ترمیدور در نظام اسلامی ما چه زمان شکل می گیرد و مردم را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند؟
ترمیدور در نظام اسلامی ما چه زمان شکل می گیرد و مردم را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند؟ انقلاب روحی در جامعه تپیده است که سکون مرگ است و آرامش ، ذلت . همه در حال طوفانند . در طوفان کسی خانه بنا نمی کند ، ... اصلا شما چراغی را دیده اید که در هجوم بادها روشن بماند ....دهه 70 و دهه توسعه در ایران می بایست ایرانیان را قاعدتا بر اساس مبانی ترمیدور از اصول انقلابی دور می کرد . اما عقلانی بودن مبانی انقلاب اسلامی و حکومت دینی و در راس آن مدیریت حکیمانه راس بدنه حکومتی نظام ولایت فقیه توده مردم ایران را دچار ترمیدور ننمود و همین محاسبات مخالفان را بر هم می زند و برای همین است که فتنه 88 جنگ جهانی سوم علیه ولایت فقیه است. در بحبوحه های جشن پیروزی انقلاب فرانسه بود ، کافه ها مهمان های انقلابی ژاکوبنشان را با نوشیدنی های رایگان پذیرایی می کردند . در تمام خیابانهای شهر سنگرهای انقلاب آزادی خواهانه و ضد سلطنتی لویی ها برقرار شده که ناگاه ، گیوتین سلطنتی دوباره در میدان شهر بر پا می گردد . همان تیغ تیزی که از بلندی رها میشد تا انسانها را به حضیض خاک بسپارد . انقلابیون ماهها و سالها می گذشت و روحیه شجاعت انقلابی گری را از دست می دادند . آنان به رفاه انقلابی خود رسیده یا نرسیده ، ترجیح را به ادامه حیات می دادند تا ادامه مبارزه . چند دهه ای از انقلاب فرانسه نگذشته بود که دیکتاتورهای مدرن با شعار ناسیونالیستی جمهوریت فرانسوی ها را تبدیل به جنگ های خانمان سوز سده 19 اروپا کردند . انقلابیون که بعدها به تعبیر مارکس فرزندان انقلاب بودند یا پای گیوتین خورده شدند و یا پای کافه های شهر و در گیر و دار زندگی بوروکراتیک شهر صنعتی پاریس . انقلاب فرزندان خودش را خورد . انقلاب مشروطه ایران در 1285 شمسی به پیروزی رسید . امضای شاه قجر در پای انقلاب خشک نشده که توپخانه لیاخوف روسی خاک مجلس تازه تاسیس مشروطه که درختانش با خون شهدا و ایضا دیگ پلوی انگلیس بزرگ شده اند به توبره کشید . انقلابیون در باغشاه و یا در میدان اعدام به دار سپرده شدند و آغاز استبداد صغیر محمد علی شاهی ، هرج مرج احمدشاهی و دیکتاتوری پهلوی ها حاصل زحمات انقلابیون مشروطه شد . مورخان تاریخ در گیر و دار این کشاکش ها از خود می پرسند ، مردم خیابانهای تهران ، مردم اصفهان ، عشایر بختیاری و ترک و انقلابیون فرنگ رفته و حوزه رفته پس از مشروطه کجا رفتند و چرا نتوانستند انقلاب خویش را محافظت کنند . البته درگیری های داخلی ، جنگ های حیدری و نعمتی احزاب پس از انقلاب همیشه یک عامل مهم در فروپاشی انقلاب ها بوده است اما بدنه اجتماعی که پس از انقلاب به شاخه های مختلف تقسیم میشود و هر یک برای خود رهبری پیدا می کند و در جنگ رهبرش با رهبر گروه دیگر به جان هم می افتد چرا حافظ خون شهدای خودش نبود . انقلابی ها چرا فرو می پاشند ؟ ترمیدور واژه ای است که در اصطلاح سیاسی به بازگشت حال و هوای انقلابی و زندگی به پیش از دوران انقلاب اطلاق میشود .با این پیش فرض بیایید با هم در فرهنگ شفاهی امروز مردم خودمان و نسل انقلاب دیده برخی مولفه های انقلابی مردم ایران در دهه 60 را مرور کنیم . ایرانیان دهه 60 در صف های طولانی نفت می ایستند اما سهم گرمای خانه خود را به همسایه نیز می بخشند . انقلابیون دهه 60 کادیلاک سوار ها و صاحبان ویلاهای بزرگ را متعلقین به نظام بورژوازی می دانند و در وصف ثروت آنقدر مذمت می کنند که ثروتمند مترادف با آمریکایی قلمداد میشود به نحوی که حتی شهید مظلوم بهشتی نیز از این تهمت ها در امان نمی ماند . مردم انقلابی شور و حالی دارند که مخالف عقیده خود از چپ و لیبرال را تحمل می کنند اما موافقان رژیم سابق را نه . مردم انقلابی جهادگرند ، امروز پروژه حذف سفارت یک ابرقدرت از کشور است و فردا همانها در مزرعه های سیستان در درو محصولات به مناطق محروم کمک می کنند . انقلاب روحی در جامعه تپیده است که سکون مرگ است و آرامش ، ذلت . همه در حال طوفانند . در طوفان کسی خانه بنا نمی کند ، کسی به فکر ماشین مدل بالا و مهریه سنگین و آسایش نفس نیست . اصلا شما چراغی را دیده اید که در هجوم بادها روشن بماند . اما روانشناسان اجتماعی و سیاسی معتقدند که دوران انقلابی گری در هیچ جامعه بیش از 3-4 سال دوام نخواهد آورد . حتی انقلاب های ایدئولوژیک چپ نیز اگر فشار حاکمان نبود ، پس از چند سال از پای در می آمد . انقلاب بلشویکی شوروی با قرائت های متفاوت انقلابی از مارکس مانند تروتسکی یکی از مثالهای آن است اما بدنه اجتماعی و هراس از قدرت فائقه میل به قیام مجدد را از دست میدهد و قرائت مارکسیسم لنینسیم قدرت را دهه ها در دست می گیرد . تا آنجا که اگر از خود مارکس در صورت زنده بودن در سالهای دولت شوروی سوال می کردی می گفت من مارکس هستم اما مارکسیسم نیستم . رفاه ، مصرف زدگی ، روح بورژوازی صنعت و زیباتر از همه اینها ، پرورش نفس اماره و حاضر بودن در تن دادن به زندگی در ذلت و مرگ در آرامش روح انقلابی گری را می خورد . اتفاقی که پس از عادی شدن شرایط در انقلاب ها و به تعبیری از میان رفتن جو دامن جوامع را می گیرد . اما جنگ تحمیلی و دفاع مقدس عاملی شد تا برتر دانستن حیات اخروی و زندگی در عزت و در سایه شهادت ایران را یک دهه از ترمیدور انقلابی دور کند . اهمیت جنگ در آن است که پیروز زنده است و بازنده مرده . اما دفاع مقدس اما با تعبیر امام خمینی یک تفسیر جدید از پیروزی به جهان مدرن آموخت و آن این است که پیروزی بزرگ تر در مرگ در راه خداست . قوی ترین سیستم های جنگی عالم در مقابل مردانی که مرگ را پیروزی می دانند هیچ است . یکی از بزرگ ترین معضلات غرب در افغانستان و عراق این است که با این همه نیرو و تجهیزات خطرناک ترین افراد برای آنان کسانی هستند که مرگ و جهاد در راه خدا را بزرگ ترین لذت می دانند و این در حالی است که سرباز پر تجهیزات غربی و سر تا پا مسلح لذت را در خلاصی از این معرکه جست و جو می کند . دهه 70 و دهه توسعه در ایران می بایست ایرانیان را قاعدتا بر اساس مبانی ترمیدور از اصول انقلابی دور می کرد . اما عقلانی بودن مبانی انقلاب اسلامی و حکومت دینی و در راس آن مدیریت حکیمانه راس بدنه حکومتی نظام ولایت فقیه توده مردم ایران را دچار ترمیدور ننمود و همین محاسبات مخالفان را بر هم می زند و برای همین است که فتنه 88 جنگ جهانی سوم علیه ولایت فقیه است . جنگی با حضور 1000 رسانه کشورهای خارجی ، با سیل کمپین های حقوق بشر ، با بدنه نظامی پادگان اشرف در تهران و با دلار های سنای آمریکایی در برابر مردی با دست های شفا بخش . ترمیدور مختص جوامعی است که انقلاب حاصل جو زدگی و آرمانخواهی در حوزه کارآمدی نظام است . مردم انقلاب می کنند تا به بهانه ایدئولوژی سوسیال ، لیبرال و ... زندگی مرفه تری داشته باشند ، اما در انقلاب اسلامی عامل اصلی انقلاب رفاه اجتماعی نیست که اگر این بود بسیاری معتقدند زندگی شهرهای بزرگ زندگی غیر مرفه و در تلاطمی نبوده است و این به برکت پول نفت بدون حتی یک سال جنگ تحمیلی و سرمایه داران بزرگ غربی در ایران بود . هر چند باید بدنه حاشیه نشین ، شهرهای کوچک و روستاها را از این قاعده مستثنی نمود . انقلاب اسلامی ایران انقلابی برای برقراری حکومت اسلامی بود تا در سایه آن رفاه بیشتر و همه گیر تر ایجاد شود و برای همین است که کارآمدی ضعیف بخشهای بروکراتیک جمهوری اسلامی در سالهای اخیر باعث براندازی انقلاب اسلامی نشده است هر چند عدم دقت در این حوزه یک علامت خطر بزرگ برای ماست و هر کس که به جمهوری اسلامی علاقه دارد و در هر رده ای مسئولیت رفاه مردم را به عهده دارد باید آگاه باشد که یکی از مهم ترین حربه های دشمن برای تحریک توده ها علیه انقلاب هشدار به بحران عدم کارآمدی رفاهی جمهوری اسلامی است . دهه 80 دهه زندگی مدرن و به نظر فرورفتن ایران در سبک زندگی مدرن و صنعتی است . مدت های از جنگ گذشته ، زیربناهای اقتصادی در حال تعمیر و تعویض و شکل گیری است . اقتصاد دغدغه اول بسیاری از مردم شده است در سبک زندگی ما فاصله فراوانی از سبک زندگی انقلابی و دهه 60 گرفته ایم که این لزوما اشتباه نیست . مرفهین مسلمان در سالهای قیام 15 خرداد و حتی انقلاب 57 نشان دادند که بورژوازی سنتی و بازاری ایرانی همیشه پای بند قیام های اسلامی است . تولید رفاه در جامعه دغدغه اول مسئولین است و رهبر انقلاب در فرمایشی حکیمانه در دیدار با مسئولین اقتصادی و بنگاههای سرمایه داری در ماه رمضان فرمودند تا آنجا که میشود برای مردم تولید رفاه کنید و این یعنی رفاه ترمیدور نمی آورد . سبک زندگی ایران اسلامی می تواند بسیار مرفه و مدرن باشد این عامل ترمیدور نیست . ترمیدور در نظام اسلامی ما زمانی شکل می گیرد و آنها را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند که عقلانیت زندگی اسلامی و پاسخ های پذیرفته شده برای چرایی وجود جمهوری اسلامی از میان برود . زمانی که اصالت با پرورش نفس و بزرگ کردن اندازه نفسانیت باشد . زمانی که دنیای پس از مرگ حتی لحظه ای در ذهن ها تصور نشود و ملاک تفوق و برتری در همین روزگار باشد . در حالی که مومنین آرمانی جمهوری اسلامی و بهتر بگویم تمدن اسلامی آنانند که هم در دنیا و هم در آخرت از بیشترین نعمات و لذت ها برخوردار باشند . انسان تمدن اسلامی دو ساحتی است . ساحت دنیاییش ، چون کسی که فرزند زمان خویش است و بهره مند از تنعمات مادی و در تلاش برای روزی حلال و لذت بردن از مال و فرزند و رفیق به حلال ، و ساحت اخرویش ، شمایل انسانی است که حاضر است در روز مبادایش هر چه که از دنیا اندوخته برای آخرتش فدا کند . ترمیدور ، تغیُرات نفس انقلابی محمد سجاد نجفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
عنوان سوال:

ترمیدور در نظام اسلامی ما چه زمان شکل می گیرد و مردم را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند؟


پاسخ:

ترمیدور در نظام اسلامی ما چه زمان شکل می گیرد و مردم را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند؟

انقلاب روحی در جامعه تپیده است که سکون مرگ است و آرامش ، ذلت . همه در حال طوفانند . در طوفان کسی خانه بنا نمی کند ، ... اصلا شما چراغی را دیده اید که در هجوم بادها روشن بماند ....دهه 70 و دهه توسعه در ایران می بایست ایرانیان را قاعدتا بر اساس مبانی ترمیدور از اصول انقلابی دور می کرد . اما عقلانی بودن مبانی انقلاب اسلامی و حکومت دینی و در راس آن مدیریت حکیمانه راس بدنه حکومتی نظام ولایت فقیه توده مردم ایران را دچار ترمیدور ننمود و همین محاسبات مخالفان را بر هم می زند و برای همین است که فتنه 88 جنگ جهانی سوم علیه ولایت فقیه است.
در بحبوحه های جشن پیروزی انقلاب فرانسه بود ، کافه ها مهمان های انقلابی ژاکوبنشان را با نوشیدنی های رایگان پذیرایی می کردند . در تمام خیابانهای شهر سنگرهای انقلاب آزادی خواهانه و ضد سلطنتی لویی ها برقرار شده که ناگاه ، گیوتین سلطنتی دوباره در میدان شهر بر پا می گردد . همان تیغ تیزی که از بلندی رها میشد تا انسانها را به حضیض خاک بسپارد . انقلابیون ماهها و سالها می گذشت و روحیه شجاعت انقلابی گری را از دست می دادند . آنان به رفاه انقلابی خود رسیده یا نرسیده ، ترجیح را به ادامه حیات می دادند تا ادامه مبارزه . چند دهه ای از انقلاب فرانسه نگذشته بود که دیکتاتورهای مدرن با شعار ناسیونالیستی جمهوریت فرانسوی ها را تبدیل به جنگ های خانمان سوز سده 19 اروپا کردند . انقلابیون که بعدها به تعبیر مارکس فرزندان انقلاب بودند یا پای گیوتین خورده شدند و یا پای کافه های شهر و در گیر و دار زندگی بوروکراتیک شهر صنعتی پاریس . انقلاب فرزندان خودش را خورد .

انقلاب مشروطه ایران در 1285 شمسی به پیروزی رسید . امضای شاه قجر در پای انقلاب خشک نشده که توپخانه لیاخوف روسی خاک مجلس تازه تاسیس مشروطه که درختانش با خون شهدا و ایضا دیگ پلوی انگلیس بزرگ شده اند به توبره کشید . انقلابیون در باغشاه و یا در میدان اعدام به دار سپرده شدند و آغاز استبداد صغیر محمد علی شاهی ، هرج مرج احمدشاهی و دیکتاتوری پهلوی ها حاصل زحمات انقلابیون مشروطه شد . مورخان تاریخ در گیر و دار این کشاکش ها از خود می پرسند ، مردم خیابانهای تهران ، مردم اصفهان ، عشایر بختیاری و ترک و انقلابیون فرنگ رفته و حوزه رفته پس از مشروطه کجا رفتند و چرا نتوانستند انقلاب خویش را محافظت کنند . البته درگیری های داخلی ، جنگ های حیدری و نعمتی احزاب پس از انقلاب همیشه یک عامل مهم در فروپاشی انقلاب ها بوده است اما بدنه اجتماعی که پس از انقلاب به شاخه های مختلف تقسیم میشود و هر یک برای خود رهبری پیدا می کند و در جنگ رهبرش با رهبر گروه دیگر به جان هم می افتد چرا حافظ خون شهدای خودش نبود . انقلابی ها چرا فرو می پاشند ؟

ترمیدور واژه ای است که در اصطلاح سیاسی به بازگشت حال و هوای انقلابی و زندگی به پیش از دوران انقلاب اطلاق میشود .با این پیش فرض بیایید با هم در فرهنگ شفاهی امروز مردم خودمان و نسل انقلاب دیده برخی مولفه های انقلابی مردم ایران در دهه 60 را مرور کنیم . ایرانیان دهه 60 در صف های طولانی نفت می ایستند اما سهم گرمای خانه خود را به همسایه نیز می بخشند . انقلابیون دهه 60 کادیلاک سوار ها و صاحبان ویلاهای بزرگ را متعلقین به نظام بورژوازی می دانند و در وصف ثروت آنقدر مذمت می کنند که ثروتمند مترادف با آمریکایی قلمداد میشود به نحوی که حتی شهید مظلوم بهشتی نیز از این تهمت ها در امان نمی ماند . مردم انقلابی شور و حالی دارند که مخالف عقیده خود از چپ و لیبرال را تحمل می کنند اما موافقان رژیم سابق را نه . مردم انقلابی جهادگرند ، امروز پروژه حذف سفارت یک ابرقدرت از کشور است و فردا همانها در مزرعه های سیستان در درو محصولات به مناطق محروم کمک می کنند . انقلاب روحی در جامعه تپیده است که سکون مرگ است و آرامش ، ذلت . همه در حال طوفانند . در طوفان کسی خانه بنا نمی کند ، کسی به فکر ماشین مدل بالا و مهریه سنگین و آسایش نفس نیست . اصلا شما چراغی را دیده اید که در هجوم بادها روشن بماند . اما روانشناسان اجتماعی و سیاسی معتقدند که دوران انقلابی گری در هیچ جامعه بیش از 3-4 سال دوام نخواهد آورد . حتی انقلاب های ایدئولوژیک چپ نیز اگر فشار حاکمان نبود ، پس از چند سال از پای در می آمد . انقلاب بلشویکی شوروی با قرائت های متفاوت انقلابی از مارکس مانند تروتسکی یکی از مثالهای آن است اما بدنه اجتماعی و هراس از قدرت فائقه میل به قیام مجدد را از دست میدهد و قرائت مارکسیسم لنینسیم قدرت را دهه ها در دست می گیرد . تا آنجا که اگر از خود مارکس در صورت زنده بودن در سالهای دولت شوروی سوال می کردی می گفت من مارکس هستم اما مارکسیسم نیستم . رفاه ، مصرف زدگی ، روح بورژوازی صنعت و زیباتر از همه اینها ، پرورش نفس اماره و حاضر بودن در تن دادن به زندگی در ذلت و مرگ در آرامش روح انقلابی گری را می خورد . اتفاقی که پس از عادی شدن شرایط در انقلاب ها و به تعبیری از میان رفتن جو دامن جوامع را می گیرد . اما جنگ تحمیلی و دفاع مقدس عاملی شد تا برتر دانستن حیات اخروی و زندگی در عزت و در سایه شهادت ایران را یک دهه از ترمیدور انقلابی دور کند . اهمیت جنگ در آن است که پیروز زنده است و بازنده مرده . اما دفاع مقدس اما با تعبیر امام خمینی یک تفسیر جدید از پیروزی به جهان مدرن آموخت و آن این است که پیروزی بزرگ تر در مرگ در راه خداست . قوی ترین سیستم های جنگی عالم در مقابل مردانی که مرگ را پیروزی می دانند هیچ است . یکی از بزرگ ترین معضلات غرب در افغانستان و عراق این است که با این همه نیرو و تجهیزات خطرناک ترین افراد برای آنان کسانی هستند که مرگ و جهاد در راه خدا را بزرگ ترین لذت می دانند و این در حالی است که سرباز پر تجهیزات غربی و سر تا پا مسلح لذت را در خلاصی از این معرکه جست و جو می کند .

دهه 70 و دهه توسعه در ایران می بایست ایرانیان را قاعدتا بر اساس مبانی ترمیدور از اصول انقلابی دور می کرد . اما عقلانی بودن مبانی انقلاب اسلامی و حکومت دینی و در راس آن مدیریت حکیمانه راس بدنه حکومتی نظام ولایت فقیه توده مردم ایران را دچار ترمیدور ننمود و همین محاسبات مخالفان را بر هم می زند و برای همین است که فتنه 88 جنگ جهانی سوم علیه ولایت فقیه است . جنگی با حضور 1000 رسانه کشورهای خارجی ، با سیل کمپین های حقوق بشر ، با بدنه نظامی پادگان اشرف در تهران و با دلار های سنای آمریکایی در برابر مردی با دست های شفا بخش . ترمیدور مختص جوامعی است که انقلاب حاصل جو زدگی و آرمانخواهی در حوزه کارآمدی نظام است . مردم انقلاب می کنند تا به بهانه ایدئولوژی سوسیال ، لیبرال و ... زندگی مرفه تری داشته باشند ، اما در انقلاب اسلامی عامل اصلی انقلاب رفاه اجتماعی نیست که اگر این بود بسیاری معتقدند زندگی شهرهای بزرگ زندگی غیر مرفه و در تلاطمی نبوده است و این به برکت پول نفت بدون حتی یک سال جنگ تحمیلی و سرمایه داران بزرگ غربی در ایران بود . هر چند باید بدنه حاشیه نشین ، شهرهای کوچک و روستاها را از این قاعده مستثنی نمود . انقلاب اسلامی ایران انقلابی برای برقراری حکومت اسلامی بود تا در سایه آن رفاه بیشتر و همه گیر تر ایجاد شود و برای همین است که کارآمدی ضعیف بخشهای بروکراتیک جمهوری اسلامی در سالهای اخیر باعث براندازی انقلاب اسلامی نشده است هر چند عدم دقت در این حوزه یک علامت خطر بزرگ برای ماست و هر کس که به جمهوری اسلامی علاقه دارد و در هر رده ای مسئولیت رفاه مردم را به عهده دارد باید آگاه باشد که یکی از مهم ترین حربه های دشمن برای تحریک توده ها علیه انقلاب هشدار به بحران عدم کارآمدی رفاهی جمهوری اسلامی است .

دهه 80 دهه زندگی مدرن و به نظر فرورفتن ایران در سبک زندگی مدرن و صنعتی است . مدت های از جنگ گذشته ، زیربناهای اقتصادی در حال تعمیر و تعویض و شکل گیری است . اقتصاد دغدغه اول بسیاری از مردم شده است در سبک زندگی ما فاصله فراوانی از سبک زندگی انقلابی و دهه 60 گرفته ایم که این لزوما اشتباه نیست . مرفهین مسلمان در سالهای قیام 15 خرداد و حتی انقلاب 57 نشان دادند که بورژوازی سنتی و بازاری ایرانی همیشه پای بند قیام های اسلامی است . تولید رفاه در جامعه دغدغه اول مسئولین است و رهبر انقلاب در فرمایشی حکیمانه در دیدار با مسئولین اقتصادی و بنگاههای سرمایه داری در ماه رمضان فرمودند تا آنجا که میشود برای مردم تولید رفاه کنید و این یعنی رفاه ترمیدور نمی آورد . سبک زندگی ایران اسلامی می تواند بسیار مرفه و مدرن باشد این عامل ترمیدور نیست . ترمیدور در نظام اسلامی ما زمانی شکل می گیرد و آنها را خواهان بازگشت به شرایط پیش از انقلاب می کند که عقلانیت زندگی اسلامی و پاسخ های پذیرفته شده برای چرایی وجود جمهوری اسلامی از میان برود . زمانی که اصالت با پرورش نفس و بزرگ کردن اندازه نفسانیت باشد . زمانی که دنیای پس از مرگ حتی لحظه ای در ذهن ها تصور نشود و ملاک تفوق و برتری در همین روزگار باشد . در حالی که مومنین آرمانی جمهوری اسلامی و بهتر بگویم تمدن اسلامی آنانند که هم در دنیا و هم در آخرت از بیشترین نعمات و لذت ها برخوردار باشند . انسان تمدن اسلامی دو ساحتی است . ساحت دنیاییش ، چون کسی که فرزند زمان خویش است و بهره مند از تنعمات مادی و در تلاش برای روزی حلال و لذت بردن از مال و فرزند و رفیق به حلال ، و ساحت اخرویش ، شمایل انسانی است که حاضر است در روز مبادایش هر چه که از دنیا اندوخته برای آخرتش فدا کند .

ترمیدور ، تغیُرات نفس انقلابی
محمد سجاد نجفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین