آفرینش حضرت آدم(ع) یا آفرینش انسانیت. کدامیک مورد پذیرش است؟
در سوره بقره[کامل از کد29276]وسوره های دیگر آمده که با توضیحاتی تقدیم می گردد. سجده فرشتگان بر آدم، سجده بر انسانیت و هر انسان کامل بود نه شخص حضرت آدم. و بر این مطلب شواهد متعددی وجود دارد: شاهد اول این که خداوند با تعبیر دالّ بر استمرار فرمود: من می‌خواهم در زمین خلیفه قرار دهم: (اِنّی جاعِلً فی الأَرض خَلیفة) بقره/30و سخن از شخص معیّن نیست. پس خلیفة الله مقام انساینت است و احکامی مانند سجده و خضوع فرشتگان مطلق و برای مقام انسانیت است وفرشتگان در برابر این مقام خضوع می‌کنند. شاهد دوم آن که خداوند در سوره اعراف می‌فرماید: (وَلَقد خَلقناکُم ثُمَّ صَوَّرناکم ثُمَّ قلن لِلمَلئِکَةِ اسْجُدوا لِآدَم فَسَجدوا اِلاّ اِبلیس لَم یَکُن مِن السجِدین) اعراف/11؛ ما همه شما را آفریدیم، و صورت بخشیدیم آنگاه به فرشتگان گفتیم که به آدم سجده کنید. و این بدان معناست که ما انسانیت و حقیقت انسان کامل را به صورت آدم متجلی کردیم و به فرشتگان گفتیم که در برابر این الگوی انسانیت سجده کنید، مثل این که گفته شود: وجه الله را به صورت کعبه متمثّل کردیم، و کعبه مثال وجه الله است تا شما به سمت آن استقبال کنید. از این تعبیر روشن می‌شود که مسجود فرشتگان، شخص آدم به عنوان فرد معین نیست؛ بلکه منظور، سجده کردن ملائکه در برابر مقام انسانیت است، که الگو و نمونه‌اش آدم (ع) است. در سوره سجده آمده است: (اَلََّذی اَحسَن کَلَّ شَیءٍ خَلقه و بَدَأ خَلق الاِنسان مِن طین ثُمَّ جَعلَ نَسله مِن سُلالةٍ مِن ماء مَهینٍ ثُمَّ سَوّاه و نَفخَ فیه مِن روُحه و جَعلَ لَکم السَّمع والاَبصار والاَفئِده قَلیلاً ما تَشکُرون) سجده/7-9 ؛ خدا انسان را ابتدا از گل آفرید، بعد نسلش را از آب و (سلاله ماء مهین) خلق کرد. این سیر وجود طبیعی انسان است. در این جا سخن از این نیست که آدم را از گل خلق کردیم و آنگاه انسانهای بعدی را از آب آفریدیم. می‌فرماید، انسان اصلش از گل است و نسلش از آب و از (سلاله ماء مهین) . معلوم می‌شود خداوند، آفرینش آدم را آفرینش انسانیت می‌داند و خلقت آدم به صورت خلقت شخصی مطرح نیست، بلکه آدم را که آفرید، یعنی انسانیت را خلق کرد: (هُو الَّذی خَلَقکم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفةٍ ثُمَّ مِن عَلَقهٍ ثُمَّ یُخرِجُکم طِفلاً) غافر/67؛ خداوند ابتدا شما را از خاک خلق کرد؛ بعد از نطفه؛ بعد از علقه. این آیه به انسانها می‌گوید ابتدای آفرینش شما از خاک بود و بعد از آب؛ نمی‌گوید ما فردی را از خاک خلق کردیم و بعد، نسل او ار از آب آفریدیم. پس آفرینش آدم، همان آفرینش انسانیت است وهر انسان کامل مسجود ملائکه است؛ اما کسانی که فقط صورت آدمی دارند، اینان همانند چهارپایان بلکه از آنان فروترند و پس از اتمام نصاب هدایت باید رهایشان کرد تا بخورند و بچرند و آرزوهای دور و دراز سرگرمشان کند. اینها خلیفه خدا و مسجود فرشتگان نیستند: (اوُلئِک کَالاَنعام بَل هُم اَضَلّ) اعراف/179 ، (ذَرهُم یَأْکُلوا و یَتَمتَّعوا وَیُلهِهُم الاَمل) حجر/3. امیرالمؤمنین (ع) درباره اینان می‌فرماید: (فَالصٌّورةُ صُورة انسانٍ والقَلب قلب حیوانٍ)؛ (نهج‌البلاغه خطبه 87/بند12) [شکلشان شکل انسان امّا قلبشان قلب حیوان است.] قلب، درون و حقیقت انسان است و درقیامت، که روز ظهور حق است، باطن اینها آشکار خواهد شد. و کسی که ظاهر و باطنش انسان است، مسجود ملائکه است. فرشتگان دربرابر انسان واقعی سجده می‌کنند و خدمتگزار و مطیع او هستند، نه انسان صوری و از این رو معصومین(ع) فرموده‌اند: ما به فرشتگان آسمان یا فرشتگان زمین یا فرشتگان آب یا فرشتگان باد امر می‌کنیم و آنها اطاعت می‌کنند، زیرا همه فرشتگان در برابر انسان کامل خاضعند. فرشته‌هایی که به اذن خداوند امور جهان را تدبیر می‌کنند، فیض را از مجرای انسان کامل می‌گبرند. البته خداوند است که براساس توحید افعالی در این مجاری کار می‌کند و او ربّ العالمین است. چنین نیست که کسی بالذات در آفرینش و پرورش جهان نقشی داشته باشد. ملائکه و انسان فقط مجرای فیض خالقیت هستند. شاهد سوم آن که دشمنی شیطان تنها با شخص آدم نیست، بلکه دشمنی با مقام آدمیّت است ونمی‌گذارد کسی به مقام شامخ انسانیت برسد؛ او با هر انسانی دشمن است. او تنها دوست کسانی است که بتواند آنها را از انسانیت خارج و به صورت بهیمه و درنده درآورد. چنین افرادی اولیای شیطانند و شیطان نیز ولیّ آنهاست. آنها تحت ولایت شیطانند. پس وقتی کسی از مرز انسانیت خارج و جزو شیاطین شد، دیگر شیطان نسبت به او عداوت ندارد. چنین کسی دیگر دو راه ندارد تا شیطان یکی از راههای او را سدّ کند. وقتی کسی درنده یا بهیمه شد تنها یک راه دارد که همان راه مورد پسند شیطان است و در این راه، شیطان کاملاً معین و ولیّ اوست. بنابر این، تا مقام انسانیت هست شیطان با آن دشمن است. اگر عداوت شیطان با آدم امری شخصی بود، نباید شیطان با ذریه آدم تا روز قیامت دشمنی کند و از خداوند مهلت بخواهد تا به این دشمنی گسترده جامعه عمل بپوشاند. در موارد فراوان، خداوند به انسانها هشدار داده است که شیطان دشمن قطعی شماست. پس شیطان دشمن انسانیت و فرشتگان دوست و معاون انسانیتند. حال اگر فرشتگان بخواهند در برابر انسانیت کرنش کنند، انسانیت باید به یک صورت جلوه کند؛ و آن صورت آدم (ع) است. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 6 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن) به نقل از سایت تبیان [انتخابی از کد29276]در سوره سجده آمده است: (اَلََّذی اَحسَن کَلَّ شَیءٍ خَلقه و بَدَأ خَلق الاِنسان مِن طین ثُمَّ جَعلَ نَسله مِن سُلالةٍ مِن ماء مَهینٍ ثُمَّ سَوّاه و نَفخَ فیه مِن روُحه و جَعلَ لَکم السَّمع والاَبصار والاَفئِده قَلیلاً ما تَشکُرون) سجده/7-9 ؛ خدا انسان را ابتدا از گل آفرید، بعد نسلش را از آب و (سلاله ماء مهین) خلق کرد. این سیر وجود طبیعی انسان است. در این جا سخن از این نیست که آدم را از گل خلق کردیم و آنگاه انسانهای بعدی را از آب آفریدیم. می‌فرماید، انسان اصلش از گل است و نسلش از آب و از (سلاله ماء مهین) . معلوم می‌شود خداوند، آفرینش آدم را آفرینش انسانیت می‌داند و خلقت آدم به صورت خلقت شخصی مطرح نیست، بلکه آدم را که آفرید، یعنی انسانیت را خلق کرد: (هُو الَّذی خَلَقکم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفةٍ ثُمَّ مِن عَلَقهٍ ثُمَّ یُخرِجُکم طِفلاً) غافر/67؛ خداوند ابتدا شما را از خاک خلق کرد؛ بعد از نطفه؛ بعد از علقه. این آیه به انسانها می‌گوید ابتدای آفرینش شما از خاک بود و بعد از آب؛ نمی‌گوید ما فردی را از خاک خلق کردیم و بعد، نسل او ار از آب آفریدیم. پس آفرینش آدم، همان آفرینش انسانیت است [پایان کد انتخابی] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/100108863)
عنوان سوال:

آفرینش حضرت آدم(ع) یا آفرینش انسانیت. کدامیک مورد پذیرش است؟


پاسخ:

در سوره بقره[کامل از کد29276]وسوره های دیگر آمده که با توضیحاتی تقدیم می گردد.
سجده فرشتگان بر آدم، سجده بر انسانیت و هر انسان کامل بود نه شخص حضرت آدم. و بر این مطلب شواهد متعددی وجود دارد: شاهد اول این که خداوند با تعبیر دالّ بر استمرار فرمود: من می‌خواهم در زمین خلیفه قرار دهم: (اِنّی جاعِلً فی الأَرض خَلیفة) بقره/30و سخن از شخص معیّن نیست. پس خلیفة الله مقام انساینت است و احکامی مانند سجده و خضوع فرشتگان مطلق و برای مقام انسانیت است وفرشتگان در برابر این مقام خضوع می‌کنند. شاهد دوم آن که خداوند در سوره اعراف می‌فرماید: (وَلَقد خَلقناکُم ثُمَّ صَوَّرناکم ثُمَّ قلن لِلمَلئِکَةِ اسْجُدوا لِآدَم فَسَجدوا اِلاّ اِبلیس لَم یَکُن مِن السجِدین) اعراف/11؛ ما همه شما را آفریدیم، و صورت بخشیدیم آنگاه به فرشتگان گفتیم که به آدم سجده کنید. و این بدان معناست که ما انسانیت و حقیقت انسان کامل را به صورت آدم متجلی کردیم و به فرشتگان گفتیم که در برابر این الگوی انسانیت سجده کنید، مثل این که گفته شود: وجه الله را به صورت کعبه متمثّل کردیم، و کعبه مثال وجه الله است تا شما به سمت آن استقبال کنید. از این تعبیر روشن می‌شود که مسجود فرشتگان، شخص آدم به عنوان فرد معین نیست؛ بلکه منظور، سجده کردن ملائکه در برابر مقام انسانیت است، که الگو و نمونه‌اش آدم (ع) است. در سوره سجده آمده است: (اَلََّذی اَحسَن کَلَّ شَیءٍ خَلقه و بَدَأ خَلق الاِنسان مِن طین ثُمَّ جَعلَ نَسله مِن سُلالةٍ مِن ماء مَهینٍ ثُمَّ سَوّاه و نَفخَ فیه مِن روُحه و جَعلَ لَکم السَّمع والاَبصار والاَفئِده قَلیلاً ما تَشکُرون) سجده/7-9 ؛ خدا انسان را ابتدا از گل آفرید، بعد نسلش را از آب و (سلاله ماء مهین) خلق کرد. این سیر وجود طبیعی انسان است. در این جا سخن از این نیست که آدم را از گل خلق کردیم و آنگاه انسانهای بعدی را از آب آفریدیم. می‌فرماید، انسان اصلش از گل است و نسلش از آب و از (سلاله ماء مهین) . معلوم می‌شود خداوند، آفرینش آدم را آفرینش انسانیت می‌داند و خلقت آدم به صورت خلقت شخصی مطرح نیست، بلکه آدم را که آفرید، یعنی انسانیت را خلق کرد: (هُو الَّذی خَلَقکم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفةٍ ثُمَّ مِن عَلَقهٍ ثُمَّ یُخرِجُکم طِفلاً) غافر/67؛ خداوند ابتدا شما را از خاک خلق کرد؛ بعد از نطفه؛ بعد از علقه. این آیه به انسانها می‌گوید ابتدای آفرینش شما از خاک بود و بعد از آب؛ نمی‌گوید ما فردی را از خاک خلق کردیم و بعد، نسل او ار از آب آفریدیم. پس آفرینش آدم، همان آفرینش انسانیت است وهر انسان کامل مسجود ملائکه است؛ اما کسانی که فقط صورت آدمی دارند، اینان همانند چهارپایان بلکه از آنان فروترند و پس از اتمام نصاب هدایت باید رهایشان کرد تا بخورند و بچرند و آرزوهای دور و دراز سرگرمشان کند. اینها خلیفه خدا و مسجود فرشتگان نیستند: (اوُلئِک کَالاَنعام بَل هُم اَضَلّ) اعراف/179 ، (ذَرهُم یَأْکُلوا و یَتَمتَّعوا وَیُلهِهُم الاَمل) حجر/3. امیرالمؤمنین (ع) درباره اینان می‌فرماید: (فَالصٌّورةُ صُورة انسانٍ والقَلب قلب حیوانٍ)؛ (نهج‌البلاغه خطبه 87/بند12) [شکلشان شکل انسان امّا قلبشان قلب حیوان است.] قلب، درون و حقیقت انسان است و درقیامت، که روز ظهور حق است، باطن اینها آشکار خواهد شد. و کسی که ظاهر و باطنش انسان است، مسجود ملائکه است. فرشتگان دربرابر انسان واقعی سجده می‌کنند و خدمتگزار و مطیع او هستند، نه انسان صوری و از این رو معصومین(ع) فرموده‌اند: ما به فرشتگان آسمان یا فرشتگان زمین یا فرشتگان آب یا فرشتگان باد امر می‌کنیم و آنها اطاعت می‌کنند، زیرا همه فرشتگان در برابر انسان کامل خاضعند. فرشته‌هایی که به اذن خداوند امور جهان را تدبیر می‌کنند، فیض را از مجرای انسان کامل می‌گبرند. البته خداوند است که براساس توحید افعالی در این مجاری کار می‌کند و او ربّ العالمین است. چنین نیست که کسی بالذات در آفرینش و پرورش جهان نقشی داشته باشد. ملائکه و انسان فقط مجرای فیض خالقیت هستند. شاهد سوم آن که دشمنی شیطان تنها با شخص آدم نیست، بلکه دشمنی با مقام آدمیّت است ونمی‌گذارد کسی به مقام شامخ انسانیت برسد؛ او با هر انسانی دشمن است. او تنها دوست کسانی است که بتواند آنها را از انسانیت خارج و به صورت بهیمه و درنده درآورد. چنین افرادی اولیای شیطانند و شیطان نیز ولیّ آنهاست. آنها تحت ولایت شیطانند. پس وقتی کسی از مرز انسانیت خارج و جزو شیاطین شد، دیگر شیطان نسبت به او عداوت ندارد. چنین کسی دیگر دو راه ندارد تا شیطان یکی از راههای او را سدّ کند. وقتی کسی درنده یا بهیمه شد تنها یک راه دارد که همان راه مورد پسند شیطان است و در این راه، شیطان کاملاً معین و ولیّ اوست. بنابر این، تا مقام انسانیت هست شیطان با آن دشمن است. اگر عداوت شیطان با آدم امری شخصی بود، نباید شیطان با ذریه آدم تا روز قیامت دشمنی کند و از خداوند مهلت بخواهد تا به این دشمنی گسترده جامعه عمل بپوشاند. در موارد فراوان، خداوند به انسانها هشدار داده است که شیطان دشمن قطعی شماست. پس شیطان دشمن انسانیت و فرشتگان دوست و معاون انسانیتند. حال اگر فرشتگان بخواهند در برابر انسانیت کرنش کنند، انسانیت باید به یک صورت جلوه کند؛ و آن صورت آدم (ع) است. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 6 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن) به نقل از سایت تبیان


[انتخابی از کد29276]در سوره سجده آمده است: (اَلََّذی اَحسَن کَلَّ شَیءٍ خَلقه و بَدَأ خَلق الاِنسان مِن طین ثُمَّ جَعلَ نَسله مِن سُلالةٍ مِن ماء مَهینٍ ثُمَّ سَوّاه و نَفخَ فیه مِن روُحه و جَعلَ لَکم السَّمع والاَبصار والاَفئِده قَلیلاً ما تَشکُرون) سجده/7-9 ؛ خدا انسان را ابتدا از گل آفرید، بعد نسلش را از آب و (سلاله ماء مهین) خلق کرد. این سیر وجود طبیعی انسان است. در این جا سخن از این نیست که آدم را از گل خلق کردیم و آنگاه انسانهای بعدی را از آب آفریدیم. می‌فرماید، انسان اصلش از گل است و نسلش از آب و از (سلاله ماء مهین) . معلوم می‌شود خداوند، آفرینش آدم را آفرینش انسانیت می‌داند و خلقت آدم به صورت خلقت شخصی مطرح نیست، بلکه آدم را که آفرید، یعنی انسانیت را خلق کرد: (هُو الَّذی خَلَقکم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفةٍ ثُمَّ مِن عَلَقهٍ ثُمَّ یُخرِجُکم طِفلاً) غافر/67؛ خداوند ابتدا شما را از خاک خلق کرد؛ بعد از نطفه؛ بعد از علقه. این آیه به انسانها می‌گوید ابتدای آفرینش شما از خاک بود و بعد از آب؛ نمی‌گوید ما فردی را از خاک خلق کردیم و بعد، نسل او ار از آب آفریدیم. پس آفرینش آدم، همان آفرینش انسانیت است [پایان کد انتخابی] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/100108863)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین