پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟ پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟ پاسخ: سخن جنگ و خونریزیها در دو مرحله مطرح میشود: الف. قبل از ظهور: در مورد جنگهای قبل از ظهور مطلب خاصی که از درجه اعتبار برخودار باشد بیان نشده است. بلکه به صورت کلی از مرگ و میرهای زیاد و جنگ و کشتار خبر داده شده است. از این رو به زمان و مکان و گروه خاصی نمیتوان اشاره کرد. به علاوه که این حوادث مربوط به اختیار انسانها است و لذا انسان میتواند با برخی اختیارها و انتخابها از بروز برخی حوادث جلوگیری کند. لذا در آیه قرآن به لوح محو و اثبات اشاره شده است. البته اگر رویدادهای ناخوشایند واقعاً بخواهد رخ بدهد، اهل بیت به ما آموزش دادهاند که با دعا و حرکت سنجیده بلا را از خود دور کنید تا در گروه نجات یافتگان باشید. ب. هنگام ظهور: آنچه از مجموع روایات به دست میآید این است که چون حضرت حرکت خود را با تبلیغ و تبیین کامل شروع میکند اکثر قریب به اتفاق مردم با توجه به فطرت الهی خود، پیام و دعوت حضرت را میپذیرند، و جنگ و کشتار در مقیاس کوچکی رخ میدهد. در مورد روایاتی که پیرامون جنگها و کشتارهای مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نکته راهگشا است: الف. سند برخی از این روایات اشکال دارد و راویان آنها در مواردی اشخاصی دروغگو بودهاند لذا چنین روایتهایی قابل پذیرش نیست. ب. تشدید ظلم و ستم در برهه ای از زمان طبیعی بوده و سابقه تاریخی هم دارد. وقتی به فرعون گفتند: از بنی اسرائیل فرزندی به دنیا میآید که پادشاهی و حکومت تو را از بین میبرد؛ او ظلم و ستم بر بنی اسرائیل را شدت بخشید و حتی به دستور او زنان حامله را شکم دریدند و بچهها را (جنینها) از شکم مادران خارج کرده و کشتند. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بیش از بیست هزار زن حامله را شکم دریدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره کرده و بی حرمت شدن زنان و سر بریدن فرزندان را یادآور میشود. چنین رفتاری از کسانی که خداوند را به طور کلی فراموش کرده و فقط به فکر دنیا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعیت نیست!! بنابراین شدت یافتن ظلم در روزگار نزدیک ظهور قابل پیش بینی است. ج. با نگاه به طول تاریخ شیعه به دورههایی بر میخوریم که فشار بر شیعیان بسیار فراوان بود. آنان به جرم شیعه بودن تحت شکنجه و آزار بودند و حتی برخی از بزرگان شیعه، فقط به جهت عقیده و مرام تشیع به شهادت میرسیدند. برخورد معاویه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوایل قدرت یافتن) و صدام، از جمله مواردی است که نیازی به اثبات ندارد. کتابهای تاریخی مملو از ثبت چنین وقایع دلخراش است. شهید اول صاحب کتاب لمعه و شهید ثانی شارح کتاب لمعه، فقط به علت شیعه بودن به شهادت رسیدند. از این رو، امامان ما راه تقیه را پیش گرفتند و برای حفظ مکتب تشیع و جان شیعیان در بسیاری از موارد، سکوت کردند و به شیعیان دستور تقیه دادند. وضعیت فعلی عراق حتی پس از صدام خود شاهد دیگری بر این ادعا است. بسیاری از کشتارها مربوط به شیعیان مظلوم عراق است که تنها جرمشان آن است که پیرو مکتب شیعهاند. بنابراین کشتن اشخاص (به جرم شیعه بودن) در همین دنیای کنونی امر بعیدی نیست. د. هر چند امامان معصوم(ع) برخی از وقایع ظهور را پیشگویی کرده و خبر دادهاند؛ اما، ما را با امر (بداء) نیز آگاه کرده و اختیار انسان را در تغییر سرنوشت و امور خود یادآور شدهاند. قرآن کریم در آیه یازدهم سوره رعد میفرماید:(خدا تغییر نمیدهد آنچه مربوط به قومی است مگر آنکه خود انسانها تغییر دهند). بنابراین نوع رفتار و اختیار انسان در چگونگی حوادث مربوط به آنها مؤثر است. بر این اساس میتوان منتظر امر ظهور بود و برای فرج امام عصر(عج) دست به دعا برداشت و برای زمینه سازی ظهورش تلاش کرد. حرکت اختیاری انسانها در امر ظهور دخالت تمام دارد و میتوان با حرکتهای صحیح و ثبات قدم، در صراط مستقیم شاهد تعجیل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدی(عج) خود در نامهای برای شیخ مفید به این شرط مهم اشاره کرده، میفرماید:(اگر شیعیان ما که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده اجتماع کنند و مصمم باشند؛ البته نعمت دیدار به تاخیر نمیافتد و سعادت ملآقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل میگردد.(بحار الانوار، ج53، ص176) پس میشود ظهور را درک کرد و برخی از این گونه حوادث نیز رخ ندهد.
پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟
پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟
پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟
پاسخ: سخن جنگ و خونریزیها در دو مرحله مطرح میشود:
الف. قبل از ظهور: در مورد جنگهای قبل از ظهور مطلب خاصی که از درجه اعتبار برخودار باشد بیان نشده است. بلکه به صورت کلی از مرگ و میرهای زیاد و جنگ و کشتار خبر داده شده است. از این رو به زمان و مکان و گروه خاصی نمیتوان اشاره کرد. به علاوه که این حوادث مربوط به اختیار انسانها است و لذا انسان میتواند با برخی اختیارها و انتخابها از بروز برخی حوادث جلوگیری کند. لذا در آیه قرآن به لوح محو و اثبات اشاره شده است.
البته اگر رویدادهای ناخوشایند واقعاً بخواهد رخ بدهد، اهل بیت به ما آموزش دادهاند که با دعا و حرکت سنجیده بلا را از خود دور کنید تا در گروه نجات یافتگان باشید.
ب. هنگام ظهور: آنچه از مجموع روایات به دست میآید این است که چون حضرت حرکت خود را با تبلیغ و تبیین کامل شروع میکند اکثر قریب به اتفاق مردم با توجه به فطرت الهی خود، پیام و دعوت حضرت را میپذیرند، و جنگ و کشتار در مقیاس کوچکی رخ میدهد.
در مورد روایاتی که پیرامون جنگها و کشتارهای مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نکته راهگشا است:
الف. سند برخی از این روایات اشکال دارد و راویان آنها در مواردی اشخاصی دروغگو بودهاند لذا چنین روایتهایی قابل پذیرش نیست.
ب. تشدید ظلم و ستم در برهه ای از زمان طبیعی بوده و سابقه تاریخی هم دارد. وقتی به فرعون گفتند: از بنی اسرائیل فرزندی به دنیا میآید که پادشاهی و حکومت تو را از بین میبرد؛ او ظلم و ستم بر بنی اسرائیل را شدت بخشید و حتی به دستور او زنان حامله را شکم دریدند و بچهها را (جنینها) از شکم مادران خارج کرده و کشتند.
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بیش از بیست هزار زن حامله را شکم دریدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره کرده و بی حرمت شدن زنان و سر بریدن فرزندان را یادآور میشود. چنین رفتاری از کسانی که خداوند را به طور کلی فراموش کرده و فقط به فکر دنیا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعیت نیست!! بنابراین شدت یافتن ظلم در روزگار نزدیک ظهور قابل پیش بینی است.
ج. با نگاه به طول تاریخ شیعه به دورههایی بر میخوریم که فشار بر شیعیان بسیار فراوان بود. آنان به جرم شیعه بودن تحت شکنجه و آزار بودند و حتی برخی از بزرگان شیعه، فقط به جهت عقیده و مرام تشیع به شهادت میرسیدند. برخورد معاویه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوایل قدرت یافتن) و صدام، از جمله مواردی است که نیازی به اثبات ندارد. کتابهای تاریخی مملو از ثبت چنین وقایع دلخراش است. شهید اول صاحب کتاب لمعه و شهید ثانی شارح کتاب لمعه، فقط به علت شیعه بودن به شهادت رسیدند. از این رو، امامان ما راه تقیه را پیش گرفتند و برای حفظ مکتب تشیع و جان شیعیان در بسیاری از موارد، سکوت کردند و به شیعیان دستور تقیه دادند.
وضعیت فعلی عراق حتی پس از صدام خود شاهد دیگری بر این ادعا است. بسیاری از کشتارها مربوط به شیعیان مظلوم عراق است که تنها جرمشان آن است که پیرو مکتب شیعهاند. بنابراین کشتن اشخاص (به جرم شیعه بودن) در همین دنیای کنونی امر بعیدی نیست.
د. هر چند امامان معصوم(ع) برخی از وقایع ظهور را پیشگویی کرده و خبر دادهاند؛ اما، ما را با امر (بداء) نیز آگاه کرده و اختیار انسان را در تغییر سرنوشت و امور خود یادآور شدهاند. قرآن کریم در آیه یازدهم سوره رعد میفرماید:(خدا تغییر نمیدهد آنچه مربوط به قومی است مگر آنکه خود انسانها تغییر دهند). بنابراین نوع رفتار و اختیار انسان در چگونگی حوادث مربوط به آنها مؤثر است.
بر این اساس میتوان منتظر امر ظهور بود و برای فرج امام عصر(عج) دست به دعا برداشت و برای زمینه سازی ظهورش تلاش کرد. حرکت اختیاری انسانها در امر ظهور دخالت تمام دارد و میتوان با حرکتهای صحیح و ثبات قدم، در صراط مستقیم شاهد تعجیل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدی(عج) خود در نامهای برای شیخ مفید به این شرط مهم اشاره کرده، میفرماید:(اگر شیعیان ما که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده اجتماع کنند و مصمم باشند؛ البته نعمت دیدار به تاخیر نمیافتد و سعادت ملآقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل میگردد.(بحار الانوار، ج53، ص176) پس میشود ظهور را درک کرد و برخی از این گونه حوادث نیز رخ ندهد.
- [سایر] پرسش: رجعت بعد از ظهور و جنگ های یا قبل و آیا رجعت کنند مثل ائمه (ع) در جنگها شرکت دارند ؟
- [سایر] آیا روایتی که درباره تحولات مصر و سرنگونی محمد حسنی مبارک به عنوان نشانه ظهور امام زمان(عج) شایع شده، صحیح است؟
- [سایر] اگر خود کشی گناه نبود و موجب دوری از خدا نمیشد تا به حال خودم را میکشتم هر چند دانشجو اقتصاد هستم زندگی برایم ملال آور و سخت و بیمعنی شده چون به خاطر بیماری ای که دارم انجام کار بدنی که به وسیله آن درآمد کسب کنم یک کمی بعید به نظر میرسدالبته با توجه به بیماری من وعافیت از سربازی کار کردن در ادارات وشرکتها نیز یک مقدار سخت و بعید به نظر می آیدو بهمین دلیل نمی خواهم یا حداقل برایم سخته که ازدواج نمایم و کسی را گرفتار خودم کنم البته گاهی آرزوی ازدواج به سرم میزنه ولی وقتی فکر میکنم احساس می کنم نباید کسی را گرفتار خودم کنم و این باعث شده هدف مشخص و کلان برای زندگی ام نداشته باشم من فردی مذهبی هستم وهمین یک ذره امید به زندگی در من هم به خاطر همین مذهبی بودن منه راستی داشتن آرزوی مرگ گناهه
- [سایر] باعرض سلام و تحیت من یک مشکلی خیلی سخت دارم که زندگی ام را از هم پاشیده است.واقعا در یک بحران روحی روانی قرار دارم. ولی عاشق امام زمان هستم و همیشه و علی الخصوص پنجشنه شبها می نشینم و برای ظهور آقا دعا می کنم و اشک می ریزم. نمیگم صد در صد ولی به احتمال زیاد اگر امید به ظهور آقا وعشق ایشان را در دل نداشتم ، تا الان خودکشی کرده بودم . میخواستم از شما بپرسم که چیکار کنم ازمشکلات دنیا خارج شوم و روح و روانم را به دامان خدابسپارم.و اینکه من اینقدر آقا را دوست دارم ، ایشان هم مرا می بینند ؟ آیا روی من نظر دارند ؟ مرا دوست دارند ؟ اگر مرا می خواهند پس چرا حاجتم را حل نمی کننید ؟ خیلی ممنون میشم اگه کمی بشتر توضیح بدهید0 باتشکر فرواون
- [آیت الله بروجردی] بیماران مسلول که در آسایشگاههای شاه آباد بو علی بستری میباشند به مسائل ذیل ابتلاء پیدا نمودهاند، امید است در اسرع اوقات جواب مرقوم فرمایید. در بین عموم مردم امروزه شایع است که بیماری سل خیلی خطرناک است و روی همین جهت مردم از کسانی که به این مرض مبتلا هستند دوری مینمایند، وتقریباً علم نزدیک به یقین برای کلیّه بیماران وجود دارد که صاحبان کافهها وم همان خانهها و حمّامها اگر بدانند مسلولی وارد یکی از این امکنه گردیده به شِدَّت جلوگیری کرده و عدم رضایت خود را اعلام میدارد. با این مُقَدَّمه، بیماران مسلولی که احتیاج به آب از جهت غسل پیدا میکنند و ضمناً میدانند صاحب حمّام اگر بداند شخصی مسلول است، به حمّام راهش نمیدهد، برای غسل کردن چه باید بکنند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا این نظر فقهی مورد قبول حضرتعالی هست که هر شخص باید به امام زمان خود اقتدا کند به اینگونه که امام حسین (علیه السلام) در زمان مولا علی (علیه السلام) و حضرت امام حسن (علیه السلام) به این دو امام زمان خود اقتدا کرده و مردم دوره هر امام به امام زمان خود به این علت است که مقام حضرت سلمان از ابوذر بالاتر و حضرت مقداد از سلمان بالاتر زیرا به میزان اقتدا و اطاعت از امام زمان خود دارای درجه ای از ایمان می باشند بنابر این ما باید در زمان غیبت مولا صاحب الزمان (عج) به ایشان اقتدا کرده و در پس پرده غیبت سطح فکری فرهنگی مذهبی خود را بالا برده و خود و به طبع مردم و جامعه را آماده ظهور کنیم؟ اگر این نظر را قبول ندارید لطفا دلایل خود را بیان نمایید؟ با توجه به روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مقدمه صحیفه سجادیه که هر قیامی تا قبل از قیام قائم آل محمّد(ص) بر اندوه ما و شیعیان ما می افزاید و در طوفان بلا هلاک می شود، نظریه فقهی سوال اول تعمیم داده نمی شود زیرا نمونه بارز آن انقلاب ما می باشد که بسیاری از شیعیان در جریان انقلاب و بعد از ان در 8 سال جنگ به شهادت رسیده و مسلماً قلب مولا صاحب الزّمان (عج) را به درد آورده و حال نیز به حقوق اشخاص منتقد تجاوز و به آنان برچسب بی دینی زده می شود که این عمل بدینجا رسیده که خیل عظیمی از مردم دین گریز و بعضاً منکر امام زمان (عج) شده اند و مطمئناً این نیز قلب امام زمان(ع) را به درد می آورد. آخر این انقلاب چه ثمره ایی داشت برای ما؟ لطفاً منطقاً جواب دهید؟ اگر این نظریه ها را رد می کنید پس حال که مردم به خیابانها آمده اند کار درستی است؟
- [سایر] استاد عزیزم،سلام.خسته نباشید ... دوباره مزاحم شدم.ویژگی آدمهای خوب اینکه آدم نمیتونه ازشون دل بکنه.عذر زحمات استاد چون من خداروشکر روحیه ی شادی دارم واز زندگیم لذت میبرم که آشناییم با سایتتون این لذت را 2برابر کرد، دوست دارم یک کاری بکنم که سایت شما شادتر بشه تا این شادی تو روحیه دوستان مراجعه کننده هم تاثیر مثبت بزاره. اگه اجازه بدین پیشنهادهایی دارم.مثل:در صفحه ی اول سایتتون از آیات وروایات و جملات حکیمانه ی علمای دینی و غیر دینی خصوصا در مورد شادی،زندگی وامید استفاده کنید.مثل:آنکس که از رنج زندگی بترسد،از ترس،در رنج خواهد بود.پائولوکوئیلو امید قوه ی محرک زندگیست.ساموئل اسمایلز زیبایی از رنج زاده میشودووو یا ابیات و آیات و روایاتی در مورد آقا امام زمان(ع)ونوشته هایی برای یادآوری اینکه ما پدری داریم که ایشون همیشه به یاد ما هستن و هوای مارو دارند و ما همیشه منتظرشون هستیم.و توجه به این نکته که:شاید این جمعه بیاید،شاید یک خواهشی دارم ،ازتون میخوام مطالب بیشتری در مورد آقا تو سایتتون بزارین.من مطمئنم با یاد آقا و امید به اینکه شاید بتونیم زمان ظهور را درک کنیم و از یاران آ قا باشیم،روحیه شادی برامون ایجاد میکنه.مثلا همین امروز وقتی سایتتونو باز کردم و تک بیتی اولشو که در مورد آقام بوددیدم، کلی شاد شدم وتا مدتی ذهنم را معطوف آقا کرد. و چون به توانایی های شما ایمان دارم ازتون میخوام در این باره بیشتر برامون تو سایت بنویسین. همینطور میشه بخش هایی از تجربه ها وصحبتهای انسانهای موفقی که با مقابله و گذر از مشکلات به موفقیت رسیدن،تو سایت بزارین تا همه ی دوستان بتون بهره ببرن. انشاالله اگه پیشنهادهای بیشتری به ذهنم رسید،دوباره مزاحم میشم. راستی بازم ازصبر و بزرگواری شما متشکرم.
- [سایر] خسته نباشید موضوع تحلیل علمی عشق امروز هم در مردم ایران پیگیری شد ظاهرادر جریان مسئله هستید -از آنجا که آقای شهیدی ابراز کردند این قسمت به توصیه شما تدارک دیده شده است- چند نکته به نظرم آمد که شاید قابل تامل باشد: - علی رغم اینکه مطالب ارائه شده کاملا پژوهشی هشدار دهنده وبررسی شده از جنبه های مختلف بود اما برخی ارنتایج با فرهنگ اسلامی کشور ما منطبق نبود و نمی شد به این راحتی از این تفاوت گذشت و گفت این مسئله همه گیر است و ...( مثلا اینکه موفق ترین و با دوام ترین زندگی ها از آن زوج هایی است که قبل از ازدواج با هم همکار و دوست بوده و شناخت و انس و الفت داشته اند نه شور عشق ) - راه شناخت طرف مقابل و انتخاب عاقلانه او در فرهنگ ما با مراحل شناخت در دیگر فرهنگ ها متفاوت است حتما به این نکته در جلسات بعدی باید تاکید شود و بین آموزش های حضرتعالی در این مسیر و این نتایج ارتباط برقرار شود که بنده به این مسئله در بحث کارشناسی آقایان نرسیدم - بهتر است در این برنامه از تجربه های بزرگترها و آمار علمی این موضوع در جامعه خودمان_ اگر چیزی موجود است- استفاده شود - شما در یادداشت جناب سروان به هیجان زودگذری اشاره کرده اید که با عشق دائمی اشتباه گرفته می شود اما در این برنامه همین هیجان ، شور عشق نامیده شد که یکی از سه عنصر عشق است به تدریج افول می کند و در نهایت فقط صمیمیت و تعهداست که امکان ماندگاری دارد یعنی آن طور که بنده برداشت کردم به نوعی اصلا عشق مفید و ماندگار و شورانگیز وجود خارجی نداشته بلکه عشق زودگذر دردسر ساز و مختل کننده زندگی است و فقط دوستس معمولی و صمیمیت است که اگر با تعهد همراه شود زندگی به کام دو طرف خواهد بود - آقای دکتر یزدانی تاکید می کردند عشق مثل گرسنگی است وجود دارد نمی شود گفت خوب است یا بد است پیش می آید فقط باید مدیریت شود و برای این کار باید هوش عاطفی افراد را با آموزش و تمرین بالا برد نظر شما در این رابطه چیست؟ - با اینکه تاکید می شد که این برنامه به عشق به عنوان یک بیماری و بررسی درمان آن نگاه نمی کند اما این قدر درباره آفات آن و شباهتش به بیماری وسواس و .... حرف زده شد که چیزی غیر از این برداشت نمی شد - مهمان دیگر برنامه بیان کردند که برای کسب توانمندی در مدیریت عشق باید به افراد اجازه دهیم در چارچوب فرهنگ خود مقداری از آن را تجربه کنند تا بعدا به مشکل نشوند اما این مسئله باز نشد که چگونه می شود این احساس را بدون عوارضش تجربه کرد؟ درباره هوش عاطفی اگر ممکن است راهنمایی بیشتری کنید - این مطالب را برای خود برنامه هم ارسال کرده ام موفق باشید -
- [سایر] سلام بعد از چند سال چشم انتظاری دیدم تو سایتتون اعلام کردین میاین مشهد منم با هزار امید آرزو تصمیم گرفتم هر جوری شده تو جلسه هاتون شرکت کنم ؛ نمیدونین چقدر با خانوادام بحث کردم حرف زدم تا کمی راضی شدن تا تو جلسه هاتون شرکت کردم . چندین شب دقدقه فکریم این بود ایا میشه باهاتون حرف بزنم , چی بگم بهتون چون فقط شما میتونین کمک کنین چون هم مشاوره دینی و هم اخلاقی انجام میدین همین هست که شما رو با بقیه مشاوره ها جدا کرده. شب اول میدان شهدا اومدم گفتند 8:30 شروع میشه من اومدم ولی شما حدود45 دقیقه دیرتر امدین و منم بعد از نیم ساعت وسط حرفای شیرین و جذابتون امدند دنبالم . با هزار ناراحتی رفتم خونه تا امدم دانشگاه فردوسی نشستم پای حرفاتون ای کاش منم مثل احمد اقا بودم همیشه همراهتون بودم. گفتین سوالاتون بنویسین بدین من دادم گفتم اگه میشه حداقل واسه 5 دقیقه اخر جلسه با من حرف بزنین تا از این حالت روحی خارج بشم. تا حتی امدم بیرون از جلسه که اون خانم داشت سوال می کرد و من سمت چپتون ایستاده بودم که از نظر ظاهری تاییدم کردین. دیدم همراهتون کاغذ بهتون ندادن تا محل اتاقی که نهار می خواستین بخورین امدم ولی بازم نشد دیگه حرف بزنم فقط از خدا می خواستم بشه سوالات مو ازتون بپرسم خانوادم با اینکه خیلی اصرار کردم دیگه نیاوردنم جلسه با اینکه خیلی دوست داشتم تمام جلساتتون حتی مسجد العلی هم شرکت کنم حتی دوست داشتم میدونستم کی میرین حرم تا فقط فقط واسه چند دقیقه هم که شده باهاتون حرف بزنم چون نمیتونم برم مشاوره ای کاش مشاوره زندگی بهتر تلفنی بود تا من زنگ می زدم ولی ... من تمام صفحات پرسش ها رو برای خودم بعد از خواندن ذخیره می کنم .این تقریبا چند تا سوالا های من است راهنمایی کنین ممنون میشم: 1-گفته بودم از بهمن بهش دروغ گفتم و ارتباط پیامکی و تماسی قطع کردم ( گفتم مامانم ازم گوشی گرفته) ولی بازم وسوسه دست بردار نیست . مخصوصا وقتی رفت ماه عسل و برگشت دائم می گفت چرا زنگ نزدی؟ حداقل یک تک زنگ می زدی ولی من با اینکه هر لحظه دلم می خواست بهش زنگ بزنم ولی از ترس اینکه یک زمانی به سرم نیاد این کار را انجام نمیدم.. چه کار کنم موندم از این هم سس عنصری خودم؟ 2-چند وقتیه که نمازام شده اخر وقت نمیدونم چه کار بکنم که بشم مجنون خدا... 3-موندم با دلم به این دلیل که دائم سراغ دیگران می کنه تا یکی از بستگان واسه پسراش پیشنهاد داد من دیگه دوباره خواب زندگیم شد فکر خیال .... 4-چند وقتیه خیلی پرخاشگر وتند خو شدم با خانوادم , از دست خودم خسته شدم با این اخلاقم ... 5- اگه ادم دعا کنه زود ازدواج کنه , خدا رو اجبار نکرده؟؟ 6-....................... ببخشید چون اگه بخوام بنویسم خیلی طولانی میشه هر چند که الان سرتون به درد اوردم و احتمالا با خودتون میگین یک سری حرف های بی خودی نوشتم ولی اینا با هزار تای دیگه حرفای دلم و دغدغه ذهنی من شده ممنون میشم کمکم کنین اگه میشه راهنمایی کنین و بگین چه کار کنم . لطفا راهنمایی کنیین چون به بن بست فکری رسیدم فقط نگین برو پیش مشاوره راهنماییت میکنه چون می خوام خودتون این کار بکنین چون اونا دائم میگن حضوری باید بیای وقت بگیری ولی من نمیتونم برم... ببخشید واقعا عذر می خوام که طولانی شد یا علی