برگزار کردن جشن به مناسبت نهم ربیع الاول ( عیدالزهرا س ) به دو جهت میتواند باشد: نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است.زیرا هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری (ع) است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر(عج) سپرده میشود. شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند. دومین مناسبت که به اشتباه وغلط بین مردم مشهور گشته گفته می شود این روز سالروز قتل خلیفه دوم ، عمربن خطاب است که این سخن بدون مستند تاریخی و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد و پس از سه روز یعنی اواخر ذی الحجه درگذشته است . بنابر این ، این نظر که او در نهم ربیع الاول به قتل رسیده فاقد دلیل معتبر است.(1) بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 29 ذی الحجة سال 23 ه .ق است. شیخ مفید در کتاب ( مسار الشیعه ) آورده است: در روز بیست و ششم ذی الحجة سال 23 هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.(2) هم چنین شیخ ابراهیم بن علی کفعمی در کتابی معروف به مصباح آورده است: باید دانست که قتل خلیفه دوم در 26 ذی الحجة سال 23 ه .ق واقع شده است . این مطلبی است که صاحبان کتاب های ( طبقات )، ( مسار الشیعه )، و ....بر آن تصریح نموده اند، بلکه اجماع شیعه و اهل تسنن نیز بر این است.(3) حتی مرحوم علامه مجلسی که خود نظریۀ نهم ربیع را نقل کرده است، مینویسد: اینکه گفتهاند قتل عمر در ماه ذیحجه بوده، بین فقهای شیعۀ امامیه مشهور است. (4) گذشته از این نکته تاریخی ، خلیفه دوم در هر تارخی به قتل رسیده باشد ، برپایی مراسم جشن و سرور به این متسبت از اشتباهات فاحش و خطاهای بزرگ به شمار می رود . نه تنها در شرایط کنونی بلکه در دوران ائمه معصومین نیز چنین مواردی که در سالروز قتل عمر برنامه و جلسه شادمانی برپا کنند، گزارش نشده است . شیعیان نیز چنین برنامهای نداشتهاند. چنانچه برخی از شیعیان و نزدیکان ائمه به ناسزاگویی به خلفا میپرداختند، اهل بیت با آنان برخورد مینمودند. بر گزاری این مراسم امروزه از طرف عده ای بعضا همراه با کارهای زشت همراه است که مطمئناً بر خلاف دین اسلام و توصیه ائمه اهل بیت (ع) است. امروزدنیای اسلام بیش از همه زمانها به اتحاد و انسجام مسلمانان نیاز دارد، شایسته نسیت که ما شیعیان با برپایی چنین مراسمی دامنه اختلافات را گستردهتر و فاصله میان مسلمانان را بیشتر نماییم. وحدت و انسجام اسلامی از برترین نعمتهای خدادادی است، همان گونه که امیرالمؤمنین فرمود: خداوند بر این امت منت نهاده و بین آنها الفت و اتحاد ایجاد کرده که در سایة آن زندگی کنند. به کنف حمایت آن پناهنده شوند. این نعمتی است که احدی نمیتواند بهایی برایش بگذارد. زیرا از هر بهایی گرانقدرتر و از هر چیز پر ارزشی با ارزشتر است.(5) برپایی چنین جلساتی با هر عنوان آتش دشمنی اهل سنت را برمیافروزد . آنان را نیز به مقابله به مثل و توهین و هتک حرمت به مقدسات شیعه و احیاناً تعرض به جان شیعیان وا میدارد که این قطعاً مورد رضایت امام زمان (عج) نیست. پینوشت ها: 1. مروج الذهب و معادن الجوهر،علی بن حسین مسعودی، ج 2، ص 321، ناشر دار الهجرة، مکان نشر: قم،سال چاپ: 1409، نوبت چاپ دوم؛ الطبقات الکبری،ابن سعد کاتب واقدی، ج3، ص 258، ناشر دار الکتب العلمیة،مکان نشر: بیروت، سال چاپ: 1418،نوبت چاپ: دوم. 2. مسار الشیعة (المجموعة)،الشیخ المفید، ص 23،سال چاپ : 1406، ناشر مکتب آیة الله العظمی المرعشی النجفی - قم. 3. المصباح، کفعمی، ص511، چاپ دوم، سال چاپ 1403 - 1983 م، ناشر مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت. 4.بحار الانوار ، ج31 ، ص 118. 5. نهج البلاغه، خطبه 192.
برگزار کردن جشن به مناسبت نهم ربیع الاول ( عیدالزهرا س ) به دو جهت میتواند باشد:
نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است.زیرا هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری (ع) است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر(عج) سپرده میشود. شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند.
دومین مناسبت که به اشتباه وغلط بین مردم مشهور گشته گفته می شود این روز سالروز قتل خلیفه دوم ، عمربن خطاب است که این سخن بدون مستند تاریخی و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد و پس از سه روز یعنی اواخر ذی الحجه درگذشته است . بنابر این ، این نظر که او در نهم ربیع الاول به قتل رسیده فاقد دلیل معتبر است.(1)
بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 29 ذی الحجة سال 23 ه .ق است.
شیخ مفید در کتاب ( مسار الشیعه ) آورده است:
در روز بیست و ششم ذی الحجة سال 23 هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.(2)
هم چنین شیخ ابراهیم بن علی کفعمی در کتابی معروف به مصباح آورده است:
باید دانست که قتل خلیفه دوم در 26 ذی الحجة سال 23 ه .ق واقع شده است . این مطلبی است که صاحبان کتاب های ( طبقات )، ( مسار الشیعه )، و ....بر آن تصریح نموده اند، بلکه اجماع شیعه و اهل تسنن نیز بر این است.(3)
حتی مرحوم علامه مجلسی که خود نظریۀ نهم ربیع را نقل کرده است، مینویسد: اینکه گفتهاند قتل عمر در ماه ذیحجه بوده، بین فقهای شیعۀ امامیه مشهور است. (4)
گذشته از این نکته تاریخی ، خلیفه دوم در هر تارخی به قتل رسیده باشد ، برپایی مراسم جشن و سرور به این متسبت از اشتباهات فاحش و خطاهای بزرگ به شمار می رود .
نه تنها در شرایط کنونی بلکه در دوران ائمه معصومین نیز چنین مواردی که در سالروز قتل عمر برنامه و جلسه شادمانی برپا کنند، گزارش نشده است . شیعیان نیز چنین برنامهای نداشتهاند. چنانچه برخی از شیعیان و نزدیکان ائمه به ناسزاگویی به خلفا میپرداختند، اهل بیت با آنان برخورد مینمودند.
بر گزاری این مراسم امروزه از طرف عده ای بعضا همراه با کارهای زشت همراه است که مطمئناً بر خلاف دین اسلام و توصیه ائمه اهل بیت (ع) است.
امروزدنیای اسلام بیش از همه زمانها به اتحاد و انسجام مسلمانان نیاز دارد، شایسته نسیت که ما شیعیان با برپایی چنین مراسمی دامنه اختلافات را گستردهتر و فاصله میان مسلمانان را بیشتر نماییم.
وحدت و انسجام اسلامی از برترین نعمتهای خدادادی است، همان گونه که امیرالمؤمنین فرمود: خداوند بر این امت منت نهاده و بین آنها الفت و اتحاد ایجاد کرده که در سایة آن زندگی کنند. به کنف حمایت آن پناهنده شوند. این نعمتی است که احدی نمیتواند بهایی برایش بگذارد. زیرا از هر بهایی گرانقدرتر و از هر چیز پر ارزشی با ارزشتر است.(5)
برپایی چنین جلساتی با هر عنوان آتش دشمنی اهل سنت را برمیافروزد . آنان را نیز به مقابله به مثل و توهین و هتک حرمت به مقدسات شیعه و احیاناً تعرض به جان شیعیان وا میدارد که این قطعاً مورد رضایت امام زمان (عج) نیست.
پینوشت ها:
1. مروج الذهب و معادن الجوهر،علی بن حسین مسعودی، ج 2، ص 321، ناشر دار الهجرة، مکان نشر: قم،سال چاپ: 1409، نوبت چاپ دوم؛ الطبقات الکبری،ابن سعد کاتب واقدی، ج3، ص 258، ناشر دار الکتب العلمیة،مکان نشر: بیروت، سال چاپ: 1418،نوبت چاپ: دوم.
2. مسار الشیعة (المجموعة)،الشیخ المفید، ص 23،سال چاپ : 1406، ناشر مکتب آیة الله العظمی المرعشی النجفی - قم.
3. المصباح، کفعمی، ص511، چاپ دوم، سال چاپ 1403 - 1983 م، ناشر مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت.
4.بحار الانوار ، ج31 ، ص 118.
5. نهج البلاغه، خطبه 192.
- [سایر] آیا برگزاری جشن نهم ربیع الاول یا همان عیدالزهرا صحیح است ؟
- [سایر] نهم ربیع الاول، جشن آغاز امامت امام زمان است یا جشن عیدالزهرا ؟
- [سایر] وهابیت در مورد برگزاری جشن تولد و جشن سالگرد ازدواج چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا جشن و شادی در «عیدالزهرا» مستند شرعی دارد؟
- [سایر] آیا حدیث رفع القلم و این که در روز نهم ربیع الاول قلم از شیعیان برداشته شده است و گناهی برای ایشان نوشته نمی شود، صحیح است؟
- [سایر] آیا دربار عید الزهرا، در متون اسلامی و روایی توصیه ای وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا روز نهم ربیع الاوّل شرعاعید میباشد و در صورت امکان دلیل آن را بیان فرمائید؟
- [سایر] آیا نهم ربیع الاول آغاز امامت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] آیا خشنودی حضرت زهرا(س) و اهلبیت (ع) در جشن نهم ربیع الاول صحت است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند سالی است بعضی از هیأتهای مذهبی توسط بعضی از مداحان، نهم ربیع الاوّل را جشن مفصّلی می گیرند و تا دیر وقت (شبها) جلسات جشن دارند و متأسفانه کمتر مسائل شرعی رعایت می شود. با توجّه به این مقدّمه به سؤالات زیر پاسخ دهید: الف) نظر شما راجع به این جلسات چیست؟ آیا شرکت کنیم؟ ب) آیا ائمّه اطهار(علیهم السلام) هم در این ایّام جشن می گرفتند و شادی داشته اند؟ ج) آیا حدیث رفع قلم نسبت به این ایّام صحیح است و افراد آزادند هر کار خلافی را انجام دهند؟ د) با چه بیان و دلیلی می توان اینها را قانع کرد؟ با چه مدارکی؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد ولی بیشتر از آن مقدار ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] روزه تمام روزهای سال، غیر از روزه های حرام و مکروه که دربالا گفته شد، مستحبّ است، ولی بعضی از روزها تأکید بیشتری دارد از جمله: 1 پنجشنبه اوّل و آخر هر ماه و اوّلین چهارشنبه بعد از روز دهم ماه، حتّی اگر کسی اینها را به جا نیاورد مستحبّ است قضا کند. 2 سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه. 3 تمام ماه رجب و شعبان و اگر نتواند قسمتی از آن را روزه بگیرد، هر چند یک روز باشد. 4 روز بیست و چهارم ذی الحجّه و بیست و نهم ذی القعده. 5 روز اوّل ذی الحجّه تا روز نهم، ولی اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است. 6 عید سعید غدیر (هیجده ذی الحجّه). 7 روز اوّل و سوم و هفتم محرم. 8 روز تولّد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)(17 ربیع الاول). 9 روز مبعث رسول خدا(صلی الله علیه وآله)(27 رجب). 10 روز عید نوروز.
- [آیت الله جوادی آملی] .فروش خاک معدن طلا به همان مقدار طلای خالص و فروش خاک معدن نقره به همان مقدار نقره خالص باطل است؛ ولی فروش خاک معدن طلا به نقرهّ خالص و فروش خاک معدن نقره به طلای خالص , صحیح است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر رساندن اب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با ان صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از ان ضرر دارد باید با همان مقدار وضو بگیرد
- [آیت الله بروجردی] اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد. شرط سیزدهم: در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر بدهی واقعاً معین باشد ولی بدهکار و طلبکار در موقع حواله دادن، مقدار آن یا جنس آن را ندانند حواله صحیح است مثلاً اگر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر را ببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید، حواله صحیح می باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر بدهی واقعاً معین باشد ولی بدهکار و طلبکار در موقع حواله دادن، مقدار آن یا جنس آن را ندانند حواله صحیح است مثلاً اگر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر را ببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید حواله صحیح می باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بدهی واقعا معین باشد ولی بدهکار و طلبکار در موقع حواله دادن مقدار یا جنس ان را ندانند حواله صحیح است مثلا اگر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر را ببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید حواله صحیح است
- [آیت الله اردبیلی] اگر بدهی واقعاً معیّن باشد، ولی بدهکار و طلبکار در هنگام حواله دادن، مقدار یا جنس آن را ندانند، حواله صحیح است؛ مثلاً ا گر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر را ببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید، حواله صحیح میباشد.