آن چه در منابع روایی وجود دارد مضمون ذیل است که در روایات فراوانی آمده است . رَسُول خدا –ص- در روایتی می فرماید : مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ ؛ هر بنده ای که چهل روز خود را برای خداوند متعال خالص گرداند چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می گردد . ( بحارالأنوار 67 242 باب 54 ) مطلب مورد نظر شما در آیه 69 سوره عنکبوت ذکر شده است : وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است. در این آیه هم تعبیر به جهاد تعبیر وسیع و مطلقی است و هم تعبیر فینا، بنا بر این هر گونه جهاد و تلاشی را که در راه خدا و برای او و به منظور وصول به اهداف الهی صورت گیرد شامل میشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر. کسانی که در این راهها به هر شکل و هر صورت برای خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهی هستند. منظور از سبل در اینجا راههای مختلفی است که به سوی خدا منتهی میشود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راه علم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر یک از این راهها سبب هدایت به مسیری است که به خدا منتهی میشود. این وعدهای است که خداوند مؤکدا به همه مجاهدان راهش داده، و با انواع تاکیدات (لام تاکید و نون تاکید ثقیله) آن را مؤکد ساخته و پیروزی و ترقی و موفقیت را در گرو دو چیز شمرده، جهاد و خلوص نیت. ر. ک : تفسیر نمونه ج 16 ، ص 349 [انتخابی از کد32660]منظور از چله و چله نشینی، آن است که انسان چهل روز با مراقبت و مواظبت به یاد حق و ذکر و عبادت و توجه به او مشغول باشد و امور غیر ضروری و غیر لازم را که باعث پراکندگی خاطر و تفرقه فکر می گردد و در حد امکان ترک نماید و همه اندیشه و فکرش خداوند و یاد او و اطاعت او باشد به عدد چهل در روایات توجه و عنایت خاصی شده است. در قرآن کریم مدت خلوت حضرت موسی(ع) را در کوه طور با خداوند چهل روز ذکر می کند: (و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعین لیله) (اعراف، آیه 142). در روایات آمده است: (من خلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس خود را چهل روز برای خداوند خالص و پاک گرداند، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد (عیون اخبار الرضا(ع) ، ج 2، ص 85). انسان در چهل سالگی به کمال عقل می رسد: (اذا بلغ اربعین سنه فقد بلغ منتهاه) (خصال، ص 545) و خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: (حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی) (احقاف، آیه 15). در روایت آمده است: (من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجب له؛ هر کس چهل مؤمن را جلو خود قرار دهد و سپس دعا نماید، دعای او مستجاب می گردد) (عده الداعی، 128). چله نشینی به این معناست که انسان در مدت چهل روز کمال مراقبت و توجه به خداوند را داشته باشد و سعی بلیغ در ترک گناهان و دوری از محرمات الهی داشته باشد و در این مدت با یاد الهی وذکر او و عبادت خالصانه شبستان وجودش را از نور و صفا لبریز سازد و زمینه تابش انوار الهی و درخشش آفتاب فطرت را در درون خویش فراهم آورد. در روایت داریم که در جریان تولد حضرت زهرای مرضیه(س) به امر الهی جبرئیل(ع) بر پیامبر(ص) نازل گردید و به ایشان گفت: چهل روز از حضرت خدیجه(س) کناره گیرد. حضرت در این مدت روزها روزه دار و شب ها مشغول عبادت بودند تا زمینه برای پیدایش و تولد حضرت فاطمه(س) فراهم گردد. آثار چله نشینی بستگی کامل به زمینه های موجود در انسان و اراده و توجه و همت و اخلاص او دارد که به حسب افراد از شدت و ضعف برخوردار است ولی به هر حال در این مدت، قلب انسان نورانی و با صفا می گردد و مطالب ظریف و عالی معنوی و معارف دین را بهتر و عمیقتر می فهمد و درک می کند و زمینه برای عروج معنوی و تعالی روح انسان فراهم می گردد. البته انسان باید توجه داشته باشد که به دام انسان های فریبکار و بی بهره از معنویت که ادعای معنویت و درویشی دارند ولی هیچ نصیبی ازعدد چهل ریشه در فرهنگ دینی ما دارد. در قرآن کریم آمده است وعده بین خداوند و حضرت موسی جهت سخن گفتن با خداوند و نزول تورات چهل شبانهروز بوده است. به همین جهت برخی عدد چهل را عددی کامل میدانند. در روایتی از پیامبر گرامی اسلام آمده است: (من اخلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز فقط برای خداوند تعالی اخلاص ورزد خداوند چشمههای حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میسازد (سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ماده خلص). همچنین همان طور که نوشتهاید برخی از ادعیه بر چهل مرتبه خواندن آن تأکید شده است. اما خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در این عدد چیست، برای ما روشن نیست. البته چه بسا با توجه به ویژگیهای انسان، تکرار (چهل بار) موجب یک ملکه معنوی و تعمیق یک رفتار پسندیده و قابلیت نزول فیض خاص خداوند میشود. از امام باقر(ع) روایت شده است که هیچ بندهای چهل روز ایمانش را به خدای عزوجل خالص نگرداند یا فرمود هیچ بندهای ذکر خدا را در چهل روز نیکو انجام ندهد جز آن که خدای عزوجل او را نسبت به دنیا زاهد سازد و درد و داروی دنیا را به او بنماید، پس حکمت را در دلش ثابت کند و زبانش را به آن گویا سازد...)، (کافی، ج 3، ص 27، ح 6). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100112393)
آن چه در منابع روایی وجود دارد مضمون ذیل است که در روایات فراوانی آمده است . رَسُول خدا –ص- در روایتی می فرماید : مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ ؛ هر بنده ای که چهل روز خود را برای خداوند متعال خالص گرداند چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می گردد .
( بحارالأنوار 67 242 باب 54 )
مطلب مورد نظر شما در آیه 69 سوره عنکبوت ذکر شده است : وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است.
در این آیه هم تعبیر به جهاد تعبیر وسیع و مطلقی است و هم تعبیر فینا، بنا بر این هر گونه جهاد و تلاشی را که در راه خدا و برای او و به منظور وصول به اهداف الهی صورت گیرد شامل میشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر.
کسانی که در این راهها به هر شکل و هر صورت برای خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهی هستند.
منظور از سبل در اینجا راههای مختلفی است که به سوی خدا منتهی میشود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راه علم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر یک از این راهها سبب هدایت به مسیری است که به خدا منتهی میشود.
این وعدهای است که خداوند مؤکدا به همه مجاهدان راهش داده، و با انواع تاکیدات (لام تاکید و نون تاکید ثقیله) آن را مؤکد ساخته و پیروزی و ترقی و موفقیت را در گرو دو چیز شمرده، جهاد و خلوص نیت.
ر. ک : تفسیر نمونه ج 16 ، ص 349
[انتخابی از کد32660]منظور از چله و چله نشینی، آن است که انسان چهل روز با مراقبت و مواظبت به یاد حق و ذکر و عبادت و توجه به او مشغول باشد و امور غیر ضروری و غیر لازم را که باعث پراکندگی خاطر و تفرقه فکر می گردد و در حد امکان ترک نماید و همه اندیشه و فکرش خداوند و یاد او و اطاعت او باشد به عدد چهل در روایات توجه و عنایت خاصی شده است. در قرآن کریم مدت خلوت حضرت موسی(ع) را در کوه طور با خداوند چهل روز ذکر می کند: (و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعین لیله) (اعراف، آیه 142). در روایات آمده است: (من خلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس خود را چهل روز برای خداوند خالص و پاک گرداند، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد (عیون اخبار الرضا(ع) ، ج 2، ص 85). انسان در چهل سالگی به کمال عقل می رسد: (اذا بلغ اربعین سنه فقد بلغ منتهاه) (خصال، ص 545) و خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: (حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی) (احقاف، آیه 15). در روایت آمده است: (من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجب له؛ هر کس چهل مؤمن را جلو خود قرار دهد و سپس دعا نماید، دعای او مستجاب می گردد) (عده الداعی، 128). چله نشینی به این معناست که انسان در مدت چهل روز کمال مراقبت و توجه به خداوند را داشته باشد و سعی بلیغ در ترک گناهان و دوری از محرمات الهی داشته باشد و در این مدت با یاد الهی وذکر او و عبادت خالصانه شبستان وجودش را از نور و صفا لبریز سازد و زمینه تابش انوار الهی و درخشش آفتاب فطرت را در درون خویش فراهم آورد.
در روایت داریم که در جریان تولد حضرت زهرای مرضیه(س) به امر الهی جبرئیل(ع) بر پیامبر(ص) نازل گردید و به ایشان گفت: چهل روز از حضرت خدیجه(س) کناره گیرد. حضرت در این مدت روزها روزه دار و شب ها مشغول عبادت بودند تا زمینه برای پیدایش و تولد حضرت فاطمه(س) فراهم گردد.
آثار چله نشینی بستگی کامل به زمینه های موجود در انسان و اراده و توجه و همت و اخلاص او دارد که به حسب افراد از شدت و ضعف برخوردار است ولی به هر حال در این مدت، قلب انسان نورانی و با صفا می گردد و مطالب ظریف و عالی معنوی و معارف دین را بهتر و عمیقتر می فهمد و درک می کند و زمینه برای عروج معنوی و تعالی روح انسان فراهم می گردد. البته انسان باید توجه داشته باشد که به دام انسان های فریبکار و بی بهره از معنویت که ادعای معنویت و درویشی دارند ولی هیچ نصیبی ازعدد چهل ریشه در فرهنگ دینی ما دارد.
در قرآن کریم آمده است وعده بین خداوند و حضرت موسی جهت سخن گفتن با خداوند و نزول تورات چهل شبانهروز بوده است. به همین جهت برخی عدد چهل را عددی کامل میدانند. در روایتی از پیامبر گرامی اسلام آمده است: (من اخلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز فقط برای خداوند تعالی اخلاص ورزد خداوند چشمههای حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میسازد (سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ماده خلص). همچنین همان طور که نوشتهاید برخی از ادعیه بر چهل مرتبه خواندن آن تأکید شده است.
اما خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در این عدد چیست، برای ما روشن نیست. البته چه بسا با توجه به ویژگیهای انسان، تکرار (چهل بار) موجب یک ملکه معنوی و تعمیق یک رفتار پسندیده و قابلیت نزول فیض خاص خداوند میشود. از امام باقر(ع) روایت شده است که هیچ بندهای چهل روز ایمانش را به خدای عزوجل خالص نگرداند یا فرمود هیچ بندهای ذکر خدا را در چهل روز نیکو انجام ندهد جز آن که خدای عزوجل او را نسبت به دنیا زاهد سازد و درد و داروی دنیا را به او بنماید، پس حکمت را در دلش ثابت کند و زبانش را به آن گویا سازد...)، (کافی، ج 3، ص 27، ح 6). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100112393)
- [آیت الله بهجت] به محض دیدن خون می توانیم عبادت را ترک کنیم؟
- [سایر] ترک عبادت و رها کردن یاد خدا چه نتیجه ای دارد؟
- [سایر] از جمله راه های ترک معصیت و گناه چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] چگونه است با آنکه بسیاری از مصالح و فواید امر بمعروف و نهی از منکر و زیانهای ترک آن را میدانیم، در ادای این فریضه کوتاهی میکنیم؟
- [سایر] برای ترک گناه شهوانی چه کنم؟
- [آیت الله سبحانی] نماز شراب خوار تا چهل روز قبول نمی شود آیا می تواند نماز را در این مدت ترک کند؟
- [سایر] چگونه می توانیم مطمئن شویم که با دعا و عبادت و توبه در ماه مبارک رمضان، گناهان ما آمرزیده شده است؟
- [سایر] چه کنم که نمازم تأثیر در ترک گناهان داشته باشد؟
- [سایر] پاداش دنیایی ترک گناه از ترس خداوند چیست؟
- [سایر] راهکار ترک گناه برای جوانی که امکان ازدواج ندارد چیست؟
- [امام خمینی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعداز آن تا روز دهم می تواند عبادت را ترک نماید یا کارهای مستحاضه را انجام دهد.ولی ترک عبادت، یک روز یا دو روز خیلی خوب است. پس اگر از ده روز بگذرد، به روزهای عادتش حیض است و بقیه استحاضه است، و اگر عبادت را ترک کرده باید قضا کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کار مباحی که انجام و ترک آن از هر جهت مساوی است نذر انجام آن صحیح نیست، ولی اگر انجام یا ترک آن از جهتی بهتر باشد و به همان منظور نذر کند صحیح است، مثلاً نذر کند غذایی بخورد که برای عبادت قوت گیرد یا غذایی که مایه سستی بدن او برای انجام عبادت می شود ترک نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مبتدیه و مضطربه و ناسیه و زنی که عادت عددیه دارد اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را داشته باشد باید عبادت را ترک کنند و چنانچه بعد بفهمند حیض نبوده باید عبادتهایی را که به جا نیاورده اند قضا نمایند و اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را نداشته باشد باید عبادت را به جا اورند مگر ناسیه در صورتی که یقین به تحقق عادت پیدا کند که تا احتمال بقای عادت را می دهد باید عبادت را ترک کند
- [آیت الله خوئی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازة روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعد از آن واجب است یک روز عبادت را ترک نماید، و بعد جائز است احکام مستحاضه را جاری یا عبادت را تا ده روز ترک نماید، و اگر خون از ده روز بگذرد، باید روزهای بعد از عادت تا روز دهم را هم استحاضه قرار دهد، و عبادتهائی را که در آن روزها بهجا نیاورده قضا نماید، مثلًا زنی که عادت او شش روز بوده اگر بیشتر از شش روز خون ببیند، باید شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم نیز عبادت را ترک کند و در روز هشتم و نهم و دهم مخیر است بین عبادت را ترک کند یا کارهای استحاضه را بهجا آورد، و اگر بیشتر از ده روز خون دید، از روز بعد از عبادت او استحاضه میباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه دوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر مرتکب منکر، با اظهار کراهت، ترک معصیت نکرد، با حُسن خلق و کلام حسن او را امر به ترک منکر نماید، و مصالح ترک منکر و فعل معروف و مفاسد عکس آن را بیان کند تا مرتکب، متنبه شود، و ترک معصیت بنماید، و اگر به همین مقدار، مرتکب متنبه شد و معصیت را ترک کرد، اداء وظیفه شده است.
- [آیت الله سبحانی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از آن تا روز دهم عبادت را ترک نماید. پس اگر از ده روز بگذرد، به اندازه روزهای عادتش، نفاس و بقیه استحاضه است و اگر عبادت را ترک کرده باید قضا کند.
- [آیت الله اردبیلی] زنی که عادت حیض او کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادت خود خون نفاس ببیند، باید به اندازه روزهای عادت خود را نفاس قرار دهد و بعد از آن تا دو روز عبادت را ترک نماید و مستحب است تا روز دهم عبادت را ترک کند، اگرچه پس از دو روز میتواند با اعمال استحاضه عبادات خود را بجا آورد، پس اگر خون از ده روز بگذرد، روزهای عادت او نفاس و بقیّه استحاضه است و اگر عبادت را ترک کرده، باید آن را قضا کند.
- [آیت الله بهجت] عدالت معتبر در امام جماعت عبارت است از حُسن ظاهر، یعنی دوری جستن از گناهان کبیره، بهطوریکه ظاهر احوال شخص بهطور ظنی دلالت کند که او بنای بر ترک گناه دارد، نه آنکه اتفاقاً چند روزی گناه را ترک کرده باشد، و مأموم باید این حسن ظاهر را احراز کند. و اصرار بر گناهان صغیره بهمنزله گناه کبیره است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است اگر بیشتر از روزهای عادتش خون ببیند باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از ان بنابر احتیاط واجب یک روز عبادت را ترک نماید و در بقیه تا ده روز مخیر است احکام مستحاضه را جاری یا این که عبادت را ترک نماید و اگر خون از ده روز بگذرد باید روزهای بعد از عادت را استحاضه قرار دهد و عبادتهایی که در ان روزها به جا نیاورده قضا نماید مثلا زنی که عادت او شش روز بوده اگر بیشتر از شش روز خون ببیند باید شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم بنابر احتیاط واجب نیز عبادت را ترک کند و در روز هشتم و نهم و دهم مخیر است بین این که عبادت را ترک کند یا کارهای استحاضه را به جا اورد و اگر بیشتر از ده روز خون ببیند از روز بعد از عادت او استحاضه می باشد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است؛ اگر بیشتر از روزهای عادتش خون ببیند؛ باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از آن واجب است یک روز عبادت را ترک نماید و بعد جایز است احکام مستحاضه را جاری یا اینکه عبادت را تا ده روز ترک نماید و اگر خون از ده روز بگذرد؛ باید روزهای بعد از عادت تا روز دهم را استحاضه قرار دهد و عبادتهائی را که در آن روزها به جا نیاورده قضا نماید. مثلا زنی که عادت او شش روز بوده اگر بیشتر از شش روز خون ببیند؛ باید شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم نیز عبادت را ترک کند و در روز هشتم و نهم و دهم مخیر است بین اینکه عبادت را ترک کند یا کارهای استحاضه را به جا آورد و اگر بیشتر از ده روز خون دید؛ از روز بعد از عادت او استحاضه می باشد.