برای ازدواج کدام اولویتش بیشتره قیافه یا ایمان. مثلا پسری ایمان و انسانیتشو همه خوب می گن ولی قیافتا جالب نیست (البته هنوز خودم ندیدمش). حالا نمیتونم تصمیم بگیرم نظر شما رو واسه تصمیم نهاییم احتیاج دارم. پرسشگر گرامی از اینکه این مجموعه را مورد اعتماد دانسته و سؤالاتتان را با ما درمیان میگذارید از شما متشکریم. همانطور که می دانید دانستن سن، تحصیلات و جزییات دیگری در ارایه راهنمایی و مشاوره بهتر و مفیدتر نقش دارند. با این حال بر حسب وظیفه مطالب زیر تقدیمتان می شود. خواهر محترم در پاسخ به سوالی که مطرح کرده اید باید گفت : بدون شک مهمترین معیار برای انتخاب همسر توجه به ایمان و اعتقادات و باورهای مذهبی است. بعد از مسأله ایمان، ویژگی های شخصیتی و خانوادگی، سلامت جسمانی و روانی او و همچنین موقعیت اجتماعی، اقتصادی و بالاخره شرایط سنی و قیافه ظاهری او باید مد نظر قرار گیرد. اگر فردی این شرایط را داشت، شما می توانید با اطمینان او را انتخاب کنید و اگر شرایط فوق در او نبود، انتخاب شما غلط خواهد بود. ازدواج یکی از مهمترین حوادث زندگی انسان است و نقش مهمی در سرنوشت، سعادت و خوشبختی و همچنین ناکامی و شقاوت انسان دارد لذا باید با دقت کافی همه جوانب مسأله مد نظر قرار گیرد و غفلت از هر بعدی از ابعاد این مسأله می تواند پیامدهای ناگوار و جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد بنابراین توجه به نکات زیر ضروری است: 1. شناخت از وضعیت خانوادگی فرد مورد نظر؛ زیرا ازدواج فقط پیوند میان دو نفر نیست بلکه پیوند میان دو خانواده است و از آنجا که خانواده نقش مهمی در شکل گیری شخصیت هر فردی دارد و در واقع نقش اول را دارد شناخت خانواده و مقایسه آن با خانواده خود بسیار مهم است این دو خانواده در واقع باید از جهات متعددی مانند سطح فرهنگ، اقتصاد، اعتقادات و باورهای مذهبی و آداب و منش اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند والا خانواده جدیدی که از پیوند این دو خانواده به وجود می آید دچار تعارض و عدم تعادل در روابط با این خانواده ها می شود و در نهایت یا مجبور می شود یکی از آنها رها کند یا هر دو را کنار بگذارد و یا دائما درگیر کشمکش ها و برخوردهای ناهنجار و نامتعادل میان این دو خانواده باشد و بیشترین خسارت در این میان به خانواده جدیدی که با این پیوند بوجود آمده وارد می شود. 2. علاوه بر شناخت از وضعیت خانواده ها کفو بودن دختر و پسر که محور این پیوند هستند امری بسیار مهم و ضروری است یکی از مهمترین شرایط کفویت که بزرگان دین نیز بر آن تاکید فراوان کرده اند کفویت در ایمان است بنابراین توجه به میزان باورهای دینی و ایمان به آنها و التزام عملی به این باورها نقش مهمی در استحکام این پیوند دارد البته ایمان امری است که دارای مراتب است ممکن است فردی یک درجه ایمان داشته باشد فرد دیگر 5 درجه و فرد سومی 10 درجه، آنچه مهم است در مرحله اول اصل وجود ایمان و در مرحله دوم میزان پایبندی به ایمان است لذا دو انسانی که می خواهند با یکدیگر پیوند مقدس ازدواج برقرار کنند و در همه ابعاد و زوایای زندگی با همدیگر مشارکت داشته باشند از ایمان و باورهای مشترکی باید برخوردار باشند تا در ادامه زندگی با مشکل کمتری برخورد کنند. زیبایی و حسن ظاهر نیز اگر چه یکی از صفات کاملا لازم و اساسی برای انتخاب همسر است ولی در عین حال جزء معیارهای ضروری ازدواج نیست. چرا که فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش روانی، کمال یافتن زن و مرد در کنار یکدیگر و تولید نسل سالم و صالح برای اجتماع است. اگر ملاک تصمیم گیری و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری بدون توجه به دیگر معیارها باشد، نمی توان تضمینی برای ادامه زندگی مشترک داشت. زیرا در انسان ها پس از مدتی معمولا آن طراوت و جاذبه های ظاهری افت کرده، شور و شهوت اولیه نیز فروکش می کند و آن تنها امتیازی که به خاطر آن (زیبایی) ازدواج صورت گرفته بود، کمرنگ می شود آن گاه دلسردی ها و ناگواری ها، بهانه ها و ... شروع می شود. و چون از دیگر معیارهای اساسی مثل تدین و ایمان، اخلاق و ارزش های اخلاقی و ... خبری نیست زیربنای زندگی مشترک متزلزل می شود و آن دلگرمی و انگیزه کافی برای زندگی سالم و با نشاط از بین می رود. توجه شما را به این نکته جلب می کنیم که معیارها و ملاک هایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است . الف. نهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند. ب. آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد. ملاک های دسته اول عبارتند از: 1. تدین و دین دار بودن فرد؛ 2. اخلاق نیک داشتن؛ 3. شرافت و اصالت خانوادگی؛ 4. عقل؛ 5. کفویت و تناسب. اگر کسی معیارهای اساسی در انتخاب همسر(تدین، اصالت خانوادگی، اخلاق و...) را مدنظر قرار داد و تناسب ظاهری، زیبایی و دیگر ملاک های فرعی را هم در کنار آن ملاک ها قرار داد در زندگی مشترک دراز مدت به خاطر پایبندی به اصول اخلاقی و دینی گرفتار نابسامانی ها نخواهد شد و از لذت آرامش و کمال نیز بهره مند خواهد شد. و با بروز برخی مشکلات، در پرتو آموزه های دینی و اخلاقی به راحتی و به سادگی آنها را حل خواهد کرد. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که زیبایی یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. به طوری که لازم است دختر و پسر یکدیگر را از نظر اندام و چهره و شکل ظاهری دوست داشته باشند. مهم این نکته است که باید بین زشت بودن و زیبا نبودن فرق گذاشت .یعنی نباید با شخص زشت ازدواج کرد اما این که میزان زیبایی چقدر باشد به سلیقه افراد بستگی دارد زیرا ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت باشد. میتوان گفت زیبایی به اندازهای باید باشد که طرفین یکدیگر را بپسندند و جذابیت کافی برای همدیگر داشته باشند و متناسب با ویژگیهای خود، دیگری را انتخاب کنند. به عبارت دیگر از نظر ظاهری نیز باید کفو همدیگر باشند. در حال حاضر اجازه بدهید ایشان به خواستگاریتان بیایند تا بتوانید از نزدیک چهره او را ببینید آنگاه با توجه به مطالب ذکر شده و نکات ذیل تصمیم بگیرید. یکی اینکه زیبایی او باید متناسب با خود شما باشد. این یعنی همان (هم کفوبودن) در خصوصیات جسمانی، از جمله زیبایی. شما نباید انتظار داشته باشید که پسری که از نظر زیبایی با شما فاصله زیادی دارد به خواستگاری شما بیاید؛ همانطور که خود شما پسری را که از نظر زیبایی، خیلی از شما پایین تر است تحمل نمی کنید. این یعنی کفویت و تناسب در زیبایی. دومین چیزی که در مورد زیبایی باید به آن دقت کنید این است که باید ببینید چقدر چهره این پسر برای شما دلنشین است. به عبارت بهتر در صورتی که خواستگاری تا اندازه ای با ملاکهای شما تناسب داشت، حالا زیبایی او را نیز به عنوان یکی از ملاکهای ازدواج بررسی می کنید. چون زیبایی یک امر نسبی است و بسته به سلیقه افراد دارد، بعد از نگاه به سایر ملاکها، اکنون نگاه می کنید که آیا این پسر به دل شما نشسته است یا خیر. یعنی در مجموع به ازدواج با او گرایش دارید یا خیر؟ اگر خیر که با او ازدواج نمی کنید؛ اما اگر بله، یعنی زیبایی او هرچه باشد مورد پسند شماست و ملاکهای زیبایی را برای شما دارد. می توانید برای ازدواج با او اقدام کنید. توصیه نهایی از آنجا که شما اشاره ای به سنتان نکرده اید باید گفت اگر خواستگارتان را از لحاظ قیافه نمیپسندید (و در عین حال، خواستگاران متعدد دارید) توصیه این است که صبر کنید و این به هیچ وجه ایرادی ندارد. اما اگر خواستگاران زیادی ندارید، توصیه ما این است که همه ویژگیها را با هم ببینید و شرایط خود را نیز بسنجید و به دلیل آنکه خواستگارتان، زیبایی مورد نظرتان را در حد اعلی ندارد، (اما از جهات دیگر در حد مناسبی است) پاسخ منفی ندهید. به این نکته هم توجه داشته باشید که تمام ویژگی های مثبت در وجود یک فرد جمع نمی شود باید جمع بندی کنید و مجموع امتیازات طرف را در نظر بگیرید ممکن است در برخی ویژگی ها نمره پایینی بگیرد ولی در ویژگی دیگر نمره و امتیاز بالایی داشته باشد و در جمع و با یک سبک و سنگین کردن پاسخ مثبت می دهید یا به پاسخ منفی می رسید. تناسب 60 یا 70 درصدی، برای آغاز زندگی مشترک کافی است مطمئنا با هنرمندی دو طرف می توانید بقیه شرایط را نیز در ادامه زندگی خودتان تکمیل نمایید. فاطمه سادات حسین پور
برای ازدواج کدام اولویتش بیشتره قیافه یا ایمان. مثلا پسری ایمان و انسانیتشو همه خوب می گن ولی قیافتا جالب نیست (البته هنوز خودم ندیدمش). حالا نمیتونم تصمیم بگیرم نظر شما رو واسه تصمیم نهاییم احتیاج دارم.
برای ازدواج کدام اولویتش بیشتره قیافه یا ایمان. مثلا پسری ایمان و انسانیتشو همه خوب می گن ولی قیافتا جالب نیست (البته هنوز خودم ندیدمش). حالا نمیتونم تصمیم بگیرم نظر شما رو واسه تصمیم نهاییم احتیاج دارم.
پرسشگر گرامی از اینکه این مجموعه را مورد اعتماد دانسته و سؤالاتتان را با ما درمیان میگذارید از شما متشکریم.
همانطور که می دانید دانستن سن، تحصیلات و جزییات دیگری در ارایه راهنمایی و مشاوره بهتر و مفیدتر نقش دارند. با این حال بر حسب وظیفه مطالب زیر تقدیمتان می شود.
خواهر محترم در پاسخ به سوالی که مطرح کرده اید باید گفت : بدون شک مهمترین معیار برای انتخاب همسر توجه به ایمان و اعتقادات و باورهای مذهبی است. بعد از مسأله ایمان، ویژگی های شخصیتی و خانوادگی، سلامت جسمانی و روانی او و همچنین موقعیت اجتماعی، اقتصادی و بالاخره شرایط سنی و قیافه ظاهری او باید مد نظر قرار گیرد. اگر فردی این شرایط را داشت، شما می توانید با اطمینان او را انتخاب کنید و اگر شرایط فوق در او نبود، انتخاب شما غلط خواهد بود.
ازدواج یکی از مهمترین حوادث زندگی انسان است و نقش مهمی در سرنوشت، سعادت و خوشبختی و همچنین ناکامی و شقاوت انسان دارد لذا باید با دقت کافی همه جوانب مسأله مد نظر قرار گیرد و غفلت از هر بعدی از ابعاد این مسأله می تواند پیامدهای ناگوار و جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد بنابراین توجه به نکات زیر ضروری است:
1. شناخت از وضعیت خانوادگی فرد مورد نظر؛ زیرا ازدواج فقط پیوند میان دو نفر نیست بلکه پیوند میان دو خانواده است و از آنجا که خانواده نقش مهمی در شکل گیری شخصیت هر فردی دارد و در واقع نقش اول را دارد شناخت خانواده و مقایسه آن با خانواده خود بسیار مهم است این دو خانواده در واقع باید از جهات متعددی مانند سطح فرهنگ، اقتصاد، اعتقادات و باورهای مذهبی و آداب و منش اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند والا خانواده جدیدی که از پیوند این دو خانواده به وجود می آید دچار تعارض و عدم تعادل در روابط با این خانواده ها می شود و در نهایت یا مجبور می شود یکی از آنها رها کند یا هر دو را کنار بگذارد و یا دائما درگیر کشمکش ها و برخوردهای ناهنجار و نامتعادل میان این دو خانواده باشد و بیشترین خسارت در این میان به خانواده جدیدی که با این پیوند بوجود آمده وارد می شود.
2. علاوه بر شناخت از وضعیت خانواده ها کفو بودن دختر و پسر که محور این پیوند هستند امری بسیار مهم و ضروری است یکی از مهمترین شرایط کفویت که بزرگان دین نیز بر آن تاکید فراوان کرده اند کفویت در ایمان است بنابراین توجه به میزان باورهای دینی و ایمان به آنها و التزام عملی به این باورها نقش مهمی در استحکام این پیوند دارد البته ایمان امری است که دارای مراتب است ممکن است فردی یک درجه ایمان داشته باشد فرد دیگر 5 درجه و فرد سومی 10 درجه، آنچه مهم است در مرحله اول اصل وجود ایمان و در مرحله دوم میزان پایبندی به ایمان است لذا دو انسانی که می خواهند با یکدیگر پیوند مقدس ازدواج برقرار کنند و در همه ابعاد و زوایای زندگی با همدیگر مشارکت داشته باشند از ایمان و باورهای مشترکی باید برخوردار باشند تا در ادامه زندگی با مشکل کمتری برخورد کنند.
زیبایی و حسن ظاهر نیز اگر چه یکی از صفات کاملا لازم و اساسی برای انتخاب همسر است ولی در عین حال جزء معیارهای ضروری ازدواج نیست. چرا که فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش روانی، کمال یافتن زن و مرد در کنار یکدیگر و تولید نسل سالم و صالح برای اجتماع است. اگر ملاک تصمیم گیری و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری بدون توجه به دیگر معیارها باشد، نمی توان تضمینی برای ادامه زندگی مشترک داشت. زیرا در انسان ها پس از مدتی معمولا آن طراوت و جاذبه های ظاهری افت کرده، شور و شهوت اولیه نیز فروکش می کند و آن تنها امتیازی که به خاطر آن (زیبایی) ازدواج صورت گرفته بود، کمرنگ می شود آن گاه دلسردی ها و ناگواری ها، بهانه ها و ... شروع می شود. و چون از دیگر معیارهای اساسی مثل تدین و ایمان، اخلاق و ارزش های اخلاقی و ... خبری نیست زیربنای زندگی مشترک متزلزل می شود و آن دلگرمی و انگیزه کافی برای زندگی سالم و با نشاط از بین می رود.
توجه شما را به این نکته جلب می کنیم که معیارها و ملاک هایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است .
الف. نهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند.
ب. آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد.
ملاک های دسته اول عبارتند از:
1. تدین و دین دار بودن فرد؛ 2. اخلاق نیک داشتن؛ 3. شرافت و اصالت خانوادگی؛ 4. عقل؛ 5. کفویت و تناسب.
اگر کسی معیارهای اساسی در انتخاب همسر(تدین، اصالت خانوادگی، اخلاق و...) را مدنظر قرار داد و تناسب ظاهری، زیبایی و دیگر ملاک های فرعی را هم در کنار آن ملاک ها قرار داد در زندگی مشترک دراز مدت به خاطر پایبندی به اصول اخلاقی و دینی گرفتار نابسامانی ها نخواهد شد و از لذت آرامش و کمال نیز بهره مند خواهد شد. و با بروز برخی مشکلات، در پرتو آموزه های دینی و اخلاقی به راحتی و به سادگی آنها را حل خواهد کرد.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که زیبایی یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. به طوری که لازم است دختر و پسر یکدیگر را از نظر اندام و چهره و شکل ظاهری دوست داشته باشند. مهم این نکته است که باید بین زشت بودن و زیبا نبودن فرق گذاشت .یعنی نباید با شخص زشت ازدواج کرد اما این که میزان زیبایی چقدر باشد به سلیقه افراد بستگی دارد زیرا ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت باشد.
میتوان گفت زیبایی به اندازهای باید باشد که طرفین یکدیگر را بپسندند و جذابیت کافی برای همدیگر داشته باشند و متناسب با ویژگیهای خود، دیگری را انتخاب کنند. به عبارت دیگر از نظر ظاهری نیز باید کفو همدیگر باشند.
در حال حاضر اجازه بدهید ایشان به خواستگاریتان بیایند تا بتوانید از نزدیک چهره او را ببینید آنگاه با توجه به مطالب ذکر شده و نکات ذیل تصمیم بگیرید.
یکی اینکه زیبایی او باید متناسب با خود شما باشد. این یعنی همان (هم کفوبودن) در خصوصیات جسمانی، از جمله زیبایی. شما نباید انتظار داشته باشید که پسری که از نظر زیبایی با شما فاصله زیادی دارد به خواستگاری شما بیاید؛ همانطور که خود شما پسری را که از نظر زیبایی، خیلی از شما پایین تر است تحمل نمی کنید. این یعنی کفویت و تناسب در زیبایی.
دومین چیزی که در مورد زیبایی باید به آن دقت کنید این است که باید ببینید چقدر چهره این پسر برای شما دلنشین است. به عبارت بهتر در صورتی که خواستگاری تا اندازه ای با ملاکهای شما تناسب داشت، حالا زیبایی او را نیز به عنوان یکی از ملاکهای ازدواج بررسی می کنید. چون زیبایی یک امر نسبی است و بسته به سلیقه افراد دارد، بعد از نگاه به سایر ملاکها، اکنون نگاه می کنید که آیا این پسر به دل شما نشسته است یا خیر. یعنی در مجموع به ازدواج با او گرایش دارید یا خیر؟
اگر خیر که با او ازدواج نمی کنید؛ اما اگر بله، یعنی زیبایی او هرچه باشد مورد پسند شماست و ملاکهای زیبایی را برای شما دارد. می توانید برای ازدواج با او اقدام کنید.
توصیه نهایی
از آنجا که شما اشاره ای به سنتان نکرده اید باید گفت اگر خواستگارتان را از لحاظ قیافه نمیپسندید (و در عین حال، خواستگاران متعدد دارید) توصیه این است که صبر کنید و این به هیچ وجه ایرادی ندارد. اما اگر خواستگاران زیادی ندارید، توصیه ما این است که همه ویژگیها را با هم ببینید و شرایط خود را نیز بسنجید و به دلیل آنکه خواستگارتان، زیبایی مورد نظرتان را در حد اعلی ندارد، (اما از جهات دیگر در حد مناسبی است) پاسخ منفی ندهید.
به این نکته هم توجه داشته باشید که تمام ویژگی های مثبت در وجود یک فرد جمع نمی شود باید جمع بندی کنید و مجموع امتیازات طرف را در نظر بگیرید ممکن است در برخی ویژگی ها نمره پایینی بگیرد ولی در ویژگی دیگر نمره و امتیاز بالایی داشته باشد و در جمع و با یک سبک و سنگین کردن پاسخ مثبت می دهید یا به پاسخ منفی می رسید. تناسب 60 یا 70 درصدی، برای آغاز زندگی مشترک کافی است مطمئنا با هنرمندی دو طرف می توانید بقیه شرایط را نیز در ادامه زندگی خودتان تکمیل نمایید.
فاطمه سادات حسین پور
- [سایر] اصلا با پسرها نمیتونم رابطه برقرار کنم.تا به حال با هیچ پسری رابطه دوستی نداشتم.و حتی بهم پیشنهادی هم نشده.حس میکنم رفتارم خیلی خالی از ظرافت دخترانه است.چطور مثل دختر باید رفتار کنم؟ چرا واسه پسرا جاذبه ندارم؟
- [سایر] سلام من خواستگاری دارم که از نظر ایمان خوبه و خوشرو هم هست ولی من از قیافه اش و یکسری حرکاتش خوشم نمی اد بنظرم نسبت به سنش سبک و جلفه میخواستم جواب منفی بهش بدم ولی مادرم گفت چند جلسه دیکر باهاش صحبت کنم بعد تصمیم بگیرم ایا این دلایل غیر قابل قبولی برای رد کردن خواستگاره؟
- [سایر] سلام من یه دختر 18 ساله هستم پسری که8سال از من بزرگتره عاشق منه ومن نمیدونم باید چیکار کنم اون اصرار زیادی به اینکه ما با هم ازدواج کنیم داره و دیوانه وار عاشقه منه پسر بسیاااااار خوبیه ولی قیافه نداره سنشم نمیدونم اختلاف سنیمون خوبه یا نه من قیافه خیلی برام مهمه خیلی تو رو خدا منو راهنمایی کنید دل خودمم نمیدونه چی میخواد میترسم یه دفه دیونه بشم و قبولش کنم و تو اینده با مشکلات جدی ای رو به رو بشم
- [سایر] من پسری 23 ساله هستم که به دختری پاک و با ایمان پیشنهاد ازدواج دادم ولی خانواده ام راضی نیست و خودم هم که فکر می کنم می بینم از نظر مالی شرایط ازدواج را ندارم؛ به آن دختر هم شرایطم را گفتم ولی به هیچ وجه راضی نیست مرا فراموش کند؛ حتی به او گفته ام که خانواده ام هم راضی نیست ولی باز می گوید باید به خواستگاری من بیایی، حتی شده تنهایی بیا. خانواده اش هم گفته اند از نظر مالی نگران نباشید کمک تان می کنیم. حالا من با وجود این شرایط مالی و نارضایتی خانواده ام که به هیچ وجه راضی نمی شوند چیکار کنم؟
- [سایر] سلام من مشکلی دارم که نمیتونم حلش کنم من عاشق پسری هستم که یکبار ازدواج کرده و 2 سال از من بزرگتره و بخاطر اصرر پدرش ازدواج کرده و 3 تا بچه داره یه پسر 4 ساله و دو دختر 3 ساله و 7 ماهه من از تمام مشکلات و اتفاقات زندگیش باخبرم و همه چیزو میدونم اونا چهار ساله که میخواد طلاق بگیرن ولی بخاطر حرفها و اصرار فامیل موندن ولی 20 روز پیش طلاق گرفتن و خانمش هر 3 تا بچه رو برداشت و الان اون مجرده و عاشق من و من هم عاشق اون ولی خانواده من کاملا مخالف هستن ما نمیتونیم بدون هم بمونیم از طرفی با هم صحبت کردیم که اون یه کم خودشو از لحاظ مالی بالا بکشه تا شاید با این طریق خانوادم راضی بشن ولی نمیدونم قبول میکنن یا نه من به پسرا اعتماد ندارم چون خیلی اتفاقای بدی افتاده واسه همین. ضمنا ایشون 95% میگن که بچه ها برنمیگردن ولی اون 5% باقیمونده رو میگن اگه بیان نمیتونم دست رد به سینشون بزنم من موندم نمیتونم تصمیم بگیرم ولی خیلی دوسش دارم کمکم کنید در صورت امکان تلفنی هم حاضرم باهاتون مشاوره کنم ممنون
- [سایر] با سلام من 18 سال تمام دارم.آیا سن خوبی برای ازدواج هست؟ آیا اگر من و همسر آینده 10 سال با هم اختلاف سنی داشته باشیم مشکلاتی در زندگی آینده پیش خواهد آمد؟ ضمنا فرد مورد نظر از همه ی جهات :دین و ایمان-اصالت خانوادگی-جایگاه اجتماعی-شغل-اخلاق و رفتا و فرهنگ،بدون ایراد بوده و مورد تآیید من و خانواده ام است. فقط مشکل من اختلاف سنی فرد مقابل با من است.لطفآ راهنمایی کنید تا تصمیم درست را بگیرم.با تشکر
- [سایر] با سلام من و همسرم حدود سه ماه است که به صورت پنهانی از خانواده هایمان با هم ازدواج کردیم (من و همسرم هر دو مطلقه هستیم و صیغه موقت کردیم) و میخواهیم که عقد دائم کنیم و برای همیشه در کنار هم زندگی کنیم و الان مشکل ما گرفتن رضایت خانواده هاست و میخواهیم که زودتر بتونیم رضایتشون رو کسب کنیم ، ما سال پیش از طریق سایت ازدواج با هم آشنا شدیم و هر دو خانواده در جریان بودن و نظر من و خانواده ام مساعد نبود و با وجود اصرار خواهر همسرم برای اجازه واسه خواستگاری و آشنایی بیشتر من قانع نشدم و ایشون رو رد کردم تا اینکه امسال آشنایی ما دوباره شروع شد و با توجه به اینکه الان ازشون شناخت درستی دارم به عقد ایشون در اومدم ولی خانواده همسرم تقریبا تمایلی واسه اومدن به خواستگاری من ندارن و یه ذهنیت منفی نسبت به تغییر عقیده من راجع به پسرشون پیدا کردن در حالیکه همسرم بهشون گفته که من گفتم تصمیم پارسال من اشتباه بوده و شناخت درستی ازش نداشتم (همسرم پارسال در همون اوایل آشنایی اشتباهاتشون رو گفتن و منم که مدت زیادی از جداییم نمیگذشت نسبت به ایشون بدبین شدم ) مخصوصا پدر ایشون مخالفند و یکی از دلایلشون دوربودن راهمون هست من اهل چناران(خراسان رضوی) و ایشون اهل بیرجند هستند ، لطفا راهنمایی بفرمایید که از چه راه هایی میتونیم خانواده ها رو راضی کنیم واسه این ازدواج؟ مخصوصا همسرم چطور میتونه خانواده اش رو واسه اومدن به خواستگاری و ازدواج مون راضی کنه؟ خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید؟
- [سایر] سلام راستش جوابتونا که خوندم شرمنده شدم.کاش همون وقت حرفتون گوش کرده بودم ولی انگار همه عالم دست توی دست هم گذاشته بودن تا من نتونم درست تصمیم بگیرم با این که بارها تصمیم گرفتم ولی بازم نشد بارها از خدا خواستم یک جور خوب تموم شه بارها پای سجاده نماز گریه کردم ولی.... این که گفتم هیچی واسم مهم نیست منظورم همین بود شدم آدم بی هدف که دیگه نمیدونم باید به چی ایمان داشته باشم یا اصلان واسه چی زنده ام با همه اینها بی ادبی من را بگذارید پای حال خیلی بدم مناببخشید
- [سایر] سلام عیدتون مبارک باشه.من یه دختر 20 ساله ام تا حالا به ازدواج فکر نکرده بودم اما الان یه آقا پسری که آشناست اومده خواستگاری ام خیلی رسمی اما من نمی دونم باید چی کار کنم سردرگمم می ترسم از خیلی جهات خوبه خوب خونه داره اما کارش آزاده آهنگر خانوادهاش هم آشنا هستند سنشم 22سالشه اما من میترسم چون یه بدی داره سیگار می کشه نمیدونم چی کار کنم خانوادم می گن نظر خودت مهمه هر جی خودت بگی اما من نمی دونم چی کار کنم راهنمایی ام کنید. لطفا خصوصی باشه ممنون
- [سایر] سلام، من 24 سالمه و تازه درسم تموم شده 2 سال پیش با دختری آشنا شدم اولش علاقه ای بهش نداشتم ولی کم کم که بیشتر شناختمش و مطمئن شدم که دختر خوب و خانواده داری هستش عاشقش شدم و بهش گفتم دوسش دارم و 3-2 واسه تا باهم ازدواج کنیم اولش قبول کرد ولی بعد از یه چند ماهی ازم خواست برم جلو و گفت که خواستگار داره و خانوادش نمیزارن 2 سال واسه، من هر چی فکر کردم نتونستم خودمو راضی کنم الان که چیزی ندارم بخوام ازدواج کنم چون من خودم باید زندگی و آیندمو بسازم و پدرم تمام زحمتشو برای من کشیده و می دونم بیشتر از این نمیتونه، من همین حرفو بهش گفتم ولی حرف خودشو زد، من هم اونو دوست دارم و نه اینکه می خوام با تصمیم اشتباه زندگی و آینده خودم و هم اونو تباه کنم ، به نظر شما بهترین تصمیم چی میتونه باشه؟ راستش احتیاج به یه هم فکر داشتم و کسی بهتر از شما ندیدم