زمینه‌های طرح حماسه‌ی سیاسی با رویکرد جهادی چیست؟ بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی در بیانات رهبر انقلاب کدامند؟
زمینه‌های طرح حماسه‌ی سیاسی با رویکرد جهادی چیست؟ بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی در بیانات رهبر انقلاب کدامند؟ حماسه‌‌ی سیاسی، بنا بر بیانات رهبر انقلاب، یکی از ابعاد مهم تحولات جدید سیاسی ایران خواهد بود که با رویکردی جهادی می‌تواند فرصت‌های زیادی را پیش ‌روی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد و تهدیدات داخلی و خارجی را مدیریت نماید.سید محمدجواد قربی؛ سال 1392 با عنوان (حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی) توسط مقام معظم رهبری نام‌گذاری گردیده است و این نام‌گذاری ریشه در تحولات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی دارد و هر دو بخش (سیاسی) و (اقتصادی) دارای شاخص‌ها و ابعادی هستند که بررسی آن‌ها می‌تواند به سیاست‌گذاری مطلوب و دستیابی به اهداف ترسیم‌شده در راستای برنامه‌های توسعه و پیشرفت کمک نماید. حماسه (epic) در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است. حماسه گونه‌ای از متون وضعی است که به توصیف اعمال پهلوانی یا افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی می‌پردازد. در حماسه سخن از جنگ‌ها و مبارزاتی است که یک ملت برای ادامه‌ی حیات یا استقلال و شکست توطئه‌های دشمن خود، انجام داده است.از این رو، حماسه‌ی هر ملتی نمایانگر آرمان‌های آن ملت است. حماسه معمولاً با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم یا ملت در ارتباط است و اگر ملتی بخواهد جهت حفظ استقلال خویش افتخارآفرینی (حماسه‌آفرینی) کند، بایستی عوامل مؤثر در موفقیت حماسه را بشناسد و بر آن اساس برنامه‌ریزی و عمل نماید. ویژگی ممیزه‌ی امسال با سنوات قبل، همان اتفاقی است که می‌بایست منجر به حماسه در بُعد سیاسی نیز باشد. از این جهت شاید ویژگی حماسه، بیانگر عظمت کار و البته مسئولیت سنگین همه‌ی کسانی است که این دو بُعد (سیاسی و اقتصادی) در حیطه‌ی وظایف آن‌هاست. سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این نکته است که چه کسانی باید به خلق حماسه در بُعد سیاسی و اقتصادی دست بزنند؟ بنا بر فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، (همه‌ی سلیقه‌ها و جریان‌های معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این هم حق همه است، هم وظیفه‌ی همه است.)[1] بنابراین خلق حماسه‌ی سیاسی یک وظیفه و حق همگانی است که همه در آن سهیم هستند. باید توجه داشت که منظور رهبر معظم انقلاب از حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی، دو امر جداگانه و مجزای از یکدیگر و تنها همان برداشت‌های ظاهری از رویدادهای عینی پیش رو نیست. حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان دو امر یا دو فرآیند وابسته و موازی با هم دانست که وقوع و تثبیت هر کدام به وقوع و رشد دیگری وابسته است. هرچند که نمود عینی و شاخص حماسه‌ی سیاسی در سال 1392 را می‌توان در انتخابات خردادماه این سال مشاهده نمود، اما باید دانست که منظور و مقصود رهبری از حماسه‌ی سیاسی در سال جدید، بسی فراتر از انتخابات مهم پیش روست. به نظر می‌آید منظور رهبری از حماسه‌ی سیاسی، حرکت مردم و مسئولین، جناح‌ها و گروه‌های سیاسی، اجتماعی و غیره در راستای اهداف بلند انقلاب و به خصوص برقراری وحدت میان آحاد ایرانیان باشد؛ وحدت کلمه‌ای که تا کنون رمز پیروزی ایران اسلامی در صحنه‌های مختلف داخلی و خارجی، اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی بوده است. حماسه‌ی سیاسی ایران در ابعاد داخلی آن را می‌توان همان وحدت ،همدلی و همبستگی مردم و مسئولین و سپس شرکت باشکوه و گسترده‌ی مردم در انتخابات دانست. این اتحاد، همدلی و همکاری ایرانیان موجب می‌گردد تا منافع ایران در سطح بین‌المللی نیز حفظ و تثبیت شود و ایران بتواند منافع خود را در مناطق تحت نفوذ یا همان حوزه‌های مانور ایران، مانند بحرین، عراق، افغانستان، سوریه و حتی آذربایجان و غیره، دنبال کند و به حداکثر برساند.[2] خلق حماسه در ابعاد سیاسی و اقتصادی در تمامی سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی، نیازمند مشارکت و روحیه‌ی جهادگونه‌ی اعضای جامعه است و هر گونه شگفت‌آفرینی سیاسی، بدون حضور آحاد ملت، محکوم به شکست خواهد بود. لذا نقش‌آفرینی ملت در امور سیاسی و اقتصادی از ملزومات بایسته‌ای محسوب می‌شود که به مثابه‌ی یک حق و وظیفه، قابل تبیین است و راه برون‌رفت از تهدیدات نرم سیاسی و اقتصادی است. بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی قاعدتاً گزینش عبارت حماسه‌ی سیاسی، بدون توجه به شرایط داخلی و خارجی نبوده است و باید زمینه‌های بسترساز آن را جست‌‌وجو کرد؛ زیرا شناسایی تهدیدات می‌تواند به تحقق بهتر حماسه‌ی سیاسی کمک نماید. برخی از بسترهایی که لزوم حماسه در عرصه‌ی سیاست را باعث شده‌اند عبارت‌اند از: الف) عوامل خارجی تهدیدات سیاسی خارجی: جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه‌ی گذشته، با تهدیدات گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بوده است و در چند سال اخیر، بر دامنه‌ی این تهدیدات و مخاصمات افزوده شده است و دشمنان جمهوری اسلامی ایران همواره مترصد بوده‌اند در ابعاد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، بی‌ثباتی و تنش را ایجاد نمایند و با تخریب ایدئولوژی و ارزش‌های حاکم بر جامعه، میزان مشروعیت و کارآمدی نظام را تقلیل دهند. همان گونه که مقام معظم رهبری فرموده‌اند، (کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همه‌ی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند.)[3] جنگ تبلیغاتی: دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای براندازی و تخریب چهره‌ی نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و بین‌الملل، به استفاده از جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی (فریب استراتژیک در بستر سیاه‌نمایی‌ها و تاکتیک بزرگ‌نمایی آسیب‌ها) روی آورده‌اند و به این وسیله مترصد هستند مشروعیت سیاسی ایران را کاهش دهند و ضریب اعتماد سیاسی شهروندان را خدشه‌دار کنند و در این مسیر، از تمامی ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی بهره می‌گیرند و این خطر هجمه‌ی تبلیغاتی در آرای مقام معظم رهبری مشهود است: (امروز یک شبکه‌ی تبلیغاتیِ بسیار عظیم، با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیامشغول به کار است برای اینکه اثبات کند که در ملت ایران، در کشور ایران، پیشرفتی صورت نمی‌گیرد.)[4] شبه‌افکنی و ایجاد تردید در میان مسئولین و نخبگان: دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر سعی نموده‌اند با ایجاد تردید و انشقاق میان ملت و حکومت، سیاست‌مداران و نخبگان و حتی در میان فعالان سیاسی، یک گسل سیاسی ایجاد نمایند و در این مسیر، با تفرقه‌افکنی‌ها، از روند شتاب‌زای ایران در مسیر رشد و تعالی بکاهند؛ زیرا تنش سیاسی میان مسئولین و نخبگان جامعه، یکی از آسیب‌زننده‌ترین موانع تحرک اجتماعی و سیاسی جامعه خواهد بود که شبه‌افکنی‌ها، تردیدها، دودلی‌ها و بی‌اعتمادی‌های سیاسی و اجتماعی بر دامنه‌ی آن می‌افزاید. تردیدها و تنش‌های سیاسی منتج از تحرکات شبه‌آفرین معاندان نظام سیاسی ایران، ملت را از مسیر اصلی خویش خارج می‌کند و سبب توجه مسئولین به امور فرعی و ثانویه می‌‌شود. رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرموده‌اند: (با تهدید، بامشغول کردن مدیران به کارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهایی که در فهرست کارهای اصلی آن‌ها قرار ندارد.)[5] مانع‌تراشی‌های همه‌جانبه‌ی دشمنان در فعالیت‌های ایران: معاندان و ستیزه‌جویان جمهوری اسلامی ایران، برای اینکه بتوانند ایران را منزوی کنند و پرستیژ بین‌المللی ایران را تقلیل دهند، مترصد هستند با مانع‌تراشی‌ها و سنگ‌اندازی‌های متفاوت، حرکت ایران را منحرف نمایند و در عرصه‌ی مسائل دیپلماتیک، مشارکت‌های سیاسی بین‌المللی، همکاری‌های چندجانبه‌ای منطقه‌ای، حضور در سازمان‌های سیاسی و اقتصادی جهانی، با مانع‌تراشی‌های متنوع، از قدرت‌یابی ایران بکاهند؛ زیرا افزایش قدرت‌افکنی ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی و پویایی سیاسی ایران در مسائل جهانی و تحولات بین‌المللی، زمینه‌ساز کاهش فعالیت‌های تخریب‌‌کننده‌ی آن‌ها خواهد شد و به همین دلیل، به طریقی خواهان مانع‌تراشی در مسیر فعالیت‌های ایران هستند و اگر هم نتوانند، سعی می‌کنند دستاوردهای ایران در عرصه‌ی روابط بین‌الملل را کوچک نشان دهند. این نکته در بیانات رهبری مشهود است: (اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، با‌نشاط باشد، رو به پیشرفت باشد، آن‌ها در دنیا بی‌آبرو می‌شوند. لذا اگر می‌توانند، باید نگذارند.)[6] جهانی‌سازی سیاسی: نفس جهانی شدن به مثابه‌ی یک پروسه، امری قابل پذیرش و کارآمد محسوب می‌گردد، اما برخی از کشورهای غربی مثل آمریکا، مترصد جهانی‌سازی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند که در بستر این فشردگی زمان و مکان، خواهان تزریق فرهنگ و ایدئولوژی خویش به جهان و جهانیان هستند. در عرصه‌ی سیاست، این کشورها خواهان این هستند که با ترویج فرهنگ لیبرال، قدرتی برای پشتیبانی از سیاست‌های خصمانه‌ی خویش ایجاد کنند و به این وسیله، علیه دولت‌های غیرهمسو، همانند ایران بشورند. بر همین اساس، سعی می‌کنند تحت لوای همسان‌سازی جهانی، آرای خویش را به دیگران در عرصه‌ی بین‌المللی تحمیل نمایند. آن‌ها با بیان این استنباط غلط که جامعه‌ی واحد جهانی مخالف ایران است، خواهان افزایش فشارهای سیاسی به ایران هستند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: (آمریکایی‌ها وقتی حرف می‌زنند، می‌گویند جامعه‌ی جهانی. اسم چند تا کشور را گذاشته‌اند جامعه‌ی جهانی که در رأس آن‌ها آمریکا است... جامعه‌ی جهانی به هیچ وجه در صدددشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.)[7] منزوی‌سازی ایران در محیط بین‌الملل: بعد از وقوع انقلاب اسلامی تا کنون، دشمنان ایران همواره سعی کرده‌اند مانع حضور ایران در تحولات سیاسی جهانی شوند و با ایجاد سیاه‌نمایی‌ها، سایر کشورها را نسبت به ایران بدبین نمایند و به این وسیله، از حضور ایران در فعالیت‌های سیاسی منطقه‌ای و جهانی بکاهند و به این طریق، قدرت نرم ایران را کاهش دهند و از توان دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران بکاهند. غرب سعی دارد ایران را در سطوح مختلف منزوی سازد و با این اهرم فشار، ایران را مجاب به پذیرش دستورالعمل‌های آن‌ها نماید. رهبری در این خصوص می‌فرمایند: (سعی کردند ایران اسلامی را به تعبیر خودشان در دنیا منزوی کنند؛ یعنی دولت‌ها را در رابطه‌شان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل کنندو نگذارند جمهوری اسلامی سیاست‌های خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح کشورِخود گسترش دهد و اعمال کند.)[8] تنش‌زایی و ایجاد ناامنی: دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر استفاده از تبلیغات و جنگ روانی، سعی کردند تا همواره در ایران فضایی متشنج و ناامن ایجاد نمایند و با این حربه، نظام موجود را کارآمد نشان دهند و از فضای موجود برای تهییج افکار عمومی، قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی استفاده نمایند و با فعال‌سازی نیروهای خاموش (افراد بی‌تفاوت نسبت به سرنوشت کشور) و معاند با نظام اسلامی، نقشه‌‌ی اصلی خویش، یعنی براندازی را انجام دهند. بنابراین ایجاد ناامنی و تنش در سطح اجتماع، مناطق مرزی و قومی ایران از پتانسیل‌های مطلوبی برای دشمنان نظام برخوردار است و این امر بارها در تاریخ ایران قابل مشاهده است که دول غربی چگونه به تحریک اقوام مرزی ایران پرداختند. رهبری می‌فرماید: (در عرصه‌ی امنیتی هم تلاش کردند امنیت کشور را به هم بزنند.)[9] بهره‌گیری از پتانسیل‌های سیاسی موجود: در زمان حاضر با توجه به تحریم‌ها و تهدیدهای کشورهای غربی در راستای منزوی‌سازی ایران، کشور ما همچنان از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل سیاسی زیادی برخوردار است که بهره‌گیری از آن‌ها برای ایران حائز اهمیت است. به طور نمونه، ظرفیت‌های (جنبش عدم تعهد) یکی از این پتانسیل‌هاست و حضور خیلی از سران کشورهای جهان در سال 1391 در تهران، نشان‌دهنده‌ی این است که ایران باید از این موقعیت بهره بگیرد. ایران با افزایش سطح همکاری‌ها و روابط خویش می‌تواند یک (اجماع جهانی) مبنی بر نادرست بودن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی غرب ایجاد نماید و در عین حال، با استفاده از حجم وسیع کشورهای عضو این سازمان، تأثیرات تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه را مهار نماید و از تهدیدات یک فرصت بسازد. رهبر معظم انقلاب در خصوص اهمیت این سازمان می‌فرمایند: (دو ثلث ملت‌های جهان عضو جنش غیرمتعهدهاهستند. سران کشورها در تهران شرکت کردند، ‌مسئولان بلندپایه شرکت کردند. همه ایران را تحسین کردند.)[10] با توجه به تحریم‌ها و تهدیدهای غربی‌ها در راستای منزوی‌سازی، ایران همچنان از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل سیاسی زیادی برخوردار است. ظرفیت‌های (جنبش عدم تعهد) و حضور بسیاری از سران کشورهای جهان در تهران، نشان‌دهنده این است که ایران باید با افزایش سطح همکاری‌ها می‌تواند یک (اجماع جهانی) مبنی بر نادرست بودن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی غرب ایجاد نماید و از تهدیدات فرصت بسازد. ب) عوامل داخلی 1. انتخابات ریاست‌جمهوری پیش روی: یکی از بسترهای مناسب برای شکل‌گیری حماسه‌ی سیاسی، عرصه‌ی انتخابات است و مشارکت همراه با آگاهی سیاسی می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مشروعیت و کارآمدی نظام باشد. بنا بر فرموده‌ی مقام معظم رهبری، (انتخابات، مظهر حماسه‌ی سیاسی است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است و مظهر آبروی نظاماست.)[11] به همین دلیل، خیلی از دولت‌های غربی در زمان انتخابات در ایران، سعی دارند تا با متشنج کردن فضای روانی جامعه، از سطح مشارکت جامعه بکاهند و نظام را با آنومی‌های سیاسی روبه‌رو سازند. انتخابات پیش رو در خردادماه می‌تواند فرصت عظیمی را برای ایران ایجاد نماید و دولت با پشتوانه‌ی مردمی شکل گیرد و همین امر می‌تواند خیلی از بسترهای تبلیغات سلبی رسانه‌های غربی، مبنی بر عدم مشروعیت نظام اسلامی، اقتدارگرا بودن، مشارکت سیاسی اندک و عدم توجه به رأی ملت را خنثی نماید. 2. تجربه‌ی تاریخی انتخابات دهم: انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در ایران، بدنه‌ی نظام را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو ساخت و باعث شد خیلی از نیروهای انقلابی و تأثیرگذار انقلاب از جرگه‌ی اصولییون خارج شوند. آن‌ها با عملکرد خویش، زمینه‌های مانور تبلیغاتی و سیاسی غرب را مهیا کردند و بسترهای ناآرامی سیاسی و اجتماعی را فراهم نمودند؛ به گونه‌ای که زمینه برای فعالیت دشمنان نظام فراهم شد و کشورهای غربی به کنشگری در این انتخابات پرداختند و با توجه به تجربه‌ی کشورهای پساکمونیستی (اقمار باقی‌مانده از کشور شوروی)، سعی نمودند تا در ایران زمینه‌های ایجاد انقلاب‌های رنگی را تدارک ببینند و تا حدودی در این خصوص بسترسازی نمودند و به همین دلیل، با حضور حماسی و جهادی در انتخابات، باید مانع تحرکات دیگری برای دشمنان شد. 3. امنیت‌زایی: حضور گسترده در انتخابات و مشارکت سیاسی می‌تواند برای کشور امنیت به ارمغان بیاورد و از تهدیدات احتمالی در نزدیکی انتخابات بکاهد. حماسه‌ی سیاسی با رویکردی جهادی، به وسیله‌ی مشارکت در دوره‌های انتخاباتی سرنوشت‌ساز، می‌تواند هر گونه ناامنی را بکاهد و بستر را برای شکل‌گیری مردم‌سالاری اسلامی مهیا نماید. حماسه‌آفرینی در عرصه‌ی سیاست و انتخابات می‌تواند اراده‌ی ملی را تقویت نماید و همین اراده‌های تجمیع‌شده، نظام را در برابر هر آسیب و تهدیدی صیانت می‌نماید و سرچشمه‌های امید دشمنان را نابود می‌سازد. بنابراین شرکت در انتخابات باید با همت مضاعف و احساس تکلیف صورت گیرد و در این امر خطیر باید تمامی اقشار جامعه شرکت نمایند و امنیت را برای کشور به ارمغان بیاورند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: (حضور مردم پای صندوق‌های رأی می‌تواند تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر کند؛ می‌تواند دشمن را ناامیدکند؛ می‌تواند امنیت کشور را تأمین کند.)[12] 4. قانون‌گرایی: در دهه‌ی اخیر، در نظام سیاسی ایران، با برخی قانون‌گریزی‌ها روبه‌رو بوده‌ایم که سبب دلخوردی‌های ملت و بی‌اعتمادی آن‌ها شده است. به همین دلیل، لازم است با رویکردی صحیح و کارآمد در انتخاب اصلح در انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر، زمینه‌ها برای گزینش افراد صالح فراهم گردد و به این وسیله، از قانون‌گریزی‌های افرادی که مورد اعتماد نیستند کاسته شود و احترام به قانون در رأس توجه قرار گیرد. بنا بر فرموده‌ی رهبری، (در مسئله‌ی انتخابات و غیر انتخابات،همه باید تسلیم رأی قانون باشند.)[13] پروراندن قانون‌گرایی در سطح جامعه می‌تواند با مشارکت حماسی مردم در صحنه‌ی ‌انتخابات نهادینه شود. از آنجایی که بی‌قانونی و گریز از قانون در انتخابات گذشته و فضای سیاسی کشور در چند سال گذشته به نوعی رو به افزایش است، لازم است تا با حماسه‌آفرینی در سطح سیاسی، این امر را کنترل و مدیریت نمود. البته این برجستگی توسط گزینش گری صحیح به وجود می‌آید. 5. استقلال سیاسی: حماسه‌ی سیاسی یکی از راه‌های گریز از وابستگی در عرصه‌های مختلف است و به وسیله‌ی حماسه‌آفرینی می‌توان از وابستگی به دولت‌های غربی جلوگیری کرد. دشمنان با تحریم‌ها و تهدیدها در صدد هستند تا ایران را مجبور به انجام خواسته‌های خودشان سازند، ولی با افزایش سطح مشارکت و حمایت از نظام سیاسی، به طرق گوناگون و در عرصه‌های متنوع، ایران می‌تواند همچنان استقلال سیاسی خویش را حفظ نماید و با پشتوانه‌ی حمایت ملت، بر مواضع و آرای خویش محکم بایستد و در برابر هجمه‌های دشمنان ایستادگی کند. 6. ثبات و آرامش سیاسی: بعد از تحولات سال 1388 و شکل‌گیری برخی نزاع‌های سیاسی در مقابل دیدگان ملت، تا حدودی آرامش سیاسی از سطح جامعه برکنده شد و فضای سیاست کشور غبارآلود گشت و دشمنان از این انشقاق و دودستگی میان احزاب و سیاسیون حداکثر استفاده را برای دستیابی به اهداف خویش بردند. به همین دلیل، ایجاد آرامش و ثبات در فضای سیاست ایران لازم و ضروری است و این شرایط با همدلی و همراهی در عرصه‌های سیاسی کشور، همچون انتخابات فراهم می‌شود.(سید محمدجواد قربی؛ کارشناس مسائل سیاسی،برهان،1392/1/18) پی‌نوشت‌ها: [1]. بیانات مقام معظم رهبری در پیام نوروزی در حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) در اول فروردین 1392. [2]. اسلام ذوالقدرپور، کدام حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی، 1392، ص 1. [3]. بیانات مقام معظم رهبری، همان. [4]. همان. [5]. همان. [6]. همان. [7]. همان. [8]. همان. [9]. همان. [10]. همان. [11]. همان. [12]. همان. [13] . همان.
عنوان سوال:

زمینه‌های طرح حماسه‌ی سیاسی با رویکرد جهادی چیست؟ بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی در بیانات رهبر انقلاب کدامند؟


پاسخ:

زمینه‌های طرح حماسه‌ی سیاسی با رویکرد جهادی چیست؟ بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی در بیانات رهبر انقلاب کدامند؟

حماسه‌‌ی سیاسی، بنا بر بیانات رهبر انقلاب، یکی از ابعاد مهم تحولات جدید سیاسی ایران خواهد بود که با رویکردی جهادی می‌تواند فرصت‌های زیادی را پیش ‌روی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد و تهدیدات داخلی و خارجی را مدیریت نماید.سید محمدجواد قربی؛ سال 1392 با عنوان (حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی) توسط مقام معظم رهبری نام‌گذاری گردیده است و این نام‌گذاری ریشه در تحولات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی دارد و هر دو بخش (سیاسی) و (اقتصادی) دارای شاخص‌ها و ابعادی هستند که بررسی آن‌ها می‌تواند به سیاست‌گذاری مطلوب و دستیابی به اهداف ترسیم‌شده در راستای برنامه‌های توسعه و پیشرفت کمک نماید.

حماسه (epic) در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است. حماسه گونه‌ای از متون وضعی است که به توصیف اعمال پهلوانی یا افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی می‌پردازد. در حماسه سخن از جنگ‌ها و مبارزاتی است که یک ملت برای ادامه‌ی حیات یا استقلال و شکست توطئه‌های دشمن خود، انجام داده است.از این رو، حماسه‌ی هر ملتی نمایانگر آرمان‌های آن ملت است. حماسه معمولاً با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم یا ملت در ارتباط است و اگر ملتی بخواهد جهت حفظ استقلال خویش افتخارآفرینی (حماسه‌آفرینی) کند، بایستی عوامل مؤثر در موفقیت حماسه را بشناسد و بر آن اساس برنامه‌ریزی و عمل نماید.

ویژگی ممیزه‌ی امسال با سنوات قبل، همان اتفاقی است که می‌بایست منجر به حماسه در بُعد سیاسی نیز باشد. از این جهت شاید ویژگی حماسه، بیانگر عظمت کار و البته مسئولیت سنگین همه‌ی کسانی است که این دو بُعد (سیاسی و اقتصادی) در حیطه‌ی وظایف آن‌هاست. سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این نکته است که چه کسانی باید به خلق حماسه در بُعد سیاسی و اقتصادی دست بزنند؟ بنا بر فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، (همه‌ی سلیقه‌ها و جریان‌های معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این هم حق همه است، هم وظیفه‌ی همه است.)[1] بنابراین خلق حماسه‌ی سیاسی یک وظیفه و حق همگانی است که همه در آن سهیم هستند.

باید توجه داشت که منظور رهبر معظم انقلاب از حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی، دو امر جداگانه و مجزای از یکدیگر و تنها همان برداشت‌های ظاهری از رویدادهای عینی پیش رو نیست. حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان دو امر یا دو فرآیند وابسته و موازی با هم دانست که وقوع و تثبیت هر کدام به وقوع و رشد دیگری وابسته است. هرچند که نمود عینی و شاخص حماسه‌ی سیاسی در سال 1392 را می‌توان در انتخابات خردادماه این سال مشاهده نمود، اما باید دانست که منظور و مقصود رهبری از حماسه‌ی سیاسی در سال جدید، بسی فراتر از انتخابات مهم پیش روست.

به نظر می‌آید منظور رهبری از حماسه‌ی سیاسی، حرکت مردم و مسئولین، جناح‌ها و گروه‌های سیاسی، اجتماعی و غیره در راستای اهداف بلند انقلاب و به خصوص برقراری وحدت میان آحاد ایرانیان باشد؛ وحدت کلمه‌ای که تا کنون رمز پیروزی ایران اسلامی در صحنه‌های مختلف داخلی و خارجی، اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی بوده است. حماسه‌ی سیاسی ایران در ابعاد داخلی آن را می‌توان همان وحدت ،همدلی و همبستگی مردم و مسئولین و سپس شرکت باشکوه و گسترده‌ی مردم در انتخابات دانست. این اتحاد، همدلی و همکاری ایرانیان موجب می‌گردد تا منافع ایران در سطح بین‌المللی نیز حفظ و تثبیت شود و ایران بتواند منافع خود را در مناطق تحت نفوذ یا همان حوزه‌های مانور ایران، مانند بحرین، عراق، افغانستان، سوریه و حتی آذربایجان و غیره، دنبال کند و به حداکثر برساند.[2]

خلق حماسه در ابعاد سیاسی و اقتصادی در تمامی سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی، نیازمند مشارکت و روحیه‌ی جهادگونه‌ی اعضای جامعه است و هر گونه شگفت‌آفرینی سیاسی، بدون حضور آحاد ملت، محکوم به شکست خواهد بود. لذا نقش‌آفرینی ملت در امور سیاسی و اقتصادی از ملزومات بایسته‌ای محسوب می‌شود که به مثابه‌ی یک حق و وظیفه، قابل تبیین است و راه برون‌رفت از تهدیدات نرم سیاسی و اقتصادی است.
بسترهای زمینه‌ساز حماسه‌ی سیاسی

قاعدتاً گزینش عبارت حماسه‌ی سیاسی، بدون توجه به شرایط داخلی و خارجی نبوده است و باید زمینه‌های بسترساز آن را جست‌‌وجو کرد؛ زیرا شناسایی تهدیدات می‌تواند به تحقق بهتر حماسه‌ی سیاسی کمک نماید. برخی از بسترهایی که لزوم حماسه در عرصه‌ی سیاست را باعث شده‌اند عبارت‌اند از:

الف) عوامل خارجی

تهدیدات سیاسی خارجی: جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه‌ی گذشته، با تهدیدات گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بوده است و در چند سال اخیر، بر دامنه‌ی این تهدیدات و مخاصمات افزوده شده است و دشمنان جمهوری اسلامی ایران همواره مترصد بوده‌اند در ابعاد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، بی‌ثباتی و تنش را ایجاد نمایند و با تخریب ایدئولوژی و ارزش‌های حاکم بر جامعه، میزان مشروعیت و کارآمدی نظام را تقلیل دهند. همان گونه که مقام معظم رهبری فرموده‌اند، (کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همه‌ی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند.)[3]

جنگ تبلیغاتی: دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای براندازی و تخریب چهره‌ی نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و بین‌الملل، به استفاده از جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی (فریب استراتژیک در بستر سیاه‌نمایی‌ها و تاکتیک بزرگ‌نمایی آسیب‌ها) روی آورده‌اند و به این وسیله مترصد هستند مشروعیت سیاسی ایران را کاهش دهند و ضریب اعتماد سیاسی شهروندان را خدشه‌دار کنند و در این مسیر، از تمامی ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی بهره می‌گیرند و این خطر هجمه‌ی تبلیغاتی در آرای مقام معظم رهبری مشهود است: (امروز یک شبکه‌ی تبلیغاتیِ بسیار عظیم، با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیامشغول به کار است برای اینکه اثبات کند که در ملت ایران، در کشور ایران، پیشرفتی صورت نمی‌گیرد.)[4]

شبه‌افکنی و ایجاد تردید در میان مسئولین و نخبگان: دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر سعی نموده‌اند با ایجاد تردید و انشقاق میان ملت و حکومت، سیاست‌مداران و نخبگان و حتی در میان فعالان سیاسی، یک گسل سیاسی ایجاد نمایند و در این مسیر، با تفرقه‌افکنی‌ها، از روند شتاب‌زای ایران در مسیر رشد و تعالی بکاهند؛ زیرا تنش سیاسی میان مسئولین و نخبگان جامعه، یکی از آسیب‌زننده‌ترین موانع تحرک اجتماعی و سیاسی جامعه خواهد بود که شبه‌افکنی‌ها، تردیدها، دودلی‌ها و بی‌اعتمادی‌های سیاسی و اجتماعی بر دامنه‌ی آن می‌افزاید. تردیدها و تنش‌های سیاسی منتج از تحرکات شبه‌آفرین معاندان نظام سیاسی ایران، ملت را از مسیر اصلی خویش خارج می‌کند و سبب توجه مسئولین به امور فرعی و ثانویه می‌‌شود. رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرموده‌اند: (با تهدید، بامشغول کردن مدیران به کارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهایی که در فهرست کارهای اصلی آن‌ها قرار ندارد.)[5]

مانع‌تراشی‌های همه‌جانبه‌ی دشمنان در فعالیت‌های ایران: معاندان و ستیزه‌جویان جمهوری اسلامی ایران، برای اینکه بتوانند ایران را منزوی کنند و پرستیژ بین‌المللی ایران را تقلیل دهند، مترصد هستند با مانع‌تراشی‌ها و سنگ‌اندازی‌های متفاوت، حرکت ایران را منحرف نمایند و در عرصه‌ی مسائل دیپلماتیک، مشارکت‌های سیاسی بین‌المللی، همکاری‌های چندجانبه‌ای منطقه‌ای، حضور در سازمان‌های سیاسی و اقتصادی جهانی، با مانع‌تراشی‌های متنوع، از قدرت‌یابی ایران بکاهند؛ زیرا افزایش قدرت‌افکنی ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی و پویایی سیاسی ایران در مسائل جهانی و تحولات بین‌المللی، زمینه‌ساز کاهش فعالیت‌های تخریب‌‌کننده‌ی آن‌ها خواهد شد و به همین دلیل، به طریقی خواهان مانع‌تراشی در مسیر فعالیت‌های ایران هستند و اگر هم نتوانند، سعی می‌کنند دستاوردهای ایران در عرصه‌ی روابط بین‌الملل را کوچک نشان دهند. این نکته در بیانات رهبری مشهود است: (اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، با‌نشاط باشد، رو به پیشرفت باشد، آن‌ها در دنیا بی‌آبرو می‌شوند. لذا اگر می‌توانند، باید نگذارند.)[6]

جهانی‌سازی سیاسی: نفس جهانی شدن به مثابه‌ی یک پروسه، امری قابل پذیرش و کارآمد محسوب می‌گردد، اما برخی از کشورهای غربی مثل آمریکا، مترصد جهانی‌سازی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند که در بستر این فشردگی زمان و مکان، خواهان تزریق فرهنگ و ایدئولوژی خویش به جهان و جهانیان هستند. در عرصه‌ی سیاست، این کشورها خواهان این هستند که با ترویج فرهنگ لیبرال، قدرتی برای پشتیبانی از سیاست‌های خصمانه‌ی خویش ایجاد کنند و به این وسیله، علیه دولت‌های غیرهمسو، همانند ایران بشورند. بر همین اساس، سعی می‌کنند تحت لوای همسان‌سازی جهانی، آرای خویش را به دیگران در عرصه‌ی بین‌المللی تحمیل نمایند. آن‌ها با بیان این استنباط غلط که جامعه‌ی واحد جهانی مخالف ایران است، خواهان افزایش فشارهای سیاسی به ایران هستند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: (آمریکایی‌ها وقتی حرف می‌زنند، می‌گویند جامعه‌ی جهانی. اسم چند تا کشور را گذاشته‌اند جامعه‌ی جهانی که در رأس آن‌ها آمریکا است... جامعه‌ی جهانی به هیچ وجه در صدددشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.)[7]

منزوی‌سازی ایران در محیط بین‌الملل: بعد از وقوع انقلاب اسلامی تا کنون، دشمنان ایران همواره سعی کرده‌اند مانع حضور ایران در تحولات سیاسی جهانی شوند و با ایجاد سیاه‌نمایی‌ها، سایر کشورها را نسبت به ایران بدبین نمایند و به این وسیله، از حضور ایران در فعالیت‌های سیاسی منطقه‌ای و جهانی بکاهند و به این طریق، قدرت نرم ایران را کاهش دهند و از توان دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران بکاهند.

غرب سعی دارد ایران را در سطوح مختلف منزوی سازد و با این اهرم فشار، ایران را مجاب به پذیرش دستورالعمل‌های آن‌ها نماید. رهبری در این خصوص می‌فرمایند: (سعی کردند ایران اسلامی را به تعبیر خودشان در دنیا منزوی کنند؛ یعنی دولت‌ها را در رابطه‌شان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل کنندو نگذارند جمهوری اسلامی سیاست‌های خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح کشورِخود گسترش دهد و اعمال کند.)[8]

تنش‌زایی و ایجاد ناامنی: دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر استفاده از تبلیغات و جنگ روانی، سعی کردند تا همواره در ایران فضایی متشنج و ناامن ایجاد نمایند و با این حربه، نظام موجود را کارآمد نشان دهند و از فضای موجود برای تهییج افکار عمومی، قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی استفاده نمایند و با فعال‌سازی نیروهای خاموش (افراد بی‌تفاوت نسبت به سرنوشت کشور) و معاند با نظام اسلامی، نقشه‌‌ی اصلی خویش، یعنی براندازی را انجام دهند. بنابراین ایجاد ناامنی و تنش در سطح اجتماع، مناطق مرزی و قومی ایران از پتانسیل‌های مطلوبی برای دشمنان نظام برخوردار است و این امر بارها در تاریخ ایران قابل مشاهده است که دول غربی چگونه به تحریک اقوام مرزی ایران پرداختند. رهبری می‌فرماید: (در عرصه‌ی امنیتی هم تلاش کردند امنیت کشور را به هم بزنند.)[9]

بهره‌گیری از پتانسیل‌های سیاسی موجود: در زمان حاضر با توجه به تحریم‌ها و تهدیدهای کشورهای غربی در راستای منزوی‌سازی ایران، کشور ما همچنان از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل سیاسی زیادی برخوردار است که بهره‌گیری از آن‌ها برای ایران حائز اهمیت است. به طور نمونه، ظرفیت‌های (جنبش عدم تعهد) یکی از این پتانسیل‌هاست و حضور خیلی از سران کشورهای جهان در سال 1391 در تهران، نشان‌دهنده‌ی این است که ایران باید از این موقعیت بهره بگیرد. ایران با افزایش سطح همکاری‌ها و روابط خویش می‌تواند یک (اجماع جهانی) مبنی بر نادرست بودن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی غرب ایجاد نماید و در عین حال، با استفاده از حجم وسیع کشورهای عضو این سازمان، تأثیرات تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه را مهار نماید و از تهدیدات یک فرصت بسازد. رهبر معظم انقلاب در خصوص اهمیت این سازمان می‌فرمایند: (دو ثلث ملت‌های جهان عضو جنش غیرمتعهدهاهستند. سران کشورها در تهران شرکت کردند، ‌مسئولان بلندپایه شرکت کردند. همه ایران را تحسین کردند.)[10]

با توجه به تحریم‌ها و تهدیدهای غربی‌ها در راستای منزوی‌سازی، ایران همچنان از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل سیاسی زیادی برخوردار است. ظرفیت‌های (جنبش عدم تعهد) و حضور بسیاری از سران کشورهای جهان در تهران، نشان‌دهنده این است که ایران باید با افزایش سطح همکاری‌ها می‌تواند یک (اجماع جهانی) مبنی بر نادرست بودن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی غرب ایجاد نماید و از تهدیدات فرصت بسازد.
ب) عوامل داخلی

1. انتخابات ریاست‌جمهوری پیش روی: یکی از بسترهای مناسب برای شکل‌گیری حماسه‌ی سیاسی، عرصه‌ی انتخابات است و مشارکت همراه با آگاهی سیاسی می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مشروعیت و کارآمدی نظام باشد. بنا بر فرموده‌ی مقام معظم رهبری، (انتخابات، مظهر حماسه‌ی سیاسی است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است و مظهر آبروی نظاماست.)[11] به همین دلیل، خیلی از دولت‌های غربی در زمان انتخابات در ایران، سعی دارند تا با متشنج کردن فضای روانی جامعه، از سطح مشارکت جامعه بکاهند و نظام را با آنومی‌های سیاسی روبه‌رو سازند. انتخابات پیش رو در خردادماه می‌تواند فرصت عظیمی را برای ایران ایجاد نماید و دولت با پشتوانه‌ی مردمی شکل گیرد و همین امر می‌تواند خیلی از بسترهای تبلیغات سلبی رسانه‌های غربی، مبنی بر عدم مشروعیت نظام اسلامی، اقتدارگرا بودن، مشارکت سیاسی اندک و عدم توجه به رأی ملت را خنثی نماید.

2. تجربه‌ی تاریخی انتخابات دهم: انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در ایران، بدنه‌ی نظام را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو ساخت و باعث شد خیلی از نیروهای انقلابی و تأثیرگذار انقلاب از جرگه‌ی اصولییون خارج شوند. آن‌ها با عملکرد خویش، زمینه‌های مانور تبلیغاتی و سیاسی غرب را مهیا کردند و بسترهای ناآرامی سیاسی و اجتماعی را فراهم نمودند؛ به گونه‌ای که زمینه برای فعالیت دشمنان نظام فراهم شد و کشورهای غربی به کنشگری در این انتخابات پرداختند و با توجه به تجربه‌ی کشورهای پساکمونیستی (اقمار باقی‌مانده از کشور شوروی)، سعی نمودند تا در ایران زمینه‌های ایجاد انقلاب‌های رنگی را تدارک ببینند و تا حدودی در این خصوص بسترسازی نمودند و به همین دلیل، با حضور حماسی و جهادی در انتخابات، باید مانع تحرکات دیگری برای دشمنان شد.

3. امنیت‌زایی: حضور گسترده در انتخابات و مشارکت سیاسی می‌تواند برای کشور امنیت به ارمغان بیاورد و از تهدیدات احتمالی در نزدیکی انتخابات بکاهد. حماسه‌ی سیاسی با رویکردی جهادی، به وسیله‌ی مشارکت در دوره‌های انتخاباتی سرنوشت‌ساز، می‌تواند هر گونه ناامنی را بکاهد و بستر را برای شکل‌گیری مردم‌سالاری اسلامی مهیا نماید. حماسه‌آفرینی در عرصه‌ی سیاست و انتخابات می‌تواند اراده‌ی ملی را تقویت نماید و همین اراده‌های تجمیع‌شده، نظام را در برابر هر آسیب و تهدیدی صیانت می‌نماید و سرچشمه‌های امید دشمنان را نابود می‌سازد. بنابراین شرکت در انتخابات باید با همت مضاعف و احساس تکلیف صورت گیرد و در این امر خطیر باید تمامی اقشار جامعه شرکت نمایند و امنیت را برای کشور به ارمغان بیاورند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: (حضور مردم پای صندوق‌های رأی می‌تواند تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر کند؛ می‌تواند دشمن را ناامیدکند؛ می‌تواند امنیت کشور را تأمین کند.)[12]

4. قانون‌گرایی: در دهه‌ی اخیر، در نظام سیاسی ایران، با برخی قانون‌گریزی‌ها روبه‌رو بوده‌ایم که سبب دلخوردی‌های ملت و بی‌اعتمادی آن‌ها شده است. به همین دلیل، لازم است با رویکردی صحیح و کارآمد در انتخاب اصلح در انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر، زمینه‌ها برای گزینش افراد صالح فراهم گردد و به این وسیله، از قانون‌گریزی‌های افرادی که مورد اعتماد نیستند کاسته شود و احترام به قانون در رأس توجه قرار گیرد. بنا بر فرموده‌ی رهبری، (در مسئله‌ی انتخابات و غیر انتخابات،همه باید تسلیم رأی قانون باشند.)[13] پروراندن قانون‌گرایی در سطح جامعه می‌تواند با مشارکت حماسی مردم در صحنه‌ی ‌انتخابات نهادینه شود. از آنجایی که بی‌قانونی و گریز از قانون در انتخابات گذشته و فضای سیاسی کشور در چند سال گذشته به نوعی رو به افزایش است، لازم است تا با حماسه‌آفرینی در سطح سیاسی، این امر را کنترل و مدیریت نمود. البته این برجستگی توسط گزینش گری صحیح به وجود می‌آید.

5. استقلال سیاسی: حماسه‌ی سیاسی یکی از راه‌های گریز از وابستگی در عرصه‌های مختلف است و به وسیله‌ی حماسه‌آفرینی می‌توان از وابستگی به دولت‌های غربی جلوگیری کرد. دشمنان با تحریم‌ها و تهدیدها در صدد هستند تا ایران را مجبور به انجام خواسته‌های خودشان سازند، ولی با افزایش سطح مشارکت و حمایت از نظام سیاسی، به طرق گوناگون و در عرصه‌های متنوع، ایران می‌تواند همچنان استقلال سیاسی خویش را حفظ نماید و با پشتوانه‌ی حمایت ملت، بر مواضع و آرای خویش محکم بایستد و در برابر هجمه‌های دشمنان ایستادگی کند.

6. ثبات و آرامش سیاسی: بعد از تحولات سال 1388 و شکل‌گیری برخی نزاع‌های سیاسی در مقابل دیدگان ملت، تا حدودی آرامش سیاسی از سطح جامعه برکنده شد و فضای سیاست کشور غبارآلود گشت و دشمنان از این انشقاق و دودستگی میان احزاب و سیاسیون حداکثر استفاده را برای دستیابی به اهداف خویش بردند. به همین دلیل، ایجاد آرامش و ثبات در فضای سیاست ایران لازم و ضروری است و این شرایط با همدلی و همراهی در عرصه‌های سیاسی کشور، همچون انتخابات فراهم می‌شود.(سید محمدجواد قربی؛ کارشناس مسائل سیاسی،برهان،1392/1/18)

پی‌نوشت‌ها:
[1]. بیانات مقام معظم رهبری در پیام نوروزی در حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) در اول فروردین 1392.
[2]. اسلام ذوالقدرپور، کدام حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی، 1392، ص 1.

[3]. بیانات مقام معظم رهبری، همان.

[4]. همان.

[5]. همان.

[6]. همان.

[7]. همان.

[8]. همان.

[9]. همان.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. همان.

[13] . همان.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین