اگر چه تمام آنچه در عرصه جامعه رخ می دهد، قابل پذیرش نیست و بعضی از مسائل ناگواری توسط بعضی از منبری ها، مداحان، قاریان و ... رخ می دهد، اما باید به نقطه اعتدال توجه داشت و دانست که افراط و تفریط هر دو جاهلانه است. حضرت علی (ع) می فرمایند: نادان را در افراط یا تفریط می بینی. [1] و نقطه اعتدال نیز توجه داشتن به دو اصل اساسی در این مساله است: 1-دین نباید وسیله ای جهت کسب مال دنیا قرار گیرد. و این اصلی است که در آیات قرآن مکررا بیان شده است و از زبان بسیاری از پیامبران می خوانیم که هدفشان، کسب مزد مادی نبوده است: یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَی الَّذی فَطَرَنی أَ فَلا تَعْقِلُونَ (51 هود) ای قوم من، در برابر رسالتم از شما مزدی نمیطلبم. مزد من تنها با آن کسی است که مرا آفریده است. چرا از روی خرد نمی اندیشید؟ وَ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالاً إِنْ أَجرِیَ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ )هود 29) ای قوم من، در برابر تبلیغ رسالت خویش مالی از شما نمی طلبم. مزد من تنها با خداست. 2- کسانی که متولی امور دینی و تبلیغ آن هستند، مانند سایرین انسان هستند و نیازهای مادی دارند. و اینکه آنها نباید در مسائل مادی وارد شوند، تفکری نسنجیده است که از سوی کفار طرح شده و قرآن آن را مردود می داند: وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذیراً (7 فرقان) کفار گفتند: چیست این پیامبر را که غذا می خورد و در بازارها راه می رود؟ چرا فرشته ای بر او فرود نمی آید تا با او بیم دهنده باشد؟ بنابر این آنچه که باید بسیار مورد توجه مبلغین دینی قرار گیرد، این است که هدف و غرضشان کسب دنیا نباشد. و به خاطر به دست آوردن دنیا، سخن نگویند. و آنچه جامعه باید در نظر داشته باشد این است که یک مبلغ نیز مانند سایرین نیازهای مالی و مادی دارد که باید تامین شود. حال ممکن است این سوال مطرح شود که نیازهای مادی این قشر چگونه باید تامین شود؟ که باید گفت این کار نیز باید مانند سایر کارهای خدماتی محسوب شود. جامعه هرگز کارها را در صرف امور تولیدی محصور نمی کند. بلکه اقشاری مانند معلمان نیز وجود دارند که وظایفی جز تولید بر دوششان نهاده شده است، و جامعه نیز نیازهای مالی آنها را تامین می کند. و این تصور که بخواهیم روحانیون بخشی از وقت خود را صرف تحصیل و تبلیغ و تحقیق کنند و در بخش دیگری مانند دیگران، شغلی داشته باشند، تصور خامی است. چرا که با شتاب جوامع به سمت تخصصی شدن و گستردگی علوم انسانی و دینی، و پیچیده بودن امور تبلیغی، نمی توان از کسی که فراغ بال ندارد و تمام وقتش را صرف این امور نمی کند، توقع داشت که بتواند به نیازهای جامعه در حد معقول و لازم پاسخ بدهد. همچنین این تصور که حضرت علی (ع) باغبانی می کردند و روحانیون نیز باید مانند ایشان باشند، نیز تصور خامی است. چرا که حضرت علی (ع) در زمانی که جامعه به ایشان پشت کرده بود، وقت خود را صرف باغبانی می کردند. و آن زمانی که جامعه به ایشان روی آورد، ایشان وقت شان را صرف باغبانی نمی کرد. بلکه به انسان ها که از درخت ها مهم تر بودند، رسیدگی می کرد. و نیازهای مالی خود را از طریق بیت المال تامین می کرد. تکمیل: نهی ارتزاق از طریق دین، معنای خاصی دارد و به این معنا نیست که هر کس در مقابل تبلیغ، هدیه ای دریافت کرده، مشمول این نهی است. بلکه آن گونه که در روایت آمده است، ارتزاق از طریق دین، این است که کسی بدون هیچ گونه ایمان و اعتقادی، مطالبی را به صرف کسب دنیا بازگو کند. که در روایت فرموده اند: الَّذِینَ یَأْکُلُونَ بِأَدْیَانِهِمْ وَ لَا یَکُونُ فِی قُلُوبِهِمْ مَا یَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ [2] یعنی آنکه بدون هیچ گونه اعتقادی، مطالبی را جهت کاسبی بیان می کنند. تفسیر هدایت در توضیح این مطلب می نویسد: کسی که می خواهد آینه ای بخرد گاه چنان به قطر شیشه و وزن آن سرگرم می شود که برای او نگریستن در تصویر آینه میسّر نمی شود زیرا او از تصاویر داخل آینه به دقت در قطر شیشه و زیبایی و استحکام قاب آن پرداخته و این مثل کسی است که به امر دین به صورت یک وسیله ارتزاق می نگرد آن سان که تاجر به تجارتخانه اش و بقال به دکانش. بنا بر این چگونه می تواند حقیقت دین را درک کند یا به آن عمل نماید؟ [1]: نهج البلاغه، کلمات قصار 70 [2]: بحار الأنوار ، ج67، ص 10 [3]: تفسیر هدایت، ج2، ص 199
اگر چه تمام آنچه در عرصه جامعه رخ می دهد، قابل پذیرش نیست و بعضی از مسائل ناگواری توسط بعضی از منبری ها، مداحان، قاریان و ... رخ می دهد، اما باید به نقطه اعتدال توجه داشت و دانست که افراط و تفریط هر دو جاهلانه است. حضرت علی (ع) می فرمایند: نادان را در افراط یا تفریط می بینی. [1]
و نقطه اعتدال نیز توجه داشتن به دو اصل اساسی در این مساله است:
1-دین نباید وسیله ای جهت کسب مال دنیا قرار گیرد. و این اصلی است که در آیات قرآن مکررا بیان شده است و از زبان بسیاری از پیامبران می خوانیم که هدفشان، کسب مزد مادی نبوده است:
یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَی الَّذی فَطَرَنی أَ فَلا تَعْقِلُونَ (51 هود) ای قوم من، در برابر رسالتم از شما مزدی نمیطلبم. مزد من تنها با آن کسی است که مرا آفریده است. چرا از روی خرد نمی اندیشید؟
وَ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالاً إِنْ أَجرِیَ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ )هود 29) ای قوم من، در برابر تبلیغ رسالت خویش مالی از شما نمی طلبم. مزد من تنها با خداست.
2- کسانی که متولی امور دینی و تبلیغ آن هستند، مانند سایرین انسان هستند و نیازهای مادی دارند. و اینکه آنها نباید در مسائل مادی وارد شوند، تفکری نسنجیده است که از سوی کفار طرح شده و قرآن آن را مردود می داند:
وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذیراً (7 فرقان) کفار گفتند: چیست این پیامبر را که غذا می خورد و در بازارها راه می رود؟ چرا فرشته ای بر او فرود نمی آید تا با او بیم دهنده باشد؟
بنابر این آنچه که باید بسیار مورد توجه مبلغین دینی قرار گیرد، این است که هدف و غرضشان کسب دنیا نباشد. و به خاطر به دست آوردن دنیا، سخن نگویند. و آنچه جامعه باید در نظر داشته باشد این است که یک مبلغ نیز مانند سایرین نیازهای مالی و مادی دارد که باید تامین شود.
حال ممکن است این سوال مطرح شود که نیازهای مادی این قشر چگونه باید تامین شود؟ که باید گفت این کار نیز باید مانند سایر کارهای خدماتی محسوب شود. جامعه هرگز کارها را در صرف امور تولیدی محصور نمی کند. بلکه اقشاری مانند معلمان نیز وجود دارند که وظایفی جز تولید بر دوششان نهاده شده است، و جامعه نیز نیازهای مالی آنها را تامین می کند.
و این تصور که بخواهیم روحانیون بخشی از وقت خود را صرف تحصیل و تبلیغ و تحقیق کنند و در بخش دیگری مانند دیگران، شغلی داشته باشند، تصور خامی است. چرا که با شتاب جوامع به سمت تخصصی شدن و گستردگی علوم انسانی و دینی، و پیچیده بودن امور تبلیغی، نمی توان از کسی که فراغ بال ندارد و تمام وقتش را صرف این امور نمی کند، توقع داشت که بتواند به نیازهای جامعه در حد معقول و لازم پاسخ بدهد.
همچنین این تصور که حضرت علی (ع) باغبانی می کردند و روحانیون نیز باید مانند ایشان باشند، نیز تصور خامی است. چرا که حضرت علی (ع) در زمانی که جامعه به ایشان پشت کرده بود، وقت خود را صرف باغبانی می کردند. و آن زمانی که جامعه به ایشان روی آورد، ایشان وقت شان را صرف باغبانی نمی کرد. بلکه به انسان ها که از درخت ها مهم تر بودند، رسیدگی می کرد. و نیازهای مالی خود را از طریق بیت المال تامین می کرد.
تکمیل: نهی ارتزاق از طریق دین، معنای خاصی دارد و به این معنا نیست که هر کس در مقابل تبلیغ، هدیه ای دریافت کرده، مشمول این نهی است. بلکه آن گونه که در روایت آمده است، ارتزاق از طریق دین، این است که کسی بدون هیچ گونه ایمان و اعتقادی، مطالبی را به صرف کسب دنیا بازگو کند. که در روایت فرموده اند: الَّذِینَ یَأْکُلُونَ بِأَدْیَانِهِمْ وَ لَا یَکُونُ فِی قُلُوبِهِمْ مَا یَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ [2] یعنی آنکه بدون هیچ گونه اعتقادی، مطالبی را جهت کاسبی بیان می کنند. تفسیر هدایت در توضیح این مطلب می نویسد: کسی که می خواهد آینه ای بخرد گاه چنان به قطر شیشه و وزن آن سرگرم می شود که برای او نگریستن در تصویر آینه میسّر نمی شود زیرا او از تصاویر داخل آینه به دقت در قطر شیشه و زیبایی و استحکام قاب آن پرداخته و این مثل کسی است که به امر دین به صورت یک وسیله ارتزاق می نگرد آن سان که تاجر به تجارتخانه اش و بقال به دکانش. بنا بر این چگونه می تواند حقیقت دین را درک کند یا به آن عمل نماید؟
[1]: نهج البلاغه، کلمات قصار 70
[2]: بحار الأنوار ، ج67، ص 10
[3]: تفسیر هدایت، ج2، ص 199
- [آیت الله علوی گرگانی] روحانی چنانچه شب عید فطر در محلّ تبلیغ به منزلی دعوت شود فطریهاش به عهده کیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا میشود، از زمین مربوط به مسجد، برای رعایت حال روحانی محترمی که جهت تبلیغ میآید، خانهای ساخت؟
- [سایر] چرا اسلام اجازه دارد و لازم میداند که دین خود را در جامعه غیر مسلمان تبلیغ کند، اما اجازه نمیدهد به ادیان دیگر که در جامعه اسلامی دین خودشان را تبلیغ کند در صورتی که شهید مطهری در کتاب پانزده گفتار در بحث نهضت آزادیبخش اسلام میگوید حکومت اسلامی عین آزادی است و اسلام دین آزادی است. آیا اینکه ادیان دیگر اجازه تبلیغ ندارند آزادی است یا محدودیت است؟ و اینکه نمیگذارد مردم با عقل خویش دین خود را از بین ادیان دیگر انتخاب کند(در صورتی که همه ادیان دین خود را تبلیغ کند).
- [سایر] چرا امامان ما در تبلیغ امر دین و تشکیل یک حکومت فراگیر اسلامی موفق نبودند؟
- [سایر] آیا تبلیغ دین (تعلیم و راهنمایی غیر مسلمانان و دیگران) برهمه مسلمانان واجب است؟
- [سایر] چرا اگر مسلمانی پس از تحقیق به آیین مسیح گروید، و دین جدیدش را تبلیغ کند محکوم به اعدام است؟
- [آیت الله خوئی] اگر شخصی روحانی خواه سید یا عام، گدایی کند میتوانیم به او پول بدهیم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مبلّغ دینی در صورتی که احتمال ضعف دین همسر و فرزندانش را بدهد می تواند برای تبلیغ به بلاد کفر سفر کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مبلّغ دینی در صورتی که احتمال ضعف دین همسر و فرزندانش را بدهد می تواند برای تبلیغ به بلاد کفر سفر کند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اشخاصی پول میدهند به روحانی و میگویند به فلان مرجع دینی بدهید، آیا میتوان به مرجع دیگر بدهند؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام کوچک شمردن اوامر و نواهی الهی است که به آن استخفاف و بیاعتنایی به دین نیز گفته میشود، و آن اقسامی دارد: الف) واجبی از واجبات را ضدّ ارزش بداند، نظیر کسی که حجاب اسلام را ضدّ ارزش بداند و یا نماز و مانند آن را بیارزش و برای عوام مردم بداند، و این قسم از استخفاف اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر است، ولی اگر توجّه به لوازم آن نداشته باشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، علاوه بر عذابی که در اصل گناه است. ب) واجبی از واجبات و یا حرامی از محرّمات را گرچه ضدّ ارزش نمیداند، ولی در عمل به آن اهمیّت نمیدهد، نظیر کسی که با عذر غیر موجّهی نماز را ترک میکند، مثلاً در مسافرت چون وضو و نماز برای او مشکل است آن را ترک مینماید، و نظیر زنی که در میان مردم موی سرش را نمیپوشاند و یا- العیاذ باللَّه- با زینت و آرایش در میان مردم ظاهر میشود، و این قسم نیز از گناهان بزرگ است، یعنی علاوه بر گناه اصل عمل، گناه بیاعتنایی به اوامر و نواهی الهی را هم دارد. ج) تبلیغ علیه واجبی از واجبات یا تبلیغ برای حرامی از محرّمات، نظیر کسی که علیه نماز یا روزه و یا حجّ و مانند اینها تبلیغ کند و آنها را کوچک و بیارزش قلمداد نماید، و نظیر کسی که علیه حجاب تبلیغ و بیحجابی را تمدّن و ارزش وانمود کند و یا بانک منهای ربا را بیارزش و بانک ربوی را از نظر اقتصادی باارزش بداند، و معلوم است این قسم، گناهش از قسم اوّل بالاتر، بلکه اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر، و در بعضی موارد مفسد فی الارض است، و اگر ملتزم به لوازم آن نباشد گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ، بلکه در بعضی موارد حکم مفسد فی الارض را دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دادن قرآن به دست کافر اگر موجب بی احترامی باشد حرام است و اگر امید هدایت او برود، یا برای تبلیغ اسلام باشد جایز، بلکه گاهی واجب است.
- [آیت الله مظاهری] توبه مکر و خدعه اگر مربوط به اموال باشد علاوه بر توبه، باید حقّ دیگران را ادا کند و اگر مربوط به آبروی دیگران باشد و به گوش آنان رسیده باشد، باید از آنها رضایت بطلبد، و اگر هیچیک نباشد، صرف پشیمانی کافی است، ولی اگر بتواند جبران خسارت کند، مثل تبلیغ دین در جایی که تضییع دین نموده باشد و یا تعریف افرادی که با آنان خدعه و مکر نموده است و دعا و استغفار برای آنها، باید جبران کند. [1]. فاطر، 43.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه خریدار بر اثر غفلت , قصد جدّی در معامله دارد و بنای او بر این است که پول جنس را ندهد یا از حرام بدهد , معامله صحیح است, چنان که اگر در حال داد و ستد قصد نداشته که پول را نپردازد یا قصد داشته که از حرام بپردازد و بعد از معامله پول را نپرداخت یا از حرام پرداخت, معامله او صحیح است , هرچند مدیون خواهد بود و باید با مال حلال, دَین خود را ادا کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حضور در کلاس درسی که استاد آن، فساد عقیده داشته باشد و در ضمن درس، به طور ضمنی، علیه اسلام تبلیغ می کند، جایز نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] گرو گیرنده حق ندارد قبل از موعد دریافت بدهیِ بدهکار، مال مرهونه را بفروشد بنابراین اگر آن را بفروشد معامله فضولی است و بدون اجازه مالک باطل است و اگر بعداً مالک اجازه دهد یا از اول با اجازه مالک بفروشد پول آن ملک مالک است و رهن هم باطل می شود و رهن گیرنده نمی تواند پول آن را بابت بدهی نزد خود نگه دارد مگر با توافق مالک.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که از مستحق طلبکار است بنابراحتیاط نمی تواند طلب خود را بابت خمس حساب کند ولی می تواند خمس را به او بدهد و بعد مستحق دین خود را به او ادا کند و می تواند از مستحق وکالت گرفته و خود از جانب او قبض نموده و بابت طلبش دریافت کند
- [آیت الله مظاهری] روحانی و پزشک و خدمه کاروانها اگر در برگشت میتوانند زندگی خود را به طور مناسب شأن خود اداره کنند حجّ بر آنها واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، از اسلام دفاع نماید. همچنین واجب است با مراعات شرایط زیر کفّار را به اسلام دعوت نماید: اوّل:حکومت اسلامی به خاطر مصالح مهمتری، دعوت و تبلیغ به اسلام را در بلاد کفر موقتا ممنوع نکرده باشد. دوم:صلاحیّت و اهلیّت و نیز قدرت بر تبلیغ اسلام در مناطق کفر را داشته باشد. سوم:مفسده مهمّی پیش نیاید. و چنانچه تبلیغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست کفّار باشد و امید هدایت آنان وجود داشته باشد، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.