سوالاتی چند در مورد چشم اندار 1404 کشور. این اصل در (چه) سالی مطرح و تدوین و نوشته شد و توسط چه کسانی؟ متن کامل سند رو از کجا می تونم تهیه کنم؟ متن سند چشم انداز : بسمالله الرحمن الرحیم جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با سلام و تحیت و تشکر از کوشش آن مجمع محترم، اینک سند نهایی متن چشمانداز بیست ساله، که مبنای سیاستهای کلی چهار برنامة پنجسالهی آینده است، به آن مجمع محترم ابلاغ میگردد. نسخهای از این سند برای هریک از رؤسای سهگانه ارسال خواهد شد. سید علی خامنهای 82/08/13 چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانة جمع و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیست ساله: جامعهی ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی خواهد داشت: - توسعهیافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، و متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها، و بهرهمند از امنیت اجتماعی و قضایی. - برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی و تولید ملی. - امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه و پیوستگی مردم و حکومت. - برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع متناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب. - فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیهی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن. - دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل. -الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی، توسعهی کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره(. -دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت. ملاحظه: در تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که شاخصهای کمی کلان آنها از قبیل: نرخ سرمایهگذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، کاهش فاصله درآمد میان دهکهای بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و توانائیهای دفاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشمانداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها به صورت کامل مراعات شود. مروری بر بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سند چشم انداز: رهبر انقلاب هرسال در دیدار با هیات دولت نسبت به توجه بر سندچشم انداز 20 ساله تاکیدات فراوان داشته اند. آنچه در ادامه می آید بخشی از سخنان رهبر انقلاب در خصوص توجه به اجرای سند چشم انداز، اهمیت ارائه گزارش درباره میزان تحقق شاخص های آن و تاکید بر زحمات کارشناسی و فشرده ای است که برای تهیه این سند کشیده شده است. این سند محصول کار کارشناسی و متراکم است سفارش اول ما مسأله ی (سند چشمانداز) است. در گزارش آقای رئیسجمهور یک جملهی کوتاهی گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لکن این کافی نیست. سند چشمانداز، یک مسألهی فرادولتی است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسی شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامهی کلان بیستسالهی ماست و یک سند به معنای حقیقی کلمه است. آنچه که در این سند گفته شده، تعارف نشده. باید در همهی برنامهریزیها - چه در قانونگذاری که قانونگذارها مسؤولش هستند، چه در اجرا و مقررات اجرائی که شماها مسؤولش هستید - سند چشمانداز را مورد ملاحظه قرار بدهید؛ بسنجید و ببینید کجاها در جهت سند چشمانداز نیست، آنجا را تصحیح کنید و نگذارید زاویه بخورد. این فقط مسؤولیت رئیسجمهور نیست - اگرچه رئیسجمهور، بیشترین مسؤولیت را در این زمینه دارد - بلکه مسؤولیت یکایک شما آقایانی است که در رأس دستگاههای اجرائی قرار دارید. یعنی واقعاً سند چشمانداز را بعنوان یک میثاق، مبنای عمل قرار بدهید. این یک نکته و سفارش مؤکد من است. دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت-4/6/1386 این سند یک کار اساسی بود؛ شعار نیست این سند چشمانداز یک کار اساسی بود که در کشور انجام گرفت؛ بررسی شد، مطالعه شد، جوانبش سنجیده شد. آنچه که در این سند هم آمده، شعار نیست. با توجه به امکانات و واقعیات، این سند تنظیم شده. این سند در واقع نقشهی راه بیست سالهی ماست. خوب، از این بیست سال، پنج سالش گذشت. یک وقت میبینیم این بیست سال با یک چشم به هم زدنی تمام شد. باید ببینیم چقدر جلو رفتیم. یکی از کارهائی که باید انجام بگیرد، همین است؛ باید ببینیم چقدر ما توانستیم از این نقشه را به سمت آن هدفها طی کنیم. والّا اگر چنانچه این توجه و این ذُکر را نداشته باشیم، یک وقت چشم باز میکنیم، میبینیم فرضاً ده سال یا دوازده سال از این زمان گذشت، ما هنوز آن راهی را که باید در این مدت طی کنیم، طی نکردیم؛ در بقیهی این مدت هم طی کردن آن راه امکان ندارد. بنابراین بایستی یک تقسیمبندی صحیحی انجام بگیرد بین تلاشها و فعالیتهائی که باید بشود، و بین این مسیری که ما تا آن اهداف داریم، تا در هر برههای از زمان، به تناسب امکان آن برهه، پیشرفت کرده باشیم. به نظر من بایستی این را یک جا بررسی کرد. این کار هم برعهدهی دولت است؛ این را بررسی کنید. دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت-8/6/1389 قانون را اهمیت دهید، ولو که قبول نداشته باشید قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتی که با ساز و کار قانون اساسی پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتی فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایی که در مجلس میآید، با لوایحی که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایی که در بخشهای مختلف انجام میگیرد - عیبی ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامی که قانون، قانون است، حتماً بایستی به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود. من این را تأکید میکنم. در بخشهای مختلف همینجور است. ممکن است یک چیزی را شما معتقد باشید که روال قانونیاش درست طی نشده، یا متصدی این کار قوهی مجریه نیست؛ وقتی که قانون مجلس - با همان ساز و کار قانون اساسی - به دولت ابلاغ شد، قوهی مجریه باید آن را قانون بداند. حالا اگر چنانچه ضعف یا چیز دیگری وجود دارد، عواملِ دیگری وجود دارد که اگر قانون مشکلاتی دارد، بایستی آن را از بین ببرند؛ چه در خود مجلس، چه در شورای نگهبان و از این قبیل. به قانون اهمیت بدهید..... سند چشمانداز را هیچ نبایستی مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعی و یک نقشهی راهِ حقیقی است. باید دستگاههای نظارتی خودتان را محاسبه کنید. حالا دیگران ممکن است نظارت بکنند، ممکن است نکنند؛ ممکن است نظارتشان درست باشد، ممکن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعهی قوهی مجریه - که نقشش در رسیدن به اهداف چشمانداز، بسیار حساس است - دستگاههای نظارتی را فعال کنید، بعد ساز و کارهای نظارتی را بکار بیندازید تا ببینیم برنامهها و سیاستها چقدر جلو رفته؛ یعنی اینجور نباشد که سال دهم سند چشمانداز، نگاه کنیم و ببینیم پیشرفتی پیدا نکردهایم؛ نه، بایستی اینها را مرتباً رصد کنید که معلوم شود چقدر پیش رفتهایم و چقدر به آن اهداف نزدیک شدهایم و چقدر زمینهها فراهم شده است. دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیئت دولت-2/6/1387 چشم انداز سندی بسیار معتبر است امروز بحمداللَّه جمهوری اسلامی این فرصت را پیدا کرده است که بر روی طرحهای بلندمدت برای رفع کمبودها و نقیصهها و تخریبهای دورانهای گذشته برنامهریزی کند. چشمانداز بیست ساله یک سند بسیار معتبر و مهم است که مسئولان کشور - چه در قوهی مجریه، چه در قوهی مقننه - و در بخشهای مختلف موظف شدهاند گام به گام این سند چشمانداز را تعقیب کنند و به آن اهداف نزدیک شوند. مردم هوشمند و جوانان بااستعداد در هر نقطهی کشور مسئولیت بزرگی در این زمینه بر دوش دارند. من به شما مردم عزیز و بخصوص به جوانان عرض میکنم که ساختن کشور، پیش بردن کشور یک وظیفهی مشترک است؛ مشترک بین مسئولان و مردم؛ مردم هم دارای مسئولیتند. خیلی باید مراقب باشیم که دشمنان پیشرفت کشور نتوانند ذهن و حواس ما را به نقاط فرعی و درجهی دوم منعطف کنند، تا همه با وحدت کامل بتوانیم به سمت این هدفها حرکت کنیم. دیدار با مردم مریوان-26/2/1388 هیچ سندی مهمتر از سند چشم انداز نداریم جهتگیریهای برنامهای و کاری دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجید. این سند چشمانداز چیز مهمی است؛ این را دستکم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسی، ما هیچ سندی را در کشور به این اهمیت نداریم. یک نگاه کلان و بلندمدت است. سند چشمانداز مهم است. نگاه کنید ببینید الان چهار سال از سند چشمانداز گذشته، یعنی ما شانزده سال به پایان این چشمانداز داریم. چقدر پیش رفتهایم؟ یک ادعا این است که از چهار سال بیشتر پیش رفتهایم؛ یک ادعا این است که نه، کمتر پیش رفتهایم؛ نصف این چهار سال پیش رفتهایم. اینها باید درست سنجیده بشود؛ درست باید ملاحظه بشود. در این سند چشمانداز، آیندهای در نظر گرفته شده که برای ملت ایران این آینده لازم و شایسته است. اگر به آن آینده نرسیم، عقب میمانیم. آن وقت باید هم بدانیم که همین طور که ما داریم به سمت آن هدف حرکت میکنیم، اطراف ما هم همه ثوابت نیستند؛ آنها هم دارند حرکت میکنند. باید سرعت را تنظیم کنیم، زمانبندیهای برنامهها را تنظیم کنیم؛ جوری این سرعت را تنظیم کنیم که بتوانیم واقعاً به هدف چشمانداز برسیم. یعنی این دولت در سهم خود کار درست خودش را انجام داده باشد. دیدار با اعضای هیات دولت-18/6/1388 سندچشم انداز را ما تهیه کردیم اگر برنامهی پنجسالهی امروز در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی دیروز یا در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایههای ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامهی بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشم انداز تهیه کردیم. این، برنامهی کلیِ بیست ساله است. برنامهها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامههای پنج ساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار میآید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامهها میشوند مکمل هم. البته دولتها همه یکجور نیستند؛ بعضیها کند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همهی نیرویشان را به صحنه میآورند، بعضیها آن جور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همهاش قابل اصلاح است؛ ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همهی برنامهریزیها این را هم ملاحظه کنید. دیدار رئیسجمهور، مسئولان و کارگزاران نظام-9/4/1386 چگونگی تدوین سند چشم انداز 20 ساله : آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش ملی سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 پیرامون سیر و چگونگی تدوین چشمانداز بیست ساله کشور این گونه بیان می دارد : ( در ایران بعد از انقلاب به کار دراز مدت و تدوین برنامه راهبردی توجه شد، اما دهه اول انقلاب به دلیل مسائل آن مقطع، نظام این فرصت را نیافت که برنامه دراز مدتی تدوین کند و عملاً برنامهای هم نداشتیم و ابتدا حتی فاقد برنامه 5 ساله بودیم. دولت آن زمان برنامه دراز مدتی هم به مجلس فرستاد که ما دیدیم با شرایط جنگ امکان اجرای برنامه دراز مدت نیست و بررسی آن متوقف شد، تا بعد از جنگ که اولین برنامه دراز مدت نظام تدوین شد، که برنامه پر خیر و برکتی بود. برنامههای دوم و سوم هم به همین نمود روزمره گذشت اما در دوره سازندگی که دوره فعالیت جدی اقتصادی و توسعهای کشور بود، فقدان یک برنامه دراز مدت احساس میشد. بعد از پایان عمر دولت سازندگی اگر چه دغدغه تدوین برنامه بلند مدت بود، اما یک خلا زجر آور چند ساله پیش آمد تا سند چشمانداز تدوین شود که امروز این سند پشتوانه غنی و محکمی دارد که حاصل سالها تلاش برای تدوین یک برنامه بلند مدت است که سرمایه بسیاری خوبی برای برنامهریزیهای دیگر است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به پیوستگی بحثها و بررسیها درباره تدوین سند چشمانداز به دقت نظر و مباحث طولانی صورت گرفته در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تدوین جزء جزء سند چشمانداز نیز اشاره کرد و گفت: سند چشم انداز را در مقابل برنامههای عملیاتی میتوان سند و برنامهای راهبردی و استراتژیک توصیف کرد که به دانش و دانایی متکی است، برنامههای عملیاتی دولتها معمولاً بر روی منابع موجود و عموماً طبیعی تکیه دارد که نمیتواند خیلی تحول آفرین باشد، چرا که منابع آن محدود است، اما اگر ما منابع خود را بر روی دانش و دانایی تعریف کردیم، آن وقت این منابع نامحدود خواهد شد. هاشمی رفسنجانی به اهمیت برنامههای متکی بر دانایی اشاره کرد و بیان داشت:قرار است برنامههای ما از این به بعد معطوف و متکی بر سند چشمانداز باشد و اهداف خود را با این جهت تعریف کنیم که با تکیه بر دانایی محقق شوند، تا استفاده دانش محور ما از منابع طبیعی بهرهبرداری ما از این منابع را نیز متحول کند تفاوت و فاصله امروز مابا کشورهای نظیر ژاپن در همین است که ما براستفاده راحت و اولیه از منابع طبیعی اکتفا کردیم و آنها بهرهوری دانش محور از این منابع را اصل قرار دادهاند. وی تاکید کرد: با توجه جدی به محتوای این سند که دقت زیادی در تدوین کلمه به کلمه آن شده است، ما وارد مرحله جدیدی میشویم و در مسیری قرار میگیریم که لازمه مدیریت جامعه اسلامی است... در سند چشمانداز بر روی مسائلی تکیه و تاکید شده است که خصوصیات و نیازهای ماست،به عنوان مثال رونق اقتصادی همراه عدالت دیده شده است. هاشمی رفسنجانی با تکرار مجدد این مطلب که این سند عملیاتی نبوده و راهبردی است، یادآور شد: امیدواریم با چنین همایشهایی و اطلاعرسانی و تبیین این سند توسط رسانهها و فرهنگ سازی و تفکر سازی در جامعه، تنگناهای موجود در مسیر تعالی نظام و تحقق اهداف انقلاب وجود دارد را رفع کند.) در ادامه جهت آشنایی بیشتر شما با ابعاد مختلف این سند افتخار آفرین توجه شما را به مطالعه دو مقاله جلب می نماییم : یکم. اهداف ، راهبردها و چالش های سند چشم انداز 20 ساله ایرانی که همه در انتظار آنند خبرگزاری فارس:در آغاز دومین دوره ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی ، رهبر معظم انقلاب لزوم تهیه سند چشم اندازی که افق 20 ساله جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذارد، به دولت آقای خاتمی متذکر گردید. پس از این توصیه ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی موظف گردید ساختار و چارچوب نظری و عملیاتی این سند 20 ساله را طراحی نماید که پس از حدود یکسال کار کارشناسی ، این سند به محضر مقام معظم رهبری ارسال گردید. به گزارش خبرگزاری فارس،ایشان پس از ذکر نکات و توصیه هایی خصوصاً در محورهای فرهنگی ، متن سند یاد شده را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال نمودند تا این مجمع به عنوان بازوی مشورتی مقام معظم رهبری ، مطالعات کارشناسی لازم را جهت تدوین نهایی آن آغاز نماید. پس از تشکیل کمیته ای کارشناسی در مجمع با حضور بیش از 400 کارشناس ارشد سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، نظامی و فرهنگی ، کار تدوین آن آغاز و پس از حدود دو سال کار مستمر و مطالعه بیش از 30 کشور توسعه یافته ، این سند به شورای عمومی مجمع تشخیص مصلحت ارایه و پس از مباحث طولانی و تصویب نهایی آن ، سند به حضور مقام معظم رهبری تقدیم گردید. البته در خلال این 24 ماه ، اعضای کمیته کارشناسی ، بارها به حضور معظم له رسیده و از نقطه نظرات ایشان بهره های لازم را برده بودند. سند نهایی چشم انداز پس از تصویب رهبر معظم انقلاب ، در 14 آبان 1382 جهت عملیاتی شدن برای سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال گردید. همچنین دولت موظف گردید برنامه چهارم توسعه را که اولین برنامه این سند می باشد، براساس مفاد و روح کلی این سند تدوین و به مجلس شورای اسلامی ارایه نماید. ¤ کارپردازانه یا حکمرانی برنامه ای ؟ در علم مدیریت ، از دو مدل عمده برای اداره جوامع سخن به میان آمده که مدل اول موسوم به روش کارپردازانه است که از آن به عنوان روش داروینی هم یاد می شود. در این روش ، دولت دخالت چندانی در تعیین خط مشی آینده و اداره و نظارت جامعه نداشته و تنها در مواقع بحرانی به میدان می آید. توجه به این روش با مرگ داروین در قرن هفدهم پایان یافت . اما مدل دومی که برای اداره جوامع در علم مدیریت و سیاست از آن نام برده می شود، الگوی حکمرانی برنامه ای است که متناسب با امکانات بالقوه و بالفعل آن جامعه ، حکمران دورنمایی را در نظر گرفته و سپس تلاش می نماید آن اهداف را تحقق بخشد. در حال حاضر علمای علم سیاست و مدیریت ، راه موفق رشد، توسعه و پیشرفت یک جامعه را از حکومت برنامه محور می دانند. جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای تبدیل شدن به یکی از قطب های مهم علم و تکنولوژی جهان امروز و ارایه تمدنی پویا و منبعث از آرمان های اسلامی ، گریزی جز ترسیم چشم اندازها و برنامه های کوتاه مدت و میان مدت ندارد. جان مک گین از صاحب نظران این عرصه معتقد است بین توسعه و ارتقای جایگاه یک بازیگر در نظام بین الملل و میزان اهتمامی که نسبت به درک ، تحلیل و طراحی آن بازیگر جهت وصول به آن جایگاه رفیع دارد، رابطه مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر، آن چیزی که باعث می شود تا سرمایه ملی در قالب برنامه های کوتاه مدت ، بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد، وجود راهبرد ملی است که از هرز رفتن منابع به نفع منافع اشخاص و گروه های سیاسی ، ممانعت به عمل می آورد. اقدام جمهوری اسلامی ایران از این منظر در طراحی و تصویب سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 4041 هجری شمسی و همچنین تعریف سیاست های کلی حاکم بر برنامه چهارم توسعه متناسب با این سند، از جمله فعالیت های راهبردی به شمار می آید که از حیث روشی و کاربردی در خور تأمل است . بر این اساس ، نظام برنامه ریزی ملی ، گامی به جلو نهاده و این امر را می طلبد که نخبگان فکری بر حسب تعهد و تعلقی که به منافع ملی کشور دارند، نسبت به بررسی و ارزیابی عملیاتی این سند، با هدف تقویت هرچه بیشتر آن در عرصه عمل و رفع کاستی های احتمالی آن ، اقدام نمایند؛ چرا که به گفته زبیگنیو برژینسکی راهبرد چنان پرتویی از نور بر سر بازیگران و حکمرانان است که مشاهده آینده ای در دسترس را میسر می سازد. همچنین هنری کیسینجر پس از ابلاغ سند چشم انداز 20 ساله به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت ، در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه سی .ان .ان که آیا انتخاب چنین مسیر جاه طلبانه ای توسط جمهوری اسلامی ایران ، امری منطقی و ممکن می باشد یا خیر، گفت : این همه امکانات و منافع رشک برانگیز را هر کشور دیگری هم که داشت ، همین مسیری را که ایران انتخاب کرده است ، به یقین انتخاب می کرد، البته به شرط آنکه از حاکمان دوراندیش و مقتدر برخوردار بودند. بنابراین بدون ترسیم راهبردی جامع نمی توان در عرصه بازی جهانی به صورت ایمن و مؤثر حاضر شد و به همین دلیل است که طراحی راهبرد بلندمدت ، با تمام مخاطراتی که به همراه دارد، امری بدیهی است که بازیگران سیاسی موفق ، پیوسته به آن اقبال داشته و سعی نموده اند از راه های متفاوت ، ضمن پیگیری و نظارت مستمر بر راهبرد متخذه ، به کاهش مخاطرات آن بپردازند. ¤ جایگاه سند چشم انداز براین اساس ، سند چشم انداز 20 ساله پس از قانون اساسی ، مهمترین سند جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و رهبر انقلاب هم در پیام نوروزی شان مهمترین موضوعات سال 84 را برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آغاز اجرای سند چشم انداز 20 ساله عنوان می نمایند. به عبارت دیگر، ویژگی هایی که معظم له برای یک رئیس جمهور مطلوب بر شمرده اند، در واقع مقدمه ای برای تحقق سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران می باشد؛ چرا که نهمین رئیس جمهور باید آغازگر برنامه ای باشد که پس از 20 سال جمهوری اسلامی ایران را به قدرت برتر منطقه ای تبدیل نماید. ¤ بلند پروازانه یا قابل دستیابی ؟ در این میان ، برخی از کارشناسان سیاسی و اقتصادی کشور، اهداف سند چشم انداز را بلند پروازانه و آرمانی دانسته و معتقدند با توجه به ضعف های موجود در بنیان های اقتصادی کشور و همچنین هویت انقلاب اسلامی ایران در عرصه روابط بین الملل ، دستیابی به اهداف سند امری صعب و دشوار و حتی غیرممکن می باشد که برخی از این مشکلات عبارتند از: 1 ایران بالاترین نرخ تورم وبیکاری را در منطقه آسیای جنوب غربی دارد. 2 در میان 60 کشور جهان که سرمایه گذاری خارجی در آن صورت گرفته است ، ایران از نظر ریسک سرمایه گذاری در رتبه 75 قرار گرفته است . 3 نرخ رشد سالانه درآمد سرانه ایران ، منهای 0.6 درصد است در حالی که این نرخ رشد در کره 6.2، چین 8.2 و ترکیه 2 می باشد. 4 نرخ رشد سالانه تولید ناخالص ملی GNP ایران در خلال سال های 951975، 4 درصد بوده در حالی که این رقم در کره و چین 8.4 بوده است . 5 درآمد سرانه در ایران حدود 1400 دلار است که این رقم در کشورهای صنعتی به 35 تا 40 هزار دلار می رسد. در ترکیه این رقم حدود 5500 دلار می باشد. 6 سهم صنعت از مجموع تولید ناخالص داخلی در ایران 16 درصد می باشد که این رقم در کشورهای صنعتی بیش از 70 درصد می باشد. 7 اقتصاد مولد در ایران حدود 20 درصد است در حالی که باید بالای 58 درصد باشد. 8 در برنامه سوم توسعه ، واردات 36 درصد از برنامه پیشی گرفته است . 9 سهم ایران از صادرات کالاهای غیرنفتی حدود 7 میلیارد دلار می باشد، در حالی که صادرات ترکیه 60، مالزی 80 و کره جنوبی 137 میلیارد دلار می باشد. 10 بهره وری در ایران حدود 6 درصد می باشد که این رقم در ژاپن حدود 25 درصد می باشد. 21 در میان 200 کشور جهان ، از حیث آمارهای توسعه انسانی (بهداشت و آموزش ) در رتبه 610 قرار داریم . 31 تحریم های بین المللی و پایبندی بر آرمان ها و هویت انقلاب اسلامی مانع از شکل گیری روابط گسترده اقتصادی با کشورهای دیگر شده است چرا که دنیای غرب به هر طریق ممکن درصدد تضعیف ساختارهای اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است . 41 به دلیل قرار گرفتن در ناحیه جغرافیایی خشک و کم آب ، نمی توان اقتصادی فعال و پویا را طراحی و ساماندهی کرد. 51 نظام بانکداری کشور بیمار و بیش از آنکه در خدمت تولید باشد، در مسیر دلالی و واسطه گری گام می گذارد. تولید و سرمایه گذاری در کشور مزیت نیست و فساد اقتصادی ، قاچاق ، دلالی ، بورس بازی ، ناکارآمدی های قانونی ، توزیع ناهمگون ثروت و ساختار رانتی ، مانع بازیابی سلامت اقتصاد کشور می شود. ¤ هدف استراتژیک با مدیران استراتژیک در مقابل ، اکثر اقتصاددانان کشور، دستیابی به اهداف سند چشم انداز 20 ساله را با توجه به امکانات بالفعل و بالقوه جمهوری اسلامی ایران و همچنین رعایت اصول و معیارهای ذیل ، قابل تحقق می دانند: 1 چشم انداز یک هدف استراتژیک است ، بنابراین باید مدیریتی استراتژیک متکفل اجرای آن شود. 2 توسعه اقتصادی در کوتاه مدت حاصل نمی شود اما با انتخاب مسیر درست و به حرکت درآوردن قطار توسعه و با سرعتی معقول و در مسیری صحیح می توان به مقصد رسید. 3 انسجام ملی و مشارکت عمومی مردم به عنوان ضامن حیات و بقای یک جامعه می تواند گره گشای بسیاری از معضلات و مشکلات فراروی دولت و کشور باشد. تجربه 26 ساله انقلاب اسلامی نشان داده است که با پشتوانه حمایت مردمی و وحدت ملی می توان از دشوارترین عقبه ها به سلامت عبور کرد و کارشکنی های بین المللی نمی تواند کوچکترین خدشه ای در مسیر یک ملت به وجود آورد. 4 تجربه سال های اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که ما در مسیر درستی گام نهاده ایم و دستیابی به مبنای اصلی قدرت که همانا تولید علم و فناوری های پیشرفته در حد استانداردهای جهانی می باشد را در دستور کار خود قرار داده و به موفقیت های چشمگیر هم نائل آمده ایم . 5 در مسیر اتصال دانشگاه با صنعت ، گام های بلندی را برداشته ایم و به دلیل توسعه قابل قبول صنعتی در سال های اخیر، بنا به اعلام بانک جهانی ، ایران در میان 16 کشور خاورمیانه ، بیشترین رشد اقتصادی را داشته است . 6 خودکفایی در تولید گندم پس از 46 سال ، قرار گرفتن در میان 3 کشور برتر دنیا در زمینه سدسازی و سیلوسازی ، نائل آمدن به فناوری پیچیده سلول های بنیادی همزمان با کشور انگلیس ، در اختیار گرفتن فناوری تولید چرخه کامل سوخته هسته ای که از این نظر در میان 7 کشور دنیا قرار گرفته ایم ، گوشه هایی از نبوغ و تلاش به ثمر نشسته فرزندان این آب و خاک است که می توان این مجاهدت های به ثمر نشسته را در عرصه های دیگر آزمود. 7 در برنامه اول توسعه ، متوسط رشد پنج ساله کشور 7.3 بوده است که استمرار چنین رشدی دور از دسترس نمی باشد. علاوه بر آنکه بر اساس اعلام صندوق بین المللی پول ، در سال گذشته ایران به قدرت هشتم اقتصادی آسیا تبدیل شد و این در حالی بود که در سال ما قبل آنها ایران رتبه یازدهم را داشت . 8 سرمایه گذاری بنیادی کشور در زمینه پتروشیمی ، صنایع وابسته به نفت و انرژی ، آلومینیم ، سیمان و فولاد که دارای مزیت های نسبی بالایی می باشند، در سال های آینده اقتصاد کشور را دچار تحولات گسترده ای خواهد نمود و دستیابی به صادرات 7060 میلیارد دلاری امر قابل حصول می باشد. 9 به بهره برداری رسیدن بیش از 200 سد طی 10 سال آینده ، موجبات شکوفایی کشاورزی کشور و خودکفایی در بسیاری از محصولات را فراهم خواهد آورد. علاوه بر آنکه در تولید محصولاتی چون پسته ، خرما و زعفران مقام اول دنیا را دارا هستیم . 10 سند چشم انداز 20 ساله ، اگرچه راهی سخت ، پرفراز و نشیب و دشوار می باشد، اما مسیری است مطمئن که به درستی انتخاب شده و تحمل سختی های آن برای ملتی که راهی را به درستی و آگاهانه انتخاب کرده ، سهل الوصول و ممکن خواهد بود به شرط آنکه همکاری قوای 3 گانه ، نظارت و پیگیری مستمر دولت ، تحول در جایگاه جنبش نرم افزاری و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را در دستور کار خود قرار دهیم . در واقع چشم انداز، یک نوع هدف گذاری است و وجود چشم انداز به مردم و مسئولان قابلیت و توان ارزیابی جایگاه کشور را در سطح منطقه و بین الملل عطا می کند که در کجا قرار گرفته و مشکلات و موانع فراروی نظام چه می باشد تا با بازبینی و رفع نارسایی ها، افق روشن فردای کشور را طراحی ، اجرایی و قابل حصول نمایند. ¤ شناسه راهبردی ایران در عرصه بین الملل اما سند چشم انداز در عرصه روابط بین الملل نیز دارای شناسه راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران است . از دیدگاه هنری کیسینجر، در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر می توان جایگاه و موقعیتی را تعریف نمود که با توجه به 10 مؤلفه اصلی مشخص شده در علوم استراتژیک ، هر بازیگر باید تلاش کند تا در این مقام قرار گیرد. این مؤلفه های 10گانه که اصول راهنمای تمیز بازیگران از یکدیگر را نیز تشکیل می دهند عبارتند از: قدرت نظامی ، قدرت اقتصادی ، دسترسی اطلاعاتی ، پیشگامی در جریان تولید علم ، بهره مندی از فناوری های تازه و پیشرفته ، قابلیت های ملی مانند فرهنگ ، آداب و پیشینه تاریخی ، وسعت جغرافیایی ، جمعیت ، ژئوپلیتیک کشور و بالاخره سطح توقعات و خواسته های بازیگر در مجموعه نظام جهانی . به عبارت دیگر، مجموعه قدرت نرم افزاری و سخت افزاری هر بازیگر با توجه به ظرفیت های سه گانه طبیعی ، بهره برداری و راهبردی آن مشخص می سازد که یک بازیگر سیاسی می تواند حداکثر در چه جایگاهی بر روی صفحه شطرنج جهانی قرار گیرد. این جایگاه که از تعامل شرایط حاکم بر نظام بین الملل و قدرت بازیگر مشخص می شود شناسه راهبردی آن کشور را شکل می دهد. مشخص نبودن این شناسه ، آفاتی جدی را برای تأمین منافع ملی به دنبال دارد که از آن جمله می توان به بی نظمی رفتاری و غیر منطقی شدن رفتار بازیگران ، نارضایتی میان شهروندان و دولتمردان ، سرخوردگی ملی و انزوای بازیگر در سیاست بین الملل و از دست دادن اعتماد داخلی و بین المللی منجر می شود. مطابق تصریح آمده در جمله محوری سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی ، شناسه راهبردی جمهوری اسلامی ایران با محوریت منطقه چنین مشخص شده است : با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و... در چشم انداز 20 ساله ، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فناوری در سطح منطقه ... در این میان بازیگران منطقه ای بر این باورند که جریان نامتوازن قدرت در سطح جهانی اقتضا می کند تا به بازتعریف اهداف خود در قالب منطقه ای و استفاده از ظرفیت ها در قلمروی محدود و تعریف شده همت گمارند. نویسندگان و تحلیل گرانی همچون جیمز مکنتاش ، میشل والرشتاین ، جیمز گودبای و دانیل اوکانر از رهگذر مطالعه انتقادی و تطبیقی در سیاست بین الملل و متعاقب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، به آنجا رسیدند که نظام امنیتی از حالت ملی خارج شده و در جهان آینده ، بلوک های قدرت بیشتر تأثیرگذار خواهند بود. بر این اساس و مطابق تحلیل دیوید لیک و پاتریک مورگان جهان نوین به چندین منطقه امنیتی تقسیم خواهد شد و هر منطقه حول محور خاصی تعریف می شود که متفاوت از قدرت برتری طلب هستند. ¤ منطق امنیتی سند چشم انداز منطق امنیتی سند چشم انداز در چهار سطح الف ) داخلی ب ) بین منطقه ای ج ) منطقه ای و د) جهانی ، ترسیم یافته است . الف ) سطح داخلی : در سند چشم انداز با استناد به اصول مهمی چون ارزش های دینی ، اخلاقی و اصل مردم سالاری دینی ، اقتدار اقناعی نظام جمهوری اسلامی ایران به تبع آن بسترهای مشارکت فعال مردم به عنوان پایه های اصلی استحکام نظام مدنظر قرار گرفته است . در این سند آمده : جامعه ایرانی ...جامعه ای توسعه یافته ، متناسب با مقتضیات فرهنگی ، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش های اسلامی ، ملی و انقلابی ، با تأکید بر مردم سالاری دینی ، عدالت اجتماعی ، آزادی های مشروع ، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی است . در این فراز، افزون بر اصل مردم سالاری ، حقوق شهروندی و رسالت تأمین نیازهای مردم نیز مورد توجه قرار گرفته که تماماً بر جلب نظر مثبت مردم و کسب حمایت آنها از طریق اقناع ، خدمتگزاری و مشارکت مردم دارد. ضمناً در بند مربوط به امنیت ، سند تصریح دارد که به دنبال تأمین امنیت از طریق تقویت پیوستگی مردم و حکومت است . ب ) سطح بین منطقه ای : از جمله نقاط حساس در راهبرد جمهوری اسلامی ایران که باید به دقت مورد تحلیل و برنامه ریزی قرار گیرد، سطح بین منطقه ای است که جمهوری اسلامی ایران به تناسب شرایط فرهنگی ، جغرافیایی و تاریخی خود، آن را در حد جهان اسلام تعریف و تحدید نموده است . تصریح سند چشم انداز در ارتباط با این سطح آن است که ؛ ایران کشوری است ... الهام بخش در جهان اسلام بر این اساس جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان اسلام از میان شش گزینه ممکن در شناسه های راهبردی (انزوا، معامله گری سلبی و ایجابی ، سلطه اقناعی ، اقتداری و یا اجباری )، سلطه اقتداری (برگرفته از الهام بخشی ) را برگزیده است . این انتخاب وجوه مثبتی را داراست که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت : اولاً از آن حیث که جمهوری اسلامی ایران خواهان محوریت بلامنازع در گستره جهان اسلام (یعنی سلطه اجباری ) نشده ، به تنش زدایی در سطح بین المللی و حتی منطقه ای کمک نموده و به الگوی مادر (یعنی معامله گری ایجابی ) نزدیک است . از این منظر الهام بخشی واژه ای دقیق ارزیابی می شود که به دلیل نفی سلطه مطابق با الگوی اصلی ، ویژه کشورهایی چون ایران می باشد. ثانیاً سند از کاربرد اصلاح تعامل مثبت و سازنده در سطح جهان اسلام ، خودداری ورزیده و واژه الهام بخشی را به کار برده که می تواند تفسیری نوین و مناسب از صدور انقلاب برای شرایط جهان معاصر باشد. این کاربرد از آن حیث که آرمان انقلاب اسلامی را در چشم انداز جهانی همچنان حفظ می نماید، یعنی نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران نسبت به جایگاه ویژه جهان اسلام حساس است ، واژه ای دقیق بوده و به انسجام منطقی سند کمکی دو چندان می نماید. افزون بر آن به تعدیل سیاست های منفی بازیگرانی چون عربستان و یا مصر که محوریت بلامنازع جمهوری اسلامی ایران را در جهان اسلام مطلوب نمی شمارند، کمک می کند. ج ) سطح منطقه ای : دومین نقطه حساسیت انگیز سند چشم انداز در سطح منطقه ای است ، آنجا که تصریح می کند: ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فناوری در سطح منطقه نظر به اینکه در منطقه مورد نظر ایران (شامل آسیای میانه ، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه ) هرگونه تلاشی برای رسیدن به موقعیت اول می تواند به چالشی امنیتی اقتصادی برای دیگر بازیگران تبدیل شود، برخی از تحلیل گران بر این اعتقادند که گزینه انتخابی ایران در بهترین حالت معرف سلطه اجباری است تا از این طریق محوریت ایران ، استقرار یابد که این امر می تواند نوعی آسیب منطقی را متوجه سند سازد. به عنوان مثال جرولد گرین از استراتژیست های معروف غربی تصریح دارد: حساسیت های امنیتی نسبت به پیشرفت ایران در منطقه هم از ناحیه قدرت های حاضر در منطقه و هم قدرت های خارج از منطقه ، بسیار زیاد است و این امر می تواند حساسیت امنیتی استراتژی توسعه ایران در سطح منطقه را افزایش دهد. ادعای فوق الذکر اگرچه از حیث تحلیلی صحیح است اما چنین به نظر می رسد که سند چشم انداز نسبت به آن غافل نبوده است چرا که اولاً سند سه حوزه علمی ، فناوری و اقتصادی را به عنوان محورهای ارتقای جایگاه ایران برشمرده است که تماماً هویتی شبکه ای دارند و لذا در تعامل بازیگران منطقه ای و حتی جهانی و نه رقابت و یا تعارض آنها، رشد می یابند. به عبارت دیگر چنان که در نظریه های نوین مدیریت اطلاعات ذکر می شود، تلاش بازیگران برای ارتقای وضعیت اقتصادی ، علمی و یا دسترسی شان به فناوری ، نه تنها چالش ایجاد نمی کند بلکه انسجام و وحدت را موجب می شود. ثانیاً تصریح جمهوری اسلامی ایران در خصوص استراتژی نظامی امنیتی کشور و تأیید الگوی بازدارندگی همه جانبه که عاری از حساسیت های الگوی تهاجمی است ، معنادار بوده و دلالت برآن دارد که از ناحیه ایران تهدیدی متوجه سایر بازیگران نمی باشد. مجموع دو ملاحظه بالا، رویکرد انتقادی اندیشه گرانی چون گرین را تضعیف نموده و انسجام منطقی سند را در سطح منطقه ای نشان می دهد. د) سطح جهانی : تصریح سند چشم انداز بر موضع اصلی جمهوری اسلامی ایران در بیست ساله آینده ، مطابق با منطق عمومی حاکم بر استراتژی های منطقه ای است ، آنجا که می گوید: ایران کشوری است ... با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل . تعامل سازنده و مؤثر در واقع باز تعریف معامله گری ایجابی می تواند باشد که در آن جمهوری اسلامی ایران ، عملاً در مناسبات بین المللی حاضر بوده و در چارچوب منافع ملی خویش به رایزنی و تعامل با دیگر بازیگران ، در قلمرو و منافع دوجانبه و چندجانبه خواهد پرداخت . رخدادهایی چون حمله آمریکا به افغانستان و عراق ، پروتکل الحاقی ، موضع گیری در حمایت از مردم فلسطین و... تماماً از مواردی هستند که جمهوری اسلامی ایران با این نگرش تجربه کرده است . نتیجه آنکه ، سند چشم انداز از حیث امنیتی دارای انسجام منطقی می باشد که از رهگذر تحلیل گزاره های اصلی سند و مقایسه آن با اصول حاکم بر الگوی ویژه قدرت های منطقه ای می توان به آن رسید. بستر آفرینی و نگاه ژرف رهبر معظم انقلاب و سخن آخر آنکه ، سند چشم انداز به عنوان محور وحدت و بسیج ملی باید در کانون توجه مردم و مسئولان کشور قرار گیرد و الزامات تحقق آن هم ، همبستگی ملی و مشارکت عمومی است و شاید فلسفه نامگذاری سال های گذشته با عناوینی همچون سال رفتار علوی ، سال امام خمینی (ره )، خدمتگزاری ، وجدان کاری و انضباط اجتماعی و پاسخگویی توسط رهبر معظم انقلاب و تأکیدات مکرر و طرح مستمر مطالبات ایشان همچون مبارزه با فقر، فساد و تبعیض برپایی جنبش نرم افزاری و تولید علم ، بستر آفرینی برای طراحی و عملیاتی نمودن سندی بوده است که اینک افق 20 ساله جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتر منطقه در آن مشاهده می شود. دوم . ایران1404؛ توسعه یافته، فعال و تاثیرگذار خبرگزاری فارس:چشمانداز، تصویری از آینده مطلوب را ترسیم مینماید که هرگاه در ذهن آحاد جامعه جای بگیرد، مسیر تحولات و دگرگونیهای جامعه را هموارتر مینماید. این افق بلند مدت به پیشبینی فرآیند توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور و تعامل آن با جریانهای منطقهای و جهانی میپردازد. به گزارش خبرگزاری فارس ، طراحی و تبیین ویژگیها و ترسیم موقعیت جامعهای که نسلهای امروز و آینده بتوانند آگاهانه و با اتکای به نفس در مسیر تحقق آن گام بردارند، نه تنها لازمه پویایی و امید در جامعه، بلکه برآمده از اصول و آرمانهایی است که در اندیشه و فرهنگ اسلامی و انقلابی جای دارد و رویکرد و رفتار دولت و دستگاه اجرایی کشور را در چارچوب آن هدفدار و معنادار میکند. در چارچوب چشمانداز مطلوب است که برنامهریزیها و حرکتهای فردی و اجتماعی به سوی آیندهای آرمانی ساماندهی شوند. به بیانی دیگر، چشمانداز موجب تجمیع انرژیها و فعالیتها، جلوگیری از اصطکاک و نیز اقتدار ملی میگردد. چشمانداز، نه پیشبینی است و نه آینده پژوهی، بلکه شیوهای از اندیشیدن به سود عمل و علیه سرنوشت گرایی است. چشم انداز بر این باور است که آینده علت وجودی حال است، متکثر و نامطمئن است و راهی است برای همگان تا کنترل آینده خویش را به دست گیرند سند چشمانداز در واقع رهیافتی استراتژیک در مباحث اقتصادی و برنامهریزی کشور است که ایران 1404 را ایران توسعه یافته، فعال و تاثیرگذار در اقتصاد جهانی معرفی مینماید. باید توجه داشت که سند چشمانداز - همان گونه که از عنوان آن بر میآید - در سطح استراتژی بلند مدت تدوین گشته و سطوح دیگر خواسته های برنامهای همچون ماموریتها و اهداف کلان را باید در برنامههای چهارگانهای که در مقطع 20 ساله مورد نظر تدوین میگردد، تعریف و تبیین نمود. بدیهی است که بین چشمانداز، ماموریتها و اهداف کلان برنامهها، باید سازگاری وجود داشته باشد، به گونهای که اهداف برنامه ها از چشمانداز 20 ساله نشات بگیرد. آنچه در این نوشتار مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد، آن دسته از ویژگیهایی است که در آن، افق 1404 ایران اسلامی را به لحاظ اقتصادی و علمی واجد مشخصات زیر معرفی مینماید: 1. قدرت اول منطقه به لحاظ اقتصادی فنی و علمی 2- رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل 3. یکی رقمی شدن نرخ تورم و کاهش نرخ بیکاری همچنین در این نوشتار سعی شده است با تبیین برخی روندهای اقتصادی کشور طی سالهای گذشته، به اجمال چالشها و فرصتهای فراروی تحقق اهداف چشمانداز و نیز الزامات آن مورد بررسی قرار گیرد. الف - ویژگیهای سند چشمانداز از جمله ویژگیهایی که سند چشمانداز را از برنامههای پنجساله ممتاز ساخته است رویکرد تلفیقی و جامع آن به مسئله اقتصادی میباشد . رویکرد درونگرایی صرف به همان اندازه رویکرد برونگرایی صرف، خطرناک و هشدار دهنده است. درونگرایی اقتصاد ایران را دچار حذف و انزوا خواهد کرد و برونگرایی، هضم و استحاله را در پی دارد. تلفیقی مناسب از این دو و متناسب با موضوعات و فرهنگ اصیل و ریشهدار در اسلام میتواند از این افراط و تفریطها جلوگیری نماید . از دیگر وجوه جامعیت سند، میتوان به مطرح کردن همزمان سه گفتمان اصلی در آن اشاره کرد. در طراحی این سند، گفتمان صلح، گفتمان آزادی و دموکراسی و گفتمان توسعه و پیشرفت در کنار هم به عنوان اهداف سند مطرح شدهاند . وجه دیگر این جامعیت سند عبارت است از: همراهی رشد با عدالت و به تعبیری جایگزینی توسعه عدالت محور به جای تک بعدی گرایهایی که در برنامههای قبلی اعمال میگردید. روح حاکم بر برنامه چشمانداز، رسیدن به رشد و توسعه و ترقی همراه با حفظ معنویات و ارتقاء کمالات انسانی است. به عبارت دیگر، در بعد مادی، برنامه 30 ساله بر آن است تا عدالت و توسعه را با هم محقق سازد. تحقق همزمان عدالت و توسعه، تنها در نظام اقتصادی اسلام امکان پذیر میباشد. هیچ یک از دو نظام مشهور اقتصادی امروز (سرمایهداری و سوسیالیسم) قادر به تضمین توسعه و عدالت نمیباشد. واقعیت این است که بدون رشد اقتصادی و خلق ثروت جدید، رفاه عادلانه در بلند مدت دست یافتنی نیست. آنچه که در نظام سرمایهداری و الگوهای غربی توسعه مورد انتظار میباشد، مسئله رشد نیست. بلکه در رابطه با مجموعه سیاستهای رشد بنیانی که نسبت به توزیع درآمد بیاعتناست و تنها بر افزایش درآمد سرانه تاکید داشته، عدالت را امر ثانوی تلقی میکند . ویژگی دیگر سند، رویکرد درون نسلی - برون نسلی آن میباشد. این سند با محور قرار دادن تولید و توسعه از سویی و توجه به منابع طبیعی و زیست محیطی از سویی دیگر، رویکردی درون نسلی - برون نسلی اتخاذ نموده است. در واقع، موتور سنگ را باید در تسلط گفتمان پیشرفت و توسعه پایدار جست و جو نمود . وجه دیگر جامعیت سند را باید در توجه آن به ویژگی توسعه متوازن ارزیابی نمود. سند چشمانداز علاوه بر آنکه افق سیاستگذاریهای کشور را از بازههای زمانی 4 - 5 ساله افزایش میدهد، نوعی همه جانبه گرایی و جامعیت نظام تصمیمسازی کشور در فرآیند را نیز اتخاذ میکند. در حقیقت نگاه سند نه نگاهی تک بعدی (سیاسی یا اقتصادی و ...) بلکه به شکل همزمان توسعه پایدار و به تناسب اولویت، اهدافی را در حوزههای سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی دنبال میکند. بر همین اساس تخصیص منابع به تناسب اولویت صورت خواهد گرفت و از هدر رفتن منابع ملی پیشگیری خواهد شد. این در حالی است که تفکر حاکم بر سیاستگذاران و مجریان برنامههای قبلی توسعه، از نوعی رویکرد تک بعدی به مقوله توسعه رنج میبرد، به گونهای که توسعه اقتصادی و غفلت از ابعاد دیگر توسعه بویژه عدالت، نارضایتی بدنه اجتماعی را در پی داشت و در نتیجه به شکلگیری دوم خرداد 76 انجامید. و از سویی، در دولت اصلاحات نیز توسعه فرهنگی متناسب با ارزشهای اسلام و انقلاب مورد بیمهری جدی قرار گرفت، توسعه اقتصادی در محاق افتاد و توجه مطلق به اصلاحات و توسعه سیاسی معطوف گردید. ب) تبیین روندهای اقتصادی کشور طی دو دهه اخیر مروری بر روند شاخصهای کلان اقتصادی طی سالهای گذشته قدری ما را در ترسیم واقعیتر چشمانداز یاری مینماید؛ زیرا چشمانداز، هر اندازه هم
سوالاتی چند در مورد چشم اندار 1404 کشور. این اصل در (چه) سالی مطرح و تدوین و نوشته شد و توسط چه کسانی؟ متن کامل سند رو از کجا می تونم تهیه کنم؟
سوالاتی چند در مورد چشم اندار 1404 کشور. این اصل در (چه) سالی مطرح و تدوین و نوشته شد و توسط چه کسانی؟ متن کامل سند رو از کجا می تونم تهیه کنم؟
متن سند چشم انداز :
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای هاشمی رفسنجانی
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
با سلام و تحیت و تشکر از کوشش آن مجمع محترم، اینک سند نهایی متن چشمانداز بیست ساله، که مبنای سیاستهای کلی چهار برنامة پنجسالهی آینده است، به آن مجمع محترم ابلاغ میگردد. نسخهای از این سند برای هریک از رؤسای سهگانه ارسال خواهد شد.
سید علی خامنهای
82/08/13
چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی
با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانة جمع و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیست ساله:
جامعهی ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی خواهد داشت:
- توسعهیافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، و متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها، و بهرهمند از امنیت اجتماعی و قضایی.
- برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی و تولید ملی.
- امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
- برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع متناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب.
- فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیهی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
- دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
-الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی، توسعهی کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره(.
-دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
ملاحظه: در تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که شاخصهای کمی کلان آنها از قبیل: نرخ سرمایهگذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، کاهش فاصله درآمد میان دهکهای بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و توانائیهای دفاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشمانداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها به صورت کامل مراعات شود.
مروری بر بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سند چشم انداز:
رهبر انقلاب هرسال در دیدار با هیات دولت نسبت به توجه بر سندچشم انداز 20 ساله تاکیدات فراوان داشته اند. آنچه در ادامه می آید بخشی از سخنان رهبر انقلاب در خصوص توجه به اجرای سند چشم انداز، اهمیت ارائه گزارش درباره میزان تحقق شاخص های آن و تاکید بر زحمات کارشناسی و فشرده ای است که برای تهیه این سند کشیده شده است.
این سند محصول کار کارشناسی و متراکم است
سفارش اول ما مسأله ی (سند چشمانداز) است. در گزارش آقای رئیسجمهور یک جملهی کوتاهی گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لکن این کافی نیست. سند چشمانداز، یک مسألهی فرادولتی است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسی شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامهی کلان بیستسالهی ماست و یک سند به معنای حقیقی کلمه است. آنچه که در این سند گفته شده، تعارف نشده. باید در همهی برنامهریزیها - چه در قانونگذاری که قانونگذارها مسؤولش هستند، چه در اجرا و مقررات اجرائی که شماها مسؤولش هستید - سند چشمانداز را مورد ملاحظه قرار بدهید؛ بسنجید و ببینید کجاها در جهت سند چشمانداز نیست، آنجا را تصحیح کنید و نگذارید زاویه بخورد. این فقط مسؤولیت رئیسجمهور نیست - اگرچه رئیسجمهور، بیشترین مسؤولیت را در این زمینه دارد - بلکه مسؤولیت یکایک شما آقایانی است که در رأس دستگاههای اجرائی قرار دارید. یعنی واقعاً سند چشمانداز را بعنوان یک میثاق، مبنای عمل قرار بدهید. این یک نکته و سفارش مؤکد من است.
دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت-4/6/1386
این سند یک کار اساسی بود؛ شعار نیست
این سند چشمانداز یک کار اساسی بود که در کشور انجام گرفت؛ بررسی شد، مطالعه شد، جوانبش سنجیده شد. آنچه که در این سند هم آمده، شعار نیست. با توجه به امکانات و واقعیات، این سند تنظیم شده. این سند در واقع نقشهی راه بیست سالهی ماست. خوب، از این بیست سال، پنج سالش گذشت. یک وقت میبینیم این بیست سال با یک چشم به هم زدنی تمام شد. باید ببینیم چقدر جلو رفتیم. یکی از کارهائی که باید انجام بگیرد، همین است؛ باید ببینیم چقدر ما توانستیم از این نقشه را به سمت آن هدفها طی کنیم. والّا اگر چنانچه این توجه و این ذُکر را نداشته باشیم، یک وقت چشم باز میکنیم، میبینیم فرضاً ده سال یا دوازده سال از این زمان گذشت، ما هنوز آن راهی را که باید در این مدت طی کنیم، طی نکردیم؛ در بقیهی این مدت هم طی کردن آن راه امکان ندارد. بنابراین بایستی یک تقسیمبندی صحیحی انجام بگیرد بین تلاشها و فعالیتهائی که باید بشود، و بین این مسیری که ما تا آن اهداف داریم، تا در هر برههای از زمان، به تناسب امکان آن برهه، پیشرفت کرده باشیم. به نظر من بایستی این را یک جا بررسی کرد. این کار هم برعهدهی دولت است؛ این را بررسی کنید.
دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت-8/6/1389
قانون را اهمیت دهید، ولو که قبول نداشته باشید
قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتی که با ساز و کار قانون اساسی پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتی فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایی که در مجلس میآید، با لوایحی که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایی که در بخشهای مختلف انجام میگیرد - عیبی ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامی که قانون، قانون است، حتماً بایستی به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود. من این را تأکید میکنم. در بخشهای مختلف همینجور است. ممکن است یک چیزی را شما معتقد باشید که روال قانونیاش درست طی نشده، یا متصدی این کار قوهی مجریه نیست؛ وقتی که قانون مجلس - با همان ساز و کار قانون اساسی - به دولت ابلاغ شد، قوهی مجریه باید آن را قانون بداند. حالا اگر چنانچه ضعف یا چیز دیگری وجود دارد، عواملِ دیگری وجود دارد که اگر قانون مشکلاتی دارد، بایستی آن را از بین ببرند؛ چه در خود مجلس، چه در شورای نگهبان و از این قبیل. به قانون اهمیت بدهید..... سند چشمانداز را هیچ نبایستی مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعی و یک نقشهی راهِ حقیقی است. باید دستگاههای نظارتی خودتان را محاسبه کنید. حالا دیگران ممکن است نظارت بکنند، ممکن است نکنند؛ ممکن است نظارتشان درست باشد، ممکن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعهی قوهی مجریه - که نقشش در رسیدن به اهداف چشمانداز، بسیار حساس است - دستگاههای نظارتی را فعال کنید، بعد ساز و کارهای نظارتی را بکار بیندازید تا ببینیم برنامهها و سیاستها چقدر جلو رفته؛ یعنی اینجور نباشد که سال دهم سند چشمانداز، نگاه کنیم و ببینیم پیشرفتی پیدا نکردهایم؛ نه، بایستی اینها را مرتباً رصد کنید که معلوم شود چقدر پیش رفتهایم و چقدر به آن اهداف نزدیک شدهایم و چقدر زمینهها فراهم شده است.
دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیئت دولت-2/6/1387
چشم انداز سندی بسیار معتبر است
امروز بحمداللَّه جمهوری اسلامی این فرصت را پیدا کرده است که بر روی طرحهای بلندمدت برای رفع کمبودها و نقیصهها و تخریبهای دورانهای گذشته برنامهریزی کند. چشمانداز بیست ساله یک سند بسیار معتبر و مهم است که مسئولان کشور - چه در قوهی مجریه، چه در قوهی مقننه - و در بخشهای مختلف موظف شدهاند گام به گام این سند چشمانداز را تعقیب کنند و به آن اهداف نزدیک شوند. مردم هوشمند و جوانان بااستعداد در هر نقطهی کشور مسئولیت بزرگی در این زمینه بر دوش دارند. من به شما مردم عزیز و بخصوص به جوانان عرض میکنم که ساختن کشور، پیش بردن کشور یک وظیفهی مشترک است؛ مشترک بین مسئولان و مردم؛ مردم هم دارای مسئولیتند. خیلی باید مراقب باشیم که دشمنان پیشرفت کشور نتوانند ذهن و حواس ما را به نقاط فرعی و درجهی دوم منعطف کنند، تا همه با وحدت کامل بتوانیم به سمت این هدفها حرکت کنیم.
دیدار با مردم مریوان-26/2/1388
هیچ سندی مهمتر از سند چشم انداز نداریم
جهتگیریهای برنامهای و کاری دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجید. این سند چشمانداز چیز مهمی است؛ این را دستکم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسی، ما هیچ سندی را در کشور به این اهمیت نداریم. یک نگاه کلان و بلندمدت است. سند چشمانداز مهم است. نگاه کنید ببینید الان چهار سال از سند چشمانداز گذشته، یعنی ما شانزده سال به پایان این چشمانداز داریم. چقدر پیش رفتهایم؟ یک ادعا این است که از چهار سال بیشتر پیش رفتهایم؛ یک ادعا این است که نه، کمتر پیش رفتهایم؛ نصف این چهار سال پیش رفتهایم. اینها باید درست سنجیده بشود؛ درست باید ملاحظه بشود. در این سند چشمانداز، آیندهای در نظر گرفته شده که برای ملت ایران این آینده لازم و شایسته است. اگر به آن آینده نرسیم، عقب میمانیم. آن وقت باید هم بدانیم که همین طور که ما داریم به سمت آن هدف حرکت میکنیم، اطراف ما هم همه ثوابت نیستند؛ آنها هم دارند حرکت میکنند. باید سرعت را تنظیم کنیم، زمانبندیهای برنامهها را تنظیم کنیم؛ جوری این سرعت را تنظیم کنیم که بتوانیم واقعاً به هدف چشمانداز برسیم. یعنی این دولت در سهم خود کار درست خودش را انجام داده باشد.
دیدار با اعضای هیات دولت-18/6/1388
سندچشم انداز را ما تهیه کردیم
اگر برنامهی پنجسالهی امروز در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی دیروز یا در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایههای ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامهی بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشم انداز تهیه کردیم. این، برنامهی کلیِ بیست ساله است. برنامهها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامههای پنج ساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار میآید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامهها میشوند مکمل هم. البته دولتها همه یکجور نیستند؛ بعضیها کند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همهی نیرویشان را به صحنه میآورند، بعضیها آن جور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همهاش قابل اصلاح است؛ ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همهی برنامهریزیها این را هم ملاحظه کنید.
دیدار رئیسجمهور، مسئولان و کارگزاران نظام-9/4/1386
چگونگی تدوین سند چشم انداز 20 ساله :
آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش ملی سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 پیرامون سیر و چگونگی تدوین چشمانداز بیست ساله کشور این گونه بیان می دارد : ( در ایران بعد از انقلاب به کار دراز مدت و تدوین برنامه راهبردی توجه شد، اما دهه اول انقلاب به دلیل مسائل آن مقطع، نظام این فرصت را نیافت که برنامه دراز مدتی تدوین کند و عملاً برنامهای هم نداشتیم و ابتدا حتی فاقد برنامه 5 ساله بودیم. دولت آن زمان برنامه دراز مدتی هم به مجلس فرستاد که ما دیدیم با شرایط جنگ امکان اجرای برنامه دراز مدت نیست و بررسی آن متوقف شد، تا بعد از جنگ که اولین برنامه دراز مدت نظام تدوین شد، که برنامه پر خیر و برکتی بود. برنامههای دوم و سوم هم به همین نمود روزمره گذشت اما در دوره سازندگی که دوره فعالیت جدی اقتصادی و توسعهای کشور بود، فقدان یک برنامه دراز مدت احساس میشد. بعد از پایان عمر دولت سازندگی اگر چه دغدغه تدوین برنامه بلند مدت بود، اما یک خلا زجر آور چند ساله پیش آمد تا سند چشمانداز تدوین شود که امروز این سند پشتوانه غنی و محکمی دارد که حاصل سالها تلاش برای تدوین یک برنامه بلند مدت است که سرمایه بسیاری خوبی برای برنامهریزیهای دیگر است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به پیوستگی بحثها و بررسیها درباره تدوین سند چشمانداز به دقت نظر و مباحث طولانی صورت گرفته در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تدوین جزء جزء سند چشمانداز نیز اشاره کرد و گفت: سند چشم انداز را در مقابل برنامههای عملیاتی میتوان سند و برنامهای راهبردی و استراتژیک توصیف کرد که به دانش و دانایی متکی است، برنامههای عملیاتی دولتها معمولاً بر روی منابع موجود و عموماً طبیعی تکیه دارد که نمیتواند خیلی تحول آفرین باشد، چرا که منابع آن محدود است، اما اگر ما منابع خود را بر روی دانش و دانایی تعریف کردیم، آن وقت این منابع نامحدود خواهد شد. هاشمی رفسنجانی به اهمیت برنامههای متکی بر دانایی اشاره کرد و بیان داشت:قرار است برنامههای ما از این به بعد معطوف و متکی بر سند چشمانداز باشد و اهداف خود را با این جهت تعریف کنیم که با تکیه بر دانایی محقق شوند، تا استفاده دانش محور ما از منابع طبیعی بهرهبرداری ما از این منابع را نیز متحول کند تفاوت و فاصله امروز مابا کشورهای نظیر ژاپن در همین است که ما براستفاده راحت و اولیه از منابع طبیعی اکتفا کردیم و آنها بهرهوری دانش محور از این منابع را اصل قرار دادهاند. وی تاکید کرد: با توجه جدی به محتوای این سند که دقت زیادی در تدوین کلمه به کلمه آن شده است، ما وارد مرحله جدیدی میشویم و در مسیری قرار میگیریم که لازمه مدیریت جامعه اسلامی است... در سند چشمانداز بر روی مسائلی تکیه و تاکید شده است که خصوصیات و نیازهای ماست،به عنوان مثال رونق اقتصادی همراه عدالت دیده شده است. هاشمی رفسنجانی با تکرار مجدد این مطلب که این سند عملیاتی نبوده و راهبردی است، یادآور شد: امیدواریم با چنین همایشهایی و اطلاعرسانی و تبیین این سند توسط رسانهها و فرهنگ سازی و تفکر سازی در جامعه، تنگناهای موجود در مسیر تعالی نظام و تحقق اهداف انقلاب وجود دارد را رفع کند.)
در ادامه جهت آشنایی بیشتر شما با ابعاد مختلف این سند افتخار آفرین توجه شما را به مطالعه دو مقاله جلب می نماییم :
یکم. اهداف ، راهبردها و چالش های سند چشم انداز 20 ساله
ایرانی که همه در انتظار آنند
خبرگزاری فارس:در آغاز دومین دوره ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی ، رهبر معظم انقلاب لزوم تهیه سند چشم اندازی که افق 20 ساله جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذارد، به دولت آقای خاتمی متذکر گردید. پس از این توصیه ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی موظف گردید ساختار و چارچوب نظری و عملیاتی این سند 20 ساله را طراحی نماید که پس از حدود یکسال کار کارشناسی ، این سند به محضر مقام معظم رهبری ارسال گردید.
به گزارش خبرگزاری فارس،ایشان پس از ذکر نکات و توصیه هایی خصوصاً در محورهای فرهنگی ، متن سند یاد شده را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال نمودند تا این مجمع به عنوان بازوی مشورتی مقام معظم رهبری ، مطالعات کارشناسی لازم را جهت تدوین نهایی آن آغاز نماید. پس از تشکیل کمیته ای کارشناسی در مجمع با حضور بیش از 400 کارشناس ارشد سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، نظامی و فرهنگی ، کار تدوین آن آغاز و پس از حدود دو سال کار مستمر و مطالعه بیش از 30 کشور توسعه یافته ، این سند به شورای عمومی مجمع تشخیص مصلحت ارایه و پس از مباحث طولانی و تصویب نهایی آن ، سند به حضور مقام معظم رهبری تقدیم گردید.
البته در خلال این 24 ماه ، اعضای کمیته کارشناسی ، بارها به حضور معظم له رسیده و از نقطه نظرات ایشان بهره های لازم را برده بودند. سند نهایی چشم انداز پس از تصویب رهبر معظم انقلاب ، در 14 آبان 1382 جهت عملیاتی شدن برای سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال گردید. همچنین دولت موظف گردید برنامه چهارم توسعه را که اولین برنامه این سند می باشد، براساس مفاد و روح کلی این سند تدوین و به مجلس شورای اسلامی ارایه نماید.
¤ کارپردازانه یا حکمرانی برنامه ای ؟
در علم مدیریت ، از دو مدل عمده برای اداره جوامع سخن به میان آمده که مدل اول موسوم به روش کارپردازانه است که از آن به عنوان روش داروینی هم یاد می شود. در این روش ، دولت دخالت چندانی در تعیین خط مشی آینده و اداره و نظارت جامعه نداشته و تنها در مواقع بحرانی به میدان می آید. توجه به این روش با مرگ داروین در قرن هفدهم پایان یافت .
اما مدل دومی که برای اداره جوامع در علم مدیریت و سیاست از آن نام برده می شود، الگوی حکمرانی برنامه ای است که متناسب با امکانات بالقوه و بالفعل آن جامعه ، حکمران دورنمایی را در نظر گرفته و سپس تلاش می نماید آن اهداف را تحقق بخشد.
در حال حاضر علمای علم سیاست و مدیریت ، راه موفق رشد، توسعه و پیشرفت یک جامعه را از حکومت برنامه محور می دانند.
جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای تبدیل شدن به یکی از قطب های مهم علم و تکنولوژی جهان امروز و ارایه تمدنی پویا و منبعث از آرمان های اسلامی ، گریزی جز ترسیم چشم اندازها و برنامه های کوتاه مدت و میان مدت ندارد.
جان مک گین از صاحب نظران این عرصه معتقد است بین توسعه و ارتقای جایگاه یک بازیگر در نظام بین الملل و میزان اهتمامی که نسبت به درک ، تحلیل و طراحی آن بازیگر جهت وصول به آن جایگاه رفیع دارد، رابطه مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر، آن چیزی که باعث می شود تا سرمایه ملی در قالب برنامه های کوتاه مدت ، بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد، وجود راهبرد ملی است که از هرز رفتن منابع به نفع منافع اشخاص و گروه های سیاسی ، ممانعت به عمل می آورد.
اقدام جمهوری اسلامی ایران از این منظر در طراحی و تصویب سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 4041 هجری شمسی و همچنین تعریف سیاست های کلی حاکم بر برنامه چهارم توسعه متناسب با این سند، از جمله فعالیت های راهبردی به شمار می آید که از حیث روشی و کاربردی در خور تأمل است . بر این اساس ، نظام برنامه ریزی ملی ، گامی به جلو نهاده و این امر را می طلبد که نخبگان فکری بر حسب تعهد و تعلقی که به منافع ملی کشور دارند، نسبت به بررسی و ارزیابی عملیاتی این سند، با هدف تقویت هرچه بیشتر آن در عرصه عمل و رفع کاستی های احتمالی آن ، اقدام نمایند؛ چرا که به گفته زبیگنیو برژینسکی راهبرد چنان پرتویی از نور بر سر بازیگران و حکمرانان است که مشاهده آینده ای در دسترس را میسر می سازد.
همچنین هنری کیسینجر پس از ابلاغ سند چشم انداز 20 ساله به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت ، در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه سی .ان .ان که آیا انتخاب چنین مسیر جاه طلبانه ای توسط جمهوری اسلامی ایران ، امری منطقی و ممکن می باشد یا خیر، گفت : این همه امکانات و منافع رشک برانگیز را هر کشور دیگری هم که داشت ، همین مسیری را که ایران انتخاب کرده است ، به یقین انتخاب می کرد، البته به شرط آنکه از حاکمان دوراندیش و مقتدر برخوردار بودند.
بنابراین بدون ترسیم راهبردی جامع نمی توان در عرصه بازی جهانی به صورت ایمن و مؤثر حاضر شد و به همین دلیل است که طراحی راهبرد بلندمدت ، با تمام مخاطراتی که به همراه دارد، امری بدیهی است که بازیگران سیاسی موفق ، پیوسته به آن اقبال داشته و سعی نموده اند از راه های متفاوت ، ضمن پیگیری و نظارت مستمر بر راهبرد متخذه ، به کاهش مخاطرات آن بپردازند.
¤ جایگاه سند چشم انداز
براین اساس ، سند چشم انداز 20 ساله پس از قانون اساسی ، مهمترین سند جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و رهبر انقلاب هم در پیام نوروزی شان مهمترین موضوعات سال 84 را برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آغاز اجرای سند چشم انداز 20 ساله عنوان می نمایند. به عبارت دیگر، ویژگی هایی که معظم له برای یک رئیس جمهور مطلوب بر شمرده اند، در واقع مقدمه ای برای تحقق سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران می باشد؛ چرا که نهمین رئیس جمهور باید آغازگر برنامه ای باشد که پس از 20 سال جمهوری اسلامی ایران را به قدرت برتر منطقه ای تبدیل نماید.
¤ بلند پروازانه یا قابل دستیابی ؟
در این میان ، برخی از کارشناسان سیاسی و اقتصادی کشور، اهداف سند چشم انداز را بلند پروازانه و آرمانی دانسته و معتقدند با توجه به ضعف های موجود در بنیان های اقتصادی کشور و همچنین هویت انقلاب اسلامی ایران در عرصه روابط بین الملل ، دستیابی به اهداف سند امری صعب و دشوار و حتی غیرممکن می باشد که برخی از این مشکلات عبارتند از:
1 ایران بالاترین نرخ تورم وبیکاری را در منطقه آسیای جنوب غربی دارد.
2 در میان 60 کشور جهان که سرمایه گذاری خارجی در آن صورت گرفته است ، ایران از نظر ریسک سرمایه گذاری در رتبه 75 قرار گرفته است .
3 نرخ رشد سالانه درآمد سرانه ایران ، منهای 0.6 درصد است در حالی که این نرخ رشد در کره 6.2، چین 8.2 و ترکیه 2 می باشد.
4 نرخ رشد سالانه تولید ناخالص ملی GNP ایران در خلال سال های 951975، 4 درصد بوده در حالی که این رقم در کره و چین 8.4 بوده است .
5 درآمد سرانه در ایران حدود 1400 دلار است که این رقم در کشورهای صنعتی به 35 تا 40 هزار دلار می رسد. در ترکیه این رقم حدود 5500 دلار می باشد.
6 سهم صنعت از مجموع تولید ناخالص داخلی در ایران 16 درصد می باشد که این رقم در کشورهای صنعتی بیش از 70 درصد می باشد.
7 اقتصاد مولد در ایران حدود 20 درصد است در حالی که باید بالای 58 درصد باشد.
8 در برنامه سوم توسعه ، واردات 36 درصد از برنامه پیشی گرفته است .
9 سهم ایران از صادرات کالاهای غیرنفتی حدود 7 میلیارد دلار می باشد، در حالی که صادرات ترکیه 60، مالزی 80 و کره جنوبی 137 میلیارد دلار می باشد.
10 بهره وری در ایران حدود 6 درصد می باشد که این رقم در ژاپن حدود 25 درصد می باشد.
21 در میان 200 کشور جهان ، از حیث آمارهای توسعه انسانی (بهداشت و آموزش ) در رتبه 610 قرار داریم .
31 تحریم های بین المللی و پایبندی بر آرمان ها و هویت انقلاب اسلامی مانع از شکل گیری روابط گسترده اقتصادی با کشورهای دیگر شده است چرا که دنیای غرب به هر طریق ممکن درصدد تضعیف ساختارهای اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است .
41 به دلیل قرار گرفتن در ناحیه جغرافیایی خشک و کم آب ، نمی توان اقتصادی فعال و پویا را طراحی و ساماندهی کرد.
51 نظام بانکداری کشور بیمار و بیش از آنکه در خدمت تولید باشد، در مسیر دلالی و واسطه گری گام می گذارد. تولید و سرمایه گذاری در کشور مزیت نیست و فساد اقتصادی ، قاچاق ، دلالی ، بورس بازی ، ناکارآمدی های قانونی ، توزیع ناهمگون ثروت و ساختار رانتی ، مانع بازیابی سلامت اقتصاد کشور می شود.
¤ هدف استراتژیک با مدیران استراتژیک
در مقابل ، اکثر اقتصاددانان کشور، دستیابی به اهداف سند چشم انداز 20 ساله را با توجه به امکانات بالفعل و بالقوه جمهوری اسلامی ایران و همچنین رعایت اصول و معیارهای ذیل ، قابل تحقق می دانند:
1 چشم انداز یک هدف استراتژیک است ، بنابراین باید مدیریتی استراتژیک متکفل اجرای آن شود.
2 توسعه اقتصادی در کوتاه مدت حاصل نمی شود اما با انتخاب مسیر درست و به حرکت درآوردن قطار توسعه و با سرعتی معقول و در مسیری صحیح می توان به مقصد رسید.
3 انسجام ملی و مشارکت عمومی مردم به عنوان ضامن حیات و بقای یک جامعه می تواند گره گشای بسیاری از معضلات و مشکلات فراروی دولت و کشور باشد. تجربه 26 ساله انقلاب اسلامی نشان داده است که با پشتوانه حمایت مردمی و وحدت ملی می توان از دشوارترین عقبه ها به سلامت عبور کرد و کارشکنی های بین المللی نمی تواند کوچکترین خدشه ای در مسیر یک ملت به وجود آورد.
4 تجربه سال های اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که ما در مسیر درستی گام نهاده ایم و دستیابی به مبنای اصلی قدرت که همانا تولید علم و فناوری های پیشرفته در حد استانداردهای جهانی می باشد را در دستور کار خود قرار داده و به موفقیت های چشمگیر هم نائل آمده ایم .
5 در مسیر اتصال دانشگاه با صنعت ، گام های بلندی را برداشته ایم و به دلیل توسعه قابل قبول صنعتی در سال های اخیر، بنا به اعلام بانک جهانی ، ایران در میان 16 کشور خاورمیانه ، بیشترین رشد اقتصادی را داشته است .
6 خودکفایی در تولید گندم پس از 46 سال ، قرار گرفتن در میان 3 کشور برتر دنیا در زمینه سدسازی و سیلوسازی ، نائل آمدن به فناوری پیچیده سلول های بنیادی همزمان با کشور انگلیس ، در اختیار گرفتن فناوری تولید چرخه کامل سوخته هسته ای که از این نظر در میان 7 کشور دنیا قرار گرفته ایم ، گوشه هایی از نبوغ و تلاش به ثمر نشسته فرزندان این آب و خاک است که می توان این مجاهدت های به ثمر نشسته را در عرصه های دیگر آزمود.
7 در برنامه اول توسعه ، متوسط رشد پنج ساله کشور 7.3 بوده است که استمرار چنین رشدی دور از دسترس نمی باشد.
علاوه بر آنکه بر اساس اعلام صندوق بین المللی پول ، در سال گذشته ایران به قدرت هشتم اقتصادی آسیا تبدیل شد و این در حالی بود که در سال ما قبل آنها ایران رتبه یازدهم را داشت .
8 سرمایه گذاری بنیادی کشور در زمینه پتروشیمی ، صنایع وابسته به نفت و انرژی ، آلومینیم ، سیمان و فولاد که دارای مزیت های نسبی بالایی می باشند، در سال های آینده اقتصاد کشور را دچار تحولات گسترده ای خواهد نمود و دستیابی به صادرات 7060 میلیارد دلاری امر قابل حصول می باشد.
9 به بهره برداری رسیدن بیش از 200 سد طی 10 سال آینده ، موجبات شکوفایی کشاورزی کشور و خودکفایی در بسیاری از محصولات را فراهم خواهد آورد.
علاوه بر آنکه در تولید محصولاتی چون پسته ، خرما و زعفران مقام اول دنیا را دارا هستیم .
10 سند چشم انداز 20 ساله ، اگرچه راهی سخت ، پرفراز و نشیب و دشوار می باشد، اما مسیری است مطمئن که به درستی انتخاب شده و تحمل سختی های آن برای ملتی که راهی را به درستی و آگاهانه انتخاب کرده ، سهل الوصول و ممکن خواهد بود به شرط آنکه همکاری قوای 3 گانه ، نظارت و پیگیری مستمر دولت ، تحول در جایگاه جنبش نرم افزاری و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را در دستور کار خود قرار دهیم .
در واقع چشم انداز، یک نوع هدف گذاری است و وجود چشم انداز به مردم و مسئولان قابلیت و توان ارزیابی جایگاه کشور را در سطح منطقه و بین الملل عطا می کند که در کجا قرار گرفته و مشکلات و موانع فراروی نظام چه می باشد تا با بازبینی و رفع نارسایی ها، افق روشن فردای کشور را طراحی ، اجرایی و قابل حصول نمایند.
¤ شناسه راهبردی ایران در عرصه بین الملل
اما سند چشم انداز در عرصه روابط بین الملل نیز دارای شناسه راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران است . از دیدگاه هنری کیسینجر، در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر می توان جایگاه و موقعیتی را تعریف نمود که با توجه به 10 مؤلفه اصلی مشخص شده در علوم استراتژیک ، هر بازیگر باید تلاش کند تا در این مقام قرار گیرد. این مؤلفه های 10گانه که اصول راهنمای تمیز بازیگران از یکدیگر را نیز تشکیل می دهند عبارتند از: قدرت نظامی ، قدرت اقتصادی ، دسترسی اطلاعاتی ، پیشگامی در جریان تولید علم ، بهره مندی از فناوری های تازه و پیشرفته ، قابلیت های ملی مانند فرهنگ ، آداب و پیشینه تاریخی ، وسعت جغرافیایی ، جمعیت ، ژئوپلیتیک کشور و بالاخره سطح توقعات و خواسته های بازیگر در مجموعه نظام جهانی . به عبارت دیگر، مجموعه قدرت نرم افزاری و سخت افزاری هر بازیگر با توجه به ظرفیت های سه گانه طبیعی ، بهره برداری و راهبردی آن مشخص می سازد که یک بازیگر سیاسی می تواند حداکثر در چه جایگاهی بر روی صفحه شطرنج جهانی قرار گیرد.
این جایگاه که از تعامل شرایط حاکم بر نظام بین الملل و قدرت بازیگر مشخص می شود شناسه راهبردی آن کشور را شکل می دهد. مشخص نبودن این شناسه ، آفاتی جدی را برای تأمین منافع ملی به دنبال دارد که از آن جمله می توان به بی نظمی رفتاری و غیر منطقی شدن رفتار بازیگران ، نارضایتی میان شهروندان و دولتمردان ، سرخوردگی ملی و انزوای بازیگر در سیاست بین الملل و از دست دادن اعتماد داخلی و بین المللی منجر می شود.
مطابق تصریح آمده در جمله محوری سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی ، شناسه راهبردی جمهوری اسلامی ایران با محوریت منطقه چنین مشخص شده است : با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و... در چشم انداز 20 ساله ، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فناوری در سطح منطقه ...
در این میان بازیگران منطقه ای بر این باورند که جریان نامتوازن قدرت در سطح جهانی اقتضا می کند تا به بازتعریف اهداف خود در قالب منطقه ای و استفاده از ظرفیت ها در قلمروی محدود و تعریف شده همت گمارند.
نویسندگان و تحلیل گرانی همچون جیمز مکنتاش ، میشل والرشتاین ، جیمز گودبای و دانیل اوکانر از رهگذر مطالعه انتقادی و تطبیقی در سیاست بین الملل و متعاقب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، به آنجا رسیدند که نظام امنیتی از حالت ملی خارج شده و در جهان آینده ، بلوک های قدرت بیشتر تأثیرگذار خواهند بود.
بر این اساس و مطابق تحلیل دیوید لیک و پاتریک مورگان جهان نوین به چندین منطقه امنیتی تقسیم خواهد شد و هر منطقه حول محور خاصی تعریف می شود که متفاوت از قدرت برتری طلب هستند.
¤ منطق امنیتی سند چشم انداز
منطق امنیتی سند چشم انداز در چهار سطح الف ) داخلی ب ) بین منطقه ای ج ) منطقه ای و د) جهانی ، ترسیم یافته است .
الف ) سطح داخلی : در سند چشم انداز با استناد به اصول مهمی چون ارزش های دینی ، اخلاقی و اصل مردم سالاری دینی ، اقتدار اقناعی نظام جمهوری اسلامی ایران به تبع آن بسترهای مشارکت فعال مردم به عنوان پایه های اصلی استحکام نظام مدنظر قرار گرفته است . در این سند آمده : جامعه ایرانی ...جامعه ای توسعه یافته ، متناسب با مقتضیات فرهنگی ، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش های اسلامی ، ملی و انقلابی ، با تأکید بر مردم سالاری دینی ، عدالت اجتماعی ، آزادی های مشروع ، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی است .
در این فراز، افزون بر اصل مردم سالاری ، حقوق شهروندی و رسالت تأمین نیازهای مردم نیز مورد توجه قرار گرفته که تماماً بر جلب نظر مثبت مردم و کسب حمایت آنها از طریق اقناع ، خدمتگزاری و مشارکت مردم دارد. ضمناً در بند مربوط به امنیت ، سند تصریح دارد که به دنبال تأمین امنیت از طریق تقویت پیوستگی مردم و حکومت است .
ب ) سطح بین منطقه ای : از جمله نقاط حساس در راهبرد جمهوری اسلامی ایران که باید به دقت مورد تحلیل و برنامه ریزی قرار گیرد، سطح بین منطقه ای است که جمهوری اسلامی ایران به تناسب شرایط فرهنگی ، جغرافیایی و تاریخی خود، آن را در حد جهان اسلام تعریف و تحدید نموده است . تصریح سند چشم انداز در ارتباط با این سطح آن است که ؛ ایران کشوری است ... الهام بخش در جهان اسلام بر این اساس جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان اسلام از میان شش گزینه ممکن در شناسه های راهبردی (انزوا، معامله گری سلبی و ایجابی ، سلطه اقناعی ، اقتداری و یا اجباری )، سلطه اقتداری (برگرفته از الهام بخشی ) را برگزیده است . این انتخاب وجوه مثبتی را داراست که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت :
اولاً از آن حیث که جمهوری اسلامی ایران خواهان محوریت بلامنازع در گستره جهان اسلام (یعنی سلطه اجباری ) نشده ، به تنش زدایی در سطح بین المللی و حتی منطقه ای کمک نموده و به الگوی مادر (یعنی معامله گری ایجابی ) نزدیک است . از این منظر الهام بخشی واژه ای دقیق ارزیابی می شود که به دلیل نفی سلطه مطابق با الگوی اصلی ، ویژه کشورهایی چون ایران می باشد.
ثانیاً سند از کاربرد اصلاح تعامل مثبت و سازنده در سطح جهان اسلام ، خودداری ورزیده و واژه الهام بخشی را به کار برده که می تواند تفسیری نوین و مناسب از صدور انقلاب برای شرایط جهان معاصر باشد. این کاربرد از آن حیث که آرمان انقلاب اسلامی را در چشم انداز جهانی همچنان حفظ می نماید، یعنی نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران نسبت به جایگاه ویژه جهان اسلام حساس است ، واژه ای دقیق بوده و به انسجام منطقی سند کمکی دو چندان می نماید. افزون بر آن به تعدیل سیاست های منفی بازیگرانی چون عربستان و یا مصر که محوریت بلامنازع جمهوری اسلامی ایران را در جهان اسلام مطلوب نمی شمارند، کمک می کند.
ج ) سطح منطقه ای : دومین نقطه حساسیت انگیز سند چشم انداز در سطح منطقه ای است ، آنجا که تصریح می کند: ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فناوری در سطح منطقه نظر به اینکه در منطقه مورد نظر ایران (شامل آسیای میانه ، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه ) هرگونه تلاشی برای رسیدن به موقعیت اول می تواند به چالشی امنیتی اقتصادی برای دیگر بازیگران تبدیل شود، برخی از تحلیل گران بر این اعتقادند که گزینه انتخابی ایران در بهترین حالت معرف سلطه اجباری است تا از این طریق محوریت ایران ، استقرار یابد که این امر می تواند نوعی آسیب منطقی را متوجه سند سازد. به عنوان مثال جرولد گرین از استراتژیست های معروف غربی تصریح دارد: حساسیت های امنیتی نسبت به پیشرفت ایران در منطقه هم از ناحیه قدرت های حاضر در منطقه و هم قدرت های خارج از منطقه ، بسیار زیاد است و این امر می تواند حساسیت امنیتی استراتژی توسعه ایران در سطح منطقه را افزایش دهد. ادعای فوق الذکر اگرچه از حیث تحلیلی صحیح است اما چنین به نظر می رسد که سند چشم انداز نسبت به آن غافل نبوده است چرا که اولاً سند سه حوزه علمی ، فناوری و اقتصادی را به عنوان محورهای ارتقای جایگاه ایران برشمرده است که تماماً هویتی شبکه ای دارند و لذا در تعامل بازیگران منطقه ای و حتی جهانی و نه رقابت و یا تعارض آنها، رشد می یابند. به عبارت دیگر چنان که در نظریه های نوین مدیریت اطلاعات ذکر می شود، تلاش بازیگران برای ارتقای وضعیت اقتصادی ، علمی و یا دسترسی شان به فناوری ، نه تنها چالش ایجاد نمی کند بلکه انسجام و وحدت را موجب می شود.
ثانیاً تصریح جمهوری اسلامی ایران در خصوص استراتژی نظامی امنیتی کشور و تأیید الگوی بازدارندگی همه جانبه که عاری از حساسیت های الگوی تهاجمی است ، معنادار بوده و دلالت برآن دارد که از ناحیه ایران تهدیدی متوجه سایر بازیگران نمی باشد.
مجموع دو ملاحظه بالا، رویکرد انتقادی اندیشه گرانی چون گرین را تضعیف نموده و انسجام منطقی سند را در سطح منطقه ای نشان می دهد.
د) سطح جهانی : تصریح سند چشم انداز بر موضع اصلی جمهوری اسلامی ایران در بیست ساله آینده ، مطابق با منطق عمومی حاکم بر استراتژی های منطقه ای است ، آنجا که می گوید: ایران کشوری است ... با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل .
تعامل سازنده و مؤثر در واقع باز تعریف معامله گری ایجابی می تواند باشد که در آن جمهوری اسلامی ایران ، عملاً در مناسبات بین المللی حاضر بوده و در چارچوب منافع ملی خویش به رایزنی و تعامل با دیگر بازیگران ، در قلمرو و منافع دوجانبه و چندجانبه خواهد پرداخت .
رخدادهایی چون حمله آمریکا به افغانستان و عراق ، پروتکل الحاقی ، موضع گیری در حمایت از مردم فلسطین و... تماماً از مواردی هستند که جمهوری اسلامی ایران با این نگرش تجربه کرده است .
نتیجه آنکه ، سند چشم انداز از حیث امنیتی دارای انسجام منطقی می باشد که از رهگذر تحلیل گزاره های اصلی سند و مقایسه آن با اصول حاکم بر الگوی ویژه قدرت های منطقه ای می توان به آن رسید.
بستر آفرینی و نگاه ژرف رهبر معظم انقلاب
و سخن آخر آنکه ، سند چشم انداز به عنوان محور وحدت و بسیج ملی باید در کانون توجه مردم و مسئولان کشور قرار گیرد و الزامات تحقق آن هم ، همبستگی ملی و مشارکت عمومی است و شاید فلسفه نامگذاری سال های گذشته با عناوینی همچون سال رفتار علوی ، سال امام خمینی (ره )، خدمتگزاری ، وجدان کاری و انضباط اجتماعی و پاسخگویی توسط رهبر معظم انقلاب و تأکیدات مکرر و طرح مستمر مطالبات ایشان همچون مبارزه با فقر، فساد و تبعیض برپایی جنبش نرم افزاری و تولید علم ، بستر آفرینی برای طراحی و عملیاتی نمودن سندی بوده است که اینک افق 20 ساله جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتر منطقه در آن مشاهده می شود.
دوم . ایران1404؛ توسعه یافته، فعال و تاثیرگذار
خبرگزاری فارس:چشمانداز، تصویری از آینده مطلوب را ترسیم مینماید که هرگاه در ذهن آحاد جامعه جای بگیرد، مسیر تحولات و دگرگونیهای جامعه را هموارتر مینماید. این افق بلند مدت به پیشبینی فرآیند توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور و تعامل آن با جریانهای منطقهای و جهانی میپردازد.
به گزارش خبرگزاری فارس ، طراحی و تبیین ویژگیها و ترسیم موقعیت جامعهای که نسلهای امروز و آینده بتوانند آگاهانه و با اتکای به نفس در مسیر تحقق آن گام بردارند، نه تنها لازمه پویایی و امید در جامعه، بلکه برآمده از اصول و آرمانهایی است که در اندیشه و فرهنگ اسلامی و انقلابی جای دارد و رویکرد و رفتار دولت و دستگاه اجرایی کشور را در چارچوب آن هدفدار و معنادار میکند.
در چارچوب چشمانداز مطلوب است که برنامهریزیها و حرکتهای فردی و اجتماعی به سوی آیندهای آرمانی ساماندهی شوند. به بیانی دیگر، چشمانداز موجب تجمیع انرژیها و فعالیتها، جلوگیری از اصطکاک و نیز اقتدار ملی میگردد. چشمانداز، نه پیشبینی است و نه آینده پژوهی، بلکه شیوهای از اندیشیدن به سود عمل و علیه سرنوشت گرایی است. چشم انداز بر این باور است که آینده علت وجودی حال است، متکثر و نامطمئن است و راهی است برای همگان تا کنترل آینده خویش را به دست گیرند
سند چشمانداز در واقع رهیافتی استراتژیک در مباحث اقتصادی و برنامهریزی کشور است که ایران 1404 را ایران توسعه یافته، فعال و تاثیرگذار در اقتصاد جهانی معرفی مینماید.
باید توجه داشت که سند چشمانداز - همان گونه که از عنوان آن بر میآید - در سطح استراتژی بلند مدت تدوین گشته و سطوح دیگر خواسته های برنامهای همچون ماموریتها و اهداف کلان را باید در برنامههای چهارگانهای که در مقطع 20 ساله مورد نظر تدوین میگردد، تعریف و تبیین نمود.
بدیهی است که بین چشمانداز، ماموریتها و اهداف کلان برنامهها، باید سازگاری وجود داشته باشد، به گونهای که اهداف برنامه ها از چشمانداز 20 ساله نشات بگیرد.
آنچه در این نوشتار مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد، آن دسته از ویژگیهایی است که در آن، افق 1404 ایران اسلامی را به لحاظ اقتصادی و علمی واجد مشخصات زیر معرفی مینماید:
1. قدرت اول منطقه به لحاظ اقتصادی فنی و علمی
2- رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل
3. یکی رقمی شدن نرخ تورم و کاهش نرخ بیکاری
همچنین در این نوشتار سعی شده است با تبیین برخی روندهای اقتصادی کشور طی سالهای گذشته، به اجمال چالشها و فرصتهای فراروی تحقق اهداف چشمانداز و نیز الزامات آن مورد بررسی قرار گیرد.
الف - ویژگیهای سند چشمانداز
از جمله ویژگیهایی که سند چشمانداز را از برنامههای پنجساله ممتاز ساخته است رویکرد تلفیقی و جامع آن به مسئله اقتصادی میباشد .
رویکرد درونگرایی صرف به همان اندازه رویکرد برونگرایی صرف، خطرناک و هشدار دهنده است. درونگرایی اقتصاد ایران را دچار حذف و انزوا خواهد کرد و برونگرایی، هضم و استحاله را در پی دارد. تلفیقی مناسب از این دو و متناسب با موضوعات و فرهنگ اصیل و ریشهدار در اسلام میتواند از این افراط و تفریطها جلوگیری نماید .
از دیگر وجوه جامعیت سند، میتوان به مطرح کردن همزمان سه گفتمان اصلی در آن اشاره کرد. در طراحی این سند، گفتمان صلح، گفتمان آزادی و دموکراسی و گفتمان توسعه و پیشرفت در کنار هم به عنوان اهداف سند مطرح شدهاند .
وجه دیگر این جامعیت سند عبارت است از: همراهی رشد با عدالت و به تعبیری جایگزینی توسعه عدالت محور به جای تک بعدی گرایهایی که در برنامههای قبلی اعمال میگردید. روح حاکم بر برنامه چشمانداز، رسیدن به رشد و توسعه و ترقی همراه با حفظ معنویات و ارتقاء کمالات انسانی است. به عبارت دیگر، در بعد مادی، برنامه 30 ساله بر آن است تا عدالت و توسعه را با هم محقق سازد. تحقق همزمان عدالت و توسعه، تنها در نظام اقتصادی اسلام امکان پذیر میباشد. هیچ یک از دو نظام مشهور اقتصادی امروز (سرمایهداری و سوسیالیسم) قادر به تضمین توسعه و عدالت نمیباشد.
واقعیت این است که بدون رشد اقتصادی و خلق ثروت جدید، رفاه عادلانه در بلند مدت دست یافتنی نیست. آنچه که در نظام سرمایهداری و الگوهای غربی توسعه مورد انتظار میباشد، مسئله رشد نیست. بلکه در رابطه با مجموعه سیاستهای رشد بنیانی که نسبت به توزیع درآمد بیاعتناست و تنها بر افزایش درآمد سرانه تاکید داشته، عدالت را امر ثانوی تلقی میکند .
ویژگی دیگر سند، رویکرد درون نسلی - برون نسلی آن میباشد. این سند با محور قرار دادن تولید و توسعه از سویی و توجه به منابع طبیعی و زیست محیطی از سویی دیگر، رویکردی درون نسلی - برون نسلی اتخاذ نموده است. در واقع، موتور سنگ را باید در تسلط گفتمان پیشرفت و توسعه پایدار جست و جو نمود .
وجه دیگر جامعیت سند را باید در توجه آن به ویژگی توسعه متوازن ارزیابی نمود. سند چشمانداز علاوه بر آنکه افق سیاستگذاریهای کشور را از بازههای زمانی 4 - 5 ساله افزایش میدهد، نوعی همه جانبه گرایی و جامعیت نظام تصمیمسازی کشور در فرآیند را نیز اتخاذ میکند. در حقیقت نگاه سند نه نگاهی تک بعدی (سیاسی یا اقتصادی و ...) بلکه به شکل همزمان توسعه پایدار و به تناسب اولویت، اهدافی را در حوزههای سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی دنبال میکند. بر همین اساس تخصیص منابع به تناسب اولویت صورت خواهد گرفت و از هدر رفتن منابع ملی پیشگیری خواهد شد.
این در حالی است که تفکر حاکم بر سیاستگذاران و مجریان برنامههای قبلی توسعه، از نوعی رویکرد تک بعدی به مقوله توسعه رنج میبرد، به گونهای که توسعه اقتصادی و غفلت از ابعاد دیگر توسعه بویژه عدالت، نارضایتی بدنه اجتماعی را در پی داشت و در نتیجه به شکلگیری دوم خرداد 76 انجامید. و از سویی، در دولت اصلاحات نیز توسعه فرهنگی متناسب با ارزشهای اسلام و انقلاب مورد بیمهری جدی قرار گرفت، توسعه اقتصادی در محاق افتاد و توجه مطلق به اصلاحات و توسعه سیاسی معطوف گردید.
ب) تبیین روندهای اقتصادی کشور طی دو دهه اخیر
مروری بر روند شاخصهای کلان اقتصادی طی سالهای گذشته قدری ما را در ترسیم واقعیتر چشمانداز یاری مینماید؛ زیرا چشمانداز، هر اندازه هم
- [سایر] اول سلام سلام به کسی که وقت با ارزشش بدون چشمداشتی به مردم اختصاص میده ، ازتون مچکرم , همین (چون کار دیگه ای ازم بر نمیاد ،جز دعا ) آقای مرادی نمی دونم از کجا شروع کنم راستش حرف زیاد اما سخت ایجازش. شاید با شروع کردن به خوندن مطلبم با خودتون بگید بازم همون حرفهای همیشگی ، نوشته های کسایی که بازم باید براشون جناب سروانُ لینک کنم اما من فکر میکنم ایندفعه فرق میکنه ، من همه ی اون حرفها رو از قبل باور داشتم و دارم. من دانشجوی سال اول مکانیک تو دانشگاه سراسریم و تازه 20 سالم و با توجه به موفقیت هایی که داشتم و خواهم داشت مطمئنا ﺁینده بسیار خوبی دارم. بگذارید برم سر اصل مطلب یکی از دخترهای فامیل ، البته دور ، که من فقط سالی یکی دو بار می بینمش ، دو سال از خودم کوچیکتر و واقعا از خیلی جهات نمونه است ضمنا ایشون تازه امسال کنکور دارن. دو یا سه سال پیش که تو اوج احساسات بودم این حس بهم دست داد(نمی خوام بگم عشق شاید زمینه ی عاشق شدن) خودمم دقیق نمی دونم که انتخابش کردم یا انتخاب شد . اولش خودم مسخره می کردم که خجالت نمیکشی ، عاشق چشم و ابروی ......... منتظر زوالش بودم اما با فرازش روبرو شدم ، گفتم چون ازش فرار میکنم شاید داره دنبالم میاد باید بایستم وبررسیش کنم شاید این جوری به مرور زمان نواقصی پیدا بشه و بعد از ذهنم پاک بشه ، اما نشد. 1- ﺁقای مرادی اولین چیزی که واقعا منو زجر میده اینه که نمیدونم واقعا می تونم دوستش داشته باشم یا نه یعنی این علاقه ای که انکارش میکنم آیا درست؟ اون دختر خوبیه اما موضوع اینه که ما به درد هم میخوریم یا نه؟ جواب این سوالها فقط پیش خودش ، چطوری می تونم اینها رو بفهمم؟ 2- من اصلا عجله ای برای ازدواج ندارم چون میدونم تا چند سال دیگه هنوز آمادگی شو ندارم ، اما اگه به خاطر تعلل من دیگه کار از کار بگذره و خیلی دیر بشه چی؟ کاری نمیشه کرد؟ 3. ﺁیا من باید صبر کنم تا به سن بالاتری برسم و از لحاظ فکری و مالی وضعیت بهتری پیدا کنم ، بعد دست به کاری بزنم؟ اگر جوابتان بله است بگویید چند سال؟ ببیند من اگر به طرفم مطمئن شوم(مطمئن از نظر تشابه ارزشها)حتما راه حل های بهتری پیش رویم است ، اما چه جوری؟ [4.] خواهش میکنم نگید پسرم الان به فکر درس ومشقت باش ، این افکار اصلا به مسایل دیگه ی زندگیم ضربه ای نزده و توشون مشکلی ندارم ، اما خب همین چند سال خیلی از لحاظ روحی ﺁسیب دیدم ، یه جوری تو برزخ بودن. لطفا کمک کنید.
- [سایر] سلام، وقت به خیر سوال در مورد مشق شب 1-استاد اولین جلسه که آن را مطرح کردید با خودم گفتم انجامش نمی دهم اما بعد خواستم تا تجربه کنم ،احساس کردم شاید چیزی هست که قرار است به این وسیله آموخته و به آن برسم پس تصمیم گرفتم برای و تقویت انگیزه ام دفتری با این نیت تهیه کرده و شروع کنم به نوشتن. 2-با صداقت،به جز 3 شب متوالی که به حقیقت از فرط خستگی و کم توانی حاصل از بی خوابی بیهوش می شدم خود را در شبهای دیگر متعهد به انجام تکلیف دانسته و آن را نوشته ام. 3- صورت مسیله:استاد هر شب از شب قبل بی انگیزه تر می شوم(علی رغم مطالعه ی نکات مربوطه در سایت)طوری که در چند شب اخیر فقط می نویسم و به جز بعضی ابیات که حین نوشتن معانی آنها را درک میکنم روی نوشته ها تامل نمیکنم. 4-یک نکته:دانشجوی کارشناسی ارشد هستم و بسیار علاقه مند به مطالعات تخصصی حتی در مسیر و زمان های کم و کوتاه و فعالیت های مرتبط با رشته ام. 25 ساله ام و احساس میکنم باید تمام تلاشم را برای رسیدن به اهداف وطرح شغل مورد نظرم داشته باشم. به نظرم در حد توانم فعالم، برنامه ریزی دارم و متعهد به برنامه ها و قرارهایم هستم. 5- سوال: چگونه میتوانم مشق شب را هم مانند فعالیتهای دیگرم با کیفیت بهتر و انگیزه ی قوی تر انجام دهم؟ (لطفا راهنمایی کنید،سپاسگزارم)
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم سلاو و عرض ادب لطفاً متن این نوشته را در سایت قرار ندهید. 1-پسرم. 2- 21 سال دارم. 3- تا پیش دانشگاهی درس خوندم. 4- دچار وسواس فکری و عملی هستم. 5- از کودکی به نوعی با این مشکل دست و پنجه نرم می کردم؛ اما پنج ساله که مشکلم حاد شده و کارد رو به استخونم رسونده. 6- در سایتتون کلمه \"وسواس\" رو سِرچ کردم و تمام موارد یافت شده (107 مورد) رو خوندم، اما به جز یکی دو نکته جزئی، چیزی دستگیرم نشد. 7- سه دست نوشته شما در مورد وسواس را هم مطالعه کردم، اما آنها هم کمک شایانی نکردند. 8- برای حل مشکلم، به هشت نفر روحانی مراجعه کردم – که حتی یکی از آنها چشم برزخی داشت - و مشکلم را مطرح نمودم، اما کمک چندانی به من نکردند؛ سه نفرشون که تحویل نگرفتند؛ یک نفر برنامه غذایی داد؛ یک نفر برنامه قرآنی و ذکر داد؛ یک نفرشون هم گفت تا 25 سالگی تحمل کن از سرِت می افتد! 9- خیلی دوست دارم به مشهد بروم، اما برای مسافرت مشکل دارم و 5 ساله که مسافرت دور نرفتم؛ فقط شهرهای حاشیه محل سکونتم (اصفهان)؛ آن هم در حد 1 روز و نهایتاً 2 روز و با کلی رژیم غذایی! 10- از ناحیه خانواده ام هم اذیت می شوم (اونا هم متقابل) و اصلاً درک نمی کنند که من وسواسم؛ مخصوصاً پدرم. 11- در تحصیل متوقف شده ام و هیچ گونه فعالیت مستمری نمی توانم داشته باشم و بیشتر اوقات تا 3-4 روز مدام در خانه ام. 12- از شدت فشار و درماندگی، چند بار به این فکر افتادم که قید همه چیز رو بزنم و اصلاً طهارت و نجاست رو رعایت نکنم؛ اما یک بار به محرم خورد و یک بار به رمضان و منصرف شدم؛ البته هنوزم در فکرم هست، چون واقعاً خسته و درمانده شده ام. 13- علاوه بر وسواس، کم رو و خجالتی هم هستم و همین عامل باعث شده که نتوانم مشکلم را به راحتی و رودررو با کارشناسان مطرح کنم (نزد اون 8 روحانی هم در طول 5 سال رفتم) و علاوه بر وسواس، در تمام عرصه های اجتماعی از کم رویی رنج می برم. 14- استرس و اضطراب فوق العاده زیاد دارم. 15- جهت وسواسم، یک مرتبه به روانشناس مراجعه کردم که فقط چند نوع قرص داد که مدتی مصرف نمودم اما تغییری مشاهده نکردم. 16- به نظر خودم، وسواسم در عین پیچیدگی فوق العاده، با کمک یک کارشناس دینی خبره، در یک روز تا 80-90 درصد رفع می شود؛ اما --- ببخشید که طولانی شد؛ خدا خیرتون بده؛ التماس دعا.
- [سایر] سلام خوب هستید؟ سال نو مبارک حاج آقا انشاء الله سالی پربرکت و پر از موفقیت داشته باشید. چون برای گرفتن جواب عجله داریم و نمیدانستم این پیام به دستتان رسیده یا نه دوباره آن را مینویسیم. برای خواهرزاده ام که 22 سال داره و دانشجو و تک دختره خواستگاری اومده که خیلی مرددش کرده. آقای خواستگار 28 سال داره و لیسانسه. درآمد خوب و کار خوب و یک خانواده فرهنگی داره اما از نظر ظاهر مورد پسند دختر خواهرم نیست نمیگه بده ها، میگه به من نمیاد چون خودش قد بلنده و کمی هیکلی و خواستگارش هم قد خودشه و خیلی لاغرو ریزه میزه است! دلش میخواد شوهر آینده اش از خودش بلند ترو هیکلی تر باشه در ضمن این آقا گفته اهل نماز و روزه هست و حلال و حروم سرش میشه اما اهل نوار هم هست و گوش میکنه چه این ور آبی چه آن ور آبی!! در مقابل خواهرزاده ام دوست داره که طرف اهل دعا و مذهبی باشه ولی آقا گفته برای این چیزها وقت نداره!! در مورد حجاب هم گفته چادر یا مانتو فرقی نداره و لی حجاب کامل باشه ( ما همه چادری هستیم)این مسائل در جلسه اول مطرح شده و خواهرزاده ام با تردید بسیار قرار جلسه بعدی را گذاشته اند میخواستم نظر شما را در مورد این مسائل و پیشنهادتون برای جلسات بعدی رو بدونم و این که برای شناخت بیشتر باید چه سوالاتی رو بپرسه. ممنون خدانگهدار یاعلی
- [سایر] با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما دوست عزیز. در مورد رد یا توجیه حدیث قلم و کاغذ که اصطلاحا به (حدیث قرطاس) معروف گشته است تاویلات و حتی کتابهایی نیز نوشته شده است. اما در مورد حدیث مذکور شبهات و اشکالاتی به میان می آید که جواب دادن به آنها قدری مشکل و ناممکن مینماید از آن جمله: 1 از کجا معلوم پیامبر میخواسته در باب جانشینی خود چیزی بنویسد؟ 2 اگر پیامبر میخواست چیزی در مورد جانشینی خود نوشته شود، پس چرا حدیث ثقلین را به اصحاب فرموده است؟ 3 مگر قبل از مریضی پیامبر و قبل از به رختخواب افتادن ایشان، آیه (الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلام دینا) نازل نشده بود؟ 4 مگر قبل از آن دین اسلام تکمیل نشده بود؟ 5 پس پیامبر چه چیز مهمی را میخواست بنویسد که تا آن مدت و در عرض 23 سال از امت خود مخفی نگهداشته بود؟ 6 مگر نعوذ بالله پیامبر رسالت خود را ناتمام گذاشته و رفته است؟ 7 مگر پیامبر با وجود حمایت ذات اقدس الهی، از اطرافیان خود میترسیدند که با تهدید و حرفهای یک نفر از یاران خود، کسانی که به دست خود آنحضرت تربیت یافته بودند از موضع خود (آن هم موضوعی به آن مهمی) عقب نشینی کند؟ 8 اگر حکم نوشتن جانشینی پیامبر یک حکم الهی باشد، نعوذ بالله باید بگوییم پیامبر در انجام تبلیغ خود کوتاهی کرده است که حکم خداوندی را به خاطر ترس از اطرافیان از امت خود مخفی داشته و اگر آن حکم الهی نباشد دیگر احتیاجی به مطرح کردن آن نیست. در هر صورت ایراد و نقصان بزرگی متوجه پیامبر میگردد. لذا با توجه به ایراداتی که ذکر گردید اصل حدیث محل تردید با سلام احتراماً موارد بالا جواب اهل سنت در مورد حدیث ذکر شده در باره حدیث قلم ( قرطاس) می باشد. خواهشمند در این مورد راهنمایی فرمائید . با تشکر
- [سایر] با سلام. من چند سالی است که فکر می کنم دچار وسواس شده ام. هم در زمینه ی وضو گرفتن نماز خواندن و مسائل مذهبی و هم در مورد فکرکردن و تصمیم گرفتن. مثلا برای انتخاب یک راه خیلی در مورد آن فکر می کنم که آیا انجام بدهم یانه؟ یا در مورد خرید حتی چیزهای کوچک موقع انتخاب از بین 2 چیز خیلی مردد هستم. در مورد اعداد و ارقام هم وسواسی شده ام که مثلا چند بار چک می کنم که اعداد را درست نوشته ام یانه؟ موقع خروج از منزل شیرهای گاز را چک می کنم البته این مورد شاید خیلی زیاد نیست یا در مورد نماز مثل بعضی افراد وسواس شدید ندارم. اما از این که در فکر کردن هم دچار وسواس شده ام خسته شدم. مثلا اگر قرار باشد غذایی را بپزم چندین بار نمک آن را می چشم. دوست دارم برای کارها یک دستور العمل دقیق بمن بدهندکه لازم نباشد در موردش فکر کنم مثلا برای فلان غذا دقیقا 3 قاشق نمک کافی است و ... در کل در مورد همه چیز خیلی به جزئیات توجه می کنم و این هم خودم را خسته می کندو هم باعث می شود کار اصلی را در زمان خودش به اتمام نرسانم. گاهی وسیله ای را اگر جایی می گذارم می ترسم که بیفتد و یا صدمه ای به کسی بزند و چندین بار جایش را تغییر میدهم و خیلی نگرانم . خانواده ام بهم می گن که کند هستم و کارها را کند انجام می دهم. و بعد از ازدواج به مشکل می خورم. در مورد تغییر دکوراسیون محیط کار و یا آمدن همکاران جدید هم نگرانم. می خواهم بدانم چرا من اینطوری هستم؟ و راهنماییم کنید چکار کنم؟ با تشکر فراوان
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنده از اینترنت شرایطی را در مورد ازدواج دیدم که خیلی خوب و عادلانه هم بود و من از آنها پرینت گرفتم و به دوستانم هم نشان دادم و آنها هم تایید کردند که شرایط بسیار خوبی است و می تواند برای دختری که قصد ازدواج دارد بسیار مفید باشد برای همین با خواستگارم مطرح کردم و آن هم پذیرفت ولی وقتی رفتیم محضر، محضر دار که یک روحانی هم بود گفت اکثر این ها شرایط خلاف شرع هستند و بدرد نمی خورند و حتی به تمسخر گفتند که شاید هر کس این ها را نوشته قصد دست انداختن خانمها را داشته است و من خیلی ناراحت شدم واقعاً همین مسایل است که باعث می شود ما جوانها دین گریز باشیم چرا نباید به شرایط مورد توافق طرفین احترام قایل شد ؟ من شرایط را هم برایتان ارسال می کنم و از شما خواهش دارم که مرا راهنمایی فرمایید از لطف شما هم ممنونم 1.زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و خود را از علقه زوجیت رها سازد به هر طریق اعم از بذل یا اخذ مهریه. 2.زوج به زوجه وکالت بلا عزل داد تا هر زمان خواست مهریه را به هر میزان که خواست افزایش دهد. 3- زوجه اجازه دارد هر زمان اراده نمود به خارج از کشور مسافرت نموده و نیازی به اجازه مجدد زوج نباشد چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است. 4- زوجه حق ادامه تحصیل را تا هر مرحله یی که لازم بداند خواهد داشت در هر مکان و محلی که ایجاب کند . 5- زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و در هر محلی که صلاح بداند مخیر می نماید. 6- زوج مکلف است هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست زوج باشد یا به درخواست زوجه ، کلیه دارایی خود را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقدی بلا عوض به زوجه منتقل نماید. 7- حق انتخاب مسکن و تعیین کشور و شهر یا محل آن با زوجه خواهد بود. 8- حضانت فرزندان بعد از طلاق مطلقاً با زوجه خواهد بود و در صورت خروج از کشور نیز نیازی به اذن پدر نخواهد بود. 9.اختیار زمان بچه دار شدن مطلقاً در اختیار زوجه خواهد بود. 10.نزدیکی و تمکین در اختیار زوجه بوده و هر زمان که اراده نمود زوج مکلف به همبستری با زوجه خواهد بود. 11.اگر احیاناً تقاضای همبستری از سوی زوج باشد زوج باید قبلاً مبلغی (که از سوی زوجه تعیین می شود) به شماره حساب زوجه واریز نماید با این حال زوجه در نزدیکی مخیر بوده و این امر موجد هیچ حقی هم برای زوج نخواهد بود. 12.زوج به هیچ عنوان حق طلاق زوجه را نخواهد داشت. 13.زوج پس از متارکه به هیچ عنوان حق ازدواج را نخواهد داشت اعم از نکاح دائم یا نکاح منقطع. 14.زوجه هر وقت مصلحت بداند می تواند زوج را تنبیه بدنی نماید و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را در این خصوص از خود سلب و ساقط می نماید. 15.زوج مکلف به انجام کلیه کارهای منزل بوده و در موقع جدایی نیز حق درخواست اجرت المثل را از این حیث نخواهد داشت. 16.زوجه هر گونه که مقتضی و صلاح بداند در برقراری ارتباط با دیگران مخیر بوده و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را از خود سلب و ساقط می نماید. 17.درخصوص تربیت اولاد زوجه هر گونه صلاح بداند اقدام خواهد نمود و زوج حق دخالت در این خصوص را نخواهد داشت. 18.ریاست خانواده با زوجه خواهد بود. 19.زوجه شرط نمود که زوج ضمن اطاعت کامل از زوجه از والدین ایشان نیز تبعیت کامل داشته باشد. 20.زوجه شرط نمود عند اللزوم نفقه والدین ایشان نیز با زوج باشد. 21.حق رجوع بعد از طلاق با زوجه خواهد بود. 22.نفقه زوجه علاوه بر مصادیق قانونی که عبارت از تهیه مسکن و البسه و خوراک و هزینه های بهداشتی و داروییٍٍ می باشد شامل کلیه تفریحات زوجه نیز از قبیل مسافرت خارج از کشور و غیره خواهد بود و میزان نفقه نیز توسط زوجه بدون لحاظ کردن وضعیت مالی زوج تعیین خواهد شد.
- [سایر] با درود و خسته نباشید و شادباش سال نو خدمت خواهر گرامی سرکار خانم کهتری سوال قبلم از خانم عطاریان بود و این متن رو برای پرسش از ایشون نوشتم اما فقط جنبعالی مشاوربودید دیگه از شمامی پرسم ____________________________ پیرو پرسش شماره 851453 به علت ناقص بودن پاسخ شما به نحوی دیگه از شما درخواست راهنمایی دارم من مطالعاتم روی دو حوزه هست حوزه زبان خارجه و حوزه مهندسی و درمورد روانشناسی بازاری و روانشناسی محض مطالعات خیلی خیلی کمی دارم اینکه مجبورم تو خونه بمونم و مطالعه کنم بر سر علاقه نیست بر سر اجباری هست که از دو جهت به من وارد میشه یکی ضرورت اونها که به خاطر پیدا کردن شغل هست و ناچارم تو زمان کوتاه مطالب زیادی رو مطالعه کنم و دیگری به خاطر محیط هست چون من توی شهری زندگی می کنم که مهاجرم . روزی یک ساعت بیرون میرم هر چند که کار ضروری ندارم فقط به خاطر بیرون رفتن .. تمایل زیادی به بودن در کنار همسالان دارم ولی کسی نیست که باهاش باشم از طرفی همه ایده های شما رو تصدیق می کنم و سعی می کنم به توصیه های شما عمل کنم در مورد شیزوفرنی کاملا حق با شماست و اینو رو خیلی خوب می دونم که بدترین کار برای فردی که احساس روان رنجوری می کنه اینه که کتاب بخونه و نشونه های اون را با زندگی خودش تطبیق بده . من از لحاظ روحی کاملا سالمم . سوال اصلیم این بود که من تیک حرکت سر رو از زمان دبیرستان یعنی 17 سالگی داشتم اون موقع که خیلی توی جمع بودم ... الان این یه مشکله برای درمانش باید چکار کنم به روانپزشک روانشناس یا متخصص مغر و اعصاب یا گفتاردرمانی یا .... مراجعه کنم یا ؟ ورزش انجام نمی دادم ولی از اسفند ماه شروع کردم به ورزش کردن از طرفی وضعیت مالی خانواده خرابه نمی تونم زیاد خرج کنم یا به تفریح و مسافرت و ... برم توی خیلی چیزها محدودم امیدوارم بتونید درک کنید زیاد طفره نمی رم . خریدهای منزل رو هم انجام می دادم و می دم مثلا هر روز نون یا سبزی یا ... تهیه می کنم سوال من درباره داروهای ضد اضطراب این نبود که شما اینجا اعلام کنید خواستم بدونم با دارو قابل کنترل هست و باید به چه نوع پزشکی مراجعه کنم که بیان فرمودید روانپزشک . ضمن تشکر به خاطر وقتی که صرف می کنید به طور خلاصه سوالهام رو تکرار می کنم: 1- من تیک ( احتمالاً عصبی ) سر دارم .سرم رو تکون می دم برای درمانش باید چکار کنم ؟ 2- زمانی که تحت فشار قرار می گیرم دچار استرس می شم که به تناسب شدت و مدت زمان استرس دچار سردردی میشم که با کدئین و مسکن های گیاهی قابل درمان نیست برای درمانش باید چیکار کنم ؟ ( حالت های استرس زا : وانمود کردن دروغین ، حضور در مصاحبه های شغلی ، مشاجره ، مسافرت بیش از سه ساعت ، رانندگی بیش از سه ساعت ، تغییر وضعیت محل خواب و استراحت ، احساس عقب بودن از حدی که برای خودم مشخص کردم ، حضور در مکان هایی که پلیس هست ) 3- شما جوشانده بابونه یا جوشانده های دیگه رو چقدر مفید می دونید ؟
- [سایر] سلام و سال نو مبارک هفته اخر اسفند پیامی برایتان فرستادم و چون مستاصل هستم هر روز پیگیری کردم ولی الان می بینم پاسخ پیامهایی جدید آمده ولی من پاسخ پیام خود را پیدا نکردم خواهش می کنم راهنمایی کنید چون واقعا فکرم را مشغول کرده دختری هستم 37 ساله و مجرد دارای بالاترین مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاه کشور یک شغل خیلی خوب دارم و استقلال مالی در زندگی شغلی و درسی آدم موفقی بوده و هستم با پدرو مادر پیرم زندگی میکنم و از نظر خانوادگی زندگی سطح متوسط رو به پایینی داریم خانواده ای مذهبی و مقید دارم هیچگاه در رفتار و گفتار و ظاهر به طریقی عمل نکردم که جلوه گری باشد یا جلب توجه جنس مخالف را بکند از دوران نوجوانی تا اکنون که شاغل و در دهه سی زندگی هستم (اصلا این کارها را بلد نیستم) همیشه با اقوام، همکلاسیهای دانشگاهی و حالا با همکاران و مراجعان مرد خیلی سنگین و جدی و بدون هیچ ترنم زنانه برخورد کرده ام حتی نمونه هایی از همکاران بودند که فکر می کردم آدم مناسبی برای ازدواج هستند و به انها علاقه داشتم اما به خودم اجازه ندادم طوری رفتار کنم که آنها متوجه تمایل و احساس من بشوند ... از زمان دبیرستان خواستگارانی داشتم ولی به دلایل زیر هنوز ازدواج نکردم: - اوایل می گفتم می خوام برم دانشگاه و رد می کردم - کمی بعد تر به دلایل بچه گانه آنها را رد می کردم - چند سال بعد جدی تر به مساله ازدواج فکر کردم اما خیلی از آنها از نظر معیارهای اصلی و مهم با من همخوان نبودند - البته مواردی هم بودند که خودشان دیگر پیگیری نمی کردند - کمی که سنم بالاتر رفت تعداد خواستگارها کم شد بویژه از زمانی که آخرین خواهر کوچکم ازدواج کرد اغلب اطرافیان فکر می کنند من واقعا قصد ازدواج ندارم شاید به دلیل اینکه در دوران نوجوانی می گفتم از مردها خوشم نمی آید استقلال خوب است و .... الان خیلی احساس تنهایی می کنم و واقعا نیاز عاطفی دارم که ازدواج کنم اما نمی توانم از معیارهایم پایین بیایم که مهمترین آنها ایمان، شخصیت، اخلاق، تطابق فرهنگی، تناسب سنی و تا حدودی تحصیلی، مجرد بودن و خانواده خوب داشتن است. در سالهای اخیر مواردی بوده اند اما یا سنشان از من کمتر بوده یا قبلا ازدواج کرده بودند و این مسایل باعث شد انها را نپذیرم. چند سالی است که هیچ پیشنهادی نداشتم در حالیکه خیلی نیاز دارم احساس تنهایی شدید می کنم و فکر می کنم دارم دچار افسردگی می شوم مجبورم از بسیاری از علایق و تفریحات صرف نظر کنم چون بعضی از آنها برای یک دختر تنهای مجرد محجبه با مخاطرات و مشکلاتی همراه است اما کسی به عنوان همراه و همپا و همصحبت و همدل ندارم والدین که پیر و ناتوانند، خواهران و برادران مشغول زندگی و خانواده و همسر خود هستند، دوستان و سایر همسالان هم که همگی ازدواج کرده اند و با همسر و فرزندان خود هستند غرور و عزت نفس و فطرت زنانه اجازه نمی دهد نیاز خود را با کسی مطرح کنم برای آرامش خاطر پدرو مادرم که نگران آینده من هستند (اگر چه هیچگاه اشکارا به رویم نمی آورند) مجبورم در ظاهر اظهار راحتی و خوشنودی از وضع موجود (عدم ازدواج) بکنم شما راهنمایی کنید چه کنم؟ من که به عنوان یک خانم نمی توانم پا پیش بگذارم و خودم دنبال همسر بگردم حتی غرورم اجازه نمی دهد با کسی از اطرافیان مطرح کنم و مثلا بگویم کیس مناسب می شناسند یا خیر، عزت نفسم چه می شود؟ پس چه کنم؟ شما راهنمایی کنید فقط تو را بخدا راهکار عملی بدهید نه توصیه به صبر و توکل چون در تمام این سالها همین کار را کرده ام اعتقاد دارم هیج کاری بدون خواست خدا محقق نمی شود اما با توجه به شرایط فرهنگی جامعه ما می دانید که دختران مجرد در سنین بالا چه مشکلات و ناملایمات اجتماعی زیادی را متحمل می شوند آنقدر زیاد که اغلب از ظرفیت صبر و تحمل یک فرد خارج است بخصوص اگر از قشر مدهبی باشی این ناملایمات و محدودیتها بیشتر هم می شود شاید یک فرد غیر مذهبی لااقل نیاز عاطفی خود را به نحوی برآورده سازد ولی ما به علت تقیداتی که داریم نمی توانیم همسریابی اینترنتی را هم با توجه به پیامدهای احتمالی کار درست و معقولانه ای نمی دانم اگر چه از سر استیصال چند بار این فکر به ذهنم رسیده... نظر شما چیه؟ در هر حال بگویید چه کنم؟ همین و متشکرم ...ممنون
- [سایر] سلام لطفا به این مقاله که در سایت ایرانیکا درج شده بود و توسط رهام برکچی زاده نوشته شده است پاسخ بدهید که به نوعی فلسفه اسلامی را ( به قول نویسنده مقاله ) زیر سؤال می برد. متن مقاله: برهان نظم از منظر شهید مطهری: مقدمه: عمومی ترین و ساده ترین طریقت در اثبات وجود خداوند برهانی است که از آن به برهان نظم یا غایت شناختی یاد می کنند. معمول ترین ادله بر وجود خداوند در تمامی ادیان و مذاهب الهی در طول تاریخ همواره برهان نظم بوده است. از این رو چه در تفکر اسلامی و چه در تفکر غربی مناظرات و جدلهای فراوانی حول این برهان شده است. بسیاری بر این اعتقادند که برهان نظم اساسا یک برهان فلسفی نیست بلکه ریشه و پایه ی تجربی دارد. زیرا اساس شکل گیری برهان نظم را روش تمثیل می دانند. از اینرو ادله ی نظم را دارای استحکام کمتری نسبت به سایر براهین خداشناختی می دانند. ویلیام پالی معاون اسقف کارلیسل و فیلسوف برجسته ی قرن هجدهم برهان نظم را در کتاب " الاهیات طبیعی " اینگونه تقریر کرده است: " فرض کنید در حال عبور از صحرایی پای من به سنگی برخورد کند و با این سوال رو برو شوم که چگونه این سنگ در آنجا قرار گرفته است. ممکن است پاسخ دهم که تا آنجا که من می دانم، این سنگ همواره اینجا بوده است. احتمالا اثبات نامعقول بودن این پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اما فرض کنید که بر روی زمین ساعتی یافته ام و باید بررسی شود که بودن ساعت در آن مکان چگونه اتفاق افتاده است. بسیار بعید است که پاسخ قبلی به ذهن من خطور کند. یعنی اینکه تا آنجا که می دانم این ساعت همواره اینجا بوده است. اما چرا این جواب نباید آنگونه که برای سنگ مفید بود برای ساعت مفید باشد؟ چرا جواب مذکور آنگونه که در مورد اول قابل قبول بود در مورد دوم پذیرفتنی نیست؟ تنها دلیل آن است که وقتی ساعت را وارسی می کنیم می بینیم اجزای گوناگون آن برای هدفی پرداخته و به یکدیگر مرتبط شده اند. ( چیزی که در مورد سنگ نمی توان کشف نمود. ) مثلا این هدف که اجزای مذکور آنگونه طرح ریزی و به هم پیوند داه شده اند که تولید حرکت کنند و حرکت مذکور چنان تنظیم شده است که زمان را در شبانه روز نشان دهد. یعنی اگر اجزای مختلف به گونه ای متفاوت از آنچه هستند ساخته می شدند، مثلا در اندازه ای متفاوت با آنچه که دارند یا به هر روش یا ترتیب دیگری غیر از وضعیت کنونی تعبیه شده بودند، در این صورت یا اساسا هیچ حرکتی در ساعت به وقوع نمی پیوست و یا هیچ حرکتی که تامین کننده ی کاربرد کنونی آن باشد، واقع نمی شد. " در حقیقت پالی برهان خود را اینگونه مطرح می کند: او می پرسد اگر ساعتی را در بیابان ببینید در مورد آن چه فکری می کنید؟ مسلما هیچوقت فکر شما به این سمت سوق پیدا نمی کند که به طور اتفاقی این ساعت در بیابان و با کمک پدیده های طبیعی ساخته شده است. بلکه تصور می کنید این ساعت با این نظم و هماهنگی بین اعضایش باید صانعی آگاه و مدبر داشته باشد. زیرا عوامل طبیعی دارای خصیصه و ابزار مناسبی برای ایجاد این تدبیر نیستند. مهمترین عاملی که وجود صانع را تایید می کند وجود هدف و غایت به خصوصی ( نمایش زمان ) برای این شئ است که تعیین آن تنها از عهده ی شعوری آگاه بر می آید و امکان شکل گیری تصادفی این ساعت را منتفی می کند. بدین سبب حتی اگر هماهنگی و نظم موجود در شئ تصادفی و وابسته به خصائل ذاتی طبیعت باشد غایتمندی آن تنها می تواند معلول شعوری مدبر باشد. بنابراین هماهنگی ای که غایتمند باشد دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد و این هماهنگی متناسب با نوع و میزان آگاهی و تدبیر ناظم است. در نتیجه نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به این دانسته ها پیلی به اقامه ی برهانی می پردازد: 1- هر نظمی (هماهنگی غایتمندی ) دال بر وجود ناظمی است و نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم بزرگتر است. 2- با توجه و دقت به ساختار اجزای عالم به این نتیجه می رسیم که نظمی بس عظیم و سترگ در عالم موجوداست. 3- بنابراین وجود عالم حاکی از وجود ناظم بزرگی است. روش تمثیل در تفکر غربی دست مایه ی انتقادات محکم بسیاری از فیلسوفان برجسته ی اروپایی شد و این باعث شد تا از قدرت برهان نظم به مرور زمان بیشتر و بیشتر کاسته شود. بسیاری از فلاسفه از هیوم گرفته تا میل و راسل معتقد بودند که تمثیل مورد استفاده در برهان نظم از لحاظ منطقی، قیاس معتبری نیست و مسلما نمی تواند ضامن یک نتیجه ی یقینی و الزامی باشد. آنها معتقد هستند استفاده از روش تمثیل تنها در شرایطی مقدور است که بتوان از منظر موضوع مورد بحث شباهتی اساسی بین مثال مطرح شده و شئ مورد بررسی پیدا کرد و اگر شباهت اساسی و مبتنی بر موضوع مورد بحث یافت نشود کارآمد نخواهد بود. نظر آنها این است که در برهان نظم این شباهت اساسی میان ساختار عالم و اشیاء مورد بررسی، مانند ساعت مصداق پیدا نمی کند.آنها این عدم شباهت را در نوع تجربه ای می داند که ما از عالم و اشیای مثال زده شده (مثلا ساعت ) داریم. در نگاه این دسته از فلاسفه، تجربه ی ما نسبت به ساعت و دیگر ابزار و مصنوعات انسان ساز پیشینی است اما مسلما ما چنین تجربه ای نسبت به عالم نداریم. مقصود از تجربه ی پیشینی حافظه ی ما درباره ی منشا شئ مورد نظر است. مثلا ما به خوبی می دانیم که ساعت شئی انسان ساز است زیرا واجد این تجربه هستیم که همیشه ساعتها به دست انسان ساخته شده اند و هیچ وقت خلاف این، مشاهده یا گزارش نشده است. بنابراین ذهن ما به روش استقراء و با تکیه بر تجربیات قبلی نتیجه می گیرد که ساعت شئی انسان ساز است و این می تواند ناشی از نظم ذاتی موجود در ساعت نباشد و فقط تجربه ی پیشینیمان ما را به این نتیجه برساند. اما ما هیچ وقت ناظر پیدایش جهان نبوده ایم که چنین تجربه ی پیشینی ای داشته باشیم. در نتیجه دلیلی وجود ندارد که بر مبنای آن نتیجه بگیریم در جهان نوعی نظم ذاتی غایتمند وجود دارد که مصنوع شعور آگاه و مدبر است. از اینرو این عدم مشابهت ضعف بزرگی در برهان نظم به حساب می آید. این دیدگاه خدشه ای به روش استقرائی برهان نظم وارد نمی کند و تنها روش تمثیل را از لحاظ منطقی نامعتبر می شمارد. در نتیجه می توان پذیرفت که احتمال شکل گیری تصادفی عالم بعید است و این هماهنگی و دقت موجود در پدیده ها باید هدفمند باشد. این انتقاد موجب می شود که دیگر دلیلی برای قائل شدن به علت فاعلی برای پدیده های عالم نداشته باشیم و احتمال قائم به ذات بودن پدیده ها را منتفی نشماریم در حالی که فلسفه ی الهی علت غایی را متضمن وجود علت فاعلی قائم به غیر می داند. برای مثال دیوید هیوم، فیلسوف تجربه گرای انگلیسی در کتاب " محاورات درباره ی دین طبیعی " از زبان فیلون شکاک که مظهر دیدگاههای شک گرایانه ی خود هیوم است نظریه ی کلئانتس، شخصیت دیگر داستان را که به برهان نظم معتقد است، چنین نقد می کند: " اگر ما خانه ای ببینیم، کلئانتس! با بزرگترین یقین و اطمینان نتیجه می گیریم که آن خانه معمار یا بنایی داشته، زیرا این دقیقا آن نوع معلولی است که تجربه کرده ایم که از آن نوع علت ناشی و صادر می شود. اما مطمانا تصدیق نخواهیم کرد که جهان چنین شباهتی به یک خانه دارد که ما بتوانیم با همان یقین و اطمینان، یک علت مشابه استنباط کنیم. یا بگوییم شباهت در اینجا تمام و کامل است. این عدم شباهت طوری روشن است که بیشترین ادعایی که می توانی بکنی فقط یک حدس و ظن و فرضی درباره ی یک علت مشابه است. ممکن است ماده، علاوه بر روح، در اصل منشا یا سرچشمه ی نظم در درون خود باشد و تصور اینکه چندین عنصر به واسطه ی یک علت درونی ناشناخته ممکن است به عالی ترین نظم و ترتیب در آید، از تصور اینکه صور و معانی آنها در روح بزرگ جهانی به واسطه ی یک علت درونی ناشناخته ی همانند به نظم و ترتیب درآِید مشکل تر نیست. آیا کسی جدا به من خواهد گفت که یک جهان منظم باید ناشی از فکر و صنعتی انسان وار باشد، زیرا که ما آن را تجربه کرده ایم؟ برای محقق ساختن این استدلال لازم است که درباره ی مبدا جهانها تجربه داشته باشیم و مطمانا این کافی نیست که دیده باشیم که کشتی ها و شهرها ناشی از صنعت و اختراع انسانی است. ...آیا می توانی ادعا کنی که چنین شباهتی را میان ساخت یک خانه و پیدایش یک جهان نشان دهی؟ آیا طبیعت را در چنان وضعی همانند نخستین نظم و ترتیب عناصر دیده ای؟ آیا جهانها زیر چشم تو صورت پذیرفته اند وآیا فرصت و مجال آن را داشته ای که تمام پیشرفت ( فنومن ) را از نخستین ظهور نظم تا کمال نهایی آن مشاهده کنی؟ اگر داشته ای پس تجربه ی خود را ذکر کن و نظریه ی خویش را ارائه ده. ثانیا تو بنا به نظریه ی خودت دلیلی نداری برای اسناد کمال به خدا، یا برای این فرض که او از هر خطا و اشتباه یا بی نظمی در افعال خود منزه و مبرا است... لااقل باید اعتراف کنی که برای ما غیر ممکن است که با افکار و انظار محدود خود بگوییم که آیا این نظام اگر با سایر نظامهای ممکن و حتی واقعی مقایسه شود، شامل اشتباهات و خطاهای بزرگ است یا شایسته ی تحسین و تقدیری شگرف؟ آیا یک روستایی اگر " انئید " ( شعر حماسی ویرژیل ) برای او خوانده شود می تواند اظهار نظر کند که آن شعر مطلقا بی عیب است، یا مقام شایسته ی آن را در میان محصولات هوش انسانی تعیین کند در حالی که وی هیچ محصول دیگری هرگز ندیده است؟ اما اگر این عالم محصول کاملی باشد باز هم نامعلوم و مشکوک است که همه ی خوبی های آن اثر را بتوان به حق به سازنده ی آن نسبت داد. اگر یک کشتی را بررسی کنی، البته اندیشه ی عالی و بلند درباره ی هوشمندی سازنده ی چنین ماشین پیچیده و سودمند و زیبایی پیدا خواهیم کرد، اما وقتی دانستیم که آن مکانیک دان کودنی است که به دیگران تاسی کرده و از صنعتی تقلید نموده که طی ادوار و اعصار متوالی پس از بسی آزمایشها و اشتباهات و تصحیحات و سنجشها و گفتگوها تدریجا اصلاح شده و پیشرفت کرده است، آیا باز نسبت به او همان احساس را خواهیم داشت؟ پیش از اینکه نظام موجود رقم زده شود، ممکن است عوالم بسیار در سراسر ازل سرهم بندی شده باشد و پیشرفت و بهبود، آهسته اما مداوم در طی ادوار و اعصار نامتناهی، صنعت ساخت جهان را پیش برده باشد. در چنین مسائلی چه کسی می تواند تعیین کند که حقیقت چیست و حتی که می تواند حدس بزند که در میان بسی فرضها که ممکن است پیشنهاد یا تصور شود، فرضی که بیشتر احتمال وقوع دارد کدام است؟ ما هیچ معلوماتی برای اظهار نظر درباره ی تکوین جهان ( نظر درباره ی مبادی جهان ) نداریم. تجربه ی ما که خود، هم از جهت قلمرو و هم از حیث دوام و استمرار، این قدر ناقص و محدود است نمی تواند هیچ فرضیه ای درباره ی کل اشیا به ما تلقین کند. اما اگر ما ناگزیر و لزوما باید فرضیه ای برگزینیم، بر حسب چه قاعده ای بایستی انتخاب خود را معیین کنیم؟ آیا قاعده ی دیگری غیر از بیشتر بودن شباهت میان اشیای مورد مقایسه وجود دارد؟ و آیا یک گیاه یا یک حیوان که با رویش و زایش بوجود می آید بیش از یک ماشین مصنوعی که از عقل و تدبیر ناشی می شود، شباهت قوی تری به عالم ندارد؟ استدلال تمثیلی که در آن برهان بکار رفته، به فرض اینکه وجود ناظمی را ثابت کند به هیچ وجه مشعر بر صفات پسندیده ای که به آن ناظم نسبت می دهند نیست. تصور خداوندی نیکوکار و عادل و مهربان از مقایسه ی آثار طبیعی با اعمال انسان نتیجه نمی شود. اگر آن ناظم فرض شود که مانند انسان است، دیگر دلیل نداریم برای این فرض که صفت اخلاقی خاصی وجود دارد که متعلق به خالق طبیعت است. وقتی کسی محصول ( یعنی طبیعت )