مهمترین علل سیاسی- مذهبی که در پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی نقش داشتند را توضیح دهید؟ در وقوع انقلاب، و بویژه پیروزی نسبتا سهل و سریع آن، عوامل سیاسی - مذهبی بالاترین نقش را بر عهده داشتند، چنانچه متفکرین و اندیشمندان خارجی ناظر بر اوضاع ایران در زمان حکومت پهلوی نیز بر این نکته وقوف کامل داشته و چنین اظهار نظر کردهاند که، (انقلاب ایران از این جهتبوقوع پیوست که شاه در سطح اقتصادی - صنعتی به پیشرفت و نوسازیهائی دست زد، اما در جهت نوسازی در سطح سیاسی ناکام ماند) ، (1) و یا این سخن فیشر محقق آمریکایی که میگوید، (دلایل انقلاب و زمان وقوع آن به خاطر مسائل اقتصادی و سیاسی بود، اما شکل انقلاب و سرعت اجرای آن مدیون سنت اعتراض مذهبی مردم بود) . (2) قبلا از قول خانم نیکی کدی مورخ آمریکایی، گفتیم که به زعم ایشان، (عدم تقسیم درآمدها که به نحو آشکار و گستردهای غیر عادلانه بود احتمالا بیشتر به نارضایی رو به رشد مردم دامن میزد تا عامل استانداری که در غرب گفته میشود، یعنی صنعتی کردن سریع جامعه ایران توسط رژیم) ، (3) اما اکنون میخواهیم بر این گفته ایشان بیفزایم که از نظر ما، و بسیاری دیگر از تحلیلگران اوضاع ایران در زمان پهلوی، اگر استبداد مطلق سیاسی و از آن بدتر، روحیه اسلام ستیزی رضاخان و پسرش محمد رضا وجود نمیداشتشاید هرگز در ایران، انقلابی بوقوع نمیپیوست. چون در این زمینه سردمداران ایرانی انقلاب، و بویژه شخص امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب، به تفصیل سخن گفتهاند اجازه بفرمایید بسط مقال را صرفا از زبان محققین و اندیشمندان خارجی دنبال کنیم تا شائبه دفاع یکجانبه از ناحیهطرفداران انقلاب در ذهن کسی بوجود نیاید و از ناحیه طرفداران احتمالی رژیم گذشته نیز به تعصب و زیاده روی متهم نشویم. تقریبا همه نویسندگان خارجی انقلاب، بلا استثناء، وجود سرکوب و اختناق شدید سیاسی در دوران شاه را به صراحت مورد تاکید قرار دادهاند. (4) همچنین آنان به تفصیل از دو پدیده شوم شکنجه (5) و زیر پا گذاشتن مستمر حقوق بشر (6) سخن به میان آوردهاند. البته شخص شاه، تا آخرین روزهای حیات خویش، وجود هرگونه شکنجه در دوران حکومتش را نفی میکرد (7) ، اما این ادعای بی پایهای است که از ناحیه هیچ فرد عاقلی قابل پذیرش نیست، چرا که علاوه بر صدها و هزاران نمونه شاهد عینی بر این قضیه که خیلی از آنها هنوز هم در قید حیات میباشند، از جمله راقم این سطور که در سالهای دهه 1350 شمسی در زندان کمیته شاهد این مطلب بودهام، گستردگی مطلب در حدی بود که حتی حامیان خارجی و داخلی شاه و دربار پهلوی نیز حقیقتا قادر به کتمان آن نبودند. (8) در مورد نیات و عملکرد دینی - مذهبی رژیم پهلوی، اعم از دوران حکومت پهلوی پدر و یا پسر، نیز وضع تقریبا بهمین منوال است. بدین معنا که همه ناظران و پژوهشگران خارجی بر مقاصد ایشان در زمینه اسلام زدایی (9) و مخالفت جدی با نهادهای دینی - مذهبی جامعه مهر تایید زدهاند (10) مطلی، که از فرط آشکار بودن، تلویحا مورد تایید شخص شاه نیز قرار گرفته است. (11) هر چند برای کسانی که با تاریخ معاصر ایران در دوران پهلوی و بخصوص تاریخ انقلاب از پانزدهم خرداد 1342 به اینطرف تا حدودی آشنا هستند بیان علل و عوامل مذهبی انقلاب اسلامی ایران ممکن است تکراری و ملالت آور بنماید، از آنجائیکه یقینا بخش عمدهای از خوانندگان این مقالات را نسل جوان و معاصر میهن اسلامی تشکیل خواهند داد که به اقتضای سن و جوانی در کوران اقدامات ضد مذهبی پهلویها - پدر و پسر - نبودهاند، و مسلما چیزی از واقعه مسجد گوهرشاد، کشف حجاب، حمله به صحن مقدس حضرت معصومه (س) در قم در زمان رضاخان، و یا واقعه 15 خرداد و حمله به مدرسه فیضیه قم در زمان محمد رضا و یا برگزاری جشن تولد زرتشت در دربار پهلوی در ظهر رمضان را در یاد و خاطره خویش ندارند، شاید تکرار مختصر بعضی از این حوادث - آن هم صرفا به استناد منابع خارجی که ما را در مظان اتهام مبالغه و زیاده گویی قرار ندهد، خالی از پند و عبرت نباشد. چنانچه میدانیم شاه عادت داشت علمای مذهبی را (مرتجع) و مبارزه اسلامی را (ارتجاع سیاه) بخواند و ادعا کند که این (ارتجاع سیاه) با (ارتجاع سرخ) - که منظورش همان کمونیستها بود - همدست و همداستان شده تا جلوی نوسازیهای او را بگیرد. (12) اتهامی که از بس تکرار شده بود مورد توجه و بیان ناظران خارجی اوضاع آن روز ایران نیز قرار گرفته بود. (13) از همین جهت هم آیت الله العظمی خمینی که در آن زمان عملا رهبری نهضت دینی مبارزه بر علیه شاه را در دست داشتبه مناسبتهای مختلف مکررا میفرمود: (ما مخالف هیچگونه پیشرفت و یا نوسازی جامعه نیستیم، بلکه مخالف استبداد سیاسی، شکنجه و قتل و اعدامها میباشیم) . (14) و یا اینکه، (ما به دنبال آزادی، دموکراسی، و اجرای واقعی قانون اساسی هستیم و از این جهت است که ما را مرتجعین سیاه میخوانند) . (15) و یا اینکه، (ما مخالف استعمار هستیم و نه مخالف تمدن) . (16) اما این اتهام بی اساس نه تنها در داخل ایران چندان کسانی را گول نمیزد، بلکه خارجیان نیز با امام خمینی همداستان بودند و جملگی در آثار خویش اینگونه اقدامات ضد مذهبی شاه را نکوهش میکردند. چنانچه میکائیل فیشر، محقق آمریکایی که آثار متعددی را در زمینه انقلاب ایران به رشته تحریر در آورده، مینویسد: (مخالفت مذهبی مردم با حکومت صرفا تمسک متعصبانه آنها به یک سلسله اصول و عقاید قدیمی مردم به گذشتهها نبود - آن طوری که شاه میخواستبه همگان بقبولاند - و بلکه در این مخالفتحرفها و مطالب منطقی بسیاری خوابیده بود) . (17) نویسندگان خارجی نیز به نوبه خود، رویدادهای ضد مذهبی چون حمله رضا شاه به مسجد گوهر شاد و در نتیجه کشتار صدها نفر از مردم بی دفاع و بیگناه، (18) غیر قانونی اعلام کردن حجاب توسط حکومت رضاشاه و در نتیجه کشف حجاب در ایران پس از اینکه اینکار توسطآتا تورک در ترکیه انجام شده بود، (19) و بسیاری مخالفتهای دیگر با علمای دینی و سنتهای مذهبی را مورد توجه قرار دادهاند، (20) بطوریکه اکثر ایشان معتقدند رضا شاه فردی به غایت ضد آخوند بود که بی میلی خویش را از طایفه وحانیتبهیچوجه کتمان نمیکرد. (21) در زمان حکومت پهلوی پسر نیز وضع بهیچوجه از گذشته بهتر نبود. او که مثل پدر، بشدت مخالف اسلام و روحانیتبود (22) و در این راه افراد خارجی و یا اقلیتهای مذهبی و بویژه بهائیان را بر هموطنان مسلمان خویش ترجیح میداد، (23) در زمان کومتخویش فشار زیادی بر مدارس علوم دینی وارد ساخته (24) ، بمنظور تضعیف سابقه دینی جامعه و جشنهای مهمل و پر هزینه دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی را علم کرده، (25) و از همه بدتر اینکه در کمال کژ فهمی و بی توجهی تقویم اسلامی ملی ایرانیان را که بر مبدا هجری شمسی قرار داشتبه مبدای موهومی - زمان سلطنت کوروش کبیر پادشاه هخامنشی بر ایران که تاریخ دقیق آن بهیچوجه معلوم نیست - برگردانید. کاری که بنا بر سخن آنتونی پارسونز، اقدام نامعقول و سبکسرانه دیگری علیه معتقدات مذهبی مردم ایران زمین بود. (26) و چنان ناپخته و نسنجیده بود که تقریبا همه مردم را مجاب ساخت که شاه در صدد ریشه کن کردن اسلام میباشد. (27) آبراهامیان مینویسد: (در دوران معاصر، کمتر رژیمی در سر تا سر عالم تا آن حد احمق بوده است که تقویم مذهبی مردم خویش را به دور افکند) . (28) پینوشتها: 1. آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، ص 427. Harvard Universituy Press, 1980, p . 190 2 .Fischer, Michael M ., Iran : From Religious Dispute to Revoluton, 3. کدی: ریشههای انقلاب، متن انگلیسی، ص 177. 4. فیشر، کتاب سابق الذکر، ص 5، نیکی کدی، ریشهها. . . ، صص 94، 98، 143، آبراهامیان، ایران. . . ص 138، و غیره. 5. کدی، کتاب فوق الذکر، ص 94، آنتونی پارسونز، کتاب سابق الذکر، صص 31 به بعد. 6. نگاه کنید به گزارش سال 1975 سازمان عفو بین المللی، و یا پارسونز، کتاب سابق، ص 3. 7. Pahlavi, Mohammad Roz, Answer to Histoty, Stein and Day Publishers,1980.p.20. 8. مثلا نگاه کنید به کتاب پارسونز، ص 31 به بعد، کتاب پرویز راجی، خاطرات. . . ، 45، 58، و غیره. 9. به عنوان نمونه نگاه کنید به کتاب سابق الذکر کدی، ریشههای. . . ، ص 94. 10. نگاه کنید به فیشر، کتاب سابق الذکر، ص 90، سولیوان، ماموریت در ایران، متن انگلیسی، ص 90، نیکی کدی، کتاب سابق، ص 1. 11. محمد رضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، نسخه انگلیسی، صص 42، 50، 56، و غیره. 12. نگاه کنید: به پرویز راجی، خاطرات آخرین. . . ، ص 163، محمد رضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص 103. 13. آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ص 25. 14. نگاه کنید به صحیفه نور، جلد 1، صص 68- 67. 15. همان، صص 72، 70. 16. همان، ص 76. 17. فیشر، از منازعه مذهبی. . . ، ص 9. 18. آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، ص 152. 19. کدی، ریشه. . . ص 108. 20. پارسونز، کتاب سابق الذکر: ص 54، آبراهامیان، کتاب سابق، صص 140 به بعد. 21. علاوه بر منابع قبلی نگاه کنید به کدی ریشه. . . ص 6، پاسخ به تاریخ، ص 55، طاهری، روح خدا، ص 82، و آبراهامیان، ص 135. 22. هر چند که بظاهر این مخالفتخود را کتمان میکرد، چنانچه در کتاب پاسخ به تاریخ، ص 55، 57، 143 و غیره مدعی میشود. 23. کدی، ریشه. . . ، ص 342. 24. فیشر، کتاب فوق الذکر، صص 9 به بعد. 25. کدی، ریشه. . . ، ص 241. 26. پارسونز، کتاب سابق الذکر، ص 64. 27. کدی، ریشه. . . ، ص 241. 28. آبراهامیان، ایران. . . ص 444. (منبع:جرعه جاری، ص 168 ،گردآورنده: علی ذو علم ،نویسنده: عبد الرحیم گواهی ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 111/66666)
مهمترین علل سیاسی- مذهبی که در پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی نقش داشتند را توضیح دهید؟
مهمترین علل سیاسی- مذهبی که در پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی نقش داشتند را توضیح دهید؟
در وقوع انقلاب، و بویژه پیروزی نسبتا سهل و سریع آن، عوامل سیاسی - مذهبی بالاترین نقش را بر عهده داشتند، چنانچه متفکرین و اندیشمندان خارجی ناظر بر اوضاع ایران در زمان حکومت پهلوی نیز بر این نکته وقوف کامل داشته و چنین اظهار نظر کردهاند که، (انقلاب ایران از این جهتبوقوع پیوست که شاه در سطح اقتصادی - صنعتی به پیشرفت و نوسازیهائی دست زد، اما در جهت نوسازی در سطح سیاسی ناکام ماند) ، (1) و یا این سخن فیشر محقق آمریکایی که میگوید، (دلایل انقلاب و زمان وقوع آن به خاطر مسائل اقتصادی و سیاسی بود، اما شکل انقلاب و سرعت اجرای آن مدیون سنت اعتراض مذهبی مردم بود) . (2)
قبلا از قول خانم نیکی کدی مورخ آمریکایی، گفتیم که به زعم ایشان، (عدم تقسیم درآمدها که به نحو آشکار و گستردهای غیر عادلانه بود احتمالا بیشتر به نارضایی رو به رشد مردم دامن میزد تا عامل استانداری که در غرب گفته میشود، یعنی صنعتی کردن سریع جامعه ایران توسط رژیم) ، (3) اما اکنون میخواهیم بر این گفته ایشان بیفزایم که از نظر ما، و بسیاری دیگر از تحلیلگران اوضاع ایران در زمان پهلوی، اگر استبداد مطلق سیاسی و از آن بدتر، روحیه اسلام ستیزی رضاخان و پسرش محمد رضا وجود نمیداشتشاید هرگز در ایران، انقلابی بوقوع نمیپیوست. چون در این زمینه سردمداران ایرانی انقلاب، و بویژه شخص امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب، به تفصیل سخن گفتهاند اجازه بفرمایید بسط مقال را صرفا از زبان محققین و اندیشمندان خارجی دنبال کنیم تا شائبه دفاع یکجانبه از ناحیهطرفداران انقلاب در ذهن کسی بوجود نیاید و از ناحیه طرفداران احتمالی رژیم گذشته نیز به تعصب و زیاده روی متهم نشویم. تقریبا همه نویسندگان خارجی انقلاب، بلا استثناء، وجود سرکوب و اختناق شدید سیاسی در دوران شاه را به صراحت مورد تاکید قرار دادهاند. (4)
همچنین آنان به تفصیل از دو پدیده شوم شکنجه (5) و زیر پا گذاشتن مستمر حقوق بشر (6) سخن به میان آوردهاند. البته شخص شاه، تا آخرین روزهای حیات خویش، وجود هرگونه شکنجه در دوران حکومتش را نفی میکرد (7) ، اما این ادعای بی پایهای است که از ناحیه هیچ فرد عاقلی قابل پذیرش نیست، چرا که علاوه بر صدها و هزاران نمونه شاهد عینی بر این قضیه که خیلی از آنها هنوز هم در قید حیات میباشند، از جمله راقم این سطور که در سالهای دهه 1350 شمسی در زندان کمیته شاهد این مطلب بودهام، گستردگی مطلب در حدی بود که حتی حامیان خارجی و داخلی شاه و دربار پهلوی نیز حقیقتا قادر به کتمان آن نبودند. (8)
در مورد نیات و عملکرد دینی - مذهبی رژیم پهلوی، اعم از دوران حکومت پهلوی پدر و یا پسر، نیز وضع تقریبا بهمین منوال است. بدین معنا که همه ناظران و پژوهشگران خارجی بر مقاصد ایشان در زمینه اسلام زدایی (9) و مخالفت جدی با نهادهای دینی - مذهبی جامعه مهر تایید زدهاند (10) مطلی، که از فرط آشکار بودن، تلویحا مورد تایید شخص شاه نیز قرار گرفته است. (11)
هر چند برای کسانی که با تاریخ معاصر ایران در دوران پهلوی و بخصوص تاریخ انقلاب از پانزدهم خرداد 1342 به اینطرف تا حدودی آشنا هستند بیان علل و عوامل مذهبی انقلاب اسلامی ایران ممکن است تکراری و ملالت آور بنماید، از آنجائیکه یقینا بخش عمدهای از خوانندگان این مقالات را نسل جوان و معاصر میهن اسلامی تشکیل خواهند داد که به اقتضای سن و جوانی در کوران اقدامات ضد مذهبی پهلویها - پدر و پسر - نبودهاند، و مسلما چیزی از واقعه مسجد گوهرشاد، کشف حجاب، حمله به صحن مقدس حضرت معصومه (س) در قم در زمان رضاخان، و یا واقعه 15 خرداد و حمله به مدرسه فیضیه قم در زمان محمد رضا و یا برگزاری جشن تولد زرتشت در دربار پهلوی در ظهر رمضان را در یاد و خاطره خویش ندارند، شاید تکرار مختصر بعضی از این حوادث - آن هم صرفا به استناد منابع خارجی که ما را در مظان اتهام مبالغه و زیاده گویی قرار ندهد، خالی از پند و عبرت نباشد. چنانچه میدانیم شاه عادت داشت علمای مذهبی را (مرتجع) و مبارزه اسلامی را (ارتجاع سیاه) بخواند و ادعا کند که این (ارتجاع سیاه) با (ارتجاع سرخ) - که منظورش همان کمونیستها بود - همدست و همداستان شده تا جلوی نوسازیهای او را بگیرد. (12)
اتهامی که از بس تکرار شده بود مورد توجه و بیان ناظران خارجی اوضاع آن روز ایران نیز قرار گرفته بود. (13)
از همین جهت هم آیت الله العظمی خمینی که در آن زمان عملا رهبری نهضت دینی مبارزه بر علیه شاه را در دست داشتبه مناسبتهای مختلف مکررا میفرمود:
(ما مخالف هیچگونه پیشرفت و یا نوسازی جامعه نیستیم، بلکه مخالف استبداد سیاسی، شکنجه و قتل و اعدامها میباشیم) . (14)
و یا اینکه، (ما به دنبال آزادی، دموکراسی، و اجرای واقعی قانون اساسی هستیم و از این جهت است که ما را مرتجعین سیاه میخوانند) . (15)
و یا اینکه، (ما مخالف استعمار هستیم و نه مخالف تمدن) . (16)
اما این اتهام بی اساس نه تنها در داخل ایران چندان کسانی را گول نمیزد، بلکه خارجیان نیز با امام خمینی همداستان بودند و جملگی در آثار خویش اینگونه اقدامات ضد مذهبی شاه را نکوهش میکردند. چنانچه میکائیل فیشر، محقق آمریکایی که آثار متعددی را در زمینه انقلاب ایران به رشته تحریر در آورده، مینویسد:
(مخالفت مذهبی مردم با حکومت صرفا تمسک متعصبانه آنها به یک سلسله اصول و عقاید قدیمی مردم به گذشتهها نبود - آن طوری که شاه میخواستبه همگان بقبولاند - و بلکه در این مخالفتحرفها و مطالب منطقی بسیاری خوابیده بود) . (17)
نویسندگان خارجی نیز به نوبه خود، رویدادهای ضد مذهبی چون حمله رضا شاه به مسجد گوهر شاد و در نتیجه کشتار صدها نفر از مردم بی دفاع و بیگناه، (18) غیر قانونی اعلام کردن حجاب توسط حکومت رضاشاه و در نتیجه کشف حجاب در ایران پس از اینکه اینکار توسطآتا تورک در ترکیه انجام شده بود، (19) و بسیاری مخالفتهای دیگر با علمای دینی و سنتهای مذهبی را مورد توجه قرار دادهاند، (20) بطوریکه اکثر ایشان معتقدند رضا شاه فردی به غایت ضد آخوند بود که بی میلی خویش را از طایفه وحانیتبهیچوجه کتمان نمیکرد. (21)
در زمان حکومت پهلوی پسر نیز وضع بهیچوجه از گذشته بهتر نبود. او که مثل پدر، بشدت مخالف اسلام و روحانیتبود (22) و در این راه افراد خارجی و یا اقلیتهای مذهبی و بویژه بهائیان را بر هموطنان مسلمان خویش ترجیح میداد، (23) در زمان کومتخویش فشار زیادی بر مدارس علوم دینی وارد ساخته (24) ، بمنظور تضعیف سابقه دینی جامعه و جشنهای مهمل و پر هزینه دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی را علم کرده، (25) و از همه بدتر اینکه در کمال کژ فهمی و بی توجهی تقویم اسلامی ملی ایرانیان را که بر مبدا هجری شمسی قرار داشتبه مبدای موهومی - زمان سلطنت کوروش کبیر پادشاه هخامنشی بر ایران که تاریخ دقیق آن بهیچوجه معلوم نیست - برگردانید. کاری که بنا بر سخن آنتونی پارسونز، اقدام نامعقول و سبکسرانه دیگری علیه معتقدات مذهبی مردم ایران زمین بود. (26)
و چنان ناپخته و نسنجیده بود که تقریبا همه مردم را مجاب ساخت که شاه در صدد ریشه کن کردن اسلام میباشد. (27)
آبراهامیان مینویسد:
(در دوران معاصر، کمتر رژیمی در سر تا سر عالم تا آن حد احمق بوده است که تقویم مذهبی مردم خویش را به دور افکند) . (28)
پینوشتها:
1. آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، ص 427.
Harvard Universituy Press, 1980, p . 190 2 .Fischer, Michael M ., Iran : From Religious Dispute to Revoluton,
3. کدی: ریشههای انقلاب، متن انگلیسی، ص 177.
4. فیشر، کتاب سابق الذکر، ص 5، نیکی کدی، ریشهها. . . ، صص 94، 98، 143، آبراهامیان، ایران. . . ص 138، و غیره.
5. کدی، کتاب فوق الذکر، ص 94، آنتونی پارسونز، کتاب سابق الذکر، صص 31 به بعد.
6. نگاه کنید به گزارش سال 1975 سازمان عفو بین المللی، و یا پارسونز، کتاب سابق، ص 3.
7. Pahlavi, Mohammad Roz, Answer to Histoty, Stein and Day Publishers,1980.p.20.
8. مثلا نگاه کنید به کتاب پارسونز، ص 31 به بعد، کتاب پرویز راجی، خاطرات. . . ، 45، 58، و غیره.
9. به عنوان نمونه نگاه کنید به کتاب سابق الذکر کدی، ریشههای. . . ، ص 94.
10. نگاه کنید به فیشر، کتاب سابق الذکر، ص 90، سولیوان، ماموریت در ایران، متن انگلیسی، ص 90، نیکی کدی، کتاب سابق، ص 1.
11. محمد رضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، نسخه انگلیسی، صص 42، 50، 56، و غیره.
12. نگاه کنید: به پرویز راجی، خاطرات آخرین. . . ، ص 163، محمد رضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص 103.
13. آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ص 25.
14. نگاه کنید به صحیفه نور، جلد 1، صص 68- 67.
15. همان، صص 72، 70.
16. همان، ص 76.
17. فیشر، از منازعه مذهبی. . . ، ص 9.
18. آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، ص 152.
19. کدی، ریشه. . . ص 108.
20. پارسونز، کتاب سابق الذکر: ص 54، آبراهامیان، کتاب سابق، صص 140 به بعد.
21. علاوه بر منابع قبلی نگاه کنید به کدی ریشه. . . ص 6، پاسخ به تاریخ، ص 55، طاهری، روح خدا، ص 82، و آبراهامیان، ص 135.
22. هر چند که بظاهر این مخالفتخود را کتمان میکرد، چنانچه در کتاب پاسخ به تاریخ، ص 55، 57، 143 و غیره مدعی میشود.
23. کدی، ریشه. . . ، ص 342.
24. فیشر، کتاب فوق الذکر، صص 9 به بعد.
25. کدی، ریشه. . . ، ص 241.
26. پارسونز، کتاب سابق الذکر، ص 64.
27. کدی، ریشه. . . ، ص 241.
28. آبراهامیان، ایران. . . ص 444.
(منبع:جرعه جاری، ص 168 ،گردآورنده: علی ذو علم ،نویسنده: عبد الرحیم گواهی ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 111/66666)
- [سایر] نقش دولتهای استعماری در سقوط رژیم پهلوی؟ حمایت شبکهی بیبیسی از انقلاب ایران؟ چرا دو جریان سلطنتطلب و طیفی از چپها همواره تأکید میکنند که سقوط رژیم پهلوی حاصل ارادهی آمریکا و انگلیس بود؟ توطئه یا توهم توطئه؟
- [سایر] مهمترین علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران چیست؟
- [سایر] نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی را از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بیان کنید.
- [سایر] اقدامات و عملکرد سفارت آمریکا برای حفظ رژیم پهلوی در زمان انقلاب اسلامی چگونه بود؟
- [سایر] آیا روشنفکران در شروع و پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرین بودند ؟
- [سایر] آیا روشنفکران در شروع و پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرین بودند ؟
- [سایر] ساختار سیاسی در دوره پهلوی دوم و به ویژه در آستانه وقوع انقلاب اسلامی چگونه بود؟
- [سایر] ساختار سیاسی در دوره پهلوی دوم و به ویژه در آستانه وقوع انقلاب اسلامی چگونه بود؟
- [سایر] لطفا درباره ی نقش رهبری ولایت فقیه در پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن قدری توضیح بفرمایید.
- [سایر] لطفا درباره ی نقش رهبری ولایت فقیه در پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن قدری توضیح بفرمایید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب در خطبه نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تذکر دهد و مردم را در جریان مسائل زیان بار و سودمند کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار دهد و نیازهای مسلمین را در امر معاد و معاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال و کیان مسلمین نقش مهمی دارد گوشزد کند و کیفیت صحیح روابط آنان را با سایر ملل بیان نماید و مردم را از دخالتهای دول ستمگر و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین که منجر به استعمار و استثمار آنها می شود بر حذر دارد. خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظیر حج و مراکز تجمع آن و نمازهای عید فطر و قربان و غیره از سنگرهای بزرگی است که متأسفانه کثیری از مسلمانان از وظائف مهم سیاسی خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند. اسلام دین سیاست آنهم در همه شئون آن است وکسی که در احکام قضائی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تأمل کند متوجه این معنی می شود. هر کس گمان کنددین ازسیاست جدااست جاهلی است که نه اسلام رامی شناسد و نه سیاست را می داند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بعد از مرگ مستحب است، چشم ها و لب ها و چانه میت را ببندند و دست و پای او را دراز کنند و پارچه ای روی او بیندازند و اگر شب مرده است، در جایی که مرده چراغ روشن کنند و برای تشییع جنازه او، مؤمنین را خبر کنند و در تشییع، آداب اسلام را رعایت کنند و از شرکت بانوان در تشییع که مکروه است مخصوصاً حرکت آنان جلوتر از مردان آن هم با مظاهر غیر اسلامی جلوگیری نمایند و منظره عبرت آور تشییع جنازه را به معصیت و تشبه به عادات و رسوم کفار که حاکی از عدم استقلال فکری و نفوذ بیگانگان است آلوده نکنند و اجازه ندهند که آداب و رسوم مخالفین اسلام، به اجتماع مسلمین راه پیدا کند چه خوب است که مسلمین برای حفظ سنن مذهبی و استقلال فکری خود در همه شئون روش اولیاء اسلام: را سر مشق قرار دهند و از عواقب وخیم تشبه به بیگانگان بپرهیزند. و نیز مستحب است در دفن میت عجله نمایند، ولی اگر یقین به مردن او ندارند، باید صبر کنند تا معلوم شود و اگر میت حامله باشد و بچه در شکم او زنده باشد، باید به قدری دفن را عقب بیندازند، که پهلوی چپ او را بشکافند و طفل را بیرون آورند و پهلو را بدوزند.