چرا حضرت امام از مجاهدین خلق به کمونیست آمریکایی تعبیر می کردند؟
چرا حضرت امام از مجاهدین خلق به کمونیست آمریکایی تعبیر می کردند؟ مطلب مدنظر شما یعنی، عنوان کمونیست آمریکایی، در بخشی از وصیت‌نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره) مورد اشاره قرار گرفته است. ایشان در بندی از وصیت‌نامه خود که به گروه‌ها و گروهک‌های مختلف که در نظام حضور مثبت یا منفی دارند اشاره کرده، به بیان مبانی فکری و عقیدتی آن‌ها پرداخته و از سر دلسوزی و مبتنی بر آموزه‌های اسلامی سعی در نصیحت و ارشاد آنان دارند. در همین بخش است که ایشان ضمن نصیحت به گروه‌هایی که عنوان مجاهد خلق را برای خود انتخاب نموده‌اند، اشاره می‌کنند که بیایید واقعاً در راه خلق خدا فعالیت کنید. نه این‌که به دنبال ایجاد نا امنی برای ایشان باشید. حضرت امام (ره) در تحلیل خاستگاه شکل‌گیری این جریان ضمن دقتی که هماره در اندیشه‌ها و بیانات ایشان وجود دارد پرده از دست‌های ناپیدای راه‌بر این جریان برداشته معتقدند، علی‌رغم این‌که مجاهدین خود را منتسب به شرق و دنیای کمونیست می‌دانند، ولی در واقع این آمریکایی‌ها هستند که با حمایت از ایشان این گروه‌ها را تقویت می‌کنند. به این مفهوم که شرق و غرب با توجه به این‌که دارای پایگاه‌های فکری و خاستگاه‌های یکسانی هستند، هر دو زاییده تفکر اومانیستی مبتنی بر سکولاریسم است، هنگام برخورد با نظام اسلامی که شرق و غرب را از نظر فکری، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به چالش کشیده اتحاد نامبارک داشته، از هر وسیله‌ای برای آسیب‌رساندن به آن استفاده خواهند برد. در این میان جریان مجاهدین خلق که در همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با ایجاد جنگ مسلحانه به مبارزه با نظام برخواستند، بهترین طعمه برای کشورهای استکباری بود تا فارغ از نوع نگرش آن‌ها، تنها به صِرف این‌که مقابل نظام قرارگرفته‌اند، به حمایت از ایشان برخیزند. از این جهت است که امام این جریان را با نام کمونیست آمریکایی خطاب می‌کنند. متن وصیت‌نامه ایشان در این زمینه چنین است : (ن. نصیحت و وصیت من به گروه‌ها و گروهک‌ها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می‌کنند، اول به سران آنان در خارج وداخل، آن است که ... مسیر یک ملت فداکار را نمی‌شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازی‌های بی سر و پا و غیرحساب شده منحرف کرد، ... بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه‌های خردسالش تا پیرزن‌ها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری می‌کنند. شماها که می دانید و اگر ندانید بسیار ساده لوحانه فکر می کنید که ملت با شما نیست. ... من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می‌کنم ... که چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد، راضی می‌شود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود این‌گونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ ... و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوارخدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟... آنان به دروغ ادعای خلقی بودن و مجاهد و فدایی برای خلق می کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌ دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی ، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند. ... من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم . و امیداست به این نصیحت که پس از مرگ من به شما می‌رسد و شائبه قدرت‌طلبی درآن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید. وصیت من به چپ‌گرایان، مثل کمونیست‌ها و چریک‌های فدایی خلق و دیگر گروه‌های متمایل به چپ، آن است که ... باچه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید و چه شده که دل خود را به چند ایسم که محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش کرده‌اید؟ ... من به شما احزاب و گروه‌ها، چه آنان که به چپ‌گرایی معروف - گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایی هستند - و چه آنان که از غرب ارتزاق می کنند ... وصیت می‌کنم که به ملت بپیوندند. ... اکنون ملت‌های محروم جهان بیدار شده‌اند و طولی نخواهد کشید که این بیداری‌ها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد). امام خمینی از این جهت که انقلاب اسلامی ایران را هدیه الهی به ملت شریف ایران می‌دانند، معتقدند این هدیه الهی با مختصات الهی و توحیدی که دارد، خشم مادی‌گرایان جهان و سرکردگان آن را برانگیخته است. این انقلاب همزمان، مبانی فکری سیاسی شرق و غرب را به چالش کشیده، از این رو اتحادی میان آن‌ها در مقابل نظام اسلامی ایجاد شده است. نمونه این اتحاد حمایت همه جانبه غرب از گروه‌های چپ‌گرای وابسته به اندیشه‌های کمونیستی در ایران است. علی‌رغم دشمنی و خصومت غرب با این گروه‌ها در سایر کشورها. (اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیون‌ها انسان ارزشمند وهزاران شهید جاوید آن و آسیب‌دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیون‌ها مسلمانان و مستضعفان جهان است. ... ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید. ... ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله اکبر وفداکاری‌های حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام قدرت‌های داخل و خارج را کنار زده وخود مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جدا است؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است). این نکته مدنظر رهبری معظم نیز هست. ایشان در جمع مردم قم در نوزدهم دی‌ماه 1388، ضمن بررسی حوادث پس از انتخابات، به هم‌پیمانی شرق و غرب بر سرمبارزه با نظام اسلامی اشاره می‌کنند. به نظر ایشان همان کسانی که از ابتدای انقلاب به مقابله با نظام و امام می‌پرداختند، (الان می‌آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار می‌دهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی‌طلب بود، پشت سرشان همه‌‌ی دستگاه‌‌‌های ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند). این امر نشان از روند دائمی مقابله نظام استکباری علیه جریان اسلامی ایران است. تأملی اندک در روند سی‌ساله نظام اسلامی ایران، به خوبی شواهد غیرقابل انکاری را از انواع تهاجمات علیه نظام اسلامی نشان می‌دهد که در پس آن شرق و غرب به دلیل یکسان بودن مبانی فکری اتحادی نامبارک را شکل داده به مقابله با نظامی که داعیه نه شرقی، نه غربی دارد، پرداخته‌اند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100125191)
عنوان سوال:

چرا حضرت امام از مجاهدین خلق به کمونیست آمریکایی تعبیر می کردند؟


پاسخ:

چرا حضرت امام از مجاهدین خلق به کمونیست آمریکایی تعبیر می کردند؟


مطلب مدنظر شما یعنی، عنوان کمونیست آمریکایی، در بخشی از وصیت‌نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره) مورد اشاره قرار گرفته است. ایشان در بندی از وصیت‌نامه خود که به گروه‌ها و گروهک‌های مختلف که در نظام حضور مثبت یا منفی دارند اشاره کرده، به بیان مبانی فکری و عقیدتی آن‌ها پرداخته و از سر دلسوزی و مبتنی بر آموزه‌های اسلامی سعی در نصیحت و ارشاد آنان دارند. در همین بخش است که ایشان ضمن نصیحت به گروه‌هایی که عنوان مجاهد خلق را برای خود انتخاب نموده‌اند، اشاره می‌کنند که بیایید واقعاً در راه خلق خدا فعالیت کنید. نه این‌که به دنبال ایجاد نا امنی برای ایشان باشید. حضرت امام (ره) در تحلیل خاستگاه شکل‌گیری این جریان ضمن دقتی که هماره در اندیشه‌ها و بیانات ایشان وجود دارد پرده از دست‌های ناپیدای راه‌بر این جریان برداشته معتقدند، علی‌رغم این‌که مجاهدین خود را منتسب به شرق و دنیای کمونیست می‌دانند، ولی در واقع این آمریکایی‌ها هستند که با حمایت از ایشان این گروه‌ها را تقویت می‌کنند. به این مفهوم که شرق و غرب با توجه به این‌که دارای پایگاه‌های فکری و خاستگاه‌های یکسانی هستند، هر دو زاییده تفکر اومانیستی مبتنی بر سکولاریسم است، هنگام برخورد با نظام اسلامی که شرق و غرب را از نظر فکری، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به چالش کشیده اتحاد نامبارک داشته، از هر وسیله‌ای برای آسیب‌رساندن به آن استفاده خواهند برد. در این میان جریان مجاهدین خلق که در همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با ایجاد جنگ مسلحانه به مبارزه با نظام برخواستند، بهترین طعمه برای کشورهای استکباری بود تا فارغ از نوع نگرش آن‌ها، تنها به صِرف این‌که مقابل نظام قرارگرفته‌اند، به حمایت از ایشان برخیزند.
از این جهت است که امام این جریان را با نام کمونیست آمریکایی خطاب می‌کنند. متن وصیت‌نامه ایشان در این زمینه چنین است : (ن. نصیحت و وصیت من به گروه‌ها و گروهک‌ها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می‌کنند، اول به سران آنان در خارج وداخل، آن است که ... مسیر یک ملت فداکار را نمی‌شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازی‌های بی سر و پا و غیرحساب شده منحرف کرد، ... بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه‌های خردسالش تا پیرزن‌ها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری می‌کنند. شماها که می دانید و اگر ندانید بسیار ساده لوحانه فکر می کنید که ملت با شما نیست. ... من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می‌کنم ... که چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد، راضی می‌شود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود این‌گونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ ... و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوارخدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟... آنان به دروغ ادعای خلقی بودن و مجاهد و فدایی برای خلق می کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌ دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی ، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند. ... من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم . و امیداست به این نصیحت که پس از مرگ من به شما می‌رسد و شائبه قدرت‌طلبی درآن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید. وصیت من به چپ‌گرایان، مثل کمونیست‌ها و چریک‌های فدایی خلق و دیگر گروه‌های متمایل به چپ، آن است که ... باچه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید و چه شده که دل خود را به چند ایسم که محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش کرده‌اید؟ ... من به شما احزاب و گروه‌ها، چه آنان که به چپ‌گرایی معروف - گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایی هستند - و چه آنان که از غرب ارتزاق می کنند ... وصیت می‌کنم که به ملت بپیوندند. ... اکنون ملت‌های محروم جهان بیدار شده‌اند و طولی نخواهد کشید که این بیداری‌ها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد).
امام خمینی از این جهت که انقلاب اسلامی ایران را هدیه الهی به ملت شریف ایران می‌دانند، معتقدند این هدیه الهی با مختصات الهی و توحیدی که دارد، خشم مادی‌گرایان جهان و سرکردگان آن را برانگیخته است. این انقلاب همزمان، مبانی فکری سیاسی شرق و غرب را به چالش کشیده، از این رو اتحادی میان آن‌ها در مقابل نظام اسلامی ایجاد شده است. نمونه این اتحاد حمایت همه جانبه غرب از گروه‌های چپ‌گرای وابسته به اندیشه‌های کمونیستی در ایران است. علی‌رغم دشمنی و خصومت غرب با این گروه‌ها در سایر کشورها.
(اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیون‌ها انسان ارزشمند وهزاران شهید جاوید آن و آسیب‌دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیون‌ها مسلمانان و مستضعفان جهان است. ... ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید. ... ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله اکبر وفداکاری‌های حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام قدرت‌های داخل و خارج را کنار زده وخود مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جدا است؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است).
این نکته مدنظر رهبری معظم نیز هست. ایشان در جمع مردم قم در نوزدهم دی‌ماه 1388، ضمن بررسی حوادث پس از انتخابات، به هم‌پیمانی شرق و غرب بر سرمبارزه با نظام اسلامی اشاره می‌کنند. به نظر ایشان همان کسانی که از ابتدای انقلاب به مقابله با نظام و امام می‌پرداختند، (الان می‌آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار می‌دهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی‌طلب بود، پشت سرشان همه‌‌ی دستگاه‌‌‌های ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند). این امر نشان از روند دائمی مقابله نظام استکباری علیه جریان اسلامی ایران است.
تأملی اندک در روند سی‌ساله نظام اسلامی ایران، به خوبی شواهد غیرقابل انکاری را از انواع تهاجمات علیه نظام اسلامی نشان می‌دهد که در پس آن شرق و غرب به دلیل یکسان بودن مبانی فکری اتحادی نامبارک را شکل داده به مقابله با نظامی که داعیه نه شرقی، نه غربی دارد، پرداخته‌اند.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100125191)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین