فرق غرور و فخرفروشی و عزت نفس چیست؟
غرور به معنی فریفته شدن و فریب خوردن است که این صفت از رذائل و ذمائم اخلاق و منشأ بسیاری از آفات و شرور است. شخص مغرور فکر می کند نعمتی که در اختیارش است، سبب برتری او بر دیگران است. در حالی که نعمت های الهی زمینه ساز مسئولیت های بزرگتر هستند و هر کس دارایی بیشتری از نعمت های الهی در اختیارش قرار گرفته، باید دل مشغول آن مسئولیت های عظیم تر باشد. انسان مغرور، به دلیل همین نعمت ها، بر دیگران فخر فروشی می کند، چرا چیزی دارد که دیگران آن را ندارند. در واقع باید ما مراقب باشیم که هر نعمت از کجا آمده و برای چه آمده است و آمدنش چه تبعاتی دارد. اگر نعمت را از خدای متعال ندانیم و آن را از خودمان بدانیم، مبتلا به عجب می شویم. اگر نعمت را از خدا بدانیم اما آن را حق قطعی خودمان بدانیم که همیشه باید برای ما ثابت باشد، دچار کبر شده ایم! و اگر تبعات نعمت و وظایفی که بر دوش ما می گذارد، نبینیم، دچار غرور شده ایم. در حالی که انسان واقع بین، همه نعمت ها را از خدا می داند که بهره مندی از آن ها به دلیل فضل و بخشش خدای متعال بوده و بودن هر کدام از آنها مسئولیت هایی برای انسان می آورد. با این نگاه حرکتی که نعمت در انسان ایجاد می کند، فخر فروشی و مباهات در مقابل سایر اشخاص نیست. بلکه دل مشغولی به وظایف خویش است. و کسی که به انجام وظیفه ها مشغول شده، ارزش نعمت های در اختیارش را می داند و همین معنای مثبت می تواند عزت نفس را معنا کند. انسانی که عزت خود را متوجه شده، از آلودگیش به دنائت ها پرهیز می کند. از سستی و کاهلی جدا می شود و با تکیه به توانایی هایش پیش می رود. بنابراین غرور و عزت نفس، در دو قطب متضاد قرار دارند. یکی موجب رکون و توقف است، دیگری موجب حرکت و تلاش. یکی ناشی از غفلت و فریب خوردگی است و دیگری ناشی از واقع بینی . یکی ناشی از بی مسئولیتی است و دیگر ناشی از مسئولیت پذیری برای مطالعه بیشتر ر . ک: 1. معراج السعاده، مرحوم نراقی 2. قلب سلیم، شهید دستغیب
عنوان سوال:

فرق غرور و فخرفروشی و عزت نفس چیست؟


پاسخ:

غرور به معنی فریفته شدن و فریب خوردن است که این صفت از رذائل و ذمائم اخلاق و منشأ بسیاری از آفات و شرور است. شخص مغرور فکر می کند نعمتی که در اختیارش است، سبب برتری او بر دیگران است. در حالی که نعمت های الهی زمینه ساز مسئولیت های بزرگتر هستند و هر کس دارایی بیشتری از نعمت های الهی در اختیارش قرار گرفته، باید دل مشغول آن مسئولیت های عظیم تر باشد. انسان مغرور، به دلیل همین نعمت ها، بر دیگران فخر فروشی می کند، چرا چیزی دارد که دیگران آن را ندارند.

در واقع باید ما مراقب باشیم که هر نعمت از کجا آمده و برای چه آمده است و آمدنش چه تبعاتی دارد. اگر نعمت را از خدای متعال ندانیم و آن را از خودمان بدانیم، مبتلا به عجب می شویم. اگر نعمت را از خدا بدانیم اما آن را حق قطعی خودمان بدانیم که همیشه باید برای ما ثابت باشد، دچار کبر شده ایم! و اگر تبعات نعمت و وظایفی که بر دوش ما می گذارد، نبینیم، دچار غرور شده ایم.

در حالی که انسان واقع بین، همه نعمت ها را از خدا می داند که بهره مندی از آن ها به دلیل فضل و بخشش خدای متعال بوده و بودن هر کدام از آنها مسئولیت هایی برای انسان می آورد.
با این نگاه حرکتی که نعمت در انسان ایجاد می کند، فخر فروشی و مباهات در مقابل سایر اشخاص نیست. بلکه دل مشغولی به وظایف خویش است. و کسی که به انجام وظیفه ها مشغول شده، ارزش نعمت های در اختیارش را می داند و همین معنای مثبت می تواند عزت نفس را معنا کند.

انسانی که عزت خود را متوجه شده، از آلودگیش به دنائت ها پرهیز می کند. از سستی و کاهلی جدا می شود و با تکیه به توانایی هایش پیش می رود.
بنابراین غرور و عزت نفس، در دو قطب متضاد قرار دارند. یکی موجب رکون و توقف است، دیگری موجب حرکت و تلاش. یکی ناشی از غفلت و فریب خوردگی است و دیگری ناشی از واقع بینی . یکی ناشی از بی مسئولیتی است و دیگر ناشی از مسئولیت پذیری

برای مطالعه بیشتر ر . ک:
1. معراج السعاده، مرحوم نراقی
2. قلب سلیم، شهید دستغیب





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین