با استناد با آیات و روایات و اخبار، تعیین و معرفی ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) (قبل از واقعه غدیرخم) از سوی خداوند متعال، خصوصا در دو مرحله قبل از بعثت و قبل از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد (ص) از چه زمانی بوده است؟
با استناد با آیات و روایات و اخبار، تعیین و معرفی ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) (قبل از واقعه غدیرخم) از سوی خداوند متعال، خصوصا در دو مرحله قبل از بعثت و قبل از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد (ص) از چه زمانی بوده است؟ پاسخ: سلام علیکم دررابطه باجانشینی امام علی علیه السلام به غیرازحادثه غدیر دلایل مختلفی وجودداردکه همه آنها مربوط به بعدازبعثت نبی مکرم اسلام صل الله علیه وآله وسلم می باشدکه مواردی راخدمت شماعرض می کنم . آیه ولایت: (ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند [ ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة... ) مائده، 55.] ). بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن امام علی (ع) [چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است. ] نازل شده است. (سیوطی) از دانشمندان اهل سنت در تفسیر (الدر المنثور) در ذیل این آیه از (ابن عباس) نقل می کند که: (علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است)، در این هنگام این آیه نازل شد. [الدرالمنثور، ج 2، ص 293. ][ارشادشیخ مفیدج1ص6] همچنین از دانشمندان اهل سنت (واحدی [ اسباب النزول، ص 148. ] ) و (زمخشری [ تفسیر کشاف، ج 1، ص 649. ] ) این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه (انما ولیکم الله ...) درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. [تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.] طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی(ع) نازل شده است. [تفسیر طبری، ج 6، ص 186.] مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است. [الغدیر، ج 2، ص 52 و 53.] در این آیه، ولایت حضرت علی(ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر(ص) قرار داده شد. آیه اولی الامر: (ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را [( یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ) نساء، 59.] ). از سویی دانشمندان [در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی (ع) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام (ع) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387.] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. مثلا (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) تطبیق شده است. [شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151.] در تفسیر (البحر المحیط) نوشته (ابوحیان اندلسی مغربی) در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. [ بحر المحیط، ج 3، ص 278.] (ابوبکر بن مؤمن شیرازی) (از علمای اهل سنت) در رساله (اعتقاد) از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [احقاق الحق، ج 3، ص 425.] از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند. غیر از آیات مذکور که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: [( یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین... ) توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262)] )و آیه قربی: (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی [شوری، 33] ) نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است. علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده ی فضیلتی از فضیلت های حضرت علی (ع) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم(ص) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم (مرجوح) بر (ارجح) را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) حق حضرت علی (ع) است. واما درروایات یوم الدار پیامبر(ص) برای اولین بار و به صورت عمومی در جلسه‌ای که با اقوام خود داشت و آنها را به اسلام دعوت کرد، بوده است. این جلسه به داستان (یوم الدار) معروف بوده و در همان روزهای نخستین آغاز تبلیغ عمومی پیامبر اکرم(ص) بود که مشروح آن در ذیل آمده است: (در آن هنگام که آیه مبارکه: (وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ‌)شعرا؛ 214: (نزدیک‌ترین خویشاوندانت را [از عذاب الهی‌] بیم ده).] نازل گردید، رسول اکرم(ص) فرزندان عبد المطلب را که جمعاً چهل تن بودند، در خانه ابوطالب جمع کرد. ... پس از صرف غذا، رسول خدا(ص) رو به جمع حاضر نمود و مأموریت خویش را ابلاغ و انذار الهی را آغاز کرد و فرمود: بدانید که خدای متعال، مرا به سوی شما فرزندان عبدالمطلب خصوصاً و به سایر مردم، عموماً مبعوث نموده، ... هم اکنون شما را به‌ دو کلمه‌ای که بر زبان سبک‌بار، امّا در میزان عمل سنگین و پُربار است دعوت می‌کنم، شما به وسیله این دو کلمه، زمام امور عرب و عجم را به دست گرفته و امت‌های مختلف در اطاعت و انقیاد شما در خواهند آمد، از آتش دوزخ نجات یافته و به بهشت وارد خواهید شد آن دو کلمه یکی شهادت به وحدانیّت خدای متعال و دیگری گواهی به رسالت و پیامبری من است. هر کدام از شما که در این امر خطیر، مرا اجابت نماید و در پیشرفت برنامه‌های آن وزیر و همگام با من باشد؛ او برادر، وصی، وزیر، وارث و جانشین بعد از من خواهد بود، از آن جماعت حتی یک نفر به وی جواب مثبت نداد. علی(ع) فرمود: من که از همه، عمرم کمتر بود، از جای برخاسته عرض کردم یا رسول اللَّه! افتخار این فرمان را به من واگذار کنید، رسول خدا(ص) فرمود: بنشین، ببینم دیگران چه می‌گویند؛ برای نوبت دوّم سخن را تکرار نموده، باز هم همگی خاموش بودند و جوابی ندادند، بار دیگر از جای برخاستم و فرمان وی را اجابت نمودم، باز مرا به نشستن امر نمود برای سوّمین بار سخن را اعاده نمود در این مرحله نیز همگی مُهر خاموشی بر لب زده و جواب ندادند، این بار نیز فقط من از جا برخاستم و آمادگی خود را اعلام کردم، رسول خدا(ص) فرمود: یا علی! در جای خود باش همانا تو وصی، برادر، وزیر، وارث و جانشین منی همین که سخن رسول خدا(ص) به پایان رسید، آن جماعت در حالی که خنده تمسخر آمیزی بر لب داشتند، از جای برخاسته رو به ابوطالب نموده و گفتند: بر تو گوارا باد که اگر به آیین فرزند برادرت درآیی، فرزندت علی بر تو امیر خواهد شد [یعنی سیادت و بزرگی قبیله‌ات از دست تو بیرون می‌رود و به صورت یک مأمور فرمان‌بردار فرزندت در خواهی آمد]).[علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: درگاهی، حسین، ص 40 - 42، وزارت ارشاد، تهران، چاپ اول، 1411ق.][(ارشادشیخ مفیدج1ص7] این روایت با کمی اختلاف در الفاظ و در حدود همین محتوا در منابع دیگر نیز نقل شده است.[قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‌ ج ‌2، ص 124، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 319 – 321، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق.] برخی از منابع اهل سنت نیز در نقل این داستان کوتاهی کرده و آنجا که به بیان خلافت و وصایت علی(ع) می‌پردازد با عبارت (کذا و کذا) از نقل آن خودداری کرده‌اند. [ابن کثیر الدمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‌3، ص 39 - 40، بیروت، دار الفکر، 1407ق] و برخی دیگر نیز روایت را ناقص بیان کرده‌اند.[مقریزی، تقی الدین‌، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‌، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج‌ 5، ص 176 – 177، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق.] حدیث منزلت: ماجرای این حدیث، بدین گونه است که: پیامبر اکرم (ص) در غزوه ی تبوک، به همراه بسیاری از اصحابش از مدینه خارج شدند و به سمت رومیان به راه افتادند. برای اینکه مدینه از رهبر خالی نماند، پیامبر(ص)، حضرت علی (ع) را به جای خود در مدینه گذاشتند. برخی از اصحاب زبان به طعنه گشوده، و گفتند: پیامبر (ص)، علی را در مدینه گذاشت تا مواظب زنان و بچه ها باشد. حضرت علی (ع) به پیامبر (ص) شکایت برد و رسول اکرم(ص) در آن هنگام این جمله تاریخی رافرمود: منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسی است، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نیست.) [(انت منی بمنزلة هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی؛ارشادشیخ مفیدج1ص8، فضائل الخمسه، ج 1،ص316-299 ]
عنوان سوال:

با استناد با آیات و روایات و اخبار، تعیین و معرفی ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) (قبل از واقعه غدیرخم) از سوی خداوند متعال، خصوصا در دو مرحله قبل از بعثت و قبل از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد (ص) از چه زمانی بوده است؟


پاسخ:

با استناد با آیات و روایات و اخبار، تعیین و معرفی ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) (قبل از واقعه غدیرخم) از سوی خداوند متعال، خصوصا در دو مرحله قبل از بعثت و قبل از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد (ص) از چه زمانی بوده است؟

پاسخ: سلام علیکم
دررابطه باجانشینی امام علی علیه السلام به غیرازحادثه غدیر دلایل مختلفی وجودداردکه همه آنها مربوط به بعدازبعثت نبی مکرم اسلام صل الله علیه وآله وسلم می باشدکه مواردی راخدمت شماعرض می کنم .
آیه ولایت:
(ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند [ ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة... ) مائده، 55.] ).
بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن امام علی (ع) [چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است. ] نازل شده است.
(سیوطی) از دانشمندان اهل سنت در تفسیر (الدر المنثور) در ذیل این آیه از (ابن عباس) نقل می کند که: (علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است)، در این هنگام این آیه نازل شد. [الدرالمنثور، ج 2، ص 293. ][ارشادشیخ مفیدج1ص6]
همچنین از دانشمندان اهل سنت (واحدی [ اسباب النزول، ص 148. ] ) و (زمخشری [ تفسیر کشاف، ج 1، ص 649. ] ) این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه (انما ولیکم الله ...) درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.
فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. [تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.]
طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی(ع) نازل شده است. [تفسیر طبری، ج 6، ص 186.]
مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است. [الغدیر، ج 2، ص 52 و 53.]
در این آیه، ولایت حضرت علی(ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر(ص) قرار داده شد.
آیه اولی الامر:
(ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را [( یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ) نساء، 59.] ).
از سویی دانشمندان [در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی (ع) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام (ع) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387.] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.
مثلا (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) تطبیق شده است. [شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151.]
در تفسیر (البحر المحیط) نوشته (ابوحیان اندلسی مغربی) در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. [ بحر المحیط، ج 3، ص 278.]
(ابوبکر بن مؤمن شیرازی) (از علمای اهل سنت) در رساله (اعتقاد) از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [احقاق الحق، ج 3، ص 425.]
از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.
غیر از آیات مذکور که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: [( یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین... ) توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262)] )و آیه قربی: (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی [شوری، 33] ) نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است.
علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده ی فضیلتی از فضیلت های حضرت علی (ع) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم(ص) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم (مرجوح) بر (ارجح) را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) حق حضرت علی (ع) است.
واما درروایات
یوم الدار
پیامبر(ص) برای اولین بار و به صورت عمومی در جلسه‌ای که با اقوام خود داشت و آنها را به اسلام دعوت کرد، بوده است. این جلسه به داستان (یوم الدار) معروف بوده و در همان روزهای نخستین آغاز تبلیغ عمومی پیامبر اکرم(ص) بود که مشروح آن در ذیل آمده است:
(در آن هنگام که آیه مبارکه: (وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ‌)شعرا؛ 214: (نزدیک‌ترین خویشاوندانت را [از عذاب الهی‌] بیم ده).] نازل گردید، رسول اکرم(ص) فرزندان عبد المطلب را که جمعاً چهل تن بودند، در خانه ابوطالب جمع کرد. ... پس از صرف غذا، رسول خدا(ص) رو به جمع حاضر نمود و مأموریت خویش را ابلاغ و انذار الهی را آغاز کرد و فرمود: بدانید که خدای متعال، مرا به سوی شما فرزندان عبدالمطلب خصوصاً و به سایر مردم، عموماً مبعوث نموده، ... هم اکنون شما را به‌ دو کلمه‌ای که بر زبان سبک‌بار، امّا در میزان عمل سنگین و پُربار است دعوت می‌کنم، شما به وسیله این دو کلمه، زمام امور عرب و عجم را به دست گرفته و امت‌های مختلف در اطاعت و انقیاد شما در خواهند آمد، از آتش دوزخ نجات یافته و به بهشت وارد خواهید شد آن دو کلمه یکی شهادت به وحدانیّت خدای متعال و دیگری گواهی به رسالت و پیامبری من است. هر کدام از شما که در این امر خطیر، مرا اجابت نماید و در پیشرفت برنامه‌های آن وزیر و همگام با من باشد؛ او برادر، وصی، وزیر، وارث و جانشین بعد از من خواهد بود، از آن جماعت حتی یک نفر به وی جواب مثبت نداد. علی(ع) فرمود: من که از همه، عمرم کمتر بود، از جای برخاسته عرض کردم یا رسول اللَّه! افتخار این فرمان را به من واگذار کنید، رسول خدا(ص) فرمود: بنشین، ببینم دیگران چه می‌گویند؛ برای نوبت دوّم سخن را تکرار نموده، باز هم همگی خاموش بودند و جوابی ندادند، بار دیگر از جای برخاستم و فرمان وی را اجابت نمودم، باز مرا به نشستن امر نمود برای سوّمین بار سخن را اعاده نمود در این مرحله نیز همگی مُهر خاموشی بر لب زده و جواب ندادند، این بار نیز فقط من از جا برخاستم و آمادگی خود را اعلام کردم، رسول خدا(ص) فرمود: یا علی! در جای خود باش همانا تو وصی، برادر، وزیر، وارث و جانشین منی همین که سخن رسول خدا(ص) به پایان رسید، آن جماعت در حالی که خنده تمسخر آمیزی بر لب داشتند، از جای برخاسته رو به ابوطالب نموده و گفتند: بر تو گوارا باد که اگر به آیین فرزند برادرت درآیی، فرزندت علی بر تو امیر خواهد شد [یعنی سیادت و بزرگی قبیله‌ات از دست تو بیرون می‌رود و به صورت یک مأمور فرمان‌بردار فرزندت در خواهی آمد]).[علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: درگاهی، حسین، ص 40 - 42، وزارت ارشاد، تهران، چاپ اول، 1411ق.][(ارشادشیخ مفیدج1ص7]
این روایت با کمی اختلاف در الفاظ و در حدود همین محتوا در منابع دیگر نیز نقل شده است.[قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‌ ج ‌2، ص 124، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 319 – 321، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق.] برخی از منابع اهل سنت نیز در نقل این داستان کوتاهی کرده و آنجا که به بیان خلافت و وصایت علی(ع) می‌پردازد با عبارت (کذا و کذا) از نقل آن خودداری کرده‌اند. [ابن کثیر الدمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‌3، ص 39 - 40، بیروت، دار الفکر، 1407ق] و برخی دیگر نیز روایت را ناقص بیان کرده‌اند.[مقریزی، تقی الدین‌، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‌، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج‌ 5، ص 176 – 177، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق.]
حدیث منزلت:
ماجرای این حدیث، بدین گونه است که: پیامبر اکرم (ص) در غزوه ی تبوک، به همراه بسیاری از اصحابش از مدینه خارج شدند و به سمت رومیان به راه افتادند. برای اینکه مدینه از رهبر خالی نماند، پیامبر(ص)، حضرت علی (ع) را به جای خود در مدینه گذاشتند. برخی از اصحاب زبان به طعنه گشوده، و گفتند: پیامبر (ص)، علی را در مدینه گذاشت تا مواظب زنان و بچه ها باشد.
حضرت علی (ع) به پیامبر (ص) شکایت برد و رسول اکرم(ص) در آن هنگام این جمله تاریخی رافرمود: منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسی است، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نیست.) [(انت منی بمنزلة هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی؛ارشادشیخ مفیدج1ص8، فضائل الخمسه، ج 1،ص316-299 ]





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین