در بیانات حضرت امام (ره) خطاب به طلاب حوزه های علمیه، دلیل این که مباحث نظری صرف نمی تواند جوابگوی اداره جامعه باشد چیست؟
در بیانات حضرت امام (ره) خطاب به طلاب حوزه های علمیه، دلیل این که مباحث نظری صرف نمی تواند جوابگوی اداره جامعه باشد چیست؟ در مورد این جمله که به نوعی نشان از درایت ،دوراندیشی ،و جامع نگری ایشان دارد باید گفت ،اگر یک نگاهی کلی به سیر روند نظری و اندیشه ای در حکومت اسلامی داشته باشیم با رویکرد تحول زمانه ،می بینیم که این جمله حضرت امام بسیار حکیمانه است. در نگاه اجمالی علمای اعلام هرگاه به بیان دیدگاه های خود در امر حکومت و حکومت داری می پرداختند ،در حیطه مبانی و کلیات مسایل بود و یا هر از چندی در قالب برخی دستور العمل به حکام بوده است و یا در حیطه برخی مسایل حقوقی و قضایی معطوف می شده است ،لیکن زمانه زمام امر حکومت را به دست فقیه نداده بود . در پرتو انقلاب اسلامی که زمام حکومت در دست فقیه قرار گرفت، می بینیم این فقیه فرزانه ،جمله ای که نشان از دوراندیشی و از فرای زمان است بیان می دارد، که نشان از فهم بلند وی است (صرف مباحث نظری جواب گو نیست) اجازه بدهید مثال بزنیم، یک فقیه وقتی می خواهد فتوی بدهد، جدای از فقاهت علمی که در استنباط مساله دارد، موضوع را مورد مداقه قرار می دهد، این موضوع، معقول است، مورد سوال می تواند باشد، امکان وقوع و عملی شدن دارد و بالاخره آیا تبعاتی هم در پی دارد یا نه؟ یعنی در کنار بیان یک فتوای یک مدیریتی هم در پی آن واقع می شود. امام در واقع به این نکته ظریف را اشاره دارد و آن ، حال که فقیه در یک مساله این مقدار حساسیت دارد، در مسایل حکومتی جدای از مبانی فکری و نظریات ، عملیاتی شدن یک حکم حکومتی ،چه تبعات و فرایند و برایند هایی را در پی خواهد داشت، باید فقیه به آن امور حتما توجه نموده و مساله صرف ذهنی نیست، واقعیتی و حکمی در بیرون از ذهن است. حال شاید کسی بپرسد ،پس در واقع فقیه مبانی عملی ندارد ،بلکه صرف یک سری مسایل نظری صرف است؟ما در جواب می گوئیم ،شما اولا در سایر مکاتب حتی در همین حد نظریات هم، نظراتی در امور حکومتی ندارید که دور اندیش و به زمانه توجه داشته و با همه تحولات به حفظ اصول دو ارزشهای دینی توجه مبرم داشته باشد، ثانیاً وجود این مباحث نظری نشان از غنای دین اسلام است ،که نظراتی دارد و یک فقیه مانند یک طبیب باید مساله شناسی و موضوع یابی نموده و طبابت نماید،نه ابتدا به ساکن در مورد اصل آن بحث نماید ، وارد در مباحث نظری گردد و بعد موضوع یایی یا مصداق یابی نماید . حضرت امام در واقع یک گام فراتر رفته به فقهای حوزه این نکته را گوش زد نمودن که ،شما در واقع در حال اظهار جلوه عینی و عملیاتی فقه در جامعه را فراهم نمائید ، آن نظرات جذاب و زیبای فقهی که در کتب مکتوب شده بود حال باید آنها را بگونه ای مدون ،سازمان یافته و ملموس برای احاد جامعه بیان کنید،به مثابه یک کتاب رساله عملی (این تعبیر مثال است) تا با همه زوایای حکم حکومتی فقاهتی آگاه گردند. مثال دیگر شما نامه امیر المومنین به مالک اشتر نخعی را ببینید ،دستورات و قوانینی را مطرح می نمایند ،که واقعا مصداق( کلامکم نور و امرکم رشد) (زیارت جامعه کبیره) است.این مفاد دستورات است ،حال حضرت امام می فرمایند این نکات گهربار را در جامعه با اصولی عینیت ببخشید . آیا کسی اینجا می تواند بگوید که دین و اسلام ناتوان است ؟ قطعا این چنین فردی نا آگاه یا بی انصاف است . حال باید درایت و فقاهت نشان داد و این بیانات را نمایان کرد تا جامعه حقیقت معنا را لمس کند. در ورای این مرتبه ،باید فقیه هر روز با مسایل ،مشکلات و موضوعات مطرح شده در جامعه آشنا باشد و سریعتر ،موضوع یابی ، مساله یابی و مشکل شناسی نموده و نظر فقهی حکومتی را هم بیان نماید . به بیان گویا تر ،تا کنون که فقیه همراه و همراه مردم زندگی می نمود ،حال نیز در سایر حوزه های سیاسی و حکومتی به همان رویه سابق عمل نموده و خود را جدای از مردم و مشکلات مردم نداند و این همان پویایی فقه است که همیشه مقتدر و پاسخگو بوده و هست. برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله نقش رهیافتهای زمانی و مکانی نوشته آقای منصوری در کتاب امام خمینی و حکومت اسلامی جلد 8 مجموعه آثار ،کنگره امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی مراجعه کنید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100141272)
عنوان سوال:

در بیانات حضرت امام (ره) خطاب به طلاب حوزه های علمیه، دلیل این که مباحث نظری صرف نمی تواند جوابگوی اداره جامعه باشد چیست؟


پاسخ:

در بیانات حضرت امام (ره) خطاب به طلاب حوزه های علمیه، دلیل این که مباحث نظری صرف نمی تواند جوابگوی اداره جامعه باشد چیست؟

در مورد این جمله که به نوعی نشان از درایت ،دوراندیشی ،و جامع نگری ایشان دارد باید گفت ،اگر یک نگاهی کلی به سیر روند نظری و اندیشه ای در حکومت اسلامی داشته باشیم با رویکرد تحول زمانه ،می بینیم که این جمله حضرت امام بسیار حکیمانه است.
در نگاه اجمالی علمای اعلام هرگاه به بیان دیدگاه های خود در امر حکومت و حکومت داری می پرداختند ،در حیطه مبانی و کلیات مسایل بود و یا هر از چندی در قالب برخی دستور العمل به حکام بوده است و یا در حیطه برخی مسایل حقوقی و قضایی معطوف می شده است ،لیکن زمانه زمام امر حکومت را به دست فقیه نداده بود .
در پرتو انقلاب اسلامی که زمام حکومت در دست فقیه قرار گرفت، می بینیم این فقیه فرزانه ،جمله ای که نشان از دوراندیشی و از فرای زمان است بیان
می دارد، که نشان از فهم بلند وی است (صرف مباحث نظری جواب گو نیست)
اجازه بدهید مثال بزنیم، یک فقیه وقتی می خواهد فتوی بدهد، جدای از فقاهت علمی که در استنباط مساله دارد، موضوع را مورد مداقه قرار می دهد، این موضوع، معقول است، مورد سوال می تواند باشد، امکان وقوع و عملی شدن دارد و بالاخره آیا تبعاتی هم در پی دارد یا نه؟ یعنی در کنار بیان یک فتوای یک مدیریتی هم در پی آن واقع می شود.
امام در واقع به این نکته ظریف را اشاره دارد و آن ، حال که فقیه در یک مساله این مقدار حساسیت دارد، در مسایل حکومتی جدای از مبانی فکری و نظریات ، عملیاتی شدن یک حکم حکومتی ،چه تبعات و فرایند و برایند هایی را در پی خواهد داشت، باید فقیه به آن امور حتما توجه نموده و مساله صرف ذهنی نیست، واقعیتی و حکمی در بیرون از ذهن است.
حال شاید کسی بپرسد ،پس در واقع فقیه مبانی عملی ندارد ،بلکه صرف یک سری مسایل نظری صرف است؟ما در جواب می گوئیم ،شما اولا در سایر مکاتب حتی در همین حد نظریات هم، نظراتی در امور حکومتی ندارید که دور اندیش و به زمانه توجه داشته و با همه تحولات به حفظ اصول دو ارزشهای دینی توجه مبرم داشته باشد، ثانیاً وجود این مباحث نظری نشان از غنای دین اسلام است ،که نظراتی دارد و یک فقیه مانند یک طبیب باید مساله شناسی و موضوع یابی نموده و طبابت نماید،نه ابتدا به ساکن در مورد اصل آن بحث نماید ، وارد در مباحث نظری گردد و بعد موضوع یایی یا مصداق یابی نماید .
حضرت امام در واقع یک گام فراتر رفته به فقهای حوزه این نکته را گوش زد نمودن که ،شما در واقع در حال اظهار جلوه عینی و عملیاتی فقه در جامعه را فراهم نمائید ، آن نظرات جذاب و زیبای فقهی که در کتب مکتوب شده بود حال باید آنها را بگونه ای مدون ،سازمان یافته و ملموس برای احاد جامعه بیان کنید،به مثابه یک کتاب رساله عملی (این تعبیر مثال است) تا با همه زوایای حکم حکومتی فقاهتی آگاه گردند.
مثال دیگر شما نامه امیر المومنین به مالک اشتر نخعی را ببینید ،دستورات و قوانینی را مطرح می نمایند ،که واقعا مصداق( کلامکم نور و امرکم رشد) (زیارت جامعه کبیره) است.این مفاد دستورات است ،حال حضرت امام می فرمایند این نکات گهربار را در جامعه با اصولی عینیت ببخشید .
آیا کسی اینجا می تواند بگوید که دین و اسلام ناتوان است ؟ قطعا این چنین فردی نا آگاه یا بی انصاف است . حال باید درایت و فقاهت نشان داد و این بیانات را نمایان کرد تا جامعه حقیقت معنا را لمس کند.
در ورای این مرتبه ،باید فقیه هر روز با مسایل ،مشکلات و موضوعات مطرح شده در جامعه آشنا باشد و سریعتر ،موضوع یابی ، مساله یابی و مشکل شناسی نموده و نظر فقهی حکومتی را هم بیان نماید . به بیان گویا تر ،تا کنون که فقیه همراه و همراه مردم زندگی می نمود ،حال نیز در سایر حوزه های سیاسی و حکومتی به همان رویه سابق عمل نموده و خود را جدای از مردم و مشکلات مردم نداند و این همان پویایی فقه است که همیشه مقتدر و پاسخگو بوده و هست.
برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله نقش رهیافتهای زمانی و مکانی نوشته آقای منصوری در کتاب امام خمینی و حکومت اسلامی جلد 8 مجموعه آثار ،کنگره امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی مراجعه کنید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100141272)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین