چگونه می توان آراء، اندیشه ها وعقاید امام خمینی(ره) را به سیاست و راهبرد تبدیل کرد؟ لطفا در مورد این موضوع تحلیل و راهبردهایی بیان کنید. اسم منابعی را که استفاده کردید را ذکر کنید. به نظر میآید، تبدیل هر اندیشه و نظریه به سیاست و راهبرد نیازمند علم و آگاهی کافی نسبت به نظریه و اعتقاد به کارآمدی آن و دیگر توجه به نوعی خودباوری در راه تولید و بهرهوری از آن است. این امر را باید جزیی از وظایف مراکز علمی و تحقیقاتی صورت دانست که اولا معتقد به مبانی فکری آن اندیشه و اهداف آن باشند و دیگر اینکه به یک نوع خودباوری در زمینه تولید علم بومی دستیافته باشند. اندیشههای حضرت امام (ره) نیز از این امر مستثنی نیست، یعنی، ما باید بر اساس نظرات دینی و اندیشهای حضرت امام به یک نوع شکوفایی و پیشرفت قابل توجهی دست یابیم و این امر میسر نمیشود مگر توسط مراکز تحقیقاتی و اجرایی کشور و البته با درنظرگرفتن همان پیششرطهای مطرح شده. یکی از اولین گامهای سیر در این مسیر تربیت نیروهای آشنا و متعهد به آن اندیشه است. حضرت امام (ره) سالیان سال با توجه به این امر بود که به تربیت شاگردانی پرداختند که نسبت به اندیشههای ایشان و تبدیل آن به راهبرهای عملی دغدغه داشته باشند. به عنوان مثال یکی از آرمانها و اهداف امام راحل طراحی نظام سیاسی بر مبنای اسلامی بود. به این منظور ایشان در حرکتی ابتکاری اقدام به ارائه نظریهای سیاسی برای اداره جامعه نمودند. اندیشه ولایت فقیه که ایشان سالیان سال در نجف به تدریس آن پرداختند و شاگردان بسیاری را در این راه پرورش دادند، به این منظور بود تا بتوانند در آینده مسیر تبدیل اندیشه سیاسی اداره جامعه را به راهبرد عملی، هموار نماییند. این امر را میتوان به گونهای تبدیل اندیشه به سیاست و راهبرد دانست که در قالب ارائه مباحث علمی در این باره و نیز تربیت شاگردانی همفکر با خود به انجام رسید. بنابراین حضرت امام (ره) در این مسیر نیز پیشگام بودند. از مهمترین راهکارها در تبدیل اندیشه به راهبرد عملی، ایجاد و تأسیس مراکزی علمی و تحقیقاتی درباره آراء، اهداف و اندیشههای حضرت امام (ره) است تا بتوانند در چارچوبی علمی و رسمی به این امر بپردازند که البته لازم است پیششرطهای مطرح شده در تعیین اهداف و کارکردهای این مراکز مدنظر قرارگیرد. متأسفانه امروزه بیشتر مراکز تحقیقاتی ما به جای اینکه به تولید اندیشه بومی و متناسب با فرهنگ جامعه ایران بپردازند، به دنبال تبیین آراء و اندیشههای دستچندم دیگران هستند و به همین دلیل است که ما در جامعه خود کمتر اثری از پیشرفت به خصوص در بخشهای فرهنگی و اندیشهای مییابیم. برای مثال در بعد اقتصادی ، اندیشههای امام متوجه طراحی نظام اقتصادی کارآمد و مبتنی بر آموزههای دینی بوده و هست. کسانی که در زمینههای اقتصادی مطالعاتی داشتهاند لازم است به طراحی نوعی نظام اقتصادی همت کنند که متناسب با مختصات هویتی و ملی جامعه ایران و بر مبنای آموزههای دینی حضرت امام (ره) باشد. برای طراحی این امر نیازمند دو نیرو هستند؛ اول نیروی دیانت و آشنایی با مبانی دینی و اسلامی، و دیگر داشتن مطالعات اقتصادی. عین روشی که غربیان پس از رنسانس انجام داده و در پی آزمون و خطاهای بسیار به علمی دست یافتند که متناسب با مختصات فکری فرهنگی خود آنان باشد. اما ما به جای اینکه به دنبال فضایی متناسب با خود باشیم به دنبال تقلید از آموزههای دیگران بودهایم. ما اگر بخواهیم به طور مثال در بحث اقتصاد، به طراحی نظام اقتصادی کارآمد بر مبنای اندیشههای دینی حضرت امام پایهگذاری کنیم نیازمند اعتقاد به این هستیم که میشود و باید از آموزههای دینی علم اقتصاد اسلامی را بیرون کشید که متاسب با فرهنگ و هویت ما باشد. سایر حوزههای اجتماعی نیز به همین منوال است. استفاده از منابع مکتوب و غیر مکتوب به جا مانده از حضرت امام و نیز سایر منابع دینی که در فضاهای علمی ما کم هم نیستند یکی از منابع مهم و اساسی در تولید این راهبرد است. از دیگر مسائل مهم در تولید این اندیشه ضرورت توجه به جنبش نرمافزاری است، امری که میتواند هر اندیشهای را در مقام عمل کارآمد نماید. اگر ما امروزه نتوانیم رابطه بین مفاهیم کاربردی و اندیشههای دینی امام (ره) را بشناسیم، این اندیشه در مقام عمل ناکارآمد جلوه کرده و جای آنرا اندیشههایی خواهد گرفت که آنها را به راهبرد تبدیل کردهاند. به طور خلاصه باید گفت، اندیشههای امام، در پرتو یک جنبش نرمافزاری بومی و ملی، و رعایت شرایط مطرح شده از منابع فکری حضرت امام (ره) و سایر منابع دینی، توسط مراکز تحقیقاتی کارآمد قابل دستیابی است. در پایان باید توجه نمود که بسیاری از آراء وبیانات امام ره ،به راهبرد نظام تبدیل شده است ،دیدگاههای ایشان در زمینه رابطه با امریکا ،وحدت کلمه،ساده زیستی،ولایت فقیه،و...به عنوان اهداف اساسی نظام بر گزیده شده اند که باید هرچه بیشتر عمل شوند تا کاملاًنهادینه گردند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 11/100101679)
چگونه می توان آراء، اندیشه ها وعقاید امام خمینی(ره) را به سیاست و راهبرد تبدیل کرد؟ لطفا در مورد این موضوع تحلیل و راهبردهایی بیان کنید. اسم منابعی را که استفاده کردید را ذکر کنید.
چگونه می توان آراء، اندیشه ها وعقاید امام خمینی(ره) را به سیاست و راهبرد تبدیل کرد؟ لطفا در مورد این موضوع تحلیل و راهبردهایی بیان کنید. اسم منابعی را که استفاده کردید را ذکر کنید.
به نظر میآید، تبدیل هر اندیشه و نظریه به سیاست و راهبرد نیازمند علم و آگاهی کافی نسبت به نظریه و اعتقاد به کارآمدی آن و دیگر توجه به نوعی خودباوری در راه تولید و بهرهوری از آن است. این امر را باید جزیی از وظایف مراکز علمی و تحقیقاتی صورت دانست که اولا معتقد به مبانی فکری آن اندیشه و اهداف آن باشند و دیگر اینکه به یک نوع خودباوری در زمینه تولید علم بومی دستیافته باشند. اندیشههای حضرت امام (ره) نیز از این امر مستثنی نیست، یعنی، ما باید بر اساس نظرات دینی و اندیشهای حضرت امام به یک نوع شکوفایی و پیشرفت قابل توجهی دست یابیم و این امر میسر نمیشود مگر توسط مراکز تحقیقاتی و اجرایی کشور و البته با درنظرگرفتن همان پیششرطهای مطرح شده. یکی از اولین گامهای سیر در این مسیر تربیت نیروهای آشنا و متعهد به آن اندیشه است.
حضرت امام (ره) سالیان سال با توجه به این امر بود که به تربیت شاگردانی پرداختند که نسبت به اندیشههای ایشان و تبدیل آن به راهبرهای عملی دغدغه داشته باشند. به عنوان مثال یکی از آرمانها و اهداف امام راحل طراحی نظام سیاسی بر مبنای اسلامی بود. به این منظور ایشان در حرکتی ابتکاری اقدام به ارائه نظریهای سیاسی برای اداره جامعه نمودند. اندیشه ولایت فقیه که ایشان سالیان سال در نجف به تدریس آن پرداختند و شاگردان بسیاری را در این راه پرورش دادند، به این منظور بود تا بتوانند در آینده مسیر تبدیل اندیشه سیاسی اداره جامعه را به راهبرد عملی، هموار نماییند. این امر را میتوان به گونهای تبدیل اندیشه به سیاست و راهبرد دانست که در قالب ارائه مباحث علمی در این باره و نیز تربیت شاگردانی همفکر با خود به انجام رسید. بنابراین حضرت امام (ره) در این مسیر نیز پیشگام بودند.
از مهمترین راهکارها در تبدیل اندیشه به راهبرد عملی، ایجاد و تأسیس مراکزی علمی و تحقیقاتی درباره آراء، اهداف و اندیشههای حضرت امام (ره) است تا بتوانند در چارچوبی علمی و رسمی به این امر بپردازند که البته لازم است پیششرطهای مطرح شده در تعیین اهداف و کارکردهای این مراکز مدنظر قرارگیرد. متأسفانه امروزه بیشتر مراکز تحقیقاتی ما به جای اینکه به تولید اندیشه بومی و متناسب با فرهنگ جامعه ایران بپردازند، به دنبال تبیین آراء و اندیشههای دستچندم دیگران هستند و به همین دلیل است که ما در جامعه خود کمتر اثری از پیشرفت به خصوص در بخشهای فرهنگی و اندیشهای مییابیم. برای مثال در بعد اقتصادی ، اندیشههای امام متوجه طراحی نظام اقتصادی کارآمد و مبتنی بر آموزههای دینی بوده و هست. کسانی که در زمینههای اقتصادی مطالعاتی داشتهاند لازم است به طراحی نوعی نظام اقتصادی همت کنند که متناسب با مختصات هویتی و ملی جامعه ایران و بر مبنای آموزههای دینی حضرت امام (ره) باشد.
برای طراحی این امر نیازمند دو نیرو هستند؛ اول نیروی دیانت و آشنایی با مبانی دینی و اسلامی، و دیگر داشتن مطالعات اقتصادی. عین روشی که غربیان پس از رنسانس انجام داده و در پی آزمون و خطاهای بسیار به علمی دست یافتند که متناسب با مختصات فکری فرهنگی خود آنان باشد. اما ما به جای اینکه به دنبال فضایی متناسب با خود باشیم به دنبال تقلید از آموزههای دیگران بودهایم. ما اگر بخواهیم به طور مثال در بحث اقتصاد، به طراحی نظام اقتصادی کارآمد بر مبنای اندیشههای دینی حضرت امام پایهگذاری کنیم نیازمند اعتقاد به این هستیم که میشود و باید از آموزههای دینی علم اقتصاد اسلامی را بیرون کشید که متاسب با فرهنگ و هویت ما باشد. سایر حوزههای اجتماعی نیز به همین منوال است.
استفاده از منابع مکتوب و غیر مکتوب به جا مانده از حضرت امام و نیز سایر منابع دینی که در فضاهای علمی ما کم هم نیستند یکی از منابع مهم و اساسی در تولید این راهبرد است. از دیگر مسائل مهم در تولید این اندیشه ضرورت توجه به جنبش نرمافزاری است، امری که میتواند هر اندیشهای را در مقام عمل کارآمد نماید. اگر ما امروزه نتوانیم رابطه بین مفاهیم کاربردی و اندیشههای دینی امام (ره) را بشناسیم، این اندیشه در مقام عمل ناکارآمد جلوه کرده و جای آنرا اندیشههایی خواهد گرفت که آنها را به راهبرد تبدیل کردهاند. به طور خلاصه باید گفت، اندیشههای امام، در پرتو یک جنبش نرمافزاری بومی و ملی، و رعایت شرایط مطرح شده از منابع فکری حضرت امام (ره) و سایر منابع دینی، توسط مراکز تحقیقاتی کارآمد قابل دستیابی است.
در پایان باید توجه نمود که بسیاری از آراء وبیانات امام ره ،به راهبرد نظام تبدیل شده است ،دیدگاههای ایشان در زمینه رابطه با امریکا ،وحدت کلمه،ساده زیستی،ولایت فقیه،و...به عنوان اهداف اساسی نظام بر گزیده شده اند که باید هرچه بیشتر عمل شوند تا کاملاًنهادینه گردند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 11/100101679)
- [سایر] آیا اندیشه سیاسی امام خمینی ره دچار تحول بود؟
- [سایر] اندیشه سیاسی امام خمینی ره چه ماهیت و اصولی دارد؟
- [سایر] اندیشه فلسفی امام خمینی (ره) در مورد فلسفه خواجه طوسی چیست؟
- [سایر] در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) اصالت با سازش است یا مقاومت؟
- [سایر] چه رابطه ای در عرفان و سیاست امام خمینی ره وجود دارد؟
- [سایر] دین و سیاست با توجه به سیره امام خمینی ره چه ارتباطی دارند؟
- [سایر] امام خمینی ره در مورد دیپلماسی یا سیاست خارجی جمهوری اسلامی چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] باسلام! امام خمینی(ره). اندیشه ولایت وبرقراری حکومت اسلامی را درکدام کتاب بیانفرمودند؟ با تشکر
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) معتقد بودند که روحانیت نباید وارد سیاست شود؟
- [سایر] امام خمینی(ره) چه گروه هایی را از ورود به عرصه سیاست منع کرد؟