درباره کیفیت و چگونگی نماز در یهودیت توضیح و تشریح کامل می خواستم تا تفاویت آنرا با نماز در اسلام متوجه شوم؟ نماز در لفظ عبری (تفیلا) نامیده میشود. تفیلا به دو بخش کلی تفیلای عادی و تفیلای ویژه تقسیم می گردد. تفیلای عادی: این تفیلا در ایام عادی هفته (شنبه شب الی بعدازظهر جمعه) خوانده میشود. که به ترتیب عبارتند از: 1- شَحَریت (صبح) 2- مینحا (بعدازظهر) 3- عَرویت (شامگاه) در کلیه تفیلاهای فوق یک بخش اصلی به نام (لَحَش) (به معنای آهسته) یا (شمُونِه عِسره) به معنای هجده دعا) مشترک و یکسان است اما مقدمات و مؤخرات این سه تفیلا با هم متفاوت هستند. این بخش اصلی، لَحَش نام می گیرد. زیرا والاترین قسمت تفیلا بوده و به صورت آهسته ادا می گردد. همچنین (شمُونِه عِسره) نام دارد زیرا در ابتدای تدوین از 18 دعا تشکیل میشد که بعدها یک دعای دیگر در میان آن جای گرفت. اما همچنان نام اولیه بر آن اطلاق می گردد. در متن لحش گاه به مناسبت های مختلف (اول ماه و اعیاد خاص یا روزهایی که در آن روزه گرفته می شود) متن هایی اضافه می شود. (شمُونِه عِسره) یا مدح و ستایش خداوند و ذکر اعتبار معنوی اجداد اولیه یهود (حضرت ابراهیم، اسحق و یعقوب) آغاز می گردد. سپس دعاهایی در طلب عقل و دانش، پذیرش توبه، عفو، برکت، عدالت، حمایت الهی از صادقان، ظهور ناجی جهان و توجه به دعای مومنین خوانده میشود. با دعاهایی در مدح خداوند و تقاضای صلح و سلامتی، این بخش اصلی تفیلا پایان می یابد. نماز جماعتی در یهود با حضور حداقل ده نفر مرد بالغ (بالای 13 سال) برگزار می شود. در تفیلای جماعتی یک نفر به عنوان پیش نماز که (شالیَح صیپور) نام می گیرد، تفیلا را با صدای بلند میخواند اما بخش لحش را همانند سایرین آهسته می خواند. در تفیلاهای شحریت و مینحا دوباره بخش لحش توسط شالیح با صدای بلند قرائت می گردد. مقدمات و مؤخرات نماز صبح طولانی تر از دیگر نوبت های تفیلا است اما در هر سه تفیلا این بخشها از گزیده تورات، تلمود، مزامیر داوود و متون مربوط به تفیلا تشکیل شده اند. بخش مهمی که در تفیلاهای شحریت و عرویت علاوه بر بخش اصلی لحش وجود دارد متن (شِمَعْ ییسرائل) است که گزیده ای از آیات تورات است. در این قسمت توحید، پاداش و مجازات الهی و توجه به احکام خداوند مورد تاکید قرار گرفته است. زمان مجاز برای خواندن تفیلای شحریت از حدود یک ساعت قبل از طلوع آفتاب تا حدود 4 ساعت پس از آن است. تفیلای مینحا نیم ساعت پس از ظهر شرعی تا دقایقی پس از غروب آفتاب خوانده می شود. و خواندن تفیلای عرویت از غروب آفتاب تا قبل از سپیده دم روز بعد است. خواندن تفیلا در هر سه نوبت بر مردان بالغ واجب است و خانمها حداقل موظف به خواندن یک نوبت تفیلا هستند. در صورت عدم امکان خواندن یک نوبت تفیلا، می توان آن را از طریق دوبار خواندن نوبت بعدی جبران نمود. شرایط خواندن تفیلا بطور خلاصه عبارت است از: پاکی مکان و بدن نمازگزار و پوشیده بودن بدن در حد معمول. آقایان هنگام تفیلا کلاه بر سر می نهند و زنان نیز موهای خود را در این مراسم می پوشانند. علاوه بر این در تفیلای شحریت آقایان از دو نماد دیگر به نام های (صیصیت) و (تفیلین) استفاده می کنند. صیصیت شامل پارچه ای است که بالاتنه را می پوشاند و در چهارگوشه آن بندهایی به روش خاص گره خورده اند و نشانی از احکام الهی هستند. تفیلین، از دو محفظه چرمی تشکیل شده است که توسط بندهای چرمی، به بازو و پیشانی بسته می شوند. داخل این محفظه ها آیاتی از تورات (به صورت دست نوشته بر روی پوست دباغی شده مخصوص) قرار دارند که آن نیز نشانی از احکام و کلام الهی است. در روزهای دوشنبه و پنجشنبه پس از قرائت شمونه عسره تومار دست نوشته تورات از جایگاه مخصوص خود در کنیسا خارج شده و بخش کوتاهی از فصل مربوط به آن هفته از روی آن قرائت می گردد. تفیلاهای ویژه: 1- شبات (شنبه): در شب و روز شنبه متن لحش و مقدمات و مؤخرات تفیلاها تغییر می کند و عمدتا به موضوع قداست روز شنبه اختصاص می یابند. همچنین صبح روز شنبه علاوه بر تفیلای شحریت یک نوبت تفیلای اضافی تحت عنوان (موساف) نیز خوانده می شود. صبح روز شنبه پس از تفیلای شحریت از تومار تورات که (سِفِر تورا) نام دارد یک بخش کامل قرائت می گردد. لازم به ذکر است که تورات شامل پنج کتاب حضرت موسی است و به پنجاه و چهار بخش موضوعی (پاراشا) به ترتیب تقسیم شده است که در هر هفته یک یا دو پاراشا قرائت می گردد و در پایان یک سال یک دوره قرائت آن کامل می گردد. همچنین عصر روز شنبه نیز در تفیلای مینحا بخش کوتاهی از سفر تورا قرائت می گردد. با غروب آفتاب روز شنبه متن تفیلای عرویت به شکل عادی و تنها با تغییراتی جزئی خوانده می شود. 2- رُوش حُودِش (اول ماه عبری): در روزهای اول ماه عبری، علاوه بر اضافه شدن بخش مخصوص در لحش، پس از آن یک متن ویژه بنام (هَلِل) (به معنای تهلیل و سپاس از خداوند) قرائت بخش خاصی از سفر تورا و تفیلای موساف اضافه می شود. در کتابهای اهل سنت آمده است که آمین گفتن سنتی است وجوبی و نقل شده که متفق علیه امامان سه گانه آنان است که ذکر آن بعد از سوره حمد برای امام جماعت و کلیه مأمومین و شخصی که نماز را به فرادی می خواند واجب شمرده شده . ولی امام دیگر اهل سنت یعنی (مالک) گفته است که این عمل مستحب است و سنت واجبه ای نیست که امامان سه گانه برای آن اتفاق دارند . برخی فقهای امامیه نقل شده است که ذکر این کلمه حرام نیست و نماز را نیز باطل نمی کند (مانند بقیه دعاها در نماز ) و عده ای از آنان گفته اند این ذکر حرام است و موجب بطلان نماز می شود مثلا سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در عروه الوثقی می گوید : از موارد باطل کننده نماز ذکر عمدی کلمه آمین بعد از اتمام سوره حمد است در صورتی که ضرورتی مانند تقیه در میان نباشد و فرقی نیست در اینکه این ذکر را بلند بگوید یا آرام و یا اینکه گوینده ذکر آمین امام جماعت باشد یا مأموم در جماعت باشد و یا آنکه ذکر را در نماز فرادی بگوید . آمین واژهای از ریشۀ (ا م ن) که در زبانهای سامی کهن به معنی استوار و ثابت به کار میرفته است، اما انتشار آن در جهان از زبان عبری آغاز شده است. در زبان عبری: لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار می رفته است ولی در سفر اشعیاء (65: 16) به صورت اسم به کار رفته است. این واژه 30 بار در متن مَسورهایِ عهد عتیق و 33 بار در ترجمۀ یونانی معروف به (هفتادی) آن (سده 3ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام (16: 36) و کتاب اول پادشاهان (1: 36) دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ 4ق م در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار میرفته است. در سنت کهن یهود، بیشتر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن میآوردهاند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید اینکه همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده میشد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که خداوند به ادعیهای که خطاب به اوست، (آمین) میگوید. سنت یهود به کلیسای مسیحی راه یافت و کلمه آمین 119 بار در عهد جدید تکرار شد که در 52 مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام زبانهای عمدۀ جهان منتشر شد (نک: جودائیکا، II/803؛ قاموس کتاب مقدس). نمیدانیم این کلمه در چه زمانی به عربی راه یافته است و نشانی از آن در شعر جاهلی نیافته و این واژه در قرآن کریم هم نیامده است. باتوجه به انتشار دو دین یهودی و نصرانی در جزیرهالعرب میتوان پنداشت که اعراب، از جمله اعراب مکه و مدینه، با آن آشنا بودهاند؛ لذا ممکن است بگوییم که خلفای اهل سنت این سنت را از اهل کتاب به ارث برده اند ولی دراین گونه موارد خیلی با اطمینان نمی توانیم بگوییم که بکار گیری واژه آمین در اهل سنت حتما از یهود و نصاری قرض گرفته شده است بلکه فقط می توان این مسئله را به عنوان یک احتمال با شاهد های مرتبط مطرح باشد.
درباره کیفیت و چگونگی نماز در یهودیت توضیح و تشریح کامل می خواستم تا تفاویت آنرا با نماز در اسلام متوجه شوم؟
درباره کیفیت و چگونگی نماز در یهودیت توضیح و تشریح کامل می خواستم تا تفاویت آنرا با نماز در اسلام متوجه شوم؟
نماز در لفظ عبری (تفیلا) نامیده میشود. تفیلا به دو بخش کلی تفیلای عادی و تفیلای ویژه تقسیم می گردد.
تفیلای عادی:
این تفیلا در ایام عادی هفته (شنبه شب الی بعدازظهر جمعه) خوانده میشود. که به ترتیب عبارتند از:
1- شَحَریت (صبح)
2- مینحا (بعدازظهر)
3- عَرویت (شامگاه)
در کلیه تفیلاهای فوق یک بخش اصلی به نام (لَحَش) (به معنای آهسته) یا (شمُونِه عِسره) به معنای هجده دعا) مشترک و یکسان است اما مقدمات و مؤخرات این سه تفیلا با هم متفاوت هستند.
این بخش اصلی، لَحَش نام می گیرد. زیرا والاترین قسمت تفیلا بوده و به صورت آهسته ادا می گردد. همچنین (شمُونِه عِسره) نام دارد زیرا در ابتدای تدوین از 18 دعا تشکیل میشد که بعدها یک دعای دیگر در میان آن جای گرفت. اما همچنان نام اولیه بر آن اطلاق می گردد. در متن لحش گاه به مناسبت های مختلف (اول ماه و اعیاد خاص یا روزهایی که در آن روزه گرفته می شود) متن هایی اضافه می شود.
(شمُونِه عِسره) یا مدح و ستایش خداوند و ذکر اعتبار معنوی اجداد اولیه یهود (حضرت ابراهیم، اسحق و یعقوب) آغاز می گردد. سپس دعاهایی در طلب عقل و دانش، پذیرش توبه، عفو، برکت، عدالت، حمایت الهی از صادقان، ظهور ناجی جهان و توجه به دعای مومنین خوانده میشود. با دعاهایی در مدح خداوند و تقاضای صلح و سلامتی، این بخش اصلی تفیلا پایان می یابد.
نماز جماعتی در یهود با حضور حداقل ده نفر مرد بالغ (بالای 13 سال) برگزار می شود. در تفیلای جماعتی یک نفر به عنوان پیش نماز که (شالیَح صیپور) نام می گیرد، تفیلا را با صدای بلند میخواند اما بخش لحش را همانند سایرین آهسته می خواند. در تفیلاهای شحریت و مینحا دوباره بخش لحش توسط شالیح با صدای بلند قرائت می گردد.
مقدمات و مؤخرات نماز صبح طولانی تر از دیگر نوبت های تفیلا است اما در هر سه تفیلا این بخشها از گزیده تورات، تلمود، مزامیر داوود و متون مربوط به تفیلا تشکیل شده اند.
بخش مهمی که در تفیلاهای شحریت و عرویت علاوه بر بخش اصلی لحش وجود دارد متن (شِمَعْ ییسرائل) است که گزیده ای از آیات تورات است. در این قسمت توحید، پاداش و مجازات الهی و توجه به احکام خداوند مورد تاکید قرار گرفته است.
زمان مجاز برای خواندن تفیلای شحریت از حدود یک ساعت قبل از طلوع آفتاب تا حدود 4 ساعت پس از آن است. تفیلای مینحا نیم ساعت پس از ظهر شرعی تا دقایقی پس از غروب آفتاب خوانده می شود. و خواندن تفیلای عرویت از غروب آفتاب تا قبل از سپیده دم روز بعد است.
خواندن تفیلا در هر سه نوبت بر مردان بالغ واجب است و خانمها حداقل موظف به خواندن یک نوبت تفیلا هستند. در صورت عدم امکان خواندن یک نوبت تفیلا، می توان آن را از طریق دوبار خواندن نوبت بعدی جبران نمود.
شرایط خواندن تفیلا بطور خلاصه عبارت است از:
پاکی مکان و بدن نمازگزار و پوشیده بودن بدن در حد معمول.
آقایان هنگام تفیلا کلاه بر سر می نهند و زنان نیز موهای خود را در این مراسم می پوشانند.
علاوه بر این در تفیلای شحریت آقایان از دو نماد دیگر به نام های (صیصیت) و (تفیلین) استفاده می کنند.
صیصیت شامل پارچه ای است که بالاتنه را می پوشاند و در چهارگوشه آن بندهایی به روش خاص گره خورده اند و نشانی از احکام الهی هستند.
تفیلین، از دو محفظه چرمی تشکیل شده است که توسط بندهای چرمی، به بازو و پیشانی بسته می شوند. داخل این محفظه ها آیاتی از تورات (به صورت دست نوشته بر روی پوست دباغی شده مخصوص) قرار دارند که آن نیز نشانی از احکام و کلام الهی است.
در روزهای دوشنبه و پنجشنبه پس از قرائت شمونه عسره تومار دست نوشته تورات از جایگاه مخصوص خود در کنیسا خارج شده و بخش کوتاهی از فصل مربوط به آن هفته از روی آن قرائت می گردد.
تفیلاهای ویژه:
1- شبات (شنبه):
در شب و روز شنبه متن لحش و مقدمات و مؤخرات تفیلاها تغییر می کند و عمدتا به موضوع قداست روز شنبه اختصاص می یابند. همچنین صبح روز شنبه علاوه بر تفیلای شحریت یک نوبت تفیلای اضافی تحت عنوان (موساف) نیز خوانده می شود. صبح روز شنبه پس از تفیلای شحریت از تومار تورات که (سِفِر تورا) نام دارد یک بخش کامل قرائت می گردد. لازم به ذکر است که تورات شامل پنج کتاب حضرت موسی است و به پنجاه و چهار بخش موضوعی (پاراشا) به ترتیب تقسیم شده است که در هر هفته یک یا دو پاراشا قرائت می گردد و در پایان یک سال یک دوره قرائت آن کامل می گردد.
همچنین عصر روز شنبه نیز در تفیلای مینحا بخش کوتاهی از سفر تورا قرائت می گردد. با غروب آفتاب روز شنبه متن تفیلای عرویت به شکل عادی و تنها با تغییراتی جزئی خوانده می شود.
2- رُوش حُودِش (اول ماه عبری):
در روزهای اول ماه عبری، علاوه بر اضافه شدن بخش مخصوص در لحش، پس از آن یک متن ویژه بنام (هَلِل) (به معنای تهلیل و سپاس از خداوند) قرائت بخش خاصی از سفر تورا و تفیلای موساف اضافه می شود.
در کتابهای اهل سنت آمده است که آمین گفتن سنتی است وجوبی و نقل شده که متفق علیه امامان سه گانه آنان است که ذکر آن بعد از سوره حمد برای امام جماعت و کلیه مأمومین و شخصی که نماز را به فرادی می خواند واجب شمرده شده . ولی امام دیگر اهل سنت یعنی (مالک) گفته است که این عمل مستحب است و سنت واجبه ای نیست که امامان سه گانه برای آن اتفاق دارند .
برخی فقهای امامیه نقل شده است که ذکر این کلمه حرام نیست و نماز را نیز باطل نمی کند (مانند بقیه دعاها در نماز ) و عده ای از آنان گفته اند این ذکر حرام است و موجب بطلان نماز می شود مثلا سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در عروه الوثقی می گوید : از موارد باطل کننده نماز ذکر عمدی کلمه آمین بعد از اتمام سوره حمد است در صورتی که ضرورتی مانند تقیه در میان نباشد و فرقی نیست در اینکه این ذکر را بلند بگوید یا آرام و یا اینکه گوینده ذکر آمین امام جماعت باشد یا مأموم در جماعت باشد و یا آنکه ذکر را در نماز فرادی بگوید .
آمین واژهای از ریشۀ (ا م ن) که در زبانهای سامی کهن به معنی استوار و ثابت به کار میرفته است، اما انتشار آن در جهان از زبان عبری آغاز شده است.
در زبان عبری: لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار می رفته است ولی در سفر اشعیاء (65: 16) به صورت اسم به کار رفته است. این واژه 30 بار در متن مَسورهایِ عهد عتیق و 33 بار در ترجمۀ یونانی معروف به (هفتادی) آن (سده 3ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام (16: 36) و کتاب اول پادشاهان (1: 36) دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ 4ق م در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار میرفته است. در سنت کهن یهود، بیشتر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن میآوردهاند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید اینکه همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده میشد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که خداوند به ادعیهای که خطاب به اوست، (آمین) میگوید.
سنت یهود به کلیسای مسیحی راه یافت و کلمه آمین 119 بار در عهد جدید تکرار شد که در 52 مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام زبانهای عمدۀ جهان منتشر شد (نک: جودائیکا، II/803؛ قاموس کتاب مقدس).
نمیدانیم این کلمه در چه زمانی به عربی راه یافته است و نشانی از آن در شعر جاهلی نیافته و این واژه در قرآن کریم هم نیامده است. باتوجه به انتشار دو دین یهودی و نصرانی در جزیرهالعرب میتوان پنداشت که اعراب، از جمله اعراب مکه و مدینه، با آن آشنا بودهاند؛ لذا ممکن است بگوییم که خلفای اهل سنت این سنت را از اهل کتاب به ارث برده اند ولی دراین گونه موارد خیلی با اطمینان نمی توانیم بگوییم که بکار گیری واژه آمین در اهل سنت حتما از یهود و نصاری قرض گرفته شده است بلکه فقط می توان این مسئله را به عنوان یک احتمال با شاهد های مرتبط مطرح باشد.
- [سایر] چگونگی روزه در آیین هندو، بودا و یهودیت چگونه است بیان فرمایید؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا دانشجوی پزشکی که موظف به تشریح است باید از کم و کیف چگونگی تهیه اجساد برای تشریح آگاهی یابد یعنی تجسس کند که آیا مسائل شرعی رعایت شده یا نه؟ جسد مربوط به مسلمان است یا نه؟
- [سایر] وحی و نبوت به چه معنایی می باشد آنرا از منظر یهودیت توضیح دهید؟
- [آیت الله بهجت] آیا نبش قبر مسلمان برای تشریح بدن وی، جهت تعیین کیفیّت قتل و نجات فرد متّهم به قتل، چه حکمی دارد؟
- [سایر] با توجه به اهمیت نماز، چرا در قرآن درباره کیفیت نماز خواندن مطلبی به چشم نمی خورد و درباره چگونگی نماز اختلاف نظر وجود دارد؟
- [سایر] با توجه به اهمیت نماز، چرا در قرآن درباره کیفیت نماز خواندن مطلبی به چشم نمی خورد و درباره چگونگی نماز اختلاف نظر وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] الف: آیا تشریح کالبد میت مسلمان در دانشگاههای علوم پزشکی جایز است؟ ب: در صورتیکه شخصی اولیای میتی را تشویق به رضایت به تشریح کالبد فرزندشان نماید آیا ضمانی متوجه وی میباشد؟
- [سایر] آیا چگونگی رشد جنین در شکم مادر و دمیده شدن روح به آن، در احادیث تشریح شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] لطفاً نظر خود را در مورد وجوب خمس و چگونگی آن بر وامهای دریافتی از بانکها تشریح فرمایید.
- [آیت الله اردبیلی] لطفاً نظر خود را در مورد وجوب خمس و چگونگی آن بر وامهای دریافتی از بانکها تشریح فرمایید.
- [امام خمینی] اگر ممکن باشد تشریح غیر مسلمان، جایز نیست تشریح مسلمان، برای یاد گرفتن مطالب طبی اگر چه متوقف باشد حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح، و اگر با امکان تشریح غیر مسلمان تشریح مسلمان کنند معصیت کار، و بر آنها دیه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زنده ماندن مسلمان متوقف شود بر تشریح بدن مرده ای و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوک الاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن ان مسلمان نباشد در این صورت جایز است که بدن مسلمان مرده را تشریح کنند و دیه جنین مسلمان به تفصیلی که در باب دیات ذکر شده است بر تشریح کننده لازم می شود
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تشریح مرده مسلمان حرام است اگر چه برای یاد گرفتن باشد و قطع اعضاء آن دیه دارد ولی تشریح مرده غیر مسلمان جایز است و دیه ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] تشریح بدن مسلمان مرده جایز نیست و بر تشریح کننده دیه جنین مسلمان به تفصیلی که در کتاب دیات مذکور است لازم می شود
- [آیت الله خوئی] اگر زنده ماندن یک مسلمانی متوقف شود به تشریح بدن مردة مسلمانی و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوکالاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن آن مرد مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مرده مسلمان را تشریح کنند و نسبت به لزوم پرداخت دیه در چنین صورتی در باب دیات ذکر شده است.
- [امام خمینی] اگر توقف داشته باشد حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح، و امکان نداشته باشد تشریح غیر مسلمان، جایز است تشریح مسلمان، و اما برای یادگرفتن بدون آنکه زندگی مسلمانی موقوف بر آن باشد، جایز نیست و موجب دیه است.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز است بدن مرده کافر را تشریح کردن بتمام انواع تشریح وهمینطور است اگر مردهای اسلام او مشکوک باشد وفرق نمیکند که تشریح بدن کافر یا مشکوک الاسلام در بلاد اسلامی بوده باشد یا غیر اسلامی.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست بدن مرده مسلمان را تشریح کردن و اگر تشریح کنند، بر گردن تشریح کننده دیه لازم میشود به طوری که تفصیل آن را در کتاب دیات بیان کردهایم.
- [آیت الله خوئی] جایز نیست بدن مرد مسلمان را تشریح کردن، و اگر تشریح کنند بر گردن تشریح کننده دیه لازم میشود به طوری که تفصیل آن را در کتاب دیات بیان کردهایم.
- [آیت الله خوئی] جایز است بدن مرد کافر را تشریح کردن به تمام انواع تشریح و همین طور است اگر مردهای اسلام او مشکوک باشد و فرق نمیکند تشریح بدن کافر یا مشکوک الاسلام در بلاد اسلامی بوده باشد یا غیر اسلامی.