سلام کجای قرآن نشانی بر موافقت اسلام با دمکراسی است؟ آیا آیه 116 انعام نشان دهنده گمراهی در دمکراسی نیست؟ آیا انتصابی بودن امام و پیامبر نقض دمکراسی نیست؟ امام علی هم با اینکه 5 رای داشت به رای مردم معرض بودند و بارها ولایت ظاهری را حق خود دانسته و طلب کردند.
سلام کجای قرآن نشانی بر موافقت اسلام با دمکراسی است؟ آیا آیه 116 انعام نشان دهنده گمراهی در دمکراسی نیست؟ آیا انتصابی بودن امام و پیامبر نقض دمکراسی نیست؟ امام علی هم با اینکه 5 رای داشت به رای مردم معرض بودند و بارها ولایت ظاهری را حق خود دانسته و طلب کردند. دانشجوی محترم ضمن تشکر ازتماس مجدد شما با این مرکز، پاسخ به این سوال مستلزم ارائه توضیحاتی در باره انواع رویکردها به دموکراسی می باشد چرا که منشا چنین سوالاتی تصور اشتباه از دموکراسی و خلط دموکراسی غربی با دموکراسی اسلامی مورد نظر اسلام می باشد و اگر معنای درست دموکراسی تبیین شود مشخص خواهد شد که اموری همچون انتصابی بودن پیامبر و یا حتی دلایلی که ظاهرا رای و نظر اکثر را مورد نکوهش قرار می دهند به معنای مخالفت کلی اسلام با هر گونه دموکراسی نمی باشد. الف) تعریف دموکراسی: دموکراسی (democracy) در لغت یعنی حکومت به وسیله مردم. این اصطلاح همچون بسیاری از مفاهیم، در علوم اجتماعی، تعریفی جامع و مانع ندارد و تعاریف زیاد و معانی متفاوتی از آن ارائه شده است. به طور کلی می توان یکی از این تعاریف را در دو دسته تقسیم بندی کرد: 1- برخی از تعاریف، دموکراسی را نوعی هدف و (ارزش) می دانند. در این تفکر دموکراسی بر مبنای اصول و ارزشهای خاص استوار است که مهمترین شاخص های آن عبارتند از: 1-1. نسبی گرائی: یکی از ویژگی های دموکراسی این است که به حقایقی ثابت و مطلق، به ویژه در امر قانون گذاری ایمان ندارد. به عبارت دیگر هیچ عقیده و ارزشی به عنوان حقیقت ازلی و ابدی قلمداد نمی شود و به جای اعتقاد به یک حقیقت مطلق، دموکراسی به پراگماتیسم و نسبیت عقاید و ارزشها معتقد است. در چنین نظامی قوانین ناشی از خواست انسانها و محصول عقل ابزاری است و ارتباطی به ماوراء طبیعت و وحی ندارد. نسبی گرائی در دو عرصه تنوع و چند گانگی عقاید، و تکثر سیاسی نمود پیدا می کند.(ر.ک: فلسفه سیاست، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول 1377، ص137) 2-1. مشروعیت مردمی: در دموکراسی مشروعیت حکومت و قوانین مبتنی بر خواست و رضایت مردم است و مردم قدرت و مشروعیت را به دستگاه حکومتی و رئیس حکومت می بخشند و فقط قدرتی که از مسیر اراده و خواست عمومی مردم به فرد واگذار شود مشروعیت دارد و دیگر مسیرهای انتقال قدرت رسمیت ندارد. 2- گروه دیگر، رویکرد ها و تعاریفی است که دموکراسی را تنها مشابه یک (روش) برای توزیع قدرت سیاسی و ابزار و ساز و کاری صوری برای تصمیم گیری می دانند. دموکراسی به عنوان روش، در پی به حداقل رساندن خطاهای مدیریت جامعه و به حداکثر رساندن مشارکت مردم و کاهش دادن نقش افراد، به عنوان فرد، در تصمیم گیری های سیاسی است. ب) دموکراسی و نظام سیاسی اسلام، اکنون با توجه به تفکیک میان انواع دموکراسی در بررسی نسبت آن با نظام سیاسی اسلام باید گفت، اسلام با دموکراسی به معنای اول (دموکراسی به معنای ارزشی) سازگاری نداشته و به هیچ وجه قابل جمع نیست. مهمترین محورهای تفاوت میان این دو عبارتند از: 1- در نظام سیاسی اسلام نسبی گرائی معرفتی و عدم اعتقاد به حقایق ثابت و مطلق، پذیرفته نیست زیرا از دیدگاه اسلامی همواره حقایق، اصول و ارزشهای ثابت و غیر متغیری وجود دارند که از سوی خداوند متعال به وسیله وحی برای هدایت جامعه انسانی فرستاده شده اند. اسلام به استناد آیات قرآن و ادله متعدد عقلی و نقلی خود را تنها دین درست بر حق می داند. آیات زیر صراحتا با مبانی ارزشی دموکراسی تناقض دارد: (ماذا بعد الحق الا الضلال؛ بعد از حق، جز گمراهی چیست؟)
عنوان سوال:

سلام کجای قرآن نشانی بر موافقت اسلام با دمکراسی است؟ آیا آیه 116 انعام نشان دهنده گمراهی در دمکراسی نیست؟ آیا انتصابی بودن امام و پیامبر نقض دمکراسی نیست؟ امام علی هم با اینکه 5 رای داشت به رای مردم معرض بودند و بارها ولایت ظاهری را حق خود دانسته و طلب کردند.


پاسخ:

سلام کجای قرآن نشانی بر موافقت اسلام با دمکراسی است؟ آیا آیه 116 انعام نشان دهنده گمراهی در دمکراسی نیست؟ آیا انتصابی بودن امام و پیامبر نقض دمکراسی نیست؟ امام علی هم با اینکه 5 رای داشت به رای مردم معرض بودند و بارها ولایت ظاهری را حق خود دانسته و طلب کردند.
دانشجوی محترم ضمن تشکر ازتماس مجدد شما با این مرکز، پاسخ به این سوال مستلزم ارائه توضیحاتی در باره انواع رویکردها به دموکراسی می باشد چرا که منشا چنین سوالاتی تصور اشتباه از دموکراسی و خلط دموکراسی غربی با دموکراسی اسلامی مورد نظر اسلام می باشد و اگر معنای درست دموکراسی تبیین شود مشخص خواهد شد که اموری همچون انتصابی بودن پیامبر و یا حتی دلایلی که ظاهرا رای و نظر اکثر را مورد نکوهش قرار می دهند به معنای مخالفت کلی اسلام با هر گونه دموکراسی نمی باشد. الف) تعریف دموکراسی: دموکراسی (democracy) در لغت یعنی حکومت به وسیله مردم. این اصطلاح همچون بسیاری از مفاهیم، در علوم اجتماعی، تعریفی جامع و مانع ندارد و تعاریف زیاد و معانی متفاوتی از آن ارائه شده است. به طور کلی می توان یکی از این تعاریف را در دو دسته تقسیم بندی کرد: 1- برخی از تعاریف، دموکراسی را نوعی هدف و (ارزش) می دانند. در این تفکر دموکراسی بر مبنای اصول و ارزشهای خاص استوار است که مهمترین شاخص های آن عبارتند از: 1-1. نسبی گرائی: یکی از ویژگی های دموکراسی این است که به حقایقی ثابت و مطلق، به ویژه در امر قانون گذاری ایمان ندارد. به عبارت دیگر هیچ عقیده و ارزشی به عنوان حقیقت ازلی و ابدی قلمداد نمی شود و به جای اعتقاد به یک حقیقت مطلق، دموکراسی به پراگماتیسم و نسبیت عقاید و ارزشها معتقد است. در چنین نظامی قوانین ناشی از خواست انسانها و محصول عقل ابزاری است و ارتباطی به ماوراء طبیعت و وحی ندارد. نسبی گرائی در دو عرصه تنوع و چند گانگی عقاید، و تکثر سیاسی نمود پیدا می کند.(ر.ک: فلسفه سیاست، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول 1377، ص137) 2-1. مشروعیت مردمی: در دموکراسی مشروعیت حکومت و قوانین مبتنی بر خواست و رضایت مردم است و مردم قدرت و مشروعیت را به دستگاه حکومتی و رئیس حکومت می بخشند و فقط قدرتی که از مسیر اراده و خواست عمومی مردم به فرد واگذار شود مشروعیت دارد و دیگر مسیرهای انتقال قدرت رسمیت ندارد. 2- گروه دیگر، رویکرد ها و تعاریفی است که دموکراسی را تنها مشابه یک (روش) برای توزیع قدرت سیاسی و ابزار و ساز و کاری صوری برای تصمیم گیری می دانند. دموکراسی به عنوان روش، در پی به حداقل رساندن خطاهای مدیریت جامعه و به حداکثر رساندن مشارکت مردم و کاهش دادن نقش افراد، به عنوان فرد، در تصمیم گیری های سیاسی است. ب) دموکراسی و نظام سیاسی اسلام، اکنون با توجه به تفکیک میان انواع دموکراسی در بررسی نسبت آن با نظام سیاسی اسلام باید گفت، اسلام با دموکراسی به معنای اول (دموکراسی به معنای ارزشی) سازگاری نداشته و به هیچ وجه قابل جمع نیست. مهمترین محورهای تفاوت میان این دو عبارتند از: 1- در نظام سیاسی اسلام نسبی گرائی معرفتی و عدم اعتقاد به حقایق ثابت و مطلق، پذیرفته نیست زیرا از دیدگاه اسلامی همواره حقایق، اصول و ارزشهای ثابت و غیر متغیری وجود دارند که از سوی خداوند متعال به وسیله وحی برای هدایت جامعه انسانی فرستاده شده اند. اسلام به استناد آیات قرآن و ادله متعدد عقلی و نقلی خود را تنها دین درست بر حق می داند. آیات زیر صراحتا با مبانی ارزشی دموکراسی تناقض دارد: (ماذا بعد الحق الا الضلال؛ بعد از حق، جز گمراهی چیست؟)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین