اهل سنت اقوال حضرات علی(ع) زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع)(چون جزوصحابه اند)چقدر حجت میدانند و دیدگاهشان نسبت به حجیت قول امام سجاد به بعد چیست؟
اهل سنت اقوال حضرات علی(ع) زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع)(چون جزوصحابه اند)چقدر حجت میدانند و دیدگاهشان نسبت به حجیت قول امام سجاد به بعد چیست؟ اهل سنت، امامان معصوم(علیهم السلام) را به عنوان امام، قبول ندارند. و فقط حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) را خلیفه ی چهارم می دانند. باید گفت تعدادی از آنان افضلیت خلفاء چهار گانه را بر تطبق ترتیب آنها می دانند (یعنی خلیفه اول، افضل از خلیفه ی دوم، و او افضل از خلیفه ی سوم و...) در نتیجه حضرت علی (علیه السلام)، در نظر این گروه از اهل سنت از لحاظ افضلیت در رتبه ی چهارم است. ولی عده ای نیز حضرت علی (علیه السلام) را در فضیلت، برتر از سایر خلفاء می دانند، اهل سنت امامان شیعه را معصوم و منصوب از جانب خداوند و پیامبر (صل الله علیه و آله)، نمی دانند. بر خلاف شیعه ی دوازده امامی، که اعتقاد دارد؛ امامانشان همه معصوم و منصوبِ از طرف خداوند حکیم می باشد. اهل سنت؛ محبت اهلبیت را لازم می دانند (غیر از ناصبی ها)و همین طور فضایل علمی امامان را قبول دارند و آنان را به عنوان عالمان بی بدیل می دانند، ولی در مورد علم آنها؛ برای آنان علم غیب ، قائل نیستند و علم آنان را از سنخ علوم عموم مردم که با تحصیل به دست می آید؛ دانسته اند. و چنین می پندارند که شیعه در مورد امامان معصوم(علیهم السلام)غلوّ می کند. فضائل اهل بیت (علیهم السلام)را خود اهل سنت، برای آن حضرات نقل نموده اند. ذکر نمونه ای از علماء اهل سنت، که در فضائل حضرت علی (علیة السلام) سخن گفته اند: الف: احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی)می گوید:( آن همه فضیلتها که برای علی بن ابی طالب بوده و نقل شده برای هیچ یک از اصحاب رسول خدا نبوده است). (المراجعات، سید عبدالحسین شرف الدین، چاپ سوم، ص 218.) همچنین وی از پیامبر اکرم(ص)نقل کرده که به فاطمه(س) فرمود: (آیا راضی نمی شوی که من تو را به کسی تزویج کنم که اولین مسلمان است و علمش از همه بیشتر و حکمتش از همه عظیم تر است.)(مسند احمد، ج 5، ص 26؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 101 ) ب: محمد بن ادریس (پیشوای مذهب شافعی)، درباره ی علی(ع) سروده ای دارد که چنین است: لَو اَنَّ المُرتَضَی اَبدَی مَحَلَّهُ لَصَارَ النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ وَ مَاتَ الشَّافِعِی وَ لَیسَ یَدْرِی عَلِیٌّ رَبُّهُ اَمْ رَبُّهُ الله هرگاه علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد، شافعی مُرد و عاقبت نفهمید علی(ع)پروردگار است، یا الله پروردگار اوست.) (فضایل حضرت علی(ع)، والعادیات، چاپ دارالحدیث، قم، ص 17.) همچنین از سروده های اوست: عَلِیٌّ حُبُّهُ جُنُّة اِمَامُ النَّاسِ وَ الجَنَّة وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً قَسِیمُ النَّارِ وَ الجَنَّة (دوستی علی سپر آتش دوزخ است؛ او امام انسانها و پریان است؛ او در حقیقت جانشین مصطفی و تقسیم کننده بهشت و دوزخ است.)(دیوان شافعی، چاپ مصر، ص 32.) همچنین امام شافعی در جای دیگر می گوید: به من گفته‌اند رافضی شدی (از حق روی گرداندی)؛ گفتم: هرگز دین و اعتقادم رفض نیست؛ ولی بدون شک دوست می دارم بهترین امام و بهترین هادی را. اگر معنی رفض، دوستی وصیّ پیامبر (علی بن ابیطالب) است، به درستی که من رافضی تر از همه مردم هستم.(امام علی(ع) خورشید بی‌غروب، محمد ابراهیم سراج، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، چاپ اول، 1376 ش، ص 287.) ج: ابن صبّاغ مالکی (اندیشمند مالکی مذهب)وی دربارۀ فضایل امام علی(ع)می گوید: (حکمت از گفتارش چیده می شد و دانشهای آشکار و نهانی به قلبش بسته بود، همیشه از سینه اش دریاهای علوم، جوشان و امواجشان خروشان بود، تا آنجا که رسول خدا(ص)فرمود: (أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا؛ من شهر علمم و علی(ع) باب (در)آن است.)) (امام علی(ع) از نگاه اندیشمندان غیر شیعه، اکبر اسدعلیزاده، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1381 ش، ص 50.) د: ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه و دانشمند معتزلی مذهب)او می گوید: (وَ مَا أَقُولُ فِی رَجُلٍ أَقَرَّ لَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ خُصُومُهُ بِالْفَضْلِ وَ لَمْ یُمْکِنْهُمْ جَحْدُ مَنَاقِبِهِ وَ لَا کِتْمَانُ فَضَائِلِهِ؛ چه بگویم دربارۀ مردی که دشمنانش به فضایل و مناقب وی اعتراف می کنند و هرگز برای آنان مقدور نشد که مناقبش را انکار نموده و فضایلش را بپوشانند! ...من چه بگویم دربارۀ مردی که همه ی فضیلتها به اومنتهی می شود و هر مکتب و هر گروهی خود را به او منسوب می نماید. آری اوست رئیس همه فضیلتها... مبادی جمیع علوم به او بازمی گردد. او کسی است که قواعد دین را مرتب و احکام شریعت را تبیین کرده است. او کسی است که مباحث عقلی و نقلی را تقریر نموده است.)(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص17و16). آن گاه کیفیت رجوع هر یک از علوم را به امام علی(ع) توضیح می دهد. و:عبدالله بن عباس وی که از جمله مفسّران بزرگ مسلمان – به ویژه اهل سنّت – محسوب می شود، علم خود و صحابه را در برابر علم علی(ع) چونان قطره ای از دریا می داند و در مورد آن حضرت می گوید: (آیه ای در قرآن نیست، مگر آنکه علی، مصداق بارز آن است، خداوند یاران پیامبر(ص) را در جاهای بسیاری مورد سرزنش قرار داده است، ولی دربارۀ علی(ع)جز خیر و نیکی یاد نکرده است.)(امام علی در آینه عقل و قرآن، محمدجواد مغنیه، ص 125؛ علی(ع) از نگاه دیگران، جمعی از نویسندگان، دفتر نشر و پخش معارف با همکاری انتشارات امام باقر(ع)، مشهد، 1380 ش، ص 104.)
عنوان سوال:

اهل سنت اقوال حضرات علی(ع) زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع)(چون جزوصحابه اند)چقدر حجت میدانند و دیدگاهشان نسبت به حجیت قول امام سجاد به بعد چیست؟


پاسخ:

اهل سنت اقوال حضرات علی(ع) زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع)(چون جزوصحابه اند)چقدر حجت میدانند و دیدگاهشان نسبت به حجیت قول امام سجاد به بعد چیست؟

اهل سنت، امامان معصوم(علیهم السلام) را به عنوان امام، قبول ندارند. و فقط حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) را خلیفه ی چهارم می دانند. باید گفت تعدادی از آنان افضلیت خلفاء چهار گانه را بر تطبق ترتیب آنها می دانند (یعنی خلیفه اول، افضل از خلیفه ی دوم، و او افضل از خلیفه ی سوم و...) در نتیجه حضرت علی (علیه السلام)، در نظر این گروه از اهل سنت از لحاظ افضلیت در رتبه ی چهارم است. ولی عده ای نیز حضرت علی (علیه السلام) را در فضیلت، برتر از سایر خلفاء می دانند، اهل سنت امامان شیعه را معصوم و منصوب از جانب خداوند و پیامبر (صل الله علیه و آله)، نمی دانند. بر خلاف شیعه ی دوازده امامی، که اعتقاد دارد؛ امامانشان همه معصوم و منصوبِ از طرف خداوند حکیم می باشد.
اهل سنت؛ محبت اهلبیت را لازم می دانند (غیر از ناصبی ها)و همین طور فضایل علمی امامان را قبول دارند و آنان را به عنوان عالمان بی بدیل می دانند، ولی در مورد علم آنها؛ برای آنان علم غیب ، قائل نیستند و علم آنان را از سنخ علوم عموم مردم که با تحصیل به دست می آید؛ دانسته اند. و چنین می پندارند که شیعه در مورد امامان معصوم(علیهم السلام)غلوّ می کند.
فضائل اهل بیت (علیهم السلام)را خود اهل سنت، برای آن حضرات نقل نموده اند. ذکر نمونه ای از علماء اهل سنت، که در فضائل حضرت علی (علیة السلام) سخن گفته اند:
الف: احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی)می گوید:( آن همه فضیلتها که برای علی بن ابی طالب بوده و نقل شده برای هیچ یک از اصحاب رسول خدا نبوده است). (المراجعات، سید عبدالحسین شرف الدین، چاپ سوم، ص 218.)
همچنین وی از پیامبر اکرم(ص)نقل کرده که به فاطمه(س) فرمود: (آیا راضی نمی شوی که من تو را به کسی تزویج کنم که اولین مسلمان است و علمش از همه بیشتر و حکمتش از همه عظیم تر است.)(مسند احمد، ج 5، ص 26؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 101 )
ب: محمد بن ادریس (پیشوای مذهب شافعی)، درباره ی علی(ع) سروده ای دارد که چنین است: لَو اَنَّ المُرتَضَی اَبدَی مَحَلَّهُ لَصَارَ النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ وَ مَاتَ الشَّافِعِی وَ لَیسَ یَدْرِی عَلِیٌّ رَبُّهُ اَمْ رَبُّهُ الله هرگاه علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد، شافعی مُرد و عاقبت نفهمید علی(ع)پروردگار است، یا الله پروردگار اوست.) (فضایل حضرت علی(ع)، والعادیات، چاپ دارالحدیث، قم، ص 17.)
همچنین از سروده های اوست: عَلِیٌّ حُبُّهُ جُنُّة اِمَامُ النَّاسِ وَ الجَنَّة وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً قَسِیمُ النَّارِ وَ الجَنَّة (دوستی علی سپر آتش دوزخ است؛ او امام انسانها و پریان است؛ او در حقیقت جانشین مصطفی و تقسیم کننده بهشت و دوزخ است.)(دیوان شافعی، چاپ مصر، ص 32.)
همچنین امام شافعی در جای دیگر می گوید:
به من گفته‌اند رافضی شدی (از حق روی گرداندی)؛ گفتم: هرگز دین و اعتقادم رفض نیست؛ ولی بدون شک دوست می دارم بهترین امام و بهترین هادی را. اگر معنی رفض، دوستی وصیّ پیامبر (علی بن ابیطالب) است، به درستی که من رافضی تر از همه مردم هستم.(امام علی(ع) خورشید بی‌غروب، محمد ابراهیم سراج، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، چاپ اول، 1376 ش، ص 287.)
ج: ابن صبّاغ مالکی (اندیشمند مالکی مذهب)وی دربارۀ فضایل امام علی(ع)می گوید: (حکمت از گفتارش چیده می شد و دانشهای آشکار و نهانی به قلبش بسته بود، همیشه از سینه اش دریاهای علوم، جوشان و امواجشان خروشان بود، تا آنجا که رسول خدا(ص)فرمود: (أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا؛ من شهر علمم و علی(ع) باب (در)آن است.)) (امام علی(ع) از نگاه اندیشمندان غیر شیعه، اکبر اسدعلیزاده، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1381 ش، ص 50.)
د: ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه و دانشمند معتزلی مذهب)او می گوید: (وَ مَا أَقُولُ فِی رَجُلٍ أَقَرَّ لَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ خُصُومُهُ بِالْفَضْلِ وَ لَمْ یُمْکِنْهُمْ جَحْدُ مَنَاقِبِهِ وَ لَا کِتْمَانُ فَضَائِلِهِ؛ چه بگویم دربارۀ مردی که دشمنانش به فضایل و مناقب وی اعتراف می کنند و هرگز برای آنان مقدور نشد که مناقبش را انکار نموده و فضایلش را بپوشانند!
...من چه بگویم دربارۀ مردی که همه ی فضیلتها به اومنتهی می شود و هر مکتب و هر گروهی خود را به او منسوب می نماید. آری اوست رئیس همه فضیلتها... مبادی جمیع علوم به او بازمی گردد. او کسی است که قواعد دین را مرتب و احکام شریعت را تبیین کرده است. او کسی است که مباحث عقلی و نقلی را تقریر نموده است.)(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص17و16). آن گاه کیفیت رجوع هر یک از علوم را به امام علی(ع) توضیح می دهد.
و:عبدالله بن عباس وی که از جمله مفسّران بزرگ مسلمان – به ویژه اهل سنّت – محسوب می شود، علم خود و صحابه را در برابر علم علی(ع) چونان قطره ای از دریا می داند و در مورد آن حضرت می گوید: (آیه ای در قرآن نیست، مگر آنکه علی، مصداق بارز آن است، خداوند یاران پیامبر(ص) را در جاهای بسیاری مورد سرزنش قرار داده است، ولی دربارۀ علی(ع)جز خیر و نیکی یاد نکرده است.)(امام علی در آینه عقل و قرآن، محمدجواد مغنیه، ص 125؛ علی(ع) از نگاه دیگران، جمعی از نویسندگان، دفتر نشر و پخش معارف با همکاری انتشارات امام باقر(ع)، مشهد، 1380 ش، ص 104.)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین