با توجه به این که مسئله ولایت فقیه و مشروعیت نظام اسلامی یک مسئله انتصابی است و مشروعیت بخشی به نظام و حکومت اسلامی از جانب خداوند است نه مردم، چرا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع به رفراندم
با توجه به این که مسئله ولایت فقیه و مشروعیت نظام اسلامی یک مسئله انتصابی است و مشروعیت بخشی به نظام و حکومت اسلامی از جانب خداوند است نه مردم، چرا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع به رفراندم هرچند که رای مردم به نظام جمهوری اسلامی نشان از پذیرش عمومی واقبال گسترده مردم به نظام وارادت به امام بوده وهست ، اما این رای به معنای مشروعیت بخشی به نظام نیست بلکه به معنای مقبولیت است ومقبولیت نه تلازم با مشروعیت دارد ونه تنافی. توضیح اینکه ما در بحث حکومت اسلامی با دو مساله روبرو هستیم : 1-مشروعیت که از جانب خداست 2- مقبولیت مردمی که اگر تحقق یابد ودر کنار مشروعیت قرار بگیرد رکن تکمیل کننده نظام اسلامی است وحکومت اسلامی را به مرحله فعلیت می رساند. پس در واقع رای مردم (مقبولیت) در نظام اسلامی جنبه مشروعیت بخشی ندارد بلکه در کنار مشروعیت موجود به عنوان عامل مکمل عمل می کند واگر این مقبولیت نباشد حکومت اسلامی فعلیت نمی یابد همانطور که در زمان امیرالمومنین (ع) به مدت 25 سال با انکه ان حضرت از مشروعیت الهی برخوردار بودند اما تا زمانی که مردم به ان حضرت روی نیاوردند واقبال نشان ندادند حضرت برای تشکیل حکومت حقه خود قدمی برنداشتند وبرهمین اساس بود که فرمودند : لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر...لا لقیت حبلها علی غاربها اگر حضور بیعت کنندگان نبود وبا وجود یاوران حجت برمن تمام نمی شد رشته کار حکومت را رها می کردم. اما اینکه چرا با وجود الهی بودن این منصب انرا به رای عمومی گذاشتند این بود که در ابتدای انقلاب حضرت امام اعتقادشان بر این بود که مردم باید خودشان نوع نظام سیاسی کشور را انتخاب کنند هرچند که مردم قبل از پیروزی انقلاب در راه پیمایی ها و شعارها وپلاکارد ها صراحتا اعلام می داشتند که جمهوری اسلامی می خواهند علاوه بر این بسیاری از افراد نیز اعتقاد داشتند که به خاطر محبوبیت فوق العاده و ویژگی های خاص حضرت امام نیازی به رفراندوم نیست و هرچه که ایشان صلاح بدانند واعلام کنند مردم با اغوش باز می پذیرند، اما امام تاکید داشتند که برای استحکام بیشترانقلاب خواست مردم باید ثبت شود وجنبه رسمی وقانونی به خود بگیرد. در همین زمینه صادق طباطبایی در خاطرات خود به این نکته اشاره می کند و مینویسد : به امام گفتم حالا که دنیا شما ورهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته وبه رسمیت شناخته است چه نیازی به رفراندوم داریم؟من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید هم مردم و هم دنیا انرا به رسمیت خواهند پذیرفت .ایشان در جواب فرمودند :شما الان نمی فهمید پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند،نه حتما باید رای گیری شود و تعداد موافق ومخالف دقیقا معلوم شود. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به منابع زیر مراجعه کنید : 1-صحیفه نور جلد سوم .موسسه تنظیم ونشر اثار امام خمینی. 2-خاطرات صادق طباطبایی. نشر عروج. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 25/200514)
عنوان سوال:

با توجه به این که مسئله ولایت فقیه و مشروعیت نظام اسلامی یک مسئله انتصابی است و مشروعیت بخشی به نظام و حکومت اسلامی از جانب خداوند است نه مردم، چرا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع به رفراندم


پاسخ:

با توجه به این که مسئله ولایت فقیه و مشروعیت نظام اسلامی یک مسئله انتصابی است و مشروعیت بخشی به نظام و حکومت اسلامی از جانب خداوند است نه مردم، چرا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع به رفراندم

هرچند که رای مردم به نظام جمهوری اسلامی نشان از پذیرش عمومی واقبال گسترده مردم به نظام وارادت به امام بوده وهست ، اما این رای به معنای مشروعیت بخشی به نظام نیست بلکه به معنای مقبولیت است ومقبولیت نه تلازم با مشروعیت دارد ونه تنافی.
توضیح اینکه ما در بحث حکومت اسلامی با دو مساله روبرو هستیم : 1-مشروعیت که از جانب خداست 2- مقبولیت مردمی که اگر تحقق یابد ودر کنار مشروعیت قرار بگیرد رکن تکمیل کننده نظام اسلامی است وحکومت اسلامی را به مرحله فعلیت می رساند.
پس در واقع رای مردم (مقبولیت) در نظام اسلامی جنبه مشروعیت بخشی ندارد بلکه در کنار مشروعیت موجود به عنوان عامل مکمل عمل می کند واگر این مقبولیت نباشد حکومت اسلامی فعلیت نمی یابد همانطور که در زمان امیرالمومنین (ع) به مدت 25 سال با انکه ان حضرت از مشروعیت الهی برخوردار بودند اما تا زمانی که مردم به ان حضرت روی نیاوردند واقبال نشان ندادند حضرت برای تشکیل حکومت حقه خود قدمی برنداشتند وبرهمین اساس بود که فرمودند : لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر...لا لقیت حبلها علی غاربها اگر حضور بیعت کنندگان نبود وبا وجود یاوران حجت برمن تمام نمی شد رشته کار حکومت را رها می کردم.
اما اینکه چرا با وجود الهی بودن این منصب انرا به رای عمومی گذاشتند این بود که در ابتدای انقلاب حضرت امام اعتقادشان بر این بود که مردم باید خودشان نوع نظام سیاسی کشور را انتخاب کنند هرچند که مردم قبل از پیروزی انقلاب در راه پیمایی ها و شعارها وپلاکارد ها صراحتا اعلام می داشتند که جمهوری اسلامی می خواهند علاوه بر این بسیاری از افراد نیز اعتقاد داشتند که به خاطر محبوبیت فوق العاده و ویژگی های خاص حضرت امام نیازی به رفراندوم نیست و هرچه که ایشان صلاح بدانند واعلام کنند مردم با اغوش باز می پذیرند، اما امام تاکید داشتند که برای استحکام بیشترانقلاب خواست مردم باید ثبت شود وجنبه رسمی وقانونی به خود بگیرد.
در همین زمینه صادق طباطبایی در خاطرات خود به این نکته اشاره می کند و مینویسد :
به امام گفتم حالا که دنیا شما ورهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته وبه رسمیت شناخته است چه نیازی به رفراندوم داریم؟من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید هم مردم و هم دنیا انرا به رسمیت خواهند پذیرفت .ایشان در جواب فرمودند :شما الان نمی فهمید پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند،نه حتما باید رای گیری شود و تعداد موافق ومخالف دقیقا معلوم شود.

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به منابع زیر مراجعه کنید :
1-صحیفه نور جلد سوم .موسسه تنظیم ونشر اثار امام خمینی.
2-خاطرات صادق طباطبایی. نشر عروج. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 25/200514)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین