چرا مدیون مادرمان هستیم؟مگر او به خاطر میل خودش ما را به دنیا نیآورده است؟
پاسخ را در چند نکته تقدیم می کنیم : یکم : بعضی مواقع اگر موقعیت انسان تغییر کند، به خاطر تغییر زاویه دیدش مسائل را بهتر می فهمد. مثل همین مساله که اگر کسی از زاویه پدر یا مادر بودن خودش به این مساله بنگرد، می تواند راحت تر جواب این سوال را بیابد. دوم: قدردانی از پدر یا مادر، به خاطر اینکه میل داشته اند، بچه داشته باشند، نیست. بلکه به خاطر زحماتی است که برای فرزند کشیده اند. که قطعا این زحمات به خاطر میل خودشان نبوده. چون انسان هرگز به سختی میل ندارد. سوم : انسان همیشه در بین مجموعه ای از کشش ها و تضادها قرار دارد که این کشش های متفاوت، انتخاب او را رقم می زند. مادر اگر چه از سویی میل به فرزند داری دارد، اما از سوی دیگر سختی بارداری را هم می فهمد، لزوم شب بیداری ها را هم متوجه می شود و ... پس در تحلیل چرایی عمل او، نباید صرفا یک میل را دید. بلکه باید توجه داشت که او با توجه به فاکتورهای مختلف یک چیز را انتخاب کرده است. و زمانی که پای انتخاب به میان بیاید، بنا به خوب بودن یا بد بودن انتخاب، انسان مستحق تمجید و نکوهش یا پاداش و عقاب می شود. چهارم:  پس از تولد فرزند نیز والدین رفتارهای متفاوتی را در پیش می گیرند. ممکن است در مواردی بچه را در سر راه رها کنند و به سراغ زندگی خودشان بروند. پس پدر و مادر، هرگز مجبور به احسان و نیکی در حق فرزند نبوده اند. و به هر میزانی که برای فرزند زحمت کشیده اند، مستحق مدح و پاداش هستند. هر چند شاید بتوان گفت انسان هرگز نمی تواند شکر گزار زحمات آنها باشد. که فقط زحمات دوران بارداری خودش امر بسیار بزرگی است. پنجم : انسان با تولد، واجد حیات می شود که امر بسیار عظیم و بستری بسیار عالی برای رسیدن به بهترین کمال هاست. این نعمت اگر چه در اصل از جانب خداست، اما والدین هم در این امر واسطه بوده اند. پس اگر بعد از تولد نیز والدین هیچ کاری نکرده باشند، به صرف همان نقش شان در تولد، باز هم عمل آنها نیک و مدح آمیز بوده است. مگر اینکه کسی دچار افسردگی باشد، و با تیره و تار دیدن هستی، بخواهد به این مساله بنگرد. از نگاه دینی نیز این مساله بسیار مهم است و احسان به والدین بسیار مورد توجه قرار گرفته است، تا آنجا که مکرر در کنار عبودیت خدا، قدردانی از والدین مطرح شده است: وَ قَضی‌ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً (سوره اسراء، آیه 23) پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو
عنوان سوال:

چرا مدیون مادرمان هستیم؟مگر او به خاطر میل خودش ما را به دنیا نیآورده است؟


پاسخ:

پاسخ را در چند نکته تقدیم می کنیم :

یکم : بعضی مواقع اگر موقعیت انسان تغییر کند، به خاطر تغییر زاویه دیدش مسائل را بهتر می فهمد. مثل همین مساله که اگر کسی از زاویه پدر یا مادر بودن خودش به این مساله بنگرد، می تواند راحت تر جواب این سوال را بیابد.

دوم: قدردانی از پدر یا مادر، به خاطر اینکه میل داشته اند، بچه داشته باشند، نیست. بلکه به خاطر زحماتی است که برای فرزند کشیده اند. که قطعا این زحمات به خاطر میل خودشان نبوده. چون انسان هرگز به سختی میل ندارد.

سوم : انسان همیشه در بین مجموعه ای از کشش ها و تضادها قرار دارد که این کشش های متفاوت، انتخاب او را رقم می زند. مادر اگر چه از سویی میل به فرزند داری دارد، اما از سوی دیگر سختی بارداری را هم می فهمد، لزوم شب بیداری ها را هم متوجه می شود و ... پس در تحلیل چرایی عمل او، نباید صرفا یک میل را دید. بلکه باید توجه داشت که او با توجه به فاکتورهای مختلف یک چیز را انتخاب کرده است. و زمانی که پای انتخاب به میان بیاید، بنا به خوب بودن یا بد بودن انتخاب، انسان مستحق تمجید و نکوهش یا پاداش و عقاب می شود.

چهارم:  پس از تولد فرزند نیز والدین رفتارهای متفاوتی را در پیش می گیرند. ممکن است در مواردی بچه را در سر راه رها کنند و به سراغ زندگی خودشان بروند. پس پدر و مادر، هرگز مجبور به احسان و نیکی در حق فرزند نبوده اند. و به هر میزانی که برای فرزند زحمت کشیده اند، مستحق مدح و پاداش هستند. هر چند شاید بتوان گفت انسان هرگز نمی تواند شکر گزار زحمات آنها باشد. که فقط زحمات دوران بارداری خودش امر بسیار بزرگی است.

پنجم : انسان با تولد، واجد حیات می شود که امر بسیار عظیم و بستری بسیار عالی برای رسیدن به بهترین کمال هاست. این نعمت اگر چه در اصل از جانب خداست، اما والدین هم در این امر واسطه بوده اند. پس اگر بعد از تولد نیز والدین هیچ کاری نکرده باشند، به صرف همان نقش شان در تولد، باز هم عمل آنها نیک و مدح آمیز بوده است. مگر اینکه کسی دچار افسردگی باشد، و با تیره و تار دیدن هستی، بخواهد به این مساله بنگرد.

از نگاه دینی نیز این مساله بسیار مهم است و احسان به والدین بسیار مورد توجه قرار گرفته است، تا آنجا که مکرر در کنار عبودیت خدا، قدردانی از والدین مطرح شده است:

وَ قَضی‌ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً (سوره اسراء، آیه 23)

پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین