روش های مطالعه برای افرادی که تمرکز حواسشان کم است، را بگویید؟
روش های مطالعه برای افرادی که تمرکز حواسشان کم است، را بگویید؟ (عدم تمرکز حواس)، موضوعی است که بسیاری از جوانان، به دلایل مختلفی، از آن رنج می برند. تمرکز حواس در هر کاری از جمله مطالعه و درس خواندن - از ضروریات است. تمرکز حواس، حالتی ذهنی و روانی است که در آن تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان، روی موضوع خاصی متمرکز می شود و تضمین کننده امر یادگیری و انجام دادن صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است. در یک جمع بندی کلی، بیشتر افراد به دلایل زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس پرتی روبه رو می شوند: 1. کسانی که خود را به انجام دادن کار یا مطالعه درسی مجبور می کنند؛ در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت قوای ذهنی و روانی شان، به طور خودکار از آن موضوع دور شد، و دچار حواس پرتی می گردند. اینان ممکن است مدت ها با بی علاقگی، کارهایی را انجام دهند و یا به دنبال درس و رشته تحصیلی خاصی، تلاش هایی کنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه ببینند! 2. فشارهای روانی، از عوامل عمده پراکندگی فکری است. بیشتر افراد در مواجهه با موضوعی، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسئله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می شوند و در نتیجه این ترس از شکست، افکار منفی، عدم اعتماد به نفس و خیال بافی های منفی گرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب می کند و به جای اینکه روی موضوع خاص متمرکز شوند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز می کنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره و موجب حواس پرتی می گردد. 3. گاه بعضی از حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می کند. مسائلی نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و ... رخ می دهد، تمرکز حواس را از بین می برد. 4. گاهی عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب، باعث خستگی جسمی و روانی شده و آمادگی روانی لازم برای مطالعه و درس را از بین می برد. در نتیجه احساس بی علاقگی و به دنبال آن عدم تمرکز حواس، بر شخص مستولی می شود. 5. گوناگونی فعالیت های فرد - به خصوص اگر در توان او نباشد - باعث عدم تمرکز حواس می شود. راه های مقابله با عوامل حواس پرتی برای مقابله با هر یک از عوامل یاد شده، باید به راه کار خاص و مناسب آن توجه کرد. نکات زیر می تواند به عنوان راه کارهای کلی، مؤثر واقع شود: 1. در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیت های درسی و غیردرسی، برنامه ریزی کنید. اوقات شبانه روز را در یک جدول زمان بندی شده - از هنگام بیداری تا موقع خواب - یادداشت و برای هر کاری، زمان خاص و مناسب معین کنید. بکوشید طبق همان برنامه تنظیم شده، به فعالیت های مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و ...) بپردازید. زمان معینی را در طول روز، برای اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد: نظم و انضباط در تمام فعالیت ها - حتی در اندیشه ها و افکارتان - راه پیدا می کند که خود بسیار ارزشمند است و نیز اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس پرتی شما شد، می توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. پس برای هر کار و فعالیتی وقتی، مشخص کنید و در آن زمان به هیچ امری، غیر از آن نپردازید. 2. اصول و قوانین لازم برای یک مطالعه سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت کنید. در اینجا به چند مورد اشاره می شود: الف. با تبیین هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز و انگیزه برای مطالعه را در خود افزایش دهید. ب. به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار یأس آفرین، کسل کننده و غیرمنطقی بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایی را در ذهن خود حفظ کنید. ج. هنگام مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمی داشته باشید و یادداشت بردارید یا مطالب را خلاصه کنید تا در فضای روانی درس و مطالعه قرار داشته باشید؛ نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید. د. با پیش مطالعه وارد کلاس شوید و پرسش هایی که درباره درس به ذهنتان می رسد، بلافاصله از استاد بپرسید. به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدریج از فضای روانی کلاس خارج شوید. با این روش ساده، می توانید فرایند تدریجی و محتوای درسی کلاس را پی گیری کنید و خود را در فضای درسی یا مطالعه قرار دهید. ر. زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکی و روانی، از شرایط مناسب برخوردار باشد و عامل حواس پرتی (نظیر سر و صداها، سرما و گرما و نور کم یا خیلی شدید) از محیط مطالعه حذف شود. 3. در صورتی که گوناگونی کارها و فعالیت های غیردرسی، باعث عدم تمرکز می شود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: در این دوره و زمان، مهم ترین وظیفه و کار من، مطالعه و درس خواندن و ارتقای سطح علمی است و فعالیت های جانبی متعدد، مزاحم وظیفه اصلی من است. 4. اگر مشکلات شخصی، اجتماعی، خانوادگی و ... باعث عدم تمرکز حواستان می شود؛ بدانید که: الف. زندگی فردی هیچ کس، خالی از مشکل و ذهن هیچ فردی، به طور کامل خالی نیست. از طرف دیگر با صِرف فکر کردن و مشغولیت ذهنی درباره چنین مشکلاتی، هیچ دردی دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید. ب. به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید: در این باره خواهم اندیشید (و زمانی را برای این کار در شبانه روز اختصاص دهید. ج. در صورت امکان به اتفاق یکی از دوستان خود، مطالعه یا مباحثه کنید. 5. در صورتی که موضوع یا موضوعات خاص و محدودی، باعث حواس پرتی شما می شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که این در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس برای مقابله با آن، ابتدا علت و عامل اصلی را شناسایی کنید و در پی حذف یا تقلیل آن برآیید؛ ولی اگر موضوعات مختلف، باعث حواس پرتی شما می شود؛ به نکات چهارگانه بالا حتماً توجه کنید. روش مطالعه: افرادی که کتاب های متفرقه بی ترتیب مطالعه می کنند؛ امروز کتابی تاریخی، فردا کتابی روان شناسی، پس فردا کتابی سیاسی و روز دیگر کتابی دینی، هرگز استفاده نمی کنند. روش صحیح و متد صحیح در مطالعه این است که: اولا، انسان آگاهانه کتاب مورد مطالعه خود را بر حسب نیازمندیهای شخصی خود انتخاب کند و مطالعه را در اختیار تصادف قرار ندهد که کتابی به دستم افتاد و مطالعه کردم. ثانیا، در مطالعه آن را به حافظه بسپارد_به مفهوم واقعی سپردن_ یعنی مطالب کتاب را بعد از مطالعه، از حافظه بخواهد ببیند تحویل گرفته یا خیر. ثالثا، برای این که مطالب خوب به حافظه سپرده شود، کافی نیست یک بار مطالعه ولو آن که حافظه خیلی قوی و نیرومند تر باشد. حداقل دوبار مطالعه پشت سر هم برای یک حافظه قوی و بیش از دوبار برای حافظه های ضعیفتر، پشت سر هم لازم است. رابعا، باید موضوعی باشد؛ یعنی هر چندی یکبار، موضوعی را برای تفکر انتخاب کند و در اطراف آن، یک سلسله مطالعات انجام دهد؛ کتابهای مربوطه را انتخاب کند، یادداشت کند، خلاصه و نتیجه مطالعات خود را بنویسید. پس از آن خلاصه و نتیجه را در یکی از قفسه های حافظه بگذارد. آن وقت است که حداکثر بهره بردای را از حافظه کرده است، آن وقت است که می توان گفت از نظر شخصی، در یک قسمت از نیروهای شخصی تحت اختیار خود، استعداد رهبری و مدیریت دارد. جمله معروف امیرالمومنین که در نهج البلاغه است: (ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحکم) بیان نوعی متد و مدیریت، در مطالعه و تفکر است. (امامت و رهبری، صص 223 و 224)
عنوان سوال:

روش های مطالعه برای افرادی که تمرکز حواسشان کم است، را بگویید؟


پاسخ:

روش های مطالعه برای افرادی که تمرکز حواسشان کم است، را بگویید؟

(عدم تمرکز حواس)، موضوعی است که بسیاری از جوانان، به دلایل مختلفی، از آن رنج می برند. تمرکز حواس در هر کاری از جمله مطالعه و درس خواندن - از ضروریات است. تمرکز حواس، حالتی ذهنی و روانی است که در آن تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان، روی موضوع خاصی متمرکز می شود و تضمین کننده امر یادگیری و انجام دادن صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است. در یک جمع بندی کلی، بیشتر افراد به دلایل زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس پرتی روبه رو می شوند:

1. کسانی که خود را به انجام دادن کار یا مطالعه درسی مجبور می کنند؛ در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت قوای ذهنی و روانی شان، به طور خودکار از آن موضوع دور شد، و دچار حواس پرتی می گردند. اینان ممکن است مدت ها با بی علاقگی، کارهایی را انجام دهند و یا به دنبال درس و رشته تحصیلی خاصی، تلاش هایی کنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه ببینند!

2. فشارهای روانی، از عوامل عمده پراکندگی فکری است. بیشتر افراد در مواجهه با موضوعی، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسئله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می شوند و در نتیجه این ترس از شکست، افکار منفی، عدم اعتماد به نفس و خیال بافی های منفی گرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب می کند و به جای اینکه روی موضوع خاص متمرکز شوند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز می کنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره و موجب حواس پرتی می گردد.

3. گاه بعضی از حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می کند. مسائلی نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و ... رخ می دهد، تمرکز حواس را از بین می برد.

4. گاهی عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب، باعث خستگی جسمی و روانی شده و آمادگی روانی لازم برای مطالعه و درس را از بین می برد. در نتیجه احساس بی علاقگی و به دنبال آن عدم تمرکز حواس، بر شخص مستولی می شود.

5. گوناگونی فعالیت های فرد - به خصوص اگر در توان او نباشد - باعث عدم تمرکز حواس می شود.

راه های مقابله با عوامل حواس پرتی

برای مقابله با هر یک از عوامل یاد شده، باید به راه کار خاص و مناسب آن توجه کرد. نکات زیر می تواند به عنوان راه کارهای کلی، مؤثر واقع شود:

1. در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیت های درسی و غیردرسی، برنامه ریزی کنید. اوقات شبانه روز را در یک جدول زمان بندی شده - از هنگام بیداری تا موقع خواب - یادداشت و برای هر کاری، زمان خاص و مناسب معین کنید. بکوشید طبق همان برنامه تنظیم شده، به فعالیت های مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و ...) بپردازید.

زمان معینی را در طول روز، برای اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد: نظم و انضباط در تمام فعالیت ها - حتی در اندیشه ها و افکارتان - راه پیدا می کند که خود بسیار ارزشمند است و نیز اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس پرتی شما شد، می توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است.

پس برای هر کار و فعالیتی وقتی، مشخص کنید و در آن زمان به هیچ امری، غیر از آن نپردازید.

2. اصول و قوانین لازم برای یک مطالعه سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت کنید. در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

الف. با تبیین هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز و انگیزه برای مطالعه را در خود افزایش دهید.

ب. به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار یأس آفرین، کسل کننده و غیرمنطقی بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایی را در ذهن خود حفظ کنید.

ج. هنگام مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمی داشته باشید و یادداشت بردارید یا مطالب را خلاصه کنید تا در فضای روانی درس و مطالعه قرار داشته باشید؛ نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید.

د. با پیش مطالعه وارد کلاس شوید و پرسش هایی که درباره درس به ذهنتان می رسد، بلافاصله از استاد بپرسید. به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدریج از فضای روانی کلاس خارج شوید. با این روش ساده، می توانید فرایند تدریجی و محتوای درسی کلاس را پی گیری کنید و خود را در فضای درسی یا مطالعه قرار دهید.

ر. زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکی و روانی، از شرایط مناسب برخوردار باشد و عامل حواس پرتی (نظیر سر و صداها، سرما و گرما و نور کم یا خیلی شدید) از محیط مطالعه حذف شود.

3. در صورتی که گوناگونی کارها و فعالیت های غیردرسی، باعث عدم تمرکز می شود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: در این دوره و زمان، مهم ترین وظیفه و کار من، مطالعه و درس خواندن و ارتقای سطح علمی است و فعالیت های جانبی متعدد، مزاحم وظیفه اصلی من است.

4. اگر مشکلات شخصی، اجتماعی، خانوادگی و ... باعث عدم تمرکز حواستان می شود؛ بدانید که:

الف. زندگی فردی هیچ کس، خالی از مشکل و ذهن هیچ فردی، به طور کامل خالی نیست. از طرف دیگر با صِرف فکر کردن و مشغولیت ذهنی درباره چنین مشکلاتی، هیچ دردی دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید.

ب. به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید: در این باره خواهم اندیشید (و زمانی را برای این کار در شبانه روز اختصاص دهید.

ج. در صورت امکان به اتفاق یکی از دوستان خود، مطالعه یا مباحثه کنید.

5. در صورتی که موضوع یا موضوعات خاص و محدودی، باعث حواس پرتی شما می شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که این در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس برای مقابله با آن، ابتدا علت و عامل اصلی را شناسایی کنید و در پی حذف یا تقلیل آن برآیید؛ ولی اگر موضوعات مختلف، باعث حواس پرتی شما می شود؛ به نکات چهارگانه بالا حتماً توجه کنید.

روش مطالعه:

افرادی که کتاب های متفرقه بی ترتیب مطالعه می کنند؛ امروز کتابی تاریخی، فردا کتابی روان شناسی، پس فردا کتابی سیاسی و روز دیگر کتابی دینی، هرگز استفاده نمی کنند.

روش صحیح و متد صحیح در مطالعه این است که:

اولا، انسان آگاهانه کتاب مورد مطالعه خود را بر حسب نیازمندیهای شخصی خود انتخاب کند و مطالعه را در اختیار تصادف قرار ندهد که کتابی به دستم افتاد و مطالعه کردم.

ثانیا، در مطالعه آن را به حافظه بسپارد_به مفهوم واقعی سپردن_ یعنی مطالب کتاب را بعد از مطالعه، از حافظه بخواهد ببیند تحویل گرفته یا خیر.

ثالثا، برای این که مطالب خوب به حافظه سپرده شود، کافی نیست یک بار مطالعه ولو آن که حافظه خیلی قوی و نیرومند تر باشد. حداقل دوبار مطالعه پشت سر هم برای یک حافظه قوی و بیش از دوبار برای حافظه های ضعیفتر، پشت سر هم لازم است.

رابعا، باید موضوعی باشد؛ یعنی هر چندی یکبار، موضوعی را برای تفکر انتخاب کند و در اطراف آن، یک سلسله مطالعات انجام دهد؛ کتابهای مربوطه را انتخاب کند، یادداشت کند، خلاصه و نتیجه مطالعات خود را بنویسید. پس از آن خلاصه و نتیجه را در یکی از قفسه های حافظه بگذارد. آن وقت است که حداکثر بهره بردای را از حافظه کرده است، آن وقت است که می توان گفت از نظر شخصی، در یک قسمت از نیروهای شخصی تحت اختیار خود، استعداد رهبری و مدیریت دارد. جمله معروف امیرالمومنین که در نهج البلاغه است: (ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحکم) بیان نوعی متد و مدیریت، در مطالعه و تفکر است. (امامت و رهبری، صص 223 و 224)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین