1) امام خمینی(ره) دقیقا چه زمانی به رحمت خدا رفتند؟ کی از صدا و سیما اعلام شد؟ چه ساعتی و چه روزی دفن شدند؟ خبرگان رهبری در چه تاریخی تشکیل جلسه داد؟و آیت الله خامنه ای چگونه به رهبری انتخاب شدند؟
1) امام خمینی(ره) دقیقا چه زمانی به رحمت خدا رفتند؟ کی از صدا و سیما اعلام شد؟ چه ساعتی و چه روزی دفن شدند؟ خبرگان رهبری در چه تاریخی تشکیل جلسه داد؟و آیت الله خامنه ای چگونه به رهبری انتخاب شدند؟ حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 به وصال محبوب خویش شتافته و رحلت می نمایند . و در صبح روز بعد یعنی 14 خرداد ساعت 7 صبح اولین خبری که از رادیوی سراسری ایران با صدای حیاتی گوینده رادیو به جهان مخابره شد به شرح زیر بود : (انا لله و انا علیه راجعون روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست ...) روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبر تشکیل گردید و پس از قرائت وصیتنامه امام خمینی توسط حضرت آیه الله خامنه ای که دو ساعت و نیم طول کشید , بحث و تبادل نظر برای تعیین جانشینی امام خمینی و رهبر انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از چندین ساعت سرانجام حضرت آیه الله خامنه ای ( رئیس جمهور وقت ) که خود از شاگردان امام خمینی سلام الله علیه و از چهره های درخشان انقلاب اسلامی و از یاوران قیام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازی کرده بود , به اتفاق آرا برای این رسالت خطیر برگزیده شد . جهت آشنایی کامل با موضوعات مختلفی که پیرامون انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری نظام اسلامی در اجلاس فوق ‌العاده‌ خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشی از کتاب ( پرسش ها و پاسخ هایی درباره مجلس خبرگان رهبری، تهیه شده توسط دبیرخانه مجلس خبرگان) ارائه می شود: اجلاس فوق العاده و چگونگی انتخاب مقام معظم رهبری: 1. آیا پیش از رحلت حضرت امام‌قدس سره، مجلس خبرگان برای شناسایی افرادی که در مظان رهبری قرار داشتند، کاری کرده بود؟ آیا اساساً چنین مسؤولیتی را بر عهده داشت یا نه؟ پاسخ: یکی از وظایفی که برای کمیسیون اصل یکصدوهفتم و یکصدونهم قانون‌اساسی به تصویب رسیده است، شناسایی افرادی است که در مظان رهبری قرار دارند. ماده 18 آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان،[1] در این باره چنین می‌گوید: (به منظور آمادگی خبرگان، برای اجرای اصل یکصدوهفتم و شناخت حدود و شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصدونهم قانون‌اساسی، کمیسیونی مرکّب از پانزده نفر از نمایندگان، تشکیل می‌شود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقیق کند و درباره همه کسانی که در مظان رهبری قرار دارند، بررسی به عمل آورد و در اختیار دبیرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسی خبرگان واقع شود). اما به علت آن‌که مدت زمان زیادی از برکناری قائم مقام رهبری نگذشته بود و در واقع، به‌فاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امام‌قدس سره رو به رو شده بودند، دراین مدت کوتاه، فرصت آن را نیافتند که به بررسی و شناخت افرادی که در مظان رهبری هستند، بپردازند.[2] 2. آیا پیش از تشکیل اجلاس فوق‌العاده، درباره تعیین رهبر، بحثی مطرح شده بود؟ پاسخ: پس از آن که گروه پزشکی معالج حضرت امام ‌قدس سره، خبرهای مأیوس کننده‌ای از حال ایشان به مسؤولان عالی‌رتبه نظام دادند و گفتند که ایشان چند ساعتی بیش‌تر زنده نخواهند بود، جلسه‌ ای با حضور برخی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی، رؤسای قوای سه گانه و برخی دیگر از شخصیت‌ها، نزدیک محل بستری شدن حضرت امام تشکیل شد. اعضای حاضر در این نشست، که در بعد از ظهر روز سیزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقایان خامنه‌ ای، مشکینی، موسوی اردبیلی، امینی، هاشمی رفسنجانی، طاهری خرم آبادی، خلخالی و احمد خمینی. این افراد، پیش از هر چیز، بر ضرورت تدوین برنامه‌ای منسجم و منظم، برای رویارویی با حادثه‌ ای که وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ویژه برای رهبری پس از امام تأکید کردند. در این جلسه، هر یک از این افراد، دیدگاه خود را در این باره مطرح کرد. برخی برای رهبری، نام افرادی را که به ذهنشان می‌رسید، مطرح کردند؛ اما توافقی در این باره حاصل نشد. سرانجام، به این نتیجه رسیدند که چون فردی را که مانند حضرت امام باشد، در میان خود سراغ ندارند، باید از راه دیگری، که قانون اساسی پیش‌بینی کرده است، یعنی (شورای رهبری) استفاده کنند. با وجود آن‌که آیت‌اللّه امینی (عضو کمیسیون رهبری در شورای بازنگری قانون اساسی) در همان جلسه، بیان می‌کند که مسأله شورای رهبری، در کمیسیون مربوط در شورای بازنگری قانون اساسی رد شده است، اما دیگر اعضا با این استدلال که در شرایط کنونی راهی جز این نداریم و تنها راه ممکن، شورای رهبر است، بر نظر خود پافشاری کردند.[3] 3. نخستین اقدام رسمی خبرگان، در اجلاس فوق العاده، برای تعیین رهبر چه‌بود؟ پاسخ: نخستین موضوعی که در دستور کار این اجلاسیه قرار گرفت، بررسی مسأله استعفای آقای منتظری از سمت قائم‌مقامی بود، هر چند که در این باره، حضرت امام‌قدس سره نظر قطعی خود را بیان فرموده بودند و دیدگاه ایشان برای اعضای خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، این مسأله باید از طریق رسمی خود، که اصل شکل‌گیری آن از آن‌جا بود، انجام پذیرد. اگر خبرگان، این مسأله را فیصله نمی‌دادند، ممکن بود بعدها از سوی افرادی شبهه پراکنی شود که خبرگانی که وی را به قائم مقامی رهبری برگزیده‌اند، انتخاب خود را ملغا و باطل اعلام نکرده‌اند. این موضوع به بحث گذاشته شد و اکثریت قریب به اتفاق اعضای حاضر در جلسه، استعفای آقای منتظری را که طی نامه‌ای (7/1/68) به حضرت امام اعلام کرده بود، پذیرفتند. البته یکی - دو نفر با این استدلال که نام‌برده از رهبری فردی استعفا داده است و لیاقت عضویت در شورای رهبری را دارد، با پذیرش استعفا به گونه کلی مخالفت کردند؛ اما طبق رأی دیگر اعضا این دیدگاه پذیرفته نشد.[4] پس از آن، مذاکرات درباره چگونگی تشکیل منصب رهبری و این‌که به صورت فردی باشد یا شورایی، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نیمی در موافقت با رهبری فردی و نیمی در دفاع ازشورایی بودن آن) به سخنرانی و طرح دیدگاه‌های خود پرداختند که سرانجام، با رأی آوردن رهبریِ فردی و سپس تعیین شخص آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی -، این مذاکرات به‌پایان رسید. 4. در قانون اساسی پیش از بازنگری، شورای رهبری نیز پیش‌بینی شده بود. آیا در این باره نیز بحثی انجام پذیرفت؟ چه کسانی از این مسأله دفاع می‌کردند و استدلال آنان چه بود؟ سرانجام این مذاکرات به کجا انجامید؟ پاسخ: تقریباً شش نفر از اعضا در موافقت با شورایی بودن رهبری، به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند، که از آن جمله، حضرات آقایان خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و طاهری خرم آبادی بودند. دلایلی را که این افراد، برای نظر خود ارائه می‌دادند، این بود که در شرایط حساس کنونی، که هنوز نظام نوپای اسلامی، استحکام و ثبات کافی پیدا نکرده است، فردی که مانند حضرت امام باشد و از آن نفوذ کلمه، قاطعیت در رهبری و جامعیت برخوردار باشد، سراغ نداریم. اگر منصب رهبری، به صورت شورایی اداره شود، این امر موجب جبران نواقص افراد خواهد شد. ضمن آن‌که شورایی بودن رهبری، وجه قانونی هم دارد و در قانون اساسی آمده است. در مقابل کسانی که طرفدار رهبری فردی بودند، چنین استدلال می‌کردند که ولایت فقیه، ادامه ولایت رسول خدا و ائمه اطهارعلیهم‌السلام است و در آن‌جا سابقه شورایی نداریم. در فقه شیعه نیز منصب ولایت، به صورت شورایی تعریف نشده است و بنابر همین استدلال، کمیسیون رهبری شورای بازنگری قانون اساسی نیز به این نتیجه رسیده است که ذکر این مسأله در قانون اساسی، وجه شرعی ندارد. ضمن آن‌که تجربه مدیریت شورایی، از آغاز انقلاب، که مناصب گوناگون به این صورت اداره می‌شد (مانند شورای عالی قضایی، صدا و سیما و اقتصاد) آثار و تبعات ناموفقی را به دنبال داشته است. تمرکز رهبری در یک فرد، موجب وحدت، قدرت، قاطعیت و توانایی بیش‌تر و سریع‌تر در حل بحران‌ها و اداره امور خواهد بود؛ همان گونه که درباره حضرت امام‌قدس سره نیز شاهد بوده‌ایم. افزون بر این، رهبر می‌تواند از بازوهای مشورتی متخصص در امر اداره کشور، در امور مختلف بهره بگیرد. سرانجام، پس از مذاکرات نسبتاً طولانی، یکی از اعضا، پیشنهاد کفایت مذاکرات را مطرح کرد که این پیشنهاد به رأی گذاشته شد و به تصویب رسید. آن‌گاه تصمیم بر آن شد که صرف نظر از این‌که چه افرادی برای شورای رهبری یا رهبری فردی مطرح باشند، اصل شورایی یا فردی بودن آن به رأی گذاشته شود که پس از رأی‌گیری، رهبری فردی رأی آورد.[5] 5. نام چه کسانی برای شورای رهبری پیشنهاد شد؟ آیا شورای رهبری مبنای فقهی دارد؟ پاسخ: ترکیب‌ها و افراد مختلفی برای شورای رهبری پیشنهاد شدند: پیشنهاد اول: حضرات آقایان خامنه‌ای، مشکینی و موسوی اردبیلی. پیشنهاد دوم: افراد یاد شده به همراه حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی و سید احمدخمینی. پیشنهاد سوم: حضرات آقایان خامنه‌ای، مشکینی، موسوی اردبیلی، فاضل لنکرانی وجوادی آملی. درباره این‌که آیا شورای رهبری، مبنای فقهی دارد یا نه، برخی چنین پاسخ داده‌اند که ولایت فقیه ادامه ولایت رسول خداصلی الله وعلیه وآله و ائمه اطهارعلیهم‌السلام است و در این امر، سابقه شورایی نداریم و در فقه شیعه نیز منصب ولایت، به صورت شورایی تعریف نشده است.[6] در پاسخ این نظریه باید گفت: درست است که ولایت فقیه، ادامه ولایت رسول خدا وائمه اطهارعلیهم‌السلام است و حدود اختیارات فقیه دارای شرایط رهبری، تفاوتی با اختیارات آن بزرگواران در امر حکومت ندارد، اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که ولایت آنان به نصب خاص و به صورت مستقیم از سوی خداوند متعال بوده است، بر خلاف ولایت فقیه که در این زمینه، معصومین‌علیهم‌السلام شرایط و ویژگی‌های رهبر جامعه اسلامی را بیان کرده‌اند (نصب عام) و آن‌گاه، مردم را به شناخت مصداق آن صفات و ویژگی‌ها موظف ساخته‌اند. اکنون پرسش این است که اگر خبرگان، که نمایندگان مردم برای شناخت رهبر هستند، نتوانستند فقیهی را که بالاترین حد نصاب از آن شرایط را دارد، شناسایی کنند، بلکه چند فقیه، در مرتبه نسبتاً یک‌سانی از ویژگی‌های مزبور وجود داشتند، تکلیف چه خواهد بود؟ به نظر می‌رسد دست کم یکی از راه حل‌ها برای رهایی از تحیر در این امر خطیر، ایجاد شورایی متشکل از آن فقها باشد؛ همان گونه که در قانون‌اساسی پیش از بازنگری نیز به این مسأله توجه شده بود و اگر مبنای فقهی و شرعی نداشت، جمع درخور توجهی از مجتهدان و اسلام شناسان و خبرگان قانون‌اساسی، آن را به تصویب نمی‌رساندند. با وجود این، اعضای شورای بازنگری قانون‌اساسی، به این نتیجه رسیدند که برای انسجام، اتقان و استحکام در امر رهبری، این منصب را به صورت فردی تعریف و تصویب کنند. درباره این‌که فقه شیعه، منصب ولایت را به صورت شورایی تعریف نکرده است، نیز باید گفت: در کلام فقها و متونی که به بحث و بررسی موضوع ولایت فقیه پرداخته‌اند، ردی بر این مسأله که رهبری جامعه، به صورت شورایی اداره شود، دیده نمی‌شود. البته به علت آن که این مسأله، مورد نیاز نبوده است، بحث مبسوطی از آن به میان نیامده است. کسانی هم که شورایی بودن را راه حلی برای رهایی از تحیر در مقام شناخت ولی فقیه دانسته‌اند، ولایت را از آن شورا ندانسته‌اند، بلکه هر یک از فقهای عضو شورا را دارای ولایت و ملزم به مشورت و تبادل نظر با دیگر اعضا در بیان و اعلام نظریات خود دانسته‌اند. 6. چه کسانی، غیر از آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی برای رهبری فردی مطرح بودند و استدلال کسانی که از این افراد حمایت می‌کردند، چه بود؟ پاسخ: برخی خبرگان از آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌قدس سره برای این امر نام می‌بردند و محور استدلالشان، قید مرجعیت بود و این‌که مستفاد از قانون‌ اساسی، مرجعیت فعلی است، نه صلاحیت مرجعیت و این‌که نامه حضرت امام‌قدس سره درباره حذف قید مرجعیت از قانون اساسی، هنوز شکل قانونی پیدا نکرده است. ضمن آن‌که همین عده، به علت ضعف جسمانی آیت اللّه العظمی گلپایگانی و این‌که ممکن است ایشان توان اداره این گونه امور را نداشته باشد، آیت اللّه خامنه‌ ای دام ظله العالی را به عنوان معاون و جانشین ایشان معرفی می‌کردند تا ایشان مسؤولیت‌های مربوط را عهده دار شوند که همین امر، نشان دهنده این است که در نگاه این عده از خبرگان نیز تنها فردی که صلاحیت این منصب و توان عهده‌ دار شدن آن را داشته است، آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی بوده است.[7] 7. وضعیت آرا چگونه بود؟ چه عواملی موجب رأی آوردن بالای آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی شد؟ پاسخ: از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر[8] در موافقت با رهبری ایشان قیام کردند؛ یعنی بیش از3/2 (دو سوم) اعضای حاضر در جلسه، که 9/80 درصد حاضران و 72 درصد کل اعضا بودند، به رهبری ایشان رأی دادند. آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی درباره دلایل رأی آوردن بالای ایشان می‌گوید: اول، این‌که اوضاع خطرناک بود و خبرهایی هم از جبهه رسیده بود که نیروهای صدام حرکت کردند و به جلو می‌آیند. همه نگران بودیم که خلأ وجود رهبری، آن هم پس از رحلت امام، مشکل آفرین شود. دوم، همین حرف‌هایی را که پنج نفری از امام شنیده بودیم، مطرح کردیم. سوم، نقل نظر امام، که مجتهد کافی است و احتیاج به مرجع نیست. چهارم، آن حرف‌هایی هم که نقل کردند امام پای تلویزیون گفتند، مؤثر بود. پنجم که مهم‌تر از همه است، شخصیت وصلاحیت‌های خود آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی است که برای خبرگان شناخته شده بود واصلح از ایشان کسی را نمی‌شناختند.[9] اما تأییداتی که آقای هاشمی رفسنجانی از حضرت امام‌قدس سره در این باره نقل کردند، چنین‌بود: در جلسه‌ای که با حضور رؤسای سه قوه و برخی از آقایان، خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلأ رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان ابراز کردیم، امام‌قدس سره فرمودند: (خلأ رهبری پیش نمی‌آید، شما آدم دارید). گفتیم: چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه‌ای فرمودند: (همین آقای خامنه‌ای) که بعد از آن، آقای خامنه‌ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را بر ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند. بعدها در جلسه‌ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطالب خود را با صراحت بیش‌تر بیان کرده و گفتم: آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و... حضرت امام‌قدس سره فرمودند: (با وجود آقای خامنه‌ای چرا این قدر تردید به خود راه می‌دهید؟).[10] حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل می‌کند: وقتی که آیت اللّه خامنه‌ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارش‌های آن سفر را از تلویزیون‌می‌دیدند. منظره‌ی دیدار از کره، استقبال مردم و سخنرانی‌ها و مذاکرات آن سفر، خیلی جالب بود. امام بعد از آن‌که این‌ها را مشاهده کردند، فرمودند: (الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند).[11] خانم زهرا مصطفوی، دختر گرامی حضرت امام‌قدس سره می‌گوید: من مدت‌ها قبل از برکناری قائم مقام رهبری، شخصاً از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیت اللّه خامنه‌ای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت، در رهبری لازم نیست؟ ایشان نفی کردند. از مراتب علمی ایشان پرسیدم. صریحاً فرمودند که (ایشان اجتهادی را که برای ولی فقیه لازم است، دارد).[12] 8. آیا با توجه به ادله فقهی، رهبر می‌تواند درباره جانشین خود، اظهار نظر کند؟ آیا نظر او حجیت شرعی یا اعتبار قانونی دارد؟ پاسخ: صرف اظهار نظر در این باره، هیچ گونه منع فقهی ندارد و او هم به عنوان فقیه‌شناسی عادل، می‌تواند از میان فقهای پس از خود، فرد افضل و اصلح برای رهبری را شناسایی کند و چه بسا این شناخت او، به علت اشراف بر امور و شناخت گسترده‌تر و بهتری که از اشخاص دارد، مطابقت کامل‌تری با واقع داشته باشد. اما این اظهار نظر نمی‌تواند تعیین رهبری آن فرد به شمار آید، به گونه‌ای که هیچ راه گریزی از آن وجود نداشته باشد؛ زیرا در شرع، راه شناخت ولی فقیه، معرفی خبرگان بیان شده است و چه بسا رأی خبرگان بر غیر آن‌چه رهبر گفته است، مستقر شود یا این‌که در فاصله رحلت رهبر قبلی و تعیین رهبر جدید، فردی با صلاحیت‌های بیش‌تر یافت شود. به هر حال، ملاک اصلی، وجود شرایط است، نه معرفی رهبر قبلی. ضمن آن‌که قانون‌اساسی نیز شناخت و معرفی رهبر را منحصراً در اختیار مجلس‌خبرگان قرار داده است و از جنبه حقوقی، تنها قول خبرگان منتخب مردم اعتبار خواهد داشت. با وجود این، اظهار نظر رهبر قبلی می‌تواند شاهد و بیّنه‌ای مفید علم یا اطمینان کافی برای هر یک از اعضای خبرگان باشد و مستند رأی آنان قرار گیرد.[13] بیانات و تأییداتی که حضرت امام‌قدس سره درباره رهبری آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی ایراد فرموده بودند، نیز این گونه بود و چه بسا برای برخی از اعضای مجلس خبرگان، به صورت حجتی شرعی و تکیه گاهی اطمینان‌بخش، در رأی و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود؛ اما هرگز به معنای تعیین و انتخاب رهبر از سوی ایشان به شمار نمی‌آمد؛ زیرا نقل این سخنان، صرفاً در پاسخ کسانی بود که نظر شخصی ایشان را درباره رهبری آینده نظام جویا شده بودند. 9. خبرگان رهبری، چگونه شرایط یاد شده در اصل پنجم و یکصدونهم قانون‌اساسی را درباره آیت اللّه خامنه‌ای احراز کردند؟ پاسخ: آیت‌اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - نزد همه کسانی که با مسائل انقلاب آشنا بودند، همواره با چهره‌ای متعهد، مؤثر و فعال در همه عرصه‌های انقلاب اسلامی، شناخته شده بودند. خبرگان رهبری، کارآمدی، تدبیر و مدیریت ایشان را در مسؤولیت‌های خطیری که بر عهده داشتند، از نزدیک دیده، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف را در شخصیت ایشان لمس کرده بودند. سوابق درخشان ایشان را در جبهه جنگ، شورای عالی انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری دیده بودند و به خوبی می‌دانستند که توان این کار را دارند. بسیاری از اهل تشخیص و فقیه‌شناسان خبره، با قاطعیت بیان کرده بودند که در میان علمای داخل و خارج از کشور، هیچ کس به اندازه ایشان توانایی بر عهده گرفتن این مسؤولیت را ندارد.[14] احراز شرایطی چون مدیریت، تدبیر، آگاهی به زمان، بینش درست سیاسی و اجتماعی و قدرت کافی برای رهبری، با توجه به شایستگی‌های بالایی که از آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - در مواضع متعدد و مناصب مختلف دیده شده بود، برای اعضای خبرگان، در حد کاملی از قطعیت و یقین قرار داشت. درباره شرط اجتهاد و فقاهت نیز کسانی که آشنایی بیش‌تری با ایشان داشتند و در دوران تحصیل، همراه و همگام ایشان بودند، از ذهن سرشار و استعداد بالا و پشتکار فراوان آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - به خوبی آگاه بودند و می‌دانستند که ایشان سال‌ها پیش به درجه اجتهاد رسیده‌اند و این، نکته‌ای نبود که نزد آقایان خبرگان ابهامی داشته باشد. از این رو، در اجلاسیه فوق‌العاده خبرگان، هیچ شک و شبهه درباره آن وجود نداشت و نزد اکثریت قاطع آنان وجود شرط اجتهاد در آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی محرز و یقینی بود.[15] افزون بر آن‌که طبق سیره دیرینه علما و فقهای سلف، که همواره اجتهاد افراد، توسطاساتید و مراجع تأیید می‌شد، حضرت امام‌قدس سره بارها اجتهاد و دیگر شرایط رهبری را درآیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی تأیید کرده بوند. مرحوم حاج احمد خمینی، در بخشی ازنامه خود، که پس از انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی برای ایشان ارسال کرد، چنین‌می‌نویسد: ... حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلّم و نیز بهترین فرد برای رهبری نظام اسلامی‌مان نام می‌بردند... .[16] البته حضرت امام‌قدس سره بارها صلاحیت‌ها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند؛ از جمله: ... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می‌دانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانب‌داری می‌کنید، می‌دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می‌دهید. [17] ...جناب عالی، که - بحمداللّه - به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید، به امامت جمعه تهران منصوب می‌باشید.[18] خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری متعهد و مبارز، در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست، هدایت فرمود... .[19] و بیانات دیگری که همگی نشان از عمق نگاه حضرت امام‌قدس سره به شخصیت آیت اللّه خامنه‌ای داشت.[20] این در حالی بود که دیگر مراجع نیز با پذیرش ولایت ایشان، عملاً به اجتهاد و وجود دیگر شرایط رهبری در ایشان اذعان کردند. ضمن آن‌که علما، فقها، ائمه جمعه و... نیز پس ازاعلان رهبری آیت‌اللّه خامنه‌ای‌دام ظله العالی از سوی مجلس خبرگان، با اعلام وفاداری خودبه رهبری ایشان، وجود ویژگی‌ها و صفات رهبری را در شخص آیت اللّه خامنه‌ای دام‌ظله العالی تأیید کرده، ایشان را تنها گزینه و بهترین فرد جامع شرایط رهبری و ولایت امردانستند. 10. در قانون اساسی پیش از بازنگری، شرط مرجعیت ذکر شده بود. خبرگان چه برداشتی از این شرط داشتند؟ انتخاب آنان با توجه به نبودن این ویژگی در زمان انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی چه توجیه فقهی و حقوقی‌ای داشت؟ پاسخ: در قانون اساسی پیش از بازنگری، در دو اصل یکصد و هفتم و یکصدونهم، سخن‌از شرط مرجعیت به میان آمده بود. خبرگان رهبری پس از بحث فراوان در این باره که‌آیا مراد از این ویژگی، مرجعیت بالفعل است یا صلاحیت مرجعیت، با اکثریت آرا به این‌نتیجه رسیدند که این دو اصل، ظهور در مرجعیت فعلی دارند؛ یعنی منظور از کلمه(مرجع) در قانون اساسی، شخصی است که بالفعل نزد مردم، مرجع تقلید شناخته شده‌باشد.[21] اما باتوجه به بیانی که حضرت امام‌قدس سره در پاسخ به نامه آیت‌اللّه مشکینی (رئیس شورای‌بازنگری قانون اساسی) در این باره داشتند، فرمایش ایشان به عنوان حکم حکومتی،سندمحکم و دلیل متقنی برای انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآن‌چه درقانون اساسی ذکر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر کردند که از صلاحیت‌مرجعیت وویژگی اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امام‌قدس سره درآن نامه می‌فرمایند: من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت می‌کند.[22] بنابراین، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبری، به واسطه حکم حکومتی حضرت امام‌قدس سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعایت شرط مرجعیت بالفعل درباره رهبر نبودند. 11. انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی به رهبری نظام جمهوری اسلامی‌ایران، چه واکنش‌ها و بازتاب‌هایی در عرصه سیاسی داخل و خارج از کشور داشت؟ پاسخ: پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیت‌ها، هر یک در پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و... با تمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالح‌ترین فرد برای این منصب) نام بردند. آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌قدس سره در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین نوشت: ... از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد... .[23] آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی‌قدس سره نیز چنین بیان داشت: ... انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید....[24] آیت اللّه العظمی اراکی‌قدس سره: ... انتخاب شایسته حضرت عالی، مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است....[25] آیت اللّه العظمی بهاءالدینی‌قدس سره: ... از همان زمان، رهبری را در آقای خامنه‌ای می‌دیدم؛ چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم. باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار ساده‌ای نیست.[26] آیت اللّه مهدوی کنی: این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام....[27] آیت اللّه یوسف صانعی: آیت اللّه خامنه‌ای، نه تنها مجتهد مسلّم می‌باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب‌الاتباع می‌باشد.[28] آیت اللّه هاشمی رفسنجانی: تمامی مناصبی که آیت اللّه خامنه‌ای قبول کردند، با اصرار فراوان دیگران بوده و در قلب این مرد، غیر از اطاعت خدا و خدمت و ادای فریضه الهی، چیز دیگری وجود ندارد.[29] آیت اللّه صالحی مازندرانی: حضرت آیت اللّه خامنه‌ای، بهترین، پاکیزه‌ترین و گواراترین ثمره‌ای است که شجره طیبه مجلس خبرگان، به امت اسلامی تقدیم کرده است. کسی انتخاب شد که مرد دیانت و سیاست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طیبه رسالت و ولایت می‌باشد.[30] آیت اللّه سید کاظم حائری: آن‌چه برای من خیلی مشخص بود، مسأله اخلاص ایشان است که ایشان جز خدا چیزی را در نظر ندارد. اخلاص از ایشان می‌بارد. اخلاص ایشان خیلی روشن است برای من. ایشان به بهترین وجه ممکن، الآن دارد کشور را اداره می‌کند.[31] موارد بسیار دیگری نیز در این باره وجود دارد که نقل همه آن‌ها مجال دیگری رامی‌طلبد. جناح‌ها و احزاب سیاسی داخل کشور نیز، با وجود تفاوت‌هایی که در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر این تشخیص شایسته و به حق خبرگان، موضعی کاملاً متفق و هماهنگ با یکدیگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولی‌فقیه واجب الاطاعه بیعت کردند.[32] با این حال، دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران ادعا کردند که مراجع تقلید، رهبری آقای خامنه‌ای را نخواهند پذیرفت و به زودی اختلاف و درگیری میان ایشان و دیگر مراجع تقلید شدت خواهد گرفت. تایمز لندن در این باره چنین نوشت: گزینش [آیت اللّه‌] خامنه‌ای آشکارا اقدامی مصالحه‌آمیز برای پر کردن خلأ قدرت، در دوران عزاداری بود. جدال واقعی قدرت، به بعد موکول شده است.[33] رادیو اسرائیل در تاریخ 27/2/68 چنین گفت: جدال قدرت، در ایران احتمال دارد به گسترش عملیات تروریستی بینجامد. روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نیز طی مقالاتی ادعاهای یاد شده را تکرار کرد و مطبوعات و رسانه‌های گسترده‌ای که در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامی بودند، به بیان این گونه تبلیغات بی‌اساس پرداختند؛ اما به فاصله اندکی، همه آرزوهای پوشالین آن‌ها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصیت‌های کشوری و لشکری، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و... حمایت و پشتیبانی بی دریغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام کردند و ایشان را، هم‌چون بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی‌قدس سره، امام و مقتدای خود دانستند. -------------------------------------------------------------------------------- [1] این ماده، در اجلاسیه دوم مجلس خبرگان دوره اول، در تاریخ 24/4/63 برای اصلاح و تکمیل آیین‌نامه به تصویب رسید و در آخرین اصلاحات آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان، تحت عنوان ماده 50 با دو تبصره، به شرح ذیل به تصویب رسید: ماده 50 - وظیفه اصلی کمیسیون فوق (کمیسیون اصل یکصدوهفتم و یکصدونهم)، عبارت است از تحقیق و بررسی درباره همه موارد مربوط به شرایط و صفات رهبر، موضوع اصول یاد شده، در ماده فوق و تمام کسانی که در مظان رهبری قرار دارند و ارائه نتایج حاصله، به هیئت‌رئیسه، جهت استفاده و بررسی مجلس خبرگان. تبصره 1 - این کمیسیون، کمیته ویژه سه نفری را از بین اعضای خود انتخاب می‌کند تا با رعایت سرّی بودن مسأله، تمام کسانی را که در مظان رهبری قرار دارند، مورد ارزیابی قرار داده و گزارش خود را به هیئت‌رئیسه تقدیم کند تا آن هیئت، در زمان مناسب، به مجلس خبرگان مطرح کند. تبصره 2 - گزارش این کمیته، کاملاً سرّی است و به صورت اسناد طبقه‌بندی شده، حفاظت می‌گردد و بدون تصویب مجلس خبرگان، در اختیار دیگری قرار نمی‌گیرد، مگر مقام معظم رهبری، که عنداللزوم به اطلاع معظم‌له می‌رسد. [2] مصاحبه با آیت اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه). [3] مصاحبه با آیت اللَّه امینی و آیت اللَّه رفسنجانی(نوار موجود در دبیرخانه). [4] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی، نواب رئیس وقت مجلس خبرگان (نوار موجود در دبیرخانه مجلس خبرگان). [5] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه مجلس خبرگان)؛ قدرت اللّه رحمانی، بی‌پرده با هاشمی رفسنجانی، ص‌121 - 133؛ اکبر هاشمی رفسنجانی، روزنامه کیهان، 20/3/68؛ روزنامه رسالت، 19/7/76 و روزنامه قدس، 19/7/77. [6] مصاحبه با آیت اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه). [7] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه). [8] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌275. [9] بی پرده با هاشمی رفسنجانی، ص‌131. [10] روزنامه کیهان، 23/3/68. [11] روزنامه رسالت، 16/3/68. [12] روزنامه جمهوری اسلامی، 2/9/76. [13] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه). [14] احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‌38. [15] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه). [16] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌284. [17] صحیفه نور، ج‌20، ص‌173. [18] . همان، ج‌11، ص‌245. [19] همان، ج‌15، ص‌171 و 180. [20] زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص‌233 - 235. [21] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی(نوار موجود در دبیرخانه). [22] صحیفه نور، ج 21، ص 129. [23] علی مؤمن، قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای...،ص‌91. [24] همان، ص‌92. [25] زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص‌242. [26] همان. [27] همان. [28] حکایت‌نامه سلاله زهراعلیهاالسلام، ص‌225. [29] از جدایی تا رویارویی، ص‌218 و 219. [30] روزنامه کیهان، 8/7/69. [31] نشریه ارم، ش‌3، ص‌40. [32] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌295 - 304. [33] بولتن خبری، ش‌16، 68/3/20. آدرس اینترنتی : http://www.nezam.org/ انتخاب آیت الله خامنه ای (کتاب مجلس خبرگان رهبری ، علیرضا محمدی ] قم : معارف ، 1385 ) پرسش 20 . خبرگان رهبری در انتخاب آیت الله خامنه ای برای رهبری نظام ، چه معیارهایی را مد نظر داشتند؟ عملکرد خبرگان رهبری در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرایط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل یکصدونهم قانون‌اساسی ، صورت پذیرفت . در اینجا به صورت خلاصه به پاره‌ای از ویژگی‌ها و صلاحیت‌های حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای برای احراز منصب رهبری نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره می شود: یک. صلاحیت علمی‌ یکم. اجتهاد آیت‌اللَّه‌خامنه‌ای از سوی بسیاری از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصدیق شده بوده است. چنانکه حضرت امام‌قدس سره بارها صلاحیت‌ها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند؛ و می فرمایند: ( ... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می‌دانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانب‌داری می‌کنید، می‌دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می‌دهید. )[1] و آیت الله فاضل لنکرانی، از مراجع عظام تقلید نیز می فرماید : (بنده به عنوان کسی که هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم این که آشنایی با آیت الله خامنه‌ای دارم، عرض می‌کنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند...به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است.)[2] دوّم. همه رساله‌های عملیه نوشته‌اند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسی شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم -که مرکب از ده‌ها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزی به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسین به این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع می‌دانند. سوّم. درس خارج مقام معظم رهبری -که در آن بسیاری از فضلا شرکت کرده و همگی به وزانت علمی آن شهادت می‌دهند دلیل بر بنیه علمی نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمی سابق بر رهبری و حتی ریاست جمهوری ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبری، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند. دو. صلاحیت اخلاقی (عدالت و تقوای لازم) صلاحیت اخلاقی مقام معظم رهبری نیز از اموری است که در رفتار و عملکردهای فردی و اجتماعی ایشان -از زمان کودکی، جوانی و مبارزات سیاسی و نیز مسؤولیت‌های متعددی که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشته‌اند به روشنی قابل اثبات بوده و تمام اشخاصی که از نزدیک با معظم‌له در ارتباطاند، گواه بر این مدعا هستند. چنانکه آیت الله العظمی بهاء الدینی (رضوان الله علیه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: ( ...از همان زمان، رهبری را در آقای خامنه‌ای می‌دیدم، چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است.باید او را در اهدافش یاری کنیم.باید توجه داشته باشیم که مخالفت‌با ولایت فقیه، کار ساده‌ای نیست.)[3] سه. توانایی‌های شخصی‌ در بند سوم اصل یکصد و نهم (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری) از جمله شرایط و صفات رهبر دانسته شده است. یکم. مقصود از (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی) آن است که رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضایای سیاسی آگاه باشد که بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهت‌گیری‌های ظریف بین‌المللی، تصمیمات بجا، شایسته و مفید به حال جامعه اتخاذ کند. دوّم. (مدیریت و تدبیر) عبارت از مجموعه استعدادهایی است که در شرایط خاص، در رهبری بارز و ظاهر می‌شود و او را در اجرای وظایف سنگین خود یاری می‌کند. کشف این استعدادها از جمله مواردی است که در تعیین رهبر، به یقین باید مورد توجه خاص قرار گیرد. سوّم. (قدرت و شجاعت) نیز از جمله شرایطی است که یا از برجستگی‌های علمی و اخلاقی ناشی می‌شود و یا آنکه در زمره استعدادهای درونی رهبر به شمار می‌رود. به هر حال مقام شامخ رهبری چنین مراتبی را می‌طلبد و به هنگام تعیین و انتخاب رهبری، باید به این موضوع توجه جدی داشت. مقام معظم رهبری تاکنون توانایی‌های فوق‌العاده‌ای در راستای رهبری و مدیریت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانی و سرنوشت‌ساز ، از خود بروز داده‌اند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و قدرت و شجاعت بالایی برخوردار می‌باشند. این مهم با مروری بر پیشینه مدیریتی و سوابق درخشان ایشان در شورای انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی ، دوران ریاست جمهوری، سخت‌ترین شرایط ناشی از جنگ و محاصره‌های بین‌المللی، بیش از یک دهه رهبری نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیب‌ها و مشکلات متعدد داخلی و بین‌المللی به خوبی قابل اثبات است و مبیّن کارآمدی، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف ، تدبیر و مدیریت توانای ایشان در مسؤولیت‌های خطیر می باشد .[4] آخرین مرحله‌ای که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونی ایشان از سوی خبرگان رهبری است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایی، مهم‌ترین دلیل بر شایستگی ایشان برای رهبری نظام اسلامی است: 1. دارا بودن شرایط لازم برای رهبری در حضرت آیت الله خامنه‌ای و احراز این شرایط از سوی خبرگان، به عنوان بهترین و شایسته‌ترین فردی که قدرت و توانایی رهبری نظام را دارد. این مسأله از سوی اکثریت قاطع اعضای مجلس خبرگان تأیید شد. 2. تأکید امام خمینی(ره) بر شایستگی آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری نظام؛ حضرت امام در موارد متعددی به شایستگی ایشان تصریح کرده‌اند. حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایای مهدی هاشمی همراه با آقایان خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و میرحسین موسوی خدمت امام راحل رسیدیم و سید احمد خمینی نیز حضور داشت. در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبری آینده در بن‌بست قرار می‌دهید. امام با اشاره به آقای خامنه‌ای فرمود: (در میان شما کسی است که شایسته رهبری است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت). مرحوم حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی (ره) نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: (آقای خامنه‌ای شایسته رهبری است) ؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : ( حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند.)[5] واکنش علما و شخصیت ها پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیت‌های مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و...، هر یک در پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها ، با تمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالح‌ترین فرد برای این منصب) نام بردند.[6]به عنوان نمونه آیت الله العظمی اراکی (رحمة الله علیه) در پیامی به مقام معظم رهبری فرمودند: ( انتخاب شایسته حضرت عالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است.) [7] و آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌(ره) در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین می نگارد: ( از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد)[8] و آیت اللّه یوسف صانعی نیز چنین بیان می نماید: ( آیت اللّه خامنه‌ای، نه تنها مجتهد مسلّم می‌باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب‌الاتباع می‌باشد.)[9] و آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی‌ نیز چنین بیان داشت: (انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید) [10] [1] - صحیفه نور، ج‌20، ص‌173. [2] - روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر. ک : زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ص 242 . [3] - کتاب آیت‌بصیرت، ص 131. [4] - احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‌38. [5] - روزنامه رسالت 16/3/68. [6] - پرسش‌ها و پاسخ‌هایی‌ در باره‌ مجلس خبرگان رهبری‌ ، پیشین . [7] - روزنامه جمهوری اسلامی 22/3/68. [8] - علی مؤمن، قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای، ص‌91. [9] - حکایت‌نامه سلاله زهراعلیهاالسلام، ص‌225. [10] - قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای ، پیشین ، ص 92 . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100128439)
عنوان سوال:

1) امام خمینی(ره) دقیقا چه زمانی به رحمت خدا رفتند؟ کی از صدا و سیما اعلام شد؟ چه ساعتی و چه روزی دفن شدند؟ خبرگان رهبری در چه تاریخی تشکیل جلسه داد؟و آیت الله خامنه ای چگونه به رهبری انتخاب شدند؟


پاسخ:

1) امام خمینی(ره) دقیقا چه زمانی به رحمت خدا رفتند؟ کی از صدا و سیما اعلام شد؟ چه ساعتی و چه روزی دفن شدند؟ خبرگان رهبری در چه تاریخی تشکیل جلسه داد؟و آیت الله خامنه ای چگونه به رهبری انتخاب شدند؟
حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 به وصال محبوب خویش شتافته و رحلت می نمایند . و در صبح روز بعد یعنی 14 خرداد ساعت 7 صبح اولین خبری که از رادیوی سراسری ایران با صدای حیاتی گوینده رادیو به جهان مخابره شد به شرح زیر بود : (انا لله و انا علیه راجعون
روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست ...)
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبر تشکیل گردید و پس از قرائت وصیتنامه امام خمینی توسط حضرت آیه الله خامنه ای که دو ساعت و نیم طول کشید , بحث و تبادل نظر برای تعیین جانشینی امام خمینی و رهبر انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از چندین ساعت سرانجام حضرت آیه الله خامنه ای ( رئیس جمهور وقت ) که خود از شاگردان امام خمینی سلام الله علیه و از چهره های درخشان انقلاب اسلامی و از یاوران قیام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازی کرده بود , به اتفاق آرا برای این رسالت خطیر برگزیده شد .
جهت آشنایی کامل با موضوعات مختلفی که پیرامون انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری نظام اسلامی در اجلاس فوق ‌العاده‌ خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشی از کتاب ( پرسش ها و پاسخ هایی درباره مجلس خبرگان رهبری، تهیه شده توسط دبیرخانه مجلس خبرگان) ارائه می شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگی انتخاب مقام معظم رهبری:
1. آیا پیش از رحلت حضرت امام‌قدس سره، مجلس خبرگان برای شناسایی افرادی که در مظان رهبری قرار داشتند، کاری کرده بود؟ آیا اساساً چنین مسؤولیتی را بر عهده داشت یا نه؟
پاسخ: یکی از وظایفی که برای کمیسیون اصل یکصدوهفتم و یکصدونهم قانون‌اساسی به تصویب رسیده است، شناسایی افرادی است که در مظان رهبری قرار دارند. ماده 18 آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان،[1] در این باره چنین می‌گوید:
(به منظور آمادگی خبرگان، برای اجرای اصل یکصدوهفتم و شناخت حدود و شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصدونهم قانون‌اساسی، کمیسیونی مرکّب از پانزده نفر از نمایندگان، تشکیل می‌شود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقیق کند و درباره همه کسانی که در مظان رهبری قرار دارند، بررسی به عمل آورد و در اختیار دبیرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسی خبرگان واقع شود).
اما به علت آن‌که مدت زمان زیادی از برکناری قائم مقام رهبری نگذشته بود و در واقع، به‌فاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امام‌قدس سره رو به رو شده بودند، دراین مدت کوتاه، فرصت آن را نیافتند که به بررسی و شناخت افرادی که در مظان رهبری هستند، بپردازند.[2]
2. آیا پیش از تشکیل اجلاس فوق‌العاده، درباره تعیین رهبر، بحثی مطرح شده بود؟
پاسخ: پس از آن که گروه پزشکی معالج حضرت امام ‌قدس سره، خبرهای مأیوس کننده‌ای از حال ایشان به مسؤولان عالی‌رتبه نظام دادند و گفتند که ایشان چند ساعتی بیش‌تر زنده نخواهند بود، جلسه‌ ای با حضور برخی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی، رؤسای قوای سه گانه و برخی دیگر از شخصیت‌ها، نزدیک محل بستری شدن حضرت امام تشکیل شد. اعضای حاضر در این نشست، که در بعد از ظهر روز سیزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقایان خامنه‌ ای، مشکینی، موسوی اردبیلی، امینی، هاشمی رفسنجانی، طاهری خرم آبادی، خلخالی و احمد خمینی. این افراد، پیش از هر چیز، بر ضرورت تدوین برنامه‌ای منسجم و منظم، برای رویارویی با حادثه‌ ای که وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ویژه برای رهبری پس از امام تأکید کردند.
در این جلسه، هر یک از این افراد، دیدگاه خود را در این باره مطرح کرد. برخی برای رهبری، نام افرادی را که به ذهنشان می‌رسید، مطرح کردند؛ اما توافقی در این باره حاصل نشد. سرانجام، به این نتیجه رسیدند که چون فردی را که مانند حضرت امام باشد، در میان خود سراغ ندارند، باید از راه دیگری، که قانون اساسی پیش‌بینی کرده است، یعنی (شورای رهبری) استفاده کنند. با وجود آن‌که آیت‌اللّه امینی (عضو کمیسیون رهبری در شورای بازنگری قانون اساسی) در همان جلسه، بیان می‌کند که مسأله شورای رهبری، در کمیسیون مربوط در شورای بازنگری قانون اساسی رد شده است، اما دیگر اعضا با این استدلال که در شرایط کنونی راهی جز این نداریم و تنها راه ممکن، شورای رهبر است، بر نظر خود پافشاری کردند.[3]
3. نخستین اقدام رسمی خبرگان، در اجلاس فوق العاده، برای تعیین رهبر چه‌بود؟
پاسخ: نخستین موضوعی که در دستور کار این اجلاسیه قرار گرفت، بررسی مسأله استعفای آقای منتظری از سمت قائم‌مقامی بود، هر چند که در این باره، حضرت امام‌قدس سره نظر قطعی خود را بیان فرموده بودند و دیدگاه ایشان برای اعضای خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، این مسأله باید از طریق رسمی خود، که اصل شکل‌گیری آن از آن‌جا بود، انجام پذیرد. اگر خبرگان، این مسأله را فیصله نمی‌دادند، ممکن بود بعدها از سوی افرادی شبهه پراکنی شود که خبرگانی که وی را به قائم مقامی رهبری برگزیده‌اند، انتخاب خود را ملغا و باطل اعلام نکرده‌اند.
این موضوع به بحث گذاشته شد و اکثریت قریب به اتفاق اعضای حاضر در جلسه، استعفای آقای منتظری را که طی نامه‌ای (7/1/68) به حضرت امام اعلام کرده بود، پذیرفتند. البته یکی - دو نفر با این استدلال که نام‌برده از رهبری فردی استعفا داده است و لیاقت عضویت در شورای رهبری را دارد، با پذیرش استعفا به گونه کلی مخالفت کردند؛ اما طبق رأی دیگر اعضا این دیدگاه پذیرفته نشد.[4]
پس از آن، مذاکرات درباره چگونگی تشکیل منصب رهبری و این‌که به صورت فردی باشد یا شورایی، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نیمی در موافقت با رهبری فردی و نیمی در دفاع ازشورایی بودن آن) به سخنرانی و طرح دیدگاه‌های خود پرداختند که سرانجام، با رأی آوردن رهبریِ فردی و سپس تعیین شخص آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی -، این مذاکرات به‌پایان رسید.
4. در قانون اساسی پیش از بازنگری، شورای رهبری نیز پیش‌بینی شده بود. آیا در این باره نیز بحثی انجام پذیرفت؟ چه کسانی از این مسأله دفاع می‌کردند و استدلال آنان چه بود؟ سرانجام این مذاکرات به کجا انجامید؟
پاسخ: تقریباً شش نفر از اعضا در موافقت با شورایی بودن رهبری، به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند، که از آن جمله، حضرات آقایان خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و طاهری خرم آبادی بودند.
دلایلی را که این افراد، برای نظر خود ارائه می‌دادند، این بود که در شرایط حساس کنونی، که هنوز نظام نوپای اسلامی، استحکام و ثبات کافی پیدا نکرده است، فردی که مانند حضرت امام باشد و از آن نفوذ کلمه، قاطعیت در رهبری و جامعیت برخوردار باشد، سراغ نداریم. اگر منصب رهبری، به صورت شورایی اداره شود، این امر موجب جبران نواقص افراد خواهد شد. ضمن آن‌که شورایی بودن رهبری، وجه قانونی هم دارد و در قانون اساسی آمده است.
در مقابل کسانی که طرفدار رهبری فردی بودند، چنین استدلال می‌کردند که ولایت فقیه، ادامه ولایت رسول خدا و ائمه اطهارعلیهم‌السلام است و در آن‌جا سابقه شورایی نداریم. در فقه شیعه نیز منصب ولایت، به صورت شورایی تعریف نشده است و بنابر همین استدلال، کمیسیون رهبری شورای بازنگری قانون اساسی نیز به این نتیجه رسیده است که ذکر این مسأله در قانون اساسی، وجه شرعی ندارد. ضمن آن‌که تجربه مدیریت شورایی، از آغاز انقلاب، که مناصب گوناگون به این صورت اداره می‌شد (مانند شورای عالی قضایی، صدا و سیما و اقتصاد) آثار و تبعات ناموفقی را به دنبال داشته است. تمرکز رهبری در یک فرد، موجب وحدت، قدرت، قاطعیت و توانایی بیش‌تر و سریع‌تر در حل بحران‌ها و اداره امور خواهد بود؛ همان گونه که درباره حضرت امام‌قدس سره نیز شاهد بوده‌ایم. افزون بر این، رهبر می‌تواند از بازوهای مشورتی متخصص در امر اداره کشور، در امور مختلف بهره بگیرد.
سرانجام، پس از مذاکرات نسبتاً طولانی، یکی از اعضا، پیشنهاد کفایت مذاکرات را مطرح کرد که این پیشنهاد به رأی گذاشته شد و به تصویب رسید. آن‌گاه تصمیم بر آن شد که صرف نظر از این‌که چه افرادی برای شورای رهبری یا رهبری فردی مطرح باشند، اصل شورایی یا فردی بودن آن به رأی گذاشته شود که پس از رأی‌گیری، رهبری فردی رأی آورد.[5]
5. نام چه کسانی برای شورای رهبری پیشنهاد شد؟ آیا شورای رهبری مبنای فقهی دارد؟
پاسخ: ترکیب‌ها و افراد مختلفی برای شورای رهبری پیشنهاد شدند:
پیشنهاد اول: حضرات آقایان خامنه‌ای، مشکینی و موسوی اردبیلی.
پیشنهاد دوم: افراد یاد شده به همراه حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی و سید احمدخمینی.
پیشنهاد سوم: حضرات آقایان خامنه‌ای، مشکینی، موسوی اردبیلی، فاضل لنکرانی وجوادی آملی.
درباره این‌که آیا شورای رهبری، مبنای فقهی دارد یا نه، برخی چنین پاسخ داده‌اند که ولایت فقیه ادامه ولایت رسول خداصلی الله وعلیه وآله و ائمه اطهارعلیهم‌السلام است و در این امر، سابقه شورایی نداریم و در فقه شیعه نیز منصب ولایت، به صورت شورایی تعریف نشده است.[6]
در پاسخ این نظریه باید گفت: درست است که ولایت فقیه، ادامه ولایت رسول خدا وائمه اطهارعلیهم‌السلام است و حدود اختیارات فقیه دارای شرایط رهبری، تفاوتی با اختیارات آن بزرگواران در امر حکومت ندارد، اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که ولایت آنان به نصب خاص و به صورت مستقیم از سوی خداوند متعال بوده است، بر خلاف ولایت فقیه که در این زمینه، معصومین‌علیهم‌السلام شرایط و ویژگی‌های رهبر جامعه اسلامی را بیان کرده‌اند (نصب عام) و آن‌گاه، مردم را به شناخت مصداق آن صفات و ویژگی‌ها موظف ساخته‌اند.
اکنون پرسش این است که اگر خبرگان، که نمایندگان مردم برای شناخت رهبر هستند، نتوانستند فقیهی را که بالاترین حد نصاب از آن شرایط را دارد، شناسایی کنند، بلکه چند فقیه، در مرتبه نسبتاً یک‌سانی از ویژگی‌های مزبور وجود داشتند، تکلیف چه خواهد بود؟ به نظر می‌رسد دست کم یکی از راه حل‌ها برای رهایی از تحیر در این امر خطیر، ایجاد شورایی متشکل از آن فقها باشد؛ همان گونه که در قانون‌اساسی پیش از بازنگری نیز به این مسأله توجه شده بود و اگر مبنای فقهی و شرعی نداشت، جمع درخور توجهی از مجتهدان و اسلام شناسان و خبرگان قانون‌اساسی، آن را به تصویب نمی‌رساندند. با وجود این، اعضای شورای بازنگری قانون‌اساسی، به این نتیجه رسیدند که برای انسجام، اتقان و استحکام در امر رهبری، این منصب را به صورت فردی تعریف و تصویب کنند.
درباره این‌که فقه شیعه، منصب ولایت را به صورت شورایی تعریف نکرده است، نیز باید گفت: در کلام فقها و متونی که به بحث و بررسی موضوع ولایت فقیه پرداخته‌اند، ردی بر این مسأله که رهبری جامعه، به صورت شورایی اداره شود، دیده نمی‌شود. البته به علت آن که این مسأله، مورد نیاز نبوده است، بحث مبسوطی از آن به میان نیامده است. کسانی هم که شورایی بودن را راه حلی برای رهایی از تحیر در مقام شناخت ولی فقیه دانسته‌اند، ولایت را از آن شورا ندانسته‌اند، بلکه هر یک از فقهای عضو شورا را دارای ولایت و ملزم به مشورت و تبادل نظر با دیگر اعضا در بیان و اعلام نظریات خود دانسته‌اند.
6. چه کسانی، غیر از آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی برای رهبری فردی مطرح بودند و استدلال کسانی که از این افراد حمایت می‌کردند، چه بود؟
پاسخ: برخی خبرگان از آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌قدس سره برای این امر نام می‌بردند و محور استدلالشان، قید مرجعیت بود و این‌که مستفاد از قانون‌ اساسی، مرجعیت فعلی است، نه صلاحیت مرجعیت و این‌که نامه حضرت امام‌قدس سره درباره حذف قید مرجعیت از قانون اساسی، هنوز شکل قانونی پیدا نکرده است.
ضمن آن‌که همین عده، به علت ضعف جسمانی آیت اللّه العظمی گلپایگانی و این‌که ممکن است ایشان توان اداره این گونه امور را نداشته باشد، آیت اللّه خامنه‌ ای دام ظله العالی را به عنوان معاون و جانشین ایشان معرفی می‌کردند تا ایشان مسؤولیت‌های مربوط را عهده دار شوند که همین امر، نشان دهنده این است که در نگاه این عده از خبرگان نیز تنها فردی که صلاحیت این منصب و توان عهده‌ دار شدن آن را داشته است، آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی بوده است.[7]
7. وضعیت آرا چگونه بود؟ چه عواملی موجب رأی آوردن بالای آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی شد؟
پاسخ: از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر[8] در موافقت با رهبری ایشان قیام کردند؛ یعنی بیش از3/2 (دو سوم) اعضای حاضر در جلسه، که 9/80 درصد حاضران و 72 درصد کل اعضا بودند، به رهبری ایشان رأی دادند.
آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی درباره دلایل رأی آوردن بالای ایشان می‌گوید:
اول، این‌که اوضاع خطرناک بود و خبرهایی هم از جبهه رسیده بود که نیروهای صدام حرکت کردند و به جلو می‌آیند. همه نگران بودیم که خلأ وجود رهبری، آن هم پس از رحلت امام، مشکل آفرین شود. دوم، همین حرف‌هایی را که پنج نفری از امام شنیده بودیم، مطرح کردیم. سوم، نقل نظر امام، که مجتهد کافی است و احتیاج به مرجع نیست. چهارم، آن حرف‌هایی هم که نقل کردند امام پای تلویزیون گفتند، مؤثر بود. پنجم که مهم‌تر از همه است، شخصیت وصلاحیت‌های خود آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی است که برای خبرگان شناخته شده بود واصلح از ایشان کسی را نمی‌شناختند.[9]
اما تأییداتی که آقای هاشمی رفسنجانی از حضرت امام‌قدس سره در این باره نقل کردند، چنین‌بود:
در جلسه‌ای که با حضور رؤسای سه قوه و برخی از آقایان، خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلأ رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان ابراز کردیم، امام‌قدس سره فرمودند: (خلأ رهبری پیش نمی‌آید، شما آدم دارید). گفتیم: چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه‌ای فرمودند: (همین آقای خامنه‌ای) که بعد از آن، آقای خامنه‌ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را بر ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند.
بعدها در جلسه‌ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطالب خود را با صراحت بیش‌تر بیان کرده و گفتم: آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و... حضرت امام‌قدس سره فرمودند: (با وجود آقای خامنه‌ای چرا این قدر تردید به خود راه می‌دهید؟).[10]
حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل می‌کند:
وقتی که آیت اللّه خامنه‌ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارش‌های آن سفر را از تلویزیون‌می‌دیدند. منظره‌ی دیدار از کره، استقبال مردم و سخنرانی‌ها و مذاکرات آن سفر، خیلی جالب بود. امام بعد از آن‌که این‌ها را مشاهده کردند، فرمودند: (الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند).[11]
خانم زهرا مصطفوی، دختر گرامی حضرت امام‌قدس سره می‌گوید:
من مدت‌ها قبل از برکناری قائم مقام رهبری، شخصاً از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیت اللّه خامنه‌ای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت، در رهبری لازم نیست؟ ایشان نفی کردند. از مراتب علمی ایشان پرسیدم. صریحاً فرمودند که (ایشان اجتهادی را که برای ولی فقیه لازم است، دارد).[12]
8. آیا با توجه به ادله فقهی، رهبر می‌تواند درباره جانشین خود، اظهار نظر کند؟ آیا نظر او حجیت شرعی یا اعتبار قانونی دارد؟
پاسخ: صرف اظهار نظر در این باره، هیچ گونه منع فقهی ندارد و او هم به عنوان فقیه‌شناسی عادل، می‌تواند از میان فقهای پس از خود، فرد افضل و اصلح برای رهبری را شناسایی کند و چه بسا این شناخت او، به علت اشراف بر امور و شناخت گسترده‌تر و بهتری که از اشخاص دارد، مطابقت کامل‌تری با واقع داشته باشد.
اما این اظهار نظر نمی‌تواند تعیین رهبری آن فرد به شمار آید، به گونه‌ای که هیچ راه گریزی از آن وجود نداشته باشد؛ زیرا در شرع، راه شناخت ولی فقیه، معرفی خبرگان بیان شده است و چه بسا رأی خبرگان بر غیر آن‌چه رهبر گفته است، مستقر شود یا این‌که در فاصله رحلت رهبر قبلی و تعیین رهبر جدید، فردی با صلاحیت‌های بیش‌تر یافت شود. به هر حال، ملاک اصلی، وجود شرایط است، نه معرفی رهبر قبلی. ضمن آن‌که قانون‌اساسی نیز شناخت و معرفی رهبر را منحصراً در اختیار مجلس‌خبرگان قرار داده است و از جنبه حقوقی، تنها قول خبرگان منتخب مردم اعتبار خواهد داشت.
با وجود این، اظهار نظر رهبر قبلی می‌تواند شاهد و بیّنه‌ای مفید علم یا اطمینان کافی برای هر یک از اعضای خبرگان باشد و مستند رأی آنان قرار گیرد.[13]
بیانات و تأییداتی که حضرت امام‌قدس سره درباره رهبری آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی ایراد فرموده بودند، نیز این گونه بود و چه بسا برای برخی از اعضای مجلس خبرگان، به صورت حجتی شرعی و تکیه گاهی اطمینان‌بخش، در رأی و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود؛ اما هرگز به معنای تعیین و انتخاب رهبر از سوی ایشان به شمار نمی‌آمد؛ زیرا نقل این سخنان، صرفاً در پاسخ کسانی بود که نظر شخصی ایشان را درباره رهبری آینده نظام جویا شده بودند.
9. خبرگان رهبری، چگونه شرایط یاد شده در اصل پنجم و یکصدونهم قانون‌اساسی را درباره آیت اللّه خامنه‌ای احراز کردند؟
پاسخ: آیت‌اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - نزد همه کسانی که با مسائل انقلاب آشنا بودند، همواره با چهره‌ای متعهد، مؤثر و فعال در همه عرصه‌های انقلاب اسلامی، شناخته شده بودند. خبرگان رهبری، کارآمدی، تدبیر و مدیریت ایشان را در مسؤولیت‌های خطیری که بر عهده داشتند، از نزدیک دیده، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف را در شخصیت ایشان لمس کرده بودند. سوابق درخشان ایشان را در جبهه جنگ، شورای عالی انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری دیده بودند و به خوبی می‌دانستند که توان این کار را دارند. بسیاری از اهل تشخیص و فقیه‌شناسان خبره، با قاطعیت بیان کرده بودند که در میان علمای داخل و خارج از کشور، هیچ کس به اندازه ایشان توانایی بر عهده گرفتن این مسؤولیت را ندارد.[14]
احراز شرایطی چون مدیریت، تدبیر، آگاهی به زمان، بینش درست سیاسی و اجتماعی و قدرت کافی برای رهبری، با توجه به شایستگی‌های بالایی که از آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - در مواضع متعدد و مناصب مختلف دیده شده بود، برای اعضای خبرگان، در حد کاملی از قطعیت و یقین قرار داشت.
درباره شرط اجتهاد و فقاهت نیز کسانی که آشنایی بیش‌تری با ایشان داشتند و در دوران تحصیل، همراه و همگام ایشان بودند، از ذهن سرشار و استعداد بالا و پشتکار فراوان آیت اللّه خامنه‌ای - دام ظله العالی - به خوبی آگاه بودند و می‌دانستند که ایشان سال‌ها پیش به درجه اجتهاد رسیده‌اند و این، نکته‌ای نبود که نزد آقایان خبرگان ابهامی داشته باشد. از این رو، در اجلاسیه فوق‌العاده خبرگان، هیچ شک و شبهه درباره آن وجود نداشت و نزد اکثریت قاطع آنان وجود شرط اجتهاد در آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی محرز و یقینی بود.[15]
افزون بر آن‌که طبق سیره دیرینه علما و فقهای سلف، که همواره اجتهاد افراد، توسطاساتید و مراجع تأیید می‌شد، حضرت امام‌قدس سره بارها اجتهاد و دیگر شرایط رهبری را درآیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی تأیید کرده بوند. مرحوم حاج احمد خمینی، در بخشی ازنامه خود، که پس از انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی برای ایشان ارسال کرد، چنین‌می‌نویسد:
... حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلّم و نیز بهترین فرد برای رهبری نظام اسلامی‌مان نام می‌بردند... .[16]
البته حضرت امام‌قدس سره بارها صلاحیت‌ها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند؛ از جمله:
... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می‌دانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانب‌داری می‌کنید، می‌دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می‌دهید. [17]
...جناب عالی، که - بحمداللّه - به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید، به امامت جمعه تهران منصوب می‌باشید.[18]
خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری متعهد و مبارز، در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست، هدایت فرمود... .[19]
و بیانات دیگری که همگی نشان از عمق نگاه حضرت امام‌قدس سره به شخصیت آیت اللّه خامنه‌ای داشت.[20]
این در حالی بود که دیگر مراجع نیز با پذیرش ولایت ایشان، عملاً به اجتهاد و وجود دیگر شرایط رهبری در ایشان اذعان کردند. ضمن آن‌که علما، فقها، ائمه جمعه و... نیز پس ازاعلان رهبری آیت‌اللّه خامنه‌ای‌دام ظله العالی از سوی مجلس خبرگان، با اعلام وفاداری خودبه رهبری ایشان، وجود ویژگی‌ها و صفات رهبری را در شخص آیت اللّه خامنه‌ای دام‌ظله العالی تأیید کرده، ایشان را تنها گزینه و بهترین فرد جامع شرایط رهبری و ولایت امردانستند.
10. در قانون اساسی پیش از بازنگری، شرط مرجعیت ذکر شده بود. خبرگان چه برداشتی از این شرط داشتند؟ انتخاب آنان با توجه به نبودن این ویژگی در زمان انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی چه توجیه فقهی و حقوقی‌ای داشت؟
پاسخ: در قانون اساسی پیش از بازنگری، در دو اصل یکصد و هفتم و یکصدونهم، سخن‌از شرط مرجعیت به میان آمده بود. خبرگان رهبری پس از بحث فراوان در این باره که‌آیا مراد از این ویژگی، مرجعیت بالفعل است یا صلاحیت مرجعیت، با اکثریت آرا به این‌نتیجه رسیدند که این دو اصل، ظهور در مرجعیت فعلی دارند؛ یعنی منظور از کلمه(مرجع) در قانون اساسی، شخصی است که بالفعل نزد مردم، مرجع تقلید شناخته شده‌باشد.[21]
اما باتوجه به بیانی که حضرت امام‌قدس سره در پاسخ به نامه آیت‌اللّه مشکینی (رئیس شورای‌بازنگری قانون اساسی) در این باره داشتند، فرمایش ایشان به عنوان حکم حکومتی،سندمحکم و دلیل متقنی برای انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآن‌چه درقانون اساسی ذکر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر کردند که از صلاحیت‌مرجعیت وویژگی اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امام‌قدس سره درآن نامه می‌فرمایند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت می‌کند.[22]
بنابراین، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبری، به واسطه حکم حکومتی حضرت امام‌قدس سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعایت شرط مرجعیت بالفعل درباره رهبر نبودند.
11. انتخاب آیت اللّه خامنه‌ای دام ظله العالی به رهبری نظام جمهوری اسلامی‌ایران، چه واکنش‌ها و بازتاب‌هایی در عرصه سیاسی داخل و خارج از کشور داشت؟
پاسخ: پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیت‌ها، هر یک در پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و... با تمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالح‌ترین فرد برای این منصب) نام بردند.
آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌قدس سره در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین نوشت:
... از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد... .[23]
آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی‌قدس سره نیز چنین بیان داشت:
... انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید....[24]
آیت اللّه العظمی اراکی‌قدس سره:
... انتخاب شایسته حضرت عالی، مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است....[25]
آیت اللّه العظمی بهاءالدینی‌قدس سره:
... از همان زمان، رهبری را در آقای خامنه‌ای می‌دیدم؛ چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم. باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار ساده‌ای نیست.[26]
آیت اللّه مهدوی کنی:
این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام....[27]
آیت اللّه یوسف صانعی:
آیت اللّه خامنه‌ای، نه تنها مجتهد مسلّم می‌باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب‌الاتباع می‌باشد.[28]

آیت اللّه هاشمی رفسنجانی:
تمامی مناصبی که آیت اللّه خامنه‌ای قبول کردند، با اصرار فراوان دیگران بوده و در قلب این مرد، غیر از اطاعت خدا و خدمت و ادای فریضه الهی، چیز دیگری وجود ندارد.[29]
آیت اللّه صالحی مازندرانی:
حضرت آیت اللّه خامنه‌ای، بهترین، پاکیزه‌ترین و گواراترین ثمره‌ای است که شجره طیبه مجلس خبرگان، به امت اسلامی تقدیم کرده است. کسی انتخاب شد که مرد دیانت و سیاست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طیبه رسالت و ولایت می‌باشد.[30]
آیت اللّه سید کاظم حائری:
آن‌چه برای من خیلی مشخص بود، مسأله اخلاص ایشان است که ایشان جز خدا چیزی را در نظر ندارد. اخلاص از ایشان می‌بارد. اخلاص ایشان خیلی روشن است برای من. ایشان به بهترین وجه ممکن، الآن دارد کشور را اداره می‌کند.[31]
موارد بسیار دیگری نیز در این باره وجود دارد که نقل همه آن‌ها مجال دیگری رامی‌طلبد.
جناح‌ها و احزاب سیاسی داخل کشور نیز، با وجود تفاوت‌هایی که در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر این تشخیص شایسته و به حق خبرگان، موضعی کاملاً متفق و هماهنگ با یکدیگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولی‌فقیه واجب الاطاعه بیعت کردند.[32]
با این حال، دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران ادعا کردند که مراجع تقلید، رهبری آقای خامنه‌ای را نخواهند پذیرفت و به زودی اختلاف و درگیری میان ایشان و دیگر مراجع تقلید شدت خواهد گرفت. تایمز لندن در این باره چنین نوشت:
گزینش [آیت اللّه‌] خامنه‌ای آشکارا اقدامی مصالحه‌آمیز برای پر کردن خلأ قدرت، در دوران عزاداری بود. جدال واقعی قدرت، به بعد موکول شده است.[33]
رادیو اسرائیل در تاریخ 27/2/68 چنین گفت:
جدال قدرت، در ایران احتمال دارد به گسترش عملیات تروریستی بینجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نیز طی مقالاتی ادعاهای یاد شده را تکرار کرد و مطبوعات و رسانه‌های گسترده‌ای که در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامی بودند، به بیان این گونه تبلیغات بی‌اساس پرداختند؛ اما به فاصله اندکی، همه آرزوهای پوشالین آن‌ها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصیت‌های کشوری و لشکری، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و... حمایت و پشتیبانی بی دریغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام کردند و ایشان را، هم‌چون بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی‌قدس سره، امام و مقتدای خود دانستند.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] این ماده، در اجلاسیه دوم مجلس خبرگان دوره اول، در تاریخ 24/4/63 برای اصلاح و تکمیل آیین‌نامه به تصویب رسید و در آخرین اصلاحات آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان، تحت عنوان ماده 50 با دو تبصره، به شرح ذیل به تصویب رسید:
ماده 50 - وظیفه اصلی کمیسیون فوق (کمیسیون اصل یکصدوهفتم و یکصدونهم)، عبارت است از تحقیق و بررسی درباره همه موارد مربوط به شرایط و صفات رهبر، موضوع اصول یاد شده، در ماده فوق و تمام کسانی که در مظان رهبری قرار دارند و ارائه نتایج حاصله، به هیئت‌رئیسه، جهت استفاده و بررسی مجلس خبرگان.
تبصره 1 - این کمیسیون، کمیته ویژه سه نفری را از بین اعضای خود انتخاب می‌کند تا با رعایت سرّی بودن مسأله، تمام کسانی را که در مظان رهبری قرار دارند، مورد ارزیابی قرار داده و گزارش خود را به هیئت‌رئیسه تقدیم کند تا آن هیئت، در زمان مناسب، به مجلس خبرگان مطرح کند.
تبصره 2 - گزارش این کمیته، کاملاً سرّی است و به صورت اسناد طبقه‌بندی شده، حفاظت می‌گردد و بدون تصویب مجلس خبرگان، در اختیار دیگری قرار نمی‌گیرد، مگر مقام معظم رهبری، که عنداللزوم به اطلاع معظم‌له می‌رسد.
[2] مصاحبه با آیت اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه).
[3] مصاحبه با آیت اللَّه امینی و آیت اللَّه رفسنجانی(نوار موجود در دبیرخانه).
[4] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی، نواب رئیس وقت مجلس خبرگان (نوار موجود در دبیرخانه مجلس خبرگان).
[5] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه مجلس خبرگان)؛ قدرت اللّه رحمانی، بی‌پرده با هاشمی رفسنجانی، ص‌121 - 133؛ اکبر هاشمی رفسنجانی، روزنامه کیهان، 20/3/68؛ روزنامه رسالت، 19/7/76 و روزنامه قدس، 19/7/77.
[6] مصاحبه با آیت اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه).
[7] مصاحبه با آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی و آیت اللَّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه).
[8] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌275.
[9] بی پرده با هاشمی رفسنجانی، ص‌131.
[10] روزنامه کیهان، 23/3/68.
[11] روزنامه رسالت، 16/3/68.
[12] روزنامه جمهوری اسلامی، 2/9/76.
[13] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه).
[14] احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‌38.
[15] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی (نوار موجود در دبیرخانه).
[16] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌284.
[17] صحیفه نور، ج‌20، ص‌173.
[18] . همان، ج‌11، ص‌245.
[19] همان، ج‌15، ص‌171 و 180.
[20] زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص‌233 - 235.
[21] مصاحبه با آیت‌اللّه امینی(نوار موجود در دبیرخانه).
[22] صحیفه نور، ج 21، ص 129.
[23] علی مؤمن، قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای...،ص‌91.
[24] همان، ص‌92.
[25] زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص‌242.
[26] همان.
[27] همان.
[28] حکایت‌نامه سلاله زهراعلیهاالسلام، ص‌225.
[29] از جدایی تا رویارویی، ص‌218 و 219.
[30] روزنامه کیهان، 8/7/69.
[31] نشریه ارم، ش‌3، ص‌40.
[32] مجله مشکوة، ش‌23 و 24، ص‌295 - 304.
[33] بولتن خبری، ش‌16، 68/3/20.
آدرس اینترنتی : http://www.nezam.org/

انتخاب آیت الله خامنه ای (کتاب مجلس خبرگان رهبری ، علیرضا محمدی ] قم : معارف ، 1385 )
پرسش 20 . خبرگان رهبری در انتخاب آیت الله خامنه ای برای رهبری نظام ، چه معیارهایی را مد نظر داشتند؟
عملکرد خبرگان رهبری در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرایط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل یکصدونهم قانون‌اساسی ، صورت پذیرفت . در اینجا به صورت خلاصه به پاره‌ای از ویژگی‌ها و صلاحیت‌های حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای برای احراز منصب رهبری نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره می شود:
یک. صلاحیت علمی‌
یکم. اجتهاد آیت‌اللَّه‌خامنه‌ای از سوی بسیاری از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصدیق شده بوده است. چنانکه حضرت امام‌قدس سره بارها صلاحیت‌ها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند؛ و می فرمایند: ( ... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می‌دانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانب‌داری می‌کنید، می‌دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می‌دهید. )[1] و آیت الله فاضل لنکرانی، از مراجع عظام تقلید نیز می فرماید : (بنده به عنوان کسی که هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم این که آشنایی با آیت الله خامنه‌ای دارم، عرض می‌کنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند...به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است.)[2]
دوّم. همه رساله‌های عملیه نوشته‌اند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسی شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم -که مرکب از ده‌ها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزی به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسین به این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع می‌دانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبری -که در آن بسیاری از فضلا شرکت کرده و همگی به وزانت علمی آن شهادت می‌دهند دلیل بر بنیه علمی نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمی سابق بر رهبری و حتی ریاست جمهوری ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبری، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند.
دو. صلاحیت اخلاقی (عدالت و تقوای لازم)
صلاحیت اخلاقی مقام معظم رهبری نیز از اموری است که در رفتار و عملکردهای فردی و اجتماعی ایشان -از زمان کودکی، جوانی و مبارزات سیاسی و نیز مسؤولیت‌های متعددی که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشته‌اند به روشنی قابل اثبات بوده و تمام اشخاصی که از نزدیک با معظم‌له در ارتباطاند، گواه بر این مدعا هستند. چنانکه آیت الله العظمی بهاء الدینی (رضوان الله علیه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: ( ...از همان زمان، رهبری را در آقای خامنه‌ای می‌دیدم، چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است.باید او را در اهدافش یاری کنیم.باید توجه داشته باشیم که مخالفت‌با ولایت فقیه، کار ساده‌ای نیست.)[3]

سه. توانایی‌های شخصی‌
در بند سوم اصل یکصد و نهم (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری) از جمله شرایط و صفات رهبر دانسته شده است.
یکم. مقصود از (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی) آن است که رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضایای سیاسی آگاه باشد که بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهت‌گیری‌های ظریف بین‌المللی، تصمیمات بجا، شایسته و مفید به حال جامعه اتخاذ کند.
دوّم. (مدیریت و تدبیر) عبارت از مجموعه استعدادهایی است که در شرایط خاص، در رهبری بارز و ظاهر می‌شود و او را در اجرای وظایف سنگین خود یاری می‌کند. کشف این استعدادها از جمله مواردی است که در تعیین رهبر، به یقین باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
سوّم. (قدرت و شجاعت) نیز از جمله شرایطی است که یا از برجستگی‌های علمی و اخلاقی ناشی می‌شود و یا آنکه در زمره استعدادهای درونی رهبر به شمار می‌رود. به هر حال مقام شامخ رهبری چنین مراتبی را می‌طلبد و به هنگام تعیین و انتخاب رهبری، باید به این موضوع توجه جدی داشت.
مقام معظم رهبری تاکنون توانایی‌های فوق‌العاده‌ای در راستای رهبری و مدیریت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانی و سرنوشت‌ساز ، از خود بروز داده‌اند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و قدرت و شجاعت بالایی برخوردار می‌باشند. این مهم با مروری بر پیشینه مدیریتی و سوابق درخشان ایشان در شورای انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی ، دوران ریاست جمهوری، سخت‌ترین شرایط ناشی از جنگ و محاصره‌های بین‌المللی، بیش از یک دهه رهبری نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیب‌ها و مشکلات متعدد داخلی و بین‌المللی به خوبی قابل اثبات است و مبیّن کارآمدی، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف ، تدبیر و مدیریت توانای ایشان در مسؤولیت‌های خطیر می باشد .[4]
آخرین مرحله‌ای که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونی ایشان از سوی خبرگان رهبری است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایی، مهم‌ترین دلیل بر شایستگی ایشان برای رهبری نظام اسلامی است:
1. دارا بودن شرایط لازم برای رهبری در حضرت آیت الله خامنه‌ای و احراز این شرایط از سوی خبرگان، به عنوان بهترین و شایسته‌ترین فردی که قدرت و توانایی رهبری نظام را دارد. این مسأله از سوی اکثریت قاطع اعضای مجلس خبرگان تأیید شد.
2. تأکید امام خمینی(ره) بر شایستگی آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری نظام؛ حضرت امام در موارد متعددی به شایستگی ایشان تصریح کرده‌اند. حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایای مهدی هاشمی همراه با آقایان خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و میرحسین موسوی خدمت امام راحل رسیدیم و سید احمد خمینی نیز حضور داشت. در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبری آینده در بن‌بست قرار می‌دهید. امام با اشاره به آقای خامنه‌ای فرمود: (در میان شما کسی است که شایسته رهبری است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت). مرحوم حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی (ره) نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: (آقای خامنه‌ای شایسته رهبری است) ؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : ( حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند.)[5]
واکنش علما و شخصیت ها
پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیت‌های مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و...، هر یک در پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها ، با تمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالح‌ترین فرد برای این منصب) نام بردند.[6]به عنوان نمونه آیت الله العظمی اراکی (رحمة الله علیه) در پیامی به مقام معظم رهبری فرمودند: ( انتخاب شایسته حضرت عالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است.) [7] و آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌(ره) در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین می نگارد: ( از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد)[8] و آیت اللّه یوسف صانعی نیز چنین بیان می نماید: ( آیت اللّه خامنه‌ای، نه تنها مجتهد مسلّم می‌باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب‌الاتباع می‌باشد.)[9] و آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی‌ نیز چنین بیان داشت: (انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید) [10]




[1] - صحیفه نور، ج‌20، ص‌173.
[2] - روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر. ک : زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ص 242 .

[3] - کتاب آیت‌بصیرت، ص 131.
[4] - احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‌38.
[5] - روزنامه رسالت 16/3/68.
[6] - پرسش‌ها و پاسخ‌هایی‌ در باره‌ مجلس خبرگان رهبری‌ ، پیشین .
[7] - روزنامه جمهوری اسلامی 22/3/68.
[8] - علی مؤمن، قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای، ص‌91.
[9] - حکایت‌نامه سلاله زهراعلیهاالسلام، ص‌225.
[10] - قیادة آیت اللّه الخامنه‌ای ، پیشین ، ص 92 . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100128439)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین