چرا با این که دین مسیح مورد قبول خدا است ، مسیحی ها به جهنم می روند؟
قبل از پرداختن به اصل سؤال لازم است به عنوان پیش درآمد بحث نکاتی را ذکر کنیم: 1. غرض از خلقت خدا رحمت به بندگان است چنان که می فرماید: (..... و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید).[1] البته برخی نباید از این رحمت خدا سوء استفاده کنند که فرمود (فرمان پروردگارت قطعی شده که: جهنم را از همة (سرکشان و طاغیان) جن و انس پر خواهم کرد).[2] 2. با عنایت به مقدمه اول، جهنم مقصود اولی و بالذات خدا نیست چرا که جهنم دوری از رحمت خداست. 3. بین قبول شدن دینی از جانب خدا و عدم کیفر مکلّفان آنگاه که به تکالیف عمل نکنند هیچ ملازمه ای وجود ندارد. 4. تحصیل سعادت در سایه ایمان به پیامبران خدا و آنچه از جانب خدا آورده اند می باشد و بالعکس شقاوت در سایه ایمان نیاوردن به پیامبران خدا و بدانچه مأمور به ابلاغ و اقدام آن بوده اند، می باشد بنابراین بین ایمان و سعادت ابدی یا کفر و شقاوت دائمی ارتباط نزدیک و تنگاتنگی وجود دارد، حال با توجه به مقدمات ذکر شده به سراغ اصل بحث می رویم و می گوئیم: در فلسفه و کلام اسلامی ثابت شده که کارهای خدای متعال دارای غرض و غایت و هدف است و این افعال خدا به لحاظ حکیم بودن خداوند حکیمانه است، از طرفی خدای متعال به لحاظ حکمت خویش و صلاح بندگانش آنها را مکلّف به تکالیفی کرده و در قبال عمل به آن تکالیف وعده ثواب و احیاناً در صورت عمل نکردن وعده عقاب داده است. بدست آوردن تکالیف و عمل به آنها از طریق ارسال پیامبران خدا صورت می گیرد که در طول تاریخ بشریت سلسله انبیاء برای هدایت بشر مبعوث شده اند و در این بعثت احکام و تکالیفی را برای سعادتمندی بشر به ارمغان آورده اند و در قبال این منّت خدا، بندگان مکلّف به ایمان به آن پیامبر و پیامبران قبلی و بعدی خواهند بود و این شعار مؤمنان است که خدای متعال می فرماید: (پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و او به تمام سخنان خود کاملاً مؤمن می باشد و همه مؤمنان (نیز) به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و فرستادگانش ایمان آورده اند (و می گویند) ما در میان هیچ یک از پیامبران و فرق نمی گذاریم و به همه ایمان داریم)[3] در قبال موحدان، ملحدانی قرار گرفته اند که به پیامبران الهی نه تنها ایمان نیاوردند بلکه در مقابل آنها هم ایستادند که فراعنه و طاغوت ها از جملة آنها هستند در این میان که فرجام ملحدان و کافران دوزخ الهی است محصول بذری است که خود کفار در کشتزار بی دینی و رهایی از تکالیف خود کاشته اند و نتایج خفت بار جهنم را به انتظار نشسته اند و چون عمل آنان با اختیار خود آنان صورت گرفته است جهنمی شدن آنان و نقصشان از ناحیه خودشان است.[4] چنان که خدای متعال می فرماید: (هر مصیبتی که به شما می رسد از جانب خود شما است).[5] چه این که خدای متعال اولاً به بندگان خود ظلم نمی کند چنانکه می فرماید (خدای متعال ظلم کننده به بندگان خود نیست)[6] مضافاً بر آن ظلم کردن عواملی دارد که عبارتند از: 1. نیاز 2. جهل ... که همه آنها از ساخت مقدس خدای متعال به دور است. مسیحیت که یکی از ادیان الهی است و پیامبری با ویژگی اولوالعزم بودن برای هدایت آنها مبعوث شد بعد از حضرت عیسی دچار انحراف شدید گردید و فرامین عیسوی که توحید و عمل به شریعت موسوی بود به کلی تحریف و در بعضی موارد نسخ شد و بدین جهت مسیحیان از طریق عبودیت خدا منحرف و در زمره شرک به خدا جای گرفتند آنان به جای توحید سه گانه پرستی را برگزیدند و به جای تکالیف بی تکلیفی را انتخاب و خود را از هر گونه تعهدی به خدا رها کردند و به ایمان اولی وفادار نماندند و وقتی هم که بعثت نبی مکرم اسلام که ناسخ همه ادیان و شرایع گذشته بود را دیدند منکر شدند و راه کفر را در پیش گرفتند (وقتی او را (پیامبر) دیدند او را (با وصفی که موسی و عیسی درباره آن حضرت گفته بودند) شناختند اما بدان کفر ورزیدند)[7] بدین جهت شرک و فساد در زمین، آدمی را جز به سوی هلاکت و انقراض رهنمون نمی شود. [8] به همین خاطر خدای متعال از دشمنان مشرک به (الذین ظلموا) تعبیر می کند.[9] خلاصة سخن این که: مسیحیان اولاً از آئین توحیدی دور شدند ثانیاً بر شریعت عیسوی وفادار نماندند ثالثاً به پیامبر اسلام که ظهور کرد ایمان نیاوردند و بدان کافر شدند و رابعاً با دست آویز کردن فدا شدن مسیح برای نجات بندگان خود را از تکالیف رها کردند و بدین سان کسانی که از راه حق دور شدند، چه مسیحی و چه غیر مسیحی سرانجامی جز دوزخ الهی در انتظار آنان نیست. بنابراین باید گفت هر چند دین حضرت عیسی دینی الهی بوده ولی الان به دلیل تحریف ها، اثری از آن دین الهی باقی نمانده و اگر هم باقی بود با دین اسلام نسخ شده بود، پس عمل به آن نمی تواند سعادت آور باشد. البته ناگفته نماند مسیحیانی که قبل از ظهور اسلام به آئین مسیحی عمل می کردند طبق دین خود ما جور خواهند بود و مسیحیانی که از سر ناآگاهی به این آئین عمل کنند به جهنم نمی روند اما بعد از ظهور اسلام همه باید به آئین اسلام عمل نمایند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی. 2. عدل الهی، استاد شهید مرتضی مطهری. [1] . هود/119. [2] . همان. [3] . بقره/285. [4] . ر.ک: ترجمه شریف المیزان، ج 6. ص 417. [5] . نساء/79. [6] . آل عمران/183. [7] . بقره/89. [8] . ترجمه المیزان، ج 11، ص 56. [9] . برای تفضیل به آیات 37، 67، 94 سوره مبارکه هود مراجعه کنید. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چرا با این که دین مسیح مورد قبول خدا است ، مسیحی ها به جهنم می روند؟


پاسخ:

قبل از پرداختن به اصل سؤال لازم است به عنوان پیش درآمد بحث نکاتی را ذکر کنیم:
1. غرض از خلقت خدا رحمت به بندگان است چنان که می فرماید: (..... و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید).[1] البته برخی نباید از این رحمت خدا سوء استفاده کنند که فرمود (فرمان پروردگارت قطعی شده که: جهنم را از همة (سرکشان و طاغیان) جن و انس پر خواهم کرد).[2]
2. با عنایت به مقدمه اول، جهنم مقصود اولی و بالذات خدا نیست چرا که جهنم دوری از رحمت خداست.
3. بین قبول شدن دینی از جانب خدا و عدم کیفر مکلّفان آنگاه که به تکالیف عمل نکنند هیچ ملازمه ای وجود ندارد.
4. تحصیل سعادت در سایه ایمان به پیامبران خدا و آنچه از جانب خدا آورده اند می باشد و بالعکس شقاوت در سایه ایمان نیاوردن به پیامبران خدا و بدانچه مأمور به ابلاغ و اقدام آن بوده اند، می باشد بنابراین بین ایمان و سعادت ابدی یا کفر و شقاوت دائمی ارتباط نزدیک و تنگاتنگی وجود دارد، حال با توجه به مقدمات ذکر شده به سراغ اصل بحث می رویم و می گوئیم:
در فلسفه و کلام اسلامی ثابت شده که کارهای خدای متعال دارای غرض و غایت و هدف است و این افعال خدا به لحاظ حکیم بودن خداوند حکیمانه است، از طرفی خدای متعال به لحاظ حکمت خویش و صلاح بندگانش آنها را مکلّف به تکالیفی کرده و در قبال عمل به آن تکالیف وعده ثواب و احیاناً در صورت عمل نکردن وعده عقاب داده است.
بدست آوردن تکالیف و عمل به آنها از طریق ارسال پیامبران خدا صورت می گیرد که در طول تاریخ بشریت سلسله انبیاء برای هدایت بشر مبعوث شده اند و در این بعثت احکام و تکالیفی را برای سعادتمندی بشر به ارمغان آورده اند و در قبال این منّت خدا، بندگان مکلّف به ایمان به آن پیامبر و پیامبران قبلی و بعدی خواهند بود و این شعار مؤمنان است که خدای متعال می فرماید: (پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و او به تمام سخنان خود کاملاً مؤمن می باشد و همه مؤمنان (نیز) به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و فرستادگانش ایمان آورده اند (و می گویند) ما در میان هیچ یک از پیامبران و فرق نمی گذاریم و به همه ایمان داریم)[3] در قبال موحدان، ملحدانی قرار گرفته اند که به پیامبران الهی نه تنها ایمان نیاوردند بلکه در مقابل آنها هم ایستادند که فراعنه و طاغوت ها از جملة آنها هستند در این میان که فرجام ملحدان و کافران دوزخ الهی است محصول بذری است که خود کفار در کشتزار بی دینی و رهایی از تکالیف خود کاشته اند و نتایج خفت بار جهنم را به انتظار نشسته اند و چون عمل آنان با اختیار خود آنان صورت گرفته است جهنمی شدن آنان و نقصشان از ناحیه خودشان است.[4] چنان که خدای متعال می فرماید: (هر مصیبتی که به شما می رسد از جانب خود شما است).[5]
چه این که خدای متعال اولاً به بندگان خود ظلم نمی کند چنانکه می فرماید (خدای متعال ظلم کننده به بندگان خود نیست)[6] مضافاً بر آن ظلم کردن عواملی دارد که عبارتند از: 1. نیاز 2. جهل ... که همه آنها از ساخت مقدس خدای متعال به دور است.
مسیحیت که یکی از ادیان الهی است و پیامبری با ویژگی اولوالعزم بودن برای هدایت آنها مبعوث شد بعد از حضرت عیسی دچار انحراف شدید گردید و فرامین عیسوی که توحید و عمل به شریعت موسوی بود به کلی تحریف و در بعضی موارد نسخ شد و بدین جهت مسیحیان از طریق عبودیت خدا منحرف و در زمره شرک به خدا جای گرفتند آنان به جای توحید سه گانه پرستی را برگزیدند و به جای تکالیف بی تکلیفی را انتخاب و خود را از هر گونه تعهدی به خدا رها کردند و به ایمان اولی وفادار نماندند و وقتی هم که بعثت نبی مکرم اسلام که ناسخ همه ادیان و شرایع گذشته بود را دیدند منکر شدند و راه کفر را در پیش گرفتند (وقتی او را (پیامبر) دیدند او را (با وصفی که موسی و عیسی درباره آن حضرت گفته بودند) شناختند اما بدان کفر ورزیدند)[7] بدین جهت شرک و فساد در زمین، آدمی را جز به سوی هلاکت و انقراض رهنمون نمی شود. [8] به همین خاطر خدای متعال از دشمنان مشرک به (الذین ظلموا) تعبیر می کند.[9]
خلاصة سخن این که:
مسیحیان اولاً از آئین توحیدی دور شدند ثانیاً بر شریعت عیسوی وفادار نماندند ثالثاً به پیامبر اسلام که ظهور کرد ایمان نیاوردند و بدان کافر شدند و رابعاً با دست آویز کردن فدا شدن مسیح برای نجات بندگان خود را از تکالیف رها کردند و بدین سان کسانی که از راه حق دور شدند، چه مسیحی و چه غیر مسیحی سرانجامی جز دوزخ الهی در انتظار آنان نیست.
بنابراین باید گفت هر چند دین حضرت عیسی دینی الهی بوده ولی الان به دلیل تحریف ها، اثری از آن دین الهی باقی نمانده و اگر هم باقی بود با دین اسلام نسخ شده بود، پس عمل به آن نمی تواند سعادت آور باشد. البته ناگفته نماند مسیحیانی که قبل از ظهور اسلام به آئین مسیحی عمل می کردند طبق دین خود ما جور خواهند بود و مسیحیانی که از سر ناآگاهی به این آئین عمل کنند به جهنم نمی روند اما بعد از ظهور اسلام همه باید به آئین اسلام عمل نمایند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی.
2. عدل الهی، استاد شهید مرتضی مطهری.


[1] . هود/119.
[2] . همان.
[3] . بقره/285.
[4] . ر.ک: ترجمه شریف المیزان، ج 6. ص 417.
[5] . نساء/79.
[6] . آل عمران/183.
[7] . بقره/89.
[8] . ترجمه المیزان، ج 11، ص 56.
[9] . برای تفضیل به آیات 37، 67، 94 سوره مبارکه هود مراجعه کنید.

( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین