پیامبران اولوالعزم را نام ببرید؟
1- فاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ (احقاف- 35) بنا بر این صبر کن آن گونه که پیامبران اولو العزم شکیبایی کردند و برای (عذاب) آنها شتاب مکن، هنگامی که وعده‌هایی را که به آنها داده شد می‌بینند احساس می‌کنند که گویی فقط ساعتی از یک روز در دنیا توقف داشتند، این ابلاغی است برای همگان، آیا جز قوم فاسق هلاک می‌شوند ؟ در این که منظور از پیامبران اولوا العزم چه کسانی هستند در میان مفسران گفتگو بسیار است، و پیش از آنکه در این باره تحقیق کنیم باید معنی عزمرا بررسی کرد، زیرا اولوا العزم به معنای صاحبان عزم است. عزم به معنای اراده محکم و استوار است، راغب در مفردات می‌گوید: عزم به معنی تصمیم گرفتن بر انجام کاری است (عقد القلب علی امضاء الامر). در قرآن مجید گاهی عزم در مورد صبر به کار رفته، مانند وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ: کسی که صبر کند و عفو نماید این از عزم امور است (شوری 43). و گاه به معنی وفای به عهد مانند: وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی‌ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً: ما به آدم از قبل عهد کردیم، اما او فراموش کرد و بر سر عهد خود نایستاد (طه- 115). ولی با توجه به این که پیامبران صاحب شریعت جدید و آئین تازه با مشکلات و گرفتاری‌های بیشتری روبرو بودند، و برای مقابله با آن عزم و اراده محکم‌تری لازم داشتند به این دسته از پیامبران، اولوا العزم اطلاق شده است، و آیه مورد بحث نیز ظاهرا اشاره به همین معنا است. در ضمن اشاره‌ای است به این که پیغمبر اسلام ص نیز از همان پیامبران است، زیرا می‌گوید تو هم شکیبایی کن آن گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی کردند. و اگر بعضی عزم و عزیمت را به معنی حکم و شریعت تفسیر کرده‌اند به همین مناسبت است، و گرنه عزم در لغت به معنی شریعت نیامده است. به هر حال طبق این معنی من در من الرسل تبعیضیه است، و اشاره به گروه خاصی از پیامبران بزرگ است که صاحب شریعت بوده‌اند، همانها که در آیه 7 سوره احزاب نیز به آنان اشاره شده: وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ و مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً : به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، از همه آنها پیمان محکمی گرفتیم (احزاب- 7). در اینجا بعد از ذکر همه انبیاء به صورت جمع، به این پنج پیامبر بزرگ اشاره می‌کند، و این دلیل بر ویژگی آنها است. در آیه 13 سوره شوری نیز از آنها سخن می‌گوید: شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسی‌: آئینی برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و بر ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم. 2- روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت نیز در این زمینه نقل شده است که پیامبران اولوا العزم همین پنج تن بودند، چنان که در حدیثی از امام باقر و امام صادق ع آمده است: منهم خمسة: اولهم نوح، ثم ابراهیم، ثم موسی، ثم عیسی، ثم محمد (ص) . در حدیث دیگری از امام علی بن الحسین آمده است: منهم خمسة اولوا العزم من المرسلین: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص)، و هنگامی که راوی سؤال می‌کند: لم سموا اولوا العزم: چرا آنها اولوا العزم نامیده شدند؟ امام در پاسخ می‌فرماید: لانهم بعثوا الی شرقها و غربها، و جنها و انسها: زیرا آنها مبعوث به شرق و غرب و جن و انس شدند . و باز در حدیثی از امام صادق ع آمده: سادة النبیین و المرسلین خمسة و هم اولوا العزم من الرسل و علیهم دارة الرحی نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص). بزرگ پیامبران و رسولان پنج نفرند، و آنها پیامبران اولوا العزم هستند و آسیای نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور می‌زند، آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد ص بودند (1). در تفسیر در المنثور از ابن عباس نیز همین معنی نقل شده که پیامبران اولوا العزم همین پنج نفرند . ولی بعضی از مفسران اولوا العزم را اشاره به پیامبرانی می‌دانند که مامور به پیکار با دشمنان شدند. بعضی عدد آنها را 313 نفر دانسته (3) و بعضی همه پیامبران را اولوا العزم (صاحبان اراده قوی) می‌دانند و مطابق این قول من در من الرسل بیانیه است نه تبعیضیه. ولی تفسیر اول از همه صحیح‌تر است و روایات اسلامی آن را تایید می‌کند. تفسیر نمونه، ج‌21، ص: 378 در آیه 35 سوره مبارکه احقاف به پیامبر اکرم دستور داده شده است، صبر کند، صبری همانند صبر پیامبران اولی العزم. (فَاصْبِرْ کِما صَبَرَ اولوا الْعَزمِ مِنَ الْرُسل) پرسش این است که پیامبران اولی العزم چه کسانی هستند و به چه ویژگی‌ها و خصوصیاتی آراسته‌اند که در این آیه به پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه‌ علیه و آله و سلم) دستور داده شده همانند آنها صبور باشد؟ و به عبارت دیگر مفهوم (اولی العزم) چیست؟ و کدام یک از پیامبران مصداق اولی العزم می‌باشند؟ بنابراین بحث در دو محور جریان دارد: محور اول؛ مفهوم پیامبران اولی العزم: (العزم) در لغت به معنای پایداری و سرسختی در تصمیم و قصد است و اولواالعزم به معنای صاحبان صبر و پایداری و شکیبا می‌باشد. استاد شهید مرتضی مطهری پیامبران الهی را به دو گروه تقسیم می‌کنند و می‌فرمایند: (پیامبران دو وظیفه دارند: 1) از جانب خداوند برای بشر قانون و دستورالعمل می‌آورند. 2) مردم را به خدا و عمل به دستورالعمل‌های الهی آن عصر و زمان دعوت و تبلیغ می‌کرده‌اند. به عبارت دیگر نبوت بر دو قسم است: تشریعی، تبلیغی؛ و غالب پیامبران فقط وظیفه دوم را انجام می‌داده‌اند و تنها تعداد کمی اولواالعزم بوده‌اند، یعنی قانون و دستورالعمل آورده‌اند.(- ختم نبوت، انتشارات صدر ا، چاپ نهم 1374؛ ص: 34 و همچنین نگا: خاتمیت انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1374 ص: 49). طبق این تعریف، پیامبران اولی العزم، پیامبرانی بوده‌اند که صاحب شریعت و قانون هستند. مرحوم ملا محسن فیض کاشانی نیز همین تعریف را از اولوا العزم ارائه می‌دهند: (اولوا العزم پیامبران صاحب شریعتند که در تاسیس و بیان روشن آن شریعت کوشش خود را مبذول داشته‌اند و در آن راه سختی‌ها را تحمل کردند.)(-تفسیر الصافی ج: 5 ص: 18؛ ذیل آیه مذکور). این تعریف مورد اتفاق بسیاری از علماء ما می‌باشد. چنانکه مرحوم شیخ طوسی می‌فرمایند: (گروهی اولو العزم را کسانی می‌دانند که در پیمان قیام بر واجبات و دوری از محرمات ثابت قدم باشند؛ در این صورت همگی پیامبران اولواالعزم هستند. این گروه (مِن) در آیه را برای تبین می‌دانند. و آنهایی که اولی العزم را گروهی از پیامبران می‌دانند که ویژه این لقب هستند؛ (مِن) را برای تبعیض می‌شمارند ظاهر روایات اصحاب ما و سخنان مفسران همین است که اولواالعزم پیامبرانی هستند که شریعتی نو آورده‌اند که شریعت انبیاء پیشین را نسخ کرده است.(-التبیان ج: 9 ص: 286). شیخ طوسی ضمن بیان نظریه کسانی که همه پیامبران را مصداق اولی العزم می‌دانند، و این نظریه از برخی علماء اهل سنت نقل شده است به آن اعتناء نکرده و اولواالعزم را به صاحبان شریعت نو و جدید معنی می‌کنند. تعریف دقیق‌تری مرحوم علامه طباطبائی ارائه می‌دهند؛ ایشان در چند موضع تفسیر گران سنگ المیزان بحث اولی العزم را مطرح می‌فرمایند، اول(- المیزان؛ دارالکتب الاسلامیة؛ ج: 2 صص: 147 146، ذیل آیه 213 بقره). ضمن اشاره به آیه 12 سوره احزاب پیامبران اولی العزم را پیامبرانی می‌داند که در عهد نخستین خود پا بر جا بوده‌اند. و در ادامه می‌افزایند: (و همه پیامبران اولوا العزم دارای شریعت و کتاب می‌باشند.)(-همان ). ایشان در جای دیگر شرط دیگری اضافه می‌کنند و آن اینکه شریعت آنها فرامنطقه‌ای و جهانی است.(پس به نظر معظم‌له اولی العزم، پیامبرانی هستند که اولاً بر عهد-المیزان، ج: 12 ص: 15 ذیل آیه 4 ابراهیم). نخستین (میثاق غلیظی که آیه سوره احزاب می‌فرماید) ثابت قدم بوده‌اند؛ ثانیا صاحب شریعت و کتاب هستند و ثالثا دعوت آنها فراتر از منطقه و امت خود می‌باشد. سخن ایشان برگرفته از آیات و روایات متعددی است، که به برخی از آنها اشاره می‌شود. محور دوم؛ مصداق پیامبران اولی العزم: مرحوم شیخ طوسی در ادامه بحث اولی العزم در تفسیر التبیان می‌فرمایند: (و گفته شده: آنها پنج تن هستند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ص).(-التبیان ج: 9 ص: 286). مرحوم علامه طباطبائی پس از نقل دو روایت درباره پنج پیامبر اولواالعزم می‌فرمایند: (اینکه پیامبران اولی العزم پنج تن می‌باشند، از روایات مستفیضی( که از اهل بیت رسیده و در این مسأله روایات متعددی از راههای گونا-خبری مستفیض است که روات آن بیش از سه نفر باشد یا اینکه در همه طبقات بیش از دو نفر باشد؛ به این نوع احادیث، مشهور هم می‌گویند. (نگا: الدرایة شهید ثانی ص: 6). ممکن است که ادعا کنیم، اخبار این باب متواتر اجمالی است؛ یعنی اجمالاً به صحت مضمون این دسته روایات علم داریم، اگرچه به تک تک آنها نتوان علم پیدا کرد). گون از پیامبر اکرم و امام باقر و امام صادق و امام رضا (سلام اللّه‌ علیهم اجمعین) رسیده است.)(بحث روایی:-المیزان، ج: 18 ص: 218، ذیل بحث روایی آیه 35 احقاف ). روایاتی که در این باب وارد شده است نام این پنج تن را به عنوان پیامبر اولوا العزم ذکر فرموده است و در ضمن آن مفهوم اولی‌العزم را نیز روشن کرده‌اند، و ما چند روایت ذکر می‌کنیم. 1 امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: اولوا العزم من الرسل خمسة: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلوات اللّه‌ علیهم) و اولوا العزم هو من اتی بشریعة مستأنفة نسخت من تقدم من الانبیاء؛(-الفتال نیسابوری، روضة الواعظین؛ ص: 51). (پیامبران اولی العزم پنج تن هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص). و اولی‌العزم یعنی این که شریعت نویی آورده‌اند که شرایع پیامبران پیشین را نسخ کرده است.) روایت هم مصداق را منحصر در پنج پیامبر می‌داند و هم مفهوم را به روشنی بیان می‌کند: پیامبرانی که دارای شریعتی نو می‌باشند که شریعت پیامبران سابق را نسخ کرده‌اند. این روایت در مفهوم صریح است، چنانچه در حصر در پنج تن هم صریح است. 2 امام رضا(ع) می‌فرمایند: (اولوا العزم به این دلیل به این نام، شناخته شده‌اند که دارای شریعت می‌باشند؛ چنانکه هر پیامبری که پس از نوح آمده تا پیش از ابراهیم خلیل بر شریعت و راه او و تابع کتابش بوده است؛ و هر پیامبری که در زمانه ابراهیم و پس از او بوده تا زمان موسی بر شریعت و راه او و تابع کتاب او بوده است، و هر پیامبری که در زمان موسی و پس از آن بوده بر شریعت موسی و راه او و تابع کتابش بوده تا زمان عیسی فرارسیده است و همه پیامبران عصر عیسی و پس از آن، بر شریعت و راه او و تابع کتابش بوده‌اند؛ تا نوبت به حضرت محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم اجمعین) رسید (که او خاتم پیامبران است).؛ این پنچ تن اولوا العزم هستند و برترین پیامبران و فرستادگان خدا می‌باشند)(-شیخ صدوق، علل الشرایع؛ ج: 1 صص: 123 122). این روایت به منزله شرح روایت بالاست، و در آن اولی العزم به صاحب شریعت تفسیر شده است که دارای کتاب است و همه پیامبران بعدی تا پیش از نسخ شریعت وی تابع او می‌باشند. آنها پنج نفرند و برترین پیامبران نیز می‌باشند. 3 (سماعه می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل پرسیدم. فرمود: آنها صاحبان کتاب هستند...)(-بحار الانوار، ج: 11 ص: 35). بقیه روایت مثل حدیث دوم است. 4 سماعه پسر مهران می‌گوید:(-الکافی ج: 2 ص: 18 17) از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه شریفه فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل سؤال کردم. فرمود: آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلوات اللّه‌ علیه و آله و علیهم اجمعین) هستند. سماعه گفت، پرسیدم: آنها چگونه اولی العزم شدند؟ فرمود: چون نوح با کتاب و شریعت فرستاده شد، هر کس پس از وی آمد تابع کتاب و شریعت و راه او شد تا نوبت به ابراهیم رسید، وی با صحف (کتاب آسمانی ابراهیم) آمد به این قصد که کتاب نوح را ترک کند، اما نه به دلیل اینکه به کتاب او کافر بود.(- یعنی حضرت ابراهیم، منکرکتاب نوح نبی اللّه‌ نبود، بلکه به آن ایمان داشت، اما چون زمان آن سپری شده بود و نیاز به شریعت کاملتر و کتاب کاملتری بود، آن کتاب و شریعت را به کناری می‌نهد و شریعت و کتاب جدید را از جانب خداوند متعال می‌آورد. این سلسله ادامه می‌یابد تا به پیامبر خاتم می‌رسد که دین و شریعت او کاملترین ادیان و شریعتها و کتاب او قرآن برترین کتاب‌های الهی است و تا برپایی قیامت معتبر است). پس هر پیامبری که پس ابراهیم مبعوث شد، تابع کتاب و شریعت و راه او گردید تا موسی با تورات و شریعت و راه جدید مبعوث شد، به این قصد که صحف را کنار بگذارد، و هر پیامبری که پس از موسی آمد تابع تورات و شریعت و راه وی شد؛ تا عیسی با انجیل آمد، به این نیت که شریعت و راه موسی را به کناری نهد، و هر پیامبری که پس از عیسی آمد، تابع شریعت و راه وی شد. تا نوبت به حضرت محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم أجمعین) رسید که با قرآن و شریعت و راه خود، مبعوث شد. حلال او تا برپایی قیامت حلال و حرام او حرام است. پس این پنج تن پیامبران اولی العزم هستند.) ظاهرا این روایت جامع روایات بالاست که هم اسامی پنج پیامبر اولی العزم را بیان می‌فرماید که از آن انحصار نیز فهمیده می‌شود و همچنین دلیل اینکه آنها اولی العزم هستند، بیان می‌شود: صاحبان شریعت مستقل که همه انبیاء بعدی تابع آنها هستند و تا پیش از نسخ شریعتشان توسط پیامبر اولی العزم بعدی، شریعتشان معتبر و برقرار است؛ اما با آمدن پیامبر اولوالعزم بعدی، شریعتش نسخ می‌شود و این سلسله تا ظهور دین اسلام جاری است و تنها دین اسلام جاودان است. 6 از امام سجاد (ع) پرسیده‌اند: (ما معنی اولی العزم؟ قال: بعثوا الی شرق الارض و غربها و جنها و انسها.)(- جعفر بن قولویة، کامل الزیارات؛ ص: 334 و عنه مستدرک الوسائل، ج: 10 ص: 288). (اولی‌العزم پیامبرانی هستند که بر شرق و غرب زمین و همه انسانها و جنیان فرستاده شده‌اند.) این روایت رسالت پیامبران اولی العزم را فرامنطقه‌ای، بلکه جهانی دانسته است. به هر حال به نظر می‌رسد که تفسیر صحیح اولی العزم؛ صاحبان شریعت جدید باشد که شریعت سابق را نسخ می‌کردند. اما این که دارای کتاب بودند و دین آنها فرامنطقه‌ای و جهانی است، از لوازم صاحب شریعت بودن است. به عبارت دیگر پیامبران بر دو دسته هستند: 1) گروهی صاحب شریعت و قانون الهی‌اند و از جانب خداوند متعال کتاب آورده‌اند و برای همه مردم زمان خود و زمان‌های بعدی مبعوث شده‌اند و دین آنها تا نیامدن پیامبر اولی العزم بعدی پابرجاست و با برانگیخته شدن او، نسخ می‌شود. اینها پنچ تن هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم). آنها برترین پیامبران الهی هستند و خاتم و افضل آنها پیامبر گرامی اسلام (ص) است. 2) بقیه پیامبران مأمور به تبلیغ شریعت و دین و کتاب پیامبران اولی العزم می‌باشند. پس نسخ کلی هر دین تنها در سایه ارسال پیامبر اولو العزم بعدی است؛ اگرچه شاید به ضرورت نسخهای جزئی در بعض احکام توسط پیامبران تبلیغی انجام پذیرد.- بحار الانوار ج: 11 ص: 35 () بحث روایی را بیش از این بیان ادامه نمی‌دهیم و به همین مقدار اکتفاء می‌کنیم. جمع بندی و نتیجه‌گیری: با نگاه به روایات بالا، روشن می‌شود مصداق پیامبران اولی العزم حضرات نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه‌ علیهم و علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الشهداء و الصدیقین و أوصیاء المکرمین سیما علی امیرالمومنین و فاطمة صدیقة الطاهرة و ائمة المعصومین) هستند. چنانکه ملاحظه شد دو پیمان از پیامبران الهی گرفته شده است: 1 پیمان عمومی که از همه پیامبران گرفته شده است: 2 پیمان خصوصی که غلیظ بوده و از پیامبران اولی العزم گرفته شده است. پس پیامبران اولی العزم دارای توان و قدرت بیشتری از دیگر انبیاء بوده‌اند و به این دلیل از آنها برتر هستند. این طبیعی است که در میان پیامبران برخی از دیگران برتر باشند هم از نظر علمی و هم عملی و تحمل بیشتری داشته باشند که آنها اولی العزم می‌شوند. آیات (12 احزاب و 13 شوری) و به ویژه روایاتی که درصدد تفسیر آیات هستند، در این جهت گویاست. به هر حال، با توجه به آیات و روایات روشن می‌شود که: 1 پیامبران اولی‌العزم، صاحبان شریعت نو هستند که شریعت سابق را نسخ می‌کنند. آنها در عین حال که به پیامبران پیشین، ایمان دارند، اما به دلیل تحول زمان، شریعتی نو می‌آورند و شریعت پیامبر اولی العزم گذشته را نسخ می‌کنند. تنها شریعت محمدی(ص) تا قیامت پابرجاست. 2 هر صاحب شریعتی دارای کتابی آسمانی از جانب خداوند متعال است که در آن احکام و دستورات الهی و قوانین مورد نیاز مندرج است و دارای کتاب بودن، لازمه اولی العزم بودن است. 3 از دیگر لوازم معنای اولوا العزم، رسالت فرامنطقه‌ای آنهاست. آنها تنها برای قوم خود مبعوث نشده است؛ بلکه برای همه مردم جهان زمانه خود و پس از آن مبعوث شده است و دین آنها تا ظهور پیامبر صاحب شریعت بعدی پابرجاست و پیامبران دیگر مامور تبلیغ دین و شریعت آنها هستند. پس مفهوم درست اولی العزم، پیامبرانی هستند که شریعتی نو می‌آوردند که شریعت پیامبر سابق را نسخ می‌کند. اما دارای کتاب بودن و رسالتی فرامنطقه‌ای بلکه جهانی داشتن، لازمه این مفهوم است. 4 - دلیل اینکه آن پنج تن صاحب شریعت شده‌اند، این است که برتر از پیامبران دیگر هستند و علم و تحمل و پایداری و عزم آنها از دیگر پیامبران افزون است، آزمونها بیشتری را پشت سر گذارده و در کوره حوادث پخته‌تر شده‌اند. آنها همچنین در موطن میثاق، پیمان غلیظ‌تری سپرده‌اند؛ پیمانی به توحید و نبوت و حضرت خاتم و حضرات ائمه و حکومت مهدوی (سلام اللّه‌ علیهم اجمعین) و پایداری در مقابله با کافران زمانه و بیان دستورات الهی. به عبارت دیگر همه انسانها به لسان ذات در موطن اخذ میثاق، تعهد سپرده‌اند، اما هرکس با توجه به لسان استعدادش قوی‌تر بوده میثاق شدیدتری سپرده و پیامبران اولوا العزم به میثاق غلیظ الهی گردن نهاده‌اند. 5 پیامبران اولوا العزم منحصر در پنج تن هستند؛ ظاهر آیات سوره احزاب و شوری و صریح روایات، آنها را در پنج تن منحصر می‌کند. 6 انبیاء دیگر چون حضرت داود که صاحب کتاب بوده‌اند، کتاب آنها، تشریعی نبوده است؛ بلکه کتاب ارشادی و تبلیغی بوده است. 7 حضرت آدم دارای شریعت خاصی نبوده است. زیرا در زمان ایشان هنوز نیازی به شریعت مدون نبوده است. بلکه از آیه 13 سوره مبارکه شوری استفاده می‌شود که اولین پیامبری که دارای شریعت بوده و بر کفار مبعوث شده است، حضرت نوح بوده است. حضرت آدم بر کافری مبعوث نشده است. به عبارت دیگر اگرچه حضرت آدم دارای شریعتی ابتدایی بوده است، زیرا با هبوط وی به زمین، تکلیف نیز نازل شده است. اما شریعت وی مدون نبوده و شریعتی ابتدائی بوده که ناسخ هیچ شریعتی هم نبوده‌است. اولین شریعت مدون که با او، شریعت سابق نسخ شده شریعت نوح نبی‌الله بوده است. بنابراین حضرت آدم خارج از تعریف اولی العزم می‌باشد و گذشته از آن، به تصریح آیه 115 سوره مبارکه طه و روایات ذیل آن، حضرت آدم دارای عزم لازم برای اولی العزم بودن نبوده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111301)
عنوان سوال:

پیامبران اولوالعزم را نام ببرید؟


پاسخ:

1- فاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ (احقاف- 35)
بنا بر این صبر کن آن گونه که پیامبران اولو العزم شکیبایی کردند و برای (عذاب) آنها شتاب مکن، هنگامی که وعده‌هایی را که به آنها داده شد می‌بینند احساس می‌کنند که گویی فقط ساعتی از یک روز در دنیا توقف داشتند، این ابلاغی است برای همگان، آیا جز قوم فاسق هلاک می‌شوند ؟
در این که منظور از پیامبران اولوا العزم چه کسانی هستند در میان مفسران گفتگو بسیار است، و پیش از آنکه در این باره تحقیق کنیم باید معنی عزمرا بررسی کرد، زیرا اولوا العزم به معنای صاحبان عزم است.
عزم به معنای اراده محکم و استوار است، راغب در مفردات می‌گوید: عزم به معنی تصمیم گرفتن بر انجام کاری است (عقد القلب علی امضاء الامر).
در قرآن مجید گاهی عزم در مورد صبر به کار رفته، مانند وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ: کسی که صبر کند و عفو نماید این از عزم امور است (شوری 43).
و گاه به معنی وفای به عهد مانند: وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی‌ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً: ما به آدم از قبل عهد کردیم، اما او فراموش کرد و بر سر عهد خود نایستاد (طه- 115).
ولی با توجه به این که پیامبران صاحب شریعت جدید و آئین تازه با مشکلات و گرفتاری‌های بیشتری روبرو بودند، و برای مقابله با آن عزم و اراده محکم‌تری لازم داشتند به این دسته از پیامبران، اولوا العزم اطلاق شده است، و آیه مورد بحث نیز ظاهرا اشاره به همین معنا است.
در ضمن اشاره‌ای است به این که پیغمبر اسلام ص نیز از همان پیامبران است، زیرا می‌گوید تو هم شکیبایی کن آن گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی کردند.
و اگر بعضی عزم و عزیمت را به معنی حکم و شریعت تفسیر کرده‌اند به همین مناسبت است، و گرنه عزم در لغت به معنی شریعت نیامده است.
به هر حال طبق این معنی من در من الرسل تبعیضیه است، و اشاره به گروه خاصی از پیامبران بزرگ است که صاحب شریعت بوده‌اند، همانها که در آیه 7 سوره احزاب نیز به آنان اشاره شده: وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ و مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً
: به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، از همه آنها پیمان محکمی گرفتیم (احزاب- 7).
در اینجا بعد از ذکر همه انبیاء به صورت جمع، به این پنج پیامبر بزرگ اشاره می‌کند، و این دلیل بر ویژگی آنها است.
در آیه 13 سوره شوری نیز از آنها سخن می‌گوید: شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسی‌:
آئینی برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و بر ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم.
2- روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت نیز در این زمینه نقل شده است که پیامبران اولوا العزم همین پنج تن بودند، چنان که در حدیثی از امام باقر و امام صادق ع آمده است:
منهم خمسة: اولهم نوح، ثم ابراهیم، ثم موسی، ثم عیسی، ثم محمد (ص) .
در حدیث دیگری از امام علی بن الحسین آمده است:
منهم خمسة اولوا العزم من المرسلین: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص)،
و هنگامی که راوی سؤال می‌کند: لم سموا اولوا العزم: چرا آنها اولوا العزم نامیده شدند؟
امام در پاسخ می‌فرماید:
لانهم بعثوا الی شرقها و غربها، و جنها و انسها:
زیرا آنها مبعوث به شرق و غرب و جن و انس شدند .
و باز در حدیثی از امام صادق ع آمده:
سادة النبیین و المرسلین خمسة و هم اولوا العزم من الرسل و علیهم دارة الرحی نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص).
بزرگ پیامبران و رسولان پنج نفرند، و آنها پیامبران اولوا العزم هستند و آسیای نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور می‌زند، آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد ص بودند (1).
در تفسیر در المنثور از ابن عباس نیز همین معنی نقل شده که پیامبران اولوا العزم همین پنج نفرند .
ولی بعضی از مفسران اولوا العزم را اشاره به پیامبرانی می‌دانند که مامور به پیکار با دشمنان شدند.
بعضی عدد آنها را 313 نفر دانسته (3) و بعضی همه پیامبران را اولوا العزم (صاحبان اراده قوی) می‌دانند و مطابق این قول من در من الرسل بیانیه است نه تبعیضیه.
ولی تفسیر اول از همه صحیح‌تر است و روایات اسلامی آن را تایید می‌کند.
تفسیر نمونه، ج‌21، ص: 378
در آیه 35 سوره مبارکه احقاف به پیامبر اکرم دستور داده شده است، صبر کند، صبری همانند صبر پیامبران اولی العزم. (فَاصْبِرْ کِما صَبَرَ اولوا الْعَزمِ مِنَ الْرُسل) پرسش این است که پیامبران اولی العزم چه کسانی هستند و به چه ویژگی‌ها و خصوصیاتی آراسته‌اند که در این آیه به پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه‌ علیه و آله و سلم) دستور داده شده همانند آنها صبور باشد؟ و به عبارت دیگر مفهوم (اولی العزم) چیست؟ و کدام یک از پیامبران مصداق اولی العزم می‌باشند؟ بنابراین بحث در دو محور جریان دارد: محور اول؛ مفهوم پیامبران اولی العزم: (العزم) در لغت به معنای پایداری و سرسختی در تصمیم و قصد است و اولواالعزم به معنای صاحبان صبر و پایداری و شکیبا می‌باشد.
استاد شهید مرتضی مطهری پیامبران الهی را به دو گروه تقسیم می‌کنند و می‌فرمایند: (پیامبران دو وظیفه دارند: 1) از جانب خداوند برای بشر قانون و دستورالعمل می‌آورند. 2) مردم را به خدا و عمل به دستورالعمل‌های الهی آن عصر و زمان دعوت و تبلیغ می‌کرده‌اند. به عبارت دیگر نبوت بر دو قسم است: تشریعی، تبلیغی؛ و غالب پیامبران فقط وظیفه دوم را انجام می‌داده‌اند و تنها تعداد کمی اولواالعزم بوده‌اند، یعنی قانون و دستورالعمل آورده‌اند.(- ختم نبوت، انتشارات صدر ا، چاپ نهم 1374؛ ص: 34 و همچنین نگا: خاتمیت انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1374 ص: 49). طبق این تعریف، پیامبران اولی العزم، پیامبرانی بوده‌اند که صاحب شریعت و قانون هستند.
مرحوم ملا محسن فیض کاشانی نیز همین تعریف را از اولوا العزم ارائه می‌دهند: (اولوا العزم پیامبران صاحب شریعتند که در تاسیس و بیان روشن آن شریعت کوشش خود را مبذول داشته‌اند و در آن راه سختی‌ها را تحمل کردند.)(-تفسیر الصافی ج: 5 ص: 18؛ ذیل آیه مذکور). این تعریف مورد اتفاق بسیاری از علماء ما می‌باشد.
چنانکه مرحوم شیخ طوسی می‌فرمایند: (گروهی اولو العزم را کسانی می‌دانند که در پیمان قیام بر واجبات و دوری از محرمات ثابت قدم باشند؛ در این صورت همگی پیامبران اولواالعزم هستند.
این گروه (مِن) در آیه را برای تبین می‌دانند. و آنهایی که اولی العزم را گروهی از پیامبران می‌دانند که ویژه این لقب هستند؛ (مِن) را برای تبعیض می‌شمارند ظاهر روایات اصحاب ما و سخنان مفسران همین است که اولواالعزم پیامبرانی هستند که شریعتی نو آورده‌اند که شریعت انبیاء پیشین را نسخ کرده است.(-التبیان ج: 9 ص: 286). شیخ طوسی ضمن بیان نظریه کسانی که همه پیامبران را مصداق اولی العزم می‌دانند، و این نظریه از برخی علماء اهل سنت نقل شده است به آن اعتناء نکرده و اولواالعزم را به صاحبان شریعت نو و جدید معنی می‌کنند. تعریف دقیق‌تری مرحوم علامه طباطبائی ارائه می‌دهند؛ ایشان در چند موضع تفسیر گران سنگ المیزان بحث اولی العزم را مطرح می‌فرمایند، اول(- المیزان؛ دارالکتب الاسلامیة؛ ج: 2 صص: 147 146، ذیل آیه 213 بقره). ضمن اشاره به آیه 12 سوره احزاب پیامبران اولی العزم را پیامبرانی می‌داند که در عهد نخستین خود پا بر جا بوده‌اند. و در ادامه می‌افزایند: (و همه پیامبران اولوا العزم دارای شریعت و کتاب می‌باشند.)(-همان ). ایشان در جای دیگر شرط دیگری اضافه می‌کنند و آن اینکه شریعت آنها فرامنطقه‌ای و جهانی است.(پس به نظر معظم‌له اولی العزم، پیامبرانی هستند که اولاً بر عهد-المیزان، ج: 12 ص: 15 ذیل آیه 4 ابراهیم). نخستین (میثاق غلیظی که آیه سوره احزاب می‌فرماید) ثابت قدم بوده‌اند؛ ثانیا صاحب شریعت و کتاب هستند و ثالثا دعوت آنها فراتر از منطقه و امت خود می‌باشد. سخن ایشان برگرفته از آیات و روایات متعددی است، که به برخی از آنها اشاره می‌شود. محور دوم؛ مصداق پیامبران اولی العزم: مرحوم شیخ طوسی در ادامه بحث اولی العزم در تفسیر التبیان می‌فرمایند: (و گفته شده: آنها پنج تن هستند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ص).(-التبیان ج: 9 ص: 286). مرحوم علامه طباطبائی پس از نقل دو روایت درباره پنج پیامبر اولواالعزم می‌فرمایند: (اینکه پیامبران اولی العزم پنج تن می‌باشند، از روایات مستفیضی( که از اهل بیت رسیده و در این مسأله روایات متعددی از راههای گونا-خبری مستفیض است که روات آن بیش از سه نفر باشد یا اینکه در همه طبقات بیش از دو نفر باشد؛ به این نوع احادیث، مشهور هم می‌گویند. (نگا: الدرایة شهید ثانی ص: 6). ممکن است که ادعا کنیم، اخبار این باب متواتر اجمالی است؛ یعنی اجمالاً به صحت مضمون این دسته روایات علم داریم، اگرچه به تک تک آنها نتوان علم پیدا کرد). گون از پیامبر اکرم و امام باقر و امام صادق و امام رضا (سلام اللّه‌ علیهم اجمعین) رسیده است.)(بحث روایی:-المیزان، ج: 18 ص: 218، ذیل بحث روایی آیه 35 احقاف ). روایاتی که در این باب وارد شده است نام این پنج تن را به عنوان پیامبر اولوا العزم ذکر فرموده است و در ضمن آن مفهوم اولی‌العزم را نیز روشن کرده‌اند، و ما چند روایت ذکر می‌کنیم. 1 امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: اولوا العزم من الرسل خمسة: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلوات اللّه‌ علیهم) و اولوا العزم هو من اتی بشریعة مستأنفة نسخت من تقدم من الانبیاء؛(-الفتال نیسابوری، روضة الواعظین؛ ص: 51). (پیامبران اولی العزم پنج تن هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص). و اولی‌العزم یعنی این که شریعت نویی آورده‌اند که شرایع پیامبران پیشین را نسخ کرده است.) روایت هم مصداق را منحصر در پنج پیامبر می‌داند و هم مفهوم را به روشنی بیان می‌کند: پیامبرانی که دارای شریعتی نو می‌باشند که شریعت پیامبران سابق را نسخ کرده‌اند. این روایت در مفهوم صریح است، چنانچه در حصر در پنج تن هم صریح است. 2 امام رضا(ع) می‌فرمایند: (اولوا العزم به این دلیل به این نام، شناخته شده‌اند که دارای شریعت می‌باشند؛ چنانکه هر پیامبری که پس از نوح آمده تا پیش از ابراهیم خلیل بر شریعت و راه او و تابع کتابش بوده است؛ و هر پیامبری که در زمانه ابراهیم و پس از او بوده تا زمان موسی بر شریعت و راه او و تابع کتاب او بوده است، و هر پیامبری که در زمان موسی و پس از آن بوده بر شریعت موسی و راه او و تابع کتابش بوده تا زمان عیسی فرارسیده است و همه پیامبران عصر عیسی و پس از آن، بر شریعت و راه او و تابع کتابش بوده‌اند؛ تا نوبت به حضرت محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم اجمعین) رسید (که او خاتم پیامبران است).؛ این پنچ تن اولوا العزم هستند و برترین پیامبران و فرستادگان خدا می‌باشند)(-شیخ صدوق، علل الشرایع؛ ج: 1 صص: 123 122). این روایت به منزله شرح روایت بالاست، و در آن اولی العزم به صاحب شریعت تفسیر شده است که دارای کتاب است و همه پیامبران بعدی تا پیش از نسخ شریعت وی تابع او می‌باشند. آنها پنج نفرند و برترین پیامبران نیز می‌باشند. 3 (سماعه می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل پرسیدم. فرمود: آنها صاحبان کتاب هستند...)(-بحار الانوار، ج: 11 ص: 35). بقیه روایت مثل حدیث دوم است. 4 سماعه پسر مهران می‌گوید:(-الکافی ج: 2 ص: 18 17) از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه شریفه فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل سؤال کردم. فرمود: آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلوات اللّه‌ علیه و آله و علیهم اجمعین) هستند. سماعه گفت، پرسیدم: آنها چگونه اولی العزم شدند؟ فرمود: چون نوح با کتاب و شریعت فرستاده شد، هر کس پس از وی آمد تابع کتاب و شریعت و راه او شد تا نوبت به ابراهیم رسید، وی با صحف (کتاب آسمانی ابراهیم) آمد به این قصد که کتاب نوح را ترک کند، اما نه به دلیل اینکه به کتاب او کافر بود.(- یعنی حضرت ابراهیم، منکرکتاب نوح نبی اللّه‌ نبود، بلکه به آن ایمان داشت، اما چون زمان آن سپری شده بود و نیاز به شریعت کاملتر و کتاب کاملتری بود، آن کتاب و شریعت را به کناری می‌نهد و شریعت و کتاب جدید را از جانب خداوند متعال می‌آورد.
این سلسله ادامه می‌یابد تا به پیامبر خاتم می‌رسد که دین و شریعت او کاملترین ادیان و شریعتها و کتاب او قرآن برترین کتاب‌های الهی است و تا برپایی قیامت معتبر است). پس هر پیامبری که پس ابراهیم مبعوث شد، تابع کتاب و شریعت و راه او گردید تا موسی با تورات و شریعت و راه جدید مبعوث شد، به این قصد که صحف را کنار بگذارد، و هر پیامبری که پس از موسی آمد تابع تورات و شریعت و راه وی شد؛ تا عیسی با انجیل آمد، به این نیت که شریعت و راه موسی را به کناری نهد، و هر پیامبری که پس از عیسی آمد، تابع شریعت و راه وی شد.
تا نوبت به حضرت محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم أجمعین) رسید که با قرآن و شریعت و راه خود، مبعوث شد. حلال او تا برپایی قیامت حلال و حرام او حرام است.
پس این پنج تن پیامبران اولی العزم هستند.) ظاهرا این روایت جامع روایات بالاست که هم اسامی پنج پیامبر اولی العزم را بیان می‌فرماید که از آن انحصار نیز فهمیده می‌شود و همچنین دلیل اینکه آنها اولی العزم هستند، بیان می‌شود: صاحبان شریعت مستقل که همه انبیاء بعدی تابع آنها هستند و تا پیش از نسخ شریعتشان توسط پیامبر اولی العزم بعدی، شریعتشان معتبر و برقرار است؛ اما با آمدن پیامبر اولوالعزم بعدی، شریعتش نسخ می‌شود و این سلسله تا ظهور دین اسلام جاری است و تنها دین اسلام جاودان است. 6 از امام سجاد (ع) پرسیده‌اند: (ما معنی اولی العزم؟ قال: بعثوا الی شرق الارض و غربها و جنها و انسها.)(- جعفر بن قولویة، کامل الزیارات؛ ص: 334 و عنه مستدرک الوسائل، ج: 10 ص: 288). (اولی‌العزم پیامبرانی هستند که بر شرق و غرب زمین و همه انسانها و جنیان فرستاده شده‌اند.) این روایت رسالت پیامبران اولی العزم را فرامنطقه‌ای، بلکه جهانی دانسته است.
به هر حال به نظر می‌رسد که تفسیر صحیح اولی العزم؛ صاحبان شریعت جدید باشد که شریعت سابق را نسخ می‌کردند. اما این که دارای کتاب بودند و دین آنها فرامنطقه‌ای و جهانی است، از لوازم صاحب شریعت بودن است. به عبارت دیگر پیامبران بر دو دسته هستند: 1) گروهی صاحب شریعت و قانون الهی‌اند و از جانب خداوند متعال کتاب آورده‌اند و برای همه مردم زمان خود و زمان‌های بعدی مبعوث شده‌اند و دین آنها تا نیامدن پیامبر اولی العزم بعدی پابرجاست و با برانگیخته شدن او، نسخ می‌شود.
اینها پنچ تن هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه‌ علیه و آله و علیهم). آنها برترین پیامبران الهی هستند و خاتم و افضل آنها پیامبر گرامی اسلام (ص) است. 2) بقیه پیامبران مأمور به تبلیغ شریعت و دین و کتاب پیامبران اولی العزم می‌باشند. پس نسخ کلی هر دین تنها در سایه ارسال پیامبر اولو العزم بعدی است؛ اگرچه شاید به ضرورت نسخهای جزئی در بعض احکام توسط پیامبران تبلیغی انجام پذیرد.- بحار الانوار ج: 11 ص: 35 () بحث روایی را بیش از این بیان ادامه نمی‌دهیم و به همین مقدار اکتفاء می‌کنیم. جمع بندی و نتیجه‌گیری: با نگاه به روایات بالا، روشن می‌شود مصداق پیامبران اولی العزم حضرات نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه‌ علیهم و علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الشهداء و الصدیقین و أوصیاء المکرمین سیما علی امیرالمومنین و فاطمة صدیقة الطاهرة و ائمة المعصومین) هستند. چنانکه ملاحظه شد دو پیمان از پیامبران الهی گرفته شده است:
1 پیمان عمومی که از همه پیامبران گرفته شده است:
2 پیمان خصوصی که غلیظ بوده و از پیامبران اولی العزم گرفته شده است. پس پیامبران اولی العزم دارای توان و قدرت بیشتری از دیگر انبیاء بوده‌اند و به این دلیل از آنها برتر هستند. این طبیعی است که در میان پیامبران برخی از دیگران برتر باشند هم از نظر علمی و هم عملی و تحمل بیشتری داشته باشند که آنها اولی العزم می‌شوند. آیات (12 احزاب و 13 شوری) و به ویژه روایاتی که درصدد تفسیر آیات هستند، در این جهت گویاست.
به هر حال، با توجه به آیات و روایات روشن می‌شود که: 1 پیامبران اولی‌العزم، صاحبان شریعت نو هستند که شریعت سابق را نسخ می‌کنند. آنها در عین حال که به پیامبران پیشین، ایمان دارند، اما به دلیل تحول زمان، شریعتی نو می‌آورند و شریعت پیامبر اولی العزم گذشته را نسخ می‌کنند. تنها شریعت محمدی(ص) تا قیامت پابرجاست.
2 هر صاحب شریعتی دارای کتابی آسمانی از جانب خداوند متعال است که در آن احکام و دستورات الهی و قوانین مورد نیاز مندرج است و دارای کتاب بودن، لازمه اولی العزم بودن است.
3 از دیگر لوازم معنای اولوا العزم، رسالت فرامنطقه‌ای آنهاست. آنها تنها برای قوم خود مبعوث نشده است؛ بلکه برای همه مردم جهان زمانه خود و پس از آن مبعوث شده است و دین آنها تا ظهور پیامبر صاحب شریعت بعدی پابرجاست و پیامبران دیگر مامور تبلیغ دین و شریعت آنها هستند. پس مفهوم درست اولی العزم، پیامبرانی هستند که شریعتی نو می‌آوردند که شریعت پیامبر سابق را نسخ می‌کند. اما دارای کتاب بودن و رسالتی فرامنطقه‌ای بلکه جهانی داشتن، لازمه این مفهوم است.
4 - دلیل اینکه آن پنج تن صاحب شریعت شده‌اند، این است که برتر از پیامبران دیگر هستند و علم و تحمل و پایداری و عزم آنها از دیگر پیامبران افزون است، آزمونها بیشتری را پشت سر گذارده و در کوره حوادث پخته‌تر شده‌اند. آنها همچنین در موطن میثاق، پیمان غلیظ‌تری سپرده‌اند؛ پیمانی به توحید و نبوت و حضرت خاتم و حضرات ائمه و حکومت مهدوی (سلام اللّه‌ علیهم اجمعین) و پایداری در مقابله با کافران زمانه و بیان دستورات الهی. به عبارت دیگر همه انسانها به لسان ذات در موطن اخذ میثاق، تعهد سپرده‌اند، اما هرکس با توجه به لسان استعدادش قوی‌تر بوده میثاق شدیدتری سپرده و پیامبران اولوا العزم به میثاق غلیظ الهی گردن نهاده‌اند.
5 پیامبران اولوا العزم منحصر در پنج تن هستند؛ ظاهر آیات سوره احزاب و شوری و صریح روایات، آنها را در پنج تن منحصر می‌کند.
6 انبیاء دیگر چون حضرت داود که صاحب کتاب بوده‌اند، کتاب آنها، تشریعی نبوده است؛ بلکه کتاب ارشادی و تبلیغی بوده است.
7 حضرت آدم دارای شریعت خاصی نبوده است. زیرا در زمان ایشان هنوز نیازی به شریعت مدون نبوده است. بلکه از آیه 13 سوره مبارکه شوری استفاده می‌شود که اولین پیامبری که دارای شریعت بوده و بر کفار مبعوث شده است، حضرت نوح بوده است. حضرت آدم بر کافری مبعوث نشده است. به عبارت دیگر اگرچه حضرت آدم دارای شریعتی ابتدایی بوده است، زیرا با هبوط وی به زمین، تکلیف نیز نازل شده است. اما شریعت وی مدون نبوده و شریعتی ابتدائی بوده که ناسخ هیچ شریعتی هم نبوده‌است.
اولین شریعت مدون که با او، شریعت سابق نسخ شده شریعت نوح نبی‌الله بوده است. بنابراین حضرت آدم خارج از تعریف اولی العزم می‌باشد و گذشته از آن، به تصریح آیه 115 سوره مبارکه طه و روایات ذیل آن، حضرت آدم دارای عزم لازم برای اولی العزم بودن نبوده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111301)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین