می گویند امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که شرایط آن فراهم شود ؛ با توجه به وضعیت فعلی جهان آیا می توان گفت ظهور نزدیک است و نیز شرایط فراهم است؟
می گویند امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که شرایط آن فراهم شود ؛ با توجه به وضعیت فعلی جهان آیا می توان گفت ظهور نزدیک است و نیز شرایط فراهم است؟ شرایط به اموری گفته می شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانه ها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که براساس گفته پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن قیام حضرت را می دهد. براین اساس انقلاب جهانی امام علاوه بر این که دارای علایم و نشانه هایی است که پیش از وقوع آن روی می دهد، دارای یک سری شرایط و بایسته هایی است که با تحقق آنها، قیام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این انقلاب و یا هر انقلاب واقعی دیگر، چند شرط متصور است. یک. قانون و برنامه کامل و جامع می دانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستی ها و دشواری های فراوانی رو به رو بوده و مهم ترین خواسته ها و نیازهایش از جمله عدالت، معنویت و رفاه واقعی است هیچ مکتب و دولت و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات بشر را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستی ها و تحقق اهداف عالی جامعه بشری نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچ یک از مکاتب و نحله های بشری نتوانسته اند آن را ارائه دهند و این تنها در کتاب آسمانی (قرآن) وجود دارد که حضرت مهدی(عج) مبیّن آن و تحقق بخش تمامی آموزه های آن با یک انقلاب جهانی خواهد بود. یک انقلاب برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: 1. برنامه ای جامع برای مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود. 2. قانون متناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی جامعه. قیام حضرت مهدی(عج) نیز این شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانی آن حضرت مبارزه پیگر و جدی با حکام جور و سردمداران فکری و نظامی جامعه بشری و نابودی کامل فساد و ظلم و کفر است. آن حضرت هم دارای این برنامه و هدف است و هم براساس پیش بینی های قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود. برنامه حضرت در قسمت دوم، براساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است که کامل ترین و بهترین برنامه زندگی انسانی است. این قانون جامع، متناسب با همه نیازهای جامعه و ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی است. پیامبر (صلی الله علیه وآله)  می فرماید: (سیره و سنت او، سنت من است مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می کند)[1]. دو. رهبری مقتدر و توانمند شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف، برنامه ها، زمینه ها و موانع، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت انقلابی را راهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد. هم چنین بتواند فرمان روایی جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظیم مهدوی، به یقین دارای این شرط است. حضرت مهدی(عج) با توجه به مقام امامت شان، مسلما شایستگی چنین منصبی را دارد و می تواند چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرد. سه. یاران ایثارگر و مجریان توانمند شرط دیگر یک انقلاب وجود یارانی فداکار است که با آشنایی نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداکاری باشند. قیام جهانی امام مهدی نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکاری کنند. این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل می هند، نقش جدی و قابل توجهی در رهبری سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و سرزمین ها ایفا خواهند کرد. امام جواد (علیه السلام)  در این زمینه می فرماید: (اصحاب مهدی به سوی او اجتماع می کنند که سیصد و سیزده نفراند ؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر می کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج می کند)[2]. چه بسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد یاران آن حضرت - به خصوص اصحاب خاص - کامل نشده است تا قیام نیز صورت گیرد. چهار. آمادگی عمومی و بالارفتن سطح رشد و فهم مردم یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی و قابلیت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکری و روانی فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمی رسد ؛ چنان که نهضت الهی امام حسین (علیه السلام)  به جهت عدم همراهی مردم در ظاهر شکست خورد و آن حضرت به شهادت رسید. قیام حضرت مهدی(عج) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند. وجود این آمادگی از شرایط بسیار مهم برای ظهور مصلح موعود است ؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحی حضرت به نتیجه خواهد رسید. از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای اداره جهان و وجود رهبر شایسته و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و مردم آمادگی پذیرش انقلاب او را داشته باشند. براین اساس می توان تفاوت های میان شرایط و علایم ظهور را چنین شمارش کرد: 1. رابطه ظهور با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند ظهور هم اتفاقی نمی افتد حال آن که علایم، دلالت بر ظهور می کنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر می دهند. 2. شرایط ظهور با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آن که ارتباط خاصی میان نشانه های ظهور مشاهده نمی شود. 3. شرایط ظهور همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه علایم ظهور، به طور طبیعی طی ماه ها و سال ها و قرن ها رخ می دهند. 4. شرایط ظهور باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه نشانه های ظهور در زمانی خاص رخ می دهند و نه لزوم و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد. 5. شرایط ظهور تنها در زمان ظهور است که به حد اعلای خود می رسند ؛ حال آن که تمامی نشانه ها به مرور پیش از ظهور رخ می دهند. 6. همه شرایط ظهور باید متحقق باشند ؛ با آنکه نشانه های ظهور لازم نیست که همه شان رخ بدهند و تنها حدوث علایم حتمی کافی است و بقیه به نزدیکی ظهور دلالت می کنند و اگر پیش ازظهور رخ ندهند، مشکلی در امر ظهور پیش نمی آید[3]. پی نوشت ها __________________________________ [1]. کمال الدین، ج 2، ب 39، ح 6. [2]. کمال الدین، ج 2، باب 37، ح 2. [3]. تاریخ غیبت کبری، ص 399-396 ؛ شش ماه پایانی، ص 223-222.
عنوان سوال:

می گویند امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که شرایط آن فراهم شود ؛ با توجه به وضعیت فعلی جهان آیا می توان گفت ظهور نزدیک است و نیز شرایط فراهم است؟


پاسخ:

می گویند امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که شرایط آن فراهم شود ؛ با توجه به وضعیت فعلی جهان آیا می توان گفت ظهور نزدیک است و نیز شرایط فراهم است؟

شرایط به اموری گفته می شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانه ها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که براساس گفته پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن قیام حضرت را می دهد. براین اساس انقلاب جهانی امام علاوه بر این که دارای علایم و نشانه هایی است که پیش از وقوع آن روی می دهد، دارای یک سری شرایط و بایسته هایی است که با تحقق آنها، قیام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این انقلاب و یا هر انقلاب واقعی دیگر، چند شرط متصور است.
یک. قانون و برنامه کامل و جامع
می دانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستی ها و دشواری های فراوانی رو به رو بوده و مهم ترین خواسته ها و نیازهایش از جمله عدالت، معنویت و رفاه واقعی است هیچ مکتب و دولت و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات بشر را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستی ها و تحقق اهداف عالی جامعه بشری نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچ یک از مکاتب و نحله های بشری نتوانسته اند آن را ارائه دهند و این تنها در کتاب آسمانی (قرآن) وجود دارد که حضرت مهدی(عج) مبیّن آن و تحقق بخش تمامی آموزه های آن با یک انقلاب جهانی خواهد بود.
یک انقلاب برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد:
1. برنامه ای جامع برای مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود.
2. قانون متناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی جامعه.
قیام حضرت مهدی(عج) نیز این شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانی آن حضرت مبارزه پیگر و جدی با حکام جور و سردمداران فکری و نظامی جامعه بشری و نابودی کامل فساد و ظلم و کفر است. آن حضرت هم دارای این برنامه و هدف است و هم براساس پیش بینی های قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود.
برنامه حضرت در قسمت دوم، براساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است که کامل ترین و بهترین برنامه زندگی انسانی است. این قانون جامع، متناسب با همه نیازهای جامعه و ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی است.
پیامبر (صلی الله علیه وآله)  می فرماید: (سیره و سنت او، سنت من است مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می کند)[1].
دو. رهبری مقتدر و توانمند
شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف، برنامه ها، زمینه ها و موانع، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت انقلابی را راهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد. هم چنین بتواند فرمان روایی جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظیم مهدوی، به یقین دارای این شرط است. حضرت مهدی(عج) با توجه به مقام امامت شان، مسلما شایستگی چنین منصبی را دارد و می تواند چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرد.
سه. یاران ایثارگر و مجریان توانمند
شرط دیگر یک انقلاب وجود یارانی فداکار است که با آشنایی نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداکاری باشند.
قیام جهانی امام مهدی نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکاری کنند. این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل می هند، نقش جدی و قابل توجهی در رهبری سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و سرزمین ها ایفا خواهند کرد.
امام جواد (علیه السلام)  در این زمینه می فرماید: (اصحاب مهدی به سوی او اجتماع می کنند که سیصد و سیزده نفراند ؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر می کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج می کند)[2].
چه بسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد یاران آن حضرت - به خصوص اصحاب خاص - کامل نشده است تا قیام نیز صورت گیرد.
چهار. آمادگی عمومی و بالارفتن سطح رشد و فهم مردم
یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی و قابلیت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکری و روانی فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمی رسد ؛ چنان که نهضت الهی امام حسین (علیه السلام)  به جهت عدم همراهی مردم در ظاهر شکست خورد و آن حضرت به شهادت رسید.
قیام حضرت مهدی(عج) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند. وجود این آمادگی از شرایط بسیار مهم برای ظهور مصلح موعود است ؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحی حضرت به نتیجه خواهد رسید.
از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای اداره جهان و وجود رهبر شایسته و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و مردم آمادگی پذیرش انقلاب او را داشته باشند.
براین اساس می توان تفاوت های میان شرایط و علایم ظهور را چنین شمارش کرد:
1. رابطه ظهور با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند ظهور هم اتفاقی نمی افتد حال آن که علایم، دلالت بر ظهور می کنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر می دهند.
2. شرایط ظهور با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آن که ارتباط خاصی میان نشانه های ظهور مشاهده نمی شود.
3. شرایط ظهور همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه علایم ظهور، به طور طبیعی طی ماه ها و سال ها و قرن ها رخ می دهند.
4. شرایط ظهور باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه نشانه های ظهور در زمانی خاص رخ می دهند و نه لزوم و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد.
5. شرایط ظهور تنها در زمان ظهور است که به حد اعلای خود می رسند ؛ حال آن که تمامی نشانه ها به مرور پیش از ظهور رخ می دهند.
6. همه شرایط ظهور باید متحقق باشند ؛ با آنکه نشانه های ظهور لازم نیست که همه شان رخ بدهند و تنها حدوث علایم حتمی کافی است و بقیه به نزدیکی ظهور دلالت می کنند و اگر پیش ازظهور رخ ندهند، مشکلی در امر ظهور پیش نمی آید[3].

پی نوشت ها
__________________________________
[1]. کمال الدین، ج 2، ب 39، ح 6.
[2]. کمال الدین، ج 2، باب 37، ح 2.
[3]. تاریخ غیبت کبری، ص 399-396 ؛ شش ماه پایانی، ص 223-222.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین