ایران
نام حکومت
فقط فرق ضاله در ایران اجازه فعالیت ندارند، فرق ضاله کدامند، مگر همه ادیان و فرق بجز تشیع ضال و مضل نیستند؟
فقط فرق ضاله در ایران اجازه فعالیت ندارند، فرق ضاله کدامند، مگر همه ادیان و فرق بجز تشیع ضال و مضل نیستند؟ پیروان راستین پیامبرکسانیند که از هر گونه تحریف و تغییر و بدعت و انحراف از اصول تعلیمات آن حضرت بر کنار ماندند و در همان گروهی باقی ماندند که پیامبر به آن مبعوث شد،به همین جهت در حدیثی که از آن حضرت نقل شده فرموده اند: (و الذی نفسی بیده لتفرقن هذه الامة علی ثلاثة و سبعین فرقة کلها فی النار الا فرقة وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون و هذه التی تنجو من هذه الامة) نور الثقلین جلد 2 ص 105. سوگند به آن کس که جانم بدست او است این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند که همه در دوزخند جز یک گروه که خداوند در آیه (و مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ ... )به آنها اشاره کرده است، تنها آنها، اهل نجاتند(اعراف 181). ممکن است عدد 73 فرقه ،عدد تکثیر باشد و اشاره به گروه‌های مختلفی است که در طول تاریخ اسلام با عقائد عجیب و غریب روی کار آمدند و خوشبختانه غالب آنها منقرض شده‌اند و امروز تنها نامی از آنها در کتب تاریخ عقائد به چشم می‌خورد در تفسیر عیاشی از ابن صهبان بکری نقل شده که از امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز حدیث را فرموده ،همچنین در المیزان از برهان از ذاذان از علی علیه السّلام بلفظ (یفترق هذه الامّة ...) نقل شده است. و در آخر آن هست: (انا و شیعتی) در حدیث دیگری که در منابع اهل تسنن از علی ع نقل شده می‌خوانیم که علی ع ضمن اشاره به گروه‌های مختلفی که در آینده در امت اسلامی پیدا می‌شوند، فرمود: گروهی که اهل نجاتند من و شیعیان و پیروان مکتب من هستند تفسیر برهان جلد 2 صفحه 53 اما راجع به فرقه ضاله (ضالّ: منحرف از حق و گمراه): پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله، تشبیه کرده است فرق ضاله این امت را به امتهای گمراه پیشین : (شبه النبی صلی اللّه علیه و سلم کل فرقة ضالة من هذه الأمة بأمة ضالة من الأمم السالفة فقال (القدریة مجوس هذه الأمة و المشبهة یهود هذه الأمة، و الرافضة- یعنی الغلاة- نصارها) فرموده:قدریه مجوس این امت ومشبهه یهود این امت ورافضه نصارای این امتند. _( التّوحید: 382، الباب: 60، الحدیث: 29، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام) قدریه: پیروان مذهب قدریّه بر خلاف جبریّه. این گروه معتقدند که هر انسانی قادر به انجام یا ترک کاری که بخواهد می‌باشد) المُشَبَّهَة: گروهی از فرقه های اسلامی که خداوند را بشکل مخلوقات تشبیه کرده و او را حادث خوانده اند. الجَبْرِیَّة:یکی از مذاهب اسلامی است که معتقد به (جَبْر) می‌باشند به این معنی که انسان از خود توانی ندارد که کاری را بکند یا نکند بلکه آنچه که حادث شود از سوی خداست. این مذهب بر خلاف عقیده (القَدَرِیَّة) می‌باشد. (الغلاة: گروهی از فرقه های اسلامی که درباره بعضی از افراد غلو و زیاده می گویند. همچنین درسوره أعراف: آیه 30 می خوانیم: فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ، در حالی که گروهی را [به خاطر نشان دادن لیاقت] هدایت کرد، و گروهی [به سبب از دست دادن شایستگی] گمراهی بر آنان ثابت و قطعی شد، چون اینان شیاطین را به جای خدا سرپرستان و دوستان خود گرفتند، وگمان میکنند که راه یافتگانند!! ) در بیان تعلیل فرقه ضاله می فرماید: إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: بدرستی که این جماعت گمراهان، فرا گرفتند شیاطین را اولیای خود غیر از خدای تعالی و پیروی آنها نمودند در باطل و خلاف حق، وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ: و گمان میکنند که مهتدی هستند، و حال آنکه ممکن نیست به متابعت اهل بطلان و ضلالت ، به راه حق و هدایت برسند. همچنین درسوره آل عمران آیه 99 می فرماید: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون، بگو ای اهل کتاب چرا مانع میشوید از راه الهی ،کسانی را که ایمان آوردند و میخواهید و میطلبید از آنها راه کج و انحراف از حق را با اینکه خود شما حقانیت را،به دست آورده‌اید و خداوند غافل نیست از آنچه میکنید. - فرق ضاله چه فعالیتهایی دارد ؟ اهل ضلال که در مقام اضلال مؤمنین کوشش دارند بر چند قسم هستند: یک قسم آنان که تبلیغات سوء دارند و دعوت میکنند آنها را به دین خود مثل تبلیغات مسیحی ها و بهائی ها و سایر فرق ضالّه. و یک قسم القاء شبهات در دین اسلام میکنند که؛ مسلمین در اسلام شک کنند و از اسلام بیرون روند و لو بکیش آنها در نیایند. یک قسم ایجاد اختلاف بین آنها می کنند تا ضعف آنها زیاد شود و قوّه و قدرت آنها کم گردد تا بتوانند بر آنها مسلّط گردند، یک قسم تطمیع آنها بزخارف دنیوی از مال و جاه و منصب می کنند تا از دین برای دنیا دست بردارند. یک قسم ،ترویج معاصی و تشویق بر قبایح و اشاعه فحشاء در بین آنها می کنند تا مسلمین را مشغول به امور بیهوده از لهو و لعب و لغویات کنند تا از تحصیل علم و کمال و عبادت، آنها را باز دارند. و غیر اینها از حیله ها و تزویرها که طرق شیطانیست و تمام اینها صدّ عن سبیل اللَّه است. منع مؤمنین از راه خدا دو قسم است: 1- از روی جهالت است که حقانیت اسلام بر آنها معلوم نشده از روی تقصیر یا قصور، 2- با علم به حقانیت اسلام از روی عناد و عصبیت است که اغلب رؤسای اهل ضلالت از این جهت است؛ لذا خطاب میفرماید به اهل کتاب: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ( که آنها معجزات را مشاهده کرده اند و بشارات را در کتب خود دیده اند) لِمَ تَصُدُّونَ (صدّ بمعنی منع و جلوگیری است )عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ( سبیل اللَّه راه حق است که عبارت از دین اسلام است) إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ( آل عمران آیه 17) همانا دین در نزد خدا، اسلام (یعنی تسلبم ومطیع محض او بودن)است.
فقط فرق ضاله در ایران اجازه فعالیت ندارند، فرق ضاله کدامند، مگر همه ادیان و فرق بجز تشیع ضال و مضل نیستند؟ پیروان راستین پیامبرکسانیند که از هر گونه تحریف و تغییر و بدعت و انحراف از اصول تعلیمات آن حضرت بر کنار ماندند و در همان گروهی باقی ماندند که پیامبر به آن مبعوث شد،به همین جهت در حدیثی که از آن حضرت نقل شده فرموده اند: (و الذی نفسی بیده لتفرقن هذه الامة علی ثلاثة و سبعین فرقة کلها فی النار الا فرقة وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون و هذه التی تنجو من هذه الامة) نور الثقلین جلد 2 ص 105. سوگند به آن کس که جانم بدست او است این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند که همه در دوزخند جز یک گروه که خداوند در آیه (و مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ ... )به آنها اشاره کرده است، تنها آنها، اهل نجاتند(اعراف 181). ممکن است عدد 73 فرقه ،عدد تکثیر باشد و اشاره به گروه‌های مختلفی است که در طول تاریخ اسلام با عقائد عجیب و غریب روی کار آمدند و خوشبختانه غالب آنها منقرض شده‌اند و امروز تنها نامی از آنها در کتب تاریخ عقائد به چشم می‌خورد در تفسیر عیاشی از ابن صهبان بکری نقل شده که از امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز حدیث را فرموده ،همچنین در المیزان از برهان از ذاذان از علی علیه السّلام بلفظ (یفترق هذه الامّة ...) نقل شده است. و در آخر آن هست: (انا و شیعتی) در حدیث دیگری که در منابع اهل تسنن از علی ع نقل شده می‌خوانیم که علی ع ضمن اشاره به گروه‌های مختلفی که در آینده در امت اسلامی پیدا می‌شوند، فرمود: گروهی که اهل نجاتند من و شیعیان و پیروان مکتب من هستند تفسیر برهان جلد 2 صفحه 53 اما راجع به فرقه ضاله (ضالّ: منحرف از حق و گمراه): پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله، تشبیه کرده است فرق ضاله این امت را به امتهای گمراه پیشین : (شبه النبی صلی اللّه علیه و سلم کل فرقة ضالة من هذه الأمة بأمة ضالة من الأمم السالفة فقال (القدریة مجوس هذه الأمة و المشبهة یهود هذه الأمة، و الرافضة- یعنی الغلاة- نصارها) فرموده:قدریه مجوس این امت ومشبهه یهود این امت ورافضه نصارای این امتند. _( التّوحید: 382، الباب: 60، الحدیث: 29، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام) قدریه: پیروان مذهب قدریّه بر خلاف جبریّه. این گروه معتقدند که هر انسانی قادر به انجام یا ترک کاری که بخواهد می‌باشد) المُشَبَّهَة: گروهی از فرقه های اسلامی که خداوند را بشکل مخلوقات تشبیه کرده و او را حادث خوانده اند. الجَبْرِیَّة:یکی از مذاهب اسلامی است که معتقد به (جَبْر) می‌باشند به این معنی که انسان از خود توانی ندارد که کاری را بکند یا نکند بلکه آنچه که حادث شود از سوی خداست. این مذهب بر خلاف عقیده (القَدَرِیَّة) می‌باشد. (الغلاة: گروهی از فرقه های اسلامی که درباره بعضی از افراد غلو و زیاده می گویند. همچنین درسوره أعراف: آیه 30 می خوانیم: فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ، در حالی که گروهی را [به خاطر نشان دادن لیاقت] هدایت کرد، و گروهی [به سبب از دست دادن شایستگی] گمراهی بر آنان ثابت و قطعی شد، چون اینان شیاطین را به جای خدا سرپرستان و دوستان خود گرفتند، وگمان میکنند که راه یافتگانند!! ) در بیان تعلیل فرقه ضاله می فرماید: إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: بدرستی که این جماعت گمراهان، فرا گرفتند شیاطین را اولیای خود غیر از خدای تعالی و پیروی آنها نمودند در باطل و خلاف حق، وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ: و گمان میکنند که مهتدی هستند، و حال آنکه ممکن نیست به متابعت اهل بطلان و ضلالت ، به راه حق و هدایت برسند. همچنین درسوره آل عمران آیه 99 می فرماید: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون، بگو ای اهل کتاب چرا مانع میشوید از راه الهی ،کسانی را که ایمان آوردند و میخواهید و میطلبید از آنها راه کج و انحراف از حق را با اینکه خود شما حقانیت را،به دست آورده‌اید و خداوند غافل نیست از آنچه میکنید. - فرق ضاله چه فعالیتهایی دارد ؟ اهل ضلال که در مقام اضلال مؤمنین کوشش دارند بر چند قسم هستند: یک قسم آنان که تبلیغات سوء دارند و دعوت میکنند آنها را به دین خود مثل تبلیغات مسیحی ها و بهائی ها و سایر فرق ضالّه. و یک قسم القاء شبهات در دین اسلام میکنند که؛ مسلمین در اسلام شک کنند و از اسلام بیرون روند و لو بکیش آنها در نیایند. یک قسم ایجاد اختلاف بین آنها می کنند تا ضعف آنها زیاد شود و قوّه و قدرت آنها کم گردد تا بتوانند بر آنها مسلّط گردند، یک قسم تطمیع آنها بزخارف دنیوی از مال و جاه و منصب می کنند تا از دین برای دنیا دست بردارند. یک قسم ،ترویج معاصی و تشویق بر قبایح و اشاعه فحشاء در بین آنها می کنند تا مسلمین را مشغول به امور بیهوده از لهو و لعب و لغویات کنند تا از تحصیل علم و کمال و عبادت، آنها را باز دارند. و غیر اینها از حیله ها و تزویرها که طرق شیطانیست و تمام اینها صدّ عن سبیل اللَّه است. منع مؤمنین از راه خدا دو قسم است: 1- از روی جهالت است که حقانیت اسلام بر آنها معلوم نشده از روی تقصیر یا قصور، 2- با علم به حقانیت اسلام از روی عناد و عصبیت است که اغلب رؤسای اهل ضلالت از این جهت است؛ لذا خطاب میفرماید به اهل کتاب: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ( که آنها معجزات را مشاهده کرده اند و بشارات را در کتب خود دیده اند) لِمَ تَصُدُّونَ (صدّ بمعنی منع و جلوگیری است )عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ( سبیل اللَّه راه حق است که عبارت از دین اسلام است) إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ( آل عمران آیه 17) همانا دین در نزد خدا، اسلام (یعنی تسلبم ومطیع محض او بودن)است.
عنوان سوال:
فقط فرق ضاله در ایران اجازه فعالیت ندارند، فرق ضاله کدامند، مگر همه ادیان و فرق بجز تشیع ضال و مضل نیستند؟
پاسخ:
فقط فرق ضاله در ایران اجازه فعالیت ندارند، فرق ضاله کدامند، مگر همه ادیان و فرق بجز تشیع ضال و مضل نیستند؟
پیروان راستین پیامبرکسانیند که از هر گونه تحریف و تغییر و بدعت و انحراف از اصول تعلیمات آن حضرت بر کنار ماندند و در همان گروهی باقی ماندند که پیامبر به آن مبعوث شد،به همین جهت در حدیثی که از آن حضرت نقل شده فرموده اند: (و الذی نفسی بیده لتفرقن هذه الامة علی ثلاثة و سبعین فرقة کلها فی النار الا فرقة وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون و هذه التی تنجو من هذه الامة) نور الثقلین جلد 2 ص 105. سوگند به آن کس که جانم بدست او است این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند که همه در دوزخند جز یک گروه که خداوند در آیه (و مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ ... )به آنها اشاره کرده است، تنها آنها، اهل نجاتند(اعراف 181).
ممکن است عدد 73 فرقه ،عدد تکثیر باشد و اشاره به گروه‌های مختلفی است که در طول تاریخ اسلام با عقائد عجیب و غریب روی کار آمدند و خوشبختانه غالب آنها منقرض شده‌اند و امروز تنها نامی از آنها در کتب تاریخ عقائد به چشم می‌خورد در تفسیر عیاشی از ابن صهبان بکری نقل شده که از امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز حدیث را فرموده ،همچنین در المیزان از برهان از ذاذان از علی علیه السّلام بلفظ (یفترق هذه الامّة ...) نقل شده است. و در آخر آن هست: (انا و شیعتی) در حدیث دیگری که در منابع اهل تسنن از علی ع نقل شده می‌خوانیم که علی ع ضمن اشاره به گروه‌های مختلفی که در آینده در امت اسلامی پیدا می‌شوند، فرمود: گروهی که اهل نجاتند من و شیعیان و پیروان مکتب من هستند تفسیر برهان جلد 2 صفحه 53
اما راجع به فرقه ضاله (ضالّ: منحرف از حق و گمراه): پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله، تشبیه کرده است فرق ضاله این امت را به امتهای گمراه پیشین : (شبه النبی صلی اللّه علیه و سلم کل فرقة ضالة من هذه الأمة بأمة ضالة من الأمم السالفة فقال (القدریة مجوس هذه الأمة و المشبهة یهود هذه الأمة، و الرافضة- یعنی الغلاة- نصارها)
فرموده:قدریه مجوس این امت ومشبهه یهود این امت ورافضه نصارای این امتند. _( التّوحید: 382، الباب: 60، الحدیث: 29، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام)
قدریه: پیروان مذهب قدریّه بر خلاف جبریّه. این گروه معتقدند که هر انسانی قادر به انجام یا ترک کاری که بخواهد می‌باشد)
المُشَبَّهَة: گروهی از فرقه های اسلامی که خداوند را بشکل مخلوقات تشبیه کرده و او را حادث خوانده اند.
الجَبْرِیَّة:یکی از مذاهب اسلامی است که معتقد به (جَبْر) می‌باشند به این معنی که انسان از خود توانی ندارد که کاری را بکند یا نکند بلکه آنچه که حادث شود از سوی خداست. این مذهب بر خلاف عقیده (القَدَرِیَّة) می‌باشد.
(الغلاة: گروهی از فرقه های اسلامی که درباره بعضی از افراد غلو و زیاده می گویند.
همچنین درسوره أعراف: آیه 30 می خوانیم:
فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ، در حالی که گروهی را [به خاطر نشان دادن لیاقت] هدایت کرد، و گروهی [به سبب از دست دادن شایستگی] گمراهی بر آنان ثابت و قطعی شد، چون اینان شیاطین را به جای خدا سرپرستان و دوستان خود گرفتند، وگمان میکنند که راه یافتگانند!! )
در بیان تعلیل فرقه ضاله می فرماید: إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: بدرستی که این جماعت گمراهان، فرا گرفتند شیاطین را اولیای خود غیر از خدای تعالی و پیروی آنها نمودند در باطل و خلاف حق، وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ: و گمان میکنند که مهتدی هستند، و حال آنکه ممکن نیست به متابعت اهل بطلان و ضلالت ، به راه حق و هدایت برسند.
همچنین درسوره آل عمران آیه 99 می فرماید: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون، بگو ای اهل کتاب چرا مانع میشوید از راه الهی ،کسانی را که ایمان آوردند و میخواهید و میطلبید از آنها راه کج و انحراف از حق را با اینکه خود شما حقانیت را،به دست آورده‌اید و خداوند غافل نیست از آنچه میکنید.
- فرق ضاله چه فعالیتهایی دارد ؟
اهل ضلال که در مقام اضلال مؤمنین کوشش دارند بر چند قسم هستند:
یک قسم آنان که تبلیغات سوء دارند و دعوت میکنند آنها را به دین خود مثل تبلیغات مسیحی ها و بهائی ها و سایر فرق ضالّه.
و یک قسم القاء شبهات در دین اسلام میکنند که؛ مسلمین در اسلام شک کنند و از اسلام بیرون روند و لو بکیش آنها در نیایند.
یک قسم ایجاد اختلاف بین آنها می کنند تا ضعف آنها زیاد شود و قوّه و قدرت آنها کم گردد تا بتوانند بر آنها مسلّط گردند، یک قسم تطمیع آنها بزخارف دنیوی از مال و جاه و منصب می کنند تا از دین برای دنیا دست بردارند.
یک قسم ،ترویج معاصی و تشویق بر قبایح و اشاعه فحشاء در بین آنها می کنند تا مسلمین را مشغول به امور بیهوده از لهو و لعب و لغویات کنند تا از تحصیل علم و کمال و عبادت، آنها را باز دارند. و غیر اینها از حیله ها و تزویرها که طرق شیطانیست و تمام اینها صدّ عن سبیل اللَّه است.
منع مؤمنین از راه خدا دو قسم است:
1- از روی جهالت است که حقانیت اسلام بر آنها معلوم نشده از روی تقصیر یا قصور،
2- با علم به حقانیت اسلام از روی عناد و عصبیت است که اغلب رؤسای اهل ضلالت از این جهت است؛ لذا خطاب میفرماید به اهل کتاب:
(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ( که آنها معجزات را مشاهده کرده اند و بشارات را در کتب خود دیده اند) لِمَ تَصُدُّونَ (صدّ بمعنی منع و جلوگیری است )عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ( سبیل اللَّه راه حق است که عبارت از دین اسلام است) إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ( آل عمران آیه 17)
همانا دین در نزد خدا، اسلام (یعنی تسلبم ومطیع محض او بودن)است.
- [سایر] کتب اربعۀ حدیثی شیعه کدامند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] ازدواج شیعه با فرقه ضالّه بهائیت و یا اهل سنّت چگونه است؟
- [سایر] ادیان جدید در ایران چند دسته اند؟
- [سایر] فتنههای آخرالزمان که شیعیان را تهدید می‌کند، کدامند و راه مقابله با آنها چیست؟
- [سایر] معروفترین و معتبرترین کتب حدیث شیعه که توسط نویسندگان ایرانی جمع آوری شده است کدامند؟
- [سایر] اطلاعات درباره فرقه اسماعیلی 6 امامی و فعالیت امامان آنان می خوایتم؟
- [سایر] با سلام ایا فقط مسلمانان و شیعیان به بهشت میروند؟ مردم بقیه ادیان جهنمی هستند؟
- [سایر] دلایل جسمانی بودن معاد و معراج کدامند؟ ما شیعیان و دیگر فرق اسلامی، چه عقیده ای داریم؟
- [سایر] آیا شیعه به معنای امروزی در صدر اسلام بوده است آیا شیعیان امروزی توجیه گران ماوقع نیستند؟
- [سایر] آیا در مدل حکومتی ولی فقیه، اجازه تبلیغ به سایر ادیان می دهید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر در حال سجده از خواب بیدار شود وشکّ کند که در سجده آخر نماز است، یا در سجده شکر باید آن نماز را دوباره بخواند. سوم از مبطلات نماز آن است که مثل بعض کسانی که شیعه نیستند دستها را روی هم بگذارند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است یا در سجده شکر، باید آن نماز را دوباره بخواند. سوم: (روی هم گذاشتن دستها) از مبطلات نماز آن است که مانند بعضی کسانی که شیعه نیستند دستها را روی هم بگذارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است، یا در سجده شکر، چنان چه بداند بی اختیار خوابش برده است، باید آن نماز را دوباره بخواند. سوم از مبطلات نماز آن است که مثل بعض کسانی که شیعه نیستند دست ها را روی هم بگذارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است یا در سجده شکر، باید آن نماز را دوباره بخواند. سوّم: از مبطلات نماز آن است که مثل بعض کسانی که شیعه نیستند دستها را روی هم بگذارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است یا در سجده شکر بعد از نماز، باید آن نماز را دوباره بخواند. * سوم:آن که مانند بعض کسانی که شیعه نیستند، دستهارا روی هم بگذارد که به این عمل (تَکَتُّف) میگویند و این عمل در حال نماز حرام است و بنابر احتیاط، موجب باطل شدن نماز می‌شود.
- [آیت الله اردبیلی] تمایل فکری و عملی به فاسدان و ستمگران و خود را به شکل آنها در آوردن و حمایت از آنان در انجام گناه و تجاوز به حقوق دیگران و کار کردن و فعالیّت در دستگاه دولتهای کافر یا ظالم، اگر موجب حمایت از کفر و ظلم و اعانت به کافر یا ظالم باشد، حرام است، مگر این که در شرایط ویژه‌ای برای پشتیبانی از اسلام و مسلمانان و با اجازه حاکم جامع شرایط باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی در ملک شخصی خود یا در ملک عمومی مانند زمینهای مفتوح العنوه یا در زمین انفال که ملک امام (ع) و دولت اسلامی است، معدنی را استخ راج کند , مالک ن خواهد شد، مگر به اذن امام معصوم(ع) یا نایبش که هر مقدار اجازه دادهاند, مالک خواهد شد.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که از امام معصوم (ع) یا نایب او اجازه استخراج معدن را گرفت، حقّ استخراج را نمیتواند به دیگری بدهد; ولی برای استخراج آن میتواند افرادی را اجیر کند. اگر اجیر برای خودش استخراج کند، مالک آن نخواهد شد و مواد معدنی استخراج شده, متعلق به اجیر کننده است .
- [آیت الله اردبیلی] معادن جزء انفال است و اختیار آنها در دست امام معصوم علیه‌السلام است و در زمان غیبت، برای استخراج آنها بنابر احتیاط واجب باید از حاکم شرعی اجازه گرفته شود و استخراج کننده با شرایطی که گفته خواهد شد، باید خمس آن را بپردازد.
- [آیت الله وحید خراسانی] به فتوای علمای عامه جایز نیست شخصی در نکاح جمع کند بین عمه و دختر برادر عمه و خاله و دختر خواهر خاله و فقط می تواند با یکی از انان ازدواج کند پس اگر هر دو عقد مقارن باشد هر دو باطل و اگر مقارن نباشد دومی باطل است ولی در نزد علمای امامیه جمع در نکاح بین ان دو با اجازه عمه یا خاله صحیح است بنابراین اگر پیرو مذهب عامه عمه و دختر برادر او را یا خاله و دختر خواهر او را مقارن با یکدیگر عقد کند عقد هر دو به مذهب او باطل است و پیرو مذهب شیعه می تواند به قاعده الزام با هر کدام انها ازدواج کند و اگر مقارن با یکدیگر نباشد شیعی مذهب می تواند با دومی ازدواج کند