اگر پدر و مادرمان از دست ما، دلخوردگی داشته باشند چگونه باید از دل آنها در بیاوریم؟
قبل از این که به تبیین مسأله شما بپردازیم توجه شما را به نکات چندی جلب می‌کنم: الف) احترام به پدر و مادر را به عنوان یک اصل در زندگی خویش قرار دهید و هرگز از آن تخطّی نکنید که خدایسبحان تشکر از پدر و مادر را در کنار تشکر از خود قرار داده است. ان اشکر لی ولوالدیک، (لقمان، آیه 12)و این نکته بسیار پرمعنایی است. ب )اگر خواسته آنها توأم با گناه و معصیت خداوند متعال باشد هرگز پیروی از آنها جایز نیست. پیامبر اسلام(ص)می‌فرماید: (لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق؛ کسی حق ندارد از مخلوقی در عصیان خالق اطاعت و پیروی کند)(شرح ابن ابی الحدید بر نهج‌البلاغه ج 16، ص 158). ج ) اگر خواسته‌های آنها نامشروع نبوده ولی منطقی هم نباشد شایسته است در عین ملاطفت مهارت به خرج دهیدو آنان را از خواسته خویش منصرف سازید و در این راستا از مشاجره و جر و بحث به طور جدی برحذر باشید. مطمئن باشید با خویشتن‌داری و مدارا و رعایت سکوت به موقع و توجیه منطقی و استوار نتیجه بهتری خواهید گرفت. مطلب دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد ، این است که در بیشتر جوامع بین جوانان و بزرگسالان مخصوصا والدین اختلاف بوجود می آید و این اختلاف ها ناشی از چند امر است 1 گاهی اوقات اختلاف بین آنها ناشی از سلایق آنهاست . طبیعی است روحیه جوان اقتضاآتی دارد و روحیه والدین که حداقل یک نسل با آنها فاصله دارد اقتضائات دیگری و این امری طبیعی است و باید هم والدین و هم جوانان مراعات همدیگر را بکنند و این اختلاف سلیقه ها را به همه امور زندگی تعمیم ندهند.2. گاهی اختلافات ناشی از عدم درک متقابل یکدیگر است یعنی نه والدین جوانان را درک می کنند و نه جوانان شرایط پدر و مادر را درک می کنند در اینجا نباید یک طرف مثلا جوانان فقط والدین را متهم کنند به اینکه آنها قدیمی هستند و ما جوانان را درک نمی کنند بلکه خود جوانان نیز همین مشکل را دارند. 3. گاهی اوقات اختلاف میان جوانان با والدینشان جنبه روان شناختی دارد به این معنا که والدین بدلیل عدم آگاهی از روانشناختی جوان و عدم شناخت این حقیقت که جوانان دارای یک اخلاق خود پیرو هستند و از دوران اخلاق دیگر پیرو خارج شده اند در اینجا والدین توقع دارند که جوانان تابع محض آنها باشند و در مقابل حرف والدین هیچگونه اظهار نظری نکنند و مقلد محض باشد و حتی گاهی اوقات والدین با تعصب و سختگیری می خواهند به جوان بگویند تو نمی فهمی و باید تابع بزرگسالان باشی . اینجاست که درگیری بین جوانان و بزرگسالان آغاز می شود و مشکلات و مخاطرات جدی نیز بدنبال دارد راه حل اساسی دراینجا اینست که کسانیکه متصدی امور فرهنگی، دینی و مسائل تربیتی هستند والدین را نسبت به ویژگیهای دوران جوانی آگاه کنند و به آنها تفهیم کنند که جوان با نوجوان امروز شما با کودک دیروز که مطیع محض شما بود فرق کرده است زیرا جوان و نوجوان هم از نظر شناختی و هم از نظر عاطفی و هم از جهت اخلاقی و اجتماعی فرق اساسی کرده است بنابراین اگر نوجوان و جوان نظر می دهد به این معنا نیست که شما را قبول ندارد یا می خواهد همه ارزشهای خانوادگی را زیر پا بگذارد بلکه نوجوان و جوان می خواهند مستقلانه فکر کنند، انتخاب کنند و رفتار نمایند و برای خودشان نیز یک نظام ارزشی خاصی برگزیده اند که بر اساس آن رفتار می کنند یعنی اخلاق خود پیرو دارند. علاوه بر این جوانان نیز باید در عین استقلال فکری و حرکتی در چهارچوب نظامی ارزشی پذیرفته شود توسط آنها حریمها شکسته نشود یعنی صرفا به خاطر این که والدین بی سواد یا کم سواد هستند آنها را متهم با پایین بودن سطح فکری و علمی کنند بلکه باید حرمت آنها را حفظ کرد هیچگونه بی ادبی در مقابل آنها انجام نداد. احترام به والدین ربطی به این ندارد که پدر و مادر چند کلاس درس خوانده اند بلکه وظیفه فرزندان اینست که بدون شرط به والدین احترام بگذارند و حرمت آنها را حفظ کنند. بنابراین وظیفه جوانان در مقابل والدین اینست که احترام آنها حفظ شود و در مواردی که اختلاف سلیقه یا اختلاف در سطح دانش و فهم و جود دارد تا آنجایی که امکان دارد با آنها هماهنگ باشد و هر کجا اشتباه آنها کاملا آشکار و روشن است با حفظ حرمت آنها ما کار خودمان را بر اساس فهم خودمان انجام دهیم نکته پایانی اینکه جوانان باید توجه داشته باشند که چند کلاس سواد و تحصیلات نباید باعث غرور شود و فکر کنند همه چیز را می فهمند و والدین را متهم به نفهمی کنند بلکه باید توجه داشته باشند که رشد علمی آنها مرهون زحمات والدین است و در هر حال باید قدردان والدین باشند. بنابراین با توضیحاتی که داده شد هیچگونه تعارضی بین دستورات اسلام که تأکید دارد به والدین خود احترام بگذارید و عمل کردن بر اساس علم ، حکمت و تدبیر نیست و اگر گهگاهی والدین سخنان کنایه آمیز به ما می زنند اولا این کنایه هارا باید تحمل کرد و نباید آنها را به دل گرفت چون والدین با دیگران فرق می کنند و ثانیا باید ما در مواردی که رفتارمان مورد معیارهای والدین نیست بدلیل اینکه احساس می کنیم معیارهای آنها غلط است. در اینگونه موراد باید خیلی زیرکانه و مدبرانه عمل کنیم و رفتار ما بگونه ای نباشد که مخالفت آشکار با والدین داشته باشد بلکه در مواردی که می شود عمل خود را در میدان دید آنها انجا ندهیم و اگر شرایط به گونه ای بود که مجبور بودیم در معرض دید آنها رفتاری را انجام دهیم جوری عمل کنیم که والدین را نرنجانیم. و با لطایف الحیل لبه های تیز مخالفت رفتار خودمان را نشان ندهیم و این گونه رفتار کردن یک نوع کیاست و زرنگی و هوشمندی می خواهد (المؤمن کیس) مؤمن باید کیاست و زیرکی داشته باشد که هم کارش را انجام دهد و باعث رنجش دیگران به ویژه والدین نشود. ولذا از آنجائی که اسلام از نظر حقوقی حساب ویژه‌ای برای پدر و مادر بازکرده همان گونه که در جنبه‌های عاطفی نیز حساب جداگانه‌ای برای آنها در نظر گرفته است ودر روایات آمده که اگر پدر و مادری از فرزندانشان راضی باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند می‌شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصی می‌نماید کما این که اگر والدین از فرزندان ناراضی باشند و خدای ناکرده آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانی که موجب ناراحتی والدین شوند قهر و غضب نماید حتی از نظر حقوقی در بخش قصاص و دیات آمده که اگر پدری خدای ناکرده فرزند خود را به قتل برساند قصاص نمی‌شود مگر در یک شرایط استثنایی با تشخیص حاکم شرع، همچنین از نظر شرعی پدر و مادر می‌توانند به اندازه نیازشان از اموال فرزند خود بردارند و مسائلی از این قبیل در فقه اسلامی زیاد وجود دارد یا در روایات آمده (نیکی کردن به والدین بزرگترین فریضه است) و یا اینکه می‌فرماید (بهشت زیر پای مادران است) این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکی از اهمیتی است که خداوند برای والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتی که والدین برای فرزندان متحمل می‌شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقادو نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد دوران شیرخوارگی و بعد کودکی مشکلاتی بسیار زیادی را متحمل شده‌اند بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه‌ای را برای آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطی احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضی اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند البته توجه به این نکته لازم است که خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتاری که انجام می‌دهند مورد سؤال قرار می‌دهد و والدین نیز باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتی اگر آنها به ما بی احترامی کنند فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامی وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبی باز بدارند، اطاعت از آنها لازم و صحیح نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتی والدین نیز مقدم است. مطمئن باشید اگر رضایت والدین را بدست آورید خداوند بسیاری از گناهان شما را می‌بخشد و به زندگی شما خیر و برکت می‌دهد و دعای والدین را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگی شما قرار می‌دهد و در آخرت نیز پاداشهای فراوانی در انتظار شما خواهد بود. پرسشگر محترم ! باید توجه داشته باشید که اسلام نظام خانواده را بر پایه های استواری بنا کرده که هم با ضرورت های زندگی مطابقت دارد و هم نیازهای انسان ها را از جهات گوناگون برآورده است . اسلام همه روشهای زندگی هدفدار را برای اصلاح خانواده و رشد و شکوفائی آن مطرح کرده و نسبت به محیط خانه توجه خاصی مبذول داشته است و نیز آداب مشترکی نسبت به اعضای خانواده تعیین فرموده تا پیوند همه جانبه ای بین آنها به وجود آید. آنچه در این زمینه اصل است، احسان به پدر و مادر و دوری از اذیت و آزار به آنان است. البته این به معنای تسلیم شدن در برابر سلیقه‌های آنان نیست؛ ولی بایستی با تیزهوشی و درایت، شخصیت و مقام آنها را حفظ نمود و احترامشان را نگه ‌داشت؛ ولی در عین حال باید به گونه‌ای رفتار کرد که آنان استقلال شما را به رسمیت بشناسند و درصدد تحمیل سلیقه‌های خود بر شما نباشند. در پایان ضمن تأکید به مطالعه و رعایت آنچه که در روابط فرزند با والدین ذکر کردیم توصیه می کنیم برای ایجاد رابطه عاطفی نزدیک تر با والدین به نکات زیر نیز توجه فرمایید. 1- بیش از گذشته به آنها احترام گذاشته به گونه ای که تغییر رفتارتان را کاملا احساس کنند. 2- هرگز زبان به شکوه و گلایه از آنها نگشایید بلکه از آنها تعریف و تمجید کنید و از زحمات شان تشکر و قدردانی کنید. 3- اگر هم در مواردی حق با شماست، در برابر سخنان و گفته های آنها سکوت همراه با احترام داشته باشید. 4- در حضور دیگران از ویژگی های مثبت آنها تعریف کرده و سپاسگزار آنها باشید. 5- هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید. www.morsalat.com
عنوان سوال:

اگر پدر و مادرمان از دست ما، دلخوردگی داشته باشند چگونه باید از دل آنها در بیاوریم؟


پاسخ:

قبل از این که به تبیین مسأله شما بپردازیم توجه شما را به نکات چندی جلب می‌کنم:

الف) احترام به پدر و مادر را به عنوان یک اصل در زندگی خویش قرار دهید و هرگز از آن تخطّی نکنید که خدایسبحان تشکر از پدر و مادر را در کنار تشکر از خود قرار داده است. ان اشکر لی ولوالدیک، (لقمان، آیه 12)و این نکته بسیار پرمعنایی است.

ب )اگر خواسته آنها توأم با گناه و معصیت خداوند متعال باشد هرگز پیروی از آنها جایز نیست. پیامبر اسلام(ص)می‌فرماید: (لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق؛ کسی حق ندارد از مخلوقی در عصیان خالق اطاعت و پیروی کند)(شرح ابن ابی الحدید بر نهج‌البلاغه ج 16، ص 158).

ج ) اگر خواسته‌های آنها نامشروع نبوده ولی منطقی هم نباشد شایسته است در عین ملاطفت مهارت به خرج دهیدو آنان را از خواسته خویش منصرف سازید و در این راستا از مشاجره و جر و بحث به طور جدی برحذر باشید. مطمئن باشید با خویشتن‌داری و مدارا و رعایت سکوت به موقع و توجیه منطقی و استوار نتیجه بهتری خواهید گرفت.

مطلب دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد ، این است که در بیشتر جوامع بین جوانان و بزرگسالان مخصوصا والدین اختلاف بوجود می آید و این اختلاف ها ناشی از چند امر است 1 گاهی اوقات اختلاف بین آنها ناشی از سلایق آنهاست . طبیعی است روحیه جوان اقتضاآتی دارد و روحیه والدین که حداقل یک نسل با آنها فاصله دارد اقتضائات دیگری و این امری طبیعی است و باید هم والدین و هم جوانان مراعات همدیگر را بکنند و این اختلاف سلیقه ها را به همه امور زندگی تعمیم ندهند.2. گاهی اختلافات ناشی از عدم درک متقابل یکدیگر است یعنی نه والدین جوانان را درک می کنند و نه جوانان شرایط پدر و مادر را درک می کنند در اینجا نباید یک طرف مثلا جوانان فقط والدین را متهم کنند به اینکه آنها قدیمی هستند و ما جوانان را درک نمی کنند بلکه خود جوانان نیز همین مشکل را دارند. 3. گاهی اوقات اختلاف میان جوانان با والدینشان جنبه روان شناختی دارد به این معنا که والدین بدلیل عدم آگاهی از روانشناختی جوان و عدم شناخت این حقیقت که جوانان دارای یک اخلاق خود پیرو هستند و از دوران اخلاق دیگر پیرو خارج شده اند در اینجا والدین توقع دارند که جوانان تابع محض آنها باشند و در مقابل حرف والدین هیچگونه اظهار نظری نکنند و مقلد محض باشد و حتی گاهی اوقات والدین با تعصب و سختگیری می خواهند به جوان بگویند تو نمی فهمی و باید تابع بزرگسالان باشی . اینجاست که درگیری بین جوانان و بزرگسالان آغاز می شود و مشکلات و مخاطرات جدی نیز بدنبال دارد راه حل اساسی دراینجا اینست که کسانیکه متصدی امور فرهنگی، دینی و مسائل تربیتی هستند والدین را نسبت به ویژگیهای دوران جوانی آگاه کنند و به آنها تفهیم کنند که جوان با نوجوان امروز شما با کودک دیروز که مطیع محض شما بود فرق کرده است زیرا جوان و نوجوان هم از نظر شناختی و هم از نظر عاطفی و هم از جهت اخلاقی و اجتماعی فرق اساسی کرده است بنابراین اگر نوجوان و جوان نظر می دهد به این معنا نیست که شما را قبول ندارد یا می خواهد همه ارزشهای خانوادگی را زیر پا بگذارد بلکه نوجوان و جوان می خواهند مستقلانه فکر کنند، انتخاب کنند و رفتار نمایند و برای خودشان نیز یک نظام ارزشی خاصی برگزیده اند که بر اساس آن رفتار می کنند یعنی اخلاق خود پیرو دارند. علاوه بر این جوانان نیز باید در عین استقلال فکری و حرکتی در چهارچوب نظامی ارزشی پذیرفته شود توسط آنها حریمها شکسته نشود یعنی صرفا به خاطر این که والدین بی سواد یا کم سواد هستند آنها را متهم با پایین بودن سطح فکری و علمی کنند بلکه باید حرمت آنها را حفظ کرد هیچگونه بی ادبی در مقابل آنها انجام نداد. احترام به والدین ربطی به این ندارد که پدر و مادر چند کلاس درس خوانده اند بلکه وظیفه فرزندان اینست که بدون شرط به والدین احترام بگذارند و حرمت آنها را حفظ کنند. بنابراین وظیفه جوانان در مقابل والدین اینست که احترام آنها حفظ شود و در مواردی که اختلاف سلیقه یا اختلاف در سطح دانش و فهم و جود دارد تا آنجایی که امکان دارد با آنها هماهنگ باشد و هر کجا اشتباه آنها کاملا آشکار و روشن است با حفظ حرمت آنها ما کار خودمان را بر اساس فهم خودمان انجام دهیم نکته پایانی اینکه جوانان باید توجه داشته باشند که چند کلاس سواد و تحصیلات نباید باعث غرور شود و فکر کنند همه چیز را می فهمند و والدین را متهم به نفهمی کنند بلکه باید توجه داشته باشند که رشد علمی آنها مرهون زحمات والدین است و در هر حال باید قدردان والدین باشند.

بنابراین با توضیحاتی که داده شد هیچگونه تعارضی بین دستورات اسلام که تأکید دارد به والدین خود احترام بگذارید و عمل کردن بر اساس علم ، حکمت و تدبیر نیست و اگر گهگاهی والدین سخنان کنایه آمیز به ما می زنند اولا این کنایه هارا باید تحمل کرد و نباید آنها را به دل گرفت چون والدین با دیگران فرق می کنند و ثانیا باید ما در مواردی که رفتارمان مورد معیارهای والدین نیست بدلیل اینکه احساس می کنیم معیارهای آنها غلط است. در اینگونه موراد باید خیلی زیرکانه و مدبرانه عمل کنیم و رفتار ما بگونه ای نباشد که مخالفت آشکار با والدین داشته باشد بلکه در مواردی که می شود عمل خود را در میدان دید آنها انجا ندهیم و اگر شرایط به گونه ای بود که مجبور بودیم در معرض دید آنها رفتاری را انجام دهیم جوری عمل کنیم که والدین را نرنجانیم. و با لطایف الحیل لبه های تیز مخالفت رفتار خودمان را نشان ندهیم و این گونه رفتار کردن یک نوع کیاست و زرنگی و هوشمندی می خواهد (المؤمن کیس) مؤمن باید کیاست و زیرکی داشته باشد که هم کارش را انجام دهد و باعث رنجش دیگران به ویژه والدین نشود.

ولذا از آنجائی که اسلام از نظر حقوقی حساب ویژه‌ای برای پدر و مادر بازکرده همان گونه که در جنبه‌های عاطفی نیز حساب جداگانه‌ای برای آنها در نظر گرفته است ودر روایات آمده که اگر پدر و مادری از فرزندانشان راضی باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند می‌شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصی می‌نماید کما این که اگر والدین از فرزندان ناراضی باشند و خدای ناکرده آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانی که موجب ناراحتی والدین شوند قهر و غضب نماید حتی از نظر حقوقی در بخش قصاص و دیات آمده که اگر پدری خدای ناکرده فرزند خود را به قتل برساند قصاص نمی‌شود مگر در یک شرایط استثنایی با تشخیص حاکم شرع، همچنین از نظر شرعی پدر و مادر می‌توانند به اندازه نیازشان از اموال فرزند خود بردارند و مسائلی از این قبیل در فقه اسلامی زیاد وجود دارد یا در روایات آمده (نیکی کردن به والدین بزرگترین فریضه است) و یا اینکه می‌فرماید (بهشت زیر پای مادران است) این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکی از اهمیتی است که خداوند برای والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتی که والدین برای فرزندان متحمل می‌شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقادو نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد دوران شیرخوارگی و بعد کودکی مشکلاتی بسیار زیادی را متحمل شده‌اند بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه‌ای را برای آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطی احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضی اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند البته توجه به این نکته لازم است که خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتاری که انجام می‌دهند مورد سؤال قرار می‌دهد و والدین نیز باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتی اگر آنها به ما بی احترامی کنند فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامی وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبی باز بدارند، اطاعت از آنها لازم و صحیح نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتی والدین نیز مقدم است.

مطمئن باشید اگر رضایت والدین را بدست آورید خداوند بسیاری از گناهان شما را می‌بخشد و به زندگی شما خیر و برکت می‌دهد و دعای والدین را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگی شما قرار می‌دهد و در آخرت نیز پاداشهای فراوانی در انتظار شما خواهد بود.

پرسشگر محترم ! باید توجه داشته باشید که اسلام نظام خانواده را بر پایه های استواری بنا کرده که هم با ضرورت های زندگی مطابقت دارد و هم نیازهای انسان ها را از جهات گوناگون برآورده است . اسلام همه روشهای زندگی هدفدار را برای اصلاح خانواده و رشد و شکوفائی آن مطرح کرده و نسبت به محیط خانه توجه خاصی مبذول داشته است و نیز آداب مشترکی نسبت به اعضای خانواده تعیین فرموده تا پیوند همه جانبه ای بین آنها به وجود آید.

آنچه در این زمینه اصل است، احسان به پدر و مادر و دوری از اذیت و آزار به آنان است. البته این به معنای تسلیم شدن در برابر سلیقه‌های آنان نیست؛ ولی بایستی با تیزهوشی و درایت، شخصیت و مقام آنها را حفظ نمود و احترامشان را نگه ‌داشت؛ ولی در عین حال باید به گونه‌ای رفتار کرد که آنان استقلال شما را به رسمیت بشناسند و درصدد تحمیل سلیقه‌های خود بر شما نباشند.

در پایان ضمن تأکید به مطالعه و رعایت آنچه که در روابط فرزند با والدین ذکر کردیم توصیه می کنیم برای ایجاد رابطه عاطفی نزدیک تر با والدین به نکات زیر نیز توجه فرمایید.

1- بیش از گذشته به آنها احترام گذاشته به گونه ای که تغییر رفتارتان را کاملا احساس کنند.

2- هرگز زبان به شکوه و گلایه از آنها نگشایید بلکه از آنها تعریف و تمجید کنید و از زحمات شان تشکر و قدردانی کنید.

3- اگر هم در مواردی حق با شماست، در برابر سخنان و گفته های آنها سکوت همراه با احترام داشته باشید.

4- در حضور دیگران از ویژگی های مثبت آنها تعریف کرده و سپاسگزار آنها باشید.

5- هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید.

www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین