می خواستم اطلاعاتی در مورد خانه و اهمیت حریم و حرمت آن در دین مسیح داشته باشم؟ پاسخ: در مسیحیت یک اعتقادی است که در این نوع نگاه ازدواج که اساس تشکیل خانه و خانواده است امری ذاتا پلید شمرده می شود. در مسیحیت دو چیز است که ازدواج را برای مسیحیان عادی و مردم مشروع می کند، حفظ نسل و دفع افسد به فاسد، یعنی در جایی که عدم ازدواج موجب ابتلای به فحشا و زنا و امثال آن شود. در عین حال اینها موجب نمی شود که ازدواج فی نفسه خوب باشد. پولس در نامه اول خود به قرنتیان درباره ازدواج می نویسد: کاش همه می توانستند مانند من مجرد بمانند، اما همه مانند هم نیستیم ... پس به آنانی که هنوز ازدواج نکرده اند و نیز به بیوه زنان می گویم که بهتر است اگر می توانند مثل من مجرد بمانند. اما اگر نمی توانند بر امیال خود مسلط باشند، بهتر است که ازدواج کنند زیرا ازدواج کردن بهتر است از سوختن در آتش شهوت.(عهد جدید، نامه اول قرنتیان، 7: 10-8) وی در ادامه نامه چنین می نوسید: مردی که ازدواج نکرده است می تواند تمام وقت خود را صرف خدمت خداوند کند و تمام فکرش این باشد که او را خشنود سازد، اما مردی که ازدواج کرده است نمی تواند به راحتی خداوند را خدمت کند زیرا مجبور است در فکر مادیات نیز باشد و بکوشد همسرش را راضی نگه دارد. در واقع عشق و علاقه او بین خدا و همسرش تقسیم می شود. دختری هم که ازدواج می کند همینطور می باشد؛ او نیز با این مسائل روبروست. دختری که ازدواج نکرده مشتاقانه در فکر این است که با تمام وجود خداوند را خشنود کند. اما زن شوهردار باید در فکر کارهایی مانند خانه داری باشد و خواسته های شوهرش را در نظر بگیرد. (عهد جدید، نامه اول قرنتیان، 7: 36-25) از این رو در جامعه غربی که متأثر از تعالیم دین مسیحی است خانه و خانواده جایگاه بالایی ندارد و طبق آمار و ارقام رسمی که هر ازگاهی از سوی نهاد بین المللی منتشر می شود وضعیت زنان و کودکان در غرب به شدت اسفناک است وآمار طلاق و فروپاشی خانواده نیز در این نوع جوامع به شدت بالاست. امروزه خانواده های تک والدینی به یکی از جنبه های دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهای دیگر نظیر خانواده های بدون پدر یا مادر، فرزندان بدون سرپرست، فرزندانی که با پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان زندگی می کنند یا زندگی مشترک بدون پیوند ازدواج، جمعیت شناسان و جامعه شناسان را با پرسش های زیادی روبه رو نموده است. در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال را بر عهده داشته اند، در حالی که یکی از والدین آنها در جایی دیگر زندگی می کرده است. در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوج های ازدواج نموده ای که فرزند نیز دارند، از 40 درصد کل جمعیت در سال 1970 به 24 درصد کل جمعیت در سال 2000 کاهش یافته است.تعداد خانواده های تک والدینی در سال 2000 میلادی به 12 میلیون خانواده رسیده است. خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره 1990 تا 2000 میلادی، از 9 درصد کل خانواده ها، به 16 درصد افزایش یافته اند. از مجموع والدین زندانی، 85 درصد آنان مادر و 15 درصد آنان پدر بوده اند. سال های اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننموده اند، رشد پیدا نموده است. تقریبا یک سوم زنانِ قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننموده اند. خانواده های بدون پدر از 7 میلیون در سال 1990 به 10 میلیون خانواده در سال 2000 میلادی افزایش یافته اند. امروزه 8/13 میلیون فرزند در آمریکا (23 درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر 15 سال سن دارند، با مادران شان زندگی می کنند. 7/2 میلیون فرزند نیز (5 درصد از کل فرزندان) با پدران شان زندگی می کنند. در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال رابر عهده داشته اند، در حالی که یکی از والدین آنهادر جایی دیگر زندگی می کرده است.امروزه 8/13 میلیون فرزند در آمریکا (23 درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر 15 سال سن دارند، با مادران شان زندگی می کنند. 7/2 میلیون فرزند نیز (5 درصد از کل فرزندان) با پدران شان زندگی می کنند. انسانهایی که به خاطر فرزندانشان ” در سال 2009 و 2010 میلادی 20 درصد زوج های جوان در اکثر کشورهای اروپایی و 31 درصد نیز در آمریکا پس از سه ماه زندگی مشترک به دلیل از دست دادن علاقه شان نسبت به یکدیگراز هم جدا شدند “حاضر به ازخودگذشتگی نیستند، پس چطور ممکن است به خاطر دیگر اعضای جامعه از حق خود بگذرند و برای منافع جمعی، منافع فردی را زیرپا بگذارند؟ البته این نیمی از ماجراست ، تحقیقات جدید کارشناسان امور خانواده در دانشگاه دوبلین در ایرلند نشان از این موضوع دارد که استفاده زیاد ازاینترنت و بازی های رایانه ای که میان اجتماعات مختلف و طبقات متفاوت رواج پیدا کرده است باعث شده تا اکثر زوج های جوان با مشکل ارتباطی با یکدیگرمواجه شده یا به عبارتی از یکدیگردلسرد شوند . براساس این تحقیقات مشخص شد که هم اکنون هفت درصد زوج های جوان در سال های اول زندگی مشترک خود به دلیل آنکه اکثر اوقات خود را مقابل رایانه ها و استفاده از اینترنت می گذرانند علاقه خود را به هم از دست داده و در نهایت از یکدیگرطلاق می گیرند. جان فارلی یکی از مشاوران ارشد این گروه تحقیقاتی خاطرنشان کرد :در سال 2009و 2010 میلادی 20 درصد زوج های جوان در اکثر کشورهای اروپایی و 31 درصد نیز در آمریکا پس از سه ماه زندگی مشترک به دلیل از دست دادن علاقه شان نسبت به یکدیگراز هم جدا شدند که علت اصلی طلاق و جدایی این زوج ها استفاده زیاد از اینترنت و رایانه اعلام شده است . جامعه غرب؛ بزرگترین قربانی طلاق نیمی از ازدواجهای خود است. چراکه وارثان این جامعه فرزندان طلاقی هستند که اززندگی همین را فراگرفته اند: تنها برای خود بخواهند و آن گونه زندگی کنند که خودشان آزاد باشند. به همین دلیل است که شاید در غرب اجتماعاتی باشد، اما دادن نام جامعه به آنها کمی مشکل است وتنها وجه مشترک آن با جامعه، اجتماع گروهی از افراد دور هم است بدون هدف یا خواسته مشترک ، بدون کار جمعی و بدون همکاری متقابل. امروزه علت حقیقی حکمفرمایی فرهنگ فردگرایی در غرب، طلاق است؛ و علت واقعی افزایش طلاق در فرهنگ غرب هم حاکمیت فلسفه اصالت خود و اصالت نفس است و این دور باطل را تنها اعضای جامعه می توانند از بین ببرند. وقتی قرار است ابتدایی ترین واساسی ترین یادگیری فرزندان در خانواده صورت گیرد، کودکان باید در فضایی مملو از آرامش و اعتماد رشد کنند و مبانی اخلاق و آداب را فراگیرند، نه در محیطی سرشار از تعارض و تنش که به کودک آموزش می دهد برای دیگران اهمیتی قائل نشود ونه در محیطی که هرکس برای اثبات خود، دیگری را تخریب می کند. فرزند به یک اعتماد توامان به مادر و پدر خود نیاز دارد و اگر این اعتماد در فرزند از بین برود، چطور می خواهد به دیگر اقشار جامعه اعتماد کند؟منابعی جهت مراجعه و مطالعه بیشتر: 1. اهمیت خانواده در اسلام و علل فروپاشی آن در غرب/جعفر سبحانی2. اینجا غرب است، از خانواده خبری نیست : نه خدا، نه خانواده/حسان حمزهای3. بررسی وضعیت خانواده در غرب/ محمدیان، خدیجه4. بنیاد خانواده در اسلام و غرب/ قائمی، علی5. بیراهه غرب در احقاق حقوق زنان/ باقری، ابراهیم6. تربیت کودک؛ تقابل اسلام و غرب،خانواده و تربیت/محمدصادق شجاعی7. تفاوتهای خانواده ایرانی و غربی/فرشته محیطی8. جایگاه خانواده در غرب/ اسپنسر، متا؛ محمدی، مهدی، یوسفزاده، حسن9. جایگاه خانواده در غرب/استیون مینتز، سوزان کلوگ ؛ ترجمه و تلخیص: * مرتضی مداحی10. جایگاه زن در غرب/ شیرودی، مرتضی11. جنبش اجتماعی زنان در غرب/ شادلو، شیده12. چراآمریکایی ها از فرزند متنفرند؟/دانیل.سی.مگویر*13. چشمانداز خانواده/ گیدنز، آنتونی؛ جلالیپور، محمدرضا14. غرب و سراب خوشبختی/ گلپور، رضا؛ محبی، فاطمه
