چرا ایران پس از آزادی خرمشهر و ایجاد شرایط مناسب برای صلح، باز هم به جنگ ادامه داد و وارد خاک عراق شد؟
یک اشکالی در این سؤال هست و آن این که اگر صلح را مجموعه‌ ای از آتش بس، نحوه و شرایط آن، عقب نشینی و نحوه و شرایط آن، تعیین متجاوز، تأمین خسارت ‌های وارده و ... بدانیم، باید گفت که در آن زمان هیچ گونه پیشنهاد صلحی ارائه نشد و شورای امنیت و دیگران تنها آتش بس را توصیه می‌ کردند. در آن زمان طرحی که متضمن صلح واقعی باشد و مثلا شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت را نیز شامل شود وجود نداشت و پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و مذاکره طرفین بود که این امر با توجه به پشتیبانی بین‌ المللی از عراق هیچ گاه نمی ‌توانست شرایط ایران را برای یک صلح شرافتمندانه تحقق بخشد. به این ترتیب ایران دلایل منطقی و عقلانی برای ادامه جنگ داشت. این دلایل عبارت بودند از: 1- شرایط ایران برای صلح عبارت بود از: شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی عراق که این شرایط مورد قبول رژیم عراق و سازمان‌های بین‌ المللی نبود. 2- مرزهای ایران تأمین نداشت. نقاطی در شلمچه، طلائیه و طول مرز از فکه تا قصر شیرین در اشغال عراق بود. شهرهای سومار، نفت شهر و مهران عملا در اشغال دشمن بود. امکان آزادسازی این نقاط از راه مذاکره غیر معقول به نظر می ‌رسید و راهی جز ادامه جنگ وجود نداشت. 3- در حالی که نیروهای خودی در دور پیروزی قرار داشتند، توقف در جنگ و چانه ‌زنی در پشت میز مذاکره برای پس گرفتن مناطق اشغالی، صحیح نبود. 4- شهرهای آزاد شده همچون خرمشهر به علت حضور دشمن در شلمچه همچنان مورد تهدید بود. 5- توانایی رزمی ارتش عراق اگر چه در طول جنگ آسیب دیده بود، ولی نه تنها کاملا ترمیم شده، بلکه افزایش هم یافته بود. 6- تنها چیزی که ارتش عراق از دست داده بود، روحیه بود که با توجه به روحیه فرماندهی آن (شخص صدام) این مسئله نیز پس از مدتی قابل ترمیم بود. 7- در حالی که نیروهای جمهوری اسلامی در دور پیروزی بودند آیا توقف در اوج قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق، نمی‌ توانست مورد شماتت قرار گیرد؟ اگر آن روز جنگ متوقف می ‌شد و تجربه‌ ای چون مذاکرات سوریه و اسرائیل بر سر ارتفاعات جولان، فراروی ما قرار می ‌گرفت و ما ناچار می‌ شدیم بر سر ارتفاعات، پشت میز مذاکره با عراق چانه ‌زنی کنیم، آیا امروز جامعه، مسئولان وقت را شماتت نمی‌ کرد؟ با این استدلال که شما توان کافی برای رفع کامل تجاوز و بازپس گیری حقوق خود را داشتید، چرا در بهترین موقعیت نظامی، از تعقیب دست کشیدید؟ 8- عراق در نظر داشت با برگزاری اجلاس سران جنبش غیر متعهد در بغداد و کسب ریاست دوره ‌ای این جنبش برای تحقق خواسته‌ های خود، به ایران فشار بیاورد ولی ایران با حمله به داخل خاک عراق در عملیات رمضان، این امتیاز مهم و حیاتی را از عراق گرفت. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

چرا ایران پس از آزادی خرمشهر و ایجاد شرایط مناسب برای صلح، باز هم به جنگ ادامه داد و وارد خاک عراق شد؟


پاسخ:

یک اشکالی در این سؤال هست و آن این که اگر صلح را مجموعه‌ ای از آتش بس، نحوه و شرایط آن، عقب نشینی و نحوه و شرایط آن، تعیین متجاوز، تأمین خسارت ‌های وارده و ... بدانیم، باید گفت که در آن زمان هیچ گونه پیشنهاد صلحی ارائه نشد و شورای امنیت و دیگران تنها آتش بس را توصیه می‌ کردند. در آن زمان طرحی که متضمن صلح واقعی باشد و مثلا شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت را نیز شامل شود وجود نداشت و پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و مذاکره طرفین بود که این امر با توجه به پشتیبانی بین‌ المللی از عراق هیچ گاه نمی ‌توانست شرایط ایران را برای یک صلح شرافتمندانه تحقق بخشد. به این ترتیب ایران دلایل منطقی و عقلانی برای ادامه جنگ داشت. این دلایل عبارت بودند از:
1- شرایط ایران برای صلح عبارت بود از: شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی عراق که این شرایط مورد قبول رژیم عراق و سازمان‌های بین‌ المللی نبود.
2- مرزهای ایران تأمین نداشت. نقاطی در شلمچه، طلائیه و طول مرز از فکه تا قصر شیرین در اشغال عراق بود. شهرهای سومار، نفت شهر و مهران عملا در اشغال دشمن بود. امکان آزادسازی این نقاط از راه مذاکره غیر معقول به نظر می ‌رسید و راهی جز ادامه جنگ وجود نداشت.
3- در حالی که نیروهای خودی در دور پیروزی قرار داشتند، توقف در جنگ و چانه ‌زنی در پشت میز مذاکره برای پس گرفتن مناطق اشغالی، صحیح نبود.
4- شهرهای آزاد شده همچون خرمشهر به علت حضور دشمن در شلمچه همچنان مورد تهدید بود.
5- توانایی رزمی ارتش عراق اگر چه در طول جنگ آسیب دیده بود، ولی نه تنها کاملا ترمیم شده، بلکه افزایش هم یافته بود.
6- تنها چیزی که ارتش عراق از دست داده بود، روحیه بود که با توجه به روحیه فرماندهی آن (شخص صدام) این مسئله نیز پس از مدتی قابل ترمیم بود.
7- در حالی که نیروهای جمهوری اسلامی در دور پیروزی بودند آیا توقف در اوج قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق، نمی‌ توانست مورد شماتت قرار گیرد؟ اگر آن روز جنگ متوقف می ‌شد و تجربه‌ ای چون مذاکرات سوریه و اسرائیل بر سر ارتفاعات جولان، فراروی ما قرار می ‌گرفت و ما ناچار می‌ شدیم بر سر ارتفاعات، پشت میز مذاکره با عراق چانه ‌زنی کنیم، آیا امروز جامعه، مسئولان وقت را شماتت نمی‌ کرد؟ با این استدلال که شما توان کافی برای رفع کامل تجاوز و بازپس گیری حقوق خود را داشتید، چرا در بهترین موقعیت نظامی، از تعقیب دست کشیدید؟
8- عراق در نظر داشت با برگزاری اجلاس سران جنبش غیر متعهد در بغداد و کسب ریاست دوره ‌ای این جنبش برای تحقق خواسته‌ های خود، به ایران فشار بیاورد ولی ایران با حمله به داخل خاک عراق در عملیات رمضان، این امتیاز مهم و حیاتی را از عراق گرفت.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین