اگر در زمان علی زندانی سیاسی نداشتیم و حتی کسانی که خروج یا توهین می کردند زندانی نمی شدند چرا اکنون این همه داریم؟ بغی به عنوان یکی از مصادیق بارز جرم سیاسی شناخته شده و کسانی که بر علیه حکومت اسلامی و حاکم آن خروج نموده وبه مبارزه و مقابله با آن بپردازند باغی شناخته شده اند وبا آنها برخورد می شده است ( ر.ک : پیوندی ، غلامرضا ، جرم سیاسی ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1382، ص114 -147) حضرت علی علیه السلام تعدادی از اسیران جنگ جمل را زندانی نمودند . عن موسی بن طلحه بن عبید الله و کان فیمن اسر یوم الجمل و حبس مع من حبس من الاساری بالبصره فقال کنت فی سجن علی علیه السلام بالبصره حتی سمعت المنادی ینادی این موسی بن طلحه بن عبید الله ... از موسی بن طلحه بن عبید الله نقل شده که وی در شمار گروهی از اسیران جنگ جمل بود و با سایر اسرا در بصره حبس شده بود ، می گوید من در زندان حضرت علی علیه السلام در بصره بودم که شنیدم منادی صدا می زند موسی بن طلحه بن عبید الله کجاست .( مستدرک الوسائل ، ج 11، ص 57) برخورد با معاندان و مخالفان منحصر به جنگ نبوده است و برخی افراد نیز زندانی می شدند . به طور کلی حضرت در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشتند ؛ گفت گو، مدارا ، برخورد قاطع ، تلاش اولیه امیر مومنان پاسخ گویی به شبهات مخالفان بود و می کوشید راهی برای پایان بخشیدن مسالمت آمیز به نزاع و دشمنی بیابد اگر از این راه نتیجه دلخواه به دست نمی آمد با مخالفان خود تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمی رسید ، مدارا و از شدت و خشونت پرهیز می کردند ، سرانجام اگر مخالفان دست به قیام مسلحانه می زدند و امنیت شهرها و راه ها را به خطر می انداختند ، نوبت به برخورد قاطعانه می رسید البته امام در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمی کرد.( دانشنامه امام علی علیه السلام ، مجموعه مقالات ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1380، ج 6،ص238) نکته ای که باید در برخورد حضرت با خوارج به طور ویژه مورد توجه قرار بگیرد این است که با توجه به پیدایش گروههای انحرافی همچون خوارج و تاثیر گذاری آنان بر افکار عمومی جامعه , امام علیه السلام به منظور خنثی نمودن توطئه آنان و ارشاد کسانی که تحت تاثیر افکار نادرست آنان قرار گرفته بودند به آنان اجازه دادند تا دیدگاههای خود را آزادانه مطرح نمایند و به اصطلاح آنچه در درون دارند بیرون ریخته و ماهیت پوشالی و تهی آنان برای همگان آشکار گردد از این رو حضرت تا زمانی که آنان اقدام به مقابله با حکومت اسلامی نپرداخته بودند با آنان مدارا نمودند . در نظام جمهوری اسلامی نیز تلاش شده تا حد امکان شیوه حکومتی حضرت در برخورد با مخالفان رعایت شود از این رو شاهدیم که گروههای مختلف ، آزادانه مطالب خود را در روزنامه ها و سایت ها منتشر می کنند البته روشن است که حرف زدن علیه حکومت اسلامی و طرح دیدگاههای مختلف دو صورت دارد: اگر صرف انتقاد از مشکلات و یا نقاط ضعفی است که در بدنه حکومت وجود دارد و با روش صحیح و سازنده انجام شود، از نظر اسلام نه تنها منعی نداشته، بلکه از باب (نصیحت ائمه مسلمین) و (امر به معروف و نهی از منکر) امری پسندیده و از وظایف اساسی احاد مردم نسبتبه حاکمان خویش است; اما اگر این حرف زدن از حالت انتقاد سازنده و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر خارج و در جهت توطئه چینی، تضعیف و براندازی نظام اسلامی شکل گرفته باشد، نمی توان در برابر آن سکوت اختیار نمود بلکه لازم است با عاملان آن برخورد شود . علاوه بر اینکه بر فرض اینکه در زمان حضرت علی علیه السلام زندانی سیاسی وجود نداشته است , این موجب نمی شود که حکم به نفی آن در شریعت اسلامی کنیم چون زندان به عنوان مصداقی از مجازات های تعزیری می تواند مورد استفاده قرار بگیرد با این توضیح که مجازات مقرر شده در اسلام به دو گونه است یک دسته از مجازات ها , مجازات حدی هستند که برای جرایم روشن که حد و شرایط معینی برای آنان در شریعت اسلام مشخص شده است در نظر گرفته می شود مانند سرقت , شرب خمر و... نوع دیگر از مجازات در اسلام مجازات تعزیری است که به مجازات هایی اطلاق می شود که میزان معین ندارند و بر اساس تناسب جرم و مجازات ، قابل تغییرند از خصوصیات تعزیر این است که میزان آن نسبت به افراد بر اساس اوضاع و احوال و... متفاوت می باشد در نتیجه تعزیر شامل مواردی از قبیل توبیخ ، جزای نقدی ، تازیانه ، حبس ، تبعید و... می شود ( ر.ک : پیوندی ، غلامرضا ، جرم سیاسی ، پیشین , ص 265و مهر پور ، حسین ، دیدگاه های جدید در مسائل حقوقی ، ص 102-105 ) بر این اساس مجازات زندان می تواند به عنوان مجازات تعزیری برای مجرمان سیاسی در نظر گرفته شود . در مورد بند ششم مقاله نیز نظام جمهوری اسلامی بر اساس همین مبانی مطابق قانون اساسی ( اصل سی و هشتم ) هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع را ممنوع دانسته و اجبار شخص به شهادت , اقرار یا سوگند را مجاز نشمرده و چنین شهادت و اقرار و سوگندی را فاقد ارزش و اعتبار دانسته است . با این وجود رسانه ها و سایت های خبری داخلی و خارجی با تبلیغات منفی گسترده همراه با برخی دروغ پردازی ها و شایعه افکنی ها تلاش می کنند که نظام جمهوری اسلامی را متهم به شکنجه و ... نمایند .به نظر می رسد اگر به جای تکیه بر شایعات و تبلیغات دروغ با دیده انصاف به عملکرد نظام جمهوری اسلامی بنگریم و تامل بیشتری در منابع دینی داشته باشیم , بسیاری از این ابهامات برطرف خواهد شد . البته ما منکر پاره ای نواقص و کاستی ها در این خصوص نیستیم اما زیر سؤال بردن مجموعه اقدامات نظام را نیز به دور از انصاف می دانیم . برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود: جرم سیاسی ، غلامرضا پیوندی ،تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1382 دانشنامه امام علی علیه السلام ، مجموعه مقالات ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1380، ج 6،ص 193- 253(امام علی علیه السلام و مخالفان) زندان در اسلام ، بررسی مشروعیت ، موارد و احکام زندان ، محمد سپهری ،تهران، سازمان تبلیغات اسلامی ، 1373 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100145265)
اگر در زمان علی زندانی سیاسی نداشتیم و حتی کسانی که خروج یا توهین می کردند زندانی نمی شدند چرا اکنون این همه داریم؟
اگر در زمان علی زندانی سیاسی نداشتیم و حتی کسانی که خروج یا توهین می کردند زندانی نمی شدند چرا اکنون این همه داریم؟
بغی به عنوان یکی از مصادیق بارز جرم سیاسی شناخته شده و کسانی که بر علیه حکومت اسلامی و حاکم آن خروج نموده وبه مبارزه و مقابله با آن بپردازند باغی شناخته شده اند وبا آنها برخورد می شده است ( ر.ک : پیوندی ، غلامرضا ، جرم سیاسی ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1382، ص114 -147) حضرت علی علیه السلام تعدادی از اسیران جنگ جمل را زندانی نمودند . عن موسی بن طلحه بن عبید الله و کان فیمن اسر یوم الجمل و حبس مع من حبس من الاساری بالبصره فقال کنت فی سجن علی علیه السلام بالبصره حتی سمعت المنادی ینادی این موسی بن طلحه بن عبید الله ... از موسی بن طلحه بن عبید الله نقل شده که وی در شمار گروهی از اسیران جنگ جمل بود و با سایر اسرا در بصره حبس شده بود ، می گوید من در زندان حضرت علی علیه السلام در بصره بودم که شنیدم منادی صدا می زند موسی بن طلحه بن عبید الله کجاست .( مستدرک الوسائل ، ج 11، ص 57) برخورد با معاندان و مخالفان منحصر به جنگ نبوده است و برخی افراد نیز زندانی می شدند . به طور کلی حضرت در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشتند ؛ گفت گو، مدارا ، برخورد قاطع ، تلاش اولیه امیر مومنان پاسخ گویی به شبهات مخالفان بود و می کوشید راهی برای پایان بخشیدن مسالمت آمیز به نزاع و دشمنی بیابد اگر از این راه نتیجه دلخواه به دست نمی آمد با مخالفان خود تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمی رسید ، مدارا و از شدت و خشونت پرهیز می کردند ، سرانجام اگر مخالفان دست به قیام مسلحانه می زدند و امنیت شهرها و راه ها را به خطر می انداختند ، نوبت به برخورد قاطعانه می رسید البته امام در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمی کرد.( دانشنامه امام علی علیه السلام ، مجموعه مقالات ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1380، ج 6،ص238) نکته ای که باید در برخورد حضرت با خوارج به طور ویژه مورد توجه قرار بگیرد این است که با توجه به پیدایش گروههای انحرافی همچون خوارج و تاثیر گذاری آنان بر افکار عمومی جامعه , امام علیه السلام به منظور خنثی نمودن توطئه آنان و ارشاد کسانی که تحت تاثیر افکار نادرست آنان قرار گرفته بودند به آنان اجازه دادند تا دیدگاههای خود را آزادانه مطرح نمایند و به اصطلاح آنچه در درون دارند بیرون ریخته و ماهیت پوشالی و تهی آنان برای همگان آشکار گردد از این رو حضرت تا زمانی که آنان اقدام به مقابله با حکومت اسلامی نپرداخته بودند با آنان مدارا نمودند .
در نظام جمهوری اسلامی نیز تلاش شده تا حد امکان شیوه حکومتی حضرت در برخورد با مخالفان رعایت شود از این رو شاهدیم که گروههای مختلف ، آزادانه مطالب خود را در روزنامه ها و سایت ها منتشر می کنند البته روشن است که حرف زدن علیه حکومت اسلامی و طرح دیدگاههای مختلف دو صورت دارد: اگر صرف انتقاد از مشکلات و یا نقاط ضعفی است که در بدنه حکومت وجود دارد و با روش صحیح و سازنده انجام شود، از نظر اسلام نه تنها منعی نداشته، بلکه از باب (نصیحت ائمه مسلمین) و (امر به معروف و نهی از منکر) امری پسندیده و از وظایف اساسی احاد مردم نسبتبه حاکمان خویش است; اما اگر این حرف زدن از حالت انتقاد سازنده و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر خارج و در جهت توطئه چینی، تضعیف و براندازی نظام اسلامی شکل گرفته باشد، نمی توان در برابر آن سکوت اختیار نمود بلکه لازم است با عاملان آن برخورد شود .
علاوه بر اینکه بر فرض اینکه در زمان حضرت علی علیه السلام زندانی سیاسی وجود نداشته است , این موجب نمی شود که حکم به نفی آن در شریعت اسلامی کنیم چون زندان به عنوان مصداقی از مجازات های تعزیری می تواند مورد استفاده قرار بگیرد با این توضیح که مجازات مقرر شده در اسلام به دو گونه است یک دسته از مجازات ها , مجازات حدی هستند که برای جرایم روشن که حد و شرایط معینی برای آنان در شریعت اسلام مشخص شده است در نظر گرفته می شود مانند سرقت , شرب خمر و... نوع دیگر از مجازات در اسلام مجازات تعزیری است که به مجازات هایی اطلاق می شود که میزان معین ندارند و بر اساس تناسب جرم و مجازات ، قابل تغییرند از خصوصیات تعزیر این است که میزان آن نسبت به افراد بر اساس اوضاع و احوال و... متفاوت می باشد در نتیجه تعزیر شامل مواردی از قبیل توبیخ ، جزای نقدی ، تازیانه ، حبس ، تبعید و... می شود ( ر.ک : پیوندی ، غلامرضا ، جرم سیاسی ، پیشین , ص 265و مهر پور ، حسین ، دیدگاه های جدید در مسائل حقوقی ، ص 102-105 ) بر این اساس مجازات زندان می تواند به عنوان مجازات تعزیری برای مجرمان سیاسی در نظر گرفته شود .
در مورد بند ششم مقاله نیز نظام جمهوری اسلامی بر اساس همین مبانی مطابق قانون اساسی ( اصل سی و هشتم ) هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع را ممنوع دانسته و اجبار شخص به شهادت , اقرار یا سوگند را مجاز نشمرده و چنین شهادت و اقرار و سوگندی را فاقد ارزش و اعتبار دانسته است . با این وجود رسانه ها و سایت های خبری داخلی و خارجی با تبلیغات منفی گسترده همراه با برخی دروغ پردازی ها و شایعه افکنی ها تلاش می کنند که نظام جمهوری اسلامی را متهم به شکنجه و ... نمایند .به نظر می رسد اگر به جای تکیه بر شایعات و تبلیغات دروغ با دیده انصاف به عملکرد نظام جمهوری اسلامی بنگریم و تامل بیشتری در منابع دینی داشته باشیم , بسیاری از این ابهامات برطرف خواهد شد . البته ما منکر پاره ای نواقص و کاستی ها در این خصوص نیستیم اما زیر سؤال بردن مجموعه اقدامات نظام را نیز به دور از انصاف می دانیم .
برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود:
جرم سیاسی ، غلامرضا پیوندی ،تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1382
دانشنامه امام علی علیه السلام ، مجموعه مقالات ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1380، ج 6،ص 193- 253(امام علی علیه السلام و مخالفان)
زندان در اسلام ، بررسی مشروعیت ، موارد و احکام زندان ، محمد سپهری ،تهران، سازمان تبلیغات اسلامی ، 1373 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100145265)
- [سایر] شما چقدر حکومت جمهوری اسلامی را به حکومت علی(ع) یا حکومت مهدوی مشابه می دانید؟ توجه کنید که در حکومت علی زندانی و جرم سیاسی وجود نداشت ولی در حکومت ما وجود دارد؛ و ...
- [سایر] چرا علی (علیه السلام) قهرمان، در برابر توهین به همسرش عکس العمل نشان نداد؟
- [سایر] آیا در زمان امام علی(ع) زندان بود؟ ایشان کسی را زندانی کردند؟
- [سایر] نقش علی عبدالرزاق در ترویج سکولاریزم در جهان اسلام چیست؟اندیشهی سیاسی او و امام خمینی (ره) چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] زندان سیاسی چه نوع زندانی است؟
- [سایر] آیا امام سجاد(علیه السلام) پس از واقعه کربلا، در کوفه، زندانی شده بودند؟
- [سایر] (اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ) علی ابن الحسین کیست؟ علی اکبر یا امام سجاد؟ لطفا دلیل خود را بگویید. آیا قرائنی وجود دارد که نشان دهد منظور کیست؟
- [سایر] زندگی سیاسی امام هادی (علیه السلام) را شرح دهید.
- [سایر] چرا امام سجاد (علیه السلام) به مبارزات سیاسی نپرداختند ؟
- [سایر] سفارش امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام ) به بازرگانان چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود