آیا به نظر شما درست است که بعد از گذشت 1400 سال از صدر اسلام و در شرایط کنونی همچنان ما به خلفای سه گانه ناسزا بگوییم؟ پاسخ: در پاسخ به این پرسش توجه به نکات ذیل ضروری است: 1-فحش و ناسزا به هیچ وجه در فرهنگ ائمه اطهار جایی ندارد و آن بزرگواران به شدت با اینگونه اعمال و رفتار زشت مقابله کرده اند. 2-آنچه که در روایات هم وارد شده مسئله لعن کردن است که با فحش و ناسزا کاملا متفاوت است، لعن به معنای دور بودن از رحمت الهی است.(قاموس قرآن، ج 6، ص60. )این واژه، بارها در قرآن آمده است و کفار، مشرکان، منافقان، تحریف کنندگان حق و جهنمیان، از جمله لعن شدگان بودهاند. عمل لعنت هم به خداوند متعال و هم به فرشتگان و هم به انبیاء و هم به مردم نسبت داده شده است. برای نمونه، میتوانید به بقره (2)، آیات 88، 89، 159 و 161؛ آل عمران (3 )، آیه 87؛ نساء (4)، آیات 46، 47، 51، 94 و 118؛ مائده (5)، آیات 13، 60، 64 و 78؛ اعراف (7)، آیات 138 و 144 و... اشاره کرد. یکی از آیاتی که در آن به لعن دشمنان الهی تصریح شده است، این آیه است: (إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً)احزاب (33)، آیه 57. (کسانی که خدا و رسولش را اذیت کنند، خدا در دنیا و آخرت، آنها را نفرین میکند و عذابی با ذلت، آنها را در مییابد). تفسیر این آیه، میتواند پاسخی به علت لعن برخی اصحاب باشد. برای روشن شدن موضوع، به نکات زیر توجه کنید: 1. در این آیه، اذیت و آزار پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، در دایره لعن قرار گرفته است؛ یعنی هر کاری که موجب آزار پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) شود، همچون شرک، الحاد، تهمتهای ناروا، مخالفت با دستورات وی، ایجاد مزاحمت برای وی و همچنین اذیت اهل بیت او، از مصادیق اذیت - در این آیه - میباشند(المیزان، ج 17، ص421 و 422.) و کننده و فاعل آن، مشمول نفرین الهی و عذاب است و ما به پیروی از حضرت حق، موظفیم چنین کسانی را لعن کنیم. در این باره، به برخی روایات، از منابع اهل سنت، میتوان اشاره کرد: الف) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در اواخر عمر، پس از اعزام سپاه اسامه برای نبرد با رومیانو تخلف برخی از اصحاب، فرمود: (لعن اللَّه من تخلف عن جیش اسامه؛ نفرین خدابر کسی که از لشکر اسامه سر پیچی کند).(شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص29. ) بدون شک، این لعن، همه کسانی راکه از دستور پیامبر تخلف کردند و با سپاه مذکور به جبهه اعزام نشدند، شامل میشود. ب) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اذیت امام علی(علیه السلام) را مساوی با اذیت خود میدانست. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به عمرو بن شاس الاسلمی فرمود: (یا عمرو اما و اللَّه لقد آذیتنی. فقلت: اعوذ باللَّه ان اوذیک یا رسول اللَّه. قال: بلی من آذی علیاً فقد آذانی؛عمرو! به خدا قسم! مرا آزردی. عمرو میگوید: عرض کردم: ای پیامبر خدا! به خدا پناه میبرم از اینکه شما را بیازارم. پیامبر فرمود: بله، آنکه علی را بیازارد، همانا مرا آزرده است).( مسند احمد، ج 3، ص 483؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص422) ج) پیامبر، آزار فاطمه(علیه السلام) را آزار خود میدانست و میفرمود: (اما فاطمهَ بضعة منّی یوذینی ما آذاها؛ فاطمه، پاره تن من است؛ آنکه او را آزرده کند، مرا آزرده است).(مسند احمد، ج 4، ص 5؛ صحیح مسلم، ج 7، ص 141؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 360؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 159.) د) پیامبر(صلی الله علیه وآله)، آزار حسن و حسین(علیه السلام) را نیز اذیت خود میشمرد. انس بن مالک میخواست امام حسن(علیه السلام) را در حالی که کودک بود و بر سینه پیامبر نشسته بود، از وی جدا کند؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: (ویحک یا انس دع ابنی و ثمرهَ فوادی فانه من آذی هذا فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللَّه(مجمع الزوائد، ج 1، ص 284. )وای بر تو ای انس! پسرم و میوه دلم را آزاد بگذار؛ هر کس او را آزار دهد، مرا آزرده و هر کس مرا آزار نماید، خدا را آزرده است). 2. اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله)، یکدیگر را لعن میکردند؛ چنانکه عمار، عثمان راسبّ کرد.(سیر اعلام النبلاء، ج 1، ص 425.) 3. لعن برخی اصحاب، از ویژگیهای شیعه نیست؛ بلکه اهل سنت نیز برخی از اصحاب را لعن میکنند؛ آنان، قاتلان عثمان را نفرین میکنند ابن حزم درباره اصحابی که به قتل عثمان مبادرت کردند، میگوید: (لعن اللّه من قتله(الفِصَل، ج 3، ص 74 و 77) لعن خداوند بر قاتلان او باد). مسلم نیشابوری در کتاب خود، بابی را با عنوان (افرادی که پیامبر آنان را لعن و نفرین کرده)، ذکر کرده است.(صحیح مسلم، ج 5، کتاب البرو الصلة، باب 25، ح 88 - 97.) 4. همانطور که ذکر کردیم اسلام، اگرچه لعن و نفرین را به طور هنجارمند در مواردی تجویز کرده است امّا از سب و دشنام، نهی کرده است و تفاوت این دو نیز روشن است؛ خداوند میفرماید: (وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ)؛انعام (6)، آیه 108 (و شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را میخوانند، دشنام ندهید؛ تا مبادا آنها هم از روی دشمنی و جهالت؛ خدا را دشنام دهند).
آیا به نظر شما درست است که بعد از گذشت 1400 سال از صدر اسلام و در شرایط کنونی همچنان ما به خلفای سه گانه ناسزا بگوییم؟
آیا به نظر شما درست است که بعد از گذشت 1400 سال از صدر اسلام و در شرایط کنونی همچنان ما به خلفای سه گانه ناسزا بگوییم؟
پاسخ: در پاسخ به این پرسش توجه به نکات ذیل ضروری است:
1-فحش و ناسزا به هیچ وجه در فرهنگ ائمه اطهار جایی ندارد و آن بزرگواران به شدت با اینگونه اعمال و رفتار زشت مقابله کرده اند.
2-آنچه که در روایات هم وارد شده مسئله لعن کردن است که با فحش و ناسزا کاملا متفاوت است، لعن به معنای دور بودن از رحمت الهی است.(قاموس قرآن، ج 6، ص60. )این واژه، بارها در قرآن آمده است و کفار، مشرکان، منافقان، تحریف کنندگان حق و جهنمیان، از جمله لعن شدگان بودهاند. عمل لعنت هم به خداوند متعال و هم به فرشتگان و هم به انبیاء و هم به مردم نسبت داده شده است. برای نمونه، میتوانید به بقره (2)، آیات 88، 89، 159 و 161؛ آل عمران (3 )، آیه 87؛ نساء (4)، آیات 46، 47، 51، 94 و 118؛ مائده (5)، آیات 13، 60، 64 و 78؛ اعراف (7)، آیات 138 و 144 و... اشاره کرد. یکی از آیاتی که در آن به لعن دشمنان الهی تصریح شده است، این آیه است: (إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً)احزاب (33)، آیه 57. (کسانی که خدا و رسولش را اذیت کنند، خدا در دنیا و آخرت، آنها را نفرین میکند و عذابی با ذلت، آنها را در مییابد).
تفسیر این آیه، میتواند پاسخی به علت لعن برخی اصحاب باشد. برای روشن شدن موضوع، به نکات زیر توجه کنید:
1. در این آیه، اذیت و آزار پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، در دایره لعن قرار گرفته است؛ یعنی هر کاری که موجب آزار پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) شود، همچون شرک، الحاد، تهمتهای ناروا، مخالفت با دستورات وی، ایجاد مزاحمت برای وی و همچنین اذیت اهل بیت او، از مصادیق اذیت - در این آیه - میباشند(المیزان، ج 17، ص421 و 422.) و کننده و فاعل آن، مشمول نفرین الهی و عذاب است و ما به پیروی از حضرت حق، موظفیم چنین کسانی را لعن کنیم. در این باره، به برخی روایات، از منابع اهل سنت، میتوان اشاره کرد:
الف) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در اواخر عمر، پس از اعزام سپاه اسامه برای نبرد با رومیانو تخلف برخی از اصحاب، فرمود: (لعن اللَّه من تخلف عن جیش اسامه؛ نفرین خدابر کسی که از لشکر اسامه سر پیچی کند).(شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص29. ) بدون شک، این لعن، همه کسانی راکه از دستور پیامبر تخلف کردند و با سپاه مذکور به جبهه اعزام نشدند، شامل میشود.
ب) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اذیت امام علی(علیه السلام) را مساوی با اذیت خود میدانست. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به عمرو بن شاس الاسلمی فرمود: (یا عمرو اما و اللَّه لقد آذیتنی. فقلت: اعوذ باللَّه ان اوذیک یا رسول اللَّه. قال: بلی من آذی علیاً فقد آذانی؛عمرو! به خدا قسم! مرا آزردی. عمرو میگوید: عرض کردم: ای پیامبر خدا! به خدا پناه میبرم از اینکه شما را بیازارم. پیامبر فرمود: بله، آنکه علی را بیازارد، همانا مرا آزرده است).( مسند احمد، ج 3، ص 483؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص422)
ج) پیامبر، آزار فاطمه(علیه السلام) را آزار خود میدانست و میفرمود: (اما فاطمهَ بضعة منّی یوذینی ما آذاها؛ فاطمه، پاره تن من است؛ آنکه او را آزرده کند، مرا آزرده است).(مسند احمد، ج 4، ص 5؛ صحیح مسلم، ج 7، ص 141؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 360؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 159.)
د) پیامبر(صلی الله علیه وآله)، آزار حسن و حسین(علیه السلام) را نیز اذیت خود میشمرد. انس بن مالک میخواست امام حسن(علیه السلام) را در حالی که کودک بود و بر سینه پیامبر نشسته بود، از وی جدا کند؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: (ویحک یا انس دع ابنی و ثمرهَ فوادی فانه من آذی هذا فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللَّه(مجمع الزوائد، ج 1، ص 284. )وای بر تو ای انس! پسرم و میوه دلم را آزاد بگذار؛ هر کس او را آزار دهد، مرا آزرده و هر کس مرا آزار نماید، خدا را آزرده است).
2. اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله)، یکدیگر را لعن میکردند؛ چنانکه عمار، عثمان راسبّ کرد.(سیر اعلام النبلاء، ج 1، ص 425.)
3. لعن برخی اصحاب، از ویژگیهای شیعه نیست؛ بلکه اهل سنت نیز برخی از اصحاب را لعن میکنند؛ آنان، قاتلان عثمان را نفرین میکنند ابن حزم درباره اصحابی که به قتل عثمان مبادرت کردند، میگوید: (لعن اللّه من قتله(الفِصَل، ج 3، ص 74 و 77) لعن خداوند بر قاتلان او باد).
مسلم نیشابوری در کتاب خود، بابی را با عنوان (افرادی که پیامبر آنان را لعن و نفرین کرده)، ذکر کرده است.(صحیح مسلم، ج 5، کتاب البرو الصلة، باب 25، ح 88 - 97.)
4. همانطور که ذکر کردیم اسلام، اگرچه لعن و نفرین را به طور هنجارمند در مواردی تجویز کرده است امّا از سب و دشنام، نهی کرده است و تفاوت این دو نیز روشن است؛ خداوند میفرماید:
(وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ)؛انعام (6)، آیه 108 (و شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را میخوانند، دشنام ندهید؛ تا مبادا آنها هم از روی دشمنی و جهالت؛ خدا را دشنام دهند).
- [سایر] امیرمؤمنان(علیه السلام) در دوره خلافت خلفای سه گانه و در طول دوره 25 ساله، چه خدماتی را به جهان اسلام ارائه نمودند؟
- [سایر] آیا در حال حاضر احکام و قوانین صدر اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را داراست یا خیر؟
- [سایر] شبهه: در زمان حاضر، احکام و قوانین صدر اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را ندارد.
- [سایر] نقش زنان مسلمان درجنگهای صدر اسلام چه بوده است؟
- [سایر] نظر خلفای بنی عباس درباره خلفای راشدین چگونه بوده و کدام را افضل میدانستند؟
- [سایر] آیا فتوحات صدر اسلام مورد تائید اسلام است؟
- [سایر] آیا با گسترش علم و صنعت و گستردگی نیازها اسلام 1400 سال قبل جوابگو خواهد بود؟
- [سایر] اسامی و تعداد قاریان صدر اسلام را بنویسید؟
- [سایر] شبهه: در زمان حاضر، احکام و قوانین اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بسمه تعالی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) از زنان صدر اسلام چگونه بیعت گرفتند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] شخص بالغ و عاقل که استطاعت مالی دارد ولی برخی از شرایط دیگر استطاعت را ندارد، چنانچه احتمال دهد که بتواند استطاعت بدنی یا طریقی را فراهم کند باید برای ایجاد آن شرایط اقدام کند و تأخیر حج تا زمان فراهم شدن شرایط جایز است و چنانچه از فراهم شدن آن شرایط در آینده مأیوس است، واجب است با قصد قربت برای انجام حجّ خود در اولین سال ممکن نایب بگیرد، هر چند امسال، اولین سالی باشد که استطاعت مالی پیدا کرده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال شرایط وجوب را دارا گردد؛ مثلاً بالغ گردد، زکات واجب نیست، بنابراین اگر بچهای در دهم محرّم مالک چهل گوسفند گردد و بعد از گذشتن دو ماه بالغ گردد، در اوّل محرّم سال بعد زکات واجب نمیگردد، بلکه در اوّل ربیع الاوّل که یازده ماه قمری کامل از بالغ شدن وی میگذرد، اگر شرایط دیگر را هم دارا باشد باید زکات را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] کورتاژ یکی از گناهان بزرگ در اسلام است و چنانکه گذشت علاوه بر گناه کفّاره نیز دارد، ولی اگر از نظر دکتر متخصّص و متدین حفظ جان زن متوقف بر آن باشد مانعی ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز خواندن بر میت مسلمان اگرچه بچه باشد واجب است، ولی باید پدر و مادر و جد و جدّه آن بچه یا یکی از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی دو نفر را با هم وصیّ کند، چنانچه یکی از آنها بمیرد یا از شرایط لازم برای وصیّ (که در مسأله 2713 گذشت) بیفتد، مثلاً دیوانه شود، اگر وصیّتکننده به متعدّدبودن وصیّ به طور مستقل نظر داشته باشد، حاکم شرع یک نفر را به جای او معیّن میکند و اگر هر دو بمیرند یا از شرایط بیفتند، حاکم شرع دو نفر دیگر را معیّن میکند، ولی اگر متعدّد بودن وصیّ به طور مستقل در نظر وصیّتکننده نبوده، بلکه مثلاً به خاطر متعدّدبودن فرزندان خود برای جلوگیری از نزاع و دشمنی همه را وصیّ قرار داده باشد، با مرگ یکی یا از شرایط افتادن وی، شخص دیگری به جای وی جایگزین نمیشود.
- [آیت الله بروجردی] اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود، احتیاط واجب آن است که زکات را بدهد، مثلاً اگر بچهای در اوّل محرم مالک چهل گوسفند شود و بعد از گذشتن دو ماه بالغ گردد، یازده ماه که از اوّل محرم بگذرد، اگر شرائط دیگر را هم دارا باشد، احتیاطاً باید زکات آن را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود مثلا بچه در اول محرم مالک چهل گوسفند شود و بعد از گذشتن دو ماه بالغ گردد یازده ماه که از اول محرم بگذرد زکاتی بر او نیست بلکه بعد از گذشتن یازده ماه از بلوغش زکات بر او واجب می شود ولی احتیاط مستحب ان است که اگر یازده ماه از اول محرم بگذرد و شرایط دیگر زکات را هم دارا باشد زکات ان را بدهد
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان یازده ماه کامل قمری مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره باشد، با دیده شدن هلال ماه دوازدهم باید زکات آن را بدهد ولی اوّل سال بعد را باید بعد از تمام شدن ماه دوازدهم پس از مالک شدن قرار دهد، بنابراین اگر کسی مثلاً در دهم محرّم مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره باشد، با دیده شدن هلال ماه محرّم سال بعد زکات واجب میشود ولی اوّل سال بعد را دهم محرّم سال بعد قرار میدهد و اگر در فاصله اوّل محرّم تا دهم محرّم شرایط وجوب زکات با اختیار مالک یا بدون اختیار وی از بین برود، تأثیری در وجوب زکات نداشته و باز هم باید زکات را بپردازد.
- [آیت الله وحید خراسانی] شیر دادنی که علت محرم شدن است به دو چیز ثابت می شود اول یقین یا اطمینان پیدا کند دوم شهادت دو مرد عادل یا یک مرد و دو زن یا چهار زن که عادل باشند ولی باید هریک بر شرایط شیر دادن هم شهادت بدهند مثلا بگویند ما دیده ایم که فلان بچه بیست و چهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطهارا که در مساله گذشت شرح دهند
- [آیت الله جوادی آملی] .کافری که در جنگ , به دست رزمنده مسلمان کشته شود، وسیله های شخصی او را (سلَب) می نامند. سلَب و (وسایل شخصی ) او مال رزمندهای است که او را بکشد. این اموال از باب غنائم جنگی خمس ندارد ; ولی اگر تا یک سال بماند , پس از آن، به عنوان درآمد کسبی، خمس دارد که پس از احتساب هزینه سال، باید پرداخت شود. نصاب غنائم جنگی