پیامبر اکرم(ص) چه کسانی(گروهی) را پس از فتح مکه نبخشیدند؟ شهر مکه مرکز دشمنان پیامبر خدا و پایگاه تشکیل سپاه برای مبارزه با دین اسلام بود با این حال پیامبر(ص) هنگام ورود به مکه فقط دستور قتل هشت (ویا ده تن) از آن همه دشمن خود را صادرنمودند: 1-عبد الله بن سعد: وی قبلا مسلمان شده بود و جزء نویسندگان وحی بود ولی پس از چندی مرتد شد و بحال شرک برگشت و بنزد قریش رفت. عبد الله بن سعد که برادر رضاعی عثمان بن عفان بود هنگامی که اطلاع پیدا کرد پیغمبر اسلام دستور قتلش را صادر کرده مخفیانه خود را بعثمان بن عفان رسانید و باو پناهنده شد، عثمان او را در پناه خود گرفته بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد و از آن حضرت خواست تا او را عفو کند. پیغمبر اسلام مدت زیادی سکوت کرد آنگاه بخواهش عثمان جواب مثبت داده او را عفو کرد. ولی هنگامی که عثمان از نزد آن حضرت رفت رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به اطرافیان خود کرده فرمود: من سکوت کردم تا بلکه یکی از شما برخیزد و گردن این مرد را بزند! مردی از انصار عرض کرد: یا رسول الله خوب بود بمن اشاره میکردی تا من گردنش را بزنم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پیمبران با اشاره دستور قتل کسی را صادر نمیکنند. بالجملة عبد الله بن سعد پس از این جریان دوباره مسلمان شد و هنگامی که عمر بن خطاب بخلافت رسید او را بامارت قسمتی از سرزمینهای اسلامی منصوب کرد و پس از او نیز عثمان او را بامارت منصوب کرد. (سیره ابن هشام، ترجمه: زندگانیمحمد(ص)،ج2،ص:272) 2- عبد الله بن خطل: او مردی از قبیله تیم بن غالب بود که پیش از آن مسلمان شده بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به همراه مردی از انصار برای جمع آوری صدقات و زکات به جایی فرستاد. و در یکی از منازل به غلامش که مسلمان بود دستور داد بزغالهای را بکشد و برای او غذائی طبخ کند، سپس خوابید، و چون از خواب برخاست دید غلام دستور او را انجام نداده و غذا طبخ نکرده است، از این رو خشمگین شده و آن غلام را بقتل رسانید، سپس مرتد شده بحال شرک و بتپرستی باز گشت.(ارتداد و قتل یک مسلمان).( پیشین، ج2،ص:272) 3 و 4- دو کنیز آوازه خوان عبد الله بن خطل: (نکته قابل توجه آن که در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانههای تبلیغاتی امروزی را میکرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبانها میگشت). کار این دو کنیز سرودن شعر در مذمت پیامبر خدا بود. و یکی از آنها نامش (فرتنی) بود، پیغمبر اسلام دستور داد آن دو را هر کجا یافتند بقتل برسانند. ( پیشین، ج2،ص:272) 5- حویرث بن نقیذ: وی از آزار دهندگان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در مکه بود، همچنین وی پس از هجرت پیامبر به مدینه، به قصد تهدید و آزار خانواده پیامبر به دنبال دختران رسول خدا: فاطمه و ام کلثوم حرکت کرد. اما (با رشادت امیر مومنان) تنها موفق شد شتر آنها را رم دهد و شتر دختران حضرت را به زمین کوبید. ( پیشین، ج2،ص:272) 6- مقیس بن حبابة (یا صبابة): که مردی از انصار برادرش را اشتباها کشته بود او نیز آن مرد مسلمانِ انصاری را کشت و بسوی مکه فرار کرد و بحال شرکبرگشت ( پیشین، ج2،ص:273). 7- ساره کنیز بنی عبد المطلب: وی از آزار دهندگان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در مکه بود. (بگفته برخی جرم وی جاسوسی بود به عبارت روشنتر همان زنی بود که نامه حاطب بن أبی بلتعة مبنی بر لشکر کشی مسلمانان برای فتح مکه را گرفته بود تا به قریش برساند) 8- عکرمة بن أبی جهل: وی پسر ابوجهل یکی از بزرگترین دشمنان رسول خدا و اسلام بود. که در این زمینه همکار پدر بود. عکرمة پس از فتح مکه بسوی یمن فرار کرد، ولی همسرش ام حکیم دختر حارث بن هشام مسلمان شد و بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفته برای عکرمة امان گرفت، و پس از اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله عکرمة را امان داد ام حکیم بدنبال عکرمة بسوی یمن رهسپار شد و او را بمکه باز گرداند و بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد و عکرمة بدست آن حضرت مسلمان شد.
پیامبر اکرم(ص) چه کسانی(گروهی) را پس از فتح مکه نبخشیدند؟
شهر مکه مرکز دشمنان پیامبر خدا و پایگاه تشکیل سپاه برای مبارزه با دین اسلام بود با این حال پیامبر(ص) هنگام ورود به مکه فقط دستور قتل هشت (ویا ده تن) از آن همه دشمن خود را صادرنمودند:
1-عبد الله بن سعد: وی قبلا مسلمان شده بود و جزء نویسندگان وحی بود ولی پس از چندی مرتد شد و بحال شرک برگشت و بنزد قریش رفت.
عبد الله بن سعد که برادر رضاعی عثمان بن عفان بود هنگامی که اطلاع پیدا کرد پیغمبر اسلام دستور قتلش را صادر کرده مخفیانه خود را بعثمان بن عفان رسانید و باو پناهنده شد، عثمان او را در پناه خود گرفته بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد و از آن حضرت خواست تا او را عفو کند.
پیغمبر اسلام مدت زیادی سکوت کرد آنگاه بخواهش عثمان جواب مثبت داده او را عفو کرد.
ولی هنگامی که عثمان از نزد آن حضرت رفت رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به اطرافیان خود کرده فرمود: من سکوت کردم تا بلکه یکی از شما برخیزد و گردن این مرد را بزند! مردی از انصار عرض کرد: یا رسول الله خوب بود بمن اشاره میکردی تا من گردنش را بزنم؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پیمبران با اشاره دستور قتل کسی را صادر نمیکنند.
بالجملة عبد الله بن سعد پس از این جریان دوباره مسلمان شد و هنگامی که عمر بن خطاب بخلافت رسید او را بامارت قسمتی از سرزمینهای اسلامی منصوب کرد و پس از او نیز عثمان او را بامارت منصوب کرد. (سیره ابن هشام، ترجمه: زندگانیمحمد(ص)،ج2،ص:272)
2- عبد الله بن خطل: او مردی از قبیله تیم بن غالب بود که پیش از آن مسلمان شده بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به همراه مردی از انصار برای جمع آوری صدقات و زکات به جایی فرستاد. و در یکی از منازل به غلامش که مسلمان بود دستور داد بزغالهای را بکشد و برای او غذائی طبخ کند، سپس خوابید، و چون از خواب برخاست دید غلام دستور او را انجام نداده و غذا طبخ نکرده است، از این رو خشمگین شده و آن غلام را بقتل رسانید، سپس مرتد شده بحال شرک و بتپرستی باز گشت.(ارتداد و قتل یک مسلمان).( پیشین، ج2،ص:272)
3 و 4- دو کنیز آوازه خوان عبد الله بن خطل:
(نکته قابل توجه آن که در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانههای تبلیغاتی امروزی را میکرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبانها میگشت). کار این دو کنیز سرودن شعر در مذمت پیامبر خدا بود. و یکی از آنها نامش (فرتنی) بود، پیغمبر اسلام دستور داد آن دو را هر کجا یافتند بقتل برسانند. ( پیشین، ج2،ص:272)
5- حویرث بن نقیذ: وی از آزار دهندگان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در مکه بود، همچنین وی پس از هجرت پیامبر به مدینه، به قصد تهدید و آزار خانواده پیامبر به دنبال دختران رسول خدا: فاطمه و ام کلثوم حرکت کرد. اما (با رشادت امیر مومنان) تنها موفق شد شتر آنها را رم دهد و شتر دختران حضرت را به زمین کوبید. ( پیشین، ج2،ص:272)
6- مقیس بن حبابة (یا صبابة): که مردی از انصار برادرش را اشتباها کشته بود او نیز آن مرد مسلمانِ انصاری را کشت و بسوی مکه فرار کرد و بحال شرکبرگشت ( پیشین، ج2،ص:273).
7- ساره کنیز بنی عبد المطلب: وی از آزار دهندگان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در مکه بود. (بگفته برخی جرم وی جاسوسی بود به عبارت روشنتر همان زنی بود که نامه حاطب بن أبی بلتعة مبنی بر لشکر کشی مسلمانان برای فتح مکه را گرفته بود تا به قریش برساند)
8- عکرمة بن أبی جهل: وی پسر ابوجهل یکی از بزرگترین دشمنان رسول خدا و اسلام بود. که در این زمینه همکار پدر بود. عکرمة پس از فتح مکه بسوی یمن فرار کرد، ولی همسرش ام حکیم دختر حارث بن هشام مسلمان شد و بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفته برای عکرمة امان گرفت، و پس از اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله عکرمة را امان داد ام حکیم بدنبال عکرمة بسوی یمن رهسپار شد و او را بمکه باز گرداند و بنزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد و عکرمة بدست آن حضرت مسلمان شد.
- [سایر] با توجه به آیات 2 سوره فتح و 19 سوره محمد، چرا اهل سنت عصمت پیامبراکرم(ص) را فقط در دریافت وحی می پذیرند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فتح مکه بر ابوسفیان منت نهاده و او را آزاد گذاشت؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] زنان مکه چگونه با پیامبر اسلام(ص) بیعت نمودند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] برای اولین بار چه کسی حضرت محمد (ص) را یا رسول الله خطاب کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] مشرکان مکه، چگونه تصمیم به قتل پیامبراکرم(ص) گرفتند و او را مجبور به هجرت به مدینه کردند؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)