برای جلوگیری از هول شدن، کمجرأتی، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پای خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن برای کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایی کنید؟ پاسخ: در این باره باید گفت این مسألهای که شما مطرح کردید، گرچه آزاردهنده و گاهی اوقات مشکلآفرین است، اما قابل حل است و شما میتوانید به راحتی بر این مشکل غلبه پیدا کنید، منتها برای حل آن؛ اول باید عوامل آن را بشناسید بعد با پشتکار، جدیت و حوصله به تدریج آنها را برطرف کنید. به نظر میآید این مشکل ناشی از اضطراب اجتماعی است؛ یعنی، شما علیرغم این که تواناییهایی دارید اما در اجتماع و در حضور دیگران جرأت ارائه آنها را ندارید و معمولاً به قول خودتان هول میشوید. برای روشنتر شدن مطلب کمی بیشتر در مورد اضطراب توضیح میدهیم. اضطراب در واقع جزء ساختار شخصیت انسان است و اگر در حد اعتدالآمیز باشد نه تنها هیچ مشکلی برای انسان ایجاد نمیکند بلکه بسیاری از خطرات را نیز دفع میکند و موجب انجام کارها در زمان خودش میشود مثلاً این اضطراب است که باعث میشود ما برای درمان به پزشک مراجعه کنیم. این اضطراب است که باعث میشود راننده با دقت رانندگی کند یا کتابی را که ما از کتابخانه به امانت گرفتهایم به موقع آن را برگردانیم یا خودمان را برای امتحانی که در پیش داریم آماده کنیم. اگر اضطراب جزء ساختار شخصیت انسان نبود مشکلات جدی و خطرناکی، زندگی وی را تهدید میکرد پس اضطراب اعتدالآمیز موجب استمرار و دوام زندگی انسان میشود. اما گاهی اوقات به هر دلیلی ممکن است سطح اضطراب افزایش پیدا کند و از حد اعتدال خارج شود. در این صورت نه تنها اضطراب مفید نیست بلکه موجب اختلال در عملکرد و فعالیتهای انسان میشود. از جمله این اضطرابها که جنبه مرضی دارد، اضطراب اجتماعی است که نتیجه آن کمرویی است و موجب میشود انسان نتواند در حضور جمع و در برخورد با افراد جدید کار خودش را درست انجام دهد و یا ارتباط مناسب با دیگران برقرار کند. منشأ این اضطراب عدم یادگیری مهارتهای اجتماعی است. یکی از جنبهها و ابعاد وجودی انسان که باید از همان اوایل کودکی مورد توجه خانواده و مدرسه قرار گیرد تا رشد کند بعد اجتماعیاست و اگر این رشد خوب تحقق پیدا نکند در نوجوانی و جوانی فرد دچار اضطراب اجتماعی میشود و با مشکلاتی مواجه میگردد. گاهی اوقات اعضاء خانواده به دلایل گوناگونی از این امر غفلت میکنند یا این که کودک افراد تأثیرگذار را از دست میدهد یا به خاطر شلوغی خانواده بعضی از برنامهریزیهای تربیتی مورد کمتوجهی قرار میگیرد، یا این که خود والدین نیز دچار این مشکل هستند و کمکم به فرزندان آنها نیز سرایت میکند و آنها نیز دچار این مشکل میشوند. ولی خوشبختانه انسان تا پایان عمر میتواند در مؤلفههای شخصیتی خود تغییر ایجاد کند رفتار خود را اصلاح کند یا رفتارهای مطلوبی را که یاد نگرفته است یاد بگیرید. یکی از رفتارهایی که انسان باید یاد بگیرد، مهارتهای ارتباطی است؛ یعنی، نحوه ارتباط مناسب با دیگران، صحبت کردن در جمع، توانایی در بیان خواستههای خود. اگر به هر دلیلی این یادگیری در زمان کودکی محقق نشد، در نوجوانی و جوانی و حتی بزرگسالی میتوان جبران کرد؛ یعنی، مثل رانندگی که اگر انسان در نوجوانی امکان یادگیری آن برایش فراهم نبود در جوانی و بزرگسالی نیز میتوان یاد گرفت، بنابراین هیچ جای نگرانی نیست. برای یادگیری روابط اجتماعی توجه و عمل به راهکارهای زیر مناسب است: 1. اجتناب از زندگی فردی و حضور پیدا کردن در جمع. 2. پیشقدم شدن در سلام و احوالپرسی کردن. 3. به عهده گرفتن مسؤولیت در خانه، کلاس و محل کار و... 4. یادداشت کردن اصطلاحات متعارفی که در برخورد با دیگران باید به کار برد و تمرین کردن آن در روابط با دیگران. 5. اجتناب از منفیبافی و شکستهنفسی. 6. یادآوری کردن جنبههای مثبت و نقاط قوت خود (یعنی انسان به خودش تلقین کند که دارای تواناییهایی است. مثلاً همین که در دانشگاه قبول شده این جنبه مثبت و حاکی از توانمندی اوست). 7. شرکت در گردشهای دستهجمعی و مسؤولیتی را در جمع به عهده گرفتن. 8. ایجاد ارتباط و دوستی با افراد خوشمشرب و با نشاط. 9. موارد فوق را خیلی باید تمرین کنید و خیلی زود و با عجله و شتابزده نخواهید به نتیجه برسد بلکه به تدریج و با حوصله کار را دنبال کنید حتماً موفق خواهید شد. 10. به خود تلقین کنید که میتوانم فلان کار را انجام دهم و با تلقین به خود آرامش بدهید. 11. در همه کارها به خداوند قادر متعال و غنی مطلق توکل کنید زیرا از آثار روانی توکل ایجاد اعتماد و اطمینان به تکیهگاهی محکم در فراز و نشیبهای زندگی، عزت نفس، خودپنداره مثبت و بالاخره افزایش اعتماد به نفس است. چنانچه قرآن کریم میفرماید: (مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)؛(طلاق (65)، آیه 3) و (وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً)؛(احزاب (33)، آیه 3.)
برای جلوگیری از هول شدن، کمجرأتی، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پای خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن برای کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایی کنید؟
برای جلوگیری از هول شدن، کمجرأتی، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پای خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن برای کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایی کنید؟
پاسخ:
در این باره باید گفت این مسألهای که شما مطرح کردید، گرچه آزاردهنده و گاهی اوقات مشکلآفرین است، اما قابل حل است و شما میتوانید به راحتی بر این مشکل غلبه پیدا کنید، منتها برای حل آن؛ اول باید عوامل آن را بشناسید بعد با پشتکار، جدیت و حوصله به تدریج آنها را برطرف کنید.
به نظر میآید این مشکل ناشی از اضطراب اجتماعی است؛ یعنی، شما علیرغم این که تواناییهایی دارید اما در اجتماع و در حضور دیگران جرأت ارائه آنها را ندارید و معمولاً به قول خودتان هول میشوید.
برای روشنتر شدن مطلب کمی بیشتر در مورد اضطراب توضیح میدهیم.
اضطراب در واقع جزء ساختار شخصیت انسان است و اگر در حد اعتدالآمیز باشد نه تنها هیچ مشکلی برای انسان ایجاد نمیکند بلکه بسیاری از خطرات را نیز دفع میکند و موجب انجام کارها در زمان خودش میشود مثلاً این اضطراب است که باعث میشود ما برای درمان به پزشک مراجعه کنیم. این اضطراب است که باعث میشود راننده با دقت رانندگی کند یا کتابی را که ما از کتابخانه به امانت گرفتهایم به موقع آن را برگردانیم یا خودمان را برای امتحانی که در پیش داریم آماده کنیم. اگر اضطراب جزء ساختار شخصیت انسان نبود مشکلات جدی و خطرناکی، زندگی وی را تهدید میکرد پس اضطراب اعتدالآمیز موجب استمرار و دوام زندگی انسان میشود.
اما گاهی اوقات به هر دلیلی ممکن است سطح اضطراب افزایش پیدا کند و از حد اعتدال خارج شود. در این صورت نه تنها اضطراب مفید نیست بلکه موجب اختلال در عملکرد و فعالیتهای انسان میشود. از جمله این اضطرابها که جنبه مرضی دارد، اضطراب اجتماعی است که نتیجه آن کمرویی است و موجب میشود انسان نتواند در حضور جمع و در برخورد با افراد جدید کار خودش را درست انجام دهد و یا ارتباط مناسب با دیگران برقرار کند.
منشأ این اضطراب عدم یادگیری مهارتهای اجتماعی است. یکی از جنبهها و ابعاد وجودی انسان که باید از همان اوایل کودکی مورد توجه خانواده و مدرسه قرار گیرد تا رشد کند بعد اجتماعیاست و اگر این رشد خوب تحقق پیدا نکند در نوجوانی و جوانی فرد دچار اضطراب اجتماعی میشود و با مشکلاتی مواجه میگردد. گاهی اوقات اعضاء خانواده به دلایل گوناگونی از این امر غفلت میکنند یا این که کودک افراد تأثیرگذار را از دست میدهد یا به خاطر شلوغی خانواده بعضی از برنامهریزیهای تربیتی مورد کمتوجهی قرار میگیرد، یا این که خود والدین نیز دچار این مشکل هستند و کمکم به فرزندان آنها نیز سرایت میکند و آنها نیز دچار این مشکل میشوند. ولی خوشبختانه انسان تا پایان عمر میتواند در مؤلفههای شخصیتی خود تغییر ایجاد کند رفتار خود را اصلاح کند یا رفتارهای مطلوبی را که یاد نگرفته است یاد بگیرید.
یکی از رفتارهایی که انسان باید یاد بگیرد، مهارتهای ارتباطی است؛ یعنی، نحوه ارتباط مناسب با دیگران، صحبت کردن در جمع، توانایی در بیان خواستههای خود. اگر به هر دلیلی این یادگیری در زمان کودکی محقق نشد، در نوجوانی و جوانی و حتی بزرگسالی میتوان جبران کرد؛ یعنی، مثل رانندگی که اگر انسان در نوجوانی امکان یادگیری آن برایش فراهم نبود در جوانی و بزرگسالی نیز میتوان یاد گرفت، بنابراین هیچ جای نگرانی نیست.
برای یادگیری روابط اجتماعی توجه و عمل به راهکارهای زیر مناسب است:
1. اجتناب از زندگی فردی و حضور پیدا کردن در جمع.
2. پیشقدم شدن در سلام و احوالپرسی کردن.
3. به عهده گرفتن مسؤولیت در خانه، کلاس و محل کار و...
4. یادداشت کردن اصطلاحات متعارفی که در برخورد با دیگران باید به کار برد و تمرین کردن آن در روابط با دیگران.
5. اجتناب از منفیبافی و شکستهنفسی.
6. یادآوری کردن جنبههای مثبت و نقاط قوت خود (یعنی انسان به خودش تلقین کند که دارای تواناییهایی است. مثلاً همین که در دانشگاه قبول شده این جنبه مثبت و حاکی از توانمندی اوست).
7. شرکت در گردشهای دستهجمعی و مسؤولیتی را در جمع به عهده گرفتن.
8. ایجاد ارتباط و دوستی با افراد خوشمشرب و با نشاط.
9. موارد فوق را خیلی باید تمرین کنید و خیلی زود و با عجله و شتابزده نخواهید به نتیجه برسد بلکه به تدریج و با حوصله کار را دنبال کنید حتماً موفق خواهید شد.
10. به خود تلقین کنید که میتوانم فلان کار را انجام دهم و با تلقین به خود آرامش بدهید.
11. در همه کارها به خداوند قادر متعال و غنی مطلق توکل کنید زیرا از آثار روانی توکل ایجاد اعتماد و اطمینان به تکیهگاهی محکم در فراز و نشیبهای زندگی، عزت نفس، خودپنداره مثبت و بالاخره افزایش اعتماد به نفس است.
چنانچه قرآن کریم میفرماید: (مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)؛(طلاق (65)، آیه 3) و (وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً)؛(احزاب (33)، آیه 3.)
- [سایر] چگونه میتوان اراده قوی و اعتماد به نفس در حضور جمع را کسب کرد؟
- [سایر] من دچار عدم اعتماد به نفس شدید هستم و از شروع کردن هر کاری که در زندگیم تازه باشد اجتناب میکنم و ترجیح میدم که درجا بزنم و یکنوات زندگی کنم . لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] باسلام اخیرا پسری که 7 سال از من بزرگتره ازم خواستگاری کرده همه شرایطشم خوبه عقاید و باورهاشم میپسندم مشکل من اینجاست که ایشون اعتماد به نفس بالایی داره و خیلی اجتماعیه اما من اعتمادبه نفس بالایی ندارم و زیادم ازتو جمع بودن خوشم نمیاد (البته دارم سعی میکنم اعتماد به نفسمو بالا ببرم) و میترسم 7 سال اختلاف سنی مشکل ساز بشه. خواهش میکنم منو راهنمایی کنید. با تشکر.
- [سایر] با سلام خواهری دارم 35 ساله که مجرد است و تاکنون ازدواج نکرده است از نظر ویژگیهای اخلاقی و ظاهری و تحصیلات مشکل خاصی ندارد و در مجموع دختر مقبولی میباشد ولی چون موفق به ازدواج نشده است اعتماد به نفس خود را در تمامی زمینه های زندگی از جمله ادامه تحصیل از دست داده است.لطفا راهنمایی بفرمایید که چگونه مشکل ازدواج و در ادامه آن اعتماد به نفس خود را حل نماید با تشکر
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پای شخصی از مچ قطع شده، آیا دست زدن به آن موجب غسل مسّ میت می شود؟
- [سایر] استاد عزیزم،سلام.خسته نباشید. استاد من یک دختر 22ساله هستم که اعتماد به نفس خیلی پایینی دارم و به خاطر همین عدم اعتماد به نفسم،مغرور هم شدم.یعنی چون اعتماد به نفس ندارم،خودم میگیرم که مثلا دیگران فکر کنن من برای خودم شخصیتی دارم.میدونم اگه آدم اعتماد به خودش داشته باشه درجه ی فروتنیش بالا می ره ،من خیلی دوست دارم فروتن باشم،لطفا در صورت امکان راهنمایی فرمایید که چطوری از دست غرورم راحت بشم؟ از لطفتون بی نهایت ممنونم یاعلی خیلی دوستون دارم
- [سایر] لطفاً مرا راهنمایی کنید که برای تزکیه نفس و تصفیه روحی خود، با چه استادی در تماس باشم و چه کارهایی را انجام دهم.
- [سایر] با سلام دختر 9ساله ای دارم که بلد نیست با کسی دوست شود وسر صحبت را باز کند بسیار کمرو وبا اعتماد به نفس پایین است الته بسیار باهوش است ولی نمیتواند انرا بروز دهد در بسیار هم شلخته است وبرای هیچ کدام از وسایلش ارزش قایل نیست نمیدانم چکونع میتوانم به او کمک کنم اگر میشود مرا راهنمایی فرمایید
- [سایر] با سلام برای من حرف زدن با دیگران خیلی سخت است نمی توانم در جمع صحبت کنم خیلی کم رو هستم چه کنم؟
- [سایر] با سلام خدمت خانم بهرامی من یکی از مشکلهایی که دارم این است که در جمع نمیتوانم سر صحبت را باز کنم و خیلی هم کم حرف هستم و این مرا رنج می دهد .لطفاً راهنمایی کنید. با تشکر از شما
- [آیت الله مظاهری] در موقع تخلّی یازده چیز مکروه است: 1 - نشستن در مقابل خورشید یا ماه، ولی اگر عورت خود را با وسیلهای بپوشاند مکروه نیست. 2 - نشستن در مقابل باد. 3 - نشستن زیر درختی که میوه میدهد. 4 - خوردن و آشامیدن. 5 - توقّف زیاد. 6 - تطهیر با دست راست. 7 - حرف زدن، ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد. 8 - در حال ایستادن. 9 - در زمین سخت. 10 - در سوراخ جانوران. 11 - در آب خصوصاً آب راکد.
- [آیت الله بروجردی] نشستن رو به روی خورشید و ماه در موقع تخلّی مکروه است، ولی اگر عورت خود را به وسیلهای بپوشاند مکروه نیست و نیز در موقع تخلّی نشستن رو به روی باد و در جاده و خیابان و کوچه و درب خانه و زیر درختی که میوه میدهد و چیز خوردن و توقف زیاد و تطهیر کردن با دست راست، مکروه میباشد و همچنین است حرف زدن در حال تخلّی، ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] نشستن روبروی خورشید و ماه در موقع تخلی مکروه است، ولی اگر عورت خود را به وسیلهای بپوشاند مکروه نیست. و نیز در موقع تخلی نشستن روبروی باد و در جاده و خیابان و کوچه و دَرِ خانه، و زیر درختی که میوه میدهد و چیز خوردن و توقف زیاد و تطهیر کردن با دست راست مکروه است. و همچنین است حرف زدن در حال تخلی، ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] نشستن روبهروی خورشید و ماه در موقع تخلی مکروه است، ولی اگر عورت خود را بهوسیلهای بپوشاند مکروه نیست. و همچنین در موقع تخلی، نشستن روبهروی باد و در جاده، خیابان، کوچه، درب خانه و زیر درختی که میوه میدهد، مکروه است؛ و چیز خوردن و توقف زیاد در مکان تخلی و تطهیر کردن با دست راست نیز مکروه میباشد؛ و همچنین است حرف زدن در حال تخلی، ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید کراهت ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دوازده چیز نماز را باطل می کند که آنها را (مبطلات نماز) می گویند. 1 از بین رفتن یکی از شروط نماز. 2 باطل شدن وضو. 3 دست بسته نماز خواندن. 4 آمین گفتن. 5 پشت به قبله نماز خواندن. 6 حرف زدن. 7 خنده. 8 گریه. 9 به هم خوردن صورت نماز. 10 خوردن و آشامیدن. 11 شک. 12 کم یا زیاد کردن أرکان.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم: در اوّل غذا (بسم اللّه) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها، گفتن (بسم اللّه) مستحب است.پنجم: با دست راست غذا بخورد.ششم: اگر با دست غذا میخورد، با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشسته باشند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا، خداوند متعال را حمد کند. دوازدهم: انگشتان را بلیسد.سیزدهم: بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب 0ریحان و نِی و برگ درخت خرما خلال نکند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم: در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا مقداری به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. هیجدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چند چیز در غذاخوردن مستحب است: اول هر دو دست را پیش از غذا بشوید. دوم بعد از غذا نیز هر دو دست را بشوید، و با دستمال خشک کند. سوم میزبان، پیش از همه شروع به غذاخوردن کند، و بعد از همه دست بکشد، و پیش از غذا، اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته، و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا، اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید، و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد، و به میزبان ختم شود. چهارم در اول غذا (بِسْمِ الله) بگوید، و اگر سر یک سفره چند نوع غذا باشد، در وقت خوردن هرکدام آنها، گفتن (بِسْمِ اللهِ) مستحب است. پنجم با دست راست غذا بخورد. ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد، و با دو انگشت نخورد. هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسی از غذا جلوی خودش بخورد. هشتم لقمه را کوچک بردارد. نهم سر سفره زیاد بنشیند، و غذاخوردن را طول بدهد. دهم غذا را خوب بِجَود. یازدهم بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند. دوازدهم انگشتان را بلیسد. سیزدهم بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند. چهاردهم آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد. پانزدهم در اول روز و اول شب غذا بخورد، و در بین روز و در بین شب غذا نخورد. شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد، و پای راست را روی پای چپ بیندازد. هفدهم در اول غذا و آخر آن، نمک بخورد. هیجدهم میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله وحید خراسانی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است اول هردو دست را پیش از غذا خوردن بشوید دوم بعد از غذا خوردن هر دو دست خودرا بشوید و با دستمال خشک کند سوم میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا خوردن اول میزبان دست خودرا بشوید بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا خوردن اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خودرا بشوید و همینطور تا به میزبان برسد چهارم در اول غذا خوردن بسم الله بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد در وقت خوردن هرکدام انها گفتن بسم الله مستحب است پنجم با دست راست غذا بخورد ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هرکسی از غذای جلوی خودش بخورد هشتم لقمه را کوچک بردارد نهم سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد دهم غذا را خوب بجود یازدهم بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد کند دوازدهم انگشتهارا بلیسد سیزدهم بعد از غذا خوردن خلال نماید ولی با چوب انار و ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند چهاردهم انچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد مستحب است انچه می ریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد پانزدهم در اول روز و در اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد هفدهم در اول غذا و اخر ان نمک بخورد هیجدهم میوه را پیش از خوردن با اب بشوید
- [آیت الله بروجردی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است:اوّل:هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم:بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم:میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم:در اوّل غذا (بسم الله) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن (بسم الله) مستحب است.پنجم:با دست راست غذا بخورد.ششم:با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد.هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند.دوازدهم:انگشتها را بلیسد.سیزدهم:بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکنند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه میریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم:در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد.هیجدهم:میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.چیزهایی که در غذا خوردن مکروهست
- [آیت الله شبیری زنجانی] دیه چند چیز مثل دیه کشتن است که مقدار آن در مسأله پیش گفته شد: اوّل: آن که دو چشم کسی را کور کند یا چهار پلک چشم او را از بین برد و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد و در هر پلک چشم هم 14 دیه گرفته میشود. دوم: دو گوش کسی را ببرد یا کاری کند که هر دو گوش او کر شود و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند باید نصف دیه کشتن را بدهد، دیه نرمه هر گوش ثلث دیه آن گوش است. سوم: تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببرد. چهارم: زبان کسی را از بیخ ببرد و اگر مقداری از آن را ببرد باید به نسبت حروف بیست و هشتگانه که به جهت قطع زبان از بین رفته دیه بدهد، مثلاً اگر یک حرف را نتواند بگوید 128 دیه و اگر دو حرف نتواند 228 و … و نسبت به چهار حرف فارسی نیز بر طبق نظر حاکم شرع دیه گرفته میشود. و در کسی که لال است اگر تمام زبان را ببرد ثلث دیه را باید بدهد و اگر مقداری از زبان لال را ببرد باید به نسبت مساحت قطع شده از زبان از دیه لال را بدهد، بنابراین دیه قطع نصف زبان لال 12*13) 16) و دیه قطع ثلث زبان لال13*13) 19) خواهد بود. پنجم: تمام دندانهای کسی را از بین ببرد و دیه هر کدام از دوازده دندان جلوی دهان 5 صدم دیه کامل و دیه هر یک از شانزده دندان عقب 2 / 5 صدم دیه کامل است. ششم: هر دو دست کسی را از بند جدا کند و اگر یک دست را از بند جدا کند باید نصف دیه کشتن را بدهد. هفتم: ده انگشت کسی را ببرد و دیه هر انگشت، 110 دیه کشتن است. هشتم: هر دو پستان زنی را یا مردی را ببرد و اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه کشتن را بدهد. نهم: هر دو پای کسی را تا مفصل یا همه ده انگشت پا را ببرد و دیه هر انگشت پا 110 دیه کشتن است. دهم: تخمهای مردی را از بین ببرد. یازدهم: طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود. دوازدهم: به کسی صدمهای بزند که دیگر بوی خوب و بد را نفهمد.