می خواستم اطلاعاتی در مورد خانه و اهمیت حریم و حرمت آن در دین مسیح داشته باشم؟
پاسخ: در مسیحیت یک اعتقادی است که در این نوع نگاه ازدواج که اساس تشکیل خانه و خانواده است امری ذاتا پلید شمرده می شود. در مسیحیت دو چیز است که ازدواج را برای مسیحیان عادی و مردم مشروع می کند، حفظ نسل و دفع افسد به فاسد، یعنی در جایی که عدم ازدواج موجب ابتلای به فحشا و زنا و امثال آن شود. در عین حال اینها موجب نمی شود که ازدواج فی نفسه خوب باشد. پولس در نامه اول خود به قرنتیان درباره ازدواج می نویسد: کاش همه می توانستند مانند من مجرد بمانند، اما همه مانند هم نیستیم ... پس به آنانی که هنوز ازدواج نکرده اند و نیز به بیوه زنان می گویم که بهتر است اگر می توانند مثل من مجرد بمانند. اما اگر نمی توانند بر امیال خود مسلط باشند، بهتر است که ازدواج کنند زیرا ازدواج کردن بهتر است از سوختن در آتش شهوت.(عهد جدید، نامه اول قرنتیان، 7: 10-8) وی در ادامه نامه چنین می نوسید: مردی که ازدواج نکرده است می تواند تمام وقت خود را صرف خدمت خداوند کند و تمام فکرش این باشد که او را خشنود سازد، اما مردی که ازدواج کرده است نمی تواند به راحتی خداوند را خدمت کند زیرا مجبور است در فکر مادیات نیز باشد و بکوشد همسرش را راضی نگه دارد. در واقع عشق و علاقه او بین خدا و همسرش تقسیم می شود. دختری هم که ازدواج می کند همینطور می باشد؛ او نیز با این مسائل روبروست. دختری که ازدواج نکرده مشتاقانه در فکر این است که با تمام وجود خداوند را خشنود کند. اما زن شوهردار باید در فکر کارهایی مانند خانه داری باشد و خواسته های شوهرش را در نظر بگیرد. (عهد جدید، نامه اول قرنتیان، 7: 36-25) از این رو در جامعه غربی که متأثر از تعالیم دین مسیحی است خانه و خانواده جایگاه بالایی ندارد و طبق آمار و ارقام رسمی که هر ازگاهی از سوی نهاد بین المللی منتشر می شود وضعیت زنان و کودکان در غرب به شدت اسفناک است وآمار طلاق و فروپاشی خانواده نیز در این نوع جوامع به شدت بالاست. امروزه خانواده های تک والدینی به یکی از جنبه های دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهای دیگر نظیر خانواده های بدون پدر یا مادر، فرزندان بدون سرپرست، فرزندانی که با پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان زندگی می کنند یا زندگی مشترک بدون پیوند ازدواج، جمعیت شناسان و جامعه شناسان را با پرسش های زیادی روبه رو نموده است. در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال را بر عهده داشته اند، در حالی که یکی از والدین آنها در جایی دیگر زندگی می کرده است. در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوج های ازدواج نموده ای که فرزند نیز دارند، از 40 درصد کل جمعیت در سال 1970 به 24 درصد کل جمعیت در سال 2000 کاهش یافته است.تعداد خانواده های تک والدینی در سال 2000 میلادی به 12 میلیون خانواده رسیده است. خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره 1990 تا 2000 میلادی، از 9 درصد کل خانواده ها، به 16 درصد افزایش یافته اند. از مجموع والدین زندانی، 85 درصد آنان مادر و 15 درصد آنان پدر بوده اند. سال های اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننموده اند، رشد پیدا نموده است. تقریبا یک سوم زنانِ قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننموده اند. خانواده های بدون پدر از 7 میلیون در سال 1990 به 10 میلیون خانواده در سال 2000 میلادی افزایش یافته اند. امروزه 8/13 میلیون فرزند در آمریکا (23 درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر 15 سال سن دارند، با مادران شان زندگی می کنند. 7/2 میلیون فرزند نیز (5 درصد از کل فرزندان) با پدران شان زندگی می کنند. در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال رابر عهده داشته اند، در حالی که یکی از والدین آنهادر جایی دیگر زندگی می کرده است.امروزه 8/13 میلیون فرزند در آمریکا (23 درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر 15 سال سن دارند، با مادران شان زندگی می کنند. 7/2 میلیون فرزند نیز (5 درصد از کل فرزندان) با پدران شان زندگی می کنند. انسانهایی که به خاطر فرزندانشان ” در سال 2009 و 2010 میلادی 20 درصد زوج های جوان در اکثر کشورهای اروپایی و 31 درصد نیز در آمریکا پس از سه ماه زندگی مشترک به دلیل از دست دادن علاقه شان نسبت به یکدیگراز هم جدا شدند “حاضر به ازخودگذشتگی نیستند، پس چطور ممکن است به خاطر دیگر اعضای جامعه از حق خود بگذرند و برای منافع جمعی، منافع فردی را زیرپا بگذارند؟ البته این نیمی از ماجراست ، تحقیقات جدید کارشناسان امور خانواده در دانشگاه دوبلین در ایرلند نشان از این موضوع دارد که استفاده زیاد ازاینترنت و بازی های رایانه ای که میان اجتماعات مختلف و طبقات متفاوت رواج پیدا کرده است باعث شده تا اکثر زوج های جوان با مشکل ارتباطی با یکدیگرمواجه شده یا به عبارتی از یکدیگردلسرد شوند . براساس این تحقیقات مشخص شد که هم اکنون هفت درصد زوج های جوان در سال های اول زندگی مشترک خود به دلیل آنکه اکثر اوقات خود را مقابل رایانه ها و استفاده از اینترنت می گذرانند علاقه خود را به هم از دست داده و در نهایت از یکدیگرطلاق می گیرند. جان فارلی یکی از مشاوران ارشد این گروه تحقیقاتی خاطرنشان کرد :در سال 2009و 2010 میلادی 20 درصد زوج های جوان در اکثر کشورهای اروپایی و 31 درصد نیز در آمریکا پس از سه ماه زندگی مشترک به دلیل از دست دادن علاقه شان نسبت به یکدیگراز هم جدا شدند که علت اصلی طلاق و جدایی این زوج ها استفاده زیاد از اینترنت و رایانه اعلام شده است . جامعه غرب؛ بزرگترین قربانی طلاق نیمی از ازدواجهای خود است. چراکه وارثان این جامعه فرزندان طلاقی هستند که اززندگی همین را فراگرفته اند: تنها برای خود بخواهند و آن گونه زندگی کنند که خودشان آزاد باشند. به همین دلیل است که شاید در غرب اجتماعاتی باشد، اما دادن نام جامعه به آنها کمی مشکل است وتنها وجه مشترک آن با جامعه، اجتماع گروهی از افراد دور هم است بدون هدف یا خواسته مشترک ، بدون کار جمعی و بدون همکاری متقابل. امروزه علت حقیقی حکمفرمایی فرهنگ فردگرایی در غرب، طلاق است؛ و علت واقعی افزایش طلاق در فرهنگ غرب هم حاکمیت فلسفه اصالت خود و اصالت نفس است و این دور باطل را تنها اعضای جامعه می توانند از بین ببرند. وقتی قرار است ابتدایی ترین واساسی ترین یادگیری فرزندان در خانواده صورت گیرد، کودکان باید در فضایی مملو از آرامش و اعتماد رشد کنند و مبانی اخلاق و آداب را فراگیرند، نه در محیطی سرشار از تعارض و تنش که به کودک آموزش می دهد برای دیگران اهمیتی قائل نشود ونه در محیطی که هرکس برای اثبات خود، دیگری را تخریب می کند. فرزند به یک اعتماد توامان به مادر و پدر خود نیاز دارد و اگر این اعتماد در فرزند از بین برود، چطور می خواهد به دیگر اقشار جامعه اعتماد کند؟منابعی جهت مراجعه و مطالعه بیشتر: 1. اهمیت خانواده در اسلام و علل فروپاشی آن در غرب/جعفر سبحانی2. اینجا غرب است، از خانواده خبری نیست : نه خدا، نه خانواده/حسان حمزهای3. بررسی وضعیت خانواده در غرب/ محمدیان، خدیجه4. بنیاد خانواده در اسلام و غرب/ قائمی، علی5. بیراهه غرب در احقاق حقوق زنان/ باقری، ابراهیم6. تربیت کودک؛ تقابل اسلام و غرب،خانواده و تربیت/محمدصادق شجاعی7. تفاوتهای خانواده ایرانی و غربی/فرشته محیطی8. جایگاه خانواده در غرب/ اسپنسر، متا؛ محمدی، مهدی، یوسفزاده، حسن9. جایگاه خانواده در غرب/استیون مینتز، سوزان کلوگ ؛ ترجمه و تلخیص: * مرتضی مداحی10. جایگاه زن در غرب/ شیرودی، مرتضی11. جنبش اجتماعی زنان در غرب/ شادلو، شیده12. چراآمریکایی ها از فرزند متنفرند؟/دانیل.سی.مگویر*13. چشمانداز خانواده/ گیدنز، آنتونی؛ جلالیپور، محمدرضا14. غرب و سراب خوشبختی/ گلپور، رضا؛ محبی، فاطمه
- [سایر] فرق بین مذهب ارتدکس و کاتولیک در دین مسیح چیست؟ آیا در دین مسیح (ع) مذهب دیگری وجود دارد؟
- [سایر] فرق بین دین ارمنی با مسیح چیست؟
- [آیت الله سیستانی] آیا در حریم در فروض 1 و 2 میان حریم نهر آب، خانه، قنات، چاه، روستا تفاوتی هست؟
- [سایر] نماز در دین مسیح وجود دارد یا نه؟
- [سایر] لطفا اطلاعاتی درباره دین بودیست در اختیارم بگذارید؟
- [سایر] چرا برخلاف گفته انجیل که مسیح درفکر ایجاد دین جدیدی نبوده است، مسیحیان دین جدیدی را بوجود آورده اند؟
- [سایر] مهدویت در دین یهود و مسیح چه تفاوتی با زرتشت و اسلام دارد توضیح دهید؟
- [سایر] چرا با این که دین مسیح مورد قبول خدا است ، مسیحی ها به جهنم می روند؟
- [سایر] اطلاعاتی در مورد تفاوت اصول و فروع دین از دیدگاه تشیع و اهل سنت خواستارم؟
- [سایر] چرا اگر مسلمانی پس از تحقیق به آیین مسیح گروید، و دین جدیدش را تبلیغ کند محکوم به اعدام است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . ساختن و بنای اماکن فساد و خانه های گناه و رفتن در آن خانه ها و اماکن، حرام است و هم چنین اجاره دادن منازل، برای اینگونه محرمات، حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله علوی گرگانی] مزد گرفتن برای یاد دادن واجبات نماز حرام است ولی برای مستحبّات آن اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] مزد گرفتن برای یاد دادن واجباتِ نماز حرام است، ولی برای مستحبات آن اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خواندن نماز مستحب در خانه کعبه و بر بام آن اشکال ندارد بلکه مستحب است در داخل خانه کعبه مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخوانند. شرط سوّم: در جائی نماز بخواند که بتواند واجبات نماز را انجام دهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سرکشیدن و نگاه کردن به خانه مردم بی اجازه صاحب خانه حرام است خواه از بالای بام یا از روزنه و مانند آن باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که زنش را طلاق رجعی داده حرام است او را از خانه ای که موقع طلاق در ان خانه بوده بیرون کند ولی در بعضی از مواقع مانند فحاشی و زنا کردن زن بیرون کردن او اشکال ندارد و نیز حرام است زن بدون اذن شوهر برای کارهای غیر لازم از ان خانه بیرون رود
- [امام خمینی] کسی که زنش را طلاق رجعی داده، حرام است او را از خانه ای که موقع طلاق در آن خانه بوده بیرون کند، ولی در بعضی از مواقع در کتابهای مفصل گفته شده، بیرون کردن او اشکال ندارد، و نیز حرام است زن برای کارهای غیر لازم از آن خانه بیرون رود.