آیا عوامل صنعتی-اقتصادی در شکل گیری وپیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند؟
آیا عوامل صنعتی-اقتصادی در شکل گیری وپیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند؟ (در بعد علل و عوامل صنعتی - اقتصادی انقلاب اسلامی ایران بطور کلی دو نظر عمده در مغرب زمین ابراز شده است: یکی اینکه وقوع انقلاب در ایران به خاطر سرعت‌بیش از حد و غیر قابل تحمل صنعتی کردن جامعه توسط شخص شاه و رژیم پهلوی بوده است، (1) و دیگری اینکه، سوای سایر مسائل و مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و مذهبی، حتی خود این صنعتی کردن و یا به اصطلاح امروزی نوسازی (2) صنعت ایران و به تبع آن رشد و شکوفایی اقتصادی کشور در دوران حکومت پهلوی دستخوش مشکلات و چالشهای جدی بوده است. طبیعی است که ما با نظر اول، هر چند معدود طرفدارانی هم در بین علماء و متفکرین مغرب زمین دارد، بهیچوجه نمی‌توانیم موافقت داشته باشیم.چرا که وقتی نویسنده‌ای مثل امین سیکل (Amin Saikal) می‌نویسد: (در نتیجه، به خوبی روشن شد که سیاستهای کلی شاه در زمینه توسعه اقتصادی/صنعتی و نظامی در حدی است که بالاتر از قدرت جذب ایرانیان، در آن سطح که شاه پیش بینی کرده بود قرار دارد) . (3) پذیرش سخن وی بدین معناست که تصور کنیم در آن زمان عموم و یا اکثریت مردم ایران افرادی عقب مانده و غیر آشنا به مفاهیم نوین صنعتی سازی و توسعه اقتصادی بوده‌اند و لذا از درک ماهیت‌سیاستهای مثبت رژیم عاجز مانده و در مقابل آن به مقاومت و مخالفت‌برخاسته‌اند.در حالی که حقیقتا چنین نبوده و بلکه بطوریکه ذیلا خواهیم دید برنامه‌های مزبور بشدت توام با مفاسد و نا بهنجاریهای متعدد بوده‌اند و همین نیز زمینه مخالفت و بالمآل انقلاب مردم را فراهم آورده است.و اما اشکالات عمده‌ای که در نگاه اول در برنامه‌های توسعه صنعتی - اقتصادی شاه بچشم می‌خورند عبارتند از: 1. سوء استفاده‌های کلان مادی: بنظر می‌رسد دامنه سوء استفاده‌های مالی درباره اطرافیان‌شاه، و صاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوی از کل پروژه‌های صنعتی، کشاورزی، ساختمانی، راهسازی و نظامی زمان رژیم گذشته تا آن حد گسترده و وسیع بوده است که نه تنها از دید هیچ یک از پژوهشگران خارجی که علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران را بررسی کرده‌اند پنهان نمانده است، بلکه حتی خواص اطرافیان و نزدیکان شاه سابق نیز اجبارا به آن اعتراف کرده‌اند، چنانچه اشرف پهلوی در کتاب (چهره‌ها در آیینه‌) (4) (ص 103) و پرویز راجی در کتاب (خاطرات آخرین سفیر شاه در لندن‌) (صص 186، 230، 269، و غیره) بدان اشاره کرده‌اند.علاوه بر این، خود شاه نیز در کتاب (پاسخ به تاریخ‌) (5) چنین مطلبی را اذعان می‌کند.آنتونی پارسونز سفیر کبیر انگلیس نیز در خاطرات دوران سفارت خود در ایران که مصادف با سالهای انقلاب بوده است در ذکر عوامل سقوط رژیم پهلوی از استبداد، فساد مالی، سرکوب، و خشونت رژیم نام می‌برد (6) و در جای دیگر (ص 28 کتاب فوق الذکر) می‌گوید که بیشترین موارد فساد مالی مربوط به خانواده پهلوی و دربار شاه بود. 2. اسراف و تبذیر: از جمله نارسائیهای اقتصادی که ناظران و پژوهشگران خارجی در مورد نحوه اجرای پروژه‌های صنعتی دوران رژیم گذشته ذکر کرده‌اند.یکی هم مساله اسراف و تبذیر در هزینه انجام پروژه‌ها و یا بعضی از برنامه‌های دربار پهلوی نظیر برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی (7) و نظایر آنها می‌باشد به گونه‌ای که بنابر نقل یکی از این منابع مطالعاتی، گاهی هزینه صوری اجرای یک طرح و یا پروژه صنعتی به چندین برابر هزینه منابع مطالعاتی، گاهی هزینه صوری اجرای یک طرح و یا پروژه صنعتی به چندین برابر هزینه واقعی آن بالغ می‌گردید.بدیهی است وقتی هیچگونه بازرسی و رسیدگی حقیقی نسبت‌به در آمد و مخارج و در نتیجه ثروت هنگفت دربار پهلوی وجود نداشت و سیستم حکومتی و سیاسی آن روز ایران به کسی اجازه نمی‌داد تا در این زمینه‌ها اظهار نظر، چه رسد به تحقیق و تفحص، نماید و سر رشته مصرف در آمد کشور و بیت المال عمومی یکسره در دست‌شاه و درباره وعده‌ای از وزراء و وکلای مطیع آنها بود، باید هم انتظار داشت که از محل اینگونه درآمدها، دربار پهلوی و بویژه شخص رضاخان و بعدها پسرش محمد رضا صاحب ثروتهای باد آورده کلانی شده باشند که تعجب همه ناظران خارجی اوضاع ایران در زمان پهلوی‌ها را برانگیخته است. (8) 3. اختلاف طبقاتی: از موارد دیگری که پژوهشگران غربی راجع به نارسائیهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از برنامه‌های نوسازی و صنعتی شدن جامعه ایران در دوران پهلوی ذکر کرده‌اند مساله ایجاد فاصله عمیق طبقاتی در جامعه ایران در عهد پهلوی است، بطوری که در هر دو کتاب (ریشه‌های انقلاب‌) و (ایران در فاصله دو انقلاب‌) ، یکی از دلایل عمده نارضایتی مردم در زمان حکومت پهلوی شکاف و اختلاف عظیم طبقاتی بین معدودی اقشار بسیار غنی و مرفه جامعه و اکثریت عظیم توده مردم ذکر می‌شود، چرا که - به زعم ایشان - نحوه توزیع در آمدهای ملی در دوران رژیم پهلوی آشکارا غیر عادلانه بوده است. (9) خانم پروفسور کدی استاد تاریخ دانشگاه لوس آنجلس آمریکا در این زمینه بیان می‌دارد: (بنظر می‌رسد هیچگونه شکی وجود نداشته باشد که اصلاحات رضاشاه عمدتا از جیب طبقات محروم و به نفع یک طبقه برگزیده کوچک بود) . (10) ناگفته نگذاریم که در بعضی از آثاری که اخیرا از طرف بعضی از وابستگان رژیم پهلوی در غرب انتشار یافته ادعا شده که فاصله طبقات فقیر و غنی در زمان حکومت اسلامی از گذشته بدتر شده است، (11) اما از آنجا که سخن ایشان بر هیچ گزارش آماری قابل اعتمادی مبتنی نشده و صرفا بطور مبهمی گفته شده (طبق گزارشات وزارت برنامه و بودجه‌) ، لذا بنظر ما چندان قابل اعتنا نمی‌باشد. 4. وابستگی صنعتی - اقتصادی: از جمله ایردات عمده‌ای که می‌توان به برنامه‌های توسعه صنعتی - اقتصادی رژیم گذشته گرفت این واقعیت است که بیشتر پروژه‌های بزرگ اجرا شده نوعا طوری نبودند که بینه و بنیانهای صنعتی - اقتصادی ایران را تقویت و در طول زمان، این مملکت را از نظر صنعتی و پروژه‌های زیربنایی مستقل و خود کفا سازند، کاری که کشورهایی مثل ژاپن دردهه سالهای 1950 میلادی (پس از پایان جنگ و در حقیقت‌شکست فاحش ژاپن در جنگ) و کره جنوبی در دهه سالهای 1970 میلادی (به تقلید از ژاپن) و مالزی و اندونزی در دهه سالهای 1980 میلادی (به تقلید از کره) انجام دادند و از بسیاری جهات خود را در زمره کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی قرار دادند (در صنایع سنگین، کشتی سازی، هواپیما سازی، خودروسازی، ساخت ماشین آلات سنگین صنعتی، سواری و غیره) کاری که‌بحمد الله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا حدود زیادی در جمهوری اسلامی شروع شده و سرمایه گذاری روی تحقیقات صنعتی و اجرای پروژه‌های بزرگ ملی نظیر ساخت ماشین آلات صنعتی، طراحی ساخت‌خودرو، کشتی سازی، ساخت تسلیحات سنگین دفاعی، هواپیما سازی و غیره آغاز شده است.به هر تقدیر با ضرس قاطع می‌توان گفت که بجهت وابستگی شدید حکومت پهلوی به قدرتهای استعماری غربی، و از طرفی وابستگی آن قدرتها به صهیونیسم بین الملل و جانبداری کامل از اسرائیل، غربیان هرگز نمی‌گذاشتند و نگذاشتند هم که ایران زمان شاه به یک قدرت مستقل صنعتی، نظامی، و...منطقه تبدیل شود و از این لحاظ، هر چند بطور بالقوه، روزی بتواند به عنوان یک کشور مسلمان در برابر اسرائیل قد علم کند، هدفی که هنوز هم بشدت بدنبال آن هستند.لذا، به قول خانم نیکی کدی مورخ مشهور آمریکایی و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس ( UCLA) پروژه‌های صنعتی - اقتصادی زمان شاه طرحهای بی جهت‌بزرگی بودند که چندان مطابق شرایط ایران طراحی نشده بودند و در حد اسراف گران و پرخرج بودند، و به طور عمده نیز جز ناکامی اقتصادی ببار نمی‌آوردند. (12) لازم به یاد آوری نیست که این درست همان کاری است که امروزه قدرتهای غربی و در راس آن آمریکا با سرمایه گذاریهای صنعتی کشورهایی مثل کویت، قطر، عربستان، امارات و غیره می‌کنند و متاسفانه برادران عرب ما هم متوجه مطلب نیستند و ارز و سرمایه‌های داخلی خود را عملا دور می‌ریزند، و یا حداقل اینکه بصورتی مصرف می‌کنند که هرگز آنان را مثل هند، ژاپن، چین و یا کره‌جنوبی یک کشور صنعتی نخواهد کرد، چنانچه خانم کدی منصفانه اذعان می‌نماید که پروژه‌های صنعتی زمان شاه بیشتر جنبه نمایشی داشته و به همراه اسلحه‌های فوق پیچیده و گرانی که خریداری می‌شد (13) و نیز کالاهای لوکس و تجملی مصرفی، اتکای اقتصادی ایران به غرب را بشدت افزایش می‌داد و منافع آنها عمدتا به جیب شرکتهای آمریکایی می‌رفت. (14) در جمعبندی این بحث اجازه بفرمایید بازهم از کلام این اندیشمند غربی استمداد بگیریم که می‌گوید: (عدم تقسیم در آمد که به نحو آشکار و وسیعی غیر عادلانه بود، احتمالا بیشتر به نارضایتی‌رو به رشد مردم دامن می‌زد تا عامل استانداری که در غرب گفته می‌شود، یعنی صنعتی کردن سریع جامعه‌) . (15) پی‌نوشت‌ها: 1. keddie,nikkir., roofs of Revolution, Yale University. 1981, p. 53; Parsonsp.. anthony, the pride and the fall : Iran 1974 -1979,1984, London, pp.151 -156. 2. Modernization. 3. Saikal, Amin, The Rise andFall of the shah,Princeton University Press,1980, P. 183. 7. 4. Faces in a Mifror, 1980. 5. Answer to History. 6. نگاه کنید به کتاب سابق الذکر از پارسونز، ص 15. 7. در مورد هزینه‌های سرسام آور برگزاری جشنهای مزبور نگاه کنید به محمد رضا حکیمی، تفسیر آفتاب، ص 114 به بعد. 8. در مورد ثروت رضاخان به هنگام ترک سلطنت نگاه کنید به کتاب نیکی کدی، ریشه‌های انقلاب، متن اصلی، صص 104 و 149، و در مورد ثروت محمد رضا به هنگام خلع از سلطنت نگاه کنید به کتاب آبراهامیان، ایران در فاصله دو انقلاب ص 437. 9. ر.ک: ریشه‌های انقلاب، صص 148، 170، ایران: در فاصله دو انقلاب، صص 447 به بعد. 10. همان، ص 112. 11. ر.ک: طاهری، روح خدا، خمینی و انقلاب اسلامی. 12. ریشه‌های انقلاب، صص 148، 102. 13. سرمایه گذاریهای جنون آمیز نظامی شاه که از آنجمله پیش پرداخت‌برای هواپیماهایی بود که هنوز در آمریکا در مرحله طراحی قرار داشت مقوله‌ای است که تفصیل آن در این مقاله مختصر نمی‌گنجد.در این مورد می‌توانید نگاه کنید به استمپل ( Stempel) ، (درون انقلاب ایران، (Inside, the Iranian Revolution) ، ص 70- 68، و کتاب راجی (خاطرات آخرین سفیر شاه در لندن‌) ، ص 93. 14. کدی، ریشه‌های انقلاب، صص 143، 172. 15. همان، صص 93، 111، آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، صص 103، 149. ( منبع:جرعه جاری، ص 163 ،گردآورنده: علی ذو علم ،نویسنده: عبد الرحیم گواهی ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 112/66666)
عنوان سوال:

آیا عوامل صنعتی-اقتصادی در شکل گیری وپیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند؟


پاسخ:

آیا عوامل صنعتی-اقتصادی در شکل گیری وپیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند؟

(در بعد علل و عوامل صنعتی - اقتصادی انقلاب اسلامی ایران بطور کلی دو نظر عمده در مغرب زمین ابراز شده است: یکی اینکه وقوع انقلاب در ایران به خاطر سرعت‌بیش از حد و غیر قابل تحمل صنعتی کردن جامعه توسط شخص شاه و رژیم پهلوی بوده است، (1) و دیگری اینکه، سوای سایر مسائل و مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و مذهبی، حتی خود این صنعتی کردن و یا به اصطلاح امروزی نوسازی (2) صنعت ایران و به تبع آن رشد و شکوفایی اقتصادی کشور در دوران حکومت پهلوی دستخوش مشکلات و چالشهای جدی بوده است.
طبیعی است که ما با نظر اول، هر چند معدود طرفدارانی هم در بین علماء و متفکرین مغرب زمین دارد، بهیچوجه نمی‌توانیم موافقت داشته باشیم.چرا که وقتی نویسنده‌ای مثل امین سیکل (Amin Saikal) می‌نویسد:
(در نتیجه، به خوبی روشن شد که سیاستهای کلی شاه در زمینه توسعه اقتصادی/صنعتی و نظامی در حدی است که بالاتر از قدرت جذب ایرانیان، در آن سطح که شاه پیش بینی کرده بود قرار دارد) . (3)
پذیرش سخن وی بدین معناست که تصور کنیم در آن زمان عموم و یا اکثریت مردم ایران افرادی عقب مانده و غیر آشنا به مفاهیم نوین صنعتی سازی و توسعه اقتصادی بوده‌اند و لذا از درک ماهیت‌سیاستهای مثبت رژیم عاجز مانده و در مقابل آن به مقاومت و مخالفت‌برخاسته‌اند.در حالی که حقیقتا چنین نبوده و بلکه بطوریکه ذیلا خواهیم دید برنامه‌های مزبور بشدت توام با مفاسد و نا بهنجاریهای متعدد بوده‌اند و همین نیز زمینه مخالفت و بالمآل انقلاب مردم را فراهم آورده است.و اما اشکالات عمده‌ای که در نگاه اول در برنامه‌های توسعه صنعتی - اقتصادی شاه بچشم می‌خورند عبارتند از:
1. سوء استفاده‌های کلان مادی:
بنظر می‌رسد دامنه سوء استفاده‌های مالی درباره اطرافیان‌شاه، و صاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوی از کل پروژه‌های صنعتی، کشاورزی، ساختمانی، راهسازی و نظامی زمان رژیم گذشته تا آن حد گسترده و وسیع بوده است که نه تنها از دید هیچ یک از پژوهشگران خارجی که علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران را بررسی کرده‌اند پنهان نمانده است، بلکه حتی خواص اطرافیان و نزدیکان شاه سابق نیز اجبارا به آن اعتراف کرده‌اند، چنانچه اشرف پهلوی در کتاب (چهره‌ها در آیینه‌) (4) (ص 103) و پرویز راجی در کتاب (خاطرات آخرین سفیر شاه در لندن‌) (صص 186، 230، 269، و غیره) بدان اشاره کرده‌اند.علاوه بر این، خود شاه نیز در کتاب (پاسخ به تاریخ‌) (5) چنین مطلبی را اذعان می‌کند.آنتونی پارسونز سفیر کبیر انگلیس نیز در خاطرات دوران سفارت خود در ایران که مصادف با سالهای انقلاب بوده است در ذکر عوامل سقوط رژیم پهلوی از استبداد، فساد مالی، سرکوب، و خشونت رژیم نام می‌برد (6) و در جای دیگر (ص 28 کتاب فوق الذکر) می‌گوید که بیشترین موارد فساد مالی مربوط به خانواده پهلوی و دربار شاه بود.
2. اسراف و تبذیر:
از جمله نارسائیهای اقتصادی که ناظران و پژوهشگران خارجی در مورد نحوه اجرای پروژه‌های صنعتی دوران رژیم گذشته ذکر کرده‌اند.یکی هم مساله اسراف و تبذیر در هزینه انجام پروژه‌ها و یا بعضی از برنامه‌های دربار پهلوی نظیر برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی (7) و نظایر آنها می‌باشد به گونه‌ای که بنابر نقل یکی از این منابع مطالعاتی، گاهی هزینه صوری اجرای یک طرح و یا پروژه صنعتی به چندین برابر هزینه منابع مطالعاتی، گاهی هزینه صوری اجرای یک طرح و یا پروژه صنعتی به چندین برابر هزینه واقعی آن بالغ می‌گردید.بدیهی است وقتی هیچگونه بازرسی و رسیدگی حقیقی نسبت‌به در آمد و مخارج و در نتیجه ثروت هنگفت دربار پهلوی وجود نداشت و سیستم حکومتی و سیاسی آن روز ایران به کسی اجازه نمی‌داد تا در این زمینه‌ها اظهار نظر، چه رسد به تحقیق و تفحص، نماید و سر رشته مصرف در آمد کشور و بیت المال عمومی یکسره در دست‌شاه و درباره وعده‌ای از وزراء و وکلای مطیع آنها بود، باید هم انتظار داشت که از محل اینگونه درآمدها، دربار پهلوی و بویژه شخص رضاخان و بعدها پسرش محمد رضا صاحب ثروتهای باد آورده کلانی شده باشند که تعجب همه ناظران خارجی اوضاع ایران در زمان پهلوی‌ها را برانگیخته است. (8)
3. اختلاف طبقاتی:
از موارد دیگری که پژوهشگران غربی راجع به نارسائیهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از برنامه‌های نوسازی و صنعتی شدن جامعه ایران در دوران پهلوی ذکر کرده‌اند مساله ایجاد فاصله عمیق طبقاتی در جامعه ایران در عهد پهلوی است، بطوری که در هر دو کتاب (ریشه‌های انقلاب‌) و (ایران در فاصله دو انقلاب‌) ، یکی از دلایل عمده نارضایتی مردم در زمان حکومت پهلوی شکاف و اختلاف عظیم طبقاتی بین معدودی اقشار بسیار غنی و مرفه جامعه و اکثریت عظیم توده مردم ذکر می‌شود، چرا که - به زعم ایشان - نحوه توزیع در آمدهای ملی در دوران رژیم پهلوی آشکارا غیر عادلانه بوده است. (9)
خانم پروفسور کدی استاد تاریخ دانشگاه لوس آنجلس آمریکا در این زمینه بیان می‌دارد:
(بنظر می‌رسد هیچگونه شکی وجود نداشته باشد که اصلاحات رضاشاه عمدتا از جیب طبقات محروم و به نفع یک طبقه برگزیده کوچک بود) . (10)
ناگفته نگذاریم که در بعضی از آثاری که اخیرا از طرف بعضی از وابستگان رژیم پهلوی در غرب انتشار یافته ادعا شده که فاصله طبقات فقیر و غنی در زمان حکومت اسلامی از گذشته بدتر شده است، (11) اما از آنجا که سخن ایشان بر هیچ گزارش آماری قابل اعتمادی مبتنی نشده و صرفا بطور مبهمی گفته شده (طبق گزارشات وزارت برنامه و بودجه‌) ، لذا بنظر ما چندان قابل اعتنا نمی‌باشد.
4. وابستگی صنعتی - اقتصادی:
از جمله ایردات عمده‌ای که می‌توان به برنامه‌های توسعه صنعتی - اقتصادی رژیم گذشته گرفت این واقعیت است که بیشتر پروژه‌های بزرگ اجرا شده نوعا طوری نبودند که بینه و بنیانهای صنعتی - اقتصادی ایران را تقویت و در طول زمان، این مملکت را از نظر صنعتی و پروژه‌های زیربنایی مستقل و خود کفا سازند، کاری که کشورهایی مثل ژاپن دردهه سالهای 1950 میلادی (پس از پایان جنگ و در حقیقت‌شکست فاحش ژاپن در جنگ) و کره جنوبی در دهه سالهای 1970 میلادی (به تقلید از ژاپن) و مالزی و اندونزی در دهه سالهای 1980 میلادی (به تقلید از کره) انجام دادند و از بسیاری جهات خود را در زمره کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی قرار دادند (در صنایع سنگین، کشتی سازی، هواپیما سازی، خودروسازی، ساخت ماشین آلات سنگین صنعتی، سواری و غیره) کاری که‌بحمد الله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا حدود زیادی در جمهوری اسلامی شروع شده و سرمایه گذاری روی تحقیقات صنعتی و اجرای پروژه‌های بزرگ ملی نظیر ساخت ماشین آلات صنعتی، طراحی ساخت‌خودرو، کشتی سازی، ساخت تسلیحات سنگین دفاعی، هواپیما سازی و غیره آغاز شده است.به هر تقدیر با ضرس قاطع می‌توان گفت که بجهت وابستگی شدید حکومت پهلوی به قدرتهای استعماری غربی، و از طرفی وابستگی آن قدرتها به صهیونیسم بین الملل و جانبداری کامل از اسرائیل، غربیان هرگز نمی‌گذاشتند و نگذاشتند هم که ایران زمان شاه به یک قدرت مستقل صنعتی، نظامی، و...منطقه تبدیل شود و از این لحاظ، هر چند بطور بالقوه، روزی بتواند به عنوان یک کشور مسلمان در برابر اسرائیل قد علم کند، هدفی که هنوز هم بشدت بدنبال آن هستند.لذا، به قول خانم نیکی کدی مورخ مشهور آمریکایی و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس ( UCLA) پروژه‌های صنعتی - اقتصادی زمان شاه طرحهای بی جهت‌بزرگی بودند که چندان مطابق شرایط ایران طراحی نشده بودند و در حد اسراف گران و پرخرج بودند، و به طور عمده نیز جز ناکامی اقتصادی ببار نمی‌آوردند. (12)
لازم به یاد آوری نیست که این درست همان کاری است که امروزه قدرتهای غربی و در راس آن آمریکا با سرمایه گذاریهای صنعتی کشورهایی مثل کویت، قطر، عربستان، امارات و غیره می‌کنند و متاسفانه برادران عرب ما هم متوجه مطلب نیستند و ارز و سرمایه‌های داخلی خود را عملا دور می‌ریزند، و یا حداقل اینکه بصورتی مصرف می‌کنند که هرگز آنان را مثل هند، ژاپن، چین و یا کره‌جنوبی یک کشور صنعتی نخواهد کرد، چنانچه خانم کدی منصفانه اذعان می‌نماید که پروژه‌های صنعتی زمان شاه بیشتر جنبه نمایشی داشته و به همراه اسلحه‌های فوق پیچیده و گرانی که خریداری می‌شد (13) و نیز کالاهای لوکس و تجملی مصرفی، اتکای اقتصادی ایران به غرب را بشدت افزایش می‌داد و منافع آنها عمدتا به جیب شرکتهای آمریکایی می‌رفت. (14)
در جمعبندی این بحث اجازه بفرمایید بازهم از کلام این اندیشمند غربی استمداد بگیریم که می‌گوید:
(عدم تقسیم در آمد که به نحو آشکار و وسیعی غیر عادلانه بود، احتمالا بیشتر به نارضایتی‌رو به رشد مردم دامن می‌زد تا عامل استانداری که در غرب گفته می‌شود، یعنی صنعتی کردن سریع جامعه‌) . (15)
پی‌نوشت‌ها:
1. keddie,nikkir., roofs of Revolution, Yale University. 1981, p. 53; Parsonsp.. anthony, the pride and the fall : Iran 1974 -1979,1984, London, pp.151 -156.
2. Modernization.
3. Saikal, Amin, The Rise andFall of the shah,Princeton University Press,1980, P. 183. 7.
4. Faces in a Mifror, 1980.
5. Answer to History.
6. نگاه کنید به کتاب سابق الذکر از پارسونز، ص 15.
7. در مورد هزینه‌های سرسام آور برگزاری جشنهای مزبور نگاه کنید به محمد رضا حکیمی، تفسیر آفتاب، ص 114 به بعد.
8. در مورد ثروت رضاخان به هنگام ترک سلطنت نگاه کنید به کتاب نیکی کدی، ریشه‌های انقلاب، متن اصلی، صص 104 و 149، و در مورد ثروت محمد رضا به هنگام خلع از سلطنت نگاه کنید به کتاب آبراهامیان، ایران در فاصله دو انقلاب ص 437.
9. ر.ک: ریشه‌های انقلاب، صص 148، 170، ایران: در فاصله دو انقلاب، صص 447 به بعد.
10. همان، ص 112.
11. ر.ک: طاهری، روح خدا، خمینی و انقلاب اسلامی.
12. ریشه‌های انقلاب، صص 148، 102.
13. سرمایه گذاریهای جنون آمیز نظامی شاه که از آنجمله پیش پرداخت‌برای هواپیماهایی بود که هنوز در آمریکا در مرحله طراحی قرار داشت مقوله‌ای است که تفصیل آن در این مقاله مختصر نمی‌گنجد.در این مورد می‌توانید نگاه کنید به استمپل ( Stempel) ، (درون انقلاب ایران، (Inside, the Iranian Revolution) ، ص 70- 68، و کتاب راجی (خاطرات آخرین سفیر شاه در لندن‌) ، ص 93.
14. کدی، ریشه‌های انقلاب، صص 143، 172.
15. همان، صص 93، 111، آبراهامیان، ایران: در فاصله دو انقلاب، صص 103، 149.
( منبع:جرعه جاری، ص 163 ،گردآورنده: علی ذو علم ،نویسنده: عبد الرحیم گواهی ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 112/66666)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین