باسلام،خداونددرقرآن آیه28 سوره آل عمران فرموده نبایدبادشمنان دوستی کنیدمگراینکه تقیه کنید، کشورما که با بعضی از کشورهای بی دین مانند روسیه وچین وغیره رابطه دارد،آیا اینجوررابطه ها جایز است؟یعنی ایران به خاطر ضرورت باآنها رابطه دارد؟ سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند، شان نزول ایه در مورد مسلمانانی است که بامشرکین و یهودی ها رابطه خاص بر قرار کرده بودند ، رابطه ای که در آن به گونه ای سرپرستی آنها را برخود قبول نموده و محبتشان در دل آن دسته از مسلمانان نشسته بود و قهرا چنین ارتباطی برای مسلمین زیانبار بود لذا در ایه 28 سوره ی مبارکه آل عمران به آن دسته از مسلمانان هشدار داده شد که شما انان را به عنوان دوست و ولی و سرپرست خودتان انتخاب نکنید به طوری که در امور زندگی از انان تبعیت کنید. با توجه به تفسیر آیه ی شریفه، ناگفته پیداست که مراودات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی مانند روسیه و چین و ... هیچ ارتباطی با آیه ی شریفه ی فوق پیدا نمی نماید زیرا این مراودات هیچگاه به معنی پذیرش سرپرستی یا محبت پیدا کردن با دشمنان دین خدا نبوده و نیست . لازم است توجه داشته باشید که هیچ ملتی نمی تواند روابط خود با تمام ملت ها و دولت ها را قطع نمایدعلی الخصوص در جهان معاصر که نفع و ضرر کشور ها به گونه ی غیر قابل انکاری در هم تنیده شده است. به همین لحاظ مسلمین نیز نمی توانند به ویژه در عصر حاضر به صورت منزوی و جدای از جامعه ی جهانی زندگی نمایند و به ناچار مجبورند با ملت ها و دولت های دیگر در ارتباط باشند اما آنچه که مهم است رعایت اصول و قواعدی است که در سایه سار آنها ، منافع اساسی مسلمین در اینگونه ارتباطات اسیب نبیند. و با رعایت راهبرد های اساسی اسلام در روابط بین الملل ، هیچ اشکالی متوجه ارتباطات بین المللی آ)ها با سایر دول حتی کفار – غیر از کفار حربی – و مشرکین نخواهد بود. به نظر می رسد توضیح نکاتی هرچند اجمالی پیرامون مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی خالی از لطف نباشد. جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی که چکیده و محور اصلی و اهداف، افکار، آرمان ها و ایده آل های ملتی است که تابع مکتب اسلام است و به تعبیر مقام معظم رهبری میثاق بزرگ ملی و دینی و انقلابی ماست، (روزنامه جمهوری اسلامی19/4/79 )، سیاست خارجی خویش را بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار کرده است (قانون اساسی، اصل 152) این مبنا در ارتباطات سیاسی در حقیقت برگردانی از آموزه های دینی ما در ارتباط با سایر ملل و دول می باشد. بر این اساس ارتباط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها ، در چارچوب فوق و بنا بر فرموده ی رهبری معظم انقلاب (دام عزه) بر مبنای عزت ، حکمت و مصلحت می باشد. و بدیهی است که تا زمانی که چارچوب فوق و این سه عنصر در ارتباط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها احراز گردد، هیچ مانعی بر سر ارتباط با آن دولت ها وجود نخواهد داشت. بنابراین اساس ارتباط جمهوری اسلامی ایران با کشور های غیر مسلمان ، فی نفسه ایرادی نداشته و از نظر شرعی اشکالی متوجه آن نمی باشد. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
باسلام،خداونددرقرآن آیه28 سوره آل عمران فرموده نبایدبادشمنان دوستی کنیدمگراینکه تقیه کنید، کشورما که با بعضی از کشورهای بی دین مانند روسیه وچین وغیره رابطه دارد،آیا اینجوررابطه ها جایز است؟یعنی ایران به خاطر ضرورت باآنها رابطه دارد؟
باسلام،خداونددرقرآن آیه28 سوره آل عمران فرموده نبایدبادشمنان دوستی کنیدمگراینکه تقیه کنید، کشورما که با بعضی از کشورهای بی دین مانند روسیه وچین وغیره رابطه دارد،آیا اینجوررابطه ها جایز است؟یعنی ایران به خاطر ضرورت باآنها رابطه دارد؟
سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند، شان نزول ایه در مورد مسلمانانی است که بامشرکین و یهودی ها رابطه خاص بر قرار کرده بودند ، رابطه ای که در آن به گونه ای سرپرستی آنها را برخود قبول نموده و محبتشان در دل آن دسته از مسلمانان نشسته بود و قهرا چنین ارتباطی برای مسلمین زیانبار بود لذا در ایه 28 سوره ی مبارکه آل عمران به آن دسته از مسلمانان هشدار داده شد که شما انان را به عنوان دوست و ولی و سرپرست خودتان انتخاب نکنید به طوری که در امور زندگی از انان تبعیت کنید. با توجه به تفسیر آیه ی شریفه، ناگفته پیداست که مراودات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی مانند روسیه و چین و ... هیچ ارتباطی با آیه ی شریفه ی فوق پیدا نمی نماید زیرا این مراودات هیچگاه به معنی پذیرش سرپرستی یا محبت پیدا کردن با دشمنان دین خدا نبوده و نیست . لازم است توجه داشته باشید که هیچ ملتی نمی تواند روابط خود با تمام ملت ها و دولت ها را قطع نمایدعلی الخصوص در جهان معاصر که نفع و ضرر کشور ها به گونه ی غیر قابل انکاری در هم تنیده شده است. به همین لحاظ مسلمین نیز نمی توانند به ویژه در عصر حاضر به صورت منزوی و جدای از جامعه ی جهانی زندگی نمایند و به ناچار مجبورند با ملت ها و دولت های دیگر در ارتباط باشند اما آنچه که مهم است رعایت اصول و قواعدی است که در سایه سار آنها ، منافع اساسی مسلمین در اینگونه ارتباطات اسیب نبیند. و با رعایت راهبرد های اساسی اسلام در روابط بین الملل ، هیچ اشکالی متوجه ارتباطات بین المللی آ)ها با سایر دول حتی کفار – غیر از کفار حربی – و مشرکین نخواهد بود. به نظر می رسد توضیح نکاتی هرچند اجمالی پیرامون مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی خالی از لطف نباشد. جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی که چکیده و محور اصلی و اهداف، افکار، آرمان ها و ایده آل های ملتی است که تابع مکتب اسلام است و به تعبیر مقام معظم رهبری میثاق بزرگ ملی و دینی و انقلابی ماست، (روزنامه جمهوری اسلامی19/4/79 )، سیاست خارجی خویش را بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار کرده است (قانون اساسی، اصل 152) این مبنا در ارتباطات سیاسی در حقیقت برگردانی از آموزه های دینی ما در ارتباط با سایر ملل و دول می باشد. بر این اساس ارتباط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها ، در چارچوب فوق و بنا بر فرموده ی رهبری معظم انقلاب (دام عزه) بر مبنای عزت ، حکمت و مصلحت می باشد. و بدیهی است که تا زمانی که چارچوب فوق و این سه عنصر در ارتباط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها احراز گردد، هیچ مانعی بر سر ارتباط با آن دولت ها وجود نخواهد داشت. بنابراین اساس ارتباط جمهوری اسلامی ایران با کشور های غیر مسلمان ، فی نفسه ایرادی نداشته و از نظر شرعی اشکالی متوجه آن نمی باشد. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
- [سایر] خداوند در آیه 54 سوره آل عمران می گوید: تا روز قیامت پیروان تو (عیسی) را بر کافران برتری دادم. اگر پیروان حضرت عیسی تا قیامت بر همه کافران برتری دارند. پس چرا دین محمد را برگزینیم؟ دین عیسی را برمی گزینیم که تا قیامت از همه کافران برتر باشیم؟
- [سایر] باسلام و خسته نباشید باتوجه به ایه ی 101 سوره ی ال عمران که خداوند میفرمایند:هنگامی که سفر میکنید گناهی برشما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه و خطر کافران بترسید،زیرا کافران برای شما دشمن اشکاری هستند. پس چرا مراجع تقلید میگویند که در سفر باید نماز شکسته خوانده شود؟! ما که از کافران ترسی نداریم؟! ایا اهل تسنن هم نماز را در سفر شکسته میخوانند؟! باتشکر
- [سایر] آیا تفسیر کلام خداوند توسط غیر رسول و فرستاده او مجاز است؟ خداوند در چندین آیه قرآن فرموده است که ما آیات خود را چنین آشکار و روشن نازل کردیم شاید فکر کنند و شاید متذکر شوند، و در آیه 44 سوره نحل به پیامبر (ص) فرموده است: آیاتی که بر تو نازل می شود برای مردم تبیین و تشریح کن تا شاید فکر کنند. سؤال 2: آیا خداوند آیات خود را برای فهم و استفاده مردم عوام نازل کرده یا خواص و یا برای همه مردم به اندازه درک آنها؟ ولی به پیامبر (ص) ابلاغ فرموده برای عموم مردم بیان کن آنچه از طرف خدا بر تو نازل شده)؛ یعنی مفسر کلام خداوند فقط پیامبر (ص) است. سؤال 3: در تفسیر بعضی آیات قرآن، مفسر گفته است منظور از این آیه اشاره به فلان موضوع است، در حالی که معنای همان آیه اشاره به یک موضوع کلی دارد. مانند افرادی که در حالت رکوع زکات می دهند. یا: ابلاغ کن آنچه به تو نازل کردیم و یا امروز کامل شد دین تو. آیا این گونه تفسیر، تفسیر به رأی و تحریف کلام خدا نیست؟ و آیا مفسر محترم کلام خدا را با عقل خطا پذیر خود چگونه دریافته است، که آن را تفسیر نموده و اظهار داشته منظور خداوند چنین است. مگر نه آن که بارها خداوند به ملائک و پیامبران گفته است آنچه من می دانم شما نمی دانید؟ سؤال 4: خداوند تبارک و تعالی بیش از 13 آیه در سوره های قرآن از جمله (تغابن 12، مجادله 13، محمد 33، نور 56 و 54، انفال 56 و 20 و 1، مائده 92، نساء 59، آل عمران 32 و 132) مؤمنان را فقط به اطاعت از خدا و رسول و یک مرتبه هم از ولی امر تکلیف کرده و تأکید فرموده: مشرکان را ولی خود قرار ندهید. سؤال این است که آیا خداوند افرادی را که به توحید و نبوت و آخرت و ... ایمان آورده اند، باز هم مکلف نموده از شخص دیگری که آن شخص نیز بنده خدا و در مقابل او باید پاسخ گوی اعمال خود باشد، اطاعت، تقلید و اظهار چاکری کند، حتی به نیت رضایت خدا؟ اگر جواب مثبت است، آدرس قرآنی و تکلیف الاهی را مرقوم فرمایید.
- [آیت الله بروجردی] این جانب در حدود دو سال است که در آمریکا مشغول تحصیل بوده و تا توانستهام در اجرای دستورات دین مبین اسلام کوشیدهام، قبل از این که از ایران حرکت نمایم به حضور یکی از علمای دین مشرّف شده تا وظایف دین خود را در یک مملکت غیر مسلمان بدانم، یکی از دستورات ایشان آن بود که گوشت و ماهی نخورم و چندی قبل در قرآن مجید به این آیات مبارکه برخوردم( حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ )(100)،( وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ )(101) و آیه مبارکه دیگر( الْیَوْمَ اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ حِل لَکُمْ وَطَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ )(102)، اوّلاً مسیحیها غیر خدا را در موقع ذبح نام نمیبرند و در ثانی جزء کسانی هستند که کتاب به آنها عطا شده است، این جانب دلیلی نمیبینم که گوشت نخورم. چنان چه بفرمایید که این جانب اشتباه درک نموده است تقاضا مینماید که این جانب را روشن فرمایید که باعث سپاسگزاری خواهد بود. دیگر آن که این جانب تا بیست سالگی وقتی نماز میخواندم معنی آن راندانستهام و نفهمیدم که چه میگویم، ولی بعد از این که به معنی بزرگ آن واقف شدم از نماز خواندن چندان بار بیشتر لذّت میبرم، آیا بهتر نیست که هر کسی نماز را به زبان محلّی خود گفته و از ادای آن چندین بار بیشتر لذّت ببرد؟ چرا اصلاً قرآن مجید را به فارسی ساده ننوشته و در دسترس مردم گذارده تاهم عالیترین کتاب را برای هدایت جامعه مسلمان ایران هدیه کرده و هم مردم از خواندن آن لذّت برده و با گفتههای پروردگارشان آشنا شوند؟ مردم قرآن مجید را تلاوت کرده و از افراد بیخبر معانی آن را میپرسند که به جای هدایت باعث گمراهی میشود، اگر دلائل مخالفی وجود دارد که در قرآن مجید گفته شده تقاضا مینماید که ذکر نام سوره و شماره آیه را فرموده و این جانب را از بیخبری نجات دهید.
- [سایر] سلام تشکر می کنم از اینکه سئوال قبلی منو جواب دادید ولی در مورد چت که گفتید خطرناکه حتی سالمش هم اگه می شه بیشتر برام توضیح بدید خودمم بهش معتاد شدم و این رویه رو اصلا دوست ندارم ... آقای مرادی من بسیار تنهام به خاطر اخلاقم کسی زیاد با من دوست نمی شه البته خودمم دوست ندارم با هر کسی دوست بشم یه دوست واقعی می خوام توی شهرمون فقط یه نفر هست که با هم رفت و امد داریم و ایشونم سی سالشونه و مسلماً ما نمی تونیم هم دیگرو در ک کنیم بواسطه هنر هر دو با همیم اینم خیلی معمولی خدا رو خیلی شاکرم که دوست ندارم از یه جهت چون بسیار مذهبی البته با دعای شما هستم ولی خب تنهایی دیوونم کرده و ازدواجم نمی تون بکنم به سبب سربازی و عدم شغل آقای مرادی چرا آدمای مثل شما اینقدر توی این دور و زمونه کمند که این جمعیت کثیر مجبور می شند از کل کشور برای یه نفر پیغام اینترنتی بزارند که اونم هم سر شما رو درد می یاره هم ما رو کمتر ارضا می کنه آقای مرادی من 19 سالم تموم داره می شه ولی باور کنید( تعریف نمی کنم دارم شرح می دم ) اگه بخوام توی قوت نماز سوره آل عمران رو که خیلی دوست دارم بخونم (ربنا اننا سمعنا منادی ینادی ....)خودم همیشه برام سئواله که پرودگارا ما منادی تو را برای ایمان از کجا شنیدیم خیلی شرمندم به خاطر این سوالم می دونم جواب دادن همچین نامه هایی بسیار براتون وقت گیر و مشکله ولی همون قدر نوشتن این نامه ها برای ما جوونا امید وار کننده است . خیلی حرف دارم امید دارم به زیارت تون دعا هم برای همه مریضا گرفتارا اسیرا و همه و همه و بالاخص جوونا بکنید. دلم تا عشقباز آمد درو جز غم نمی بینم دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم دمی با همدمی خرم زجانم بر نمی آید دمم با جان بر آید چونکه یک همدم نمی بینم کنون دم در کش ای سعدی که کار از دست بیرون شد به امید دمی با دوست وان دم هم نمی بینم
- [سایر] خداوند در چندین جا در قرآن کریم اصحاب را ستوده است، او تعالی می فرماید: ﴿وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنَا یُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْأِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (الأعراف: 156 157). (و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرر خواهم داشت! همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر (امی) پیروی می کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می یابند؛ آنها را به معروف دستور می دهد، و از منکر باز می دارد؛ اشیا پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند). و می فرماید: ﴿الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ * الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ﴾. (آل عمران: 172 173). و می فرماید: ﴿وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ * وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ﴾. (الأنفال: 62 63). و می فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ﴾. (الأنفال: 64). و خداوند می فرماید: ﴿کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾. (آل عمران: 110). و می فرماید: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْأِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً﴾. (الفتح: 29). (محمد –صلی الله علیه وآله وسلم- فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند (تا آنان را به بهشت وارد نماید)؛ نشانه (اطاعت) آنها (از خداوند) در صورتشان از اثر سجده (و عبادت) نمایان است مراد این است که اثر عبادت و صلاح و اخلاص برای خداوند متعال، بر چهره مؤمن آشکار می شود؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد، (یعنی: حق تعالی مسلمانان را بسیار نیرومند می گرداند تا مایه خشم و غیظ کافران گردند، ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی (که بهشت است) داده است. (البته این مثل، شامل صحابه رسول الله -صلی الله علیه وآله وسلم- و همه کسانی از افواج ایمان و لشکریان اسلام در گذار عصرها و نسلها می شود که نقش قدمشان را دنبال، و بر راه و روش ایشان رهرو باشند.)) و آیات زیاد دیگری هست که خداوند در آن اصحاب را میستاید. و شیعیان می گویند اصحاب در دوران حیات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- مؤمن بوده اند، اما بعد از وفات او مرتد شده اند، عجیب است! چگونه همه اصحاب بعد از وفات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- به اتفاق همه مرتد شدند؟! و چرا آنها باید از دین بر گردند و مرتدّ شوند؟! مگر آن که شما شیعیان بگویید که آنها با خلیفه کردن ابوبکر مرتد شدند، پس ما به شما می گوییم: چرا اصحاب به اتفاق همه با ابوبکر بیعت کردند؟ آیا از ابوبکر می ترسیدند؟ و آیا ابوبکر دارای قدرت بود و از آنها به زور بیعت گرفت؟ ابوبکر از قبیلة بنی تیم قریش بود که افراد این قبیله از افراد دیگر قبیله های قریش کمتر بودند و از میان قبایل قریش بنی هاشم و بنی عبدالدار و بنی مخزوم افرادشان بیشتر و مهم تر بودند. پس وقتی ابوبکر توانایی نداشت که به زور از اصحاب بیعت بگیرد، چرا اصحاب به خاطر او جهاد می کردند آیا این به خاطر ایمان و یاری کردن و پیشگام بودنش در اسلام نبود؟!
- [سایر] با سلام خدمت شما که وقت و نیروی خود راصرف پاسخ دادن به پرسش های مردم برای کمک به آنها در جهت دست یافتن به راه حل مناسبشان می کنید پیشاپیش از خداوند متعال پیشرفت و موفقیت شما را در این زمینه خواهانم مطلبی را که می خواهم با شما به عنوان یک کارشناس در میان بگذارم مشکلی است که شاید به شکلهای گوناگون در بسیاری از جوانان مخصوصا در جوانان کشور ما وجود دارد منظورم مشکلات جنسی و مسائل مربوط به آن است من نیز از این روند جدا نیستم و درگیر مشکلی هستم که هر لحظه مرا ناتوان تر می سازد چندی پیش این مسئله را با شبکهء پرسمان که یک سایت دانشجویی است در میان گذاشتم آنها نیز لطف کردند و پاسخم را دادند اما این مشکل آن قدر بر روح من چیره گشته که راه حلهای آنها را نتوانستم اجرا کنم چرا که اراده ام بسیار ضعیف شده است مشکلی که در مورد آن می خواستم صحبت کنم کاری است بسیار بسیاربدتر از اعتیاد به مواد مخدر،استمناء!آری درد من این است دردی که هم جسمم را و هم روحم را چند سال مورد حملهء خود قرار داده و تا کنون نتوانسته ام به طور قطعی از پس آن بر بیایم اجازه می خواهم به دلیل اینکه شناخت هر چه بیشتر شخصیت فرد پرسش کننده می تواند به مشاور در جهت ارائهء پاسخی بهتر و جامع تر کمک کند وقتتان را بگیرم و کمی از زندگی ام را برایتان شرح دهم ... باید بگویم به خاطر این که همه فکر می کردند من فرد بسیارپاکی هستم و به خاطر این که قلبا پاک بودم و نظر بدی نسبت به دختران فامیل نداشتم و بسیار از متلک گویی به آنها متنفر بودم همیشه در میان آنها بودم و با آنهابسیار صمیمی تر از هم جنسانم بودم به همین دلیل به من می گفتند مریم خانم در جمع آنها احساس راحتی می کردم و تا اکنون نیز آنها مرا پسری خوب و پاک می دانند به خاطر همین ارتباط پاک احساس بد و شرورانه ای نسبت به آنها نداشتم زمان می گذشت و هر بار که استمناء می کردم بیشتر به درون گمراهی فرو می رفتم هر بار پس از انجام این کار به خودم قول می دادم که دیگر این کار را نکنم و توبه می کردم اما باز این کار تکرار می شد تا همین الان ..... در مقطع پیش دانشگاهی که بودم از یک طرف به نمراتم حساس بودم و از طرفی نگران وضعیت کنکور خود بودم تصمیم گرفتم آن سهل را به دلیل یا بهانهء سنگین بودن درسها و نبود وقت کنکور ندهم و سال آینده با فراغ فکر بیشتری برای کنکور درس بخوانم کارم را خوب شروع کردم و بدون مشورت در چند کلاس کنکور ثبت نام کردم اما هنگامی که دیدم بیشتر به فکر پول هستند تا انتقال مفاهیم انگیزه ام را از دست دادم و دیگر به آن کلاسها نرفتم و تقریبا دیگر درس نخواندم بسیار با خانواده ام درگیر بودم آنها مدام مرا به ادامهء کار تشویق می کردند ولی من مقاومت می کردم زیرا توقعم بالا بود و می خواستم در رشتهء خوبی قبول شوم دلیل این که در این مورد می نویسم این است که می خواهم بگویم یکی از زیانهای استمناء کاهش اراده است من هنگامی که در درسهایم به مشکلی بر می خوردم خیلی سریع ناراحت می شدم و بدتر این که این ناراحتی را به درسهای دیگر نیز می کشاندم و دیگر دوست نداشتم به درس خواندن در آن ساعت ادامه دهم چرا که اراده ام ضعیف شده بود آن سال نیز گذشت وسال تحصیلی جدید را با انگیزه ای قوی شروع کردم در ابتدای شروع کارم چون می دانستم که اگر استمناء را ادامه دهم باز هم سرنوشتم مانند سال گذشته خواهد شد با حال التماس و تضرع پس از نماز به سجده افتادم و قران در بغل از خداوند به زاری خواستم هدایتم کند و مرا از این منجلاب بیرون آورد خداوند نیز با لطف همیشگی که به من داشته است هدایتم کرد هر روز رابطه ام با خداوند بهتر می شد پس از نماز اول وقت مغرب و عشاء هر شب تا شب کنکور به طور مرتب دو صفحه قران را با معنی آن وبا تفکر می خواندم مدت عبادت من یک ساعت به طول می انجامید ولی گذشتن زمان را حس نمی کردم اوایل کار دو سه مرتبه استمناء کردم ولی کم کم این کار را ترک کردم آن قدر خود را به خداوند نزدیک می دیدم که در نماز گریه می کردم و از این که دارم با پروردگار و آفرینندهء خودم صحبت می کنم شور و شعف سراسر وجودم را فرا می گرفت وبا تعجب و شرمندگی به گذشته ام فکرمی کردم جدولی درست کرده بودم که سعود و سقوط اخلاقی را توسط فلشهایی در آن نشان می دادم دائم در حال مراقبهء نفس بودم هر شب بعد از نماز عشاء کل کارهای دیروز و امروزم را مرور می کردم و نکته های مثبت و منفی را یادداشت می کردم تا دیگر بدیها را تکرارنکنم شبهای جمعه را مرتب به حرم می رفتم یک شب حرم خیلی شلوغ بود و من که همیشه دنبال جای خلوتی می گشتم یکی دیگرازبلاهای استمناءگوشه گیری من بود هیچ جای خالی پیدا نکردم و با حالت حزن بسیار به امام رضا ع سلام کردم و با ناراحتی از حرم خارج شدم در مجلسی که به مناسبت چهلم فوت پدربزرگم برگزار شده بود دختر عمه ام به مادرم گفت چند شب پیش احسان را در خواب دیده ام که به حرم رفته و حرم بسیار شلوغ بود و درهای منتهی به ضریح بسته بود و خادمان اجازهء ورود نمی دادند که احسان جلو رفت در را برای او باز کردند وقتی این خواب را شنیدم گریه کردم که چگونه من که آن قدر بد سیرت بودم به کوتاه مدتی آن چنان مورد لطف خداوند قرار گرفته ام که زیر سایهء رحمت امام رضا ع قرار گرفته ام در آن نه ماه که برای کنکور درس می خواندم دعا می کردم که در رشتهء داروسازی در شهر خودم قبول شوم پس از کنکور مانند هر سال تابستان را برای شبکاری به مغازهء تولیدی پدرم رفتم روزی پس از نماز صبح تلفن مغازه به صدا درآمد و صدای پدرم را شنیدم که خبر قبول شدن در رشتهء داروسازی مشهد را به من می داد بسیار خوشحال شدم و نماز شکر خواندم هدف من از درس خواندن رسیدن به پول و ثروت نبود بلکه می خواستم تا پله های پیشرفت را طی کنم و وزیر شوم و به کشور و هم وطنانم خدمت کنم تمام وجودم سرشار از عشق به پیشرفت میهنم بود قبلا مطالعات زیادی در مورد تاریخ باستان ایران و افتخارات آن داشتم و حال پلهء اول را با لطف بسیار خداوند و تلاش خودم با موفقیت طی کرده بودم در تابستان تحقیقی در زمینهء امام زمان ع و وظایف شیعیان ایشان انجام دادم تحقیق بسیار جالبی شده بود باید بگویم در این نه ماه نمازهای ظهرو عصر و مغرب و عشائم را مرتب به مسجد می رفتم به پیشنهاد امام جماعت مسجد محلمان تصمیم گرفتم جمعه شبها آن را برای نمازگزاران آن را ارائه دهم جمعه شبها پس از نماز عشاء بر می خواستم و این تحقیق را می خواندم و حضار با علاقه گوش می کردند خلاصه آدم خوبی شده بودم ولی پس از این که به قول قران کشتی من به ساحل نجات رسیده بود و به هدفم رسیده بودم ارتباطم با خدا ضعیف تر شد و پس از مدتی دوباره با ناسپاسی تمام استمناء کردم و آن را تکرار کردم تا اکنون که در اواخر ترم اول هستم در این چند سال بر اثر این کار همیشه کم بنیه بوده ام مخصوصا این اواخر که به طور جنون آمیزی تقریبا هر دو شب یک باراین کار را می کنم دستهایم می لرزند چشمانم ضعیف شده است در مدت کوتاهی دوبار عینکم را عوض کردم موهایم بسیار نازک و نرم وشکننده شده است و به راحتی و بسیار زیاد می ریزند لبهایم را نا خود آگاه گاز می گیرم مادرم می گوید تازگی ها عصبی شده ای زیاد پلک می زنی انگشتانت را گاز می گیری بر خلاف گذشته اعتماد به نفسم کم شده دیگر نمی توانم در کلاس از استاد سوال بپرسم هنگامی که مطلبی را نمی فهمم و نمی توانم سوال کنم بسیار ناراحت می شوم هنگامی که می خواهم مطلبی را برای هم کلاسی هایم که سی پسر و سی دختر هستند بگویم صورتم به طور محسوسی شروع به لرزش می کند و صدایم بسیار می لرزد چند روز پیش در عین ناباوری دیدم هنگامی که می خواستم چیزی را به دانشجویان یادآوری کنم زیر ناخنهایم کبود شده تمرکزم بر درسهایم بسیار کم شده است سر کلاس که هستم انگار مرده ای بیش نیستم و در دنیایی دیگر سیر می کنم و مرتب ذهنم منحرف می شود و درسها را نمی فهمم در خانه هم هر چه تلاش می کنم بعضی درسها را بفهمم نمی شود و هر روز نگران تر می شوم هر بار تصمیم می گیرم دیگر این کار را نکنم ولی نمی شود دیگر هدفم یادم رفته است دیگر خدا را نمی شناسم و نماز را به زور می خوانم در آیات قران شک می کنم و گاهی اوقات خدا را فاقد نقش در این دنیا می دانم و قران را داستان نمی دانم عاقبتم به کجا می کشد این ها بخشی از زندگی من بود حال امیدم پس از خداوند به شما است خواهش می کنم این برادرتان را اگر بدتان نمی آید کمک کنیدو از تاریکی ها او را دوباره به نور برگردانید خواهش می کنم پاسخی مقطعی به من ندهید و مرا مرحله به مرحله هدایت کنید اگر امثال مرا رها کنید به جای اول خود بر می گردند لطفا مرا راهنمایی کنید در ضمن خوشحال می شوم اگر این نوشته را بدون ذکر نام در معرض دید دیگر کاربران بگذارید چه بسا بخوانند و عبرت بگیرند