چرایی انتقاد شریعتی نسبت به روحانیت؟ رهبر انقلاب در خاطرات دوران جوانی، اشارهای به موضع مرحوم شریعتی در انتقاد از روحانیت کرده و میفرمایند: در اینجا خاطرهای نقل میکنم برای شما در سال 47؛ یعنی، سال آخر عمر جلال آل احمد. مرحوم آل احمد آمد مشهد، یک جلسهای مشترکی داشتیم، من بودم، آل احمد بود، مرحوم شریعتی بود و عدهای از دوستان مشهدی ما بودند. بحث درباره روحانیون شد، به مناسبت حضور من در جلسه هر کسی یک چیزی میگفت. شریعتی یک مقداری انتقاد کرد. مرحوم آل احمد به شریعتی گفت شما چرا (البته با تعبیر حوزه علمیه میگفتند نه روحانیت) از حوزه علمیه اینقدر انتقاد میکنی؟ بیا از روشنفکران خودمان انتقاد کن و یک دو سه جمله درباره انتقاد و تعرض به روشفنکران مرحوم آل احمد گفت، مرحوم شریعتی پاسخی داد که از آن پاسخ میشود درست نقطهنظر او را نسبت به روحانیت و روحانیون فهمید. او گفت: علت اینکه من از روحانیت انتقاد میکنم، از حوزه عملیه انتقاد میکنم این است که ما از حوزه علمیه انتظار و توقع داریم، از روشنفکر جماعت هیچ توقعی نداریم. نهادی که ولادتش در آغوش فرهنگ غربی بوده این چزی نیست که ما از او انتظاری داشته باشیم، اما روحانیت که یک نهاد اصیلی هست از او ما زیاد انتظار داریم و چون آن انتظارات عمل نمیشود به همین دلیل است که انتقاد میکنم. او معتقد بود که روحانیون به آن رسالت به طور کامل عمل نمیکنند. بر این اعتقاد بود تا سال حدود 51 و نزدیک 52. از آن سال در اثر تماسهایی که دکتر با چهرههایی از روحانیت، بخصوص روحانیون جوان گرفت، کلا عقیدهاش عوض شد؛ یعنی ایشان در سال54 و 55 معتقد بود که اکثریت روحانیت به آن رسالت عمل میکنند و لذا در این اواخر عمر دکتر شریعتی نه تنها معتقد به روحانیت، بلکه معتقد بود که اکثریت روحانیون در خط عمل به همان رسالتی هستند که بر دوش روحانیت واقعا هست. البته با آن روحانیونی که میفهمند که در آن خط نیستند، با آنها خوب نبود و شخصا به امام خمینی بسیار علاقمند و ارادتمند بود.[1] [1] - مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با آیت الله خامنهای، 30 خرداد 1360
چرایی انتقاد شریعتی نسبت به روحانیت؟
رهبر انقلاب در خاطرات دوران جوانی، اشارهای به موضع مرحوم شریعتی در انتقاد از روحانیت کرده و میفرمایند: در اینجا خاطرهای نقل میکنم برای شما در سال 47؛ یعنی، سال آخر عمر جلال آل احمد. مرحوم آل احمد آمد مشهد، یک جلسهای مشترکی داشتیم، من بودم، آل احمد بود، مرحوم شریعتی بود و عدهای از دوستان مشهدی ما بودند.
بحث درباره روحانیون شد، به مناسبت حضور من در جلسه هر کسی یک چیزی میگفت. شریعتی یک مقداری انتقاد کرد. مرحوم آل احمد به شریعتی گفت شما چرا (البته با تعبیر حوزه علمیه میگفتند نه روحانیت) از حوزه علمیه اینقدر انتقاد میکنی؟ بیا از روشنفکران خودمان انتقاد کن و یک دو سه جمله درباره انتقاد و تعرض به روشفنکران مرحوم آل احمد گفت، مرحوم شریعتی پاسخی داد که از آن پاسخ میشود درست نقطهنظر او را نسبت به روحانیت و روحانیون فهمید.
او گفت: علت اینکه من از روحانیت انتقاد میکنم، از حوزه عملیه انتقاد میکنم این است که ما از حوزه علمیه انتظار و توقع داریم، از روشنفکر جماعت هیچ توقعی نداریم. نهادی که ولادتش در آغوش فرهنگ غربی بوده این چزی نیست که ما از او انتظاری داشته باشیم، اما روحانیت که یک نهاد اصیلی هست از او ما زیاد انتظار داریم و چون آن انتظارات عمل نمیشود به همین دلیل است که انتقاد میکنم.
او معتقد بود که روحانیون به آن رسالت به طور کامل عمل نمیکنند. بر این اعتقاد بود تا سال حدود 51 و نزدیک 52. از آن سال در اثر تماسهایی که دکتر با چهرههایی از روحانیت، بخصوص روحانیون جوان گرفت، کلا عقیدهاش عوض شد؛ یعنی ایشان در سال54 و 55 معتقد بود که اکثریت روحانیت به آن رسالت عمل میکنند و لذا در این اواخر عمر دکتر شریعتی نه تنها معتقد به روحانیت، بلکه معتقد بود که اکثریت روحانیون در خط عمل به همان رسالتی هستند که بر دوش روحانیت واقعا هست.
البته با آن روحانیونی که میفهمند که در آن خط نیستند، با آنها خوب نبود و شخصا به امام خمینی بسیار علاقمند و ارادتمند بود.[1]
[1] - مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با آیت الله خامنهای، 30 خرداد 1360
- [سایر] دکتر شریعتی چه دیدگاهی نسبت به امام خمینی(ره) داشت؟مرجع تقلید دکتر شریعتی که بود؟
- [سایر] آیا خواندن کتاب های دکتر علی شریعتی به درد می خورد؟
- [سایر] نظر امام راحل راجع به دکتر علی شریعتی چیست؟
- [سایر] خواندن کتاب های اشخاصی مانند دکتر علی شریعتی چگونه است؟
- [سایر] آیا استاد مطهری با عقاید آقای دکتر علی شریعتی موافق است یا مخالف؟
- [سایر] حضرت عیسی علیه السلام بعد از نزول به چه شریعتی عمل می کنند؟
- [سایر] حضرت عیسی (ع) بعد از نزول به چه شریعتی عمل می کند؟
- [سایر] مقصود شریعتی و آخوندزاده از پروتستانتیسم اسلامی چیست؟ آیا این دو در این مقوله یکسان میاندیشیدهاند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نظر معظم له در مورد خواندن کتاب های (جلال آل احمد) و (دکتر شریعتی) چیست؟
- [سایر] چه نقدهایی بر کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی دکتر شریعتی وارد است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که اذان دیگری را می شنود مستحب است هر قسمتی را که می شنود بگوید و اما نسبت به اقامه از حی علی الصلاه تا قد قامت الصلاه را رجاء بگوید و مستحب است بقیه را به قصد ذکر بگوید
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.