به نام خدا درباره نظریه قدرت در اسلام مخصوصا نظریه امام و امت اطلاعاتی ارایه دهید ؛ منبع شناسی درباره نظریه قدرت در اسلام بیان کنید که اهم کتب در این زمینه را معرفی کنید که در اندیشه سیاسی اسلام درباره قدرت چه نظریاتی وجود دارد؟
به نام خدا درباره نظریه قدرت در اسلام مخصوصا نظریه امام و امت اطلاعاتی ارایه دهید ؛ منبع شناسی درباره نظریه قدرت در اسلام بیان کنید که اهم کتب در این زمینه را معرفی کنید که در اندیشه سیاسی اسلام درباره قدرت چه نظریاتی وجود دارد؟ دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در پاسخ به سوال شما لازم است اشاره نماییم که اصلی ترین نظریات قدرت در اسلام ارتباط مستقیمی با ریشه ای ترین اختلافات میان دو مذهب اصلی اسلام یعنی تشیع و تسنن دارد. به عبارتی نظریاتی که در باب قدرت در اسلام مطرح می شود مرتبط با دیدگاهی است که هر کدام از مذاهب در زمینه قدرت سیاسی در جامعه ارائه کرده اند که بر این اساس دو نظریه به عنوان نظریات اصلی در جهان اسلام مطرح می شود : نظریه سیاسی اهل سنت و نظریه سیاسی شیعه . نظریه سیاسی اهل سنت اگر چه تغییر و تحولات مختلفی داشته است و امروزه تقریبا اثری از آن وجود ندارد اما اصلی ترین دیدگاهی که در آن مطرح شده است و تا قرن ها نظریه بلا منازع در میان اهل سنت بود عبارت بود از نظریه خلافت . در مقابل این نظریه ، باید به نظریه سیاسی تشیع اشاره کرد که مبتنی بر نظریه امامت می باشد که بر اساس آن تنها حکومتی مشروع می باشد که در راس آن امام معصوم -که از جانب خداوندبه امامت نصب شده است - و یا فرد ماذون از جانب امام معصوم حضور داشته باشد و گرنه هر حکومتی که چنین ویژگی را نداشته باشد طاغوت شمرده می شود که باید از آن اجتناب کرد . علت این امر نیز این است که (تشیع تبلور تفسیر و برداشتی از اسلام بود که در نهایت این اعتقاد را تبلیغ می کرد که از طریق امام و نهاد امامت به آن بخش از حقایق اسلام که به طور مستقیم در فهم و تعقل انسان درنمی آید و احتمالا در حجاب و پرده می ماند توجه خاصی می شود)(اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران ، حاتم قادری ، ص41) (در نظام امامت ، شخص امام بهترین و برترین فرد است و با درک و بیان تعالیم دینی در جهت کمال بخشی به مسلمانان و هدایت آنان به سوی فضایل هر چه بیشتر کوشش می کند . امام از این رو که فردی عادی و حتی فرهیخته به مفهوم متعارف نیست از توان وصبغه ای برخوردار است که می تواند حقایق را درک ، ضبط و در صورت لزوم ابلاغ کند و یا به آن عمل نماید . پس امام شیعی برگزیده مردم نیست و حتی فرض بر این است که پیامبر نیز امام را صرفا از جانب خود انتخاب نکرده است ، بلکه امر الهی در فردی خاص –علی ع- تبلور یافته است و پیامبر آشکار کننده این امر و مامور به اجرای فرمان الهی بوده است .)(همان ، 42) [در واقع] اسلام دارای شانی است که هر کس توان حمل و ادای آن را ندارد . حال که چنین است فرد برگزیده ای باید پاسدار امامت الهی باشد و از این امامت و ودیعه در جهت خیر و فضیلت مردم سود جوید . (همان) یکی از مهم ترین تفاوت های نظریه سیاسی خلافت و امامت در بحث رابطه میان مشروعیت و مقبولیت می باشد . چرا که خلیفه در نظریه اهل سنت ، تنها یک حاکم مردمدار نیست بلکه مقبولیت وی در گرو بیعت کنندگان اوست و تا زمانی که این بیعت و این استقرار بر منصب خلافت صورت نگیرد حکومت وی مشروعیتی ندارد ، در حالی که در نظریه تشیع امام صرف نظر از حکومت و به فعلیت یافتن آن مشروعیت دارد ؛ به عبارت دیگر در تسنن به لحاظ نظری مشروعیت و مقبولیت خلیفه – جدای از تفاسیر این واژگان – بر هم منطبق است ، یا با هم ارتباطی تنگاتنگ دارد ، در حالی که در تشیع ، مشروعیت امام درگرو مقبولیت و پذیرش مردمان نیست . مردم برای انتخاب جانشین پیامبر -امام- دارای حق اولیه نیستند ، از این رو اقبال یا ادبار مردم فقط در فعلیت یا عدم فعلیت حکومت وی تاثیر گذار است . امام مشروع است ، چه مردم با وی برای حکومت بیعت کنندو اداره امور جامعه را به او بسپارند و چه این کار را نکنند . اصل مشروعیت امام به همان بعد و شانی از اسلام بر می گردد که قبلا در باره آن توضیح داده شد . (همان ، ص43) از سوی دیگر ضرورتی که باعث می شود تا در عصر حضور ، نصب امام لازم باشد ، عینا باعث می شود تا در دوران غیبت نیز فردی برای تصدی حکومت از جانب امام معصوم معرفی شود که این فرد نزدیکترین شخص به امام معصوم از نظر ویژگی ها و صفات همچون علم ، تقوا ، مدیریت و ... می باشد که در اصطلاح از آن به عنوان (ولی فقیه) یاد می شود . البته برای اثبات اصل ولایت فقیه و ضرورت آن در جامعه ادله عقلی و نقلی فراوانی وجود دارد که به جهت پرهیز از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری می کنیم . مهم ترین مضامین نظریه سیاسی امامت عبارتند از موارد ذیل : تقدس بخشیدن به قدرت الهی، نفی قدرتهای غیر الهی، عدالت اجتماعی، اعتقاد به نظام امامت و رهبری الهی، پذیرش عنصر برتری انسانهای الهی بر سایرین با تکیه بر اصل ولایت، پذیرش اصل شورا و احترام به آرای عمومی، نفی جایگزینی انسان به جای خدا، نفی قراردادی بودن دولت، پذیرش نظارت عمومی و مسئولیت همگانی، توجه به فطرت انسان و سعادت دنیا و آخرت , ... در پایان به منظور آشنایی هر چه بیشتر با نظریه سیاسی امامت ، پیشنهاد می شود منابع زیر را مورد مطالعه قرار دهید : مبانی اندیشه سیاسی اسلام، عمید زنجانی نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ آفاق تمدنی انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) به کوشش جلال درخشه انتشارات دانشگاه امام صادق؛ اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران ، دکتر حاتم قادری ، انتشارات سمت قدرت ، دانش و مشروعیت در اسلام ، داوود فیرحی (نظریه قدرت برگرفته از قرآن و سنت) ، دکتر محمد‌هادی مفتح ، موسسه بوستان کتاب درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام ، احمد جهان بزرگی ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
عنوان سوال:

به نام خدا درباره نظریه قدرت در اسلام مخصوصا نظریه امام و امت اطلاعاتی ارایه دهید ؛ منبع شناسی درباره نظریه قدرت در اسلام بیان کنید که اهم کتب در این زمینه را معرفی کنید که در اندیشه سیاسی اسلام درباره قدرت چه نظریاتی وجود دارد؟


پاسخ:

به نام خدا درباره نظریه قدرت در اسلام مخصوصا نظریه امام و امت اطلاعاتی ارایه دهید ؛ منبع شناسی درباره نظریه قدرت در اسلام بیان کنید که اهم کتب در این زمینه را معرفی کنید که در اندیشه سیاسی اسلام درباره قدرت چه نظریاتی وجود دارد؟

دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در پاسخ به سوال شما لازم است اشاره نماییم که اصلی ترین نظریات قدرت در اسلام ارتباط مستقیمی با ریشه ای ترین اختلافات میان دو مذهب اصلی اسلام یعنی تشیع و تسنن دارد. به عبارتی نظریاتی که در باب قدرت در اسلام مطرح می شود مرتبط با دیدگاهی است که هر کدام از مذاهب در زمینه قدرت سیاسی در جامعه ارائه کرده اند که بر این اساس دو نظریه به عنوان نظریات اصلی در جهان اسلام مطرح می شود : نظریه سیاسی اهل سنت و نظریه سیاسی شیعه .

نظریه سیاسی اهل سنت اگر چه تغییر و تحولات مختلفی داشته است و امروزه تقریبا اثری از آن وجود ندارد اما اصلی ترین دیدگاهی که در آن مطرح شده است و تا قرن ها نظریه بلا منازع در میان اهل سنت بود عبارت بود از نظریه خلافت .

در مقابل این نظریه ، باید به نظریه سیاسی تشیع اشاره کرد که مبتنی بر نظریه امامت می باشد که بر اساس آن تنها حکومتی مشروع می باشد که در راس آن امام معصوم -که از جانب خداوندبه امامت نصب شده است - و یا فرد ماذون از جانب امام معصوم حضور داشته باشد و گرنه هر حکومتی که چنین ویژگی را نداشته باشد طاغوت شمرده می شود که باید از آن اجتناب کرد .

علت این امر نیز این است که (تشیع تبلور تفسیر و برداشتی از اسلام بود که در نهایت این اعتقاد را تبلیغ می کرد که از طریق امام و نهاد امامت به آن بخش از حقایق اسلام که به طور مستقیم در فهم و تعقل انسان درنمی آید و احتمالا در حجاب و پرده می ماند توجه خاصی می شود)(اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران ، حاتم قادری ، ص41)

(در نظام امامت ، شخص امام بهترین و برترین فرد است و با درک و بیان تعالیم دینی در جهت کمال بخشی به مسلمانان و هدایت آنان به سوی فضایل هر چه بیشتر کوشش می کند . امام از این رو که فردی عادی و حتی فرهیخته به مفهوم متعارف نیست از توان وصبغه ای برخوردار است که می تواند حقایق را درک ، ضبط و در صورت لزوم ابلاغ کند و یا به آن عمل نماید . پس امام شیعی برگزیده مردم نیست و حتی فرض بر این است که پیامبر نیز امام را صرفا از جانب خود انتخاب نکرده است ، بلکه امر الهی در فردی خاص –علی ع- تبلور یافته است و پیامبر آشکار کننده این امر و مامور به اجرای فرمان الهی بوده است .)(همان ، 42)

[در واقع] اسلام دارای شانی است که هر کس توان حمل و ادای آن را ندارد . حال که چنین است فرد برگزیده ای باید پاسدار امامت الهی باشد و از این امامت و ودیعه در جهت خیر و فضیلت مردم سود جوید . (همان)

یکی از مهم ترین تفاوت های نظریه سیاسی خلافت و امامت در بحث رابطه میان مشروعیت و مقبولیت می باشد . چرا که خلیفه در نظریه اهل سنت ، تنها یک حاکم مردمدار نیست بلکه مقبولیت وی در گرو بیعت کنندگان اوست و تا زمانی که این بیعت و این استقرار بر منصب خلافت صورت نگیرد حکومت وی مشروعیتی ندارد ، در حالی که در نظریه تشیع امام صرف نظر از حکومت و به فعلیت یافتن آن مشروعیت دارد ؛ به عبارت دیگر در تسنن به لحاظ نظری مشروعیت و مقبولیت خلیفه – جدای از تفاسیر این واژگان – بر هم منطبق است ، یا با هم ارتباطی تنگاتنگ دارد ، در حالی که در تشیع ، مشروعیت امام درگرو مقبولیت و پذیرش مردمان نیست . مردم برای انتخاب جانشین پیامبر -امام- دارای حق اولیه نیستند ، از این رو اقبال یا ادبار مردم فقط در فعلیت یا عدم فعلیت حکومت وی تاثیر گذار است . امام مشروع است ، چه مردم با وی برای حکومت بیعت کنندو اداره امور جامعه را به او بسپارند و چه این کار را نکنند . اصل مشروعیت امام به همان بعد و شانی از اسلام بر می گردد که قبلا در باره آن توضیح داده شد . (همان ، ص43)

از سوی دیگر ضرورتی که باعث می شود تا در عصر حضور ، نصب امام لازم باشد ، عینا باعث می شود تا در دوران غیبت نیز فردی برای تصدی حکومت از جانب امام معصوم معرفی شود که این فرد نزدیکترین شخص به امام معصوم از نظر ویژگی ها و صفات همچون علم ، تقوا ، مدیریت و ... می باشد که در اصطلاح از آن به عنوان (ولی فقیه) یاد می شود . البته برای اثبات اصل ولایت فقیه و ضرورت آن در جامعه ادله عقلی و نقلی فراوانی وجود دارد که به جهت پرهیز از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری می کنیم .

مهم ترین مضامین نظریه سیاسی امامت عبارتند از موارد ذیل :

تقدس بخشیدن به قدرت الهی، نفی قدرتهای غیر الهی، عدالت اجتماعی، اعتقاد به نظام امامت و رهبری الهی، پذیرش عنصر برتری انسانهای الهی بر سایرین با تکیه بر اصل ولایت، پذیرش اصل شورا و احترام به آرای عمومی، نفی جایگزینی انسان به جای خدا، نفی قراردادی بودن دولت، پذیرش نظارت عمومی و مسئولیت همگانی، توجه به فطرت انسان و سعادت دنیا و آخرت , ...

در پایان به منظور آشنایی هر چه بیشتر با نظریه سیاسی امامت ، پیشنهاد می شود منابع زیر را مورد مطالعه قرار دهید :

مبانی اندیشه سیاسی اسلام، عمید زنجانی نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛

آفاق تمدنی انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) به کوشش جلال درخشه انتشارات دانشگاه امام صادق؛

اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران ، دکتر حاتم قادری ، انتشارات سمت

قدرت ، دانش و مشروعیت در اسلام ، داوود فیرحی

(نظریه قدرت برگرفته از قرآن و سنت) ، دکتر محمد‌هادی مفتح ، موسسه بوستان کتاب
درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام ، احمد جهان بزرگی ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین