با عرض سلام این سخن از امام رحمه الله علیه درست است که گفته این امت از امت رسول خدا بهتر است . درست است ؟ پس چرا با این حال امام زمان غایب است . این دوران چه فرقی با دوران رسول خدا می کند ؟ (منظور امام از این سخن چه بوده؟) با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند نقل قول مذکور از حضرت امام صحت دارد. و مقصود ایشان همانگونه که در متن اصلی سخنانشان نیز با صراحت فرموده اند، وفاداری و جانفشانی ملت ایران در دفاع از اسلام و حکومت اسلامی می باشد. به عبارت دیگر ملت ایران با اینکه نه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را درک کرده اند و نه در رکاب امام معصوم علیه السلام هستند اما با اعتقاد و ایمان به غیب و باور حقیقی به اسلام و حکومت اسلامی با توجه به تجربه ی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آماده ی هرگونه جانفشانی در راه اسلام هستند. اما در صدر اسلام چه در دوران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و چه بعد از آن در دوران امیرمومنان و ائمه ی بعدی سلام الله علیهم اجمعین، مسلمانان در راه آرمان های اسلامی حرکت و شتاب خوبی نداشنتند بلکه در برخی مقاطع عقبگرد های غیر قابل انتظاری از خود نشان دادند. به نظر می رسد بیان امام راحل در این زمینه رساتر باشد. در ادامه گوش جان به این بخش از وصیت نامه ی الاهی سیاسی حضرتش می سپاریم: (من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلی الله علیه وآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما میباشند. آن حجاز که در عهد رسول الله صلی الله علیه وآله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، که خداوند تعالی در سوره (توبه) با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا علیه السلام آن شد که شد. و آنان که درشهادت دست آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینانبخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هستند، و نه در محضر امام معصوم صلوات الله علیه . و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی میباشیم. ) (صحیفه امام خمینی ) جلد 21 ) صفحه 410) اما درباره ی علت غیبت امام زمان باید بگوییم ظهور حضرت با اذن الاهی و بعد از به وجود آمدن مجموعه ی شرایطی خواهد بود که یکی از آنها وجود یاران کافی برای مقابله ی با جبهه ی باطل می باشد. این یاران باید در حدی از قوت و استقامت و کثرت باشند که حضرت به پشتوانه ی آنان و نصرت الاهی بتواند حکومت حقه را در سرتاسر جهان برقرار نماید. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم. در پیوست مطلب نسبتا مفصلی پیرامون فلسفه ی غیبت امام زمان (عج) خدمتتان تقدیم می گردد: غیبت امام مهدی (عج) یکی از پدیدههایی است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است پس به طور حتم دارای حکمت و مصلحتی مهم و قابل توجه است. عبداللَّه بن فضل هاشمی میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق میافتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک میافتند). عرض کردم: (فدایت شوم چرا چنین میشود؟) فرمود: (به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم، آن را برای شما بازگو کنیم). عرض کردم: (حکمت و فایده این غیبت چیست؟) فرمود: (حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداوند است که قبلاً از آنها یاد شده است حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد همان طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد. ای پسر فضل این امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز، الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما میدانیم خداوند عزّوجل حکیم است، قبول و اعتراف میکنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است هر چند که علت و چرایی آن کارها، برای ما روشن نشده باشد)(1). بر اساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی (غیبت)، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی (عج) آشکار میگردد ولی در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و میتواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در اینجا عوامل و حکمتهای غیبت- بر اساس یک دستهبندی جدید و جامع- بیان میشود بنابراین تقسیم، غیبت امام مهدی (عج) هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشتهاند. یک. اراده و خواست خداوند طبق بیان روایات، غیبت امام مهدی (عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینهدار تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارقالعادهای رخ داده و اینها بر اساس سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت امام مهدی (عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است: 1-. 1 آزمون و امتحان مردم یکی از حکمت الهی در مسئله (غیبت حجت)، امتحان و آزمایش انسانها- به خصوص شیعیان- است یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم میگردد و به درجاتی از ثواب نایل میآیند. زراره بن اعین میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (قائم قبل از قیامش غیبتی دارد گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد... (تا آنجا که فرمود:) (... و هو المنتظر غیر انَّ اللهِ یُحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون)(2) (او منتظر است اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک میافتند). جابر گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم، فَرَج شما چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: (هیهات هیهات: لایکونُ فَرَجُنا حتّی تُغَربلوا ثُمَّ تُغَربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو)(3) (دور است، دور است فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند). بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت میگیرد: الف. چون اصل غیبت بسیار طولانی میشود، بیشتر مردم در شک و تردید میافتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک میکنند. ب. شدتها و پیشامدهای ناگوار، باعث میشود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود(4). اگر کسی اعتقاد خود را به امام (ع) از دست ندهد و یا در مشکلات و سختیها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون میآید. امام صادق (ع) نیز فرموده است: (... لابُدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیّزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر)(5) (مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییر داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند). 1-. 2 اتمام حجّت با غیبت طولانی ولیّ الهی، همه گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز میدهند. این در حالی است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی- به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید: (ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنفٌ من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائلٌ: اِنّا لو وَلَّینا، لَعَدَ لنا ثمّ یقومُ القائم بالحقّ و العدل)(6) (ظهور تحقق نمییابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم عدالت را (میگستراندیم) آن گاه قائم به حق و عدل قیام میکند). 1-. 3 تطابق و همسانی با پیامبران خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی میکرد پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از امام صادق (ع) نقل میکند: (قائم ما غیبتی دارد که طولانی میشود)، عرض کردم: (ای فرزند رسول خدا علّت آن چیست؟ فرمود: (انّ الله عزوجل أبی الاّ ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لابدّ له... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: (لتَرَکبُنَّ طَبقاً عن طبق) اَی سنّنا علی سنن من کان قبلکم)(7) (خداوند نمیخواهد این امر انجام شود مگر اینکه تمام سنتهایی را که پیامبران در غیبتهایشان داشتهاند، در این غیبت قرار دهد... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبتهای پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند میفرماید: (لترکبُنّ طبقاً عن طبق) مقصود این است که سنتهای گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد). 1-. 4 هدایت بخشی مداوم همان طور که در مباحث گذشته اشاره شد، امامان واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم- وقتی آنان در برههای از زمان نعمت بینظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشی باشد. امیر مؤمنان (ع) فرموده است: (لا تخلوا الأرضُ من قائم للهِ بِحُجَّه اَمّا ظاهراً مشهوراً و اِمّا خائِفاً مغموراً لئلاّ تبطُلَ حُجَجُ اللهِ و بیّناته...)(8) (زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند (به صورت) آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود (دلیلهای روشن هدایت از بین نروند)). 1-. 5 ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق طول غیبت، باعث میشود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند چنان که شیوه امامان معصوم نیز چنین بوده و حتی پیش بینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت (ع) به دنیا میآمدند. ابراهیم کرخی میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: خداوند سالمت بدارد آیا علی (ع) در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیهای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: (لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً)(9). خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و حضرت علی، پدران کافر یا منافق را نمیکشت تا اینکه این امانتهای الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج میشدند، بر هر کدام که دست مییافت، با آنها میجنگید. قائم ما اهل بیت نیز چنین است، تا تمام امانتهای الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمیکشد. اما وقتی امانتها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را میکشد)(10). 1-. 6 ظهور قدرشناسی یکی از حکمتها و اسرار مهم غیبت امام مهدی (عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتها است. پس از آن همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به شود. دو. نقش و تأثیر مردم یکی از عوامل مهم غیبت امام مهدی (عج)، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام (ع) است چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدند و مرارتها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است بر این اساس غیبت امام مهدی (عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است نه از سوی امام زمان (عج)، خواجه نصیر الدین طوسی میگوید: (وجوده لطفٌ و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا)(11) (وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او (در امور) لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است) یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آوردهایم. در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدی (عج) میتوان به چند مورد اشاره کرد: 2-. 1 تأدیب و متنبّه شدن وقتی مردم به وظایف و مسئولیتهای خود، در برابر امام و پیشوای بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یاری او سرپیچی کنند و از جان و مالش محافظت نکنند روا است که خداوند، آن امام را برای مدتی از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیاری از مواهب و الطاف امام معصوم (ع)، بیبهره مانده و از برکات ظاهری وجود او محروم میشوند و این نشانگر غضب و خشم الهی است. محمد بن فرج میگوید: امام ابوجعفر (ع) برایم نوشت: (اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحاناً عن جوارهم)(12) (وقتی خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور میسازد). مروان انباری نقل میکند: از امام باقر (ع) (نوشته یا پیامی) صادر شد که: (انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم)(13) (وقتی خداوند، بودن ما را در میان قومی ناخوش دارد، ما را از میان آنان خواهد برد). 2-. 2 ستمکاری و نادانی مردم ظلم و ستمی که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا میدارند و از حجت الهی، به جهت جهل و نادانیشان بهره کافی نمیبرند، موجب غیبت امام (ع) شده است. حضرت علی (ع) در این زمینه میفرماید: (واعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّه الله ولکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم وجورهم و اسرافهم علی انفسهم)(14) (ای مردم بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمیماند، اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمی که مرتکب میشوند و نیز به جهت اسراف و زیاده رویهای که در حق خود انجام میدهند، از دیدن حجّت خودش (امام مهدی (عج)) محروم میسازد). در نقل دیگر آمده است: (... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، ولو خلت الارض ساعه واحده من حجّه الله ساخت باهلها لکن الحجه تعرف الناس و لا یعرفونها...)(15) (... خداوند به واسطه نادانی و ستمکاری مردم، دیده ایشان را از دیدن حجتش فرو میبندد... سپس حجت (در زمان غیبت) مردم را میشناسد ولی آنان او را نمیشناسند). سه. دشمنان عنود و ستمگر یکی از موانع و چالشهای اساسی فراروی امامان معصوم (ع)، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینهجو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان، انزوا و محدودیت، فشارهای مالی و اقتصادی، جلوگیری از ارتباط با مردم و... شده بود. امام مهدی (عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهی اقتضا میکرد که آن حضرت از دیدگاهها غایب شود. با توجه به این امر بدیهی، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادی داشته است: 3-. 1 جلوگیری از کشته شدن امام حسن عسکری (ع) فرمود: (بنیامیه و بنیعباس، شمشیرهای خود را برای ما تیز کردند زیرا خوب میدانستند که آنها در خلافت حقی ندارند. آنان از ترس اینکه خلافت به جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلیاش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر (ص) و از بین بردم سلاله آن حضرت، همت گماشتند تا شاید از ولادت حضرت قائم جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند ولی خداوند اراده کرد که او را بر احدی از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به اتمام رساند اگر چه مشرکان خوش ندارند)(16). زراره میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (یا زراره لابُدّ للقائم من غیبه) (به درستی که برای قائم غیبتی هست). پرسیدم: برای چه: فرمود: (یخاف علی نفسه) (بر جان خویش میترسد)(17). امام باقر (ع) میفرماید: (اذا ظهر قائمنا اهل البیت (ع) قال: (ففررت منکم فوهب لی ربی حکما) خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری)(18) (وقتی قائم ما اهل بیت، ظهور کند، میگوید: (ففرت منکم...) از میان شما رفتم چون از شما بر جان خود بیمناک بودم و اینک چون پروردگارم اذن داد و امر فرجم را به سامان رسانید، به میانتان آمدم). در اینجا بیان دو نکته خالی از فایده نیست: الف. ترس حضرت بر جان خود، برای آن است که او، آخرین ذخیره الهی است که باید برای تحقق عدالت جهانی- که وعده حتمی خداوند است- باقی بماند وگرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش، از شهادت در مسیر تحقّق اهداف الهی، استقبال میکند. ب. خداوند متعال، هر چند قادر و توانا است که در هر زمان و هر ساعت، آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه، بر تمام ملل و حکومتها- پیش از فراهم شدن اسباب- غالب سازد ولی چون جریان این جهان را بر مجرای اسباب و مسبّبات قرار داده و تا زمانی که اسباب چنان ظهوری فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از حفظ قتل مصون نخواهد ماند(19). 3-. 2 خطر دشمنان داخلی و اهل نفاق علاوه بر خطری که از ناحیه خلفای عباسی متوجه امام مهدی (عج) بود توطئه و اقدامات شومی نیز از طرف بعضی از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه علیه آن حضرت صورت میگرفت و خطراتی را متوجه او میساخت. نمونه روشن این خطر را میتوان در اقدامات جعفر کذّاب جست و جو کرد. او با دستگاه خلافت ارتباط نزدیکی داشت و میخواست به کمک آنان مقام و دارایی امام عسکری (ع) را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد... امام هادی (ع) میفرمود: (از پسرم جعفر دوری کنید که او برای من، به منزله نمرود (پسر نوح) است نسبت به حضرت نوح که قرآن کریم در حق او میفرماید: نوح گفت: پسر من از کسان من است (ولی) خدا فرمود: ای نوح او از کسان تو نیست که آن عملی (فرزندی) است، غیر صالح)(20). بر این اساس امام عسکری (ع) فرمود: (... اگر جعفر بتواند مرا بکشد، هرگز دریغ نمیکند)(21) امام سجاد (ع) در پیش گویی خود، درباره جعفر کذّاب میفرماید: (گویی با چشم خود میبینم که جعفر کذّاب (برادر امام عسکری)، طاغوت زمانش را وادار کرده که به جست و جوی ولیّ خدا بپردازد و آن غایب از دیدهها، در حفظ و حراست الهی است و حفاظت خانه پدر، بر عهده او است. این از باب جهالت جعفر به ولادت آن حضرت و طمع در کشتن او است، اگر دست بیابد، و این به طمع گرفتن میراث پدرش به ناحق است). چهار. نقش امام زمان (عج) غیبت و پنهان زیستی امام مهدی (عج)، میتواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنی، آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامههایش و رهایی از قید و بند حکومتها و با اذن الهی، از دیدهها غایب شده است. در این رابطه میتوان به مؤلّفههای زیر اشاره کرد: 4-. 1 بیعت نکردن با حاکمان یکی از عواملی که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی (عج) با خلفای جور و طاغوتها است، آن حضرت به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. (بیعت، نوعی عقد و قرارداد دو سویه بین حاکم و فرمانبرداران است که از یک سو خلیفه را متعهد به اداره جامعه... میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان متعهد میشوند، ضمن شنیدن و اطاعت از خلیفه، از او حمایت کنند)(22). آن حضرت زمانی که ظهور میکند، بیعت هیچ کس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری را- حتی به عنوان تقیه- بر گردن ندارد. او قیام میکند، در حالی که نسبت به احدی از جباران و حکومتهای مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومتهای غیر اسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است. او اکمل مظاهر اسم (العادل)، (السلطان)، (الغالب) و (الحاکم) است و چنان شخصیت و مقامی از اینکه تحت سلطنت غیر خدا واقع شود. یا به حکومتی از حکومتهای جائر به تقیه رأی داده باشد- بر حسب اخبار- محفوظ و محروس است و چنان که از اخبار فراوان استفاده میشود، آن حضرت به تقیه عمل نمیکند و حق را آشکار و باطل را از صفحه روزگار بر میاندازد. پس یکی از حکمتها و مصالح غیبت، این است که امام (ع)، پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمیشود، مانند پدران بزرگوارش، از راه تقیه با خلفا و زمامداران و سیاستمداران وقت، بیعت کند و وقتی که ظاهر میشود، هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود- غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن، حتی به ظاهر و از روی تقیه هم- نپذیرفته است(23). امام زمان (عج) خود در این زمینه مرقوم فرموده است: (... و اما علّهُ ما وقَعَ مِنَ الغیبهِ، فانّ الله عزّ و جل یقول: (یا ایها الذین آمنوا لا تسئلوا عن اشیاء...) انّه لم یکن احَد من آبائی الاّ وَقعت فی عنقه بیعته لطاغیه زمانِهِ و انّی اَخرُجُ حین اخرج و لا بیعه لِاَحدِ الطواغیت فی عُنُقی...)(24) (اما در مورد علت غیبت، خدای متعال میفرماید: (ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگز نپرسید از مسائلی که اگر فاش شود، شما را اندوهگین سازد...) هر یک از پدران من بیعتی از طاغوتهای زمان به گردن داشت، ولی من به هنگامی ظهور خواهم کرد که بیعت احدی از طاغوتها، بر گردنم نباشد). امام صادق (ع) میفرماید: (یقومُ القائمُ و لیسَ لِاَحَد فی عُنقِهِ عهدٌ و لا عقد و لا بیعه)(25) (قائم ما در حالی ظهور میکند که در گردن او، برای احدی، عهد و پیمان و بیعتی نباشد). امام علی (ع) در این باره فرموده بود: (هنگامی که قائم ما قیام کند، برای احدی در گردن او بیعت نخواهد بود. از این جهت ولادت او مخفی میشود و خود از دیدهها پنهان میباشد)(26). 4-. 2 آماده شدن جهان و افکار عمومی یکی از علتهای مهم غیبت امام مهدی (عج) و طولانی شدن پنهان زیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعه بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینههای مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی. تا این زمان (آمادگی جهانی) فرا رسد، حضرت در غیبت خواهند بود زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامههای پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقی از سوی مردم است. شیخ طوسی میگوید: (فلسفه غیبت فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند در واقع تا هنگامی که مردم زمینه اقتدار او را فراهم سازند، غیبت تداوم خواهد یافت چرا که خداوند خواستار تقویت حضرت مهدی (عج)، به وسیله بشر است، نه فرشتگان)(27). 5-. 1 آماده سازی و تربیت شیعیان یکی از حکمتهای (پنهان زیستی) امام زمان (عج)، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. علی بن یقطین از امام کاظم نقل میکند که: (شیعیان با آرزوها، تربیت میشوند) پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به سلطنت بنیعباس به ما گفته شده بود، انجام شد ولی آنچه که به شما درباره فرج اهل بیت گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آن چه که به ما و شما گفته شده بود، هر دو از یک جا صادر شده است نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما- چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: فرجبیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هر آینه مردم قساوت قلب میگرفتند و عموم آنان از اسلام بر میگشتند اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای مردم حفظ شود و فرج را نزدیک بدانند)(28). (1) اثبات الهداه، ج 3، ص 488، ج. 217 000 (2) اثبات الهداه، ج 3، ص 472، ح. 150 000 (3) بحار الانوار، ج 52، ص. 113 000 (4) امامت و مهدویت، ج 2، ص 351 و. 352 000 (5) همان. 000 (6) بحار الانوار، ج 52، ص. 244 000 (7) بحار الانوار، ج 51، ص 142 اثبات الهداه، ج 3، ص 486، ح 212 الخرائج، ج 2، ص. 955
با عرض سلام این سخن از امام رحمه الله علیه درست است که گفته این امت از امت رسول خدا بهتر است . درست است ؟ پس چرا با این حال امام زمان غایب است . این دوران چه فرقی با دوران رسول خدا می کند ؟ (منظور امام از این سخن چه بوده؟)
با عرض سلام این سخن از امام رحمه الله علیه درست است که گفته این امت از امت رسول خدا بهتر است . درست است ؟ پس چرا با این حال امام زمان غایب است . این دوران چه فرقی با دوران رسول خدا می کند ؟ (منظور امام از این سخن چه بوده؟)
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند نقل قول مذکور از حضرت امام صحت دارد. و مقصود ایشان همانگونه که در متن اصلی سخنانشان نیز با صراحت فرموده اند، وفاداری و جانفشانی ملت ایران در دفاع از اسلام و حکومت اسلامی می باشد. به عبارت دیگر ملت ایران با اینکه نه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را درک کرده اند و نه در رکاب امام معصوم علیه السلام هستند اما با اعتقاد و ایمان به غیب و باور حقیقی به اسلام و حکومت اسلامی با توجه به تجربه ی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آماده ی هرگونه جانفشانی در راه اسلام هستند. اما در صدر اسلام چه در دوران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و چه بعد از آن در دوران امیرمومنان و ائمه ی بعدی سلام الله علیهم اجمعین، مسلمانان در راه آرمان های اسلامی حرکت و شتاب خوبی نداشنتند بلکه در برخی مقاطع عقبگرد های غیر قابل انتظاری از خود نشان دادند. به نظر می رسد بیان امام راحل در این زمینه رساتر باشد. در ادامه گوش جان به این بخش از وصیت نامه ی الاهی سیاسی حضرتش می سپاریم: (من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلی الله علیه وآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما میباشند. آن حجاز که در عهد رسول الله صلی الله علیه وآله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، که خداوند تعالی در سوره (توبه) با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا علیه السلام آن شد که شد. و آنان که درشهادت دست آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینانبخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هستند، و نه در محضر امام معصوم صلوات الله علیه . و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی میباشیم. ) (صحیفه امام خمینی ) جلد 21 ) صفحه 410) اما درباره ی علت غیبت امام زمان باید بگوییم ظهور حضرت با اذن الاهی و بعد از به وجود آمدن مجموعه ی شرایطی خواهد بود که یکی از آنها وجود یاران کافی برای مقابله ی با جبهه ی باطل می باشد. این یاران باید در حدی از قوت و استقامت و کثرت باشند که حضرت به پشتوانه ی آنان و نصرت الاهی بتواند حکومت حقه را در سرتاسر جهان برقرار نماید. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم. در پیوست مطلب نسبتا مفصلی پیرامون فلسفه ی غیبت امام زمان (عج) خدمتتان تقدیم می گردد: غیبت امام مهدی (عج) یکی از پدیدههایی است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است پس به طور حتم دارای حکمت و مصلحتی مهم و قابل توجه است. عبداللَّه بن فضل هاشمی میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق میافتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک میافتند). عرض کردم: (فدایت شوم چرا چنین میشود؟) فرمود: (به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم، آن را برای شما بازگو کنیم). عرض کردم: (حکمت و فایده این غیبت چیست؟) فرمود: (حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداوند است که قبلاً از آنها یاد شده است حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد همان طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد. ای پسر فضل این امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز، الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما میدانیم خداوند عزّوجل حکیم است، قبول و اعتراف میکنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است هر چند که علت و چرایی آن کارها، برای ما روشن نشده باشد)(1). بر اساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی (غیبت)، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی (عج) آشکار میگردد ولی در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و میتواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در اینجا عوامل و حکمتهای غیبت- بر اساس یک دستهبندی جدید و جامع- بیان میشود بنابراین تقسیم، غیبت امام مهدی (عج) هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشتهاند. یک. اراده و خواست خداوند طبق بیان روایات، غیبت امام مهدی (عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینهدار تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارقالعادهای رخ داده و اینها بر اساس سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت امام مهدی (عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است: 1-. 1 آزمون و امتحان مردم یکی از حکمت الهی در مسئله (غیبت حجت)، امتحان و آزمایش انسانها- به خصوص شیعیان- است یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم میگردد و به درجاتی از ثواب نایل میآیند. زراره بن اعین میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (قائم قبل از قیامش غیبتی دارد گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد... (تا آنجا که فرمود:) (... و هو المنتظر غیر انَّ اللهِ یُحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون)(2) (او منتظر است اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک میافتند). جابر گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم، فَرَج شما چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: (هیهات هیهات: لایکونُ فَرَجُنا حتّی تُغَربلوا ثُمَّ تُغَربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو)(3) (دور است، دور است فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند). بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت میگیرد: الف. چون اصل غیبت بسیار طولانی میشود، بیشتر مردم در شک و تردید میافتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک میکنند. ب. شدتها و پیشامدهای ناگوار، باعث میشود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود(4). اگر کسی اعتقاد خود را به امام (ع) از دست ندهد و یا در مشکلات و سختیها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون میآید. امام صادق (ع) نیز فرموده است: (... لابُدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیّزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر)(5) (مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییر داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند). 1-. 2 اتمام حجّت با غیبت طولانی ولیّ الهی، همه گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز میدهند. این در حالی است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی- به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید: (ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنفٌ من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائلٌ: اِنّا لو وَلَّینا، لَعَدَ لنا ثمّ یقومُ القائم بالحقّ و العدل)(6) (ظهور تحقق نمییابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم عدالت را (میگستراندیم) آن گاه قائم به حق و عدل قیام میکند). 1-. 3 تطابق و همسانی با پیامبران خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی میکرد پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از امام صادق (ع) نقل میکند: (قائم ما غیبتی دارد که طولانی میشود)، عرض کردم: (ای فرزند رسول خدا علّت آن چیست؟ فرمود: (انّ الله عزوجل أبی الاّ ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لابدّ له... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: (لتَرَکبُنَّ طَبقاً عن طبق) اَی سنّنا علی سنن من کان قبلکم)(7) (خداوند نمیخواهد این امر انجام شود مگر اینکه تمام سنتهایی را که پیامبران در غیبتهایشان داشتهاند، در این غیبت قرار دهد... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبتهای پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند میفرماید: (لترکبُنّ طبقاً عن طبق) مقصود این است که سنتهای گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد). 1-. 4 هدایت بخشی مداوم همان طور که در مباحث گذشته اشاره شد، امامان واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم- وقتی آنان در برههای از زمان نعمت بینظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشی باشد. امیر مؤمنان (ع) فرموده است: (لا تخلوا الأرضُ من قائم للهِ بِحُجَّه اَمّا ظاهراً مشهوراً و اِمّا خائِفاً مغموراً لئلاّ تبطُلَ حُجَجُ اللهِ و بیّناته...)(8) (زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند (به صورت) آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود (دلیلهای روشن هدایت از بین نروند)). 1-. 5 ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق طول غیبت، باعث میشود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند چنان که شیوه امامان معصوم نیز چنین بوده و حتی پیش بینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت (ع) به دنیا میآمدند. ابراهیم کرخی میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: خداوند سالمت بدارد آیا علی (ع) در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیهای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: (لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً)(9). خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و حضرت علی، پدران کافر یا منافق را نمیکشت تا اینکه این امانتهای الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج میشدند، بر هر کدام که دست مییافت، با آنها میجنگید. قائم ما اهل بیت نیز چنین است، تا تمام امانتهای الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمیکشد. اما وقتی امانتها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را میکشد)(10). 1-. 6 ظهور قدرشناسی یکی از حکمتها و اسرار مهم غیبت امام مهدی (عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتها است. پس از آن همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به شود. دو. نقش و تأثیر مردم یکی از عوامل مهم غیبت امام مهدی (عج)، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام (ع) است چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدند و مرارتها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است بر این اساس غیبت امام مهدی (عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است نه از سوی امام زمان (عج)، خواجه نصیر الدین طوسی میگوید: (وجوده لطفٌ و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا)(11) (وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او (در امور) لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است) یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آوردهایم. در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدی (عج) میتوان به چند مورد اشاره کرد: 2-. 1 تأدیب و متنبّه شدن وقتی مردم به وظایف و مسئولیتهای خود، در برابر امام و پیشوای بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یاری او سرپیچی کنند و از جان و مالش محافظت نکنند روا است که خداوند، آن امام را برای مدتی از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیاری از مواهب و الطاف امام معصوم (ع)، بیبهره مانده و از برکات ظاهری وجود او محروم میشوند و این نشانگر غضب و خشم الهی است. محمد بن فرج میگوید: امام ابوجعفر (ع) برایم نوشت: (اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحاناً عن جوارهم)(12) (وقتی خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور میسازد). مروان انباری نقل میکند: از امام باقر (ع) (نوشته یا پیامی) صادر شد که: (انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم)(13) (وقتی خداوند، بودن ما را در میان قومی ناخوش دارد، ما را از میان آنان خواهد برد). 2-. 2 ستمکاری و نادانی مردم ظلم و ستمی که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا میدارند و از حجت الهی، به جهت جهل و نادانیشان بهره کافی نمیبرند، موجب غیبت امام (ع) شده است. حضرت علی (ع) در این زمینه میفرماید: (واعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّه الله ولکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم وجورهم و اسرافهم علی انفسهم)(14) (ای مردم بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمیماند، اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمی که مرتکب میشوند و نیز به جهت اسراف و زیاده رویهای که در حق خود انجام میدهند، از دیدن حجّت خودش (امام مهدی (عج)) محروم میسازد). در نقل دیگر آمده است: (... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، ولو خلت الارض ساعه واحده من حجّه الله ساخت باهلها لکن الحجه تعرف الناس و لا یعرفونها...)(15) (... خداوند به واسطه نادانی و ستمکاری مردم، دیده ایشان را از دیدن حجتش فرو میبندد... سپس حجت (در زمان غیبت) مردم را میشناسد ولی آنان او را نمیشناسند). سه. دشمنان عنود و ستمگر یکی از موانع و چالشهای اساسی فراروی امامان معصوم (ع)، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینهجو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان، انزوا و محدودیت، فشارهای مالی و اقتصادی، جلوگیری از ارتباط با مردم و... شده بود. امام مهدی (عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهی اقتضا میکرد که آن حضرت از دیدگاهها غایب شود. با توجه به این امر بدیهی، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادی داشته است: 3-. 1 جلوگیری از کشته شدن امام حسن عسکری (ع) فرمود: (بنیامیه و بنیعباس، شمشیرهای خود را برای ما تیز کردند زیرا خوب میدانستند که آنها در خلافت حقی ندارند. آنان از ترس اینکه خلافت به جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلیاش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر (ص) و از بین بردم سلاله آن حضرت، همت گماشتند تا شاید از ولادت حضرت قائم جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند ولی خداوند اراده کرد که او را بر احدی از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به اتمام رساند اگر چه مشرکان خوش ندارند)(16). زراره میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: (یا زراره لابُدّ للقائم من غیبه) (به درستی که برای قائم غیبتی هست). پرسیدم: برای چه: فرمود: (یخاف علی نفسه) (بر جان خویش میترسد)(17). امام باقر (ع) میفرماید: (اذا ظهر قائمنا اهل البیت (ع) قال: (ففررت منکم فوهب لی ربی حکما) خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری)(18) (وقتی قائم ما اهل بیت، ظهور کند، میگوید: (ففرت منکم...) از میان شما رفتم چون از شما بر جان خود بیمناک بودم و اینک چون پروردگارم اذن داد و امر فرجم را به سامان رسانید، به میانتان آمدم). در اینجا بیان دو نکته خالی از فایده نیست: الف. ترس حضرت بر جان خود، برای آن است که او، آخرین ذخیره الهی است که باید برای تحقق عدالت جهانی- که وعده حتمی خداوند است- باقی بماند وگرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش، از شهادت در مسیر تحقّق اهداف الهی، استقبال میکند. ب. خداوند متعال، هر چند قادر و توانا است که در هر زمان و هر ساعت، آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه، بر تمام ملل و حکومتها- پیش از فراهم شدن اسباب- غالب سازد ولی چون جریان این جهان را بر مجرای اسباب و مسبّبات قرار داده و تا زمانی که اسباب چنان ظهوری فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از حفظ قتل مصون نخواهد ماند(19). 3-. 2 خطر دشمنان داخلی و اهل نفاق علاوه بر خطری که از ناحیه خلفای عباسی متوجه امام مهدی (عج) بود توطئه و اقدامات شومی نیز از طرف بعضی از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه علیه آن حضرت صورت میگرفت و خطراتی را متوجه او میساخت. نمونه روشن این خطر را میتوان در اقدامات جعفر کذّاب جست و جو کرد. او با دستگاه خلافت ارتباط نزدیکی داشت و میخواست به کمک آنان مقام و دارایی امام عسکری (ع) را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد... امام هادی (ع) میفرمود: (از پسرم جعفر دوری کنید که او برای من، به منزله نمرود (پسر نوح) است نسبت به حضرت نوح که قرآن کریم در حق او میفرماید: نوح گفت: پسر من از کسان من است (ولی) خدا فرمود: ای نوح او از کسان تو نیست که آن عملی (فرزندی) است، غیر صالح)(20). بر این اساس امام عسکری (ع) فرمود: (... اگر جعفر بتواند مرا بکشد، هرگز دریغ نمیکند)(21) امام سجاد (ع) در پیش گویی خود، درباره جعفر کذّاب میفرماید: (گویی با چشم خود میبینم که جعفر کذّاب (برادر امام عسکری)، طاغوت زمانش را وادار کرده که به جست و جوی ولیّ خدا بپردازد و آن غایب از دیدهها، در حفظ و حراست الهی است و حفاظت خانه پدر، بر عهده او است. این از باب جهالت جعفر به ولادت آن حضرت و طمع در کشتن او است، اگر دست بیابد، و این به طمع گرفتن میراث پدرش به ناحق است). چهار. نقش امام زمان (عج) غیبت و پنهان زیستی امام مهدی (عج)، میتواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنی، آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامههایش و رهایی از قید و بند حکومتها و با اذن الهی، از دیدهها غایب شده است. در این رابطه میتوان به مؤلّفههای زیر اشاره کرد: 4-. 1 بیعت نکردن با حاکمان یکی از عواملی که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی (عج) با خلفای جور و طاغوتها است، آن حضرت به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. (بیعت، نوعی عقد و قرارداد دو سویه بین حاکم و فرمانبرداران است که از یک سو خلیفه را متعهد به اداره جامعه... میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان متعهد میشوند، ضمن شنیدن و اطاعت از خلیفه، از او حمایت کنند)(22). آن حضرت زمانی که ظهور میکند، بیعت هیچ کس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری را- حتی به عنوان تقیه- بر گردن ندارد. او قیام میکند، در حالی که نسبت به احدی از جباران و حکومتهای مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومتهای غیر اسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است. او اکمل مظاهر اسم (العادل)، (السلطان)، (الغالب) و (الحاکم) است و چنان شخصیت و مقامی از اینکه تحت سلطنت غیر خدا واقع شود. یا به حکومتی از حکومتهای جائر به تقیه رأی داده باشد- بر حسب اخبار- محفوظ و محروس است و چنان که از اخبار فراوان استفاده میشود، آن حضرت به تقیه عمل نمیکند و حق را آشکار و باطل را از صفحه روزگار بر میاندازد. پس یکی از حکمتها و مصالح غیبت، این است که امام (ع)، پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمیشود، مانند پدران بزرگوارش، از راه تقیه با خلفا و زمامداران و سیاستمداران وقت، بیعت کند و وقتی که ظاهر میشود، هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود- غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن، حتی به ظاهر و از روی تقیه هم- نپذیرفته است(23). امام زمان (عج) خود در این زمینه مرقوم فرموده است: (... و اما علّهُ ما وقَعَ مِنَ الغیبهِ، فانّ الله عزّ و جل یقول: (یا ایها الذین آمنوا لا تسئلوا عن اشیاء...) انّه لم یکن احَد من آبائی الاّ وَقعت فی عنقه بیعته لطاغیه زمانِهِ و انّی اَخرُجُ حین اخرج و لا بیعه لِاَحدِ الطواغیت فی عُنُقی...)(24) (اما در مورد علت غیبت، خدای متعال میفرماید: (ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگز نپرسید از مسائلی که اگر فاش شود، شما را اندوهگین سازد...) هر یک از پدران من بیعتی از طاغوتهای زمان به گردن داشت، ولی من به هنگامی ظهور خواهم کرد که بیعت احدی از طاغوتها، بر گردنم نباشد). امام صادق (ع) میفرماید: (یقومُ القائمُ و لیسَ لِاَحَد فی عُنقِهِ عهدٌ و لا عقد و لا بیعه)(25) (قائم ما در حالی ظهور میکند که در گردن او، برای احدی، عهد و پیمان و بیعتی نباشد). امام علی (ع) در این باره فرموده بود: (هنگامی که قائم ما قیام کند، برای احدی در گردن او بیعت نخواهد بود. از این جهت ولادت او مخفی میشود و خود از دیدهها پنهان میباشد)(26). 4-. 2 آماده شدن جهان و افکار عمومی یکی از علتهای مهم غیبت امام مهدی (عج) و طولانی شدن پنهان زیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعه بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینههای مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی. تا این زمان (آمادگی جهانی) فرا رسد، حضرت در غیبت خواهند بود زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامههای پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقی از سوی مردم است. شیخ طوسی میگوید: (فلسفه غیبت فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند در واقع تا هنگامی که مردم زمینه اقتدار او را فراهم سازند، غیبت تداوم خواهد یافت چرا که خداوند خواستار تقویت حضرت مهدی (عج)، به وسیله بشر است، نه فرشتگان)(27). 5-. 1 آماده سازی و تربیت شیعیان یکی از حکمتهای (پنهان زیستی) امام زمان (عج)، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. علی بن یقطین از امام کاظم نقل میکند که: (شیعیان با آرزوها، تربیت میشوند) پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به سلطنت بنیعباس به ما گفته شده بود، انجام شد ولی آنچه که به شما درباره فرج اهل بیت گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آن چه که به ما و شما گفته شده بود، هر دو از یک جا صادر شده است نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما- چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: فرجبیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هر آینه مردم قساوت قلب میگرفتند و عموم آنان از اسلام بر میگشتند اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای مردم حفظ شود و فرج را نزدیک بدانند)(28). (1) اثبات الهداه، ج 3، ص 488، ج. 217 000 (2) اثبات الهداه، ج 3، ص 472، ح. 150 000 (3) بحار الانوار، ج 52، ص. 113 000 (4) امامت و مهدویت، ج 2، ص 351 و. 352 000 (5) همان. 000 (6) بحار الانوار، ج 52، ص. 244 000 (7) بحار الانوار، ج 51، ص 142 اثبات الهداه، ج 3، ص 486، ح 212 الخرائج، ج 2، ص. 955
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] چرا امام دوازدهم شیعه امامی به نام محمد بن حسن عسکری با وجود پیروان بسیار از همان اول غائب بوده ولی امام دوازدهم اسماعیلی به نام محمد بن عبید الله با وجود پیروان کمتر دست به قیام زده و پیروز شده و حکومت [عباسی] را شکست داده و مصر و الجزائر را از قلمرو آنان خارج کرده و خود به عنوان مهدی موعود در در زمان امام دوازدهم شما حاکم شده و عده ای از پیروان امامی به مذهب او در آمده. پس چگونه می گوئید امام دوازدهمتان یاری نداشته یا مردم گناهکار بوده اند و ایشان غائب شده اند.
- [سایر] شباهتهای امام زمان (عج) به پیامبر اکرم (ص) چیست؟
- [سایر] چرا به امام زمان (عج) منتقم آل محمد (ص) گفته میشود؟
- [سایر] چرا موضوع حضرت مهدی بهطور واضح توسط پیامبر اکرم(ص) ذکر نگردیده است؟
- [سایر] چرا به امام زمان علیه السلام، قائم آل محمد گفته میشود؟
- [سایر] چرا به امام زمان (عج)، قائم آل محمد (ص) گفته میشود؟
- [سایر] آیا رسول خدا (ص) از ولادت حضرت مهدی (عج) خبر داده است؟
- [سایر] مطابق توقیع امام زمان علیه السلام به علی بن محمد سمری آیا در عصر غیبت کبرا ملاقات حضرت ممنوع است ؟
- [سایر] چرا موضوع حضرت مهدی به طور واضح توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر نگردیده است؟
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنا بر احتیاط واجب به نحو مأثور بگوید : ( بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد ) یا ( بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) ، ولی بهتر است بگوید : ( بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه ) ، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنا بر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند سپس سلام بدهد .
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنابر احتیاط واجب بهنحو مأثور بگوید: (بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد) یا (بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)، ولی بهتر است بگوید: (بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنابر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند، سپس سلام بدهد.
- [امام خمینی] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید: (بسم الله و بالله و صلی الله علی محمد و آله ) یا (بسم الله و بالله اللهم صلی علی محمد و آل محمد) ولی بهتر است بگوید (بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته ) بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله سبحانی] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیّت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید: (بِسْمِ اللهِ و باللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلهِ یا بِسْمِ الله وَ بِاللهِ اَللَّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد) ولی بهتر است بگوید (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَة الله وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهائی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد. قضای سجده و تشهد فراموش شده
- [آیت الله بروجردی] دستور سجدهی سهو اینست که بعد از سلامِ نماز، فوراً نیت سجدهی سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ) یا (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِاَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)ولی بهتر است بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا النَّبی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ)بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهّد سلام دهد.قضای سجده و تشهّد فراموش شده
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.