در کتاب تاریخ دوران ابتدایی ما عکس مقایسه زندگی شاه با مردم حلبی آباد تهران نمایش داده شده بود .به نظر شما حالا همچون تفاوتی وجود ندارد؟آری زندگیهای بهتر از شاه و بدتر از مردم حلبی آباد. دانشجوی محترم ابتدا به منظور پاسخ گویی به مطالبی که مطرح فرموده اید لازم است چند نکته را خدمت شما بیان نماییم:1.نخست اینکه هیچ کس منکر وجود پاره ای از جلوه های فقر و محرومیت در جامعه نبوده و اساسا امکان اینکه فقر و محرومیت که میراث سیاست های غلط رژیم های سلطنتی به ویژه در زمینه مدرنیزاسیون تقلیدی بود به این زودی از جامعه ایرانی بر بندد وجود ندارد ، به ویژه اینکه به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، بدخواهان نظام اسلامی که از قدرت گرفتن کشور ما و استقلال همه جانبه یک ملت رسته از بند وابستگی به بیگانه هراس داشتند شروع به انواع توطئه ها نمودند که جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران یکی از آنها بود و باعث تحمیل میلیاردها هزینه بر ملت ایران شد و مانعی بزرگ در راه رفع فقر و محرومیت از چهره این کشور عظیم و رو به رشد گردید . لذا هیچ کس منکر وجود افراد فقیر و محروم در جامعه نیست و شاهد آن نیز وجود نهادهای خدمت رسان به فقرا همچون کمیته امداد می باشد که نشانی بر وجود انسان های فقیر در جامعه می باشد ولی مقایسه کردن وضعیت امروز با زمان شاه و حلبی آباد های آن زمان اساسا کار درستی نمی باشد که شاید علت آن این باشد که احتمالا با مفهوم حلبی آباد آشنایی کاملی ندارید ، چرا که حلبی آباد ها ، مناطقی در اطراف شهرهای بزرگ بودند که در آن مردمانی که عمدتا از روستاها و شهرهای کوچک به این شهرها مهاجرت کرده بودند با استفاده از حلب های روغن اقدام به ساخت آلونک هایی می کردند و در محیطی رقت بار و فاقد آب سالم و سرویس بهداشتی مناسب ، گذران زندگی می کردند و اکثر آنها در فقر مطلق به سر می بردند و چنین مناطقی به اندازه ای کم نبود که پیدا کردنش در اطراف شهرها خیلی سخت باشد . این معضل به اندازه ای در زمان شاه شیوع داشت که جالب است بدانیم که به عنوان یک امر عادی و رایج تلقی می شد و نمونه ای از آن را می توان در مجموعه ای از عکس های کاوه گلستان با عنوان حلبی آباد مشاهده کرد که چند مورد از آنها را از این سایت می توانید مشاهده نمایید : (http://akkasee.com/sn/galleries/pn/6/sortBy/id/st/ASC/id/2497 ) اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ساماندهی حلبی آبادها تبدیل به یکی از اولویت های اصلی انقلاب اسلامی شد و به این ترتیب بود که در همان سال های اولیه کلیه زاغه نشینی ها و حلبی آباد ها از فضای عمومی کشور رخت بر بستند و به همت نهادهای انقلابی تازه تاسیسی همچون کمیته امداد امام خمینی ره و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و به ویژه حساب 100 حضرت امام که به منظور امر خانه سازی برای محرومین و مستضعفین ایجادشده بود کلیه این حلبی آباد ها تعطیل و شهرها رنگ و بوی دیگری گرفتند ، به گونه ای که امروزه دیگر مفهومی به نام حلبی آباد از ادبیات عمومی و جغرافیایی کشور حذف شده است و کار به جایی رسیده است که حتی اموری همچون کپر نشینی که مثل چادرنشینی عشایر شیوه زندگی رایج و سنتی برخی مناطق بوده و به اشتباه با زاغه نشینی که یک انحراف در مسکن و حتی سبک زندگی بود یکی در نظر گرفته می شد نیز در حال جمع شدن می باشد و شاید بتوان گفت که در حال حاضر حتی کپرنشینی نیز در کشور به تاریخ پیوسته است . ضمن اینکه این نکته را باید متذکر گردیم که امروزه با وجود نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد که به افراد فقیر و بی سرپرست حداقل کمک های مورد نیاز یک شهروند برای زندگی را اعطا می کند و نیز اجرای برخی برنامه ها همچون پرداخت یارانه مستقیم به همه مردم از جمله اقشار کم در آمد ، در مجموع هیچ فردی نمی تواند ادعا نماید که همچون حلبی آبادی ها در فقر مطلق به سر می برد و به همین دلیل به لحاظ سبک زندگی و در آمد نیز هیچ فرد ایرانی را نمی توان با یک حلبی آبادی که مشخصه اصلی اش فقر مطلق و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی بود مقایسه کرد . 2 – امروزه نمی توان انکار کرد که زندگی های بهتر از شاه نیز وجود دارد ، کما اینکه با یک بازدید از کاخ شاه ، شاید زندگی او برای مردمی که امروزه شاهد زندگی های مجلل برخی میلیونر ها و میلیاردرها هستند ، چندان هم مجلل نباشد که این مساله امری طبیعی است و در واقع به دلیل این است که زندگی شاه به نسبت زمان خودش مجلل و شاهانه بوده است و اگر وی در دوران حاضر زندگی می کرد قطعا زندگی او به سبک زمان گذشته نمی شد بلکه قطعا دهها برابر مجلل و شاهانه تر از همان میلیاردرهایی می شد که تصور می کنیم که زندگی شاهانه تری از شاه داشتند . البته این مطالب ربطی به موضوع ما ندارد و آنچه برای ما مهم است این است که اگر چه امروزه وجود زندگی شاهانه در میان برخی مردم نیز امری غیر قابل انکار است اما مساله اینجاست که آیا زندگی های شاهانه امروز ، متعلق به مسئولان بلندپایه این نظام می باشد و آیا این مسئولان نیز ثروت های خود را از راه های نامشروع بسان غارت هایی که شاه و خاندان شاهنشاهی و اطرافیانشان انجام می دادند به دست آورده اند؟ که در این زمینه باید اشاره نماییم که اکثریت قریب به اتفاق مسئولان نظام جمهوری اسلامی ، مردمانی ساده زیست هستند که زندگی هایی در حد افراد متوسط جامعه دارند که در راس آنها باید از امام خمینی ره و مقام معظم رهبری یاد کرد که زندگی ساده آنها واقعا بی نظیر است و همگان از آن اطلاع دارند و در همین جا ما به شما توصیه می کنیم که به کاخ سعد آباد سری بزنید و زندگی شاهانه محمد رضاشاه را با در نظر گرفتن شرایط آن روزگار و زاغه نشینی های آن دوران کاملا به خاطر بیاورید و آنگاه چند کیلومتر آن سو تر ، به جماران ، محل زندگی امام خمینی ره سری بزنید و خانه کوچک و محقر ایشان را ملاحظه نمایید و اتاق کوچکی که هیات دولت ، مسئولان ارشد نظام ، فرستادگان کشورهای خارجی و حتی نماینده ویژه رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق که نماینده بلوک شرق به حساب می آمد نیز در آنجا با ایشان ملاقات می کردند را با سالن مهمانی و ملاقات شاه و تزئینات بی نظیر آن و فرش هایی که به اندازه اتاق ها و سالن ها بافته شده اند مقایسه کنید و آنگاه منصفانه قضاوت نمایید که آیا رهبر انقلاب اسلامی نیز همچون شاه سابق زندگی شاهانه داشته است؟ همچنین شما می توانید به دهها شاهدی که بر ساده زیستی رهبر معظم انقلاب اسلامی دلالت دارد نیز مراجعه نمایید و آنگاه خود میان ایشان با مسئولان نظام شاهنشاهی مقایسه کنید که به منظور آشنایی هر چه بیشتر یک مورد از ساده زیستی های ایشان را به نقل از یادگار گرانقدر حضرت امام خمینی ره ، مرحوم حاج سید احمد خمینی ره در اینجا نقل می نماییم : (وظیفه خود میدانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم که من از وضع منزل حضرت آیتالله خامنهای مطلع هستم. در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یک نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موکت زندگی میکنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود که من از زبری و خشنی آن فرش- که ظاهراً جهیزیه همسر ایشان بود- اذیت میشدم از آنجا برخاستم و به موکت پناه بردم. منبع: http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100944852935 ) البته این قبیل اعترافات علاوه بر شخصیت هایی که منتسب به انقلاب هستند همچون شخصیت های بزرگوار فوق الذکر از جانب دشمنان و معاندان نظام اسلامی نیز شنیده شده است و طبق قاعده عقلی ای که بر طبق آن قضاوت منفی دشمن به دلیل احتمال مغرضانه بودن آن بیشتر باید بررسی شود ولی قضاوت مثبت او به دلیل عدم چنین احتمالی می تواند مورد استناد قرار گیرد ما نیز سخن یکی از همین اشخاص معاندی که در جریان فتنه اخیر نیز فعالانه به عنوان یکی از اعضای اتاق فکر لندن خود را معرفی کرده و خدمات شایانی به دشمنان نظام اسلامی نموده است را در مورد مقام معظم رهبری ذکر می کنیم که اخیرا و در طی جلسه ای با حضور ضد انقلاب در مورد عدم امکان مشابهت سازی میان رهبر انقلاب اسلامی با رهبران فاسد مصر و تونس چنین گفته بودند : (لااقل خود من که از آغاز در مجلس و دولت بودم و آیت الله خامنه ای را می شناسم اقرار می کنم که یک نقطه خاکستری و نه حتی تاریک در زندگی اقتصادی وی و خاندانش نمی شود پیدا کرد ) (نقل از بخشهای پخش شده از سخنرانی مهاجرانی در برنامه دیروز ، امروز ، فردا) 3 – اما در مورد مقایسه کلی وضعیت اقتصادی مردم ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به زمان شاه و به منظور آشنایی هر چه بیشتر با وضعیت آن زمان ، مطالبی خدمت شما تقدیم می گردد که امید است با مطالعه آنها واقعیات در برابر چشمان شما روشن تر دیده شوند . در یک مقایسه دقیق و علمی لازم است در موارد متعدد و با استفاده از آمارها و شاخص های صحیح و با در نظر گرفتن الگوی علمی سنجش موفقیت یک نظام (کارآمدی نظام = اهداف + امکانات + موانع ) ، به تحلیل و ارزیابی پرداخته شود ، در ادامه تلاش می نمائیم تا برخی از مهمترین این شاخص ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم : یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد . الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد . به همین جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد . ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛ در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوالک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است . به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند . در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمی گنجد. 5. عوامل دخیل در قضاوت منفی افراد نسبت به وضع موجود سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا با وجود این دستاوردها و تلاشهای غیرقابل انکار از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، عده ای از مردم و حتی نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتی میکنند؟ در پاسخ باید گفت که عوامل متعددی در این قضاوت منفی دخیل بوده است. از جمله: 1. تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، که به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگی شده است. 2. افزایش چشمگیر سطح آگاهیهای اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایی و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارساییهای وضع موجود به جای توجه به نقاط قوت آن. 3. ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعی در جامعه در سالهای اخیر، به صورتی که افراد، رفع تمامی مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه مدت- انتظار دارند. 4. انعکاس نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهای دقیق، شفاف و تطبیقی از ابعاد اقدامات و تلاشهای صورت پذیرفته از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهای منطقه. 5. عدم اطلاع رسانی مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتی کشور و ورود خسارتهای هنگفت به دلیل جنگ تحمیلی که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدی آنان بسیار موثر بوده است. 6. توجیه نکردن مردم در خصوص سیاستهای اقتصادی دولت (همچون واقعی کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بی توجهی دولت به مشکلات مردم، تداعی شده است. (که البته این سه عامل اخیر به تنهایی بیانگر ابعادی از ناکارآمدی کارگزاران نظام – در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروی نظام- میباشد) 7. فضاسازی و فعالیت گسترده تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی نظام در سیاه نمایی وضع موجود و بزرگنمایی مشکلات. 8. افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایی کشور تحت تاثیر رسانه ها و برنامه های تلویزیونی و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها. 9. جوان بودن جمعیت کشور- 60 درصد جمعیت زیر 30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزه های آموزشی و تحصیلی- تفریحی و رفاهی، مسکن و به ویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد. آنچه باعث تاسف می شود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخی تحلیلهای مغرضانه و جهت دار دشمنان، بخشی از تحلیلها و قضاوتهای دوستان نیز منصفانه و واقع بینانه ارائه نمیشود. موارد منفی بزرگنمایی شده و بسیاری از اقدامات و دستاوردهای مثبت نادیده گرفته میشود؛ حتی تلاش جهتدار و معنی داری در خصوص القای این نکته به مردم و بخش بزرگی از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادی و درجه توسعه یافتگی کشور حتی در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود ولی تامل واقع بینانه و تحلیل علمی تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی و اجتماعی مردم خود نیز توفیقات فراوانی به دست آورد. و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنی نفی یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثرا محسوس و مشهود برای عموم مردم است اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعی گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردی که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود. در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدی، (تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده از سوی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای تحقق الگوی مطلوب از یک جامعه دینی، انقلابی و انسانی برخوردار از حداکثر مواهب مادی و معنوی) باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهای بسیار داریم و ضروری است برای رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابی مشکلات و بررسی دلایل عدم تحقق برخی از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.(http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2338) خدمات و فعالیت های نظام جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی، گستره بسیار وسیعی دارد و می توان آنها را به چند حوزه تقسیم کرد که عبارت اند از: 1_ خدمات نظام در حوزه اقتصادی 2_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی 3_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه سیاسی به گوشه ای از این خدمات بی شمار اشاره میکنیم : 1_ دستاوردها و خدمات اقتصادی با اینکه ملموس ترین و گسترده ترین فعالیت های نظارت جمهوری اسلامی در حوزه اقتصادی است، امّا نظام تبلیغاتی کشور نتوانسته است آن را به طور شایسته ای به افکار عمومی منعکس کند. مطالعه آمار و ارقام این فعالیت ها مؤید این نکته است: 1_1_ نفت صنعت نفت ایران نسبت به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با تحول عظیمی همراه بوده است؛ زیرا اکنون ایران اسلامی مالک منابع نفتی خود است و کارشناسان ایرانی مدیریت اجرایی عملیات صنعت نفت را در همه بخش ها اعم از: اکتشاف، حفاری، بهره برداری، صادرات، پالایش و انتقال بر عهده دارند؛ این امر در حالی است که این صنعت پیش از انقلاب به طور کامل وابسته بود. از طرف دیگر، فعالیت های اکتشافی صنعت نفت پس از پیروزی انقلاب با جهش چشمگیری همراه بوده است. 2_1_ گاز حجم ذخایر گاز طبیعی شناسایی شده ایران در آغاز سال 1385 حدود 6/26 تریلیون متر برآورد شد که این میزان معادل 17% از کل ذخایر جهان و 7/47% از ذخایر منطقه خاورمیانه است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند؛ در حالی که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهری کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه در مناطق روستایی نیز از این نعمت خدادادی به کشور استفاده می گردد. طبق آخرین آمار مرکز آمار کشور در پایان سال 1385، میزان استخراج گاز معادل 464 میلیون مترمکعب در روز بوده است. همچنین تا پایان آن سال، از مجموع 1016 شهر کشور، 615 شهر (61%) گازرسانی شد و 82 شهر در حال گازرسانی بوده است. 3_1_ پتروشیمی میزان تولیدات پتروشیمی در سال 1357، 7/4 میلیون تن بود که با وجود تخریب آن به دست رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی، طبق آمارهای موثق درآمد کشور از این راه، از صادرات گاز به بیش از 7 میلیارد دلار در سال 84 رسیده است. 4_1_ فناوری هسته ای و انرژی هسته ای جمهوری اسلامی به رغم تحریم های شدید امریکا و فشار به کشورهای دیگر برای نداشتن همکاری در طرح هسته ای ایران، توانست چرخه سوخت هسته ای را با دستان دانشمندان داخلی به صورت چشمگیری افزایش دهد تا جایی که تعجب جهانیان را برانگیزد. در این خصوص، نظام جمهوری اسلامی توانست با کشف و استخراج اورانیوم طبیعی در یزد و فناوری آن در اردکان یزد و سپس تبدیل آن به سه ماده: (هگزا فلوراید اورانیوم، (اکسید اورانیوم) و (تترا فلوراید اورانیوم) را در (پایگاه هستهای اصفهان)، بزرگترین گام های چرخه سوخت هسته ای بردارد و سپس با تأسیس پایگاه در (نطنز) با استفاده از دستگاههای سانتریفوژ به غنی سازی اورانیوم دست یابد. این امر، ایران را به ردیف دهمین کشور با فناوری هسته ای ارتقا داده است. همچنین، طراحی رئاکتور آب سنگین در اراک و به مرحله نهایی رسیدن نیروگاه اتمی در بوشهر، گام های دیگری بود که نشان داد مدیریت انقلابی نظام جمهوری اسلامی را به کشوری پیشرفته تبدیل می کند. 5_1_ برق برق رسانی را می توان یکی از افتخارآمیزترین فعالیت های اقتصادی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی قلمداد کرد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج فعالیت های رژیم طاغوت، تنها 1/3 میلیون مشترک برق - اعم از خانگی، عمومی، صنعتی و کشاورزی - وجود داشت؛ این در حالی است که هم اکنون حتی بسیاری از روستاهای کشور و دورترین مناطق از نعمت برق است. میزان تولید ناخالص برق کشور در پایان سال 1385، بیش از 192 میلیارد کیلووات ساعت بود و تاکنون بیش از 50 هزار روستا در کشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنین، تعداد مشترکان برق مؤسسه های تابع وزارت نیرو در این سال، حدود 20624 هزار مشترک بوده است. 1-6-صنایع نظامی ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامی خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکی از کشورهای تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامی در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایی چون هند، برزیل و یوگسلاوی مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکی و راداری، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهی و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخی از اقدامات انجام شده در صنایع نظامی اشاره میکنیم: ساخت هواپیمای جنگنده آذرخش، طراحی و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکی با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشی و چرخبال دو موتوره، طراحی و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازی خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن ، طراحی و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایی و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهای زمین به زمین در جهان) و موشکهای دوربر شهاب (با سرعتی سه برابر موشک اسراییلی)، راهاندازی خطوط تعمیرات اساسی و بازسازی هواپیمای نظامی و خودکفایی در زمینههای ساخت و یا تعمیر بسیاری از تجهیزات و قطعات نظامی که در جنگ الکترونیکی کاربرد دارد. 1-7- صنایع در بخش صنعت، کشوری که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهای صنعتی خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهای ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینی برخوردار بوده، هم اکنون در بسیاری از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیاری از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجی میباشد و در برخی از صنایع- همچون صنایع ساختمانی- سالهاست که به مرز خودکفایی رسیده است. جمهوری اسلامی وارث صنعتی است که میزان وابستگی آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادی و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه ای، دچار رکود شدید شد. از سوی دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکی تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند. دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگی شدید به مواد اولیه وارداتی، کالاهای سرمایهای خارجی، تخصصهای فنی و اطلاعات و دانش فنی خارجی- که تهدیدی برای صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهی انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامی، ظرفیتهای وسیعی در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلی، صنایع تکمیلی و پر کردن حلقههای مفقوده صنعت جدی گرفته و گامهای بلندی در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمی را میتوان در همین ارتباط ارزیابی کرد. میزان تولیدات پتروشیمی کشور که در سال 1357 حداکثر 7/4 میلیون تن بوده در سال 1381 به 5/12 میلیون تن افزایش یافته است. امروزه ایران در عرصه صنایع موشکی و مخابراتی به درجهای از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالی به دست آمده که ما در زمینه محصولاتی که قابلیت استفاده در صنایع موشکی و الکترونیک نظامی دارند، در تحریم به سر می بریم تا جایی که حتی در برخی مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکی به ما ممانعت به عمل میآید. در زمینه سدسازی امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم؛ به طوری که پس از پیروزی انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزی، هماکنون، تراکتورهای ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود. در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانی فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره برداری رسید که با بهره برداری فازهای دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد 1-8-وضعیت روستاها فقر و نابسامانی جوامع روستایی از مسائل و معضلات مهم و اساسی کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانی تهران و شهرهای بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزی انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور برای دولت و برنامهریزان از اولویت خاصی برخوردار شد. در اینجا به بخشی از شاخصهای برخورداری روستاها در سالهای پس از انقلاب اسلامی اشاره میکنیم: تعداد مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانههای بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است. برقرسانی به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایی از قبیل توسعه شبکه راههای روستایی، مخابرات و... در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود. تعداد روستاهای برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر – در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طی دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایی کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتی تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهای بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهای پستی روستایی هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است. 1-9-2- کشاورزی و دامداری بخش کشاورزی از مهمترین و استراتژیکترین بخشهای اقتصادی کشور است. در حیطه کشاورزی و دامداری، طبق آمار رسمی دولت در سال 1356، دولت فقط توانایی تامین مواد غذایی مردم خود برای 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقی مواد غذایی را از خارج وارد کند. برای مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد میکرد؛ هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایی رسیده است؛ به گونهای که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 1/5 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههای گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندی سال- توانست به خودکفایی در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد. میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 7/2 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزی از 7/2 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهی در تولید پدید آمده است؛ به گونهای که تولید تخممرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 620/2 میلیون تن به 877/5 میلیون تن رسیده است. براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزی را در میان کشورهای خاورمیانه کسب کرده است. 1-10-آب در سال 1357 میزان تولید آب 5/1 میلیارد مترمکعب و تعداد انشعاب 7/2 میلیون بود، امّا این رقم در سال 1377 به 976/3 میلیارد مترمکعب و 7 میلیون فقره انشعاب افزایش یافت. آمارها در پایان سال نشان می دهد که انشعاب آب 650 شهر را در پوشش قرار داده است؛ یعنی 43 میلیون نفر در پوشش مصرف آب شهری و روستایی قرار گرفته اند. در سال 1385، بیش از 5 میلیارد و 94 میلیون مترمکعب آب در مناطق شهری شرکت های آب و فاضلاب شهری و بیش از یک میلیارد مترمکعب آب در مناطق روستایی شرکت های آب و فاضلاب روستایی تولید شده است. در مناطق شهری، طول شبکه های توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 10 میلیون فقره بوده است. در مناطق روستایی، طول شبکه های توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 3 میلیون فقره بوده است. 1-11- توسعه مخابرات و تلفن آمار دقیق تلفن های کشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود؛ در حالی که این رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 599/13 میلیون شماره رسید و تا آخر تابستان امسال بالغ بر 23419586 شماره بوده است. تولید تجهیزات مخابراتی تا پیش از انقلاب، تنها به تولید سوئیچ های الکترونیکی EMD و دستگاههای مخابراتی رومیزی و برخی از دستگاههای مخابراتی محدود بود، امّا پس از انقلاب - بخصوص پس از سال 68 - تغییرات شگرفی در فناوری تولید تجهیزات مخابراتی صورت گرفت. شبکه فیبر نوری یکی از مهمترین تحولات است. در کنار توسعه و گسترش تلفن های واگذارشده تلفن همراه تا مرداد سال 1382 به 2521649 خط رسید. این تعداد تا پایان تابستان سال جاری به 20786880 خط رسید که انتظار می رود تا پایان سال به 26000000 برسد. همچنین، راه اندازی شبکه های اطلاع رسانی و اتصال به بزرگراههای اطلاعاتی – همچون: اینترنت - نیز از خدمات انقلاب در بخش مخابرات کشور است. 1-12-تحولات در بخش راه و ترابری به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت در صنعت حمل و نقل کشور، انقلابی در این بخش محسوب می شود؛ زیرا در 25 سال پیش از پیروزی انقلاب 90 هزار کیلومتر راه آسفالتی و شوسه روستایی و 76 هزار کیلومتر جاده و راه اصلی و فرعی در شهرهای گوناگون احداث شد؛ در حالی که در سال 57 مجموع راههای اصلی و فرعی کشور حدود 36 هزار کیلومتر بود. حال آنکه در پایان سال 1385 مجموع راههای اصلی و فرعی کشور حدود 1007198 کیلومتر بوده است. در شبکه ریلی کشور نیز در حال حاضر 6100 کیلومتر شبکه اصلی و بیش از 2000 کیلومتر شبکه فرعی راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلی سالانه 600 کیلومتر راه آهن احداث می شود که در آینده نزدیک به 1000 کیلومتر امکان افزایش دارد و در بخش حمل و نقل هوایی نیز توسعه چشمگیری صورت گرفت. در سال 81 بالغ بر 20 میلیون و 200 هزار نفر از طریق فرودگاههای کشور جا به جا شده اند؛ این رقم در سال 1385 به 26111920 نفر رسیده است. دستیابی متخصصان داخلی به توانایی پیشرفته ترین سطح تعمیر اساسی (اورهال) هواپیماهای پهن پیکر یکی از موارد پیشرفت در صنعت هواپیمایی است. ساخت هواپیماهای ایران 140 با هزینه هر فروند 5/8 میلیون دلار و توانایی ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگیری از پیشرفت هایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است. ساخت هواپیماهای آموزشی، بالگرد و هواپیماهای بدون سرنشین از هواپیماهای 4 نفره (فجر-3) از دیگر عملکردهای سازمان صنایع هواپیمایی است. تأسیس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم کشور از امتیازهای کشور پس از پیروزی انقلاب است. 1-13-میانگین رشد اقتصادی دستیابی به میانگین رشد اقتصادی بیش از 4% در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود فشارهای خارجی، تحریم، جنگ تحمیلی، تنش های منطقه ای و بین المللی و ...، موفقیت چشمگیری است. با آنکه برخی از کارشناسان برای کشور در حال توسعه ای همچون ایران، تحصیل رشد اقتصادی سالانه بیش از 6% برای یک دوره 20 ساله را ضروری قلمداد می کنند تا آثار عقب افتادگی های گذشته جبران شود و مسیر توسعه هموار گردد. رشد اقتصادی ایران در نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی به حدود 8% و در برنامه دوم به 5% رسید. انتظار میرود در چارچوب چشم انداز 20 ساله مقام معظم رهبری، میانگین رشد اقتصادی شش درصدی تحقق یابد؛ البته باید توجه داشت که با وجود پیشرفت های حاصل شده در عرصه های گوناگون علوم و فناوری، کشاورزی، صنعت، خدمات و ... برنامه اصلاح ساختار اقتصادی کشور - که از اواسط دهه 70 به بعد به آن بیش از گذشته توجه شده است - همچنان با موانع جدی رو به روست که باید با تدبیری کارشناسانه به رفع آنها همت گمارد. یکی از آنها، وابستگی شدید اقتصادی ملی به نفت و صادرات آن و دیگری در بخشهای مدیریتی و تصحیح زیرساخت های کلان اقتصادی است که باید بیش از پیش در این زمینه کوشا بود. دستیابی به آرمان های انقلاب بویژه در بخش اقتصادی، تنها در سایه عزم و بسیج ملی برای جهش صادرات غیرنفتی تحقق می یابد که تضمین کننده توسعه پایدار و حیات اقتصادی و عدالت اجتماعی است. 1-14-جمعیت جمعیت ایران در سال 1356 بالغ بر 7/34 میلیون نفر بود. این رقم در سال 1385 به 70495782 میلیون نفر رسیده است و نظام جمهوری اسلامی توانسته است پاسخگوی این افزایش جمعیت باشد. اگر تنها به میزان خوراک، پوشاک، مسکن، مدرسه، بیمارستان و حمل و نقل آنها توجه کنیم، درمی یابیم که چه خدمات گسترده ای انجام شده است. 1-15-توزیع درآمد مطابق آخرین آمارهای مربوط به توزیع درآمد در سالهای 1357-1356، میزان 10% از ثروتمندترین مردم ایران نسبت به 10% فقیرترین آنها به ترتیب 16/32 برابر و 60/24 برابر اختلاف درآمد داشتند که شکاف آن بسیار است، امّا این رقم با اقدام هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت، به 60/20 برابر در سال کاهش یافته است. با اینکه پس از انقلاب شکاف درآمدی ثروتمندترین فرد با فقیرترین، 5/11 برابر کمتر شده است و البته این موضوع توفیقی برای انقلاب محسوب می شود، امّا از سوی دیگر، بیانگر این است که هنوز هم شکاف طبقاتی و درآمدی وجود دارد و متأسفانه پس از گذشت 29 سال از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل وجود مشکلات متعدد، هنوز وضعیت توزیع درآمد در کشور مناسب نیست و فشار اصلی این توزیع ناعادلانه درآمد در قالب فقر که بارها مقام معظم رهبری مسئولان را به مبارزه با آن فراخوانده اند به قشر حقوق بگیر و مستضعف جامعه وارد می شود. 2_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی به موازات توسعه در بخش های اقتصادی، در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی نیز اقدام های شایسته ای پس از پیروزی انقلاب صورت گرفته است که در این مقاله با رعایت اختصار مهمترین آنها را شرح می دهیم:/ 1_2_ میزان سواد میزان باسواد جمعیت 6 ساله و بالاتر کشور، از 7/28% در سال 1355 به 5/79% در سال 1375 و به بیش از 80% در سال 1380 رسیده است. بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385، از میان حدود 64 میلیون نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر کشور، بیش از 54 میلیون نفر باسواد بودند؛ به این ترتیب، میزان باسوادی در کشور بیش از 84%است. از مجموع باسوادان کشور، 28 میلیون و 835 هزار نفر را مردان (7/88%) و 25 میلیون و 247 هزار نفر را زنان (3/80%) تشکیل داده اند. همچنین، در آن سال، حدود 1 میلیون و 347 هزار سوادآموز در دوره های مختلف سازمان نهضت سوادآموزی مشغول به تحصیل بوده اند. همچنین، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی (سال تحصیلی 1357-1356) در کل کشور 7745825 نفر دانش آموز وجود داشت که این رقم در سال تحصیلی 1380-1379 به بالغ بر 18314 میلیون نفر افزایش یافته است. در سال تحصیلی 1386-1385، حدود 15 میلیون نفر دانش آموز در کشور وجود داشت که بیشترین تعداد دانش آموزان، مربوط به دوره ابتدایی با 5 میلیون و 827 هزار نفر دانشآموز است. در این سال تحصیلی، تعداد پذیرفته شدگان مراکز آموزش عالی و دانشگاه آزاد حدود 610 هزار نفر بودند که از این تعداد، حدود 287 هزار نفر مرد و 322 هزار نفر زن بوده اند. در سال تحصیلی 1386-1385، حدود 2829 هزار نفر در مراکز آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور در حال تحصیل بوده اند که نسبت به سال تحصیلی گدشته 4/18% افزایش داشتند. همچنین، از این تعداد، 52% را زنان و 48% را مردان تشکیل داده اند. با بررسی این سال تحصیلی، 737 هزار نفر (1/26%) در مقطع کاردانی، 1911 هزار نفر (6/67%) در مقطع کارشناسی، 118 هزار نفر (1/4%) در مقطع کارشناسی ارشد و 63 هزار نفر (2/2%) در مقطع دکترای حرفه ای و تخصصی مشغول به تحصیل بوده اند. جدول آمار دانش آموزان اعزامی به المپیادهای بینالمللی و مدالهای به دست آمده توسط آنها تعداد افراد اعزامی به المپیادهاتعداد مدالهای کسب شده ریاضی فیزیک کامپیوتر شیمی زیست طلا نقره برنز 2-2-مبارزه با مواد مخدر از دیگر موارد قابل اشاره موفقیت بسیار چشمگیر نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ میباشد. طبق آمارهای بینالمللی بیش از 80 درصد مواد مخدر مکشوفه در سطح جهان در مرزهای ایران کشف و منهدم میشود که به همین جهت نیز ایران بارها از سوی مجامع جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است و کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهانی، مرکز آموزش منطقهای خود را ایران قرار داده است. البته باید بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان کشور را یکی از نقاط ضعف عملکرد کارگزاران نظام محسوب کرد. 2-3-فرهنگ و هنر در حوزه هنری و فرهنگی یکی از موارد قابل اشاره، سینمای ایران است که قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هیچ وجه در دنیا مطرح نبوده و به حساب نمیآمده لکن امروزه، به عنوان سینمایی صاحب سبک و جذاب، در بین 10 سینمای برتر جهان مطرح میباشد. در صنعت دوبلاژ نیز ایران جزء سه کشور برتر دنیاست. همچنین در این حوزه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. رونق چشمگیر صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و کتب؛ 2. توسعه گسترده شبکه های صدا و سیما و تولید وسیع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه ای که از دو شبکه سیما و چند شبکه صدا با ساعات محدود هم اکنون به ده ها شبکه داخلی و خارجی به صورت تمام وقت و شبکه های استانی گسترش یافته است. 3. توسعه و گسترش چشمگیر شبکه های خبررسانی و خبرگزاری داخلی و بینالمللی به گونهای که امروزه دیگر ما مجبور نیستیم برای کسب خبر- همانند گذشته- متکی به خبرگزاریهای خارجی همچون: آسوشیتدپرس، رویترز، دویچله وله و امثال آن باشیم 2-4-بهداشت و سلامت یکی از شاخصهای متعارف توسعه یافتگی، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان است. طی سالهای اخیر سازمان بهداشت جهانی دو بار ایران را به عنوان موفقترین کشور جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان مورد تقدیر قرار داده است. به گونهای که مرگ و میر کودکان زیر یک سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسیده به عبارت دیگر بیش از چهار برابر کاهش یافته است. از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنین کاهش مرگ مادران ناشی از عوارض باروری تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسیده یعنی 5/6 برابر کاهش یافته است. از دیگر شاخصها، افزایش سن امید به زندگی است. در نتیجه اقدامات و آموزشهای بهداشتی، اصلیترین شاخص سلامت (سن امید به زندگی) که قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسیده است براساس آمار دیگری سن امید به زندگی طی 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزایش یافته، یعنی در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا یافته است. همچنین سازمان بهداشت جهانی، ایران را در سال 2004 به عنوان موفقترین کشور آسیایی در کنترل و مقابله با ایدز معرفی کرد. 2-5-سایر موارد _ پیشرفت کمی و کیفی شبکه های رادیویی و تلویزیونی و تأسیس و راه اندازی شبکه های برون مرزی مانند: شبکه سحر، جام جم و صبا و پرسtv و العالم و... _ گسترش مراکز هنری و فرهنگی _ توسعه و رشد علمی مانند فناوری هسته ای، سلولهای بنیادی جنینی و ... _ گسترش تأمین اجتماعی و انواع بیمه های حمایتی 3_ دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی در حوزه سیاسی تأثیر و تحولات بسیار مثبتی را بر جای گذاشته است؛ اگر چه این آثار و نتایج مثبت در پشت ابرهای جنجال های سیاسی و تبلیغات رسانه های بیگانه پنهان مانده است، امّا نمی توان آنها را رد و نفی کرد. انسانها همواره قدر نعمت را در هنگام نبودن آن بیشتر درک می کنند، امّا در عین حال یادآوری و تذکر آن ممکن است همان نتیجه را به ارمغان آورد. امام عظیم الشأن و به تبع ایشان، مقام معظم رهبری همواره چنین خط مشی هایی داشته اند. در این خصوص نتایج، پیامدها و آثار انقلاب را همانا تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی، آزادی، استقلال، گسترش مشارکت سیاسی و جایگزینی ارزشهای اسلامی و ... میدانستند. 3-1-استقلال سیاسی یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی آن است؛ در حالی که رژیم طاغوت به هیچ وجه از استقلال در همه سطوح برخوردار نبود. همچنین، نظام جمهوری اسلامی در مقایسه با کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای دنیا مستقلترین کشور محسوب میشود. سیاست (نه شرقی، نه غربی)، ایران اسلامی را که در دوران معاصر همواره در نفوذ قدرت های استعماری و بیگانه بود، به کشوری نفوذناپذیر و کاملا مستقل تبدیل کرده است. 2_3_ قانون اساسی (قانون اساسی) یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار می آید. اهمیت این دستاورد از این نظر است که نحوه تعامل مردم و دولت، حقوق شهروندی و نقش مؤثر مردم در اداره حکومت در آن به طور واضح و کامل دیده شده است. 3_3_ تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی در خصوص تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی، حضرت امام بیشترین تأکید را بر پیدایش دولت خدمتگزار به صورت دستاورد عمده انقلاب اسلامی داشتند. به نظر امام، ایجاد دولتی مردمی - که مظهر اتحاد و همدلی و ملت به شمار می آید - از برکات انقلاب محسوب می شود. 4_3_ ولایت فقیه از آن جایی که اساس نظام بر مبنای ولایت فقیه استوار شده است و با توجه به ویژگی ها و مختصات ولی فقیه، نظام جمهوری اسلامی امکانت خاصی دارد که آن را سایر نظامهای سیاسی ندارند. از همین رو، امام راحل همواره تأکید می کردند که از ولایت فقیه پشتیبانی کنید تا به نظام آسیبی نرسد. 5_3_ آزادی امام راحل، آزادی بیان، قلم، فکر و اندیشه را از دستاوردهای مهم انقلاب می دانستند؛ در حقیقت نیز در هر قضاوت منصفانه در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا، آزادی در ابعاد گوناگون، از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است. 6_3_ مشارکت سیاسی یکی دیگر از نتایج انقلاب، مشارکت سیاسی آحاد ملت در همه مسائل کشور است. مردم ایران پس از انقلاب، همه نهادهای سیاسی را به طور مستقیم تعیین می کنند و شرکت آزاد
در کتاب تاریخ دوران ابتدایی ما عکس مقایسه زندگی شاه با مردم حلبی آباد تهران نمایش داده شده بود .به نظر شما حالا همچون تفاوتی وجود ندارد؟آری زندگیهای بهتر از شاه و بدتر از مردم حلبی آباد.
در کتاب تاریخ دوران ابتدایی ما عکس مقایسه زندگی شاه با مردم حلبی آباد تهران نمایش داده شده بود .به نظر شما حالا همچون تفاوتی وجود ندارد؟آری زندگیهای بهتر از شاه و بدتر از مردم حلبی آباد.
دانشجوی محترم ابتدا به منظور پاسخ گویی به مطالبی که مطرح فرموده اید لازم است چند نکته را خدمت شما بیان نماییم:1.نخست اینکه هیچ کس منکر وجود پاره ای از جلوه های فقر و محرومیت در جامعه نبوده و اساسا امکان اینکه فقر و محرومیت که میراث سیاست های غلط رژیم های سلطنتی به ویژه در زمینه مدرنیزاسیون تقلیدی بود به این زودی از جامعه ایرانی بر بندد وجود ندارد ، به ویژه اینکه به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، بدخواهان نظام اسلامی که از قدرت گرفتن کشور ما و استقلال همه جانبه یک ملت رسته از بند وابستگی به بیگانه هراس داشتند شروع به انواع توطئه ها نمودند که جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران یکی از آنها بود و باعث تحمیل میلیاردها هزینه بر ملت ایران شد و مانعی بزرگ در راه رفع فقر و محرومیت از چهره این کشور عظیم و رو به رشد گردید . لذا هیچ کس منکر وجود افراد فقیر و محروم در جامعه نیست و شاهد آن نیز وجود نهادهای خدمت رسان به فقرا همچون کمیته امداد می باشد که نشانی بر وجود انسان های فقیر در جامعه می باشد ولی مقایسه کردن وضعیت امروز با زمان شاه و حلبی آباد های آن زمان اساسا کار درستی نمی باشد که شاید علت آن این باشد که احتمالا با مفهوم حلبی آباد آشنایی کاملی ندارید ، چرا که حلبی آباد ها ، مناطقی در اطراف شهرهای بزرگ بودند که در آن مردمانی که عمدتا از روستاها و شهرهای کوچک به این شهرها مهاجرت کرده بودند با استفاده از حلب های روغن اقدام به ساخت آلونک هایی می کردند و در محیطی رقت بار و فاقد آب سالم و سرویس بهداشتی مناسب ، گذران زندگی می کردند و اکثر آنها در فقر مطلق به سر می بردند و چنین مناطقی به اندازه ای کم نبود که پیدا کردنش در اطراف شهرها خیلی سخت باشد . این معضل به اندازه ای در زمان شاه شیوع داشت که جالب است بدانیم که به عنوان یک امر عادی و رایج تلقی می شد و نمونه ای از آن را می توان در مجموعه ای از عکس های کاوه گلستان با عنوان حلبی آباد مشاهده کرد که چند مورد از آنها را از این سایت می توانید مشاهده نمایید : (http://akkasee.com/sn/galleries/pn/6/sortBy/id/st/ASC/id/2497 )
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ساماندهی حلبی آبادها تبدیل به یکی از اولویت های اصلی انقلاب اسلامی شد و به این ترتیب بود که در همان سال های اولیه کلیه زاغه نشینی ها و حلبی آباد ها از فضای عمومی کشور رخت بر بستند و به همت نهادهای انقلابی تازه تاسیسی همچون کمیته امداد امام خمینی ره و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و به ویژه حساب 100 حضرت امام که به منظور امر خانه سازی برای محرومین و مستضعفین ایجادشده بود کلیه این حلبی آباد ها تعطیل و شهرها رنگ و بوی دیگری گرفتند ، به گونه ای که امروزه دیگر مفهومی به نام حلبی آباد از ادبیات عمومی و جغرافیایی کشور حذف شده است و کار به جایی رسیده است که حتی اموری همچون کپر نشینی که مثل چادرنشینی عشایر شیوه زندگی رایج و سنتی برخی مناطق بوده و به اشتباه با زاغه نشینی که یک انحراف در مسکن و حتی سبک زندگی بود یکی در نظر گرفته می شد نیز در حال جمع شدن می باشد و شاید بتوان گفت که در حال حاضر حتی کپرنشینی نیز در کشور به تاریخ پیوسته است .
ضمن اینکه این نکته را باید متذکر گردیم که امروزه با وجود نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد که به افراد فقیر و بی سرپرست حداقل کمک های مورد نیاز یک شهروند برای زندگی را اعطا می کند و نیز اجرای برخی برنامه ها همچون پرداخت یارانه مستقیم به همه مردم از جمله اقشار کم در آمد ، در مجموع هیچ فردی نمی تواند ادعا نماید که همچون حلبی آبادی ها در فقر مطلق به سر می برد و به همین دلیل به لحاظ سبک زندگی و در آمد نیز هیچ فرد ایرانی را نمی توان با یک حلبی آبادی که مشخصه اصلی اش فقر مطلق و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی بود مقایسه کرد .
2 – امروزه نمی توان انکار کرد که زندگی های بهتر از شاه نیز وجود دارد ، کما اینکه با یک بازدید از کاخ شاه ، شاید زندگی او برای مردمی که امروزه شاهد زندگی های مجلل برخی میلیونر ها و میلیاردرها هستند ، چندان هم مجلل نباشد که این مساله امری طبیعی است و در واقع به دلیل این است که زندگی شاه به نسبت زمان خودش مجلل و شاهانه بوده است و اگر وی در دوران حاضر زندگی می کرد قطعا زندگی او به سبک زمان گذشته نمی شد بلکه قطعا دهها برابر مجلل و شاهانه تر از همان میلیاردرهایی می شد که تصور می کنیم که زندگی شاهانه تری از شاه داشتند . البته این مطالب ربطی به موضوع ما ندارد و آنچه برای ما مهم است این است که اگر چه امروزه وجود زندگی شاهانه در میان برخی مردم نیز امری غیر قابل انکار است اما مساله اینجاست که آیا زندگی های شاهانه امروز ، متعلق به مسئولان بلندپایه این نظام می باشد و آیا این مسئولان نیز ثروت های خود را از راه های نامشروع بسان غارت هایی که شاه و خاندان شاهنشاهی و اطرافیانشان انجام می دادند به دست آورده اند؟
که در این زمینه باید اشاره نماییم که اکثریت قریب به اتفاق مسئولان نظام جمهوری اسلامی ، مردمانی ساده زیست هستند که زندگی هایی در حد افراد متوسط جامعه دارند که در راس آنها باید از امام خمینی ره و مقام معظم رهبری یاد کرد که زندگی ساده آنها واقعا بی نظیر است و همگان از آن اطلاع دارند و در همین جا ما به شما توصیه می کنیم که به کاخ سعد آباد سری بزنید و زندگی شاهانه محمد رضاشاه را با در نظر گرفتن شرایط آن روزگار و زاغه نشینی های آن دوران کاملا به خاطر بیاورید و آنگاه چند کیلومتر آن سو تر ، به جماران ، محل زندگی امام خمینی ره سری بزنید و خانه کوچک و محقر ایشان را ملاحظه نمایید و اتاق کوچکی که هیات دولت ، مسئولان ارشد نظام ، فرستادگان کشورهای خارجی و حتی نماینده ویژه رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق که نماینده بلوک شرق به حساب می آمد نیز در آنجا با ایشان ملاقات می کردند را با سالن مهمانی و ملاقات شاه و تزئینات بی نظیر آن و فرش هایی که به اندازه اتاق ها و سالن ها بافته شده اند مقایسه کنید و آنگاه منصفانه قضاوت نمایید که آیا رهبر انقلاب اسلامی نیز همچون شاه سابق زندگی شاهانه داشته است؟ همچنین شما می توانید به دهها شاهدی که بر ساده زیستی رهبر معظم انقلاب اسلامی دلالت دارد نیز مراجعه نمایید و آنگاه خود میان ایشان با مسئولان نظام شاهنشاهی مقایسه کنید که به منظور آشنایی هر چه بیشتر یک مورد از ساده زیستی های ایشان را به نقل از یادگار گرانقدر حضرت امام خمینی ره ، مرحوم حاج سید احمد خمینی ره در اینجا نقل می نماییم :
(وظیفه خود میدانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم که من از وضع منزل حضرت آیتالله خامنهای مطلع هستم. در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یک نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موکت زندگی میکنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود که من از زبری و خشنی آن فرش- که ظاهراً جهیزیه همسر ایشان بود- اذیت میشدم از آنجا برخاستم و به موکت پناه بردم.
منبع: http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100944852935 )
البته این قبیل اعترافات علاوه بر شخصیت هایی که منتسب به انقلاب هستند همچون شخصیت های بزرگوار فوق الذکر از جانب دشمنان و معاندان نظام اسلامی نیز شنیده شده است و طبق قاعده عقلی ای که بر طبق آن قضاوت منفی دشمن به دلیل احتمال مغرضانه بودن آن بیشتر باید بررسی شود ولی قضاوت مثبت او به دلیل عدم چنین احتمالی می تواند مورد استناد قرار گیرد ما نیز سخن یکی از همین اشخاص معاندی که در جریان فتنه اخیر نیز فعالانه به عنوان یکی از اعضای اتاق فکر لندن خود را معرفی کرده و خدمات شایانی به دشمنان نظام اسلامی نموده است را در مورد مقام معظم رهبری ذکر می کنیم که اخیرا و در طی جلسه ای با حضور ضد انقلاب در مورد عدم امکان مشابهت سازی میان رهبر انقلاب اسلامی با رهبران فاسد مصر و تونس چنین گفته بودند : (لااقل خود من که از آغاز در مجلس و دولت بودم و آیت الله خامنه ای را می شناسم اقرار می کنم که یک نقطه خاکستری و نه حتی تاریک در زندگی اقتصادی وی و خاندانش نمی شود پیدا کرد ) (نقل از بخشهای پخش شده از سخنرانی مهاجرانی در برنامه دیروز ، امروز ، فردا)
3 – اما در مورد مقایسه کلی وضعیت اقتصادی مردم ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به زمان شاه و به منظور آشنایی هر چه بیشتر با وضعیت آن زمان ، مطالبی خدمت شما تقدیم می گردد که امید است با مطالعه آنها واقعیات در برابر چشمان شما روشن تر دیده شوند .
در یک مقایسه دقیق و علمی لازم است در موارد متعدد و با استفاده از آمارها و شاخص های صحیح و با در نظر گرفتن الگوی علمی سنجش موفقیت یک نظام (کارآمدی نظام = اهداف + امکانات + موانع ) ، به تحلیل و ارزیابی پرداخته شود ، در ادامه تلاش می نمائیم تا برخی از مهمترین این شاخص ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم :
یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد .
الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد . به همین جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد .
ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛
در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوالک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است . به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند .
در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است.
آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمی گنجد.
5. عوامل دخیل در قضاوت منفی افراد نسبت به وضع موجود
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا با وجود این دستاوردها و تلاشهای غیرقابل انکار از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، عده ای از مردم و حتی نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتی میکنند؟
در پاسخ باید گفت که عوامل متعددی در این قضاوت منفی دخیل بوده است. از جمله:
1. تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، که به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگی شده است.
2. افزایش چشمگیر سطح آگاهیهای اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایی و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارساییهای وضع موجود به جای توجه به نقاط قوت آن.
3. ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعی در جامعه در سالهای اخیر، به صورتی که افراد، رفع تمامی مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه مدت- انتظار دارند.
4. انعکاس نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهای دقیق، شفاف و تطبیقی از ابعاد اقدامات و تلاشهای صورت پذیرفته از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهای منطقه.
5. عدم اطلاع رسانی مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتی کشور و ورود خسارتهای هنگفت به دلیل جنگ تحمیلی که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدی آنان بسیار موثر بوده است.
6. توجیه نکردن مردم در خصوص سیاستهای اقتصادی دولت (همچون واقعی کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بی توجهی دولت به مشکلات مردم، تداعی شده است. (که البته این سه عامل اخیر به تنهایی بیانگر ابعادی از ناکارآمدی کارگزاران نظام – در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروی نظام- میباشد)
7. فضاسازی و فعالیت گسترده تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی نظام در سیاه نمایی وضع موجود و بزرگنمایی مشکلات.
8. افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایی کشور تحت تاثیر رسانه ها و برنامه های تلویزیونی و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
9. جوان بودن جمعیت کشور- 60 درصد جمعیت زیر 30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزه های آموزشی و تحصیلی- تفریحی و رفاهی، مسکن و به ویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف می شود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخی تحلیلهای مغرضانه و جهت دار دشمنان، بخشی از تحلیلها و قضاوتهای دوستان نیز منصفانه و واقع بینانه ارائه نمیشود. موارد منفی بزرگنمایی شده و بسیاری از اقدامات و دستاوردهای مثبت نادیده گرفته میشود؛ حتی تلاش جهتدار و معنی داری در خصوص القای این نکته به مردم و بخش بزرگی از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادی و درجه توسعه یافتگی کشور حتی در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود ولی تامل واقع بینانه و تحلیل علمی تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی و اجتماعی مردم خود نیز توفیقات فراوانی به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنی نفی یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثرا محسوس و مشهود برای عموم مردم است اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعی گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردی که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدی، (تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده از سوی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای تحقق الگوی مطلوب از یک جامعه دینی، انقلابی و انسانی برخوردار از حداکثر مواهب مادی و معنوی) باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهای بسیار داریم و ضروری است برای رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابی مشکلات و بررسی دلایل عدم تحقق برخی از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.(http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2338)
خدمات و فعالیت های نظام جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی، گستره بسیار وسیعی دارد و می توان آنها را به چند حوزه تقسیم کرد که عبارت اند از:
1_ خدمات نظام در حوزه اقتصادی
2_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی
3_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه سیاسی
به گوشه ای از این خدمات بی شمار اشاره میکنیم :
1_ دستاوردها و خدمات اقتصادی
با اینکه ملموس ترین و گسترده ترین فعالیت های نظارت جمهوری اسلامی در حوزه اقتصادی است، امّا نظام تبلیغاتی کشور نتوانسته است آن را به طور شایسته ای به افکار عمومی منعکس کند. مطالعه آمار و ارقام این فعالیت ها مؤید این نکته است:
1_1_ نفت
صنعت نفت ایران نسبت به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با تحول عظیمی همراه بوده است؛ زیرا اکنون ایران اسلامی مالک منابع نفتی خود است و کارشناسان ایرانی مدیریت اجرایی عملیات صنعت نفت را در همه بخش ها اعم از: اکتشاف، حفاری، بهره برداری، صادرات، پالایش و انتقال بر عهده دارند؛ این امر در حالی است که این صنعت پیش از انقلاب به طور کامل وابسته بود.
از طرف دیگر، فعالیت های اکتشافی صنعت نفت پس از پیروزی انقلاب با جهش چشمگیری همراه بوده است.
2_1_ گاز
حجم ذخایر گاز طبیعی شناسایی شده ایران در آغاز سال 1385 حدود 6/26 تریلیون متر برآورد شد که این میزان معادل 17% از کل ذخایر جهان و 7/47% از ذخایر منطقه خاورمیانه است.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند؛ در حالی که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهری کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه در مناطق روستایی نیز از این نعمت خدادادی به کشور استفاده می گردد.
طبق آخرین آمار مرکز آمار کشور در پایان سال 1385، میزان استخراج گاز معادل 464 میلیون مترمکعب در روز بوده است. همچنین تا پایان آن سال، از مجموع 1016 شهر کشور، 615 شهر (61%) گازرسانی شد و 82 شهر در حال گازرسانی بوده است.
3_1_ پتروشیمی
میزان تولیدات پتروشیمی در سال 1357، 7/4 میلیون تن بود که با وجود تخریب آن به دست رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی، طبق آمارهای موثق درآمد کشور از این راه، از صادرات گاز به بیش از 7 میلیارد دلار در سال 84 رسیده است.
4_1_ فناوری هسته ای و انرژی هسته ای
جمهوری اسلامی به رغم تحریم های شدید امریکا و فشار به کشورهای دیگر برای نداشتن همکاری در طرح هسته ای ایران، توانست چرخه سوخت هسته ای را با دستان دانشمندان داخلی به صورت چشمگیری افزایش دهد تا جایی که تعجب جهانیان را برانگیزد. در این خصوص، نظام جمهوری اسلامی توانست با کشف و استخراج اورانیوم طبیعی در یزد و فناوری آن در اردکان یزد و سپس تبدیل آن به سه ماده: (هگزا فلوراید اورانیوم، (اکسید اورانیوم) و (تترا فلوراید اورانیوم) را در (پایگاه هستهای اصفهان)، بزرگترین گام های چرخه سوخت هسته ای بردارد و سپس با تأسیس پایگاه در (نطنز) با استفاده از دستگاههای سانتریفوژ به غنی سازی اورانیوم دست یابد. این امر، ایران را به ردیف دهمین کشور با فناوری هسته ای ارتقا داده است.
همچنین، طراحی رئاکتور آب سنگین در اراک و به مرحله نهایی رسیدن نیروگاه اتمی در بوشهر، گام های دیگری بود که نشان داد مدیریت انقلابی نظام جمهوری اسلامی را به کشوری پیشرفته تبدیل می کند.
5_1_ برق
برق رسانی را می توان یکی از افتخارآمیزترین فعالیت های اقتصادی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی قلمداد کرد.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج فعالیت های رژیم طاغوت، تنها 1/3 میلیون مشترک برق - اعم از خانگی، عمومی، صنعتی و کشاورزی - وجود داشت؛ این در حالی است که هم اکنون حتی بسیاری از روستاهای کشور و دورترین مناطق از نعمت برق است.
میزان تولید ناخالص برق کشور در پایان سال 1385، بیش از 192 میلیارد کیلووات ساعت بود و تاکنون بیش از 50 هزار روستا در کشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنین، تعداد مشترکان برق مؤسسه های تابع وزارت نیرو در این سال، حدود 20624 هزار مشترک بوده است.
1-6-صنایع نظامی
ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامی خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکی از کشورهای تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامی در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایی چون هند، برزیل و یوگسلاوی مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکی و راداری، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهی و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخی از اقدامات انجام شده در صنایع نظامی اشاره میکنیم:
ساخت هواپیمای جنگنده آذرخش، طراحی و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکی با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشی و چرخبال دو موتوره، طراحی و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازی خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن ، طراحی و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایی و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهای زمین به زمین در جهان) و موشکهای دوربر شهاب (با سرعتی سه برابر موشک اسراییلی)، راهاندازی خطوط تعمیرات اساسی و بازسازی هواپیمای نظامی و خودکفایی در زمینههای ساخت و یا تعمیر بسیاری از تجهیزات و قطعات نظامی که در جنگ الکترونیکی کاربرد دارد.
1-7- صنایع
در بخش صنعت، کشوری که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهای صنعتی خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهای ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینی برخوردار بوده، هم اکنون در بسیاری از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیاری از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجی میباشد و در برخی از صنایع- همچون صنایع ساختمانی- سالهاست که به مرز خودکفایی رسیده است.
جمهوری اسلامی وارث صنعتی است که میزان وابستگی آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادی و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه ای، دچار رکود شدید شد. از سوی دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکی تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند.
دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگی شدید به مواد اولیه وارداتی، کالاهای سرمایهای خارجی، تخصصهای فنی و اطلاعات و دانش فنی خارجی- که تهدیدی برای صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهی انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامی، ظرفیتهای وسیعی در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلی، صنایع تکمیلی و پر کردن حلقههای مفقوده صنعت جدی گرفته و گامهای بلندی در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمی را میتوان در همین ارتباط ارزیابی کرد. میزان تولیدات پتروشیمی کشور که در سال 1357 حداکثر 7/4 میلیون تن بوده در سال 1381 به 5/12 میلیون تن افزایش یافته است.
امروزه ایران در عرصه صنایع موشکی و مخابراتی به درجهای از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالی به دست آمده که ما در زمینه محصولاتی که قابلیت استفاده در صنایع موشکی و الکترونیک نظامی دارند، در تحریم به سر می بریم تا جایی که حتی در برخی مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکی به ما ممانعت به عمل میآید.
در زمینه سدسازی امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم؛ به طوری که پس از پیروزی انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزی، هماکنون، تراکتورهای ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود.
در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانی فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره برداری رسید که با بهره برداری فازهای دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد
1-8-وضعیت روستاها
فقر و نابسامانی جوامع روستایی از مسائل و معضلات مهم و اساسی کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانی تهران و شهرهای بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزی انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور برای دولت و برنامهریزان از اولویت خاصی برخوردار شد. در اینجا به بخشی از شاخصهای برخورداری روستاها در سالهای پس از انقلاب اسلامی اشاره میکنیم:
تعداد مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانههای بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است.
برقرسانی به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایی از قبیل توسعه شبکه راههای روستایی، مخابرات و... در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود.
تعداد روستاهای برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر – در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طی دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایی کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتی تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهای بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهای پستی روستایی هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است.
1-9-2- کشاورزی و دامداری
بخش کشاورزی از مهمترین و استراتژیکترین بخشهای اقتصادی کشور است. در حیطه کشاورزی و دامداری، طبق آمار رسمی دولت در سال 1356، دولت فقط توانایی تامین مواد غذایی مردم خود برای 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقی مواد غذایی را از خارج وارد کند. برای مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد میکرد؛ هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایی رسیده است؛ به گونهای که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 1/5 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههای گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندی سال- توانست به خودکفایی در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد.
میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 7/2 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزی از 7/2 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهی در تولید پدید آمده است؛ به گونهای که تولید تخممرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 620/2 میلیون تن به 877/5 میلیون تن رسیده است.
براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزی را در میان کشورهای خاورمیانه کسب کرده است.
1-10-آب
در سال 1357 میزان تولید آب 5/1 میلیارد مترمکعب و تعداد انشعاب 7/2 میلیون بود، امّا این رقم در سال 1377 به 976/3 میلیارد مترمکعب و 7 میلیون فقره انشعاب افزایش یافت.
آمارها در پایان سال نشان می دهد که انشعاب آب 650 شهر را در پوشش قرار داده است؛ یعنی 43 میلیون نفر در پوشش مصرف آب شهری و روستایی قرار گرفته اند.
در سال 1385، بیش از 5 میلیارد و 94 میلیون مترمکعب آب در مناطق شهری شرکت های آب و فاضلاب شهری و بیش از یک میلیارد مترمکعب آب در مناطق روستایی شرکت های آب و فاضلاب روستایی تولید شده است.
در مناطق شهری، طول شبکه های توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 10 میلیون فقره بوده است.
در مناطق روستایی، طول شبکه های توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 3 میلیون فقره بوده است.
1-11- توسعه مخابرات و تلفن
آمار دقیق تلفن های کشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود؛ در حالی که این رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 599/13 میلیون شماره رسید و تا آخر تابستان امسال بالغ بر 23419586 شماره بوده است.
تولید تجهیزات مخابراتی تا پیش از انقلاب، تنها به تولید سوئیچ های الکترونیکی EMD و دستگاههای مخابراتی رومیزی و برخی از دستگاههای مخابراتی محدود بود، امّا پس از انقلاب - بخصوص پس از سال 68 - تغییرات شگرفی در فناوری تولید تجهیزات مخابراتی صورت گرفت.
شبکه فیبر نوری یکی از مهمترین تحولات است. در کنار توسعه و گسترش تلفن های واگذارشده تلفن همراه تا مرداد سال 1382 به 2521649 خط رسید. این تعداد تا پایان تابستان سال جاری به 20786880 خط رسید که انتظار می رود تا پایان سال به 26000000 برسد.
همچنین، راه اندازی شبکه های اطلاع رسانی و اتصال به بزرگراههای اطلاعاتی – همچون: اینترنت - نیز از خدمات انقلاب در بخش مخابرات کشور است.
1-12-تحولات در بخش راه و ترابری
به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت در صنعت حمل و نقل کشور، انقلابی در این بخش محسوب می شود؛ زیرا در 25 سال پیش از پیروزی انقلاب 90 هزار کیلومتر راه آسفالتی و شوسه روستایی و 76 هزار کیلومتر جاده و راه اصلی و فرعی در شهرهای گوناگون احداث شد؛ در حالی که در سال 57 مجموع راههای اصلی و فرعی کشور حدود 36 هزار کیلومتر بود.
حال آنکه در پایان سال 1385 مجموع راههای اصلی و فرعی کشور حدود 1007198 کیلومتر بوده است.
در شبکه ریلی کشور نیز در حال حاضر 6100 کیلومتر شبکه اصلی و بیش از 2000 کیلومتر شبکه فرعی راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلی سالانه 600 کیلومتر راه آهن احداث می شود که در آینده نزدیک به 1000 کیلومتر امکان افزایش دارد و در بخش حمل و نقل هوایی نیز توسعه چشمگیری صورت گرفت. در سال 81 بالغ بر 20 میلیون و 200 هزار نفر از طریق فرودگاههای کشور جا به جا شده اند؛ این رقم در سال 1385 به 26111920 نفر رسیده است. دستیابی متخصصان داخلی به توانایی پیشرفته ترین سطح تعمیر اساسی (اورهال) هواپیماهای پهن پیکر یکی از موارد پیشرفت در صنعت هواپیمایی است.
ساخت هواپیماهای ایران 140 با هزینه هر فروند 5/8 میلیون دلار و توانایی ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگیری از پیشرفت هایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است.
ساخت هواپیماهای آموزشی، بالگرد و هواپیماهای بدون سرنشین از هواپیماهای 4 نفره (فجر-3) از دیگر عملکردهای سازمان صنایع هواپیمایی است.
تأسیس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم کشور از امتیازهای کشور پس از پیروزی انقلاب است.
1-13-میانگین رشد اقتصادی
دستیابی به میانگین رشد اقتصادی بیش از 4% در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود فشارهای خارجی، تحریم، جنگ تحمیلی، تنش های منطقه ای و بین المللی و ...، موفقیت چشمگیری است. با آنکه برخی از کارشناسان برای کشور در حال توسعه ای همچون ایران، تحصیل رشد اقتصادی سالانه بیش از 6% برای یک دوره 20 ساله را ضروری قلمداد می کنند تا آثار عقب افتادگی های گذشته جبران شود و مسیر توسعه هموار گردد.
رشد اقتصادی ایران در نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی به حدود 8% و در برنامه دوم به 5% رسید.
انتظار میرود در چارچوب چشم انداز 20 ساله مقام معظم رهبری، میانگین رشد اقتصادی شش درصدی تحقق یابد؛ البته باید توجه داشت که با وجود پیشرفت های حاصل شده در عرصه های گوناگون علوم و فناوری، کشاورزی، صنعت، خدمات و ... برنامه اصلاح ساختار اقتصادی کشور - که از اواسط دهه 70 به بعد به آن بیش از گذشته توجه شده است - همچنان با موانع جدی رو به روست که باید با تدبیری کارشناسانه به رفع آنها همت گمارد.
یکی از آنها، وابستگی شدید اقتصادی ملی به نفت و صادرات آن و دیگری در بخشهای مدیریتی و تصحیح زیرساخت های کلان اقتصادی است که باید بیش از پیش در این زمینه کوشا بود.
دستیابی به آرمان های انقلاب بویژه در بخش اقتصادی، تنها در سایه عزم و بسیج ملی برای جهش صادرات غیرنفتی تحقق می یابد که تضمین کننده توسعه پایدار و حیات اقتصادی و عدالت اجتماعی است.
1-14-جمعیت
جمعیت ایران در سال 1356 بالغ بر 7/34 میلیون نفر بود. این رقم در سال 1385 به 70495782 میلیون نفر رسیده است و نظام جمهوری اسلامی توانسته است پاسخگوی این افزایش جمعیت باشد.
اگر تنها به میزان خوراک، پوشاک، مسکن، مدرسه، بیمارستان و حمل و نقل آنها توجه کنیم، درمی یابیم که چه خدمات گسترده ای انجام شده است.
1-15-توزیع درآمد
مطابق آخرین آمارهای مربوط به توزیع درآمد در سالهای 1357-1356، میزان 10% از ثروتمندترین مردم ایران نسبت به 10% فقیرترین آنها به ترتیب 16/32 برابر و 60/24 برابر اختلاف درآمد داشتند که شکاف آن بسیار است، امّا این رقم با اقدام هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت، به 60/20 برابر در سال کاهش یافته است.
با اینکه پس از انقلاب شکاف درآمدی ثروتمندترین فرد با فقیرترین، 5/11 برابر کمتر شده است و البته این موضوع توفیقی برای انقلاب محسوب می شود، امّا از سوی دیگر، بیانگر این است که هنوز هم شکاف طبقاتی و درآمدی وجود دارد و متأسفانه پس از گذشت 29 سال از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل وجود مشکلات متعدد، هنوز وضعیت توزیع درآمد در کشور مناسب نیست و فشار اصلی این توزیع ناعادلانه درآمد در قالب فقر که بارها مقام معظم رهبری مسئولان را به مبارزه با آن فراخوانده اند به قشر حقوق بگیر و مستضعف جامعه وارد می شود.
2_ خدمات و دستاوردهای نظام در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی
به موازات توسعه در بخش های اقتصادی، در حوزه فرهنگی، علمی و اجتماعی نیز اقدام های شایسته ای پس از پیروزی انقلاب صورت گرفته است که در این مقاله با رعایت اختصار مهمترین آنها را شرح می دهیم:/
1_2_ میزان سواد
میزان باسواد جمعیت 6 ساله و بالاتر کشور، از 7/28% در سال 1355 به 5/79% در سال 1375 و به بیش از 80% در سال 1380 رسیده است.
بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385، از میان حدود 64 میلیون نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر کشور، بیش از 54 میلیون نفر باسواد بودند؛ به این ترتیب، میزان باسوادی در کشور بیش از 84%است.
از مجموع باسوادان کشور، 28 میلیون و 835 هزار نفر را مردان (7/88%) و 25 میلیون و 247 هزار نفر را زنان (3/80%) تشکیل داده اند.
همچنین، در آن سال، حدود 1 میلیون و 347 هزار سوادآموز در دوره های مختلف سازمان نهضت سوادآموزی مشغول به تحصیل بوده اند.
همچنین، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی (سال تحصیلی 1357-1356) در کل کشور 7745825 نفر دانش آموز وجود داشت که این رقم در سال تحصیلی 1380-1379 به بالغ بر 18314 میلیون نفر افزایش یافته است.
در سال تحصیلی 1386-1385، حدود 15 میلیون نفر دانش آموز در کشور وجود داشت که بیشترین تعداد دانش آموزان، مربوط به دوره ابتدایی با 5 میلیون و 827 هزار نفر دانشآموز است.
در این سال تحصیلی، تعداد پذیرفته شدگان مراکز آموزش عالی و دانشگاه آزاد حدود 610 هزار نفر بودند که از این تعداد، حدود 287 هزار نفر مرد و 322 هزار نفر زن بوده اند.
در سال تحصیلی 1386-1385، حدود 2829 هزار نفر در مراکز آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور در حال تحصیل بوده اند که نسبت به سال تحصیلی گدشته 4/18% افزایش داشتند.
همچنین، از این تعداد، 52% را زنان و 48% را مردان تشکیل داده اند. با بررسی این سال تحصیلی، 737 هزار نفر (1/26%) در مقطع کاردانی، 1911 هزار نفر (6/67%) در مقطع کارشناسی، 118 هزار نفر (1/4%) در مقطع کارشناسی ارشد و 63 هزار نفر (2/2%) در مقطع دکترای حرفه ای و تخصصی مشغول به تحصیل بوده اند.
جدول آمار دانش آموزان اعزامی به المپیادهای بینالمللی و مدالهای به دست آمده توسط آنها
تعداد افراد اعزامی به المپیادهاتعداد مدالهای کسب شده
ریاضی فیزیک کامپیوتر شیمی زیست طلا نقره برنز 2-2-مبارزه با مواد مخدر
از دیگر موارد قابل اشاره موفقیت بسیار چشمگیر نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ میباشد. طبق آمارهای بینالمللی بیش از 80 درصد مواد مخدر مکشوفه در سطح جهان در مرزهای ایران کشف و منهدم میشود که به همین جهت نیز ایران بارها از سوی مجامع جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است و کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهانی، مرکز آموزش منطقهای خود را ایران قرار داده است. البته باید بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان کشور را یکی از نقاط ضعف عملکرد کارگزاران نظام محسوب کرد.
2-3-فرهنگ و هنر
در حوزه هنری و فرهنگی یکی از موارد قابل اشاره، سینمای ایران است که قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هیچ وجه در دنیا مطرح نبوده و به حساب نمیآمده لکن امروزه، به عنوان سینمایی صاحب سبک و جذاب، در بین 10 سینمای برتر جهان مطرح میباشد. در صنعت دوبلاژ نیز ایران جزء سه کشور برتر دنیاست.
همچنین در این حوزه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. رونق چشمگیر صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و کتب؛
2. توسعه گسترده شبکه های صدا و سیما و تولید وسیع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه ای که از دو شبکه سیما و چند شبکه صدا با ساعات محدود هم اکنون به ده ها شبکه داخلی و خارجی به صورت تمام وقت و شبکه های استانی گسترش یافته است.
3. توسعه و گسترش چشمگیر شبکه های خبررسانی و خبرگزاری داخلی و بینالمللی به گونهای که امروزه دیگر ما مجبور نیستیم برای کسب خبر- همانند گذشته- متکی به خبرگزاریهای خارجی همچون: آسوشیتدپرس، رویترز، دویچله وله و امثال آن باشیم
2-4-بهداشت و سلامت
یکی از شاخصهای متعارف توسعه یافتگی، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان است. طی سالهای اخیر سازمان بهداشت جهانی دو بار ایران را به عنوان موفقترین کشور جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان مورد تقدیر قرار داده است. به گونهای که مرگ و میر کودکان زیر یک سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسیده به عبارت دیگر بیش از چهار برابر کاهش یافته است.
از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنین کاهش مرگ مادران ناشی از عوارض باروری تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسیده یعنی 5/6 برابر کاهش یافته است.
از دیگر شاخصها، افزایش سن امید به زندگی است. در نتیجه اقدامات و آموزشهای بهداشتی، اصلیترین شاخص سلامت (سن امید به زندگی) که قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسیده است براساس آمار دیگری سن امید به زندگی طی 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزایش یافته، یعنی در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا یافته است.
همچنین سازمان بهداشت جهانی، ایران را در سال 2004 به عنوان موفقترین کشور آسیایی در کنترل و مقابله با ایدز معرفی کرد.
2-5-سایر موارد
_ پیشرفت کمی و کیفی شبکه های رادیویی و تلویزیونی و تأسیس و راه اندازی شبکه های برون مرزی مانند: شبکه سحر، جام جم و صبا و پرسtv و العالم و...
_ گسترش مراکز هنری و فرهنگی
_ توسعه و رشد علمی مانند فناوری هسته ای، سلولهای بنیادی جنینی و ...
_ گسترش تأمین اجتماعی و انواع بیمه های حمایتی
3_ دستاوردهای سیاسی
انقلاب اسلامی در حوزه سیاسی تأثیر و تحولات بسیار مثبتی را بر جای گذاشته است؛ اگر چه این آثار و نتایج مثبت در پشت ابرهای جنجال های سیاسی و تبلیغات رسانه های بیگانه پنهان مانده است، امّا نمی توان آنها را رد و نفی کرد.
انسانها همواره قدر نعمت را در هنگام نبودن آن بیشتر درک می کنند، امّا در عین حال یادآوری و تذکر آن ممکن است همان نتیجه را به ارمغان آورد.
امام عظیم الشأن و به تبع ایشان، مقام معظم رهبری همواره چنین خط مشی هایی داشته اند. در این خصوص نتایج، پیامدها و آثار انقلاب را همانا تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی، آزادی، استقلال، گسترش مشارکت سیاسی و جایگزینی ارزشهای اسلامی و ... میدانستند.
3-1-استقلال سیاسی
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی آن است؛ در حالی که رژیم طاغوت به هیچ وجه از استقلال در همه سطوح برخوردار نبود.
همچنین، نظام جمهوری اسلامی در مقایسه با کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای دنیا مستقلترین کشور محسوب میشود. سیاست (نه شرقی، نه غربی)، ایران اسلامی را که در دوران معاصر همواره در نفوذ قدرت های استعماری و بیگانه بود، به کشوری نفوذناپذیر و کاملا مستقل تبدیل کرده است.
2_3_ قانون اساسی
(قانون اساسی) یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار می آید. اهمیت این دستاورد از این نظر است که نحوه تعامل مردم و دولت، حقوق شهروندی و نقش مؤثر مردم در اداره حکومت در آن به طور واضح و کامل دیده شده است.
3_3_ تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی
در خصوص تحول در نهادهای سیاسی-اجتماعی، حضرت امام بیشترین تأکید را بر پیدایش دولت خدمتگزار به صورت دستاورد عمده انقلاب اسلامی داشتند.
به نظر امام، ایجاد دولتی مردمی - که مظهر اتحاد و همدلی و ملت به شمار می آید - از برکات انقلاب محسوب می شود.
4_3_ ولایت فقیه
از آن جایی که اساس نظام بر مبنای ولایت فقیه استوار شده است و با توجه به ویژگی ها و مختصات ولی فقیه، نظام جمهوری اسلامی امکانت خاصی دارد که آن را سایر نظامهای سیاسی ندارند. از همین رو، امام راحل همواره تأکید می کردند که از ولایت فقیه پشتیبانی کنید تا به نظام آسیبی نرسد.
5_3_ آزادی
امام راحل، آزادی بیان، قلم، فکر و اندیشه را از دستاوردهای مهم انقلاب می دانستند؛ در حقیقت نیز در هر قضاوت منصفانه در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا، آزادی در ابعاد گوناگون، از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است.
6_3_ مشارکت سیاسی
یکی دیگر از نتایج انقلاب، مشارکت سیاسی آحاد ملت در همه مسائل کشور است.
مردم ایران پس از انقلاب، همه نهادهای سیاسی را به طور مستقیم تعیین می کنند و شرکت آزاد
- [سایر] سوال 1 : من جوانی24 ساله، مجرد و دانشجوی پزشکی خوابگاهی هستم. دیگران مرا فردی(خیلی) مذهبی می دانند و چنین نیز بوده ام اما متأثر از محیط تهران، دانشگاه، دوستان ناباب ایمانم دچار فرودهایی شد و در نهایت تابستان امسال با ورود ناگهانی به اینترنت دچار گناه شدم، گناهانی که از فکر کردن به آنها هم دچار شرم می شوم و آخر هم نداشت و به جاهایی کشید که ... یک ماه است توبه کرده ام، به رحمت او امید دارم اما 1. باوجود توبه، روزه، گرسنگی، دوستان صالح، احتیاط در آنچه به قلبم وارد می شود، نماز و ... افکار شهوت انگیز و تصاویر آنچه دیده و کرده ام آزارم می دهد. رفاقتم با دوستانم را تحت تأثیر قرار داده، در ایمانم اثر بسیار بدی دارد، درس خواندنم را متأثر ساخته علاوه بر آنکه خود زمینه گناه است، نمی دانم چه کنم؟ با کسی هم نمی توانم مشورت کنم، خواهش می کنم راهنماییم کنید. 2. حتی قبل این دوران سیاه هم دچار رفاقتهای شیطانی شده بودم البته با دوستانم که در حد فکر بود که آن هم بی تأثیر از گناه چند سال قبلم نبود و نظر رحمت خداوند مرا حفظ کرد و حال بدتر، چه کنم؟ در ضمن فعلا امکان ازدواج برایم فراهم نیست.
- [سایر] مسئله ای که مطرح می کنم سوالی است که به یکباره در ذهنم به وجود نیامده است بلکه به نوعی با آن زندگی کرده ام اما به تازگی نسبت به آن آگاهی یافته ام . این موضوع مربوط به درک من از بیت معروف حافظ است که می فرماید : هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند . وقتی این بیت را با دنیای واقعی و مسائل گوناگون در آن ، چه تاریخی و چه مرتبط با امروز مقایسه می کنم به صحت آن ایمان می آورم . اما از طرف دیگر این موضوع مرا آزار داده و ذهنم را به شدت مشوش می کند . چرا که هرگاه تصمیم می گیرم میزان تقرب و توکل خودم را به خدواند افزایش دهم این احساس پیش می آید که از این لحظه به بعد باید منتظر بلا های آسمانی باشم که بر سرم فرود آید و لذا تقرب به درگاه خداوند برای من نه تنها کمک نمی کند بلکه روحیه ی مرا ضعیفتر از گذشته می کند و احساس می کنم که با توجه به تجربیات تاریخی و حال امروز افراد من هم باید به سیل شکست خوردگانی این چنینی اضافه شوم . این موضوع یک تناقض رنج آور است و گویی سنت الهی بر این است که هر که رابطه اش رابا خداوند قوی تر کند محکوم به بدبختی کشیدن و رنج و حتی در برهه هایی ذلت است .این موضوع را در مطالعه ی سرگذشت بسیاری از مومنان و حقیقت جویان تاریخ و امروز جهان به خوبی مشاهده می کنید . این موضوعات موجب شده نتوانم به خوبی با خداوند رابطه برقرار کنم و این دست سوالات ذهن مرا به شدت آزار می دهد . من انتظار داشتم با توکل و تقرب به درگاه پروردگار بر قوت قلبی من افزوده شود و مطمئن تر از قبل به زندگی ادامه دهم اما احساسم اکنون بر عکس شده . لطفا مرا راهنمایی و از این رنج نجات دهید . با تشکر
- [سایر] با سلام لطفا راهنماییم کنید که چطور میتوانم به همسرم بگوییم که هنگام صحبت کردن با خانم ها باوقارتر وسنگین تر صحبت کند چون همسرم هنگام صحبت با بعضی از خانم ها متاسفانه کمی نازک تر صحبت میکند ومن فکر میکنم دوست دارد که به نحوی برای خانم ها جلب توجه کند وتمایل دارد که بیشتر با آنها صحبت کندحتی در بعضی مواقع هنگام صحبت تلفنی با افرادی که او را نمیشناسند از صدای او فکر میکنند که او یک خانم است ومن وقتی عکس های دوران مجردی ایشان را میبینم در بعضی از عکس ها موهای بلند یا زنجیر به گردن دارد و عکسی در اتاق خود دارد که حالت موها وصورت شبیه یک خانم است البته او حدود 23 سال تنها پسر خانواده بوده و فرزند اول و احساس میکنم که در خانواده ایشان از نظر تربیت دینی در مورد خواهر های ایشان دقت بیشتری داشته اند من وهمسرم رابطه فامیلی داریم و ایشان قبل از ازدواج به من گفتند که فقط گاهی نماز را فراموش میکنند و دوست دارند که من در مسایل دینی به ایشان کمک کنم تا از لحاظ دینی ارتقا پیدا کند اما من گاهی بعضی از مسایل را نمیدانم چگونه بیان کنم تا آن اقتدار وشخصیتش نشکند برای من اهمیت دادن به مسایل دینی بسیار مهم است و این مساله باعث شده که چندین بار به جدایی فکر کنم اما بسیار وابسته ایشان شده ام و چون از نظر اخلاقی مهربان وبه فکر زندگی است جدایی برایم سخت است البته در بیشتر موارد تمایل به دانستن مسایل دینی ورعایت آنها را دارد اما همه این موارد در یک مدت خاص است وبعد از آن انگار فراموش می شود همچنین در محیط کار ایشان متاسفانه اکثر همکارن به دین و مسایل دینی بسیار کم مقید یا اصلا مقید نیستند ومن در این مورد قبل از ازدواج اطلاعی نداشتم به نظر شما چکار کنم آیا باید روی برخورد ایشان با خانم ها و مسایل دینی حساسیت نشان دهم یا خیر؟ چون به تازگی بر روی گوشی خود رمز گذاشته وآنرا به من نمیگوید چون یکی دوبار از اس ام اس های نادرستی که همکاران خانم به او داده اند من ناراحت شده ام و به او تذکر داده ام و از این پنهان کاری ها بسیار ناراحتم من برای چندین مشاور این موضوع را گفته ام وهمگی میگویند او باید خودش بخواهد که تغییر کند اما حالا که او تمایلش کم است ومحیط اطرافش مناسب نیست من چکاری باید انجام دهم در ضمن من هنوز راجع به این موضوع با خانواده هایمان صحبتی نکرده ام ما حدود یک سال است که عقد کرده ایم و 6 ماه است که عروسی کرده ایم ودر دوران عقد اکثرا روزهای آخر هفته یکدیگر را می دیدیم (به خاطر شرایط کاری) خواهش میکنم بگویید که آیا باید با او با این شرایط زندگی کنم یااو اصلا تغییر نمیکند با تشکر
- [سایر] در کتاب نظام حقوق زن در اسلام استاد مطهری نوشته شده که (فردی که شرایط ازدواج دائم را دارد صد در صد خودش را با یک امر موقتی و متعه سرگرم نمیکند)؛ در صورتی که من با این نظر مخالفم. به نظرم کاملاً عکس این نظر وجود دارد؛ چون در صورتی که جوانها بتوانند بدون پذیرش هیچ مسئولیتی ازدواج موقت داشته باشند صد در صد سراغ ازدواج دائم نمیروند؛ یعنی هر چند شرایط ازدواج دائم فراهم باشد ولی باز هم به خاطر اینکه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند به سراغ ازدواج موقت میروند و ترویج ازدواج موقت صد در صد باعث منسوخ شدن ازدواج دائم میشود. به طور مثال؛ در قدیم عرف اینگونه بود که دختر و پسری که عقد دائم کردهاند در زمان عقدشان رابطه جنسی نداشته باشند و این امر باعث میشد جوانها هر جور که شده مراسم عروسی را برگزار کنند ولی امروزه در اطرافمان میبینیم به خاطر اینکه زوجها در زمان عقد ارتباط کامل دارند پسر به هیچ عنوان در صورت فراهم بودن شرایط زیر بار عروسی نمیرود؛ چون همه چیز در اختیارش و همه نیازش برطرف میشود وقتی که نیازهایش برطرف شد نیازی به تشکیل زندگی نیست میتواند عقد بماند و بدون هیچ مسئولیتی نیازهایش را بر طرف کند؛ مثلاً دوست خودم با وجود فراهم بودن همه شرایط 4 سال است که عقد است و شوهرش حاضر به عروسی گرفتن نیست پس قطعاً این ایراد وارد است که وقتی جوانی راه ازدواج موقت برایش باز باشد صدر در صد خودش را به زحمت نمیاندازد و ازدواج دائم نمیکند. اگر به نظرتان اشتباه میگویم جواب درست و قانع کنندهای برایم ارسال کنید.
- [سایر] سلام.وقت شما بخیر. من از بچگی به خاطر تربیت خانوادگی و تاثیر بد حسادت های اطرافیان همیشه با ضربات روحی(به تعبیر عامیانه ضد حال) و عدم توجه مواجه میشدم .در عین اینکه بچه ای فوق العاده پرهیجان و بازیگوش بودم و باید این هیجانات به نوعی تخلیه میشد ولی در سن 15 سالگی به محله ی جدیدی رفتیم که اصلا با هیچ کس نمیتونستم رابطه برقرار کنم و فقط برای رفتن به مدرسه از خونه بیرون می اومدم یا اگر کاری داشتم.تو مدرسه ام به دلیل اینکه می خواستم هیجاناتم خالی بشه هر کاری می کردم مثل زیاد حرف زدن که باعث دور شدن بچه ها ازم میشد.این شرایط کم کم من رو دچار افسردگی و وسواس کرد.مثلا برای یک غسل 1.5ساعت در حمام میماندم جون فکر میکردم آب به همه جا برسه! زندگی من به همین روال ادامه پیدا کرد تا وارد دانشگاه شدم.به دلیل نداشتن پول و بتدریج زیاد شدن وسواس های فکری دوران دانشجویی خوبی نداشتم.با همین روحیات شروع کردم به خوندن درس واسه فوق لیسانس که خوشبختانه قبول شدم و یکی از موفق ترین ادمها در رشته ی خودم و در شهر خودم یا حتی استان خودم هستم.توانایی های ذهنی و جسمی زیادی دارم.وقتی وارد دانشگاه ارشد شدم شرایطم از نظر روحی تا حدودی بهتر شده بود،ولی از وقتی به خاطر پایان نامه و دکتری اومدم خونه که کارهام رو انجام بدم باز شرایطم مثل اول شده شاید بدتر از قبل.مثلا ترس زیاد از خدا و شاید بشه گفت ترس افراطی هم به افکار وسواسی ومنفی و مضطربم اضافه شده. خیلی از این قضیه ناراحتم چون تو زندگیم فقط راه راست رو رفتم و سعی کردم ادم خوبی باشم در هر زمینه ای.الانم ک تصمیم ب ازدواج گرفتم این وسواس ها و ترسه و افکار منفی بیشتر شده و مانع تصمیم درستم میشه.احساس میکنم ادم بدرد بخوری واسه طرف مقابلم نیستم.تنها چیزی هم که باعث ارامشم در این شرایط میشه خدا و نمازه. لطفا کمکم کنید
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما . من یک بار دیگر هم سوالم را مطرح کردم ولی هنوز پاسخی دریافت نکردم - من 25 ساله هستم و تازه ازدواج کردم همسر من قبلاً یک ازدواج ناموفق با دختر عمویشان داشتند که پس از یک سال در دوران عقد منجر به طلاق شده است- به گفته خود ایشان و اطرافیان دلیل جدائی از همسر قبلیشان این بوده که با هم تفاهم اخلاقی نداشتند و همدیگر را درک نمی کردند و اینکه همسرشان پس از مدتی اظهار کردند که به یک نفر دیگر علاقه مندند - الان حدود 2 سال از ازدواج قبلی ایشان گذشته و نزدیک یک ماه است که ما با هم ازدواج کردیم رابطه خانواده همسرم با خانواده عمویش کلا بعد از این اتفاق قطع شده و همسر قبلیشون هم با همون کسی که دوست داشتند ازدواج کردند . می خواستم لطف کنید راهنمایی کنید که من باید چه رفتارهایی با همسرم داشته باشم که منجر به تنش و مشکلات در زندگیم نشود و چگونه با ایشان رفتار کنم که خاطرات گذشته را فراموش کنند و چه رفتارهایی را داشته باشم که به خانواده خودم لطمه ای وارد نکنم چون پدر و مادرم به همین دلیل خیلی با این ازواج موافق نبودند ولی وقتی نظر من رو دیدند موافقت کردند و حتی هنوز هم گاهی مشکلاتی در خانواده خودم بخاطر این جریان دارم. همسرم هنوز در بعضی مواقع من رو با همسر قبلیشون مقایسه می کنند و همش یادآوری می کنند که چقدر آدمها با هم فرق دارند مثلاً اون اینکار رو می کرده ولی شما بخاطر من نمی کنی یا خیلی چیزهای دیگه و من دوست ندارم که اصلا هیچ حرفی از زندگی قبلی ایشون داشته باشیم . خواهش می کنم من رو راهنمایی کنید که چه مسیری را برم که زندگیم از همین اول محکم و پر از عشق و علاقه باشد . متشکرم
- [سایر] سلام مسئله ای که قصد دارم در رابطه با آن از شما مشورت بگیرم مربوط به خودم نیست بلکه مربوط به یکی از آشنایانم می باشد. دوست من در سن 22 سالگی ازدواج کرده و حدود 5 سالی می شود که متاهل می باشدو از لحاظ سطح مالی، تحصیلی و آرامش خانوادگی در سطح خوبی قرار دارد و به گفته ی خودش هیچ دلیلی برای اینکه کوچکترین ایرادی را به همسرش بگیرد پیدا نمی کند. اخیرا یکی از همکاران شوهرش که با هم مراوده خانوادگی دارند و مجرد هم می باشد و از همه لحاظ در مقایسه با شوهرش هیچ چیز که کم ندارد هیچ بلکه در برخی از موارد به گفته خودش عالی ترین هم می باشد، موضوعی را با وی مطرح کرده است و آن هم اینکه: بیان کرده است که تو همان شخصی هستی که من از ابتدا به دنبال او بودم و تمام ویژگی هایی را که من برای همسر آینده ام در نظر داشتم در وجود تو می بینم. بیان این مطلب از طرف این آقا در ابتدا با پاسخی محکم از طرف دوست من مواجه شد و به او گفت که من متاهل هستم و همسرم را بسیار دوستم و از زندگی خود راضی هستم ولی در جواب به این پاسخ سوالی دیگر از طرف آقا مطرح شد و آن اینکه اگر دلیل تو برای این درخواست من فقط متاهل بودن است من این پاسخ را نمی پذیرم و باید یک پاسخ کاملا منطقی به من بدهی. حتی این برای اثبات علاقه خود به دوستم از هیچ تضمینی دریغ نمی کند و گفته است که من بهتر از همسر کنونی تو می توانم شرایط خوشبختی و پیشرفت تو را فراهم کنم. بیان این مطالب سبب دگرگونی شدید دوستم از لحاظ روحی شده است تا آنجا که از موضع ابتدایی خویش کمی پایین آمده و به خودش می گوید من در زمانی که با همسرم ازدواج کردم هم از لحاظ سنی و هم از لحاظ موقعیت تحصیلی و اجتماعی در جایگاهی که اکنون به سر می برم نبودم. پس می توانم به صورت توافقی و بدون اینکه غمی برای همسرم داشته باشد از او جدا شوم و بصورت کاملا شرعی و قانونی با این آقا ازدواج کنم. گاهی هم خودش را سرزنش می کند که چرا چنین فکری را دارد و کلا بر سر یک دوراهی بزرگ قرار گرفته است. البته باید بگویم بیشتر تفکر این دوستم به دنبال یافتن راهی برای راضی کردن آن آقا و ماندنش در زندگی با همسرش می باشد و بیشتر بدنبا جوابی برای آن آقا می گردد.لطفا راهنمایی کنید تا چگونه به این دوستم کمک کنم.ممنون
- [سایر] با سلام لطفا تا انتها بخوانید پیشاپیش متشکرم از اینکه به حرف هایم گوش می کنید من یک دانشجوی رشته مهندسی هستم متاسفانه من هیچ کنترلی روی وقتم ندارم تا به حال برای چندین بار سعی کرده ام کمی به نحوه زندگی خودم سامان ببخشم اما متاسفانه این امر که میسر نشد هیچ حتی باعث از دست رفتن اعتماد به نفسم هم شد تا جایی که حتی چندین ترم را در دانشگاه بی هیچ موقفیتی سپری کردم تا جایی که خودم فهمیدم ایراد بزرگ من عدم آشنایی با نحوه برنامه ریزی است (البته این را هم اضافه کنم من در درس خواندن هم این ایراد را دارم و هر وقت که شروع به درس خوادن می کنم چندین ساعت را بی هوده تلف می کنم بی آنکه چیزی فهمیده باشم البته به کار دیگری نمی پردازم بلکه با خواندن کتاب و جزوه وقتم سپری می شود بی آنکه به مقصود نهایی که فهمیدن درس باشد ، رسیده باشم ) این موضوع برایم بسیار از نظر روانی مشکل آفرین شده چند سال از وقتم سپری شده بی آنکه توفیقی در امورم به دست آورده باشم بسیار علاقه مند به مطالعه غیر درسی در زمینه دینی هستم ، همچنین زبان انگلیسی و عربی ولی متاسفانه به خاطراینکه به هیچ کار درسی دیگر نمی رسم امکان یادگیری آن ها برایم فراهم نشده (البته همانطور که عرض کردم وقت زیادی برای درس صرف می کنم ولی توفیقی برایم حاصل نمی شود در حالی که دوستانم با صرف وقتی به مراتب کمتر نه تنها به درس که به کارهای جانبی خود هم می رسند) این موضوع برایم بسیار رنج آور شده و پایه بسیاری از اعتقادات دینی من را هم متزلزل کرده . می دونید این چند سال وقتی که هدر دادم مثل یک کوه الماس بود که من حتی سعی نکردم یک دونه از اون رو هم برای خودم ور دارم (از اون بدتر اینه که حس می کنم این همان توشه ادامه راهم بوده که من بر نداشتم و امروز...) لطفا من را راهنمایی کنید
- [سایر] من یک پسر بیست ساله هستم که در دانشگاه تهران تحصیل می کنم (دانشکده فنی، گروه متالورژی) در خانواده مذهبی بزرگ شده ام. قضیه این است که من علاقه به تحصیل دروس حوزوی داشتم ولی با بررسی شرایطم دیدم که الآن نمی توانم به حوزه بروم. فکر می کنم مطمئن ترین جایی است که می توانم اندیشه های اسلامی پیدا کنم و در اصل آن گونه که دین می خواهد زندگی کنم. البته نسبت به حوزه انتقاداتی دارم. ضمنا اگر کنار دانشگاه تهران یک حوزه دانشجویی هست به نام شهید بهشتی. کلاسهایشان چهارشنبه و پنجشنبه است که دانشجوها بتوانند شرکت کنند. به آنجا هم سر زدم و جویای اوضاع آنجا شدم ولی دیدم که فرصت شرکت در آنها را ندارم. البته اگر جایی باشد که افراد مورد اعتماد پیشنهاد کنند و اهمیت قضیه روشن شود، آدم حاضر می شود که وقت بگذارد و برود. دلیل عمده ای که باعث شد از رفتن به حوزه صرف نظر کنم این بود که چندان برایم روشن نبودکه برای چه می خواهم به حوزه بروم و هدفم چیست؟ یعنی آن قدر مصمم نشده بودم که بتوانم برای رفتن به حوزه، درس دانشگاهم را رها کنم و در جهت مخالف جریان فعلی اطرافم حرکت کنم و مثلا بتوانم اطرافیانم را قانع کنم. خلاصه این که فعلا نمی توانم به حوزه بروم ولی می خواهم در زمینه مسایل اسلامی فعالیتی انجام دهم. البته یکی از ایده هایم این است که بعد از تحصیل در دانشگاه به حوزه بروم. حالا بفرمایید که من چکار کنم؟ به نظرم با کمک یک نفر راهنما یک سیر مطالعاتی را آغاز کنم. یا اینکه اگر کلاسی باشد در حدی که خیلی وقت نگیرد در آن شرکت کنم. البته یک نکته مهم این است که ان شاءالله سعی دارم که با فراگیری علوم اسلامی در راه انسان شدن پیش بروم و اگر خدا بخواهد در راه اصلاح جامعه گام بردارم و صرفا خواندن کتاب های مذهبی و جمع آوری اطلاعات را نمی پسندم .و آیا به نظرشما تصمیم بنده در مورد نرفتن به حوزه درست بوده؟ ( و سؤال اصلی من این است که با فرض این که حوزه نروم چکار کنم؟
- [سایر] با عرض سلام 15 سال است با پسرخاله ام ازدواج کرده ام.سالهای اول زندگی خوب بود.تا کم کم دخالتهای مادرشوهرم در زندگی شروع شد. پدرشوهرم سالها قبل فوت کرده بود و شوهرم با اینکه برادر بزرگتر نبود اما چون وضعیت مالی خوبی داشت سرپرستی مادر و برادر کوچکترش را بعهده داشت. مادر شوهرم در یک روستا زندگی میکرد و از نظر مالی کمبودی نداشت اما بخاطر بلندپروازیهای شوهرم و اصرار مادر و برادرانش یک ویلای مجلل در همان روستا ساخته شد و مادرشوهرم خانه خود را رها کرده و در آنجا ساکن شد. و در عمل خانه ی پدری به یکی از برادرشوهرهایم رسید و او بهمراه خانواده اش در همانجا ساکن شد. سالها گذشت.برادرشوهر کوچکتر به پشتیبانی مالی شوهرم در دانشگاه آزاد تهران تحصیل و بعد از مدتی ازدواج کرد. خرجهای گزاف این مجالس عروسی و ساخت آن ویلا باعث ورشکستگی شوهرم شد. از سال 80 تا بحال هنوز هم زیر بار قرضهای آن دوران هستیم. در این مدت فقر و بدبختی و بدهکاری تنها برای من و فرزندانم بود. برادرشوهرها که خود را خارج از گود می دیدند روز به روز وضعیت مالی بهتری پیدا می کردند. گذشت و گذشت تا سال پیش که مادرشوهرم فوت کرد. بعد از مدتی کم کم این زمزمه به گوش رسید که ویلا برای همه ی افراد خانواده است و کسی حق فروش یا اجاره آنرا ندارد. درصورتیکه تمام اسناد و مدارک بنام شوهرم میباشد. اما از آنجاییکه شوهرم فردی بسیار ساده لوح،مهربان و خانواده دوست است، هرگز بصورت علنی با خانواده اش خصوصا برادر بزرگترش که داعیه دار این مطالب بود مخالفت نکرد. عید امسال همه افراد خانواده از تهران به روستای پدری در یکی از مناطق شمالی آمدند.بعد از گذشت چند روز بخاطر اوضاع وخیم مالی من و شوهرم قصد اجاره ویلا را بمدت سه روز به یکی از آشنایان داشتیم اما با مخالفت شدید برادرشوهر بزرگتر مواجه شدیم و کار بیخ پیدا کرد.از آنجاییکه شوهرم هرگز روی حرف بزرگترش حرف نمیزند من بخاطر فرزندانم با برادرشوهرم به مقابله برخاستم.آنها وضعیت مالی خوبی دارند میتوانستند به خانه پدر زنش یا خانه پدریشان یا حتی به هتل برونداما در صورتیکه سالهای پیش دو سه روز بیشتر نزد مادرشان در ویلا نمی ماندند امسال برای مبارزه با من و برای اینکه روی مرا کم کنند 15 روز تمام در ویلا ماندند و اجازه اجاره ویلا را به ما ندادند. من و فرزندانم هم بعد از آن اصلا به ویلا نرفتیم.اما به برادرشوهر بزرگم در همان درگیری لفظی گفتم به خدا پناه میبرم از اینکه شما میخواهید حق من و فرزندانم را بخورید. گذشت و بعد از یکماه دختر بزرگ برادرشوهرم در یک سانحه ی تصادف از دست رفت.دختری که دانشجو بود خانواده خیلی آرزوها برایش داشتند البته رابطه ی بسیار خوبی هم با من و شوهرم داشت و ما خیلی خیلی به او علاقه مند بودیم. ضربه روحی بزرگی به برادرشوهرم وارد شد. حالا او مرا مقصر می داند. در مراسمهای سوم و هفتم رفتار معمولی با من داشت اما حالا گفته که یک طالع بین به من گفته که برادرزنت بچه ات را نفرین کرده است. این موضوع را در هر مجلسی جلوی غریبه و آشنا مطرح کرده و داد و فریاد میکند و قصد دارد آبروی مرا ببرد. اکنون همه دید بدی بمن دارند حتی شوهرم هم بسیار ناراحت است و با من بد برخورد میکند.نمیدانم در مراسم چهلم شرکت کنم یا نه؟ بخدا راضی نبودم از سر دخترش یک تار مو کم شود. چکارکنم؟؟؟