تحلیل روزنامه واشنگتن پست از سیاست فرانسه پس از شکست عراق در خرمشهر چه بود؟ واشنگتن پست در نوامبر 1980به نقل از رونالد کوون منبع موثق فرانسوی مینویسد: شکست عراق بزرگترین خطر برای بیثباتی خلیج فارس است وی میافزاید به رغم مطالب رسمی غیر انتقادی، مطبوعات فرانسه نشانه هایی ارائه میدهند که حکایت از تحویل گسترده مواد اولیه به عراق دارد. فرانسه آشکارا همه توانش را به کار میبرد تا از سقوط صدام جلوگیری نماید و به نظر میرسد که در جستجوی راهی است تا جنگ را قبل از اینکه نجات از آن مشکل گردد به صورتی ختم نماید؟ بر این اساس 1- اقدامات دیپلماتیک از جمله اقدامات دیپلماتیک فرانسه استفاده از موقعیتش در شورای امنیت برای صدور قطعنامههای متعدد با هدف فشار مضاعف بر ایران در کنار دیگر قدرتهای غربی بود. پناه دادن به منافقین و تروریستهای همدست صدام و حمایت از ضدانقلاب و سلطنت طلب هاکه هنوز ادامه دارد، از دیگر اقدامات فرانسه در 8سال جنگ و بعد از آن میباشد. 2 - اقدامات نظامی منابع خبری بیشترین میزان کمک نظامی به عراق در طول جنگ تحمیلی را از آن فرانسه میدانند و برخی در رتبه دوم بعد از شوروی سابق. اما آنچه حائز اهمیت است این که در مقایسه با سایر کشورهای غربی بیشترین تسلیحات مورد نیاز صدام از سوی فرانسه تامین و ارسال شده است. فرانسویها منابع استراتژیک و تواناییهای مالی لازم را برای تقویت عراق در اختیار داشتند و به همین دلیل از شهریور 1359فروش تسلیحات نظامی فرانسه به عراق به 5/6میلیارد دلار رسید و 4/7میلیارد دلار نیز در قالب قراردادهای بازرگانی و غیرنظامی میان دو کشور منعقد شد که دست کم 7 میلیارد دلار از مجموع این معاملات به صورت وام و اعتبارات بود. در سال 40 1982درصد از صادرات تسلیحاتی فرانسه به عراق ارسال شد میراژ اف ،1موشکهای هوا به هوا، موشکهای اگزوست AM-39از جمله کمکهای تسلیحاتی فرانسه به صدام به شمار میرود. حمایت دولت فرانسه از رژیم صدام از جنبه تسلیحاتی تا بدانجا پیش رفت که این کشور به دلیل محدودیتهایی که برای فروش هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد داشت، برای تقویت قدرت هوایی عراق، جهت حمله بهنفت کشها و پایانههای نفتی ایران در خلیج فارس، چند فروند از این هواپیماها را به صورت اجاره در اختیار صدام قرار داد. همچنین عراقیها یک قرارداد 6/5میلیارد دلاری تحت عنوان پروژه فاو با سه شرکت خصوصی فرانسوی به امضا رساندند. صدام پیش بینی کرده بود که طی سه مرحله از ساخت هواپیما و صنعت نظامی برخوردار خواهد شد و به جای اعمال تغییر و ارایه خدمات به میراژهای اف 1در فرانسه، در کشور خود به این کار اقدام خواهد کرد. صدام همچنین امیدوار بود که با احداث کارخانه هواپیماسازی سعد و با انتقال فن آوری جدید - هواپیمای آموزشی آلفا جت ،134محصول مشترک آلمان و فرانسه را تولید کند. رژیم بعث در مرحله پایانی میتوانست هواپیمای میراژ 2000را به عنوان بمب افکنی جدید که در ارتفاع پایین پرواز میکرد و دستگاه رادار آن می توانست دفاع هوایی را گمراه کند تولید کند. افزون بر این فرانسویها در ساخت راکتور اتمی و فراهم کردن زمینه دستیابی صدام به سلاح اتمی نقش برجستهای داشتند. یکی از فرودگاههای پیشین ناتو در فرانسه محل بارگیری هواپیماهای نیروی هوایی عراق بود و این هواپیماهای غول پیکر باری، هر روز به این فرودگاه، میآمدند و موشک های ساخت فرانسه، بمبهای خوشه ای، تجهیزات راداری را به عراق حمل می کردند. همچنین هواپیماهای غیرنظامی خطوط هوایی بغداد به حمل جنگ افزاری می پرداختند. این کمک ها به گونهای بود که رادیو آمریکا در 15مرداد 1369ضمن اشاره به تمام تجهیزات نظامی فرانسه به رژیم صدام میگوید میزان فروش اسلحه از سوی فرانسه به عراق و حمایت این کشور از عراق طی جنگ ایران و عراق شدت یافت و اکنون با آشکارشدن اهداف تجاوزکارانه صدام در کویت و خلیج فارس دولت فرانسه با موج انتقاد مواجه شده است. رادیو بیبیسی در مصاحبه با صفا حایری روزنامه نگار ایرانی در تاریخ 6شهریور 1369میگوید راه دوری نرویم. در همین جنگ هشت ساله صدام علیه ایران، فرانسه بزرگترین کشور غربی کمکدهنده به صدام از نظر نظامی بود و هواپیماها، موشکها و تانکهایی که فرانسه به عراق داد از پیشرفتهترین انواع موجود در جهان هستند و نقش مهمی در ایستادگی رژیم عراق داشتند. 3- نقش اقتصادی علاوه بر واردات 600 هزار بشکهای نفت از سوی فرانسه که با آغاز جنگ کاهش یافت سطح روابط اقتصادی و انعقاد قراردادهای وسیع این کشور با عراق نیز میتوانست از عوامل موثر در حمایت فرانسه از صدام باشد. نشریه لوموند در تاریخ 61/04/28در مقالهای مینویسد: ادامه جنگ تحمیلی صدام علیه ایران یک کمپانی فرانسوی را که مسئولیت لوله کشی در کارگاههای شبکههای بهداشتی عراق را بر عهده دارد با نگرانی مواجه ساخته است. این نشریه در ادامه مینویسد: شصت شرکت دیگر فرانسوی نیز که قبل از جنگ قراردادهای کلانی با عراق امضاء کردهاند نگرانی مشابهی احساس می کنند زیرا عراق از نظر اقتصادی بشدت آسیب دیده است. نشریه لوپوینت به تاریخ 61/3/5پس از آزادی خرمشهر مینویسد: تحول جنگ ایران و عراق دولت فرانسه را سخت نگران کرده است. کلود شسون وزیر خارجه فرانسه در دیدار با وزیر خارجه عراق ( (61/04/25میگوید: فرانسه حمایت خود را از عراق نشان داده است و به نظر فرانسه هرگونه تهدید علیه وحدت ملی عراق تهدیدی بیچون و چرا علیه ثبات منطقه است. و سرانجام کمکهای بیپایان دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی فرانسه به صدام باعث میشود تا دیکتاتور بغداد در مصابه با نشریه لوموند بگوید: روابط ما با فرانسه رضایت بخش و حاکی از اعتماد متقابل است اما ما علاقه مندیم این روابط را باز هم عمیق ترسازیم. نکته آخر این که طبق محاسبه قدرتهای غربی از جمله فرانسه میبایست طبق گفته طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق که چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است و ما از شورش قومیتهای مختلف حمایت میکنیم و همه سعی خود را در تجزیه ایران به کار خواهیم بست. ایران اسلامی در درون متلاشی می شد و یا به گفته طه یاسین رمضان نخست وزیر عراق که اعلام کرد: این جنگ به خاطر سرنگونی جمهوری اسلامی است. ولی نظام جمهوری اسلامی با اتکا به قدرت لایزال الهی و استقامت و پایداری ملت مسلمان با رهبری حضرت امام خمینی، شیرازه نظام سلطه را از هم پاشید و آنها را به خاک مذلت نشاند. ( منبع : نگاهی به نقش فرانسه درحمایت از صدام درجنگ تحمیلی www.basirat.ir/news.aspx?newsid=I13417 ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100130496)
تحلیل روزنامه واشنگتن پست از سیاست فرانسه پس از شکست عراق در خرمشهر چه بود؟
واشنگتن پست در نوامبر 1980به نقل از رونالد کوون منبع موثق فرانسوی مینویسد: شکست عراق بزرگترین خطر برای بیثباتی خلیج فارس است وی میافزاید به رغم مطالب رسمی غیر انتقادی، مطبوعات فرانسه نشانه هایی ارائه میدهند که حکایت از تحویل گسترده مواد اولیه به عراق دارد. فرانسه آشکارا همه توانش را به کار میبرد تا از سقوط صدام جلوگیری نماید و به نظر میرسد که در جستجوی راهی است تا جنگ را قبل از اینکه نجات از آن مشکل گردد به صورتی ختم نماید؟
بر این اساس
1- اقدامات دیپلماتیک
از جمله اقدامات دیپلماتیک فرانسه استفاده از موقعیتش در شورای امنیت برای صدور قطعنامههای متعدد با هدف فشار مضاعف بر ایران در کنار دیگر قدرتهای غربی بود.
پناه دادن به منافقین و تروریستهای همدست صدام و حمایت از ضدانقلاب و سلطنت طلب هاکه هنوز ادامه دارد، از دیگر اقدامات فرانسه در 8سال جنگ و بعد از آن میباشد.
2 - اقدامات نظامی
منابع خبری بیشترین میزان کمک نظامی به عراق در طول جنگ تحمیلی را از آن فرانسه میدانند و برخی در رتبه دوم بعد از شوروی سابق. اما آنچه حائز اهمیت است این که در مقایسه با سایر کشورهای غربی بیشترین تسلیحات مورد نیاز صدام از سوی فرانسه تامین و ارسال شده است.
فرانسویها منابع استراتژیک و تواناییهای مالی لازم را برای تقویت عراق در اختیار داشتند و به همین دلیل از شهریور 1359فروش تسلیحات نظامی فرانسه به عراق به 5/6میلیارد دلار رسید و 4/7میلیارد دلار نیز در قالب قراردادهای بازرگانی و غیرنظامی میان دو کشور منعقد شد که دست کم 7 میلیارد دلار از مجموع این معاملات به صورت وام و اعتبارات بود.
در سال 40 1982درصد از صادرات تسلیحاتی فرانسه به عراق ارسال شد میراژ اف ،1موشکهای هوا به هوا، موشکهای اگزوست AM-39از جمله کمکهای تسلیحاتی فرانسه به صدام به شمار میرود.
حمایت دولت فرانسه از رژیم صدام از جنبه تسلیحاتی تا بدانجا پیش رفت که این کشور به دلیل محدودیتهایی که برای فروش هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد داشت، برای تقویت قدرت هوایی عراق، جهت حمله بهنفت کشها و پایانههای نفتی ایران در خلیج فارس، چند فروند از این هواپیماها را به صورت اجاره در اختیار صدام قرار داد.
همچنین عراقیها یک قرارداد 6/5میلیارد دلاری تحت عنوان پروژه فاو با سه شرکت خصوصی فرانسوی به امضا رساندند.
صدام پیش بینی کرده بود که طی سه مرحله از ساخت هواپیما و صنعت نظامی برخوردار خواهد شد و به جای اعمال تغییر و ارایه خدمات به میراژهای اف 1در فرانسه، در کشور خود به این کار اقدام خواهد کرد. صدام همچنین امیدوار بود که با احداث کارخانه هواپیماسازی سعد و با انتقال فن آوری جدید - هواپیمای آموزشی آلفا جت ،134محصول مشترک آلمان و فرانسه را تولید کند.
رژیم بعث در مرحله پایانی میتوانست هواپیمای میراژ 2000را به عنوان بمب افکنی جدید که در ارتفاع پایین پرواز میکرد و دستگاه رادار آن می توانست دفاع هوایی را گمراه کند تولید کند.
افزون بر این فرانسویها در ساخت راکتور اتمی و فراهم کردن زمینه دستیابی صدام به سلاح اتمی نقش برجستهای داشتند. یکی از فرودگاههای پیشین ناتو در فرانسه محل بارگیری هواپیماهای نیروی هوایی عراق بود و این هواپیماهای غول پیکر باری، هر روز به این فرودگاه، میآمدند و موشک های ساخت فرانسه، بمبهای خوشه ای، تجهیزات راداری را به عراق حمل می کردند.
همچنین هواپیماهای غیرنظامی خطوط هوایی بغداد به حمل جنگ افزاری می پرداختند.
این کمک ها به گونهای بود که رادیو آمریکا در 15مرداد 1369ضمن اشاره به تمام تجهیزات نظامی فرانسه به رژیم صدام میگوید میزان فروش اسلحه از سوی فرانسه به عراق و حمایت این کشور از عراق طی جنگ ایران و عراق شدت یافت و اکنون با آشکارشدن اهداف تجاوزکارانه صدام در کویت و خلیج فارس دولت فرانسه با موج انتقاد مواجه شده است.
رادیو بیبیسی در مصاحبه با صفا حایری روزنامه نگار ایرانی در تاریخ 6شهریور 1369میگوید راه دوری نرویم. در همین جنگ هشت ساله صدام علیه ایران، فرانسه بزرگترین کشور غربی کمکدهنده به صدام از نظر نظامی بود و هواپیماها، موشکها و تانکهایی که فرانسه به عراق داد از پیشرفتهترین انواع موجود در جهان هستند و نقش مهمی در ایستادگی رژیم عراق داشتند.
3- نقش اقتصادی
علاوه بر واردات 600 هزار بشکهای نفت از سوی فرانسه که با آغاز جنگ کاهش یافت سطح روابط اقتصادی و انعقاد قراردادهای وسیع این کشور با عراق نیز میتوانست از عوامل موثر در حمایت فرانسه از صدام باشد.
نشریه لوموند در تاریخ 61/04/28در مقالهای مینویسد: ادامه جنگ تحمیلی صدام علیه ایران یک کمپانی فرانسوی را که مسئولیت لوله کشی در کارگاههای شبکههای بهداشتی عراق را بر عهده دارد با نگرانی مواجه ساخته است.
این نشریه در ادامه مینویسد: شصت شرکت دیگر فرانسوی نیز که قبل از جنگ قراردادهای کلانی با عراق امضاء کردهاند نگرانی مشابهی احساس می کنند زیرا عراق از نظر اقتصادی بشدت آسیب دیده است.
نشریه لوپوینت به تاریخ 61/3/5پس از آزادی خرمشهر مینویسد: تحول جنگ ایران و عراق دولت فرانسه را سخت نگران کرده است.
کلود شسون وزیر خارجه فرانسه در دیدار با وزیر خارجه عراق ( (61/04/25میگوید: فرانسه حمایت خود را از عراق نشان داده است و به نظر فرانسه هرگونه تهدید علیه وحدت ملی عراق تهدیدی بیچون و چرا علیه ثبات منطقه است.
و سرانجام کمکهای بیپایان دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی فرانسه به صدام باعث میشود تا دیکتاتور بغداد در مصابه با نشریه لوموند بگوید:
روابط ما با فرانسه رضایت بخش و حاکی از اعتماد متقابل است اما ما علاقه مندیم این روابط را باز هم عمیق ترسازیم.
نکته آخر این که طبق محاسبه قدرتهای غربی از جمله فرانسه میبایست طبق گفته طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق که چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است و ما از شورش قومیتهای مختلف حمایت میکنیم و همه سعی خود را در تجزیه ایران به کار خواهیم بست. ایران اسلامی در درون متلاشی می شد و یا به گفته طه یاسین رمضان نخست وزیر عراق که اعلام کرد: این جنگ به خاطر سرنگونی جمهوری اسلامی است.
ولی نظام جمهوری اسلامی با اتکا به قدرت لایزال الهی و استقامت و پایداری ملت مسلمان با رهبری حضرت امام خمینی، شیرازه نظام سلطه را از هم پاشید و آنها را به خاک مذلت نشاند.
( منبع : نگاهی به نقش فرانسه درحمایت از صدام درجنگ تحمیلی
www.basirat.ir/news.aspx?newsid=I13417 ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100130496)
- [سایر] اگر در جنگ ایران و عراق کشور ایران شکست می خورد آینده آن کشور چگونه بود؟
- [سایر] چرا ایران پس از آزادی خرمشهر و ایجاد شرایط مناسب برای صلح، باز هم به جنگ ادامه داد و وارد خاک عراق شد؟
- [سایر] چگونه می توان آراء، اندیشه ها وعقاید امام خمینی(ره) را به سیاست و راهبرد تبدیل کرد؟ لطفا در مورد این موضوع تحلیل و راهبردهایی بیان کنید. اسم منابعی را که استفاده کردید را ذکر کنید.
- [سایر] سلام.زیباترین اس ام اسی بود که تا حالا به دستم میرسید گفتم برای شما هم بفرستم! گاه ابر و گاه باران میشوم/ گاه از یک چشمه جوشان میشوم/ گاه از یک کوه می آیم فرود/ آبشار پر غرورم گاه رود/ نیست چیزی برتر از من در جهان/ زندگی از آب میگیرد نشان/ گرچه آبم روزی اما سوختم/ قطره تا دریا سراپا سوختم/ تشنه ای آمد که سیرابش کنم/ مشک خالی داد تا آبش کنم/ چشم هایم خواب،موجم خفته باد/ آبی آرامشم آشفته باد/ آب اگر شد اشک چشم از شرم شد/ از خجالت شور و تلخ و گرم شد/ آب بودم کربلا پشتم شکست/ آبرویم رفت پستم پست پست السلام علیک یا اباعبدلله الحسین
- [سایر] سلام استاد خاطر مبارک هست یک بارشما در پاسخ سوالم فقط یک بیت از این غزل عطار را برایم خواندید من هم پیدایش کردم و حفظش کردم عزم آن دارم که امشب مست مست پای کوبان کوزهی دردی به دست سر به بازار قلندر در نهم پس به یک ساعت ببازم هر چه هست تا کی از تزویر باشم خود نمای تا کی از پندار باشم خود پرست؟ پردهی پندار می باید درید توبهی تزویر می باید شکست وقت آن آمد که دستی برزنم چند خواهم بودن آخر پای بست ساقیا در ده شرابی دلگشای هین که دل برخاست, غم درسر نشست تو بگردان دور, تا ما مردوار دور گردن زیر پای آریم, پست مشتری را خرقه از سر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم مست پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست
- [سایر] سلام. تمدن غرب را از زمان یونان باستان و بعد قرون وسطا و بعد رنسانس و تا مدرنیسم و پست مدرنیسم به صورت اجمالی از منظرهای مختلف؛ مانند سیاست و دینی و علمی فلسفی بررسی کردم. اما چند سؤال ذهن مرا مشغول کرده است: 1. بنابر کدام سنت الهی است که چنین افرادی هزاران سال دور از حقیقت ماندهاند و مستمر در فضای غبارآلودِ متفکران و حاکمان جور هر عصر تنفس میکردند؟ و طبق کدام سنت خداوند برای آنها افرادی را از انبیاء و اهل معرفت مقدر نکرده است؟! لطفا کمک کنید تا با توجه به سنتهای الهی خود را در مسیر حقیقت قرار دهم و در راه ضلالت گذشته گان قدم بر ندارم. 2. آیا برای عبرت گرفتن از تاریخ گذشتگان، باید به فکر و سلوک فلسفی آن تاریخ نظر کرد، یا شاخصههای دیگر را هم باید ملاحظه نمود؟