آنجا بسیار تردید آمیز تر می شود، که بعدها این دو هیچ گاه از این ماجرا سخنی به میان نیاورده به ویژه امام علی که در خطبه ها و نامه های خود از دوران پیامبر و سختی ها و دلاوری هایش سخن گفته و هیچ اشاره ای به این ماجرا و حضور خود نکرده است.
به این دلیل احتمال داده شده که این داستان به شکل خشونت بار توسط خود یهودیان ساخته شده باشد و در جهت مظلوم نمایی بوده باشد، به عنوان نمونه راوی این اخبار محمد بن کعب قرظی و عطیة قرظی در سلسله سند این روایت و شباهت های عناصر داستانی آن با چند حادثه مشابه در تاریخ قوم یهود که در آن چند صد یهودی به قتل رسیده اند، این احتمال را تقویت می کند که این روایت برساخته افرادی از این قبیله بوده و تأثیر این نقل به دلیل ایجاد مظلومیت برای آنان و نشان دادن چهره ای خشن و خون ریز از پیامبر اسلام باشد. بویژه آنکه یهود در این نوع کارها در گذشته و حال ید طولایی داشته و دارد.
در مورد آمار کشته شدگان طرفین درتمامی جنگها کتاب های تاریخی آمار گوناگون است. ضمن آنکه مبالغه آمیز است.
مورخان در باره آمارلشکریان و یا گشته شدگان به دلیل وجود خصوصیاتی چون تعصب قبیله ای، روابطی که با حاکمان و زورمندان آن روزگار داشتند، دروغ های بسیاری را در کتاب های تاریخی و روایی خود وارد کرده اند.
بنا بر این آمار واقعی و صحیحی در دست نیست.
برای روشن شدن ماجرای جنگ با بنی قریضه نکاتی یاد آوری می شود
1. میان پیامبر و بنیقریظه و دو طایفه دیگر یهود، پیمانی منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز علیه پیامبر و یاران وی قدمی برندارند. با دست و زبان به آنان صدمهای نرسانند، نیز اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان حضرت قرار ندهند. اگر برخلاف این رفتار نمودند، پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار نماید. (1)
2. یهود بنیقریظه، در جریان جنگ احزاب، شهر مدینه را دچار ناامنی کردند. برای ترساندن مسلمانان به خانههای آنان ریختند. اگر مراقبت پیامبر نبود و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمیکرد، چه بسا نقشه شوم بنی قریظه عملی میشد . شهر به دست آنان سقوط میکرد. مجاهدان مسلمان را میکشتند و اموال شان را به غنیمت میگرفتند .زنان و اولاد آنان را اسیر میکردند. (2)
3. حکم تورات درباره جنگ چنین است: (هنگامی که به قصد نبرد، آهنگ شهری نمودید، نخست آنان را به صلح دعوت نما، اگر آن ها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن . چون بر شهر مسلط گشتی، همه مردان را از دم تیغ بگذران، ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنیمت بردار). (3)
4. به روایت تاریخ مجازات یهودیان بنیقریظه، بر اساس حکم تورات انجام شد. سعد با بنیقریظه همپیمان بود و بنیقریظه پذیرفتند به هر صورت که سعد داوری کند، بپذیرند. او داوری کرد مردان آنان که در توطئه شرکت داشتند، کشته شوند؛ زنان و کودکان اسیر گردند؛ اموال شان در اختیار مسلمانان قرار گیرد. (4)
5. پیامبر پذیرفته بود که یهود بنی قریظه با وجود خیانت بزرگی که کرده بودند، میتوانستند اسلام بیاورند، تا از جنایات آنان صرف نظر کند و آنان به زندگی خود ادامه دهند، ولی لجاجت کرده، بر دشمنی نسبت به اسلام پافشاری کردند! (5)
6. پیش از بنیقریظه، پیامبر(ص) یهودیان بنیقینقاع و بنیالنضیر را بخشید؛ اما آنان رفتند و کفار قریش را تحریک کردند، که جنگ بدر و احزاب را علیه مسلمانان راه انداختند . صدمات و خسارات زیادی به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به یهودیان اجازه میدادند که از مدینه خارج شوند، باز علیه مسلمانان دست به توطئه و دشمنی میزدند.
7. گزارشها درباره تعداد کسانی که کشته شدند، بسیار متفاوت است. برخی تعداد آنان را چهل تن ذکر کرده و برخی بیش تر. ناهمگونی آمار، درستی گزارشها را زیر سؤال میبرد. (6)
کسانی که کشته شدند، جنگجویان و توطئهگران بنیقریظه بودند، نه افراد دیگر.
8. یهودیان، در طول تاریخ سعی کردهاند که مظلوم نمایی کنند . آمار کشتههای خود را که توسط مخالفان به قتل رسیدهاند، همچنین چگونگی کشته شدن آنان را به صورتی جلوه دهند که نشانگر مظلومیت و مقاومت آنان در راه عقیده و ایمان باشد! بر همین اساس درباره کشته شدگان یهود در جنگ جهانی دوم، آمار بسیار متفاوت و اغراق آمیز است. برخی شش میلیون، بعضی هشت میلیون و حتی نه میلیون تن آمده، گروهی تعداد کشتهها را در اردوگاه (آشویتس) یک میلیون و 350 هزار تن نوشتهاند! در اردوگاههای دیگر اختلاف نقلها متجاوز از یک میلیون تن ذکر کردهاند. (7)
در این که تعدادی از جنایتکاران و توطئهگران یهودیان بنیقریظه کشته شدهاند ، تردیدی نیست، ولی چند نفر و چه افرادی بودند، توسط چه کسانی و چگونه کشته شدند، جای بحث و تردید فراوانی است.
از روحیه پیامبر (ص) و عفو و بخشش حضرت، میتوان برداشت کرد سران یا جنگجویان شان (8) ( که تعدادشان محدود بود) کشته شدهاند. در اسلام اسیران عادی را اعدام نمی کنند اما کسانی که از سران دشمن به حساب می آیند یا اگر آزاد شوند از دشمنی و جنگ دست بر نمی دارند ، حاکم اسلامی می تواند آنان را به قتل برساند. یهودیان بنی قریظه که کشته شدند، جزو همین گروه بودند.
با توجه به مطالب بیان شده، آنان اسیران جنگی به معنای خاص آن نبودند، بلکه در واقع پیمان شکنانی بودند که از داخل به اسلام ضربه وارد کردند. حکم جاسوس را داشتند و جاسوس غیر از اسیر جنگی است.
در باره کشتار یهودیان بنی قریظه به دست امام علی به نظر می رسد امام علی نیز از جمله کسانی بودند که حکم الهی را در باره یهودیان اجرا نموده اند. اما تاریک نمایی هایی که در این باره انجام شده با آنچه بیان شد قابل پذیرش نبوده و مورد تایید منابع نیست. زیرا واقدی می گوید کمتر مردی از یاران پیامبر بود که یکی دو نفر از آنان را نکشته باشد .اسید بن حضیر یکی دیگر از بزرگان اوس به پیامبر پیشنهاد کردتعدادی ازاسیران را به محله های اوس بفرسد تا همه در کشتن آنان شریک باشند .وپیامبر چنین کرد. (9)
برای آگاهی بیش تر به کتاب: پیامبر و یهود حجاز، نوشته مصطفی صادقی و فروغ ابدیت از آیت الله جعفر سبحانی ، مراجعه نمایید.
پینوشتها:
1. فروغ ابدیت، ج1، ص 466، جعفر سبحانی، ناشر : مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی سال چاپ 1370 ش .
2. همان، ص 155.
3. تورات،سفر تثنیه، فصل 20.
4. ارشاد، ج1، ص 98 99، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه .
5. همان، ص 103.
6. مصطفی صادقی، پیامبر(ص) و یهود حجاز، ص 184-192، قم، بوستان کتاب، 1382 ش، چاپ اول.
7. همان، ص 183.
8. جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی الاعظم، ج12، ص 117. قم ، دارالحدیث للطباعه والنشر، 1426 ق، چاپ اول .
9. واقدی، المغازی، تحقیق: مادرسون جونز، دفتر تبلیغات اسلامی1414ق، ج1، ص514؛ سیره ابن هشام، بیروت دار المعرفه، ج2، ص48.
- [سایر] آیا کشتار قبیله 600 نفری بنی قریظه به دست پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) صحت دارد؟ علت آن چیست؟
- [سایر] آیا ماجرای یهودیان قبیله بنی قریظه و کشتار صدها نفر از آنها صحت دارد؟
- [سایر] آیا از لحاظ مقام، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام برتری دارد؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] شباهت غذای امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – با غذای رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – چه بود؟
- [سایر] آیا حضرت علی(علیه السلام) با عایشه، همسر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) جنگید؟
- [سایر] آیا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آغاز این سفر حجه الوداع با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود؟
- [سایر] شبهه: چرا شیعیان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر میدانند؟
- [سایر] رابطه خلفا ثلاثه با اهل بیت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) از جمله حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا شیعیان، امام حسن(علیه السلام)را که فرزند حضرت علی(علیه السلام) است، فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)می دانند؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [امام خمینی] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید: (بسم الله و بالله و صلی الله علی محمد و آله ) یا (بسم الله و بالله اللهم صلی علی محمد و آل محمد) ولی بهتر است بگوید (بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته ) بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
- [آیت الله سبحانی] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیّت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید: (بِسْمِ اللهِ و باللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلهِ یا بِسْمِ الله وَ بِاللهِ اَللَّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد) ولی بهتر است بگوید (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَة الله وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهائی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد. قضای سجده و تشهد فراموش شده
- [آیت الله بروجردی] دستور سجدهی سهو اینست که بعد از سلامِ نماز، فوراً نیت سجدهی سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ) یا (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِاَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)ولی بهتر است بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا النَّبی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ)بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهّد سلام دهد.قضای سجده و تشهّد فراموش شده
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنابر احتیاط واجب بهنحو مأثور بگوید: (بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد) یا (بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)، ولی بهتر است بگوید: (بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنابر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند، سپس سلام بدهد.
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنا بر احتیاط واجب به نحو مأثور بگوید : ( بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد ) یا ( بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) ، ولی بهتر است بگوید : ( بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه ) ، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنا بر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند سپس سلام بدهد .
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.