آیا در روایات توصیه و سفارشی بوده است که در زمان غیبت کبری تشکیل حکومت اسلامی واجب است؟ آیا این روایات مستدل است؟ ضرورت وجود حکومت در هر جامعهای، امری بدیهی است و همواه مورد تأیید مکاتب و اندیشههای گوناگون بوده است. پژوهشها، نشان میدهد که تشکیل دولت و حکومت، همیشه و در همه شرایط، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. امام علی(ع) در سخن مشهور خویش این ضرورت را چنین گوشزد میفرماید: (لابد للناس من امیر برّ او فاجر...)؛ (مردم ناگزیر نیازمند به امیر و حاکماند؛ چه نیکوکار و چه زشتکار...)نهج البلاغه، خطبه 40.. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی نیز، به ادله متعدّد عقلی و آیات و روایات استناد شده است. اگر بخواهیم از منظر روایات این مسأله را بررسی کنیم، با دو دسته از روایات و احادیث رو به رو میشویم: یکم. روایاتی که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان -اعم از عصر حضور معصوم(ع) و یا غیبت تأکید دارد. از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است: (الواجب فی حکم الله و حکم الاسلام علی المسلمین بعد ما یموت امامهم او یقتل... ان لا یعملوا عملاً ولا یحدثوا حدثاً ولا یقوّموا یداً ولا رجلاً ولا یبدؤوا بشیء قبل ان یختاروا لانفسهم اماماً عفیفاً عالماً ورعاً عارفاً بالقضاء والسنه یجمع امرهم و یأخذ للمظلوم من الظالم حقه و یحفظ اطرافهم و یجبی فیئهم و یقیم حجتهم و جمعتهم و...)؛بحارالانوار، ج 86، ص 196. (یکی از واجبات بزرگ در احکام الهی و اسلامی بر مسلمانان این است که چون پیشوایشان در گذرد و یا کشته شود، پیش از هر کار امامی پاکدامن، عالم، پارسا و آگاه به احکام قضایی و سنت پیامبر برگزینند تا جامعه را اداره کند و حق ستمدیده را از ستمگر بازستاند؛ مرزهای مسلمین را پاسداری کند؛ فیء را گردآوری نماید؛ حج و نماز جمعه را برپا دارد و...). بر این اساس امیرالمؤمنین(ع) برقراری حکومت عدل اسلامی و زمینه سازی جهت انتقال قدرت به امامی با کفایت را -که براساس هنجارهای دینی عمل کند از واجبات بزرگ دینی دانسته که بر هر کاری مقدم است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسنی، عبدالمحمد، ولایت فقیه، صص 37 46. دوم. روایاتی که به صورت خاص، در مورد شرایط و ویژگیهای حاکم اسلامی در زمان غیبت، صادر شده است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه، ص 48 - 114. امام زمان(عج) در توقیع شریف میفرماید: (اما الحوادث الواقعه، فارجعوا الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله)؛ اصول کافی، ج 1، ص 67. (در حوادث و پیشامدهای اجتماعی به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدایم).جهت توضیح بیشتر ر.ک: بحث ادله نقلی ولایت فقیه و یا به کتاب: امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص 71. این قبیل روایات، ضمن مسلّم دانستن ضرورت حکومت در اسلام، به بیان شرایط و ویژگیهای حاکم اسلامی پرداخته است. مجموع اینها دلالت بر لزوم قیام برای تشکیل حکومت دینی و لزوم پاسداری از آن دارد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 8/500015)
آیا در روایات توصیه و سفارشی بوده است که در زمان غیبت کبری تشکیل حکومت اسلامی واجب است؟ آیا این روایات مستدل است؟
آیا در روایات توصیه و سفارشی بوده است که در زمان غیبت کبری تشکیل حکومت اسلامی واجب است؟ آیا این روایات مستدل است؟
ضرورت وجود حکومت در هر جامعهای، امری بدیهی است و همواه مورد تأیید مکاتب و اندیشههای گوناگون بوده است. پژوهشها، نشان میدهد که تشکیل دولت و حکومت، همیشه و در همه شرایط، یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
امام علی(ع) در سخن مشهور خویش این ضرورت را چنین گوشزد میفرماید: (لابد للناس من امیر برّ او فاجر...)؛ (مردم ناگزیر نیازمند به امیر و حاکماند؛ چه نیکوکار و چه زشتکار...)نهج البلاغه، خطبه 40..
برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی نیز، به ادله متعدّد عقلی و آیات و روایات استناد شده است. اگر بخواهیم از منظر روایات این مسأله را بررسی کنیم، با دو دسته از روایات و احادیث رو به رو میشویم:
یکم. روایاتی که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان -اعم از عصر حضور معصوم(ع) و یا غیبت تأکید دارد. از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است: (الواجب فی حکم الله و حکم الاسلام علی المسلمین بعد ما یموت امامهم او یقتل... ان لا یعملوا عملاً ولا یحدثوا حدثاً ولا یقوّموا یداً ولا رجلاً ولا یبدؤوا بشیء قبل ان یختاروا لانفسهم اماماً عفیفاً عالماً ورعاً عارفاً بالقضاء والسنه یجمع امرهم و یأخذ للمظلوم من الظالم حقه و یحفظ اطرافهم و یجبی فیئهم و یقیم حجتهم و جمعتهم و...)؛بحارالانوار، ج 86، ص 196.
(یکی از واجبات بزرگ در احکام الهی و اسلامی بر مسلمانان این است که چون پیشوایشان در گذرد و یا کشته شود، پیش از هر کار امامی پاکدامن، عالم، پارسا و آگاه به احکام قضایی و سنت پیامبر برگزینند تا جامعه را اداره کند و حق ستمدیده را از ستمگر بازستاند؛ مرزهای مسلمین را پاسداری کند؛ فیء را گردآوری نماید؛ حج و نماز جمعه را برپا دارد و...).
بر این اساس امیرالمؤمنین(ع) برقراری حکومت عدل اسلامی و زمینه سازی جهت انتقال قدرت به امامی با کفایت را -که براساس هنجارهای دینی عمل کند از واجبات بزرگ دینی دانسته که بر هر کاری مقدم است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسنی، عبدالمحمد، ولایت فقیه، صص 37 46.
دوم. روایاتی که به صورت خاص، در مورد شرایط و ویژگیهای حاکم اسلامی در زمان غیبت، صادر شده است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه، ص 48 - 114. امام زمان(عج) در توقیع شریف میفرماید: (اما الحوادث الواقعه، فارجعوا الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله)؛ اصول کافی، ج 1، ص 67.
(در حوادث و پیشامدهای اجتماعی به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدایم).جهت توضیح بیشتر ر.ک: بحث ادله نقلی ولایت فقیه و یا به کتاب: امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص 71.
این قبیل روایات، ضمن مسلّم دانستن ضرورت حکومت در اسلام، به بیان شرایط و ویژگیهای حاکم اسلامی پرداخته است.
مجموع اینها دلالت بر لزوم قیام برای تشکیل حکومت دینی و لزوم پاسداری از آن دارد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 8/500015)
- [سایر] نظر مشهور فقها راجع به تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام زمان (علیه السّلام) چیست؟ آیا تشکیل حکومت را واجب میدانند یا خیر؟ چرا؟
- [سایر] نظر مشهور فقها راجع به تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام علیه السّلام چیست؟ آیا تشکیل حکومت را واجب میدانند یا خیر؟ چرا؟
- [سایر] فتوای شما درباره تشکیل حکومت دینی، در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] نظر شمادرباره تشکیل حکومت دینی، در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] آیا آیه و روایتی که تشکیل حکومت اسلامی را لازم یا واجب بداند وجود دارد؟
- [سایر] آیا آیه و روایتی که تشکیل حکومت اسلامی را لازم یا واجب بداند وجود دارد؟
- [سایر] تشکیل حکومت اسلامی چه ضرورتی دارد؟
- [سایر] سلام . مگر تشکیل حکومت اسلامی واجب نیست ؟ پس چرا امام راحل در این رابطه رأی گیری کردند ؟
- [سایر] آیا وجود حکومت اسلامی قبل از حکومت امام زمان (عج) در عصر غیبت، محقق میشود؟
- [سایر] آیا تمامی مراجع عظام کنونی و زمان امام خمینی(ره) تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت آن هم به شکل کنونی را قبول دارند؟ و اگر این طور نیست ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز جمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم (علیه السلام) و نائب خاصّ او واجب عینی است امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد و نماز جمعه اقامه شود بهتر آن است که نماز جمعه خوانده شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاص او واجب عینی است، اما در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] الف: نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاصّ او واجب عینی است، امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله جوادی آملی] .منافقان و ک سانی که در زمان غیبت امام معصوم (ع)،با حکومت اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه مبارزه و جنگ می کنند، خونشان هدر است و اگ ر در حال مبارزه فرار کنند و پس از مدتی , بدون اینکه توبه کرده باشند دستگیر شوند، اعدام می شوند؛ ولی اموال آنان حکم غنائم جنگی را ندارد و باید به آنها یا ورثه آنان برگردانده شود. حکم مال انتقالی غیر معتقد به خمس
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنج در زمینی که جزء انفال است یافت شد مانند قلّه کوه, جنگل, علفزار و بیابان که اینها در اختیار امام(ع)است و در عصر غیبت, مِلک حکومت و دولت اسلامی است در این صورت, اگر به اجازه ولیّ مسلمین کاوش نموده بود, برای یابنده آن است و خمس دارد و اگر بدون اجازه بود, در اختیار امام(ع) و ولیّ مسلمین است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر ذمّی زمینی را از مسلمان بخرد باید خمس آن را به حکومت اسلامی بدهد و همچنین اگر خانه یا مغازه و مانند اینها را بخرد باید خمس زمین آن را بدهد و اگر خمسش را ندهد و به مسلمان دیگری بفروشد و یا مسلمانی آن زمین را از او ارث ببرد، بر مسلمان واجب است که خمس آن زمین را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام احتکار است، و در روایات آمده است که پروردگار عالم از محتکر بیزار است، و گناه آن در حدّ قتل نفس است، و معنای آن این است که چیزی را که امّت اسلامی به آن احتیاج دارند نگاه دارد و آن را در معرض فروش قرار ندهد، و آن اقسامی دارد: الف) نگاهداری چیزی برای اینکه بازار سیاه درست شود و آن را به قیمت گران بفروشد. و این قسم، فرد بارز احتکار است و قطعاً روایات حرمت، شامل آن میشود. ب) نگاهداری برای اینکه مردم یا حکومت اسلامی را در مضیقه قرار دهد و یا ضرر به اقتصاد مملکت اسلامی بزند، و معلوم است که این قسم گناهش خیلی بالاتر از گناه قسم اوّل است و گاهی محتکر مصداق مفسد فی الارض محسوب میشود. ج) نگاهداشتن چیزی که بازار آن کساد است، گرچه مردم احتیاج به آن هم دارند، برای اینکه آن چیز رونقی پیدا کند، این قسم نیز حرام است، گرچه حرمت آن به اندازه قسم اوّل و دوّم نیست. د) نگاه داشتن چیزی که به اندازه تقاضای مردم موجود است و عرضه نکردن آن، ضرر اقتصادی یا غیراقتصادی ندارد، این قسم حرام نیست، گرچه سزاوار است از این قسم هم پرهیز نماید. ه) نگاه داشتن چیزی که خود احتیاج به آن دارد، نظیر نگاهداشتن گندم برای مصرف سال خود، و این قسم نیز حرام نیست، گرچه مردم به آن احتیاج داشته باشند؛ ولی در صورت احتیاج شدید مردم، سزاوار نیست که نگاه دارد، زیرا ایثار و فداکاری باید از جمله سجایای مسلمان باشد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)