آیا 25 سال سکوت حضرت علی(ع) به معنای تساهل و تسامح دینی بود؟ سکوت حضرت علی علیه السلام پس از رحلت پیامبر به معنای تساهل و تسامح دینی نبود بلکه به دلیل مهیا نبودن شرایط رهبری برای ایشان و همراه نبودن مردم با ایشان بود ,به دنبال جریان سقیفه و انحراف مسیر خلافت اسلامی پس از پیامبر اکرم (ص), حضرت بر سر دو راهی حساس و سرنوشت سازی قرار گرفت یا می بایست به کمک رجال خاندان رسالت و علاقه مندان راستین خویش که حکومت جدید را مشروع نمی دانستند بپاخیزد و با توسل به قدرت خلافت و حکومت را قبضه کند و با آنکه وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود بپردازد از آنجا که در رهبریهای الهی قدرت و مقام هدف نیست بلکه هدف حفظ اسلام و احکام نورانی آن است ,حضرت با ارزیابی اوضاع و شرایط جامعه اسلامی به این نتیجه رسیدند که اصرار برای به دست آوردن حکومت و احقاق حق غصب شده خویش نتیجه ای جزء ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و از بین رفتن اصل اسلام و زحمات پیامبر اسلام و خونهای پاکی که در راه این هدف و برای آبیاری نهال اسلام ریخته شده ,نخواهد داشت از این رو راه دوم را برگزیدند امام در خطبه شقشقیه( نهج البلاغه , خطبه سوم ) در این باره چنین فرمودند: من ردای خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن در پیچیدم ( کنار رفتم) در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها ( بدون یاور ) بپا خیزم ( و حق خود را بگیرم ) و یا در این محیط پر خفقان و ظلمتی که پدید آورده اند صبر کنم محیطی که پیران را فرسوده جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وا می دارد عاقبت دیدم برد باری و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است لذا شکیبایی ورزیدم ولی به کسی می ماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد با چشم خویش می دیدم که میراثم را به غارت می برند بنابراین سکوت حضرت در مورد غصب خلافت به دلیل فراهم نبودن شرایط رهبری برای ایشان و به منظور حفظ اصل اسلام بود و در زمان خلفاء هر گاه انحرافی صورت می گرفت یا خطری اساس اسلام را تهدید می کرد موضع گیری می نمودند و خلفاء را راهنمایی می نمودند برا ی اطلاع بیشتر به کتاب سیره پیشوایان , مهدی پیشوایی قم: موسسه امام صادق (ع) و کتاب زندگانی امیر المومنین , سید هاشم رسولی محلاتی , قم : دفتر نشر فرهنگ اسلامی و کتاب تاریخ و سیره سیاسی امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام , رسول جعفریان قم ک نشر دلیل ما , مراجعه نمایید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100106683)
آیا 25 سال سکوت حضرت علی(ع) به معنای تساهل و تسامح دینی بود؟
سکوت حضرت علی علیه السلام پس از رحلت پیامبر به معنای تساهل و تسامح دینی نبود بلکه به دلیل مهیا نبودن شرایط رهبری برای ایشان و همراه نبودن مردم با ایشان بود ,به دنبال جریان سقیفه و انحراف مسیر خلافت اسلامی پس از پیامبر اکرم (ص), حضرت بر سر دو راهی حساس و سرنوشت سازی قرار گرفت یا می بایست به کمک رجال خاندان رسالت و علاقه مندان راستین خویش که حکومت جدید را مشروع نمی دانستند بپاخیزد و با توسل به قدرت خلافت و حکومت را قبضه کند و با آنکه وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود بپردازد از آنجا که در رهبریهای الهی قدرت و مقام هدف نیست بلکه هدف حفظ اسلام و احکام نورانی آن است ,حضرت با ارزیابی اوضاع و شرایط جامعه اسلامی به این نتیجه رسیدند که اصرار برای به دست آوردن حکومت و احقاق حق غصب شده خویش نتیجه ای جزء ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و از بین رفتن اصل اسلام و زحمات پیامبر اسلام و خونهای پاکی که در راه این هدف و برای آبیاری نهال اسلام ریخته شده ,نخواهد داشت از این رو راه دوم را برگزیدند
امام در خطبه شقشقیه( نهج البلاغه , خطبه سوم ) در این باره چنین فرمودند: من ردای خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن در پیچیدم ( کنار رفتم) در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها ( بدون یاور ) بپا خیزم ( و حق خود را بگیرم ) و یا در این محیط پر خفقان و ظلمتی که پدید آورده اند صبر کنم محیطی که پیران را فرسوده جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وا می دارد عاقبت دیدم برد باری و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است لذا شکیبایی ورزیدم ولی به کسی می ماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد با چشم خویش می دیدم که میراثم را به غارت می برند
بنابراین سکوت حضرت در مورد غصب خلافت به دلیل فراهم نبودن شرایط رهبری برای ایشان و به منظور حفظ اصل اسلام بود و در زمان خلفاء هر گاه انحرافی صورت می گرفت یا خطری اساس اسلام را تهدید می کرد موضع گیری می نمودند و خلفاء را راهنمایی می نمودند
برا ی اطلاع بیشتر به کتاب سیره پیشوایان , مهدی پیشوایی قم: موسسه امام صادق (ع) و کتاب زندگانی امیر المومنین , سید هاشم رسولی محلاتی , قم : دفتر نشر فرهنگ اسلامی و کتاب تاریخ و سیره سیاسی امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام , رسول جعفریان قم ک نشر دلیل ما , مراجعه نمایید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100106683)
- [سایر] رابطه آزادی دین با تساهل و تسامح چیست؟
- [سایر] تساهل و تسامح در منظر قرآن چگونه است؟
- [سایر] در مورد تساهل و تسامح کاملاً توضیح دهید؟
- [سایر] آیا تسامح و تساهل با اهل کتاب ریشه حدیثی دارد؟
- [سایر] آیا بهتر نیست برای بقای حکومت اسلامی، به رواج فرهنگ تساهل و تسامح فکر کنیم؟
- [سایر] آیا بهتر نیست برای بقای حکومت اسلامی، به رواج فرهنگ تساهل و تسامح فکر کنیم؟
- [آیت الله سبحانی] اگر حکم ارتداد با قوانین بین المللی معارض شد آیا تساهل و تسامح ممکن است؟
- [سایر] در باب تساهل و تسامح بهاییت توضیح بفرمایید، و بفرمایید به جز این چه فرقی با اسلام دارد؟
- [سایر] عمده فعالیت های حضرت علی (ع) در مدت 25 سال سکوت و خانه نشینی چه بود؟
- [سایر] عمده فعالیت های حضرت علی (ع) در مدت 25 سال سکوت و خانه نشینی چه بود؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.