از دعا خسته شدم؛ از مجردی خسته شدم؛ از بس توسل کردم به امام زمان (عج) خسته شدم؛ از گناه بدم می یاد و می ترسم؛ چه طور به خدا بگم به خاطر ترس از دور شدن از اونه که می خوام ازدواج کنم؟ چرا خدا درکم نمی کنه؟
از دعا خسته شدم؛ از مجردی خسته شدم؛ از بس توسل کردم به امام زمان (عج) خسته شدم؛ از گناه بدم می یاد و می ترسم؛ چه طور به خدا بگم به خاطر ترس از دور شدن از اونه که می خوام ازدواج کنم؟ چرا خدا درکم نمی کنه؟ پرسشگر گرامی؛ ارتباط شما با این نهاد را قدر می دانیم و از اینکه با جوانی همچون شما در ارتباطیم که ذهن منطقی اش راه مشورت را برای عبور از این دغدغه برگزیده، خدا را شاکریم. امیدواریم پاسخ ما گره ای از کار شما باز کند. پیش از پاسخ به پرسش تان، به این درخواست ما توجه فرمایید. لطفاً در مکاتبات بعدیتان با این مرکز که مایه خرسندی و مباهات ما می باشد، سعی کنید اطلاعاتی را که می تواند ما را در پاسخگویی بهتر به شما یاری کند در اختیار ما قرار دهید، از جمله مشخصات فردی ، وضعیت خانوادگی، تحصیلی و .... که دانستن آنها می‌تواند راهنمایی های ما را دقیق تر و به واقعیت زندگی شما نزدیکتر کند. مطمئنا شما هم با ما موافقید که پی بردن به همه این مسائل که تأثیر بسیار جدی در روند مشاوره دارد، از طریق چند جمله ای که پرسشگران می نگارند کار آسانی نیست. وجود اطلاعات درست و مرتبط با مراجع از جمله بایسته های مشاوره و راهنمایی است و برای ریشه یابی مشکل و پاسخگویی صحیح حیاتی و الزامی است. وقتی ما از پرسشگر اطلاعاتی در دست نداشته باشیم در پاسخگویی نمی توانیم حق مطلب را درست ادا کنیم و امکان اینکه راهنمایی ما بی فایده باشد وجود دارد. با این حال بر حسب وظیفه مطالب زیر تقدیم تان می شود به این امید که گره ای از کار شما باز کند. پرسش شما در واقع از دو چیز است : الف) راز عدم استجابت دعا ؛ ب) مشکل ازدواج . لذا در دو قسمت به پرسش شما پاسخ می دهیم : *** بخش اول؛ راز عدم استجابت دعا قبل از پرداختن به این موضوع تذکر دو نکته لازم است و آن اینکه : 1. یک هشدار خیلی مهم به همه دوستان، چه پسر و چه دختر می دهم و آن اینکه نگذارید خواسته داشتن همسر قلبتان را تصرف کند، متاسفانه بعضی ها از بس تحت فشار قرار می گیرند همه عباداتشان می شود صرف خواستن همسر و خود خدا فراموش می شود. 2. خواهر گرامی دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام برای هر کاری لازم هست، ولی اگر انسان در خانه بنشیند و فقط دعا کند و توقع داشته باشد، شوهری از غیب پیدا شود و با او ازدواج کند، هرگز به سرانجام نخواهد رسید. برای ازدواج کردن - چه زن و چه مرد - مانند هر کار دیگری راهکارهای مشخصی وجود دارد که باید از این روش ها استفاده کنید. در ادامه و در بخش مربوط به مشکل ازدواج در این زمینه بیشتر صحبت خواهیم کرد. و اما راز عدم استجابت دعا : گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده : از من بخواهید تا اجابت کنم، و یا گفته شده دعا در بعضی مواضع و مکانها مستجاب می شود؛ پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت (سریع) دعاهای خود نیستیم؟ توضیحات زیر، پاسخگوی این نوع سوالات خواهد بود : انسان مرتبط با خدا می‌کوشد از طریق دعا (راز و نیاز و مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتی با کسی آشنا شدی و ارتباط پیوسته شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمی او به شمار آمدی، در هنگام نیاز به خانه‌اش می‌روی. شرط دوستی را به جا می‌آوری. میثاق و محبت را استوار می‌سازی. او نیز در را باز می‌کند . شما را در اندرون پذیرایی می‌نماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد. بر این اساس هر دعایی از انسان مورد اجابت خدا است؛ زیرا خداوند به طور مطلق و بی هیچ قیدی فرمود : ( مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) ، اما از نظر تعالیم دینی ما، استجابت همواره به معنای برآورده شدن و عملی شدن آنچه ما خواسته ایم نیست. این امر معقول و پذیرفتنی نیست و با سایر سنت های قطعی الهی در عالم همخوانی ندارد. مثلاً فرض کنید اگر در شب قدری مادری برای سلامت و بازگشت فرزند رزمنده اش از میدان جنگ دعا کند. از آن سو فرزندش نیز برای شهادت و شهید شدن دعا کند، تکلیف چیست؟ آیا می شود این رزمنده هم شهید بشود و هم نشود؟ البته این یک مثال بسیار ساده و معمولی است. مثال های بسیاری از این دست می توان زد. تازه مثال ها و موارد تنها صورت های ظاهری است که برای ما قابل درک است. به علاوه اگر همه خواسته های انسان ها در دعاهایشان بر آورده شود، لازم می آید همه نظام دقیق عالم به واسطه دعاهای گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بریزد و ساختار عالم و حوادث آن هر روز بسته به دعاهای بندگان شکل جدیدی به خود بگیرد که این امر معقول و منطقی نیست. معنای درست استجابت همان است که از روایات استفاده می‌شود که به ما گفته شده : هیچ دعایی بی اثر نیست. هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. هر دعای مقبولی یقیناً به استجابت می‌رسد، اما گونه‌های استجابت آن مختلف است. امام سجاد علیه السلام می‌فرماید: (دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد : 1. یا برای او ذخیره می‌گردد؛ 2. یا در دنیا برآورده می‌شود؛ 3. یا بلایی را که می‌خواست به او برسد، ‌از وی برمی‌گرداند) (1). چنان که از روایات برمی آید، برخی از دعاها مورد توجه خداوند قرار نمی گیرند. از آن ها تعبیر به (دعای غیر مسموع ) می شود. اما دعا با شرائط خاص و در موقعیت های ویژه مستجاب است. راز عدم استجابت آن جوری که باب میل ما باشد ، در این واقعیت نهفته است که ما از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بی خبریم. به همین دلیل گاهی می‌پنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. بر اساس این پیش فرض وقتی می‌بینیم خواستة ما برآورده نمی‌شود، رنجیده خاطر می‌شویم! در حالی که اگر حجاب از روی (حقیقت باطنی) عالم کنار رود و آینده و نتیجه برخی خواسته‌ها برای ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف می‌شویم و خدا را شکر می‌کنیم که خواسته و حاجت جاهلانه ما را آن گونه که می خواستیم، برآورده نکرده است. به بیان دیگر: خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خیر و خوشبختی مؤمنان را می‌خواهد، از این رو اگر خواسته آنان به ضررشان است، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور از خداوند آن را می‌خواهند، اجابت نمی‌کند. اما چنان که گفتیم اصل دعای او بی اجابت و بی اثر نخواهد بود. به علاوه عدم اجابت ظاهری دارای آثار وبرکات بسیاری برای او خواهد بود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضی نمی‌شود. امام صادق علیه السلام می‌فرماید : (روز قیامت خداوند می‌فرماید: ای بنده من!‌ مرا خواندی و اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می‌کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی‌شد، برای ثواب و پاداش نیک که می‌بیند) (2). مهم تر از هر دعا و اجابتی در دنیا سنت آزمایش خداوند از بندگان است. حقیقتی که همه بندگان خدا از بزرگ ترین انبیا تا کم ترین افراد از آن مستثنا نشده اند. چه بسا یکی از مهم ترین آزمایش های خداوند برای بندگان خوبی چون شما تأخیر در اجابت ها و سنجش میزان صبر و حسن ظن شما به خداست. البته شیطان در یکی از مواردی که وسوسه می‌کند، تأخیر اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس می‌کند تا او به خدا بدبین شود. ائمه اطهار علیهم السلام به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشته‌اند. امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌فرمایند : (دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی‌تر گردد و بخشش خدا کامل‌تر شود. چه بسا چیزی را خواسته‌ای به تو نداده، ولی بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می‌داد، ‌تباهی دین و دنیای خود را در آن می‌دیدی). (3) پس مراقب باشید شیطان با وسوسه هایش شما را در دام خود نکشد و از خدای رحیم و مهربان دورتان نکند. *** بخش دوم؛ مشکل ازدواج در پاسخ مسئله ای که تحت عنوان مشکل ازدواج مطرح کرده اید توجه تان را به مطالب زیر جلب می کنم : - قبل از هر چیز لازم است دو نکته را تذکر دهم : اولاً : دختران، گل های محفل خانواده و میوه های زیبا و معطر زندگی اند که همانند گل ها و میوه های درختان طبیعت، هم زمان و با هم نمی رسند و غنچه هایشان خندان نمی گردند، بلکه برخی زودتر و بعضی دیرتر می رسند یا شکوفه می کنند. دیر رسیدن میوه ای دلیل بر نامرغوب بودن آن نیست، چنان که زود رسیدن دلیل بر مرغوبیت آن نمی باشد. پس صبر پیشه ساز و بر اعصاب و روان خویش مسلط باش و توجه و عمل به مطالب زیر را با توکل و توسل و دعای همراه با شرایط همراه ساز که انشاءالله نتیجه خواهی گرفت. ثانیاً : خداوند نظام هستی را بر پایة حکمت آفرید و فرمان خود را تحت عنوان اوامر و نواهی، بر اساس مصالح و مفاسد قرار داد. با توجه به این اصل، هر چیزی را که آفرید، حکمتی در کار بود و هر فرمانی صادر کرد مصلحتی در بین بود. گاهی انسان از راز آفرینش برخی موجودات آگاه می گردد و در بسیاری از امور به عللی بی اطلاع از آن است. گاهی آدمی چیزی را به منفعت و مصلحت خویش تشخیص می دهد، در حالی که چنین نیست و گاهی چیزی را بد و شرّ می پندارد، حال آن که روزنة رحمت الهی از همان جا به رویش گشوده می گردد. قرآن می فرماید : ( چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید) (4). بنابراین ممکن است خواسته شما اجابت شده باشد، اما خیر و صلاح شما در تأخیر آن باشد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید : ( خداوند سرنوشت انسان و جریان امور هستی را بر اساس آن چیزی که مقتضای حکمتش است ، تقدیر و تنظیم می نماید، نه بر پایه ای که انسان دوست دارد و خوشحال می گردد) (5). - درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصاً ما خانم ها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن. آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شده ایم. زندگی ما جنبه های دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر، تحصیل، فعالیت های فرهنگی و مذهبی، تفریح و ... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. می دانیم که سخت است و هیچ گاه به طور کلی فراموش نخواهد شد. اما بی توجهی به آن، فشارها را کمتر می کند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر می نماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد. - شما اگر می خواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چاره ای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم. از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکرده اند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند. خواهر خوبم! ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می گیرند دو جور برخورد می کنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ می سازیم و آن را برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل می کنیم. مدام غصه می خوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان می شویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم می کنیم. اما عده دیگری از ما آدم ها وقتی با یک مشکل روبرو می شوند سعی می کنند جوانب قضیه را خوب بسنجند و ببینند اشکال کار کجاست. اگر در بوجود آمدن مشکل خود یا خانواده مان مقصر بودیم سعی می کنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از توان ما خارج است و یا اصلاً اشکال از ما نیست تمام تلاشمان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن بکار می بریم. به این ترتیب هم از خودخوری بیهوده خلاص می شویم و هم از دیگر جلوه ها و جنبه های شیرین زندگی لذت می بریم. به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیده اید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و افسرده خواهند بود و گروه دوم با ابتکار و خلاقیت و بهره‌مند شدن از دیگر توانمندی های خود، شاد و بانشاط زندگی خواهند کرد و فعّال و سر زنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگی را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت. حال شما می خواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است. اما مشکل کجاست و چه چیز باعث تاخیر در ازدواج برخی دختران می شود؟ اطرافمان را که خوب نگاه کنیم دختران مجردی را می بینیم که آرزوی یک ازدواج سعادتمندانه و مومنانه را دارند و این انتظاری بجا و بحق است اما مشکل جائی بروز می کند که همین دختران با بعضی رفتارهایشان در این مسیر مانع ایجاد می کنند. در ادامه به چند نکته و توصیه کلیدی می پردازیم. قطعاً تمام این موارد برای همه صدق نمی کند. اما از آنجا که ما در مورد بسیاری از مسایل زندگی شما بی اطلاعیم نکات زیر را مطرح می کنیم و این خود شما هستید که باید با دقت در آنها پاسخ مناسب را بیابید. 1. اولین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که باید ببینید دلایل تأخیر در ازدواج تان و موانع ازدواج شما چیست؟ و با دقت این موانع را شناسایی و برای رفع آنها تلاش کنید. گاهی وقتها راهی جز این نیست که شما یک تغییری در خود و یا در ساختار خانواده ایجاد کنید. یعنی بررسی کنید که علت این رخداد چیست؟ اگر خود یا خانواده تان مقصر هستید آن را مرتفع سازید، چه اینکه اگر بافت خانواده تغییر نکند همچنان این مشکل باقی خواهد ماند. برای ایجاد تغییر باید راهکار مناسب پیدا کرد؛ مثلاً اگر افرادی را در فامیل می شناسید که می توانند نقش مؤثر داشته باشند مشکل را با آنها در میان بگذارید تا مشکل گشایی کنند و با بصیرت دادن به پدر و مادرتان شرایط را تغییر دهند. گاهی اوقات نیز خانواده باید در رفتارهای اجتماعی خود تجدید نظر کند؛ چه بسا برخی از اشتباهات گذشته به ساختار خانواده شما و همچنین به وجهه اجتماعی آن آسیب وارد کرده؛ باید نقاط ضعفی که باعث این آسیب ها شده شناسایی و سپس در صورت امکان جبران کرد. 2. به اندازه دیده شوید. تصدیق می کنید که مردم که نمی توانند بیایند یکی یکی درب خانه ها را بزنند و دختران جوان دم بخت را جستجو کنند پس لازم است شما در محافل و مجامعی که در آن شأن و حرمتتان حفظ می شود به اندازه لازم حضور داشته باشید، به ویژه در محافل مذهبی مثل مساجد و حسینیه ها، البته با نیت جلب رضایت خداوند، نه صرفاً جهت دیده شدن. این را گفتم چون بعضی از دختر خانم ها یا در کنج خانه با چیپس و پفک و تلویزیون و تلفن و اینترنت مشغولند یا برعکس دائماً بدون رعایت شأن و منزلتشان در حیاط یا سلف سرویس دانشگاه و امثالهم مشغول جلوه نمائی هستندکه در هر دو صورت مردم در موردشان قضاوت خوبی نخواهند داشت. پس برای حضور در اجتماع تعادل را حفظ کنید. 3. درست دیده شوید. حتماً می دانید که ناپاک ترین پسران هم برای ازدواجشان به دنبال دخترانی پاک می گردند (که البته خدای متعال، به استناد آیه 26 سوره مبارکه نور مانع چنین ازدواجی می شود) لذا همچنان در انظار مردم عفیف و پاک حاضر شوید و در صورتیکه مانتوئی یا چادری هستید لطفاً کامل از این دو پوشش استفاده کنید چون معنی ندارد دختر خانمی چادر را مثل شنل به سر کند در حالیکه مانتوی قرمزش زیر آن جلوه نمائی کند یا موهایش از زیر چادر به وضوح در معرض دید نامحرم باشد یا دخترخانمی مانتو بدن نما به تن کند یا روسری را آنچنان به سر کند که نیمی از موی سرش را بیشتر نپوشاند. اینها را گفتم که بگویم مردم از کیفیت پوشش شما در موردتان قضاوت می کنند. 4. مؤدب باشید. من که تا بحال کسی را ندیده ام که معتقد باشد که کم ادب است اما حتماً شما هم اطرافتان انسانهای مؤدب زیادی را دیده اید و از نوع کلام و برخوردشان لذت برده اید (آدم های متملق را نمی گویم) در هر صورت هر چقدر بیشتر مراقب اعمال و گفتارتان باشید خصوصاً اینکه تمرین کنید خوب و بجا و به اندازه سخن بگویید برایتان بهتر است؛ حالا برای اینکه متوجه شوید که چقدر مودب هستید کافیست نگاهی به رفتار و گفتارتان با پدر و مادر و اطرافیانتان بیاندازید. از خدا خواهیم توفیق ادب/ بی ادب محروم ماند از لطف رب. 5. سطح توقعاتتان را اندکی پایین بیاورید، خصوصاً اگر تحصیلات بالایی دارید در مورد سطح تحصیلات طرف مقابل تان سختگیری نکنید. در جامعه امروز ما، برخی پسران واجد شرایط ازدواج نسبت به برخی دختران از سطح تحصیلات پائین تری برخوردارند که آنهم دلایل متعددی دارد که واضح ترین آنها خدمت مقدس سربازی است، لذا هنگام انتخاب همسر هم به دنبال موردی با سطح تحصیلات پائین تر یا همسطح خودشان می گردند و البته این مورد ناشی از مسائل فطری مردهاست که دوست دارند جلوی همسرشان همه چیز تمام باشند لذا سطح توقعاتتان را پایین آورده و این مسئله را در جمع ها و مناسبت های مختلف بیان کنید. 6. مرد رؤیاهایتان را فراموش کنید. دختران معمولاً در خیالاتشان برای جزئیات زندگی آینده شان طرح و نقشه ها دارند برعکس پسران، اما این خیالات خصوصاً در مورد مرد زندگی شان گاهی دردسر ساز می شود. این را گفتم که خواهش کنم به پسرانی که از راه صحیح به خواستگاری تان می آیند بی جهت و بدون تحقیق در احوالاتشان جواب رد ندهید، صرفاً چون شبیه مرد رویاهایتان نیستند. چون امکان دارد خیلی گزینه ها متعدد نباشد و بی همسر بمانید و بدانید هیچ زنی تابحال با مرد رؤیاهایش ازدواج نکرده، پس شما هم منتظرش نباشید. در صورتی که خواستگار یا خواستگارانی برای شما آمد ، ضمن در نظر گرفتن معیارهای و ملاک های ازدواج موفق، از وسواس و سخت گیری بیش از حد اجتناب کنید و اگر حدود 60 تا 70 درصد شرایط را داشت ، حتماً به او جواب مثبت دهید، مطمئنا با هنرمندی دو طرف می توانید بقیه شرایط را نیز در ادامه زندگی خودتان تکمیل نمایید. 7. قیافه شما خوب است؛ شاید تا بحال چند خواستگار به منزل شما آمده باشد و پس از یک جلسه اعلام انصراف کند که این اعلام انصراف می تواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله نپسندیدن رفتار یا گفتار یکی از اعضای خانواده شما یا احساس اختلاف فرهنگی یا اقتصادی و ... ؛ یکی از موارد هم شاید این باشد که آقا پسر چهره شما را نپسندیده باشد که مهم نیست به قول استاد قرائتی (بعضی از زن ها را آدم می بیند دماغشان مثل لامپ است و مرد هم لبانش مثل شتر ولی خوش و خرم و با عشق با هم زندگی می کنند) حالا حتماً نیاز نبود استاد قرائتی هم بفرمایند چون اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم خیلی از من و شما نا خوشگل ترها هم ازدواج کرده اند پس با حفظ اعتماد به نفس صبور باشید و امیدوار به رحمت پروردگار و روی خودتان عیب نگذارید. 8. هنر بیاموزید؛ خود شما هم اگر قرار باشد برای برادرتان به دنبال همسری شایسته باشید، دختری که فنون خانه داری اعم از خیاطی و آشپزی و ... را خوب فرا گرفته یا خط خوشی دارد و یا خوب نقاشی می کند را در اولویت قرار می دهید تا دختری که بدون هیچ هنر و سررشته خاصی منتظر است پسرها درب منزلشان را از پاشنه در بیاورند. یادتان هست که : هنر برتر از گوهر آمد پدید. 9. اگر زیبارو هستید، زیبا خو هم باشید. خصوصیت منفی غرور و از خود راضی بودن بعضاً دامن گیر کسانی که چهره زیبائی دارند می شود (مرد و زن هم ندارد). اما شایسته است دختر خانمی که از نعمت چهره زیبا برخوردار است مراقب باشد در دام غرور و تکبر بیجا گرفتار نشود، چون با این خصوصیت یا منزوی می شود یا دشمنان زیادی پیدا می کند و بالعکس چنین دختری اگر مسیر افتادگی و خضوع را در پیش گیرد به سرعت در بین خانم های دوست و فامیل محبوب و مورد احترام می شود. افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. 10. ضمن رعایت حجاب و مسائل شرعی ، سعی کنید با اقوام و خویشان و دوستان ارتباط بیشتری داشته باشید و در جلسات خانوادگی و خویشاوندی حضوری فعال داشته باشید؛ خصوصاً در مجالس زنانه با ظاهری آراسته و زیبا حاضر شوید. تلاش کنید روابط اجتماعی خود را افزایش دهید و در اینگونه روابط با دیگران با گرمی و مهربانی برخورد کنید، البته نه با نامحرمان. 11. همواره این نکته را بخاطر داشته باشید که خوشبختی و عاقبت بخیری صرفاً در گروی ازدواج نیست. انسان باید قدر لحظه لحظه های عمر خود را بداند به ویژه ایام مجردی را، چون فردا روز حسرتش را می خورید. چون اگر توفیق ازدواج برایتان ممکن شد، پس از طی شدن دوران شیرین اول زندگی خیلی مسائل برایتان عادی می شود و طعم روزمرگی را خواهید چشید، آنگاه وظیفه همسرداری و تربیت اولاد و احیاناً کار و درس، شما را گاهی به این حسرت وا می دارد که ای کاش قدر آرامش مجردی را بیشتر می دانستم. تازه این در صورتیست که ازدواج موفقی داشته باشید و الّا خدای نکرده ازدواجی که منجر به جدائی بشود که هیچ. اگر هم ازدواج مقدر شما نباشد که باز پشیمان می شوید که چرا ایام خوش نوجوانی و جوانی ام را به جای اینکه به انجام وظائف و کارهای روزانه ام بپردازم به فکر و خیال و حرص و جوش ازدواج گذشت و البته تجربه نشان داده که دخترانی که با نظم فکری و روحی و به روال معمول زندگی می کنند در ازدواج هم موفق ترند. اگر به اطرافتان وسیعتر و دقیقتر نگاه کنید می بینید دختران بسیاری هستند چون شما که هنوز همسر مناسبی نصیبشان نشده ولی آرام و نجیب دوران تجرد خود را با رضایت و نشاط در سایه تسلیم به درگاه الهی می گذرانند و هیچ شکایتی ندارند. خواندن کتابهای خوب، انجام عبادات و ارتباط قلبی با خدا، رفتار خوب با پدر و مادر و اطرافیان، صرف وقت با دوستان شایسته و پاک، تفریحات سالم، فراگیری هنر و علم را می توان از مصادیق یک زندگی مجردی خوب دانست . 12. انتهای آیه دوم و آیه سوم سوره مبارکه طلاق ( و من یتق الله یجعل له مخرجا ... ) را بخوانید و به آن ایمان داشته باشید. مطمئن باشید که مجرد ماندن بسی بهتر است از ازدواجی ناموفق و نامناسب داشتن. ضمناً حال که بحمدلله اهل توکل به خدای متعال و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام هستید حتماً شرایط دعا و توسل و موانع استجابت دعا را هم رعایت کنید. البته برای تسریع در ازدواج و داشتن ازدواجی موفق دعاها و راهکارهای معنوی وجود دارد که در همین سایت به آن ها پرداخته شده. 13. راه حل دومی که بعد از ازدواج خداوند در آیه 33 سوره نور می فرماید، رعایت عفاف می باشد : (وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه؛ (و کسانی که وسیله نکاح کردن ندارند به عفت سر کنند تا خدا از کرم خویش از این بابت بی نیازشان کند). عفاف هم چیزی نیست مگر استفاده از روش های کنترلی و تقویت معنویت. در صورتی که به هیچ وجه امکان ازدواج نیست، تنها راه منطقی و شرعی استفاده از راهکارهایی برای کنترل شهوت است. ( راهکارهای کنترل شهوت در سایت موجود است). امیدوارم با استعانت از خداوند متعال همسری شایسته بیابید و زندگی پر شور و نشاطی را تجربه نمایید و هر لحظه گامی بلند در جهت رشد و شکوفایی و تقرب الهی بردارید، انشاءالله. ما نیز در شهر مقدس قم و در جوار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها نایب الزیاره و دعاگوی شما جوانان پاکدامن و عزیز هستیم. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم. پی‌نوشت‌ها : 1. تحف العقول، ص 202. 2. اصول کافی، ج 4، ص 247 . 3. نهج البلاغه، نامه 31. 4. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 216 5. غررالحکم و درر الکلم، ج 2، ص 500. نویسنده : فاطمه سادات حسین پور
عنوان سوال:

از دعا خسته شدم؛ از مجردی خسته شدم؛ از بس توسل کردم به امام زمان (عج) خسته شدم؛ از گناه بدم می یاد و می ترسم؛ چه طور به خدا بگم به خاطر ترس از دور شدن از اونه که می خوام ازدواج کنم؟ چرا خدا درکم نمی کنه؟


پاسخ:

از دعا خسته شدم؛ از مجردی خسته شدم؛ از بس توسل کردم به امام زمان (عج) خسته شدم؛ از گناه بدم می یاد و می ترسم؛ چه طور به خدا بگم به خاطر ترس از دور شدن از اونه که می خوام ازدواج کنم؟ چرا خدا درکم نمی کنه؟

پرسشگر گرامی؛ ارتباط شما با این نهاد را قدر می دانیم و از اینکه با جوانی همچون شما در ارتباطیم که ذهن منطقی اش راه مشورت را برای عبور از این دغدغه برگزیده، خدا را شاکریم. امیدواریم پاسخ ما گره ای از کار شما باز کند.
پیش از پاسخ به پرسش تان، به این درخواست ما توجه فرمایید. لطفاً در مکاتبات بعدیتان با این مرکز که مایه خرسندی و مباهات ما می باشد، سعی کنید اطلاعاتی را که می تواند ما را در پاسخگویی بهتر به شما یاری کند در اختیار ما قرار دهید، از جمله مشخصات فردی ، وضعیت خانوادگی، تحصیلی و .... که دانستن آنها می‌تواند راهنمایی های ما را دقیق تر و به واقعیت زندگی شما نزدیکتر کند. مطمئنا شما هم با ما موافقید که پی بردن به همه این مسائل که تأثیر بسیار جدی در روند مشاوره دارد، از طریق چند جمله ای که پرسشگران می نگارند کار آسانی نیست. وجود اطلاعات درست و مرتبط با مراجع از جمله بایسته های مشاوره و راهنمایی است و برای ریشه یابی مشکل و پاسخگویی صحیح حیاتی و الزامی است. وقتی ما از پرسشگر اطلاعاتی در دست نداشته باشیم در پاسخگویی نمی توانیم حق مطلب را درست ادا کنیم و امکان اینکه راهنمایی ما بی فایده باشد وجود دارد.
با این حال بر حسب وظیفه مطالب زیر تقدیم تان می شود به این امید که گره ای از کار شما باز کند.
پرسش شما در واقع از دو چیز است : الف) راز عدم استجابت دعا ؛ ب) مشکل ازدواج .
لذا در دو قسمت به پرسش شما پاسخ می دهیم :
*** بخش اول؛ راز عدم استجابت دعا
قبل از پرداختن به این موضوع تذکر دو نکته لازم است و آن اینکه :
1. یک هشدار خیلی مهم به همه دوستان، چه پسر و چه دختر می دهم و آن اینکه نگذارید خواسته داشتن همسر قلبتان را تصرف کند، متاسفانه بعضی ها از بس تحت فشار قرار می گیرند همه عباداتشان می شود صرف خواستن همسر و خود خدا فراموش می شود.
2. خواهر گرامی دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام برای هر کاری لازم هست، ولی اگر انسان در خانه بنشیند و فقط دعا کند و توقع داشته باشد، شوهری از غیب پیدا شود و با او ازدواج کند، هرگز به سرانجام نخواهد رسید. برای ازدواج کردن - چه زن و چه مرد - مانند هر کار دیگری راهکارهای مشخصی وجود دارد که باید از این روش ها استفاده کنید. در ادامه و در بخش مربوط به مشکل ازدواج در این زمینه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
و اما راز عدم استجابت دعا :
گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده : از من بخواهید تا اجابت کنم، و یا گفته شده دعا در بعضی مواضع و مکانها مستجاب می شود؛ پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت (سریع) دعاهای خود نیستیم؟ توضیحات زیر، پاسخگوی این نوع سوالات خواهد بود :
انسان مرتبط با خدا می‌کوشد از طریق دعا (راز و نیاز و مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتی با کسی آشنا شدی و ارتباط پیوسته شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمی او به شمار آمدی، در هنگام نیاز به خانه‌اش می‌روی. شرط دوستی را به جا می‌آوری. میثاق و محبت را استوار می‌سازی. او نیز در را باز می‌کند . شما را در اندرون پذیرایی می‌نماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد. بر این اساس هر دعایی از انسان مورد اجابت خدا است؛ زیرا خداوند به طور مطلق و بی هیچ قیدی فرمود : ( مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) ، اما از نظر تعالیم دینی ما، استجابت همواره به معنای برآورده شدن و عملی شدن آنچه ما خواسته ایم نیست. این امر معقول و پذیرفتنی نیست و با سایر سنت های قطعی الهی در عالم همخوانی ندارد. مثلاً فرض کنید اگر در شب قدری مادری برای سلامت و بازگشت فرزند رزمنده اش از میدان جنگ دعا کند. از آن سو فرزندش نیز برای شهادت و شهید شدن دعا کند، تکلیف چیست؟ آیا می شود این رزمنده هم شهید بشود و هم نشود؟ البته این یک مثال بسیار ساده و معمولی است. مثال های بسیاری از این دست می توان زد. تازه مثال ها و موارد تنها صورت های ظاهری است که برای ما قابل درک است. به علاوه اگر همه خواسته های انسان ها در دعاهایشان بر آورده شود، لازم می آید همه نظام دقیق عالم به واسطه دعاهای گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بریزد و ساختار عالم و حوادث آن هر روز بسته به دعاهای بندگان شکل جدیدی به خود بگیرد که این امر معقول و منطقی نیست.
معنای درست استجابت همان است که از روایات استفاده می‌شود که به ما گفته شده : هیچ دعایی بی اثر نیست. هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. هر دعای مقبولی یقیناً به استجابت می‌رسد، اما گونه‌های استجابت آن مختلف است. امام سجاد علیه السلام می‌فرماید: (دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد : 1. یا برای او ذخیره می‌گردد؛ 2. یا در دنیا برآورده می‌شود؛ 3. یا بلایی را که می‌خواست به او برسد، ‌از وی برمی‌گرداند) (1).
چنان که از روایات برمی آید، برخی از دعاها مورد توجه خداوند قرار نمی گیرند. از آن ها تعبیر به (دعای غیر مسموع ) می شود. اما دعا با شرائط خاص و در موقعیت های ویژه مستجاب است. راز عدم استجابت آن جوری که باب میل ما باشد ، در این واقعیت نهفته است که ما از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بی خبریم. به همین دلیل گاهی می‌پنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. بر اساس این پیش فرض وقتی می‌بینیم خواستة ما برآورده نمی‌شود، رنجیده خاطر می‌شویم! در حالی که اگر حجاب از روی (حقیقت باطنی) عالم کنار رود و آینده و نتیجه برخی خواسته‌ها برای ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف می‌شویم و خدا را شکر می‌کنیم که خواسته و حاجت جاهلانه ما را آن گونه که می خواستیم، برآورده نکرده است. به بیان دیگر: خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خیر و خوشبختی مؤمنان را می‌خواهد، از این رو اگر خواسته آنان به ضررشان است، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور از خداوند آن را می‌خواهند، اجابت نمی‌کند. اما چنان که گفتیم اصل دعای او بی اجابت و بی اثر نخواهد بود. به علاوه عدم اجابت ظاهری دارای آثار وبرکات بسیاری برای او خواهد بود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضی نمی‌شود. امام صادق علیه السلام می‌فرماید : (روز قیامت خداوند می‌فرماید: ای بنده من!‌ مرا خواندی و اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می‌کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی‌شد، برای ثواب و پاداش نیک که می‌بیند) (2).
مهم تر از هر دعا و اجابتی در دنیا سنت آزمایش خداوند از بندگان است. حقیقتی که همه بندگان خدا از بزرگ ترین انبیا تا کم ترین افراد از آن مستثنا نشده اند. چه بسا یکی از مهم ترین آزمایش های خداوند برای بندگان خوبی چون شما تأخیر در اجابت ها و سنجش میزان صبر و حسن ظن شما به خداست. البته شیطان در یکی از مواردی که وسوسه می‌کند، تأخیر اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس می‌کند تا او به خدا بدبین شود. ائمه اطهار علیهم السلام به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشته‌اند. امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌فرمایند : (دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی‌تر گردد و بخشش خدا کامل‌تر شود. چه بسا چیزی را خواسته‌ای به تو نداده، ولی بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می‌داد، ‌تباهی دین و دنیای خود را در آن می‌دیدی). (3)
پس مراقب باشید شیطان با وسوسه هایش شما را در دام خود نکشد و از خدای رحیم و مهربان دورتان نکند.

*** بخش دوم؛ مشکل ازدواج
در پاسخ مسئله ای که تحت عنوان مشکل ازدواج مطرح کرده اید توجه تان را به مطالب زیر جلب می کنم :
- قبل از هر چیز لازم است دو نکته را تذکر دهم :
اولاً : دختران، گل های محفل خانواده و میوه های زیبا و معطر زندگی اند که همانند گل ها و میوه های درختان طبیعت، هم زمان و با هم نمی رسند و غنچه هایشان خندان نمی گردند، بلکه برخی زودتر و بعضی دیرتر می رسند یا شکوفه می کنند. دیر رسیدن میوه ای دلیل بر نامرغوب بودن آن نیست، چنان که زود رسیدن دلیل بر مرغوبیت آن نمی باشد. پس صبر پیشه ساز و بر اعصاب و روان خویش مسلط باش و توجه و عمل به مطالب زیر را با توکل و توسل و دعای همراه با شرایط همراه ساز که انشاءالله نتیجه خواهی گرفت.
ثانیاً : خداوند نظام هستی را بر پایة حکمت آفرید و فرمان خود را تحت عنوان اوامر و نواهی، بر اساس مصالح و مفاسد قرار داد. با توجه به این اصل، هر چیزی را که آفرید، حکمتی در کار بود و هر فرمانی صادر کرد مصلحتی در بین بود. گاهی انسان از راز آفرینش برخی موجودات آگاه می گردد و در بسیاری از امور به عللی بی اطلاع از آن است. گاهی آدمی چیزی را به منفعت و مصلحت خویش تشخیص می دهد، در حالی که چنین نیست و گاهی چیزی را بد و شرّ می پندارد، حال آن که روزنة رحمت الهی از همان جا به رویش گشوده می گردد. قرآن می فرماید : ( چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید) (4).
بنابراین ممکن است خواسته شما اجابت شده باشد، اما خیر و صلاح شما در تأخیر آن باشد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید : ( خداوند سرنوشت انسان و جریان امور هستی را بر اساس آن چیزی که مقتضای حکمتش است ، تقدیر و تنظیم می نماید، نه بر پایه ای که انسان دوست دارد و خوشحال می گردد) (5).
- درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصاً ما خانم ها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن. آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شده ایم. زندگی ما جنبه های دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر، تحصیل، فعالیت های فرهنگی و مذهبی، تفریح و ... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. می دانیم که سخت است و هیچ گاه به طور کلی فراموش نخواهد شد. اما بی توجهی به آن، فشارها را کمتر می کند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر می نماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
- شما اگر می خواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چاره ای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم. از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکرده اند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند.
خواهر خوبم! ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می گیرند دو جور برخورد می کنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ می سازیم و آن را برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل می کنیم. مدام غصه می خوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان می شویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم می کنیم. اما عده دیگری از ما آدم ها وقتی با یک مشکل روبرو می شوند سعی می کنند جوانب قضیه را خوب بسنجند و ببینند اشکال کار کجاست. اگر در بوجود آمدن مشکل خود یا خانواده مان مقصر بودیم سعی می کنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از توان ما خارج است و یا اصلاً اشکال از ما نیست تمام تلاشمان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن بکار می بریم. به این ترتیب هم از خودخوری بیهوده خلاص می شویم و هم از دیگر جلوه ها و جنبه های شیرین زندگی لذت می بریم.
به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیده اید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و افسرده خواهند بود و گروه دوم با ابتکار و خلاقیت و بهره‌مند شدن از دیگر توانمندی های خود، شاد و بانشاط زندگی خواهند کرد و فعّال و سر زنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگی را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت.
حال شما می خواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است.

اما مشکل کجاست و چه چیز باعث تاخیر در ازدواج برخی دختران می شود؟
اطرافمان را که خوب نگاه کنیم دختران مجردی را می بینیم که آرزوی یک ازدواج سعادتمندانه و مومنانه را دارند و این انتظاری بجا و بحق است اما مشکل جائی بروز می کند که همین دختران با بعضی رفتارهایشان در این مسیر مانع ایجاد می کنند. در ادامه به چند نکته و توصیه کلیدی می پردازیم. قطعاً تمام این موارد برای همه صدق نمی کند. اما از آنجا که ما در مورد بسیاری از مسایل زندگی شما بی اطلاعیم نکات زیر را مطرح می کنیم و این خود شما هستید که باید با دقت در آنها پاسخ مناسب را بیابید.
1. اولین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که باید ببینید دلایل تأخیر در ازدواج تان و موانع ازدواج شما چیست؟ و با دقت این موانع را شناسایی و برای رفع آنها تلاش کنید. گاهی وقتها راهی جز این نیست که شما یک تغییری در خود و یا در ساختار خانواده ایجاد کنید. یعنی بررسی کنید که علت این رخداد چیست؟ اگر خود یا خانواده تان مقصر هستید آن را مرتفع سازید، چه اینکه اگر بافت خانواده تغییر نکند همچنان این مشکل باقی خواهد ماند. برای ایجاد تغییر باید راهکار مناسب پیدا کرد؛ مثلاً اگر افرادی را در فامیل می شناسید که می توانند نقش مؤثر داشته باشند مشکل را با آنها در میان بگذارید تا مشکل گشایی کنند و با بصیرت دادن به پدر و مادرتان شرایط را تغییر دهند. گاهی اوقات نیز خانواده باید در رفتارهای اجتماعی خود تجدید نظر کند؛ چه بسا برخی از اشتباهات گذشته به ساختار خانواده شما و همچنین به وجهه اجتماعی آن آسیب وارد کرده؛ باید نقاط ضعفی که باعث این آسیب ها شده شناسایی و سپس در صورت امکان جبران کرد.
2. به اندازه دیده شوید. تصدیق می کنید که مردم که نمی توانند بیایند یکی یکی درب خانه ها را بزنند و دختران جوان دم بخت را جستجو کنند پس لازم است شما در محافل و مجامعی که در آن شأن و حرمتتان حفظ می شود به اندازه لازم حضور داشته باشید، به ویژه در محافل مذهبی مثل مساجد و حسینیه ها، البته با نیت جلب رضایت خداوند، نه صرفاً جهت دیده شدن. این را گفتم چون بعضی از دختر خانم ها یا در کنج خانه با چیپس و پفک و تلویزیون و تلفن و اینترنت مشغولند یا برعکس دائماً بدون رعایت شأن و منزلتشان در حیاط یا سلف سرویس دانشگاه و امثالهم مشغول جلوه نمائی هستندکه در هر دو صورت مردم در موردشان قضاوت خوبی نخواهند داشت. پس برای حضور در اجتماع تعادل را حفظ کنید.
3. درست دیده شوید. حتماً می دانید که ناپاک ترین پسران هم برای ازدواجشان به دنبال دخترانی پاک می گردند (که البته خدای متعال، به استناد آیه 26 سوره مبارکه نور مانع چنین ازدواجی می شود) لذا همچنان در انظار مردم عفیف و پاک حاضر شوید و در صورتیکه مانتوئی یا چادری هستید لطفاً کامل از این دو پوشش استفاده کنید چون معنی ندارد دختر خانمی چادر را مثل شنل به سر کند در حالیکه مانتوی قرمزش زیر آن جلوه نمائی کند یا موهایش از زیر چادر به وضوح در معرض دید نامحرم باشد یا دخترخانمی مانتو بدن نما به تن کند یا روسری را آنچنان به سر کند که نیمی از موی سرش را بیشتر نپوشاند. اینها را گفتم که بگویم مردم از کیفیت پوشش شما در موردتان قضاوت می کنند.
4. مؤدب باشید. من که تا بحال کسی را ندیده ام که معتقد باشد که کم ادب است اما حتماً شما هم اطرافتان انسانهای مؤدب زیادی را دیده اید و از نوع کلام و برخوردشان لذت برده اید (آدم های متملق را نمی گویم) در هر صورت هر چقدر بیشتر مراقب اعمال و گفتارتان باشید خصوصاً اینکه تمرین کنید خوب و بجا و به اندازه سخن بگویید برایتان بهتر است؛ حالا برای اینکه متوجه شوید که چقدر مودب هستید کافیست نگاهی به رفتار و گفتارتان با پدر و مادر و اطرافیانتان بیاندازید. از خدا خواهیم توفیق ادب/ بی ادب محروم ماند از لطف رب.
5. سطح توقعاتتان را اندکی پایین بیاورید، خصوصاً اگر تحصیلات بالایی دارید در مورد سطح تحصیلات طرف مقابل تان سختگیری نکنید. در جامعه امروز ما، برخی پسران واجد شرایط ازدواج نسبت به برخی دختران از سطح تحصیلات پائین تری برخوردارند که آنهم دلایل متعددی دارد که واضح ترین آنها خدمت مقدس سربازی است، لذا هنگام انتخاب همسر هم به دنبال موردی با سطح تحصیلات پائین تر یا همسطح خودشان می گردند و البته این مورد ناشی از مسائل فطری مردهاست که دوست دارند جلوی همسرشان همه چیز تمام باشند لذا سطح توقعاتتان را پایین آورده و این مسئله را در جمع ها و مناسبت های مختلف بیان کنید.
6. مرد رؤیاهایتان را فراموش کنید. دختران معمولاً در خیالاتشان برای جزئیات زندگی آینده شان طرح و نقشه ها دارند برعکس پسران، اما این خیالات خصوصاً در مورد مرد زندگی شان گاهی دردسر ساز می شود. این را گفتم که خواهش کنم به پسرانی که از راه صحیح به خواستگاری تان می آیند بی جهت و بدون تحقیق در احوالاتشان جواب رد ندهید، صرفاً چون شبیه مرد رویاهایتان نیستند. چون امکان دارد خیلی گزینه ها متعدد نباشد و بی همسر بمانید و بدانید هیچ زنی تابحال با مرد رؤیاهایش ازدواج نکرده، پس شما هم منتظرش نباشید. در صورتی که خواستگار یا خواستگارانی برای شما آمد ، ضمن در نظر گرفتن معیارهای و ملاک های ازدواج موفق، از وسواس و سخت گیری بیش از حد اجتناب کنید و اگر حدود 60 تا 70 درصد شرایط را داشت ، حتماً به او جواب مثبت دهید، مطمئنا با هنرمندی دو طرف می توانید بقیه شرایط را نیز در ادامه زندگی خودتان تکمیل نمایید.
7. قیافه شما خوب است؛ شاید تا بحال چند خواستگار به منزل شما آمده باشد و پس از یک جلسه اعلام انصراف کند که این اعلام انصراف می تواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله نپسندیدن رفتار یا گفتار یکی از اعضای خانواده شما یا احساس اختلاف فرهنگی یا اقتصادی و ... ؛ یکی از موارد هم شاید این باشد که آقا پسر چهره شما را نپسندیده باشد که مهم نیست به قول استاد قرائتی (بعضی از زن ها را آدم می بیند دماغشان مثل لامپ است و مرد هم لبانش مثل شتر ولی خوش و خرم و با عشق با هم زندگی می کنند) حالا حتماً نیاز نبود استاد قرائتی هم بفرمایند چون اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم خیلی از من و شما نا خوشگل ترها هم ازدواج کرده اند پس با حفظ اعتماد به نفس صبور باشید و امیدوار به رحمت پروردگار و روی خودتان عیب نگذارید.
8. هنر بیاموزید؛ خود شما هم اگر قرار باشد برای برادرتان به دنبال همسری شایسته باشید، دختری که فنون خانه داری اعم از خیاطی و آشپزی و ... را خوب فرا گرفته یا خط خوشی دارد و یا خوب نقاشی می کند را در اولویت قرار می دهید تا دختری که بدون هیچ هنر و سررشته خاصی منتظر است پسرها درب منزلشان را از پاشنه در بیاورند. یادتان هست که : هنر برتر از گوهر آمد پدید.
9. اگر زیبارو هستید، زیبا خو هم باشید. خصوصیت منفی غرور و از خود راضی بودن بعضاً دامن گیر کسانی که چهره زیبائی دارند می شود (مرد و زن هم ندارد). اما شایسته است دختر خانمی که از نعمت چهره زیبا برخوردار است مراقب باشد در دام غرور و تکبر بیجا گرفتار نشود، چون با این خصوصیت یا منزوی می شود یا دشمنان زیادی پیدا می کند و بالعکس چنین دختری اگر مسیر افتادگی و خضوع را در پیش گیرد به سرعت در بین خانم های دوست و فامیل محبوب و مورد احترام می شود. افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.
10. ضمن رعایت حجاب و مسائل شرعی ، سعی کنید با اقوام و خویشان و دوستان ارتباط بیشتری داشته باشید و در جلسات خانوادگی و خویشاوندی حضوری فعال داشته باشید؛ خصوصاً در مجالس زنانه با ظاهری آراسته و زیبا حاضر شوید. تلاش کنید روابط اجتماعی خود را افزایش دهید و در اینگونه روابط با دیگران با گرمی و مهربانی برخورد کنید، البته نه با نامحرمان.
11. همواره این نکته را بخاطر داشته باشید که خوشبختی و عاقبت بخیری صرفاً در گروی ازدواج نیست. انسان باید قدر لحظه لحظه های عمر خود را بداند به ویژه ایام مجردی را، چون فردا روز حسرتش را می خورید. چون اگر توفیق ازدواج برایتان ممکن شد، پس از طی شدن دوران شیرین اول زندگی خیلی مسائل برایتان عادی می شود و طعم روزمرگی را خواهید چشید، آنگاه وظیفه همسرداری و تربیت اولاد و احیاناً کار و درس، شما را گاهی به این حسرت وا می دارد که ای کاش قدر آرامش مجردی را بیشتر می دانستم. تازه این در صورتیست که ازدواج موفقی داشته باشید و الّا خدای نکرده ازدواجی که منجر به جدائی بشود که هیچ. اگر هم ازدواج مقدر شما نباشد که باز پشیمان می شوید که چرا ایام خوش نوجوانی و جوانی ام را به جای اینکه به انجام وظائف و کارهای روزانه ام بپردازم به فکر و خیال و حرص و جوش ازدواج گذشت و البته تجربه نشان داده که دخترانی که با نظم فکری و روحی و به روال معمول زندگی می کنند در ازدواج هم موفق ترند. اگر به اطرافتان وسیعتر و دقیقتر نگاه کنید می بینید دختران بسیاری هستند چون شما که هنوز همسر مناسبی نصیبشان نشده ولی آرام و نجیب دوران تجرد خود را با رضایت و نشاط در سایه تسلیم به درگاه الهی می گذرانند و هیچ شکایتی ندارند.
خواندن کتابهای خوب، انجام عبادات و ارتباط قلبی با خدا، رفتار خوب با پدر و مادر و اطرافیان، صرف وقت با دوستان شایسته و پاک، تفریحات سالم، فراگیری هنر و علم را می توان از مصادیق یک زندگی مجردی خوب دانست .
12. انتهای آیه دوم و آیه سوم سوره مبارکه طلاق ( و من یتق الله یجعل له مخرجا ... ) را بخوانید و به آن ایمان داشته باشید. مطمئن باشید که مجرد ماندن بسی بهتر است از ازدواجی ناموفق و نامناسب داشتن. ضمناً حال که بحمدلله اهل توکل به خدای متعال و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام هستید حتماً شرایط دعا و توسل و موانع استجابت دعا را هم رعایت کنید. البته برای تسریع در ازدواج و داشتن ازدواجی موفق دعاها و راهکارهای معنوی وجود دارد که در همین سایت به آن ها پرداخته شده.
13. راه حل دومی که بعد از ازدواج خداوند در آیه 33 سوره نور می فرماید، رعایت عفاف می باشد : (وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه؛ (و کسانی که وسیله نکاح کردن ندارند به عفت سر کنند تا خدا از کرم خویش از این بابت بی نیازشان کند). عفاف هم چیزی نیست مگر استفاده از روش های کنترلی و تقویت معنویت. در صورتی که به هیچ وجه امکان ازدواج نیست، تنها راه منطقی و شرعی استفاده از راهکارهایی برای کنترل شهوت است. ( راهکارهای کنترل شهوت در سایت موجود است).
امیدوارم با استعانت از خداوند متعال همسری شایسته بیابید و زندگی پر شور و نشاطی را تجربه نمایید و هر لحظه گامی بلند در جهت رشد و شکوفایی و تقرب الهی بردارید، انشاءالله. ما نیز در شهر مقدس قم و در جوار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها نایب الزیاره و دعاگوی شما جوانان پاکدامن و عزیز هستیم.
چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم.

پی‌نوشت‌ها :
1. تحف العقول، ص 202.
2. اصول کافی، ج 4، ص 247 .
3. نهج البلاغه، نامه 31.
4. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 216
5. غررالحکم و درر الکلم، ج 2، ص 500.
نویسنده : فاطمه سادات حسین پور





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین