ما 5 گفتمان در اندیشه سیاسی شیعه داریم: 1. گفتمان تحریم 2. گفتمان تجویز 3. گفتمان تشکیک 4. گفتمان تحدید 5. گفتمان تأسیس، به نظر شما گفتمان بعدی در اندیشه سیاسی شیعه چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ یا ای
ما 5 گفتمان در اندیشه سیاسی شیعه داریم: 1. گفتمان تحریم 2. گفتمان تجویز 3. گفتمان تشکیک 4. گفتمان تحدید 5. گفتمان تأسیس، به نظر شما گفتمان بعدی در اندیشه سیاسی شیعه چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ یا ای بررسی این موضوع نیاز به تحلیلی عمیق در تاریخ فکر شیعه دارد که در آن لازم است زوایای گوناگون این اندیشه مورد کاوش اساسی قرار گیرد. به صورت مختصر می‌توان در ارزیابی نسبت به این سؤال مطالب زیر را ارائه کرد: علاقه‌مند بودم نسبت به این تفکیکی که انجام داده‌اید قدری بیشتر توضیح می‌دادید یا لااقل منبع این تقسیم‌بندی را ذکر می‌کردید تا بهتر بتوان در مورد آن به ارائه تبیین پرداخت. نکته‌ای که در این میان، لازم به توضیح می‌باشد، تبیینی در مورد اصطلاح گفتمان است. انسان لازم است هر گونه اصطلاح جدیدی را قبل از به کاربردن، نسبت به محتوای آن اطلاعاتی را به دست آورد تا هنگام به‌کارگیری آن با مشکلی مواجه نشود. اگر آشنایی اندکی از اصطلاح گفتمان وجود داشته باشد شاید دیگر به این راحتی از آن برای تبیین اندیشه سیاسی تشیع استفاده نشود. در مفهوم گفتمان معنایی نهفته است که هیچ تناسبی با آموزه‌های دینی ندارد. (نسبیت) آن هم در نوع مطلق آن مفهومی اساسی در تحلیل گفتمانی است. نسبیت در گفتمان این مفهوم را دارد که، هیچ مبنایی برای شناخت حقایق وجود ندارد و همه امور و اندیشه‌ها نسبی هستند. مثلاً در مسئله شما نسبیت گفتمانی معتقد است تفاوت این رویکردها در اندیشه تشیع نشان‌گر نبود معنا و مفهومی ثابت در اندیشه سیاسی تشیع است، نگرش گفتمان معتقد است اندیشه‌ها بیشتر محصول روابط قدرت اجتماعی است یعنی ساختار اجتماعی قدرت در هر دوره تشکیل دهنده اندیشه متناسب با آن است.بنابراین در تحلیل گفتمانی همه‌چیز تابع شرائط قدرت است و معنا و مفهومی ورای این شرایط ساختاری نمی‌باشد. این امری نیست که بتوان اندیشه دینی را به آن نسبت داد. بر این اساس باید گفت که نگرش گفتمان با محتوای مفهومی خود قابلیت تحلیل در اندیشه دینی را ندارد و نمی‌توان اندیشه دینی را به واسطه آن تحلیل کرد. اما اگر معتقد به مبانی مفهومی گفتمان نباشیم و مقصودمان از کاربرد تنها لفظ آن باشد می‌توان این‌گونه بیان نمود که اندیشه تشیع اندیشه‌ای پویا بوده که در هر عصر با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی چهره‌ای از آن حقیفت والا نشان داده می‌شود. این نکته را بایستی هنگام به کاربردن اصطلاح گفتمان در نظر داشت تا در دام محتوای معنایی گفتمان قرارنگیریم. اما برسیم به مسئله اصلی مطرح شده؛ بررسی اندیشه سیاسی شیعه و تحولات تاریخی آن لازم است در دو سطح مورد توجه قرارگیرد. 1. بررسی مؤلفه‌ها و ویژگی های کلی این اندیشه، 2. بررسی سیر تاریخی آن، که به نظر می‌آید آن را نه در تاریخ معاصر ایران که از صدر اسلام بایستی جستجو نمود. در مورد ویژگی‌های کلی اندیشه سیاسی تشیع می‌توان به مسائل و مؤلفه‌های زیر اشاره کرد. یکی از مهم ترین مختصات این اندیشه توجه به جامعیت آن است به گونه‌ای که برای تمامی زوایای زندگی بشر برنامه دارد. این عمومیت شامل زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان نیز هست. اجرای احکام و قوانین سیاسی و اجتماعی اسلام نیز در پرتو تشکیل دولت و حکومت است و این بحث ضرورت دولت ونظام سیاسی را در اندیشه شیعی برجسته می‌کند. ویژگی دیگر، بحث مبنای مشروعیت قدرت و حاکمیت است. در اندیشه سیاسی شیعه، منشأ قدرت، بی‌هیچ اختلافی، از آنِ خداوند است و مبانی مشروعیت دولت‌های دینی و شیعی نیز به خداوند باز می‌گردد که البته بحث مقبولیت مردمی نیز در کنار آن مورد توجه است. از محوری‌ترین مسائلی که دراندیشه سیاسی شیعه مطرح است، عدالت می‌باشد. آموزه‌های دینی برقراری عدالت را به مثابه یک ضرورت قطعی زندگی اجتماعی و هدف اساسی بعثت انبیا معرفی می‌کند: (لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط). از این رو، هدف اصلی اسلام و حاکمیت‌های دینی اقامه عدالت در جامعه بشری است. بنابراین می‌توان یکی از مهمترین ویژگی اندیشه سیاسی سیاسی شیعه را در بُعد اجرا، اجرای اصل عدالت در همه زمینه‌ها دانست. نتیجه طبیعی تأکید بر اجرای عدالت در اندیشه دینی، داشتن اقتدار است که صرفاً در صورت تشکیل و تداوم حکومت میسر خواهد بود. در حقیقت، حکومت ابزاری است برای تحقق عدالت در جامعة بشری که بدون فرض آن، تحقق این امر مهم، امری انتزاعی و ذهنی به نظر می‌رسد و جامة عمل نخواهد پوشید. نگرش دینی به خصوص نگرش تشیع، اساساً مخالف حاکمیت‌های استبدادی به مفهوم فردی و یا جمعی آن بوده‌اند و از آن با نام حاکمیت طاغوت یاد می‌کند. بنابراین می‌توان یکی از ویژگی‌های اندیشه سیاسی شیعه را ظلم‌ستیزی و مخالفت نظری و عملی با نگرش‌های ظالمانه و استبدادی دانست. یکی از ویژگی‌های مهم اندیشه سیاسی شیعیان، توجه به (مهدویت) و مفهوم (انتظار) است. این اصل در عمل و اندیشه شیعیان هماره به عنوان یک اصل راهبر در طول تاریخ تشیع مورد توجه بوده است. یکی از مختصات اندیشه سیاسی شیعه که از اصول بنیادین آن نیز به حساب می‌آید (ولایت الهی) است که در اندیشه دینی باید در تمام شئون زندگی یک فرد مسلمان جاری شود. رهبری جامعه اسلامی یا به تعبیری زندگی سیاسی مسمانان نیز از این قاعده و شمولیت بیرون نیست و نظام خلقت کفر و بیرون بودن از دایره توحید و ولایت الهی را نسبت به هیچ حوزه‌ای برنمی‌تابد. مجموع این نکات مطرح شده را می‌توان شکل‌دهنده عناصر محوری و ذاتی اندیشه سیاسی شیعه دانست که البته مقتضیات زمانی و امکانات و توانایی‌های عملی شیعیان ممکن است چهره‌های متفاوتی را از این اندیشه نشان دهد که به تناسب شرایط نظریه‌های مختلفی ارائه شود. به نظر می‌آید تقسیم‌بندی شما از سیر تحولات اندیشه شیعه نیز چهره‌های مختلف آن حقیقت ثابت، با توجه به شرایط مختلف و قدرمقدورهای گوناگون باشد.تغییر اقتضائات زمانی و مکانی که رقم زننده تغییراتی در نظریّه‌پردازی‌های متناسب با زمان است، نمی تواند تغییر دهنده اصل ثابت شیعه باشد و حدّاکثر آن که نظریات خردی در قالب آن اصل ثابت و کلان شکل گیرد. گفتمان‌های تحریم، تجویز و ... را می‌توان در همین چارچوب تحلیل نمود اگرچه لازم است به این تقسیم‌بندی از نگاهی انتقادی توجه کرد، یعنی چنین تفکیکی ممکن است از نظر تاریخی چندان دقیق نباشد زیرا همان‌گونه که قبلاً نیز اشاره شد، تاریخ اندیشه‌ورزی در تشیع از صدر اسلام آغاز می‌شود و تا به امروز ادامه دارد، البته اگر منظور شما از این تقسیم‌بندی همان برداشتی باشد که به ذهن نگارنده این سطور آمده است. اندیشه‌ورزان شیعی با توجه به مقتضیات زمانی به همان‌مقدار که امکان داشت آن حقیقت اصلی و اساسی تشیع را به اجرا در می‌آوردند. با توجه به مطالب مطرح شده اگرچه امکان آینده‌نگری و پیش‌بینی دشوار است اما می‌توان چنین حدس زد که گام بعدی در اندیشه سیاسی تشیع، نزدیکی هرچه بیشتر به آن اصل اساسی و ثابت در اندیشه سیاسی تشیع با ویژگی‌های خاص آن است. چرا که اندیشه سیاسی تشیع بر خلاف دیگر مکاتب فکری، از عنصر هدف محوری برخوردار است. این ویژگی کلی، حال انتخاب اسمی متناسب با این ویژگی‌ها و اصول را به عهده خود شما می‌گذاریم. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 24/200473)
عنوان سوال:

ما 5 گفتمان در اندیشه سیاسی شیعه داریم: 1. گفتمان تحریم 2. گفتمان تجویز 3. گفتمان تشکیک 4. گفتمان تحدید 5. گفتمان تأسیس، به نظر شما گفتمان بعدی در اندیشه سیاسی شیعه چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ یا ای


پاسخ:

ما 5 گفتمان در اندیشه سیاسی شیعه داریم: 1. گفتمان تحریم 2. گفتمان تجویز 3. گفتمان تشکیک 4. گفتمان تحدید 5. گفتمان تأسیس، به نظر شما گفتمان بعدی در اندیشه سیاسی شیعه چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ یا ای

بررسی این موضوع نیاز به تحلیلی عمیق در تاریخ فکر شیعه دارد که در آن لازم است زوایای گوناگون این اندیشه مورد کاوش اساسی قرار گیرد. به صورت مختصر می‌توان در ارزیابی نسبت به این سؤال مطالب زیر را ارائه کرد:
علاقه‌مند بودم نسبت به این تفکیکی که انجام داده‌اید قدری بیشتر توضیح می‌دادید یا لااقل منبع این تقسیم‌بندی را ذکر می‌کردید تا بهتر بتوان در مورد آن به ارائه تبیین پرداخت.
نکته‌ای که در این میان، لازم به توضیح می‌باشد، تبیینی در مورد اصطلاح گفتمان است. انسان لازم است هر گونه اصطلاح جدیدی را قبل از به کاربردن، نسبت به محتوای آن اطلاعاتی را به دست آورد تا هنگام به‌کارگیری آن با مشکلی مواجه نشود. اگر آشنایی اندکی از اصطلاح گفتمان وجود داشته باشد شاید دیگر به این راحتی از آن برای تبیین اندیشه سیاسی تشیع استفاده نشود. در مفهوم گفتمان معنایی نهفته است که هیچ تناسبی با آموزه‌های دینی ندارد. (نسبیت) آن هم در نوع مطلق آن مفهومی اساسی در تحلیل گفتمانی است. نسبیت در گفتمان این مفهوم را دارد که، هیچ مبنایی برای شناخت حقایق وجود ندارد و همه امور و اندیشه‌ها نسبی هستند.
مثلاً در مسئله شما نسبیت گفتمانی معتقد است تفاوت این رویکردها در اندیشه تشیع نشان‌گر نبود معنا و مفهومی ثابت در اندیشه سیاسی تشیع است، نگرش گفتمان معتقد است اندیشه‌ها بیشتر محصول روابط قدرت اجتماعی است یعنی ساختار اجتماعی قدرت در هر دوره تشکیل دهنده اندیشه متناسب با آن است.بنابراین در تحلیل گفتمانی همه‌چیز تابع شرائط قدرت است و معنا و مفهومی ورای این شرایط ساختاری نمی‌باشد. این امری نیست که بتوان اندیشه دینی را به آن نسبت داد. بر این اساس باید گفت که نگرش گفتمان با محتوای مفهومی خود قابلیت تحلیل در اندیشه دینی را ندارد و نمی‌توان اندیشه دینی را به واسطه آن تحلیل کرد. اما اگر معتقد به مبانی مفهومی گفتمان نباشیم و مقصودمان از کاربرد تنها لفظ آن باشد می‌توان این‌گونه بیان نمود که اندیشه تشیع اندیشه‌ای پویا بوده که در هر عصر با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی چهره‌ای از آن حقیفت والا نشان داده می‌شود. این نکته را بایستی هنگام به کاربردن اصطلاح گفتمان در نظر داشت تا در دام محتوای معنایی گفتمان قرارنگیریم.
اما برسیم به مسئله اصلی مطرح شده؛ بررسی اندیشه سیاسی شیعه و تحولات تاریخی آن لازم است در دو سطح مورد توجه قرارگیرد. 1. بررسی مؤلفه‌ها و ویژگی های کلی این اندیشه، 2. بررسی سیر تاریخی آن، که به نظر می‌آید آن را نه در تاریخ معاصر ایران که از صدر اسلام بایستی جستجو نمود. در مورد ویژگی‌های کلی اندیشه سیاسی تشیع می‌توان به مسائل و مؤلفه‌های زیر اشاره کرد.
یکی از مهم ترین مختصات این اندیشه توجه به جامعیت آن است به گونه‌ای که برای تمامی زوایای زندگی بشر برنامه دارد. این عمومیت شامل زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان نیز هست. اجرای احکام و قوانین سیاسی و اجتماعی اسلام نیز در پرتو تشکیل دولت و حکومت است و این بحث ضرورت دولت ونظام سیاسی را در اندیشه شیعی برجسته می‌کند.
ویژگی دیگر، بحث مبنای مشروعیت قدرت و حاکمیت است. در اندیشه سیاسی شیعه، منشأ قدرت، بی‌هیچ اختلافی، از آنِ خداوند است و مبانی مشروعیت دولت‌های دینی و شیعی نیز به خداوند باز می‌گردد که البته بحث مقبولیت مردمی نیز در کنار آن مورد توجه است.
از محوری‌ترین مسائلی که دراندیشه سیاسی شیعه مطرح است، عدالت می‌باشد. آموزه‌های دینی برقراری عدالت را به مثابه یک ضرورت قطعی زندگی اجتماعی و هدف اساسی بعثت انبیا معرفی می‌کند: (لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط). از این رو، هدف اصلی اسلام و حاکمیت‌های دینی اقامه عدالت در جامعه بشری است. بنابراین می‌توان یکی از مهمترین ویژگی اندیشه سیاسی سیاسی شیعه را در بُعد اجرا، اجرای اصل عدالت در همه زمینه‌ها دانست. نتیجه طبیعی تأکید بر اجرای عدالت در اندیشه دینی، داشتن اقتدار است که صرفاً در صورت تشکیل و تداوم حکومت میسر خواهد بود. در حقیقت، حکومت ابزاری است برای تحقق عدالت در جامعة بشری که بدون فرض آن، تحقق این امر مهم، امری انتزاعی و ذهنی به نظر می‌رسد و جامة عمل نخواهد پوشید.
نگرش دینی به خصوص نگرش تشیع، اساساً مخالف حاکمیت‌های استبدادی به مفهوم فردی و یا جمعی آن بوده‌اند و از آن با نام حاکمیت طاغوت یاد می‌کند. بنابراین می‌توان یکی از ویژگی‌های اندیشه سیاسی شیعه را ظلم‌ستیزی و مخالفت نظری و عملی با نگرش‌های ظالمانه و استبدادی دانست.
یکی از ویژگی‌های مهم اندیشه سیاسی شیعیان، توجه به (مهدویت) و مفهوم (انتظار) است. این اصل در عمل و اندیشه شیعیان هماره به عنوان یک اصل راهبر در طول تاریخ تشیع مورد توجه بوده است.
یکی از مختصات اندیشه سیاسی شیعه که از اصول بنیادین آن نیز به حساب می‌آید (ولایت الهی) است که در اندیشه دینی باید در تمام شئون زندگی یک فرد مسلمان جاری شود. رهبری جامعه اسلامی یا به تعبیری زندگی سیاسی مسمانان نیز از این قاعده و شمولیت بیرون نیست و نظام خلقت کفر و بیرون بودن از دایره توحید و ولایت الهی را نسبت به هیچ حوزه‌ای برنمی‌تابد.
مجموع این نکات مطرح شده را می‌توان شکل‌دهنده عناصر محوری و ذاتی اندیشه سیاسی شیعه دانست که البته مقتضیات زمانی و امکانات و توانایی‌های عملی شیعیان ممکن است چهره‌های متفاوتی را از این اندیشه نشان دهد که به تناسب شرایط نظریه‌های مختلفی ارائه شود. به نظر می‌آید تقسیم‌بندی شما از سیر تحولات اندیشه شیعه نیز چهره‌های مختلف آن حقیقت ثابت، با توجه به شرایط مختلف و قدرمقدورهای گوناگون باشد.تغییر اقتضائات زمانی و مکانی که رقم زننده تغییراتی در نظریّه‌پردازی‌های متناسب با زمان است، نمی تواند تغییر دهنده اصل ثابت شیعه باشد و حدّاکثر آن که نظریات خردی در قالب آن اصل ثابت و کلان شکل گیرد. گفتمان‌های تحریم، تجویز و ... را می‌توان در همین چارچوب تحلیل نمود اگرچه لازم است به این تقسیم‌بندی از نگاهی انتقادی توجه کرد، یعنی چنین تفکیکی ممکن است از نظر تاریخی چندان دقیق نباشد زیرا همان‌گونه که قبلاً نیز اشاره شد، تاریخ اندیشه‌ورزی در تشیع از صدر اسلام آغاز می‌شود و تا به امروز ادامه دارد، البته اگر منظور شما از این تقسیم‌بندی همان برداشتی باشد که به ذهن نگارنده این سطور آمده است. اندیشه‌ورزان شیعی با توجه به مقتضیات زمانی به همان‌مقدار که امکان داشت آن حقیقت اصلی و اساسی تشیع را به اجرا در می‌آوردند.
با توجه به مطالب مطرح شده اگرچه امکان آینده‌نگری و پیش‌بینی دشوار است اما می‌توان چنین حدس زد که گام بعدی در اندیشه سیاسی تشیع، نزدیکی هرچه بیشتر به آن اصل اساسی و ثابت در اندیشه سیاسی تشیع با ویژگی‌های خاص آن است. چرا که اندیشه سیاسی تشیع بر خلاف دیگر مکاتب فکری، از عنصر هدف محوری برخوردار است. این ویژگی کلی، حال انتخاب اسمی متناسب با این ویژگی‌ها و اصول را به عهده خود شما می‌گذاریم. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 24/200473)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین