آیا از امام علی(ع) در قرآن هم فضایلی ذکر شده است؟ با تشکر مناظره ابن عباس با معاویه هنگامیکه معاویه بهعنوان خلیفه مسلمین وارد مدینه طیّبه شد، دستور داد تا ابن عباس، عموزاده علی علیهالسّلام راحاضر کنند، آنگاه با کمال ناراحتی و خشم به او گفت: (شنیدهام هنوز دم از فضایل علی میزنی؟ مگر نمیدانی ذکر فضایل علی را ممنوع کردهام؟ بترس از این که مبتلای به عقوبت سختی گردی به نحوی که هرگز از آن رهایی نداشته باشی.) ابن عباس فرمود:(تمام اهل مدینه شاهدند که من به غیر از تفسیر قرآن سخن دیگری بر زبان جاری نمیکنم، لکن چون از پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله شنیدم که فرمودند: (مَنْ فسَّرَ القرآنَ بِرَایهِ فَالیَتَبَوَّءْ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ) کسی که قرآن را بر خلاف واقع تفسیر کند، نشیمنگاه او در آتش خواهد بود؛ لذا هرگز قرآن را بر خلاف واقع تفسیر نمیکنم.) معاویه گفت: (تفسیر بگو و خلاف حقیقت و دروغ هم معنا مکن، لکن حق نداری دم از فضیلت علی بزنی.) ابن عباس گفت: بسیار خوب، لکن گاهی من این آیه شریفه را میخوانم: (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً و أسیراً)(1) از من سؤال میکنند: خداوند در این آیه از چه کسانی ستایش میکند؟ اگر بگویم آنان علی و فاطمه و فضّه خادمه میباشند،آیه را به نحو حقیقت تفسیر نمودهام و إلاّ آیه را به دروغ و خلاف واقع تفسیر کردهام.) معاویه گفت: (آیات دیگر را از برای مردم تفسیر کن. مگر قرآن آیه دیگری ندارد؟) ابن عباس گفت:(بسیار خوب، اینک آیه دیگری میخوانم و آنگاه این آیه را خواند: (یْا أیُّها الرَّسولُ بَلَّغْ ما اُنزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ الّناس)(2) از من سؤال میکنند، پیامبر مأمور به ابلاغ چه موضوعی بوده که اگر آن را ابلاغ نمیکرد گویا اصلاً رسالت خود را ابلاغ نکرده ؟ اگر بگویم پیغمبر صلیالله علیه و آله در غدیر خم مأمور بود تا علی علیهالسّلام را بهعنوان خلیفه بلافصل خود معرفی نماید آیه را درست تفسیر کردهام و الا بر خلاف واقع سخن گفتهام.) معاویه گفت: (مگر حتماً باید این آیه را تفسیر کنی؟ آیه دیگری بخوان) ابن عباس گفت: (این آیه شریفه را بشنو: (یاایُّهاالذین آمنوا اذا ناجَیْتُمُ الرَّسولَ فَقَدَّموا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَه) (3) از من میپرسند: آیا کسی به این آیه شریف عمل نموده؟ اگر بگویم تنها کسی که به این آیه عمل نموده علی علیهالسّلام است و او با اینکه یک دینار بیش تر نداشت، با این حال یک دینار را به ده درهم فروخت و هر گاه میخواست با پیامبر نجوا کند، یک درهم صدقه میداد، در این صورت آیه را صحیح تفسیر کردهام و إلّا بر خداوند دروغ بستهام و من هرگز جرأت آن را ندارم که بر خلاف واقع، قرآن را تفسیر کنم.) معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن بخوان.) ابن عباس خواند: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشری نَفْسَهُ اَبْتِغاءَ مَرْضات اللهِ، وَاللهُ رَئُوفٌ بالعِبادِ)(4) ازمن میپرسند: (آن کسی که جان خود را در راه رضایت خدا بذل نمود که بوده؟ اگر بگویم آن شخص علی علیهالسّلام بود که در (لیلهالمبیت) به جای پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در بستر خوابید تا این که آن حضرت بتواند به مدینه هجرت کند، آیه را به نحو حقیقت و واقع تفسیر نمودهام وإلا به خداوند اسناد دروغ دادهام.) معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن بخوان.) ابن مسعود گفت: این آیه شریفه را گوش کن: (قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً اِلاّ المَوَدَّهِ فی القُرْبی)(5) از من سؤال میکنند: (ذی القربی) کیانند که محبت آنان در عوض مزد رسالت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله میباشد؟ اگر بگویم مراد، علی و فاطمه و فرزندان آن هاست درست تفسیر کردهام و گرنه بر خلاف واقع تفسیر کردهام و من هرگز این کار را نخواهم کرد. معاویه گفت: (قرآن هزاران آیه دارد،آیه دیگری بخوان.) ابن عباس خواند: (انَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً)(6) از من میپرسند: آنانی که خداوند هر رجس و پلیدی را از آنها زایل نموده چه کسانی هستند؟ اگر بگویم آنان اهل بیت پیغمبراکرم صلیالله علیه و آله هستند به راستی سخن گفتهام والّا آیه را به دروغ تفسیر کردهام. معاویه گفت: (مگر در قرآن آیه دیگری نیست؟) ابن عباس این آیه شریفه را خواند: (فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَکَ مِنَ العِلْمِ فَقُل ْتَعالَوْ نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُمْ وَ نسائَنا و نسائَکُمْ وَ اَنفُسَنا اَنْفُسَکُمْ، ثٌمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلُ لَّعنَهَ اللهِ عَلَی الکاذِبینَ)(7) و گفت: (از من سؤال میکنند: داستان مباهله پیغمبر صلیالله علیه و آله با نصارای نجران که بنا شد در حق هم نفرین کنند تا خداوند دروغگو را از بین ببرد چیست؟ اگر بخواهم طبق واقع تفسیر کنم باید بگویم: پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در روز مباهله دو فرزند خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام و زهرا علیهاالسّلام و علی علیهالسّلام را با خود همراه کرد و از علی علیهالسّلام تعبیر به (نفس) وجان خود کرد، اما اگر بگویم پیغمبر صلیالله علیه و آله مردی غیر از علی علیهالسّلام را جهت مباهله با خود همراه کرد قطعاً دروغ گفتهام و من هرگز بر خلاف واقع آیهای تفسیر نمیکنم.) معاویه گفت: (آیه دیگری بخوان.) ابن عباس خواند: (اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رسوُلُهُ و الَّذینَ آمنوا الذینَ یُقیمون الصَّلوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ)(8) پس گفت: ( اگر از من بپرسند: آن کسی که بعد از خدا و رسول بر مردم ولایت دارد و دارای این صفت بوده که در حال رکوع نماز زکات داده کیست؟ اگر بگویم او علی علیهالسّلام است به نحو حقیقت سخن راندهام والا آیه را بر خلاف حقیقت تفسیر کردهام و از من چنین انتظاری نداشته باش) معاویه گفت: (آیه دیگری را برای مردم تفسیر کن، مگر قرآن فقط شامل همین آیاتی بود که در شأن علی تفسیر کردی؟) ابن عباس گفت: پس این آیه را بشنو (اِنَّمااَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد(9)) از من سؤالی میشود که تفسیر این آیه چیست؟ ما(منذر) را که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باشد شناختهایم، امّا، هادی امّت را نمیشناسیم. اگر بگویم مقصود از (هادی امّت) علی علیهالسّلام است به راستی سخن گفتهام زیرا تمام علمای خاصّه و عامّه این حدیث شریف را از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نقل نمودهاند که فرمود: (أنا المُنْذِرُ و علیٌّ الهادی و بِکَ یا علیُّ یُهْتَدی المُهْتَدوُنَ) من ترساننده امّت و علی رهنمای آنان میباشد و سپس فرمودند: یا علی توسط تو مردم به راه راست هدایت خواهند شد. و هر گاه آیه شریفه را خلاف واقع تفسیر کنم گنهکار خواهم بود و من طاقت عقوبت خداوند را ندارم.) معاویه گفت: (مگر قرآن آیات دیگری ندارد که تفسیر کنی؟) ابن عباس گفت: بسیار خوب آیه دیگری را گوش کن: (قُلْ کَفی بِاللهِ شهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُم وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الکِتابِ)(10) مردم از من سؤال میکنند: آن کسی که در نزد او علم قرآن بوده چه کسی است؟ اگر بگویم علی علیهالسّلام است بهراستی سخن گفتهام؛ زیرا تمام مفسرین از اهل تسنّن و تشییع نقل کردهاند که چون از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله سؤال شد: آن کسی که علم قرآن در نزد اوست کیست؟ فرمود: علی علیهالسّلام است بهعلاوه رسول گرامی اسلام بارها فرمودند: (أنا مدینهُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها، فَمَنْ أرادَ الحِکْمَهَ فَالْیَئْتِها مِنْ بابِها) (من شهر علم و علی بهمنزله باب علم و حکمت است، پس هر کس دانش میخواهد باید ابتدا دست به دامن علی علیهالسّلام شود.) معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن قرائت کن.) ابن عباس گفت (این آیه شریفه را میخوانم: (وَاَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً و لا تَفَرَّقوُا)(11) از من از تفسیر این آیه سؤال میکنند؛ اگر بگویم مقصود از ریسمانی که مردم باید به آن چنگ بزنند تا دچار اختلاف نشوند، اهلبیت پیغمبر صلیالله علیه و آله و در رأس آنان علی علیهالسّلام است بهراستی سخن گفتهام زیرا خاصّه و عامّه بنحو تواتر این حدیث را از وجود مبارک نبی اکرم صلیالله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود: (اِنی تَرَکْتُ فیکُمْ حَبْلَیْنی، إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوا اَبَداً، اَحَدُهُما اَکْبَرٌ مِنَ اَلاَخَرِ، کِتابُ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَی اَلأرضِ وَ عِتْرَتی أهلَ بیتی. فَانَّهُما لَنْ یفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْض) (به درستی که من دو ریسمان محکم را در بین امّت خود به یادگار میگذارم، و هر کس به این دو ریسمان محکم چنگ بزند هرگز گمراه نمیشود، یکی از آنها بزرگتر از دیگری است و آن قرآن است که چون ریسمان از آسمان به زمین کشیده شده و دیگری عترت من است و این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند.) ای معاویه! اگر من آیه را به غیر از این تفسیر کنم بر خلاف حقیقت معنی نمودهام و من هرگز چنین نخواهم کرد. پینوشتها: 1. انسان، 8. 2. مائده، 67. 3. مجادله،12. 4. شوری،23. 5. بقره 207. 6. احزاب، 33. 7. مائده 55. 8. آل عمران، 61. 9. رعد 7. 10. رعد 43. 11. آل عمران، 103.
آیا از امام علی(ع) در قرآن هم فضایلی ذکر شده است؟ با تشکر
آیا از امام علی(ع) در قرآن هم فضایلی ذکر شده است؟ با تشکر
مناظره ابن عباس با معاویه
هنگامیکه معاویه بهعنوان خلیفه مسلمین وارد مدینه طیّبه شد، دستور داد تا ابن عباس، عموزاده علی علیهالسّلام راحاضر کنند، آنگاه با کمال ناراحتی و خشم به او گفت: (شنیدهام هنوز دم از فضایل علی میزنی؟ مگر نمیدانی ذکر فضایل علی را ممنوع کردهام؟ بترس از این که مبتلای به عقوبت سختی گردی به نحوی که هرگز از آن رهایی نداشته باشی.)
ابن عباس فرمود:(تمام اهل مدینه شاهدند که من به غیر از تفسیر قرآن سخن دیگری بر زبان جاری نمیکنم، لکن چون از پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله شنیدم که فرمودند: (مَنْ فسَّرَ القرآنَ بِرَایهِ فَالیَتَبَوَّءْ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ) کسی که قرآن را بر خلاف واقع تفسیر کند، نشیمنگاه او در آتش خواهد بود؛ لذا هرگز قرآن را بر خلاف واقع تفسیر نمیکنم.)
معاویه گفت: (تفسیر بگو و خلاف حقیقت و دروغ هم معنا مکن، لکن حق نداری دم از فضیلت علی بزنی.)
ابن عباس گفت: بسیار خوب، لکن گاهی من این آیه شریفه را میخوانم: (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً و أسیراً)(1) از من سؤال میکنند: خداوند در این آیه از چه کسانی ستایش میکند؟ اگر بگویم آنان علی و فاطمه و فضّه خادمه میباشند،آیه را به نحو حقیقت تفسیر نمودهام و إلاّ آیه را به دروغ و خلاف واقع تفسیر کردهام.)
معاویه گفت: (آیات دیگر را از برای مردم تفسیر کن. مگر قرآن آیه دیگری ندارد؟) ابن عباس گفت:(بسیار خوب، اینک آیه دیگری میخوانم و آنگاه این آیه را خواند: (یْا أیُّها الرَّسولُ بَلَّغْ ما اُنزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ الّناس)(2) از من سؤال میکنند، پیامبر مأمور به ابلاغ چه موضوعی بوده که اگر آن را ابلاغ نمیکرد گویا اصلاً رسالت خود را ابلاغ نکرده ؟ اگر بگویم پیغمبر صلیالله علیه و آله در غدیر خم مأمور بود تا علی علیهالسّلام را بهعنوان خلیفه بلافصل خود معرفی نماید آیه را درست تفسیر کردهام و الا بر خلاف واقع سخن گفتهام.)
معاویه گفت: (مگر حتماً باید این آیه را تفسیر کنی؟ آیه دیگری بخوان)
ابن عباس گفت: (این آیه شریفه را بشنو: (یاایُّهاالذین آمنوا اذا ناجَیْتُمُ الرَّسولَ فَقَدَّموا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَه) (3) از من میپرسند: آیا کسی به این آیه شریف عمل نموده؟ اگر بگویم تنها کسی که به این آیه عمل نموده علی علیهالسّلام است و او با اینکه یک دینار بیش تر نداشت، با این حال یک دینار را به ده درهم فروخت و هر گاه میخواست با پیامبر نجوا کند، یک درهم صدقه میداد، در این صورت آیه را صحیح تفسیر کردهام و إلّا بر خداوند دروغ بستهام و من هرگز جرأت آن را ندارم که بر خلاف واقع، قرآن را تفسیر کنم.) معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن بخوان.)
ابن عباس خواند:
(وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشری نَفْسَهُ اَبْتِغاءَ مَرْضات اللهِ، وَاللهُ رَئُوفٌ بالعِبادِ)(4) ازمن میپرسند: (آن کسی که جان خود را در راه رضایت خدا بذل نمود که بوده؟ اگر بگویم آن شخص علی علیهالسّلام بود که در (لیلهالمبیت) به جای پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در بستر خوابید تا این که آن حضرت بتواند به مدینه هجرت کند، آیه را به نحو حقیقت و واقع تفسیر نمودهام وإلا به خداوند اسناد دروغ دادهام.)
معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن بخوان.)
ابن مسعود گفت: این آیه شریفه را گوش کن: (قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً اِلاّ المَوَدَّهِ فی القُرْبی)(5) از من سؤال میکنند: (ذی القربی) کیانند که محبت آنان در عوض مزد رسالت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله میباشد؟ اگر بگویم مراد، علی و فاطمه و فرزندان آن هاست درست تفسیر کردهام و گرنه بر خلاف واقع تفسیر کردهام و من هرگز این کار را نخواهم کرد.
معاویه گفت: (قرآن هزاران آیه دارد،آیه دیگری بخوان.)
ابن عباس خواند: (انَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً)(6) از من میپرسند: آنانی که خداوند هر رجس و پلیدی را از آنها زایل نموده چه کسانی هستند؟ اگر بگویم آنان اهل بیت پیغمبراکرم صلیالله علیه و آله هستند به راستی سخن گفتهام والّا آیه را به دروغ تفسیر کردهام.
معاویه گفت: (مگر در قرآن آیه دیگری نیست؟)
ابن عباس این آیه شریفه را خواند: (فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَکَ مِنَ العِلْمِ فَقُل ْتَعالَوْ نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُمْ وَ نسائَنا و نسائَکُمْ وَ اَنفُسَنا اَنْفُسَکُمْ، ثٌمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلُ لَّعنَهَ اللهِ عَلَی الکاذِبینَ)(7) و گفت: (از من سؤال میکنند: داستان مباهله پیغمبر صلیالله علیه و آله با نصارای نجران که بنا شد در حق هم نفرین کنند تا خداوند دروغگو را از بین ببرد چیست؟ اگر بخواهم طبق واقع تفسیر کنم باید بگویم: پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در روز مباهله دو فرزند خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام و زهرا علیهاالسّلام و علی علیهالسّلام را با خود همراه کرد و از علی علیهالسّلام تعبیر به (نفس) وجان خود کرد، اما اگر بگویم پیغمبر صلیالله علیه و آله مردی غیر از علی علیهالسّلام را جهت مباهله با خود همراه کرد قطعاً دروغ گفتهام و من هرگز بر خلاف واقع آیهای تفسیر نمیکنم.)
معاویه گفت: (آیه دیگری بخوان.)
ابن عباس خواند: (اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رسوُلُهُ و الَّذینَ آمنوا الذینَ یُقیمون الصَّلوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ)(8)
پس گفت: ( اگر از من بپرسند: آن کسی که بعد از خدا و رسول بر مردم ولایت دارد و دارای این صفت بوده که در حال رکوع نماز زکات داده کیست؟ اگر بگویم او علی علیهالسّلام است به نحو حقیقت سخن راندهام والا آیه را بر خلاف حقیقت تفسیر کردهام و از من چنین انتظاری نداشته باش) معاویه گفت: (آیه دیگری را برای مردم تفسیر کن، مگر قرآن فقط شامل همین آیاتی بود که در شأن علی تفسیر کردی؟)
ابن عباس گفت: پس این آیه را بشنو (اِنَّمااَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد(9)) از من سؤالی میشود که تفسیر این آیه چیست؟ ما(منذر) را که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باشد شناختهایم، امّا، هادی امّت را نمیشناسیم. اگر بگویم مقصود از (هادی امّت) علی علیهالسّلام است به راستی سخن گفتهام زیرا تمام علمای خاصّه و عامّه این حدیث شریف را از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نقل نمودهاند که فرمود: (أنا المُنْذِرُ و علیٌّ الهادی و بِکَ یا علیُّ یُهْتَدی المُهْتَدوُنَ) من ترساننده امّت و علی رهنمای آنان میباشد و سپس فرمودند: یا علی توسط تو مردم به راه راست هدایت خواهند شد. و هر گاه آیه شریفه را خلاف واقع تفسیر کنم گنهکار خواهم بود و من طاقت عقوبت خداوند را ندارم.)
معاویه گفت: (مگر قرآن آیات دیگری ندارد که تفسیر کنی؟)
ابن عباس گفت: بسیار خوب آیه دیگری را گوش کن: (قُلْ کَفی بِاللهِ شهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُم وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الکِتابِ)(10) مردم از من سؤال میکنند: آن کسی که در نزد او علم قرآن بوده چه کسی است؟ اگر بگویم علی علیهالسّلام است بهراستی سخن گفتهام؛ زیرا تمام مفسرین از اهل تسنّن و تشییع نقل کردهاند که چون از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله سؤال شد: آن کسی که علم قرآن در نزد اوست کیست؟ فرمود: علی علیهالسّلام است بهعلاوه رسول گرامی اسلام بارها فرمودند:
(أنا مدینهُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها، فَمَنْ أرادَ الحِکْمَهَ فَالْیَئْتِها مِنْ بابِها)
(من شهر علم و علی بهمنزله باب علم و حکمت است، پس هر کس دانش میخواهد باید ابتدا دست به دامن علی علیهالسّلام شود.)
معاویه گفت: (از آیات دیگر قرآن قرائت کن.)
ابن عباس گفت (این آیه شریفه را میخوانم: (وَاَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً و لا تَفَرَّقوُا)(11) از من از تفسیر این آیه سؤال میکنند؛ اگر بگویم مقصود از ریسمانی که مردم باید به آن چنگ بزنند تا دچار اختلاف نشوند، اهلبیت پیغمبر صلیالله علیه و آله و در رأس آنان علی علیهالسّلام است بهراستی سخن گفتهام زیرا خاصّه و عامّه بنحو تواتر این حدیث را از وجود مبارک نبی اکرم صلیالله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود: (اِنی تَرَکْتُ فیکُمْ حَبْلَیْنی، إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوا اَبَداً، اَحَدُهُما اَکْبَرٌ مِنَ اَلاَخَرِ، کِتابُ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَی اَلأرضِ وَ عِتْرَتی أهلَ بیتی. فَانَّهُما لَنْ یفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْض) (به درستی که من دو ریسمان محکم را در بین امّت خود به یادگار میگذارم، و هر کس به این دو ریسمان محکم چنگ بزند هرگز گمراه نمیشود، یکی از آنها بزرگتر از دیگری است و آن قرآن است که چون ریسمان از آسمان به زمین کشیده شده و دیگری عترت من است و این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند.) ای معاویه! اگر من آیه را به غیر از این تفسیر کنم بر خلاف حقیقت معنی نمودهام و من هرگز چنین نخواهم کرد.
پینوشتها:
1. انسان، 8.
2. مائده، 67.
3. مجادله،12.
4. شوری،23.
5. بقره 207.
6. احزاب، 33.
7. مائده 55.
8. آل عمران، 61.
9. رعد 7.
10. رعد 43.
11. آل عمران، 103.
- [سایر] در قرآن چه فضائلی برای حضرت علی ع بیان شده است؟
- [سایر] زیارت امام علی ع به نقل از امام هادی ع در روز غدیرچه فضایلی برای حضرت مطرح شده است؟
- [سایر] دشمنان حضرت علی ع چه فضائلی برای ایشان بیان کرده اند؟
- [سایر] در منابع اهل سنت چه فضائلی از پیامبر ص در مورد حضرت علی ع نقل شده است؟
- [سایر] امام باقر ع چه ویژگی ها و فضائلی داشتند؟
- [سایر] چرا نام علی ع در قران نیامده ؟
- [سایر] آیا قرآن عثمان با قرآن امام علی(ع) تفاوت دارد؟
- [سایر] چرا نام حضرت علی ع در قرآن نیامده است؟
- [سایر] چرا نام امام علی(ع) در قرآن به صراحت نیامده؟
- [سایر] آیا شیطان فرزندی داشته که در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) به شهادت رسیده باشد؟ اگر اینچنین است، ماجرای آن را با ذکر منبع بیان نمایید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله اردبیلی] کسی که اذان شخص دیگری را میشنود، مستحب است هر قسمتی را که میشنود تکرار کند، ولی در بازگویی اقامهای که از دیگری میشنود، باید قصد ذکر مطلق نماید نه قصد اقامه و از (حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ) تا (حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَلِ) را به امید ثواب بگوید.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند، و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد، و ذکر بگوید، و ذکر سجده سهو را به سه نحو می شود انجام داد. اول "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِه". دوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد". سوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُه"، و احتیاط اختیار قسم سوم است، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و ذکر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.