دلایل پراکنده شدن و عدم همراهی مردم کوفه با سفیر امام حسین چه بود؟ پاسخ: با سلام. در پاسخ به سوال شما باید گفت: چون عبیدالله از مخفیگاه مسلم آگاه شد و درصدد دستگیری وی برآمد، مسلم ناچار شد نیروهای خود را فراخوانده و همراه چهارهزار مرد مسلّح که گرد او را گرفته بودند، به دارالاماره کوفه یورش ببرد. عبیدالله که با پنجاه[1] یا دویست[2] نفر در قصر بود، به چارهاندیشی پرداخت و مجموعه اقدامات ذیل را برای پراکندن نیروهای پیرامون مسلم و در نهایت دستگیری وی انجام داد: 1. به کثیر بنشهاب که از سران کوفه بود، دستور داد به داخل شهر برود و از طائفة مَذْحِج عدّهای را که مطیع ابنشهاب بودند، گرد آورد و به وسیلة آنان، در کوچهها و خیابانهای کوفه گردش کند و با سخنرانی و تحریک احساسات عمومی برضدّ مسلم، مردم را از یاری مسلم برحذر دارد و از مخالفت و جنگ با حکومت، بترساند.[3] 2. به پنج نفر از افراد سرشناس کوفه از جمله (محمّد بناشعث) و (شمر بنذیالجوشن) دستور داد که از قصر خارج شوند و هر یک، گروهی از مردم را که فرمانبر آنان هستند، گرد آورده و هرکدام از آنان در یک نقطه از شهر مستقر شود و در پناه نیروهای گردآوری شده، پرچمهای امانی را برافرازد و با سخنرانیهای خود به مردم گوشزد کند که هر کس میخواهد از مجازات حکومت در امان باشد، زیر یکی از این پرچمها وارد شود، که این کار انجام شد.[4] 3. دو نفر از طرفداران مسلم که میخواستند به وی بپیوندند و یکی از آن دو، با گروهی از (بنیفتیان) میخواست مسلم را یاری کند، به وسیله کثیر بنشهاب و محمّد بناشعث دستگیر و به فرمان عبیدالله زندانی شدند.[5] این اقدام که سبب پراکنده شدن جمعیّت بنیفتیان شد، در مرعوب کردن طرفداران مسلم، اثر بارزی گذاشته و باعث تضعیف روحیة آنان شد. 4. پس از آن که کثیر بنشهاب و پنج نفری که مأمور برافراشتن پرچم امان بودند، سخنرانیهایی برضدّ مسلم و به نفع ابنزیاد در داخل شهر کردند، سه نفر از آنان یعنی کثیر بنشهاب و محمّد بناشعث و قَعْقاع بنشُور با افراد فراوانی از پیروان خود از ناحیة (دارالرّومیین) (خانه یا محلّه رومیان) به قصر برگشته[6] و عبیدالله بنزیاد را که از کمی نیرو نگران بود، تقویّت کردند. 5. افزون بر این، عبیدالله، اشراف کوفه را به قصر فراخوانده و به آنان گفت: (میان مردم بروید و افراد فرمانبر را به افزایش حقوق و مقرّری و رعایت احترامشان نوید دهید و افراد نافرمان را از محرومیّت از مقرّری و مجازات، بترسانید و به آنان اعلام کنید که لشکریان شام برای سرکوبی آنان در راه هستند). در پی این فرمان، کثیر بنشهاب، سخنان تهدیدآمیزی برضدّ مسلم ایراد کرد.[7] دیگر همکاران کثیر نیز سخنرانیهایی مشابه وی ایراد کردند. چون کوفیان گفتههای اشراف را شنیدند، از گرد مسلم پراکنده شده و به خانههایشان بازگشتند.[8] اقدامات عبیدالله با همیاری و همدستی اشراف، تأثیر خود را به سرعت نشان داد و چرخ حوادث به سود عبیدالله چرخید، تا آنجا که هر زنی نزد پسر و برادرش میرفت و میگفت: بازگرد، مردم جایت را پر میکنند. و هر مردی نزد پسر و یا برادرش میرفت و میگفت: فردا سپاه شام میآیند، در آن صورت با جنگ و شرّی که روی خواهد داد، چه خواهی کرد؟ برگرد، و آنگاه او را با خود میبرد. پس مردم پیوسته پراکنده و از هم جدا شدند تا اینکه شب فرا رسید و مسلم در حالی نماز مغرب را در مسجد جامع کوفه به جا آورد که تنها سی نفر او را همراهی کردند و چون از مسجد خارج شد و به در خانههای قوم کِنْده رسید، تنها ده نفر با او باقی مانده بودند و وقتی از آنجا خارج شد، دیگر هیچ کس او را همراهی نکرد!. مسلم در کوچههای کوفه تنها و سرگردان ماند و در نهایت به خانه زنی به نام (طوعه) پناه برد...[9] [1]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369. [2]. ابوحنیفه دِیْنَوَری، الاخبار الطِّوَال، ص352. [3]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص52. [4]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص53 52. [5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص370 369. [6]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص370 369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص53. [7]. ابوالفرج اصفهانی، مَقاتلالطالبیین، ص101؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371 370. [8].ابوالفرج اصفهانی، مَقاتلالطالبیین، ص101؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص54. [9]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371؛ شیخ مفید، الارشاد، ص54.
دلایل پراکنده شدن و عدم همراهی مردم کوفه با سفیر امام حسین چه بود؟
پاسخ:
با سلام. در پاسخ به سوال شما باید گفت: چون عبیدالله از مخفیگاه مسلم آگاه شد و درصدد دستگیری وی برآمد، مسلم ناچار شد نیروهای خود را فراخوانده و همراه چهارهزار مرد مسلّح که گرد او را گرفته بودند، به دارالاماره کوفه یورش ببرد. عبیدالله که با پنجاه[1] یا دویست[2] نفر در قصر بود، به چارهاندیشی پرداخت و مجموعه اقدامات ذیل را برای پراکندن نیروهای پیرامون مسلم و در نهایت دستگیری وی انجام داد:
1. به کثیر بنشهاب که از سران کوفه بود، دستور داد به داخل شهر برود و از طائفة مَذْحِج عدّهای را که مطیع ابنشهاب بودند، گرد آورد و به وسیلة آنان، در کوچهها و خیابانهای کوفه گردش کند و با سخنرانی و تحریک احساسات عمومی برضدّ مسلم، مردم را از یاری مسلم برحذر دارد و از مخالفت و جنگ با حکومت، بترساند.[3]
2. به پنج نفر از افراد سرشناس کوفه از جمله (محمّد بناشعث) و (شمر بنذیالجوشن) دستور داد که از قصر خارج شوند و هر یک، گروهی از مردم را که فرمانبر آنان هستند، گرد آورده و هرکدام از آنان در یک نقطه از شهر مستقر شود و در پناه نیروهای گردآوری شده، پرچمهای امانی را برافرازد و با سخنرانیهای خود به مردم گوشزد کند که هر کس میخواهد از مجازات حکومت در امان باشد، زیر یکی از این پرچمها وارد شود، که این کار انجام شد.[4]
3. دو نفر از طرفداران مسلم که میخواستند به وی بپیوندند و یکی از آن دو، با گروهی از (بنیفتیان) میخواست مسلم را یاری کند، به وسیله کثیر بنشهاب و محمّد بناشعث دستگیر و به فرمان عبیدالله زندانی شدند.[5] این اقدام که سبب پراکنده شدن جمعیّت بنیفتیان شد، در مرعوب کردن طرفداران مسلم، اثر بارزی گذاشته و باعث تضعیف روحیة آنان شد.
4. پس از آن که کثیر بنشهاب و پنج نفری که مأمور برافراشتن پرچم امان بودند، سخنرانیهایی برضدّ مسلم و به نفع ابنزیاد در داخل شهر کردند، سه نفر از آنان یعنی کثیر بنشهاب و محمّد بناشعث و قَعْقاع بنشُور با افراد فراوانی از پیروان خود از ناحیة (دارالرّومیین) (خانه یا محلّه رومیان) به قصر برگشته[6] و عبیدالله بنزیاد را که از کمی نیرو نگران بود، تقویّت کردند.
5. افزون بر این، عبیدالله، اشراف کوفه را به قصر فراخوانده و به آنان گفت: (میان مردم بروید و افراد فرمانبر را به افزایش حقوق و مقرّری و رعایت احترامشان نوید دهید و افراد نافرمان را از محرومیّت از مقرّری و مجازات، بترسانید و به آنان اعلام کنید که لشکریان شام برای سرکوبی آنان در راه هستند). در پی این فرمان، کثیر بنشهاب، سخنان تهدیدآمیزی برضدّ مسلم ایراد کرد.[7]
دیگر همکاران کثیر نیز سخنرانیهایی مشابه وی ایراد کردند. چون کوفیان گفتههای اشراف را شنیدند، از گرد مسلم پراکنده شده و به خانههایشان بازگشتند.[8]
اقدامات عبیدالله با همیاری و همدستی اشراف، تأثیر خود را به سرعت نشان داد و چرخ حوادث به سود عبیدالله چرخید، تا آنجا که هر زنی نزد پسر و برادرش میرفت و میگفت: بازگرد، مردم جایت را پر میکنند. و هر مردی نزد پسر و یا برادرش میرفت و میگفت: فردا سپاه شام میآیند، در آن صورت با جنگ و شرّی که روی خواهد داد، چه خواهی کرد؟ برگرد، و آنگاه او را با خود میبرد. پس مردم پیوسته پراکنده و از هم جدا شدند تا اینکه شب فرا رسید و مسلم در حالی نماز مغرب را در مسجد جامع کوفه به جا آورد که تنها سی نفر او را همراهی کردند و چون از مسجد خارج شد و به در خانههای قوم کِنْده رسید، تنها ده نفر با او باقی مانده بودند و وقتی از آنجا خارج شد، دیگر هیچ کس او را همراهی نکرد!. مسلم در کوچههای کوفه تنها و سرگردان ماند و در نهایت به خانه زنی به نام (طوعه) پناه برد...[9]
[1]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369.
[2]. ابوحنیفه دِیْنَوَری، الاخبار الطِّوَال، ص352.
[3]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص52.
[4]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص53 52.
[5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص370 369.
[6]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص370 369؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص53.
[7]. ابوالفرج اصفهانی، مَقاتلالطالبیین، ص101؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371 370.
[8].ابوالفرج اصفهانی، مَقاتلالطالبیین، ص101؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص54.
[9]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص371؛ شیخ مفید، الارشاد، ص54.
- [سایر] به چه علت حضرت مسلم (ع) به عنوان سفیر خاص امام حسین (ع) انتخاب شد؟
- [سایر] آیا امام حسین درمسیر مدینه به کربلا به کوفه رفتند؟
- [سایر] چرا مردمان کوفه امام حسین را یاری نکردند؟
- [سایر] آیا کسانی که در سفر کربلا، امام حسین(علیه السلام) را همراهی نکردند مرتکب گناه شدند؟
- [سایر] زنانی که امام حسین علیه السلام را در کربلا همراهی کردند، چند نفر بودند؟
- [سایر] اهل بیت امام حسین(علیه السلام) چند روز در شام و چند روز در کوفه بودند؟
- [سایر] اهل بیت امام حسین(علیهم السلام) چند روز در شام و چند روز در کوفه بودند؟
- [سایر] چرا محمد حنفیه و ابن عباس با امام حسین(ع)همراهی نکردند؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) برای قیام خود کوفه را انتخاب کردند؟
- [سایر] چرا مردم کوفه بیعت خود را با امام حسین(ع) شکستند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مسافر در شهر مکه قدیم که از عقبه مدنیین است تا ذی طوی و مدینه زمان حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و شهر کوفه و حرم حضرت سید الشهداء علیه السلام مخیر است نمازش را شکسته یا تمام بخواند و تمام افضل است هر چند احوط ان است که در خارج از مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه واله وسلم حتی ملحقات ان دو مسجد بعد از زمان ایمه علیهم السلام و خارج مسجد کوفه و دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز را تمام نخواند
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .