در آموزه های دینی، جایگاه صبر برای شخص دین دار به منزله وجود سر برای زندگی شخص شمرده شده است. امام صادق(ع) می فرمایند: "الصبر رأس الایمان؛ صبر، سَرِ ایمان است."[1] هم ایشان در سخن دیگر میفرمایند: "الصبر من الایمان بمنزلة الرأس من الجسد فاذا ذهب الرّأس ذهب الجسد کذلک اذا ذهب الصبر ذهب الایمان؛ صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به تن; که چون سر برود، تن هم میرود. هم چنین اگر صبر برود، ایمان هم میرود.[2] شناخت معنای دقیق صبر و جایگاه آن در زندگی، این نقش جدی را نشان می دهد. برای همین به توصیف واقعیات زندگی انسان می پردازیم و سپس حقیقت صبر را بیان می کنیم تا ارزش صبر روشن شود. انسان در عالم مادی، انواع ناملایمات را در پیش رو دارد، به گونه ای که خدای متعال سوگند یاد کرده است که انسان در سختی و رنج است: (وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ[بلد/4 و3] و قسم به پدر و فرزندش [ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل ذبیح]* که ما انسان را در رنج آفریده ایم.) بیماری، فقر، بی عدالتی و ظلم هایی که سوء اختیار انسان ها ایجاد شده، مرگ عزیزان، تزاحم مادیات و محدود بودن دنیا، توام بودن هر لذتی با رنج و ... از همه سو انسان را فرا گرفته و کسی که بخواهد در این دنیا به آسایش و رفاه برسد، به آن دست نخواهد یافت و هر کس با اندک تاملی می تواند این معنا را در زندگی خود و سایر انسان ها ببیند. پس همه ما با ناملایماتی رو به رو خواهیم بود. در مقابل این ناملایمات چه واکنشی صحیح است؟ امام علی علیه السلام می فرمایند: اگر شکیبایی کنی ، مقدّرات الهی بر تو جاری می شود و مأجور خواهی بود و اگر نا شکیبی کنی، بازهم مقدّرات خداوند بر تو جاری می شود اما تو گناهکار خواهی بود.[3] شکیبایی در مقابل مصیبت ها، تنها یک چهره صبر است و صبر ابعاد دیگری نیز دارد. چون حقیقت دیگر زندگی انسان، قرار داشتن در میدان امتحانی است که باید در آن زراعت کند و در عالم دیگر به برداشت محصول بپردازد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: صبر چهار شعبه دارد: شوق و ترس و زهد و انتظار؛ هرکه شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست کشد، و هرکه از آتش بترسد خویشتن را از حرامها نگه دارد و هرکه در دنیا زهد ورزد گرفتاریها را به چیزی نگیرد، و هر که منتظر مرگ باشد در کارهای خیر بکوشد.[4] بنابراین صبر انسان سبب می شود که علاوه بر تحمل مصیبت ها، سودهایی نیز کسب کند. کشاورز اگر صبر نداشته باشد، یک گونی گندم خود را آرد کرده و آن را می فروشد و مقداری سود می کند. اما اگر صبر بیشتری داشته باشد، همان گندم را به خاک می سپرد و مدتی صبر می کند تا سود او دهها برابر شود. البته باید دقت کرد که صبر دچار تحریف نشده و با تسلیم بودن در مقابل آنچه تقدیرش به دست خودمان سپرده شده، اشتباه گرفته نشود. چرا که تنبلی هیچ ربطی به صبر ندارد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: نشانه شکیبا سه چیز است: اوّل آن که تنبلی نمی وزرد، دوم آن که افسرده و دلتنگ نمی شود، و سوم آن که از پروردگار خود شِکوه نمی کند؛ زیرا اگر تنبل باشد، حق را فرو می گزارد و اگر افسرده و دلتنگ باشد، شکر نمی گزارد و اگر از پروردگارش شکایت کند، معصیت او را کرده است.[5] [1]. اصول کافی، کلینی، ج 3، ص 140. [2]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج67، ص183. [3]. جامع الأخبار:316/882. [4]. کنز العمّال : 1389. [5]. علل الشرائع : 498/1.
در آموزه های دینی، جایگاه صبر برای شخص دین دار به منزله وجود سر برای زندگی شخص شمرده شده است. امام صادق(ع) می فرمایند: "الصبر رأس الایمان؛ صبر، سَرِ ایمان است."[1] هم ایشان در سخن دیگر میفرمایند: "الصبر من الایمان بمنزلة الرأس من الجسد فاذا ذهب الرّأس ذهب الجسد کذلک اذا ذهب الصبر ذهب الایمان؛ صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به تن; که چون سر برود، تن هم میرود. هم چنین اگر صبر برود، ایمان هم میرود.[2]
شناخت معنای دقیق صبر و جایگاه آن در زندگی، این نقش جدی را نشان می دهد. برای همین به توصیف واقعیات زندگی انسان می پردازیم و سپس حقیقت صبر را بیان می کنیم تا ارزش صبر روشن شود.
انسان در عالم مادی، انواع ناملایمات را در پیش رو دارد، به گونه ای که خدای متعال سوگند یاد کرده است که انسان در سختی و رنج است:
(وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ[بلد/4 و3] و قسم به پدر و فرزندش [ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل ذبیح]* که ما انسان را در رنج آفریده ایم.)
بیماری، فقر، بی عدالتی و ظلم هایی که سوء اختیار انسان ها ایجاد شده، مرگ عزیزان، تزاحم مادیات و محدود بودن دنیا، توام بودن هر لذتی با رنج و ... از همه سو انسان را فرا گرفته و کسی که بخواهد در این دنیا به آسایش و رفاه برسد، به آن دست نخواهد یافت و هر کس با اندک تاملی می تواند این معنا را در زندگی خود و سایر انسان ها ببیند. پس همه ما با ناملایماتی رو به رو خواهیم بود. در مقابل این ناملایمات چه واکنشی صحیح است؟
امام علی علیه السلام می فرمایند: اگر شکیبایی کنی ، مقدّرات الهی بر تو جاری می شود و مأجور خواهی بود و اگر نا شکیبی کنی، بازهم مقدّرات خداوند بر تو جاری می شود اما تو گناهکار خواهی بود.[3]
شکیبایی در مقابل مصیبت ها، تنها یک چهره صبر است و صبر ابعاد دیگری نیز دارد. چون حقیقت دیگر زندگی انسان، قرار داشتن در میدان امتحانی است که باید در آن زراعت کند و در عالم دیگر به برداشت محصول بپردازد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: صبر چهار شعبه دارد: شوق و ترس و زهد و انتظار؛ هرکه شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست کشد، و هرکه از آتش بترسد خویشتن را از حرامها نگه دارد و هرکه در دنیا زهد ورزد گرفتاریها را به چیزی نگیرد، و هر که منتظر مرگ باشد در کارهای خیر بکوشد.[4]
بنابراین صبر انسان سبب می شود که علاوه بر تحمل مصیبت ها، سودهایی نیز کسب کند. کشاورز اگر صبر نداشته باشد، یک گونی گندم خود را آرد کرده و آن را می فروشد و مقداری سود می کند. اما اگر صبر بیشتری داشته باشد، همان گندم را به خاک می سپرد و مدتی صبر می کند تا سود او دهها برابر شود.
البته باید دقت کرد که صبر دچار تحریف نشده و با تسلیم بودن در مقابل آنچه تقدیرش به دست خودمان سپرده شده، اشتباه گرفته نشود. چرا که تنبلی هیچ ربطی به صبر ندارد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: نشانه شکیبا سه چیز است: اوّل آن که تنبلی نمی وزرد، دوم آن که افسرده و دلتنگ نمی شود، و سوم آن که از پروردگار خود شِکوه نمی کند؛ زیرا اگر تنبل باشد، حق را فرو می گزارد و اگر افسرده و دلتنگ باشد، شکر نمی گزارد و اگر از پروردگارش شکایت کند، معصیت او را کرده است.[5]
[1]. اصول کافی، کلینی، ج 3، ص 140.
[2]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج67، ص183.
[3]. جامع الأخبار:316/882.
[4]. کنز العمّال : 1389.
[5]. علل الشرائع : 498/1.
- [سایر] دین مهم تر است یا انسانیت؟
- [سایر] چرا دین این قدر ما را محدود کرده است؟
- [سایر] در مورد احکام و اصول اعتقادی دین یهود کمی توضیح دهید ضمنا چرا این دین این قدر قوم گرا است؟
- [سایر] چند کارکرد مهم دین در زندگی این جهانی و فرا این جهانی چیست؟
- [سایر] چند کارکرد مهم دین در زندگی اینجهانی و فرا اینجهانی را بدانم؟
- [سایر] چرا دین این قدر پیچیده است که نیاز به متخصص دارد؟
- [آیت الله بهجت] چرا نزدیکی با همسر این قدر مهم است که حتی موقعی که آب برای غسل نیست، می شود نزدیکی کرد و سپس تیمم نمود؟
- [سایر] ولایت فقیه نه از اصول دین است و نه از فروع دین[1]، چرا این قدر روی آن پافشاری می شود؟
- [سایر] شنیده ام که دستورات رهبر( آیت الله خامنه ای) آن قدر مهم است که حتی اگر دستور بدهند نماز هم نخوانید باید نماز نخوانیم، آیا این مطلب درست است یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج موقت با زنان اهل کتاب جایز است؟ و چه دین هایی اهل کتاب شمرده می شوند؟ آیا ازدواج موقت با زنان زرتشتی جایز است؟ آیا ازدواج موقت به مدت طولانی، مثلا دو یا سه سال جایز است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعضی از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد ، بعد بقّیه را ببرند فائده ندارد ، بلکه اگر به این مقدار هم صبر نکنند ولی بطور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند که یک کار شمرده شود اگر چه پیش از جان دادن حیوان ، بقّیة رگها را ببرند ، اشکال دارد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسب کردن به قدر مایحتاج خود و عیال واجب النفقه در صورت تمکن واجب است، بلکه به جهت اداء دین هم بنابر احتیاط واجب می باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان می تواند در مرضی که به ان مرض از دنیا می رود هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و میهمان و کارهایی که اسراف شمرده نمی شود برساند و اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزان تر از قیمت بفروشد اگر چه بیشتر از ثلث باشد و ورثه هم اجازه ننمایند تصرف او صحیح است
- [امام خمینی] انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهایی که اسراف شمرده نمی شود برساند. و نیز اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند آن نجس شود با فرو بردن در آب کر جاری و یا گرفتن زیر شیر آب، پاک می گردد اگر باطن آنها نجس شود باید آن قدر صبر کرد تا یقین حاصل شود آب، داخل آن نفوذ کرده و خارج شده.
- [آیت الله نوری همدانی] انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود ، هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهائی که اسراف شمرده نمی شود برساند و نیز اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد ، اگر چه بیشتر از ثلث باشد ورثه هم اجازه ننمایند تصّرف او صحیح است و به اصطلاح مُنَجَّزات مریض از اصل مال محسوب می شود نه از ثلث آن
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود، هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهایی که اسراف شمرده نمی شود برساند و نیز اگر مال خود را به قیمت بفروشد، یا اجاره دهد اشکال ندارد بلکه اگر مثلاً مال خود را به کسی ببخشد یا ارزان تر از قیمت بفروشد بنابر اقوی تصرف او صحیح است اگرچه در تمام مال باشد و محتاج به اجازه ورثه نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهایی که اسراف شمرده نمی شود برساند. و اظهر این است که اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد اگر چه بیشتر از ثلث باشد و ورثه هم اجازه ننمایند تصرّف او صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود، هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهائی که اسراف شمرده نمی شود برساند و نیز اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد صحیح است ولی احتیاط آن است که در بیش از ثلث مال خود تصرف نکند، مگر به اجازه ورثه.
- [آیت الله سیستانی] زیاد آشامیدن آب ، و آشامیدن آن بعد از غذای چرب ، و در شب به حال ایستاده مذموم شمرده شده است ، و نیز آشامیدن آب با دست چپ ، و همچنین از جای شکسته کوزه و جائی که دسته آن است مذموم شمرده شده است .